واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: آغازي بر بررسي نسبت جامعهشناسي با هنر نياز به تعريف مجدد اثر هنري
جام جم آنلاين: مفهوم هنر اسلامي و نسبت آن با مباحث جامعهشناسي موضوعي است كه كمتر مورد توجه انديشمندان قرار گرفته و بيشتر تلاشها براي شناخت هنر بويژه هنر اسلامي، با رويكرد فلسفي انجام شده است.
دكتر اعظم راورد راد، دانشيار دانشگاه تهران در بيستمين جلسه سلسله نشستهاي تبيين ماهيت هنر اسلامي كه به همت فرهنگستان هنر برگزار شد، تلاش كرد به اين بحث مغفول ورود يابد. او تعاريف فلسفي هنر را كه عموما انتزاعي هستند، تنها در حوزه فلسفه كارگشا مي داند و بر آن است كه چون جامعهشناس با اثر هنري در عالم ملموس و محسوس سر و كار دارد، لذا نيازمند تعريفي جديد از آن است. تعريفي كه به مدد آن بتوان هنر بويژه هنر اسلامي را از غير آن بازشناخت.
فيلسوفان همواره تلاش كردهاند هنر را به بند تعريفي مورد وفاق بكشند، اما هرگز موفق نشدهاند. اين مشكل درخصوص تعريف هنر اسلامي مضاعف است. از طرفي، تعريف جامعهشناسانه هنر كه تعريفي مصداقي است و نه مفهومي، هنوز براي پذيرفته شدن، نيازمند پشتيبانيهاي نظري و استدلالي است.
به گفته راورد راد تعاريف هنر با توجه به مفهوم زيبايي، در 3دسته عيني بيروني، ذهني دروني و عيني ذهني قابل تقسيم است. تعريفهاي گروه اول زيبايي را يكي از صفات عيني در عالم محسوس ميداند كه در خارج از ذهن بشر وجود دارد. در تعاريف دسته دوم عقيده بر آن است كه آنچه در عالم خارج هست، فينفسه نه زيباست و نه زشت بلكه زيبايي به كيفيت ذهن انسان در برابر محسوسات مربوط ميشود.
در واقع زيبايي فعاليت روحي صاحب حس است و نه صفتي براي شي محسوس. نظريههاي گروه سوم، جمعي از دو تعريف قبل هستند. به اين معنا كه زيبايي همچنان كه يك فعاليت روحي است در طبيعت نيز وجود دارد بنابراين كار هنرمند كنار زدن پرده از روي زيبايي طبيعت است. كساني كه به اين نظريه قائلند، معتقدند درست است كه شناخت زيبايي از انسان نشات ميگيرد، اما اين كيفيت تنها در برابر بعضي اشياي بيرون به جنبش درميآيد.
پس زيبايي امري دروني بيروني است. اين تعاريف عمدتا در حوزه فلسفه هستند در حالي كه ما در جامعهشناسي به تعريفي نياز داريم كه ما را به مصداق نزديك كند. راورد راد نظريههاي جامعهشناسانه درباره هنر را نيز به 3 گروه تقسيم ميكند و در توضيح آنها به ديدگاههاي لئو تولستوي، جانت ولف و ويكتور الكساندر تاكيد ميورزد.
تولستوي در كتاب «هنر چيست؟» ميگويد در دورههاي مختلف اجتماعي معناي هنر براي انسانها متفاوت بوده است. او تاريخ را به 2 دوره قرون وسطي و پس از آن تقسيم ميكند.
در دوره نخست هنر نوعي بيان عواطف ديني بود ؛ چراكه جوامع سنتي بودند. در دوره بعد با تغيير جوامع و تبديل آنها به مدرن، هنر به عنوان چيزي كه حس زيبايي شناختي فرد را ارضا ميكند، تعريف شد اما تولستوي هيچكدام از اين دو تعريف را نميپذيرد زيرا مفهوم هنر را وابسته به زمان ميانگارد. او هنر را وسيله ارتباط انسانها ميداند. به هر حال اين تعريف زمينه ورود جامعهشناسانه به شناخت هنر را فراهم كرد.
جانت ولف كه يك جامعهشناس هنر است نيز در كتاب «توليد اجتماعي هنر» ميگويد: منظور من از كلمه هنر، يك مفهوم عام است كه شامل نقاشي، ادبيات، موسيقي، تئاتر و ... است.
