واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: دانشگاه، محفل علم و پژوهش يا كارخانه توليد مدرك
افت تحصيلي تنها به اول راهنمايي و سوم راهنمايي و اول دبيرستان ختم نميشود بلكه در سطح دانشگاه نيز ادامه دارد و دانشجويان چه به لحاظ كيفي و چه كمي دچار افت تحصيل هستند. روزي روزگاري حرفه دانشجويي يك شغل به اصطلاح تمام و كمال بود و دانشجو كار ديگري نداشت و به چيزي مگر بالندگي انديشه و تخصص خود نميانديشيد. ولي چه شد كه امروزه تنها نامي از آن يدك كشيده ميشود و دانشجو بودن در رده دوم و سوم حرفه و شغل دانشجو قرار دارد؟
بيگمان بايد ارتباط و همبستگي بين عوامل تاثيرگذار بر افت تحصيلي دانشجو شناسايي و ژرفكاوي شود و سهم هريك از عوامل اصلي مشخص گردد.
براي نمونه حرفهاي يك دانشجوي دامپزشكي شنيدني است:
بسياري از دانشجويان براي به تاخير انداختن دوره سربازي خود و جهت برخوردار شدن از معافيت تحصيلي، به تحصيل در هر رشتهاي تن در ميدهند. براي عدهاي ديگر نيز زمان مطالعه و آمادگي پذيرفته شدن در رشته مورد نظرشان تنگ است، از اينرو به پيروي از هرچه پيش آمد خوش آمد، در يك رشته از صد رشته انتخابي سرگرم تحصيل ميشوند، كه نتيجهاش روشن و پيداست.
آسيبهاي زندگي خوابگاهي در افت تحصيلي دانشجويان جديدالورود بيتاثير نيست. زيرا فرد از دبيرستان به يك دانشگاه در يك شهر غيربومي ميآيد و از خانوادهاش فاصله ميگيرد.
آراي كارشناسان براي ريشهيابي افت تحصيلي، گاه همسان و گاه در تقابل يكديگر است، مانند: آزادي در انتخاب 100 رشته، هدف به تاخير انداختن دوره خدمت سربازي نه كسب دانش، شاغل بودن، ويژگي فردي و روحي و جسمي و عدم اعتماد به نفس، سن بالا، وضعيت مالي ضعيف خانواده، ارتباط اندك با استادان، وضعيت نامناسب مسكن، گراني كتاب و جزوه و...، سختي رشته تحصيلي، ناآشنايي استادان با متدهاي نوين تدريس، كمبود وسايل كمك آموزشي، نبود كلاسهاي تمرين، نگراني از آينده شغلي، اشتباه و ناآگاهي در نحوه اخذ دروس واحدها و فاصله افتادن بين ديپلم و ورود به دانشگاه.
نتيجه برآمده از تحقيق خبرگزاري مهر حاكيست كه در نيم سال تحصيلي سال گذشته، از ميان 110 هزار دانشجوي 42 دانشگاه علوم پزشكي كشور يكهزار و 205 نفر مشروط شدهاند، كه بيشترين ميزان دانشجويان مشروطي در دانشگاه علوم پزشكي تهران و شهيد بهشتي به ترتيب 118 و 88 نفر بوده است.
كمي يا كيفي؟
دكتر شهلا كاظميپور جامعه شناس و عضو هيات علمي دانشگاه تهران در گفتگو با روزنامه اطلاعات، افت تحصيلي دانشجويان را نه كمي بلكه كيفي ميداند و ميگويد:
كاظميپور بر اين باور است كه دانشجو رشته تحصيلي را فداي به تاخير انداختن دوره سربازي ميكند و ميفزايد:
گسترش ظرفيت اشتباه
اين جامعهشناس، بالا بردن ظرفيت شكلي دانشگاهها و پذيرش زياد دانشجو را به تنهايي اشتباه ميداند و توجه ميدهد كه بايد به كيفيت دانشگاهها توجه كرد. گسترش دانشگاه بدون افزايش امكانات و عنايت نداشتن به گزينش اساتيد نخبه و آشنا به متد تدريس روز، از ديد شهلا كاظميپور خطاست.
