تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835175154
نقد بودجه 88 در گفتگوي تفصيلي با محمد ستاريفر:رويكرد دولت كيسهاي خرج كردن استبودجه متكي به فرد شده استكشوري كه با 72 ميليارد دلار اداره شد، امسال با 30 ميليارد اداره خواهد شد؟
واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: نقد بودجه 88 در گفتگوي تفصيلي با محمد ستاريفر:رويكرد دولت كيسهاي خرج كردن استبودجه متكي به فرد شده استكشوري كه با 72 ميليارد دلار اداره شد، امسال با 30 ميليارد اداره خواهد شد؟
تهران- خبرگزاري كار ايران
محمد ستاريفر معتقد است كه بودجه 88 به دليل به هم ريختگي ساختاري، ارزش كار كارشناسي ندارد. آخرين بودجهاي كه دو ماه وقت او را براي بررسي كارشناسي گرفته، بودجه 86 بوده؛ همان بودجهاي كه هنوز رديفهاي آن كوچك نشده بود.
دكتر محمد ستاريفر را نه به اين دليل كه طراح برنامه چهارم توسعه است، بلكه به دليل كارشناسي كه خودش معتقد است بيشترين كار كارشناسي را بر بودجههاي سنواتي انجام داده بايد به عنوان يك مرجع براي گفتوگو و نقد بودجههاي سنواتي در نظر گرفت.
اجازه داديم تا بررسيهاي او درمورد بودجه 88 كامل شود، بعد درخواست گفتوگو كرديم. اگرچه محور اين گفتوگو بودجه است اما او مايل بود برخي انتقادها به دولت پيشين را هم پاسخ بگويد.
گفت وگو با وي در پي ميآيد:
لايحه بودجه 88 هم اكنون در دستور بررسي مجلس قرار دارد، به نظر شما لايحه بودجه 88 چه تفاوتي با لوايح بودجه سالهاي قبل دارد؟
لازم است تا دو مقدمه درباره بودجه مطرح كنم. اول اينكه بايد مشخص كرد كه تعريف بودجه بايد از كدام منظر باشد. در قوانين كشور دو نوع تعريف از بودجه داريم؛ تعريف حداقلي كه ديوان محاسبات آن را مطرح ميكند يعني بودجه عبارت است از دخل و خرج كشور در طول يك سال. تعريف ديگر نگاه حداكثري است كه برخواسته از قوانين كشور، اهداف سازمان برنامه و بودجه، قوانين برنامههاي توسعه و چشمانداز است. از اين منظر گفته شده كه كشور بايد داراي برنامههاي توسعهاي باشد و بودجه نيز بر اين مبنا بايد برشي از برنامههاي 5 ساله باشد.
بهترين تعريف از بودجه به اعتقاد شما چيست؟
بودجه در قالب ارزشها، انديشهها و سياستگذاري حاكميت تعريف ميشود. بنابراين چون بودجه برنامه يك ساله است بايد اين سه بخش را داشته باشد. اگر برنامهها يا بودجههاي كشور ايراد دارد، بايد اشكال كار را در اين سه حوزه جستجو كرد. چگونگي راهبردها در اين سه بخش تعريف شود. بايد نظم و تقسيم كار بين سازمانهاي دولتي و نظارتي از اين منظر تعريف شود. بنابراين در تدوين بودجه بايد اين سه بخش مورد بررسي قرار بگيرد. اين در شرايطي است كه آنچه برمبناي آن بودجه كشور بررسي ميشود، تعريف حداقلي است. همان تعريفي كه ديوان محاسبات دنبال ميكند كه آيا منابع و مصارف آن كافي است؟ در حالي كه در تدوين قوانين بودجه مهم اين است كه نگاه حداكثري داشته باشيم. اگر منابع با مصارف مشكل داشته باشد، اين اشكال برخاسته از حوزه نظم و انضباط و حوزه سياستها و ارزشگذاريهاي حاكميت براي برنامه يك سال كشور است. اگر متر اين باشد، من لايحه بودجه 88 را از اين منظر بسيار خطرناك ميدانم. به اين دليل كه خيليها نگران منابع يا مصارف اين بودجه هستند و با نگاه حداكثري آن را بررسي ميكنند كه اين نشانه شكاف بين منابع و مصارف بودجه خواهد بود.
