واضح آرشیو وب فارسی:قدس: بررسي 2 كتاب مربوط به حافظ در شهر كتاب مركزي ؛ ضياء موحد به نسخه تازه پيداشده از حافظ صفر داد
دو كتاب مربوط به حافظ روز سه شنبه، 13 اسفندماه در شهر كتاب مركزي نقد و بررسي شد.
به گزارش ايسنا، علي اصغر محمدخاني در معرفي اين دو كتاب گفت: در سال جاري، دو كتاب درباره حافظ منتشر شد، كه يكي «فرهنگ شرحهاي حافظ» است تأليف بهادر باقري و اثر ديگر، نخستين نسخه ديوان حافظ در زمان حياتش است كه آن را علي فردوسي چاپ كرده است. يكي از اين كتابها در عرصه تحقيق و ديگري در عرصه تصحيح است.
او افزود: كتاب «فرهنگ شرحهاي حافظ» به بررسي شرحهايي كه در شعر حافظ از قرن نهم هجري تا پايان سال 1380 نگاشته شده است، مي پردازد و در سه بخش تدوين شده است. مؤلف در بخش مقدمه، علاوه بر شرح روشش، مدخلهاي آمده در كتاب را توضيح داده، بخش دوم به كتابها اختصاص داده شده و در بخش سوم، مقالاتي كه در شرح شعر حافظ نوشته شده، عرضه شده است.
بهادر باقري - نويسنده «فرهنگ شرحهاي حافظ» - نيز درباره روند شرح هاي حافظ از قرن نهم تا پايان سال 80 به ارائه گزارشي پرداخت و با استناد به تقسيم بندي اي كه اصغر دادبه بر شرحهاي حافظ نگاشته، انواع شرحها را به يك سويه نگر و چندجانبه گر تقسيم كرد.او با تبيين تمايز اين گونه شرح ها، به ارائه نكاتي درباره شارحان شعر حافظ پرداخت.
اين پژوهشگر با ارائه اين شواهد از آن چه كه شارحان در شرح شعر حافظ دنبال كرده اند، تصريح كرد كه شرح شعر حافظ مسير پرفراز و نشيبي را داشته و آثار ضعيف و كم مايه در آن بسيار است و اين نظر بهاء الدين خرمشاهي صحيح است كه كارنامه حافظ پژوهي در ايران پربرگ است؛ اما پربار نيست.
اما محمود عابدي درباره اثر باقري اظهار كرد: من چند پيشنهاد دارم؛ يكي اين كه زبان كتاب بايد زبان تحقيق باشد و عاري از هرگونه توصيف شاعرانه و اين بايد از اول تا آخر كتاب رعايت شود؛ زيرا ضرورت دارد زبان يك اثر تحقيقي، روشن و دقيق باشد. همچنين توصيف مقاله ها و كتابها بايد به شيوه اي واحد انجام شود.
مصحح «كشف المحجوب» هجويري در ادامه تصريح كرد: حكم كردن به بي ارزشي كتاب يا مقاله شايد كار دشواري باشد. البته مؤلف در كتابش انصاف را كم وبيش رعايت كرده است؛ ولي چقدر خوب بود كه آثار خطي شرح اي حافظ هم در اين كتاب ديده مي شد؛ زيرا شرح هاي نگاشته شده با هم ارتباطهايي دارند.
ضياء موحد نيز با بيان اين كه براي صحبت كردن درباره «فرهنگ شرحهاي حافظ» آمادگي ندارد، تصريح كرد: در تقربي كه داشتم، اين اثر را به هر حال كتاب شناسي اي ديدم مانند همه كتاب شناسي هايي كه منتشر شده بود و به اعتقاد من، كسي كه حافظ پژوه است؛ از اين كتاب بي نياز نيست.
همچنين بهاء الدين خرمشاهي در شروع سخن از اثر تأليفي بهادر باقري به عنوان كتابي خوش نظم و خوش تدوين ياد كرد و عنوان كتاب را مطابق محتواي آن دانست و در نقد برخي كاستي هايش گفت: باقري به معرفي و بررسي تحقيقهاي ناب تأكيد دارد. گاهي از اين معيار عبور كرده و در توصيفها ارزش گذاري مي كند.
باقري در پاسخ به خرمشاهي گفت: كتاب ابيات بحث انگيز حافظ را كامل بررسي كرده است و آن دسته از ابياتي را كه در مقاله هاي مستقل شرح شده و يا در كتابهاي شرح آمده اند، سعي كردم ببينم و در فرهنگ بياورم.