حتي برداشتن كنكور نيز بدون سختگيري در گزينش دانشجو و استاد به نظر اين پژوهشگر، كمكي به حل مساله نميكند. وي ميگويد:
دكتر شهلا كاظميپور تشكيل انجمنهاي علمي دانشجويي را براي پيشگيري از افت تحصيلي بيفايده ميداند و ميافزايد:
اين مدرس دانشگاه عوامل جنبي را در افت تحصيلي رد ميكند و ميگويد:
اين جامعهشناس تاخير ورود به دانشگاه را مخرب نميداند و براين باور است كه در زمره عوامل بازدارنده نيست و افراد با سن بالاتر با آگاهي بيشتري به دانشگاه ورود ميكنند و با ديد بازتر و پختهتري به تحصيل ميپردازند. از سويي دارامندي يا نداري نيز از ديد وي نميتواند پارامتر مهمي محسوب شود. كاظميپور ميگويد: ما دانشجويان بسياري داريم كه از خانواده فقيرند و خوب درس ميخوانند؛ و از آن سو دانشجوياني از خانواده مرفهاند و به لحاظ كمي و كيفي دچار افت تحصيلياند.
كمبود امكانات دانشگاهي
دكتر كاظميپور روي كمبود امكانات تحصيلي انگشت ميگذارد و ميافزايد:
اين مدرس دانشگاه معتقد است كمبود استاد، دانشگاهها را وادار كرده است كه بيتوجه به دانش افراد، به گزينش استاد بپردازند:
وي در عين حال توانايي استاد را تنها در دانش وي نميبيند و ميگويد:
30 درصد افت
بنا به آمار ارائه شده از طرف دكتر حسن مسلمي نائيني مديركل امور دانشجويان، 30 درصد دانشجويان به رشته تحصيلي خود بيرغبتاند. اين آمار براساس نتيجه طرح پايش سلامت رواني سالانه كه توسط وزارت علوم در بين جمعيت آماري 40 هزار نفر انجام گرفته، به دست آمده است.
مسلمي بر اين باور است كه داوطلبان آموزش عالي شناخت كافي از رشتههاي دانشگاهي ندارند و در نتيجه در انتخاب خود دچار اشتباه ميشوند. و همچنين افت تحصيلي در آنها كه شهريه ميپردازند و نيز دانشجويان غيرانتفاعي و دانشجويان شبانه بيشتر مشاهده ميشود. در نيز اين گروهها بيش از ديگران ديده ميشود و كميسيون ميكوشد به كمك اين دانشجويان كه ترمهاي مشروط آنها زياد است، بشتابد.
در همين حال حميد يعقوبي سرپرست دفتر مركزي مشاوره وزارت علوم بر اين نكته كه پسران بيش از دختران دانشجو دچار افتاند، تاكيد دارد و ميگويد كه كاهش انگيزه تحصيلي و در نتيجه افت تحصيلي و مشروط شدن از جمله مشكلات نگران كننده دانشجوييست و در سرانه دانشجويي قابل توجه؛ كه تاكنون ناديده گرفته شده است.
از سوي ديگر براي برخي مبناي افت تحصيلي تنها پايين آمدن نمره است و به دانش دانشجو بيتوجه ميمانند. عليرضا شريفي استاد دانشگاه با بيان اين نكته به عوامل ديگري توجه ميدهد كه تازگي دارد. از جمله اين كه كلاسهاي دانشگاه جذابيتي براي دانشجو ندارد. وي ميگويد: برخي استادان دانشگاه را بادبيرستان اشتباه ميگيرند و همان روش دبير در دبيرستان را در دانشگاه و در ارتباط با دانشجو پياده ميسازند و كلاس دانشگاه را به كلاس تك منبعي، كلاس متكلم وحده و كلاس جزوهاي تبديل مي كنند. استاد جزوه ميگويد و دانشجو تند تند مينويسد و ازبر ميكند و همان را تحويل ميدهد. بنابراين به دور نيست در چنين كلاسي، پيشرفت غايب باشد. افزون بر اين به سبب بيكاري پنهان و آشكار در جامعه، دانشجو نگران است شغل مناسب با دانش خود نيابد و پس از فارغ شدن از تحصيل به كاري پرت خواهد پرداخت و همين پيشنگري، سبب نابودي انگيزش تحصيلي در وي ميشود.استقلال دانشگاهها، مورد مهم ديگري است كه ا ين مدرس دانشگاه به آن اشاره ميكند و اين كه اكنون دانشگاههاي ما ادامه وزارت علوماند، در حالي كه وزارت علوم بايد زمينهساز فعاليت دانشگاههاي مستقل باشد. از اين رو دانشگاهها قدرت ابتكار و نوآوري خود را از دست دادهاند و در ايجاد يك فضاي نو براي تحصيل دانشجو ناتوان هستند. عليرضا شريفي توجه نكردن به كوششهاي پژوهش و مطالعاتي دانشجو را عاملي ميداند كه كلاسهاي درس را به انتقال دانش محدود با منابع محدود بدل كرده است و ميگويد: اگر دانشجو به يك زبان روز دنيا آشنا نباشد، اين محدوديت افزايش پيدا خواهد كرد. از سوي ديگر كتابخانههاي دانشگاهي نيز به روز نيستند و بيشتر موزه كتاباند تا كتابخانه.