يعني به اعتقاد شما همخواني منابع با مصارف نبايد در اولويت بررسي بودجه قرار بگيرد؟
البته اين موضوع درست و بسيار جدي است اما معتقدم تخريب نرمافزاري بودجه از بحران منابع و مصارف جديتر است زيرا نگاهي كه دولت نهم به ارزشها و سياستگذاريها دارد، منجر ميشود كه نظم و انضباط اداري، اسنادي، آماري و حقوقي بودجه متلاشي شود. زيرا بودجه كارآمد، بودجهاي است كه كل هدفها را مدنظر قرار دهد و نظارت را تعريف كند. براساس اين فرآيند بودجههايي كه در دو يا سه سال اخير تصويب شد در اين حوزهها مورد تعرض قرار گرفت. از همين رو در بودجه 88 يك سامان حقوقي و قانوني و برنامهريزي نظري وجود ندارد كه بخواهيم درباره آن نظر بدهيم. مطابق قانون لوايح بودجهاي كه رييسجمهور مكلف به ارايه آن به مجلس است، بايد ماموريت دستگاهها را در يك سال مشخص كند و در نهايت ديوان محاسبات آن را بررسي كند. به عنوان مثال در لوايح بودجه قبلي 732 دستگاه اجرايي وجود داشت. يعني بازيگران اصلي بودجه 732 دستگاه بودند. دولت با اين استدلال كه ميخواهد بودجه را كوچك كند -كه نهتنها اينگونه نشد بلكه دولت بزرگتر هم شد- رديفهاي بودجه را به 39 دستگاه كاهش داد؛ در حالي كه قانوني براي اين كار وجود ندارد.
آن 39 رديف هم در نهايت در مجلس تغيير كرد.
اين نشان ميدهد كه بدون قانون چنين اقدامي صورت گرفته، مثلاً رديفي براي سازمان برنامه گذاشتهاند كه در ذيل آن چندين دستگاه جمع شده كه گاه ارتباط ارگانكي بين آنها وجود ندارد. به عنوان شهروند ايراني انتظار داريد كه بودجه دولت اثربخشتر و شفافتر باشد يعني تقسيم كار در آن صورت گرفته باشد. اگر به بهزيستي پول ميدهيد كه يك استان را اداره كند، در واقع يك قدم بازيگران بودجه مشخصتر شده است. 60 سال تجارب توسعه كشور حكم كرده بود كه براي اثر بخشي بهتر بايد تقسيم كار افقي و عمودي داشته باشيم. ناگهان 732 دستگاه تبديل به 39 دستگاه شده و مهمتر آنكه منظومههاي آن باهم هماهنگ نيست. حتي در اسناد بودجه زمان قاجار كه اولين ادبيات بودجهنويسي تعريف شد؛ آمده است: بدين وسيله بودجه دربار عبارت است از هفته دو قران براي يخ دربار ابلاغ ميشود. اين سند به اين معناست كه آن زمان تكاليف روشنتر بود. اما امروز در آستانه قرن 21 و بعد از 60 سال تجربه بودجهنويسي، تقسيم پولها كيسهاي شده است. مهمتر اينكه تاكيد شده كه رييس دستگاه اين تقسيم را انجام دهد.حتي نگفتهاند كه دستگاه پول را تقسيم كند بلكه گفته شده كه وزير با رييس دستگاه پول را تقسيم كند. يك مثال روشن آن بودجه بخش پژوهش است. بيش از 60 درصد بودجه پژوهش در اختيار معاونت پژوهشي رييس جمهور است كه حتي همين معاونت هم مثل ساير معاونتهايي كه در رياست جمهور تشكيل شد، قانون ندارد. اگر درآستانه برنامه پنجم و در برنامه دانش بنيان پول را در اختيار يك نفر قرار دهيم. درحالي كه آن فرد بايد شبكه كارشناسي داشته باشد تا اين پول را تقسيم كند، اين فاجعه در بودجهنويسي است. با چنين لوايحي معلوم است كه اجراي برنامههاي توسعه طولانيتر ميشود. رويكردي كه رييس جمهور دارد كه رويكردي غيرعلمي و غيرفني است و خلاف قوانين كشور است. 732 دستگاه بدون توجه به وظايف و جايگاه حقوقي آنها تبديل به 39 دستگاه شده، آيا اصلاً بهتر نيست كل منابع بودجه در اختيار ايشان قرار بگيرد تا اين پول را بنا به ملاحظاتشان توزيع كنند؟ اگر 39 رديف كوچك شده و بهتر است چرا يك رديف اين كاركرد را نداشته باشد؟
برخي از كارشناسان معتقدند كه بودجههاي سه سال گذشته در مسير قانون برنامه چهارم تدوين و تصويب نشده به همين دليل دستيابي به اهداف توسعه چشمانداز سختتر شده است. به طور مشخص به جز تدوين بودجه، تصويب بودجه را تا چه اندازه موثر ميدانيد؟
