واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: موانع ساختاري توسعه بازار سرمايه ايران
مقايسه بين بورس تهران، وضعيت فعلي و همچنين برگزاري كلاسهاي پيشرفته بازار سرمايه از جمله مواردي است كه كارشناس بازار سرمايه استكهلم در مدت حضور خود در ايران به آنها اشاره داشته است و در همين زمينه به ارائه موانع و راهكارهاي بهبود بورس پرداخته است و با توجه به بحران مالي اخير پيشبيني كرد كه بحران ديگري در فاصله هشت تا 12 سال آينده در راه است و ايران نيز قطعا از اين بحران تاثير خواهد پذيرفت.
دكترعلي محمد اسكندريجو كه سابقه 15 ساله در اتاق بورس استكهلم و نيويورك را دارد در گفتوگو با ايسنا، به سابقه بورس استكهلم اشاره كرد و گفت: بورس اوراق بهادار استكهلم از هشتمين بورسهاي قوي جهان است و اين بورس نسبت به بورس تهران از نظر كاركرد بسيار پيشرفته است و تعريفي كه براي بورس در تهران وجود دارد در استكهلم وجود ندارد زيرا در بازارهاي پيشرفته، بورسها با يكديگر تداخل پيدا كرده و سرمايهها در پروسه جهاني ساختن در دو سوي يكديگر فرو رفتند.
وي با بيان اينكه بورس استكهلم در مدار بورس نيويورك و جزو بورسهاي مركزي است عنوان كرد: اين در حالي است كه بورس ايران جزو بورسهاي حاشيهاي و تراز سوم طبقهبندي ميشود زيرا در بورسهاي تراز سوم به دنبال پارامترها و عواملي براي صعود و ركود بورس هستيم در حالي كه در بورسهاي مركزي به دنبال پارامترها و عوامل سقوط يا صعود بورسها نيستيم.
وي سخنان خود را با ذكر سوالي ادامه داد: فاصله بين بورس تهران و استكهلم وحشتناك است و رسيدن به آن غير ممكن است بنابراين بايد در پي اين باشيم كه چگونه راهكاري بيابيم كه از بورس تراز سوم و حاشيهاي به بورس مركزي برسيم و كاركرد بورسهاي تراز اول با بورس تهران چيست و ساختار اقتصادي آنها با ايران چه تفاوتي دارد.
بحران بعدي در راه است
اين استاد مدرسه عالي سرمايه در استكهلم پيشبيني كرد: با فرض غلبه بر ركود و بحران مالي كنوني، بحران جديد ديگري در راه است و با فرض اينكه در مدت سه تا پنج سال آينده بتوانيم بر بحران كنوني غلبه كنيم، بحران ديگري را در فاصله 8 تا 12 سال آينده شاهد خواهيد بود.
اسكندريجو با اشاره به اينكه ايران در پروسه جهاني شدن قرارداد خاطرنشان كرد: مشكلي كه وجود دارد اين است كه در حال حاضر نميتوانيم بحران سرمايهگذاري در ايران يا مسكن را به صورت مجرب و انتزاعي جدا كنيم.
وي با اشاره به اينكه بحران را بايد در يك ساختار و در يك تصوير بسيار بزرگتري ترسيم كرد، اظهار كرد: برخلاف كارشناسان ايراني معتقدم ما متاثر و تاثيرپذير از بحران جهاني هستيم و خواهيم، نخواهيم چنين خواهد شد كه بهترين نمونه آن پايين آمدن ارزش نفت است.
اين كارشناس با سابقه بازار سرمايهدر ادامه عنوان كرد: بحران مالي كه از سال گذشته گريبانگير آمريكا و اروپا شد باعث گرديد كه ارزش دلار در مقابل يورو بيش از 20 درصد افزايش يابد كه اين روند به نوبه خود به معاملات نفتي ايران كه از دلار به يورو تغيير كرد صدمه زد.
اسكندريجو ادامه داد: سال گذشته معاملات دلار به معاملات يورو تبديل شد كه اين امر باعث قوي شدن بازار گرديد و منجر شد كه نفت 20 درصد ارزانتر فروخته شود.
