واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: سيماى انديشه نيما
محمدرضا پاشايي
واژگان كليدي:نيما، انديشه، سمبل، نماد دروني، زبان شعري
شعر يك واكنش خيال انگيز در زبان است و اگر اين واكنش در زبان با زمان و مكان يكسو نباشد خشك مي شود و اگر شاعر با تفكر عميق به يك نگاه تازه، پويا و جان دار دست يابد به رابطه زنده و تازه زبان در شعر دست خواهد يافت. به همين دليل پيش روان نوآوري در روند تحولات ادبي با تجهيز انديشه هاي نوين وارد ميدان شده اند زيرا بدون انديشه نوين، توان درك دگرگوني در ساخت ادبي ناممكن است و چون شعر، هنري است زباني، پس نخستين نشانه نوآوري، حادثه آفريني در زبان است.
شعر نيما هم طور ديگري است شعرش اگرچه ظاهري تلخ و بي مزه دارد اما باطن كلامش همچون ميوه اي شيرين است كه بايد خواننده، پرده هاي تلخ و پوست آن را جدا كند و محتواي خوش طعم آن را بچشد. نيما به قول خودش رودخانه اي است كه از هر كجاي آن مي توان آب برداشت هرچند اين رودخانه در مسير خود گاهي به خاشاك تن مي دهد ولي شگفتا كه هرچه از سرچشمه يا آن لحظه هاي آغازين جوشش فاصله مي گيرد، زلال تر مي شود. نيما به زندگي و اشيا دگرگونه نگاه مي كند و براي بيان اين برداشت ها، به بيان خاصي نيازمند است و همين موضوع تفاوت بارز نيما با ديگر شعراست.
در ميان اشعار نيما، آثار نمادين و سمبليك نيز وجود دارد. او با سمبليسم فرانسه و اشعار مالارمه آشنايي داشت. نيما در مورد سمبل بر اين عقيده بود كه «سمبل» شعر را عميق مي كند، دامنه مي دهد، وقار مي دهد و خواننده، خود را در برابر عظمتي مي يابد.
اگرچه او به سمبل علاقه دارد اما تمام موازين اين مكتب را در آثارش به كار نمي برد. مكتب سمبليسم در اروپا در قرن 19 با «گل هاي بدي» بودلر و شاعران ديگري چون رمبو پديد آمد. با اين وجود اين مكتب با فضاي شعر نيما متفاوت است حتي در شعر سپيد و شعر آزاد پس از نيما هم تفاوت دارد. تعدادي از اشعار نيما رمانتيك هستند ولي بايد گفت كه علاوه بر اين رمانتيسم، نيما شعر را به عالم درون سوق داد. يعني انديشه ها و عناصر خيال را به محوطه نهفته شعر كشانده و همان طور كه گفته شد، بايد ظاهر شعرش را كنار زد تا به باطن خوش طعم آن رسيد. نماد در شعر نيما عمدتاً در كليت شعر نهفته است، نه در واژه هاي معيني چون: مرغ آمين، مانلي و... وجود سمبل از عوامل مهم پيچيدگي و ژرفاي پاره اي از شعرهاي نيما است. بسياري كه از درك پيچيدگي شعر نيما به خاطر عدم درك جهان معاصر و تازگي هاي آن ناتوان بوده و هستند، اين موضوع را ناشي از ناتواني يا بي ذوقي او تلقي كرده يا مي كنند. نادر نادرپور منتقد مي نويسد: «نيما در سنگلاخ پيچيدگي و ابهاماتي مي افتد كه تاكنون نيز دوام دارد. شعرش چه از لحاظ معنا و چه از لحاظ شكل، جز خودش، هيچ كس از آن چيزي نمي فهمد و اين در واقع نقطه عطف ذوق نيما است.» اما آن چه كه بر اين نكته تأثير بسيار مي گذارد حالت روايي و داستان سرايي اوست. سمبل در شعر نيما به علت دروني بودن انديشه ها و نهفتگي آن ها، سمبل دروني است و با تفكر به اين نماد دست مي يابيم اما در دوره بعد از نيما در شعر آزاد يا سپيد سمبل تنها با واژه هايي خاص بروز مي يابد مثلا سرو سمبل آزادگي، لاله سمبل شهادت و...
اگرچه نيما در استفاده از سمبل معنايي چيره دست است اما سمبل مورد نظر او با شعر سنتي تفاوت هايي را دارد. به طور مثال در شعر سنتي كه گرايش عرفان گونه نيز داشته است كاربرد سمبل جنبه عرفاني و لاهوتي دارد به نوعي كه براي بيان فلسفه يا روشن ساختن هستي نامحسوس به كار مي رود. «سيمرغ» عطار سمبل «وحدت» است و يا «رند» در شعر حافظ كه سمبل «انسان كامل» است؛ اما با ژرف نظري در شعر نيما عمدتاً در پيوند با واقعيت پيرامون و زندگي ملموس و محسوس شكل مي گيرد و متعلق به اين جهان است. «مرغ آمين» در شعرش نماد «رستگاري و سعادت» است:
او نشان از روز بيدار ظفرمندي است
به نهان تنگناي زندگاني دست دارد
سمبل در شعر قدما، نه به صورت قراردادي اما يك صورت همسان دارد «يار» در كلام عرفاني در ميان شعراي عارف همواره «باري تعالي» است اما سمبل در شعر نيما مخلوق انديشه اوست و واژه اي مانند «مرغ آمين» تنها در كلام او نماد محسوب مي شود اگرچه ممكن است به ندرت از سمبل هاي او در شعر شعراي پس از او نيز نشاني بيابيم. گرايش و تمايل نيما به سمبل به طور عمده به علت گريز از فشار ناشي از واقعيت گويي نبوده بلكه او براي سمبل احترام و ارزش خاصي قائل بوده است. يكي از شاعران پيرو او معتقد است كه بايد براي گريز از سانسور به سمبل روي بياوريم اما سمبل در كلام نيما راز نهفته اي است كه تنها او با انديشه منحصر به خود بدان دست يافته است.
در شب سرد زمستاني
كوره خورشيد هم، چون كوره گرم چراغ من نمي سوزد.
و به مانند چراغ من
نه مي افروزد چراغي هيچ،
نه فرو بسته به يخ، ماهي كه از بالا مي افزود.
دوشنبه|ا|19|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 414]