ويكتوريا الكساندر اعلام ميكند ت عريف رسمي از هنر ارائه نخواهد كرد. چرا كه عملا ممكن نيست هنر را در عبارات انتزاعي تعريف كرد. بلكه شناخت هنر بستگي به نوع محل و زمينه خلق آن دارد.
راورد راد در ادامه به ارائه نظريه خود ميپردازد و ميگويد: در فرآيند آفرينش هنري 3 مرحله وجود دارد. مرحله كشف و شهود كه انسان ارتباط بيواسطه با جهان هستي دارد و حقيقتي را كشف ميكند. هر كس ممكن است اين مرحله را تجربه كند، اما همه هنرمند نميشوند. به عبارت ديگر همه وارد مرحله دوم يعني خلق اثر هنري كه مرحله بيان مكشوفات است، نميشوند. در اين مرحله آنچه كشف شده است با استفاده از رمزها و روشهاي شناخته شده هنري يا زيبايي شناختي، در قالب بيان درميآيد.
او ميافزايد: فلاسفه معتقدند هنر در اين مرحله ايجاد ميشود اما جامعهشناسان بر اين باورند كه اثر هنري زماني به وجود ميآيد كه به دست مخاطب برسد. آثار هنري به هنگام مصرف «كامل» ميشوند. بنابراين مرحله سوم يعني مرحله دريافت اثر، مرحلهاي خنثي نيست. بلكه مرحلهاي از توليد است كه جامعهشناس بر مبناي آن تصميم به مطالعه اثر هنري ميگيرد. ميتوان گفت: مرحلهاي كه امكان تمييز آثار هنري از غير آن و شناخت بهتر از جامعه را براي جامعهشناس فراهم ميكند، مرحله دريافت است.
راوردراد راه تشخيص هنر در مرحله دريافت را توجه به قصد و انگيزه آفرينش هنري ميداند و ميافزايد: راه شناخت اين قصد نيز توجه به كاربرد هنر است.
هنر ديني : در جامعهشناسي همواره بر عدم قضاوت ارزشي در مورد موضوع (در اينجا هنر) تاكيد شده است. ولي وقتي ميخواهيم از هنر ديني و اسلامي صحبت كنيم، ديگر نميتوانيم قضاوتهاي ارزشي را كنار بگذاريم. چرا كه با طرح صفات ديني و اسلامي وارد حوزه ارزشها ميشويم.
اساسا اين نوع قضاوت بخشي از جامعهشناسي هنر اسلامي است و جامعهشناس هم تمايلي به پنهان كردن آن ندارد بنابراين تعريف جامعهشناسانه از هنر ديني با تعريف جامعهشناسانه هنر به كلي متفاوت است البته در هر دو تعريف تاكيد بر مرحله دريافت است. مفهوم هنر ديني توسط انديشمندان زيادي مورد مداقه قرار گرفته است كه در يك جمعبندي از ديدگاههاي آنها ميتوان گفت: هنر ديني در جامعه مدرن به وجود ميآيد در حالي كه در جامعه سنتي، هنر قدسي وجود دارد. جامعه مدرن انسانمحور و جامعه سنتي خدامحور است.
در جامعه سنتي همه چيز در رابطه با خدا و ساحت مقدس او تعريف ميشود و هنر هم بدون برنامهريزي خاص، قدسي است اما در جامعه مدرن هنر عمدتا تحتتاثير انسان است و بنابراين «اين دنيايي» است. مگر اين كه هنرمندي بخواهد هنر ديني خلق كند. در اين صورت مضامين ديني را دستمايه كار خود قرار ميدهد؛ در حالي كه ماهيت هنر او ديني نيست.
به گفته سيدحسين نصر، هنر سنتي و مقدس با تمدنهاي اساسا ديني رابطه دارد و در اين تمدنها هنر اصولا و به طور خاص مقدس است؛ اما هنر ديني مربوط به دنياي مدرن است كه تمدن غير ديني دارد، ولي ميخواهد خود را به ظاهر هنر مقدس بيارايد.
براي اين كه اثر هنري در مرحله دريافت اسلامي تلقي شود بايد قابل تاويل به عقايد اسلامي با رويكردي مثبت و ترويجي باشد
او خود به نقد اين دستهبندي ميپردازد. به اعتقاد او، در اين تقسيم معيار قدسي بودن، جامعه است نه انسان كه اين امر مخالف ويژگي آزادي و انتخاب در اوست. آيا هر انساني كه در جامعه ديني زندگي ميكند، انسان دينداري است؟ البته كه نه. پس هر اثر هنري كه در اين جامعه ايجاد ميشود نيز الزاما ديني نيست. او معيار ديني بودن يا نبودن هنر را هدف و محتواي آن ميداند.