در ادامه نشست، خرمشاهي با رد ادعاي مؤلف تصريح كرد كه او برخي از شرحها را نديده است؛ از جمله شرح بهروز ثروتيان، شرح عرفاني غزليات حافظ اثر خودش و دو دوست جوان، شرح غزلهاي حافظ هروي و همچنين ديوان حافظ بهراميان، آل داوود و برگ نيسي.خرمشاهي در بخشي ديگر از ايرادهايي كه به اين كتاب وارد دانست، به مسأله نبود كتاب شناسي منابع در پايان اثر اشاره كرد؛ اما در عين حال، نمايه مصراعهاي كتاب را تحسين كرد و در پايان گفت: اين كتاب اثري است كه آدم بايد بخواند و هديه ندهد؛ اما هديه بگيرد.بخش دوم نشست به بررسي نسخه تازه پيداشده ديوان حافظ به قلم علاء مرندي - يكي از هم عصران حافظ - كه توسط علي فردوسي چاپ شده است، گذشت. در اين بخش، ضياء موحد، علاء مرندي را شديداً مورد انتقاد قرار داد و اين نسخه را فاقد اعتبار دانست.اين شاعر گفت: در فراهم آوردن يك نسخه هنرمندانه از حافظ، علاء مرندي انصافا نمره صفر مي گيرد. اين نسخه اهميت منفي دارد. تعداد 335 مورد اختلاف كه در همه نسخه هاست، در اين نسخه، 63 مورد است كه در هيچ نسخه ديگري ديده نشده و ضعيف تر از همه نيز هست.
موحد در ادامه تصريح كرد: ما يك حافظ داريم با 500 غزل يا بنا بر نسخه قزويني و غني با 495 غزل، حافظي داريم با اين تعداد غزل و صدها مورد اختلاف. فرض كساني كه مي خواهند يك ديوان مصحح را شكل دهند، اين است كه ضبط اشعار حافظ از همه ضبط ها دقيق تر است؛ در حالي كه هيچ معلوم نيست اين گونه باشد يا نه و برخي از مصححين حتي معيارهايي را كه تبيين كرده اند، به آن وفادار نبوده اند. اگر در تصحيح، بنا را بر اكثريت ضبط ها بگذاريم، ديگر چه توجيهي دارد كه ناتل خانلري بر اساس ذوقش عمل كند؟
در ادامه نشست، محمدخاني در پاسخ به موحد گفت كه با اين «حافظ بسي» كه شما گفتيد، پس ما ديگر ادامه بحث درباره تصحيح حافظ را رها كنيم !
همچنين محمود عابدي شرط قضاوت كردن درباره اين نسخه از شعرهاي حافظ را دستيابي به ديگر نسخه ها و ديوانهايي از شاعران ديگر دانست كه توسط همين كاتب كتابت شده است.او از سويي، علت اين را كه ديوان حافظ در زمان حياتش تدوين و گردآوري نشده است، شرايط اجتماعي - فرهنگي سالهاي 780 تا 805 هجري دانست و گفت: در آن سالها آن چه به آل مظفر مربوط بود، ممنوع بود؛ از جمله شعرهاي حافظ كه درواقع اشعار حافظ به صورت پنهاني بود و نمي خواستند آشكار شود.
عابدي برخلاف ضياء موحد از اين نسخه دفاع كرد و آن را اثري قابل اعتنا دانست و گفت: مي شود به اين نسخه توجه كرد و ما آن قدر از سوانح شخصي زندگي حافظ بي اطلاعيم كه اگر قطره اي هم باشد، براي ما مغتنم است. علاء مرندي در عنوان غزل، عبارتهايي آورده است كه با محتواي غزل ارتباط دارد. اگر بتوانيم ارتباط عنوانهايي را كه در باب غزلها آمده است، در برداشتي با كار محمد گل اندام دريابيم، مي توانيم برخي اطلاعات قابل استناد را نسبت به زندگي حافظ به دست آوريم.
اما بهاء الدين خرمشاهي با ضياء موحد هم عقيده بود و گفت: اگر نسخه اي به خط حافظ پيدا مي شد و حافظ مي گفت كه همه شعرها و غزلها را ديدم و به صحه من مي رسد و سپردم به دست محمد گل اندام، اين مي توانست براي ما خشنودكننده باشد و پايان دهنده معركه آرا؛ اما اين را نداريم.مؤلف «حافظ نامه» خاطرنشان كرد: موحد شرط خوبي كرد. از كجا معلوم كه حافظ در هر مصرعي بهترين را گفته است؟ اتفاقاً مي توان چيزي را جابه جا كرد كه حاصل كار بهتر شود؛ اما بايد مستند به منابعي باشد. من جايي ديدم مؤلفي جاي حافظ شعر گفته است كه اين دروازه بزرگي را باز مي كند و واديهاي لغزنده اي دارد.
خرمشاهي معتقد است كه ما حافظ مركب داريم؛ اما از به كار بردن كلمه مونتاژ در مواجهه با حافظ و حافظ پژوهان پرهيز مي كند؛ زيرا آن را بد مي داند. در عين حال يادآور مي شود، كارهايي كه حافظ پژوهان كرده اند، به هرحال، حافظ تركيبي است.او در بخش پاياني سخنانش با ارائه استدلالهايي، دلايل علي فردوسي را كه در مقدمه نسخه غزلهاي حافظ آمده است، به چالش كشيد و با بياني طنز تصريح كرد: از علي فردوسي كه اين همه شور و حماسه آفريد، سپاسگزاريم
چهارشنبه|ا|14|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]