واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: اختلالات فراگير رشد
تشخيص افتراقي
در جريان رشد معمولي ممكن است دوره هايي از واپس روي مشاهده شوند ولي شدت و دوام ان به اندازه اختلال از هم پاشيدگي كودكي نيست . اختلال از هم پاشيدگي كودكي از ساير اختلالهاي فراگير رشد متفاوت است. در اختلال از هم پاشيدگي كودكي برخلاف اختلال اسپرژر , فرد مهارتهايي را كه قبلا اموخته است از ديدگاه باليني در حد قابل ملاحظه اي از دست مي دهد و احتمال زياد براي عقب ماندگي ذهني وجود دارد. در اختلال اسپرژر تاخير در رشد زبان وجود ندارد و مهارتهاي مرتبط با رشد به ميزان قابل توجهي از بين نمي روند. اختلال از هم پاشيدگي كودكي را بايد از زوال عقل متمايز كرد زيرا شروع اين اختلال در شير خوارگي يا كودكي است. زوال عقل به عنوان پيامد تاثيرات فيزيولوژيايي يك بيماري جسماني ( مانند اسيب سر) رخ مي دهد درحالي كه اختلال از هم پاشيدگي كودكي بطور اخص بدون وجود يك بيماري جسماني مرتبط با ان ديده مي شود.
اختلال اسپرژر
در , IV-DSM اختلال اسپرژر بيش از ساير اختلالات نافذ رشدي جاي بحث دارد. اين اختلال در سال 1944 معرفي شد و تا دهه 1980 در فرهنگ انگليسي شناخته نشده بود. اين واژه براي موقعيتهاي مختلف و نامشابه استفاده مي شد مثلا براي اشاره به اوتيسم بزرگسالان اوتيسم كلامي يا اوتيسم با كاركرد بالا
. اكنون اسپرژر به اختلالي اشاره دارد كه ديرتر از اوتيسم بروز مي كند و مهارتهاي كلامي دست نخورده باقي مي مانند.
ويژگي هاي اصلي اختلال اسپرژر عبارتند از : اختلال شديد و مداوم در تعامل اجتماعي و ظهور الگوي رفتاري , علايق و فعاليت هاي محدود و تكراري . اين اختلال بايد از ديدگاه باليني در كاركردهاي اجتماعي , شغلي و غيره اختلال قابل ملاحظه اي ايجاد كند. برخلاف اختلال اتيستيك در اين اختلال تاخير قابل ملاحظه باليني در اكتساب زبان ديده نمي شود( براي مثال واژه هاي منفرد غير پژواكي در سن 2 سالگي براي ارتباط به كار مي رود و عبارتهاي ارتباطي خودانگيخته در سن 3 سالگي به كار برده مي شوند) , اگر چه جنبه هاي ظريف تر ارتباط اجتماعي ( براي مثال تبادل معمولي در گفتگو ها ممكن است تحت تاثير قرار گيرد. به علاوه , طي سه سال نخست زندگي تاخيرهاي قابل توجه باليني در رشد شناختي كه به شكل كنجكاوي عادي درباره محيط يا به شكل اكتساب مهارتهاي يادگيري و رفتارهاي انطباقي , متناسب با سن ( غير از تعامل اجتماعي ) اشكار مي شود, وجود ندارد . سرانجام , اين ملاكها با يك اختلال اختصاصي فراگير رشدي ديگر يا با اسكيزوفرنيا مطابقت ندارد , اين اختلال را نشانگان اسپرژر هم مي نامند.