هنر اسلامي: در تعريف و بازشناسي هنر اسلامي گروهي بر اين باورند كه هنر اسلامي متاثر از روح كلي تمدن اسلامي است و بنابراين اسلامي است و همين كه هنري برآمده از جامعه اسلامي باشد، ميتوان اين نام را به آن اطلاق كرد. مستشرقان بيشتر از اين تعريف استفاده ميكنند. عدهاي از انديشمندان نيز بر اين باورند كه هنر اسلامي نشاندهنده حقايق الهي منبعث از دين اسلام است.
اين تعريف بر محتوا تاكيد دارد. تعريف سومي هم از هنر اسلامي وجود دارد كه براساس آن هنر اسلامي از نظر محتوا برگرفته از حقايق الهي اسلام و از نظر شكل و سبك و بيان هنري تداوم هنرهاي شكل گرفته در تمدن اسلامي است. از نظر راورد راد، اگرچه تعاريف اول و سوم ميتوانند بخش بزرگي از هنر اسلامي را شامل شوند، اما كامل نيستند و تعريف دوم از آنجا كه بر محتوا تاكيد دارد، ميتواند شمول بيشتري داشته باشد.
سوال اينجاست كه اگر توجه بر محتوا معطوف شود، چه كسي بايد اسلامي بودن آن را تشخيص دهد؟
او در پاسخ به اين پرسش ميگويد: از نظر جامعهشناس اين كار فيلسوف است. جامعهشناس از آنجا كه دنبال معيارهاي عيني است، باز هم به دريافت توجه ميكند. در بحث از دريافت هنر اسلامي به 3 گروه مخاطب ميتوان توجه كرد، مخاطب عام (مسلمانان)، انديشمندان شرقشناس و انديشمندان مسلمان كه گروه سوم مخاطبان به دليل آگاهي و ايمان به مباني اعتقادي، شايستگي توجه بيشتري دارند.
از نظر محتوايي نيز براي اين كه اثر هنري در مرحله دريافت اسلامي تلقي شود، بايد قابل تاويل به عقايد اسلامي و از نظر شكل شامل نمايش شعائر و مناسك اسلامي با رويكردي مثبت و ترويجي باشد. بنابراين ميتوان گفت هنر اسلامي هنري است كه براي مخاطب عام و خاص، هنر اسلامي تلقي شود.
اين استاد دانشگاه ميافزايد: در برخورد با هنر در حوزه جامعهشناسي 3 رويكرد اساسي وجود دارد كه قابل تعميم به هنرهاي اسلامي نيز هست. رويكرد هنر و جامعه به اين معنا كه ببينيم آثار هنر اسلامي برآمده از جوامع اسلامي مختلف چه تشابهات و تفاوتهايي با هم دارند. رويكرد دوم توجه به هنر در جامعه است، يعني تحولات هنري را در يك جامعه مشخص در طول يك دوره زماني به موازات تحولات اجتماعي بررسي كنيم.
و نگاه سوم به هنر به مثابه جامعه توجه ميكند. يعني هنر چيزي داخل جامعه نيست، بلكه خود نهادي اجتماعي است. در اين رويكرد ما با مفهوم دنياي هنر مواجه ميشويم و به طريق اولي ميتوان دنياي هنر اسلامي را هم تعريف كرد. براي فهم اين دنيا بايد كنشگران، عناصر، هنرمندان و نهادهاي اجتماعي مربوط به آن را بازشناخت.
مباحث قابل طرح در اين نشست همين جا قطع ميشود. در حالي كه مخاطب پس از مواجهه با انبوهي از تعاريف و برخلاف تاكيدات مكرر سخنران جلسه بر لزوم ارائه مصداق در رويكرد جامعهشناسانه به هنر بدون هيچ شاهد گواهي بر مفاهيم ارائه شده، رها ميشود. راورد راد اصرار دارد سخنان او تنها مقدمهاي بر نظريهپردازي در حوزه جامعهشناسي هنر اسلامي است و بحث در مقدمه اين مقدمه متوقف شد.
هدي حميدي
يکشنبه|ا|18|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]