روند تدوين بودجه كه مشخص است در يك جمله تدوين سه بودجه گذشته نشان ميدهد كه دستگاهها از مأموريتهاي اصليشان دور شدهاند. هيچ كس نميتواند آنها را ارزشيابي كند، زيرا معلوم نيست كه ورودي و خروجي يك دستگاه چگونه است. نميدانم كشور يا مجلس با اين بودجه چه خواهد كرد. كميسيون تلفيق مجلس هشتم هم نتوانسته اين بودجه را بررسي كند. اكنون بايد منتظر ماند تا مجلس بررسي خود را كامل كند. زيرا كميسيون تلفيق در تخريب دادههاي حقوقي و قانوني كه دولت در بودجه انجام داده، صحه گذاشته است. اگر اين بودجه تصويب شود، مجلس در پاسخ به مردمي كه سال آينده با مشكل مواجه ميشوند و ميپرسند كه چرا مجلس اينگونه با بودجه برخورد كرد، چه پاسخي دارند؟ اگر فضاي اقتصادي جهان حساس نبود ميگفتم اصلاً ، اين پول را در كيسه بگذاريد و خرج كنيد. فرآيند كيسه خرج كردن يكصد سال پيش با الان فرقي نميكند فقط شكل آن عوض شده است.
به جز موضوع كيسهاي كردن، از نظر شما بقيه بخشها مشكل ندارد؟
همانگونه كه اشاره كردم، به شدت نسبت به ساختار، كاركرد و ماهيت بودجه معترضم. بنده به عنوان يك كارشناس هرسال بر روي بودجه كار ميكردم، اما اين دو سال به دليل بهم ريختگي ساختار بودجه، نتوانستم آن را بررسي كنم.
آقاي دكتر! يكي از موضوعاتي كه از سوي دولت نهم درباره بودجه مطرح ميشود و همواره آن را ملاك مقايسه بودجههاي دولت نهم قرار ميدهند، بودجه 84 است. در واقع دولت نهم اعتقاد دارد كه دولت آقاي خاتمي كل منابع بودجه را هزينه كرد و دولت نهم ناچار به ارايه متمم شد. اين رويه متمم از همان سال در بودجههاي سنواتي باقي مانده است. نظر شما دراين رابطه چيست؟
اولاً در سال 84 وقتي دولت نهم سركار آمد؛ رييس جمهور در مجلس اعلام كرد كه دولت پول كم دارد و دولت قبلي پول را خورده و مصرف كرده است. من حساس شدم و به خزانه رفتم. از لحاظ قانوني آقاي خاتمي ميتوانست پنج دوازدهم بودجه را هزينه كند كه حسب گزارش خزانه، دولت آقاي خاتمي چهارونيم دوازدهم را خرج كرده بود. يعني آقاي خاتمي نسبت به قانون بودجه قانوني هم كمتر خرج كرده بود. ثانياً دولت را با 5 هزار و 100 ميليارد تومان موجودي نقدي تحويل داده بود كه در سي سال گذشته بيسابقه بود. 14 ميليارد و 100 ميليون دلار هم در حساب ذخيره ارزي پول وجود داشت. همان موقع، نامه نوشتم به روزنامهها كه اين ادعا چيست. از طرفي منبع بودجه روز به روز شكل ميگيرد. در واقع ورود اين منابع به خزانه مثل قلب عمل ميكند؛ ورودي و خروجي دارد. آقاي صفار هرندي همان موقع مصاحبه كرد. آن وقت فكر ميكردم چون به بودجه آشنا نيستند اين حرف را ميزنند در حالي كه بعد مشخص شد كه اين صحبتها در واقع مقدمهچيني براي ارايه متممهاي متعدد به مجلس است تا ارزهاي حساب ذخيره را مصرف كنند. بعد هم گفتند كه بودجه را بد تنظيم كردهاند. من از نظام حقوقي مجلس هفتم تعجب ميكنم كه اگر آقاي خاتمي لايحه را بد تدوين كرده بود؛ مجلس كه حاضر بود. آقايان باهنر، توكلي، نادران و سبحاني همه بودند. بايد ميگفتند كه بودجه را مجلس هفتم تصويب كرده اگر مشكل دارد بگوييد. در حالي كه آنها هم بر اين موضوع چشم بستند و با نگاه سياسي از اين موضوع گذشتند. بعد هم تند و تند، 5 متمم به مجلس رفت و تصويب شد. در حالي كه در دوران جنگ با آن همه كمبود منابع تنها، يك متمم به مجلس رفت. در سال 84 با 5 متمم به جاي آنكه حدود 5/17 ميليارد دلار ارز در بودجه مصرف شود، 40 ميليارد دلار خرج كردند. بعد به تدريج گفتند كه اصلاً اين ارزها را ميخواهيم خرج اشتغال بكنيم اما بعد معلوم شد رويكرد دولت كيسهاي خرج كردن است. حداقل انتظار اين بود كه بودجه 85 كه دولت معتقد بود دولت قبلي(هشتم) آن را بد تنظيم كرده، بودجهاي متفاوت باشد. درحالي