اختلال در تعامل اجتماعي متقابل , شديد و پايدار است. ممكن است دركاربرد رفتارهاي غير كلامي چندگانه ( براي مثال , نگاه كردن رو در رو , بيان چهره اي , حالت اندامي يا حركات بيانگر ) به منظور تنظيم تعامل و ارتباط اجتماعي , اختلال چشمگيري وجود داشته باشد ممكن است در برقراري روابط با همسالان , كه متناسب با سطح رشد فرد است, اشكال وجود داشته باشد كه در سنين گوناگون ممكن است شكلهاي متفاوتي داشته باشد . افراد كم سن و سال ممكن است علاقه اي به برقراري روابط دوستانه نداشته باشند . افراد بزرگتر ممكن است به روابط دوستانه علاقمند باشند اما درك درستي از اداب و رسوم تعامل اجتماعي نداشته باشند. ممكن است سعي خود انگيخته براي مشاركت در لذت , علائق يا پيشرفتهاي ديگران وجود نداشته باشد( براي مثال , اشيا» يا چيزهايي را كه به نظرشان جالب است نشان نمي دهند, به انها اشاره نمي كنند يا نمي اورند). ممكن است تقابل يا رابطه متقابل اجتماعي يا هيجاني وجود نداشته باشد( براي مثال , مشاركت نكردن فعال در بازيهاي اجتماعي ساده يا مسابقات , ترجيح دادن فعاليتهاي انفرادي, يا شركت دادن ديگران در فعاليتها فقط به عنوان ابزارها يا وسايل مكانيكي ) گرچه نارسايي اجتماعي در اختلال اسپرژر شديد است و به همان شيوه اختلال اتيستيك تعريف مي شود , اما فقدان تقابل اجتماعي بطور معمول به وسيله رويكرد اجتماعي نامتعارف و يك جانبه به ديگران مشخص مي شود تا به شكل بي تفاوتي اجتماعي و هيجاني ( براي مثال , دنبال كردن يك موضوع در صحبت بدون توجه به واكنشهاي ديگران ) .
در اين اختلال نيز مانند اختلال اتيستيك , الگوهاي رفتار , علائق و فعاليتهاي تكراري و محدود وجود دارد اين پديده اغلب به شكل اشتغال فكر درباره يك موضوع يا علاقه محدود اشكار مي شود, كه فرد مورد نظر مي تواند واقعيتها و اطلاعات زيادي درباره ان گرد اوري نمايد اغلب اين علائق و فعاليتها با شدت زياد دنبال شده و ساير فعاليتها ناديده گرفته مي شود.
اين اختلال بايد موجب اشكال قابل توجه باليني در سازگاري اجتماعي شود, كه به نوبه خود ممكن است تاثير چشمگيري برخود بسندگي يا كاركردهاي شغلي يا ساير زمينه هاي كاركردي داشته باشد. نارساييهاي اجتماعي و الگوهاي محدود علائق , فعاليتها و رفتار منشا» ناتواني قابل توجهي است.
برعكس اختلال اتيستيك, در اين اختلال تاخيرهاي چشمگير باليني در زبان اوليه وجود ندارد( براي مثال , واژه هاي منفرد در سن 2 سالگي به كار مي رود و عبارات ارتباطي در سن 3 سالگي ) زبان كودك بعدها ممكن است به دليل اشتغال فكر با موضوعهاي خاص يا لفاظي, غير عادي شود. مشكلات ارتباطي ممكن است ناشي از اختلال اجتماعي و ناتواني در بهره برداري از قواعد مرسوم گفتگو , ناتواني در فهميدن نشانه هاي غير كلامي و ظرفيت محدود براي خود بازبيني باشد.
افراد دچار اختلال اسپرژر تاخيرهاي چشمگير باليني دررشد شناختي يا در مهارتهاي خودياري متناسب با سن , رفتار انطبافي ( غير از تعامل اجتماعي ) , يا كنجكاوي درباره محيط در كودكي ندارند. چون زبان اوليه و مهارتهاي شناختي در سه سال نخست زندگي در حدود بهنجار است, والدين يا مراقبان معمولا در ان موقع نگران رشد كودك نمي شوند, اما در مصاحبه مشروح و دقيق ممكن است رفتارهاي غير عادي كودك را به ياد اورند. ممكن است گزارش شود كه كودك پيش از راه افتادن صحبت مي كرده و والدين ممكن است معتقد باشند كه كودك انان پيشرس است. گرچه ممكن است مشكلات اجتماعي ظريفي وجود داشته باشد اما والدين يا مراقبان اغلب تا پيش از ورود كودك به مدرسه يا رويارويي با كودكان همسن و سال , نگران نمي شوند. در اين سنين ممكن است مشكلات اجتماعي با گروه همسالان اشكار شود.
اگر ملاكها با هريك از ديگر اختلال هاي اختصاصي فراگير رشد , يا با اسكيزوفرنيا مطابقت داشته باشند ( هرچند تشخيص اختلال اسپرژر و اسكيزوفرنيا است با يكديگر وجود داشته باشند به شرطي كه اغاز اختلال اسپرژر به طور اشكار مقدم بر اغاز اسكيزوفرنيا باشد) تشخيص اختلال اسپرژر گذاشته نمي شود.
ادامه دارد
دوشنبه|ا|19|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 759]