وي خاطرنشان كرد: بحراني كه سال گذشته جهان را در بر گرفت و باعث شد قيمت دلار 20 درصد نسبت به يورو قويتر شود باعث شد تا شاخص بورسهاي لندن، فرانكفورت و استكهلم بيش از 40 درصد سقوط كند زيرا كاهش شديد شاخصها نشانه تب اقتصادي و تشنج پيكره مالي اروپا و آمريكا است كه اين امر باعث گرديد ركود شديد و در نتيجه بيكاري در سراسر اروپا و آمريكا برقرار شود.
وي تصريح كرد: غلبه بر اين ركود و طي كردن دوران بحران بين سه تا پنج سال به طول ميانجامد اما نكته شگفتانگيز آنكه با فرض غلبه بر اين ركود و بحران كنوني، بحران جديد ديگري در فاصله هشت تا 12 سال آينده در راه است كه بيان عوامل بحران از حوصله اين گزارش خارج است بنابراين بايد كمربندها را محكم ببنديم.
عضو اتاق بورس استكهلم در ادامه تصريح كرد: شاخصها درجه حرارتي است كه تب اقتصادي را اندازهگيري ميكند يعني از طريق بورس كه قلب تپنده است متوجه ميشويم كه اقتصاد تب دارد و يا به تشنج افتاده است بنابراين اگر به تشنج برسيم اقتصاد كشور فلج ميشود كه راهكار آن تزريق اكسيژن يا نقدينگي است.
وي كه سابقه 15 ساله فعاليت در اتاق بورس استكهلم و نيويورك را دارد عنوان كرد: زماني كه حالت تب دار در اقتصاد رخ ميدهد تنها از طريق بازار سرمايه ميتوانيم ميزان تب آن را كاهش داده يا اجازه ندهيم كه اين تب بيش از اين افزايش يايد بنابراين بايد عوامل تب را آسيبشناسي كرده و علت آن را بيابيم و بعد راه حل مورد نظر را پيشبيني كنيم.
اين استاد دانشگاه با تاكيد بر اينكه كمك گرفتن از علم پزشكي در مهندسي سرمايه بسيار موثر است تصريح كرد: ولي متاسفانه تاكنون اين ساختارها در ايران شكل نگرفته است زيرا ما در بورس حاشيهاي و تراز سوم جهان قرار داريم و شكل بيماري و تبي كه دچار ميشويم با نوع بيماري در اروپا و آمريكا بسيار متفاوت است زيرا در اين كشورها سقوط ارزش مسكن و عدم بازپرداخت وامها باعث تبدار شدن اقتصاد شد و اين تب آرام آرام اقتصاد آمريكا را در عرض سه سال آينده به سمت ركود ميبرد. در حالي كه در ايران چنين مكانيزمي را شاهد نيستيم زيرا مسكن در ايران در حال ركود است ولي هيچ ارتباطي به سيستم مالي كشور ندارد و يا ارتباط آن بسيار كم است در واقع نسبت آن معكوس بوده و با افزايش و رونق بخش مسكن، بازار سرمايه دچار ركود ميشود و يا برعكس، در حالي كه در جهان اينگونه نيست و تفاوت يك بورس حاشيهاي و تراز اول نيز در همين موضوع است.
اسكندريجو به سقوط 35 درصدي شاخص بورس كشور از تابستان 87 تاكنون اشاره كرد و گفت: افزايش يا كاهش ميزان شاخص در كشورهاي حاشيهاي مانند ايران، اوگاندا و بنگلادش نقشي در اقتصاد جهاني ندارد بنابراين ميتوان با صراحت اعلام كرد كه گزارش سالانه فدراسيون جهاني بورسها اعتباري ندارد زيرا اين امر مانند اين است كه تعداد گلهاي زده تيم فوتبال ايران در يك دوره يكساله 100 گل و بزرگترين باشگاه جهاني 80 گل باشد و بعد اين تيم را با تيم آرسنال سنجيده و عنوان كنيم كه تيم فوتبال ايران درصدر تيمهاي فوتبال جهان قرار گرفته است! حال با اين آمار ميتوان عنوان كرد كه تيم فوتبال ايران بسيار قويتر از تيم فوتبال اروپايي است؟ بنابراين به گزارشهاي فدراسيون جهاني بورسها نه باور دارم و نه اعتبار ميبخشم زيرا اين گزارش روي پارامتري انگشت گذاشته است كه در مورد بورسهاي حاشيهاي اصلا اعتباري ندارد.