كه من كه هرسال بودجهها را بررسي ميكردم. دو ماه طول كشيد تا متوجه شوم. رئيس جمهور در هنگام ارايه بودجه گفته بود كه بودجه 3/29 ميليارد دلار منابع ارزي دارد، اما بررسيهاي من از بودجه 85 نشان داد كه بودجه با 43 ميليارد دلار منابع تنظيم شده است. اول فكر ميكردم من اشتباه كردم. رشد جاري و مالياتها در لايحه بودجه نبود. بعد از يك ماه، نتيجه بررسي مركز پژوهشهاي مجلس با آنچه بنده بررسي كرده بودم، يكي بود. اگر رييس جمهور حرفي را در مجلس ميزند كه در تاريخ ثبت ميشود، بايد دقيق باشد و با ارقام لايحه يكي باشد. متأسفانه پايه خطا و اشتباهي كه در بودجه 85 گذاشته شد بنيان كجي شد كه در لوايح بودجه سالهاي بعد تكرار شد و بودجه 88 هم فارغ از آن نشد.
آيا اين تفاوت در ميزان منابع ارزي امسال بودجه هم وجود داشت؟
طبق گزارش بانك مركزي امسال 72 ميليارد دلار در بودجه هزينه ميشود درحالي كه بودجه 88 با 30 ميليارد دلار تنظيم شده. كاهش بهاي نفت به گفته رييسجمهور كه ميگويد ما خودكفا هستيم و بحران مالي تأثيري بر ما نميگذارد، ابهامات بسياري ايجاد كرده است. مجلس چرا سؤال نميكند كه چگونه كشوري كه با 72 ميليارد اداره شده امسال با 30 ميليارد اداره خواهد شد؟ آيا مباني ارزشها و انديشهها براي بودجه جديد در نظر گرفته شده است؟ سال آينده، سالي ويژه است به اين دليل كه هم بحران داخلي به دليل ركود را در پيش رو داريم و هم بحران جهاني. بايد منابع و مصارف با هم همخواني داشته باشد. بازيگران بودجه، دولت و مردم هستند. بايد در يك فضاي اشتراك ملي اعلام شود كه وضعيت بهاي نفت در حال كاهش است تا از سختيهاي بزرگ عبور كنيم. اگر اين سختيها اعلام نشود بهزودي تبديل به بحران ميشود. آيا اين حقيقتها را به مردم گفتهايم؟
آقاي رييس جمهور عنوان كرده كه بودجه بايد آنقدر كوچك شود كه در جيب هر ايراني جا بگيرد. از سوي ديگر براساس برنامه چهارم بايد هرسال از حجم دولت كاسته ميشد. شما اين دو موضوع را چگونه تبيين ميكنيد؟
كتاب بودجه اگر بسيار كوچك باشد دليل بر كوچك بودن دولت نيست. زيرا ارتباطي بين كوچكي حجم لايحه بودجه و حجم دولت نيست كه ميخواهند از اين موضوع سوء استفاده كنند در بودجه بايد تكليف همه را مشخص كنيم. كل دستگاههاي ملي و استاني و شهرستان و بخشها بايد معلوم شود. در نگاه توسعهاي بايد فردا بهتر از امروز باشد. ماهيت واقعي كتابت بودجه اين است. دولت ميگويد هزار صفخه كتابت ميكنم و 100 صفحه ميگذارم. در حالي كه در بودجه سالهاي قبل هر چه نياز بود در لايحه بودجه و پيوستها وجود داشت. آنچه مجلس به كميسيونها ميبرد، 50 يا 60 صفحه بيشتر نبود. يك مثال ميزنم. در لايحه بودجه سالهاي قبل براي اعطا منابع به يك سد، علاوه بر مطالعه زمان و منابع، دو يا سه صفحه هم اطلاعات داده ميشد. اما در بودجههايي كه دولت نهم تنظيم كرده همين اطلاعات را دريغ كردهاند و نماينده نميداند كه وضعيت اين سد در بودجه چيست؟ اين همان كيسهاي كردن است. اگر در لايحه بودجه 50 ميليارد تومان براي احداث آن سد در نظر گرفته شده پيمانكار با توجه به پولي كه در آن سال ميگيرد، كار ميكند اما وقتي 2 هزار ميليارد تومان به وزير بدهيد، او نميداند كه چقدر پول در اختيار آن سد قرار دهد. اين موضوع مذاكرات غيررسمي و پنهان ايجاد ميكند. ممكن است دو صفحه بنويسيم اما مذاكراتي هم به دنبال دارد كه غيرشفاف شود. طرف در اين شرايط ميگويد يك شتر چهار كوهانه درخواست ميكنم كه لااقل شتر دوكوهانه بگيرم. مگر اين مذاكرات جز بودجه نيست؟ صورت مسئله راپاك كردند و در يك فضاي غير رسمي عمليات بودجه طولانيتر شده است. اگر عكسبرداري مذاكرات سال 87 دستگاههاي ملي و استاني براي بودجه ثبت شود دهها برابر حجم بودجه ميشود.