وي سپس اشاره ميكند به كلاسهاي دانشگاه و براي نمونه دوره كارشناسي را مثال ميزند كه استاندارد درنظر گرفته براي آن 15 تا 18 نفر است در حالي كه اكنون 50 تا 60 دانشجو در كلاس مينشينند و گاهي اين رقم به 70 نفر ميرسد و در نتيجه ارتباط چنداني بين استاد و دانشجو برقرار نميشود. از سوي ديگر حضور دانشجوي شاغل خسته در كلاس، تنها براي حل مسئله حضور و غياب است نه حضور به عشق دريافت دانش.
اين استاد دانشگاه، عامل پرداخت شهريه را در افت تحصيلي رد ميكند و آن را داراي سنديت علمي نميداند و نتايج پيشين را خلاف اين دادهها برميشمرد و بر اين باور است كه دانشجوياني كه شهريه ميدهند براي آن كه پول اضافي به دانشگاه پرداخت نكنند تلاش بيشتري براي گذراندن واحدها ميكنند.
ترديد در وجود افت تحصيلي
علي عباسپور رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس، برآورد وزارت علوم از مساله افت تحصيلي دانشجويان را خلاف دادههاي پيشين ميداند و تاكيد دارد كه وزارت علوم بايد نتايج نظرسنجي را به مجلس گزارش كند، چرا كه اكنون تنها خبرهايي از رسانهها به مجلس رسيده است. وي نگرانكننده خواندن افت تحصيلي دانشجويان را نيز به زير پرسش ميبرد و آمار 30درصدي افت تحصيلي را مورد ترديد قرار ميدهد و از وزارت علوم ميخواهد كه دادههاي آماري را براي بررسي به كميسيون مجلس بفرستد. از سوي ديگر عباسپور تلويحا افت تحصيلي دانشجويان را با تفكيك دولتي و غيردولتي ميپذيرد و معتقد است كه در دانشگاههاي غيردولتي از آن جايي كه دانشجو ملزم به پرداخت شهريه، كار در بيرون و درگير دغدغه آينده است، دچار افت ميشود. وي در تحليل خود از دانشگاههاي دولتي، علت افت تحصيلي دانشجويان را به ظرفيت اندك دانشگاهها نسبت ميدهد و اين كه در 15 سال گذشته، بدون تغيير ماندهاند يعني فقط 90 هزار دانشجو پذيرش ميشوند. به گفته وي رقابت براي راهيابي به دانشگاههاي دولتي شديد است و با توجه به محدوديت ظرفيت رشتههاي پرهواخواه، رويكرد دانشجوها به رشتههاي ديگر از سر ناچاري صورت ميگيرد و سبب بيعلاقگي در تحصيل در آنها ميشود.
عباسپور تائيد ميكند كه مجلس در اين مورد تحقيق مستقلي انجام نداده ولي اگر گزارش وزارت علوم برسد، مجلس با يك تيم تحقيقاتي روي آن بررسي علمي انجام خواهد داد و عوامل موثر را بازنگري خواهد كرد.
كارشناساني نيز هستند كه ميگويند بايد طرحي اجرا شود تا دانشجوياني كه دلبستگياي به رشته تحصيلشان ندارند تغيير رشته دهند كه با انگيزه ژرفتري به ادامه تحصيل بپردازند.
علي درويشي
شنبه|ا|17|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]