شاخص بورس تهران
وي اعلام كرد: شاخص داوجونز در سطح جهان بسيار معتبر است ولي شاخص بورس تهران در سطح جهان اعتباري ندارد و اين امر باعث ميشود كه بورس ما به اطمينان اين شاخص را نشان داده و بگويد كه ما نيز در اندازه بورسهاي جهاني هستيم در حالي كه شاخص بورس كشور از پنج رقم به چهار رقم رسيده و 35 درصد سقوط كرده ولي بورسهاي جهان از تابستان تاكنون 40 درصد سقوط كردهاند.
اسكندريجو تاكيد كرد: بايد اين وضعيت را آسيبشناسي كرده و وضعيت موجود بورس تهران، نقش بورس ايران در اقتصاد ايران و نقش بورس استكهلم را در اقتصاد سوئد و آمريكا بسنجيم.
وي در مدت حضور كوتاه خود در ايران به سابقه 40 ساله بورس ايران اشاره و اضافه كرد: بورس ايران دوران كودكي خود را رها كرده و در حال حاضر در دوران نوجواني است و در اين دوران بسيار خطا ميكند تا به دوران جواني و سپس ميانسالي و تجربه دست يابد بنابراين چون بورس ايران با 40 سال عمر دوران جواني خود را سر ميكند همچنان دچار سعي و خطا ميشود.
اسكندريجو در ادامه اضافه كرد: يكي از ويژگيهاي جواني نافرماني و كنجكاو بودن است و بورس ما نيز در مقايسه با بورس نيويورك، لندن و استكهلم بسيار جوان است و چون هويت جوان دارد به روش سعي و خطا و زيگزاگي حركت ميكند بنابراين حركت بورس ما به صورت مستقيم و طولي نيست.
وي با بيان اينكه بورس كشور جوان است و بايد به آن فرصت داده شود با ذكر اين سوال ادامه داد: آيا ميتوان در بازار سرمايه ره صدساله را در يك شب پيمود؟ در حالي كه اگر بورس ما نيز 150 ساله شده و به سن رشد و عقلاني و تجربه ميانسالي برسد در آن صورت ميتواند نقش و جايگاه خود را در بازار سرمايه ايران به عنوان قلب تپنده يك ارگانيزم زنده به نام اقتصاد ايران ايفا كند.
وي در توضيح اين مطلب گفت: زماني كه گفته ميشود بورس قلب تپنده است به اين معنا است كه بورس بايد به ارگانيزم زنده، اكسيژن و خون برساند يعني پول و سرمايهرا از طريق بانكها جذب كرده وتورم را كنترل كند در حالي كه در اقتصاد دولتي در ايران مشاهده ميشود كه تورم 25 درصد است و اين بدان معني است كه بورس ما قدرت جذب نقدينگي را ندارد بنابراين نقدينگي و در نتيجه تورم در كشور بالاست.
اسكندريجو ادامه داد: بنابراين به دليل اينكه بورس ايران در اين دوران قرار دارد در حال حاضر هم به رويكرد فعلي آن حمله ميكنيم كه چرا مانند بورسهاي نيويورك قدرت جذب نقدينگي را ندارد و هم از آن دفاع ميكنيم كه چون در دوران جواني است بايد به آن فرصت داد.
