واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: آموزش و پرورش و مقوله اي به نام تحول بنيادين
پوريا مرداني
آموزش و پرورش مسئوليت و وظيفه اي مهم به نام “انسان سازي”را بر عهده دارد و همين مسئله اين وزارتخانه را از وزارتخانه ها و سازمانهاي ديگرمتمايز مي كند.آموزش و پرورش مديريت منابع انساني را بر عهده دارد و در صورت اصلاح آموزش و پرورش كل كشور اصلاح مي شود.همچنين نيروهاي شاغل در ساير دستگاهها نيز از بستر آموزش و پرورش برخاسته اند.بنابر اين وزارت آموزش و پرورش جايگاه بسيار مهمي در كشور دارد كه بايد نسبت به آن توجه نمود.جايگاهي كه بايد از سوي مسئولين و همچنين مردم ما درك شود.
واقعيت امر اين است كه تحولات خوبي در راستاي تدوين كتب درسي با دغدغه هاي تربيتي صورت گرفته اما اين تحولات كافي نيست.دغدغه هاي تربيتي در آموزش و پرورش بايد پررنگتر شود .ما معتقديم اگر آموزش و پرورش اصلاح شود، صرفه جويي عظيمي در كل كشور به وجود مي آيد.به عبارت بهتر،سرمايه گذاري در آموزش و پرورش مترادف با صرفه جويي در كل كشور است.
واقعيت امر اين است كه ايجاد تحول بنيادين در آموزش و پرورش يك الزام محسوب مي شود.در اين خصوص لازم است اين مجموعه عظيم همه ظرفيتها و استعدادهاي نهفته درون خود را آزاد ساخته و آنها را به سمت و سوي هدفي مشخص به نام “ايجاد تحول بنيادين”هدايت نمايد.در اين خصوص پيش زمينه ها و مولفه هايي لازم است كه بايد به آنها توجه نماييم.يكي از اصلي ترين اين مولفه ها استفاده از مديران آگاه و شايسته اي است كه در عين متخصص بودن در امور آموزشي نسبت به مباني فرهنگ اسلامي و ملي متعهد باشند.تنها در سايه استفاده از افراد متخصص و متعهد
مي توان تحول بنيادين در آموزش و پرورش را عينيت بخشيد.در اين ميان تخصص يا تعهد تنها به هيچ عنوان كافي
نمي باشد.مسلما چنين نيروهايي در درون جامعه فرهنگيان وجود دارند و بايد از استعداد آنها جهت تحقق تحول بنيادين در اين وزارتخانه استفاده نمود. مسئله ديگري كه بايد
در خصوص ايجاد تحول بنيادين در آموزش و پرورش به آن توجه داشته باشيم، پرهيز از تكروي و استفاده از نظرات گوناگون در چارچوب نگاهي اسلامي و ملي مي باشد.مسلما تحولي كه در تكثر نظرات مختلف در زمينه هاي تربيتي و آموزشي برآيد تحولي عميق و تاثيرگذار خواهد بود و پويايي آن براي نسل آينده نيز مورد تضمين است.اما در صورتي كه تحول بنيادين بر اساس تكروي و فردگرايي هاي سليقه اي صورت گيرد نمي توان نسبت به پويايي اين تحول اميدوار بود.براي اصلاح ساختار آموزش و پرورش بايد از كارشناسان زبده وباتجربه كمك گرفت.در اين خصوص لازم است كارشناسي دقيقي صورت گيرد و با يك برنامه ريزي صحيح و مناسب مشكلات را برطرف نمود.
در خصوص ايجاد تحول بنيادين در وزارت آموزش و پرورش نكات مهمي وجود دارد كه بايد نسبت به آنها توجه لازم را مبذول داشت .به عنوان مثال كسي كه مي خواهد تحول بنيادين را در حوزه اي حساس مانند آموزش و پرورش مديريت نمايد بايد عمق چنين تحولي را درك نمايد تا در سايه چنين درك صحيحي بتواند يك “طرح”را به برنامه اي عملياتي تبديل كند.از سوي ديگر،تحول بنيادين نيازمند وجود عزمي ملي در جامعه و عزمي خاص در ميان نخبگان متعهد است.ايجاد تحولات بنيادين در نظام آموزش و پرورش مرهون وجود نخبگان متعهد است .
همچنين لازمه ايجاد تحول نرم افزاري در آموزش و پرورش، يك آسيب شناسي جدي است. بديهي است تحول در آموزش و پرورش در ظرف زماني كوتاه امكان پذير نيست. تحول را نمي توان در مدت زماني كوتاه ايجاد كرد و نتيجه گرفت بلكه تحول نتايج خود را در بلند مدت نشان مي دهد.
سرمايه گذاري و هزينه كردن در آموزش و پرورش، سرمايه گذاري دراز مدت است. لذا بايد اين سرمايه گذاري به صورتي كلان صورت گيرد و در اين خصوص ما بايد به صورتي جسورانه پايه هاي آموزش غربي را مورد هدف قرار داده و آموزش و پرورشي ديني و ملي را بر اساس ظرفيتهاي كشورمان جايگزين آن نماييم.اين گذار بايد به عنوان يك نياز در دستور كار ما قرار گيرد و به هيچ عنوان نسبت به آن غفلت نورزيم. ضرورت ايجاد تحول در آموزش و پرورش امروز بيش از هر زمان ديگري احساس مي شود و مسئولان آموزش و پرورش نيز بر آن تاكيد مي ورزند. اين درحالي است كه براي ايجاد تحولات اساسي و بنيادين در آموزش و پرورش بايد كميت و كيفيت آن متحول شود.در واقع تحول در آموزش و پرورش اجتناب ناپذير است، البته تحول بايد در همه بخش ها و مبتني بر هنجارها و ايستارهاي اسلامي- ايراني باشد.اتخاذ نگرش سيستمي در تحول بنيادين مسئله ديگري است كه به روشها و پايه هاي اين تحول مربوط مي شود.فراموش نكنيم كه اين خروجي هاي سازمان آموزش و پرورش هستند كه به “ورودي هاي نهادهاي فرهنگي كشور” تبديل مي شوند. اگر اين خروجي ها نتوانند در مجراو مسيري مدون و مبتني بر آموزه هاي ديني و ملي نهفته در ذات نظام جمهوري اسلامي پرورش يابند ، ديگر سازمان هاي فرهنگي كشور نيز دچار معضلات عديده اي خواهند شد.پرورش “انسان مكتبي” در آموزش و پرورش مستلزم وجود نگاهي سيستمي و مديراني كارآمد است. فقدان نگاه سيستمي در آموزش و پرورش به خودي خود آسيب زا و چالش برانگيز خواهد بود.
در تحول بنيادين نمي توان از شيوه بخشنامه اي بهره گرفت كه به عده اي اين طرح را ابلاغ نموده و عده اي ديگر بدون آنكه در جريان كم و كيف آن باشند ناچار به اجراي آن شوند .اين شيوه به هيچ عنوان درخصوص تحول بنيادين پاسخگو نيست و راه به جايي نخواهد برد.مابايد عطش تغيير و تحول بنيادين را در همه مجموعه آموزش و پرورش ايجاد نموده و از اعضاي آن نيز در اين راستا كمك بگيريم. همچنين ما بايد عزم ملي را نه در گفتار،بلكه در عمل در خصوص تحول بنيادين در آموزش و پرورش نشان دهيم.بر اين اساس آموزش و پرورش بايد از سوي همه ارگانها و نهادها حمايت شود.
دوشنبه|ا|12|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]