اين مدرس مدرسه عالي سرمايه در استكهلم بيان كرد: بورسها مانند لايههاي اتمي و مدار الكترونيكي در يك اتم هستند كه ايران در مدار سوم آن قرار دارد بنابراين اين سوال مطرح ميشود كه چه كنيم بورس ما نيز در مدار اول و دوم قرار گيرد؟
وي اظهار كرد: از نظر زماني اين امر ناممكن است زيرا بورسهاي معتبر و تراز اول جهان بيش از يكصد سال عمر داشته و بورس ما در مقايسه با آنها كمتر از نصف آن طول عمر دارد بنابراين نميتوانيم در مدت كوتاه جايگاه بورس ايران را در اقتصاد كشور ارتقا دهيم و لذا مجبوريم منتظر بمانيم كه زمان بگذرد.
وي با بيان اينكه نميتوان بورس ايران را در يك دوره شش ماهه يا يك ساله به حد بورس نيويورك رساند تصريح كرد: براي اينكه بوس را تقويت كرده و آن را زاينده كنيم و براي اينكه بورس ايران را كه حالتي مكانيكي دارد به حالت ديناميكي (زاينده، پيشرو و پويا) تبديل كنيم بايد زيرساختهاي سرمايهاي و مالي را در ايران درست كنيم.
وي به فاكتورهاي زيرساختهاي سرمايهاي و مالي اشاره كرد و گفت: بزرگترين فاكتور زيرساخت سرمايهاي، شركتهاي كارگزاري و بانكها هستند. از سوي ديگر آموزش عمومي، پسانداز و سرمايهگذاري از طريق بورس در سطح مدارس راهنمايي، دبيرستان و دانشگاه بايد صورت گيرد در حالي كه دانشجويان و دانشآموزان در يك بخش كوچك هم در مورد نقش بورس و سرمايهگذاري بلندمدت در سطح مدارس و دانشگاه اطلاعي به دست نميآورند. در حالي كه چنين ساختاري در سطح مدارس آمريكا، سوئد و ژاپن وجود دارد.
وي يادآور شد: در ايران از نقش بورس بيخبرند در حالي كه در دنيا در مدارس و دانشگاه بخشي از كتاب رياضيات، اقتصاد اجتماعي، علوم اجتماعي، سياست اقتصادي، اقتصاد خانواده، آيندهسازي و سرمايهگذاري از واحدهاي درسي است كه بخشي از آن مربوط به بورس سرمايهگذاري و پسانداز است.
اسكندريجو در ادامه ساختار بانكها را مورد توجه قرار داد و تصريح كرد: ساختار بانكها، ساختار سرويس و خدماتدهي به كارگزاري بورس و خريد و فروش و سرمايهگذاري در ايران تنظيم شده است و شما اگر براي سرمايهگذاري در بورس به بانك مراجعه كنيد آدرس را اشتباه رفتهايد.
مدرس تحليلگران بورس استكهلم كه سال گذشته براي برپايي دوره مقدماتي بازار سرمايهبه ايران آمد در ادامه در خصوص برگزاري دوره فشرده اين كلاسها اظهار كرد: دوره آموزشي بسيار فشرده بازار سرمايهبراي كليه شركتهاي كارگزاري بورس، بانكها و شركتهاي خصوصي سال گذشته با حضور گسترده نمايندگان شركتهاي كارگزاري برگزار شد كه امسال نيز براي برگزاريها دوره پيشرفته عازم ايران شدم ولي با علامت تعجب مواجه شده و براي برگزاري اين دوره به بنبست خوردم.
عضو اتاق بورس استكهلم در سوئد در مورد علت عدم برگزاري كلاسها اظهار كرد: كانون كارگزاران بورس اوراق بهادار با مديريت جديد بايد پاسخگوي اين امر باشد و برگزاري دور دوم و پيشرفته را پيگيري كند.
وي يادآور شد: اولين دوره با استقبال گسترده فعالان بازار روبهرو شد و اين دوره شش ساعت به طول كشيد كه در ادامه نيز از شركتكنندگان آزمون گرفته و مدارك معتبر به آنها ارائه شد. ولي متاسفانه دوره بعدي و تكميلي آن ادامه نيافت.
اسكندريجو عنوان كرد: عدم آموزش درست و مداوم باعث شكاف اطلاعاتي بين كارشناسان و متخصصان و تحليلگران ميشود.
يکشنبه|ا|18|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]