روند تدوين بودجههاي سنواتي را چقدر با قانون برنامه چهارم هماهنگ ميدانيد؟
مگر هماهنگي هم وجود دارد؟ وقتي رييس دولت ميگويد اين برنامهها را نااهلان نوشتهاند گويا يادشان رفته كه به تاريخ و نظام كشور توهين ميكنند. گر در قانون افراد در انديشه آزاد نيستند؟ اصلاً من نا اهل؛ آن را پيشنهاد دادم، اما اين قانون را چه كسي تصويب كرده است؟ مگر با امضاي آقاي حداد عادل به دولت ابلاغ نشده؟ نظام حقوقي دنيا ميگويد هرچيزي كه قانوني است لازمالاجراست. حضرت امام(ره) ميفرمايد كه هركس مخالف قانون عمل كند خلاف شرع كرده است. اين جمله بسيار صريحي است. ممكن است دولت بگويد مجلس نفهميده و تصويب كرده؛ شما كه فهميديد قانون برنامه آمريكايي است، چرا فوراً اصلاحيه به مجلس نبرديد و آن را اصلاح نكرديد؟ شما كه همه كار براي خرج پول كرديد چرا اين كار را نكرديد؟ آقاي رييسجمهور عنوان ميكند كه 93 درصد اهداف برنامه تحقق پيدا كرده است. اين دولت در تحقق برنامه بيشترين عفبگرد را داشته است. مگر ميشود كه شما اين برنامه را قبول نداشته باشيد و آن وقت 93 درصد آن را محقق كرده باشيد؟ اين تضاد را در تاريخ كارشناسي كشور چگونه جمع ميكنيد؟ در برنامه چهارم براي اولين بار امكاني را فراهم كرديم كه هركسي امكان نظر داشته باشد. دو سه هزار نفر نظر دادند. يك كسي درباره دولت مجازي مطلب داده و مقالهاي داده كه نه دست ستاد بوده و نه در دستور كار كارگروه و نه حتي در قانون برنامه اثري از آن بود. آقاي رييس جمهور گفتهاند بايد قانون برنامه را دور بريزيد. اگر اينگونه است پس بحث 93 درصد را از كجا آوردهايد؟ دولت ميگويد ما كار خوبي كرديم كه تعليق را در غنيسازي اجرا كرديم؛ اين حرف درست اما همين دولت اقتصاد را به تعليق درآورد. مردم، بازار و بخش خصوصي در تعليق هستند.
بحران مالي دنيا مهمترين موضوعي است كه كارشناسان اقتصادي نسبت به آن به دولت هشدار ميدهند كه يا بسته سياستي براي مقابله با آثار اين بحران تنظيم كند و يا در بودجه 88 آثار آن را ببينيد. از سوي ديگر وزير اقتصاد عنوان كرده كه بايد در اهداف دستيابي به نرخ رشد اقتصادي 8 درصد بازبيني صورت بگيرد. نظر شما چيست؟
اين موضوعي است كه حتي اتاق بازگاني كه در اين سالها رويكرد محافظه كاري داشته هر روز آن را به دولت گوشزد ميكند. ويژگي اقتصاد در تعليق همين است كه بدان اشاره كردم. رشد هر كشور متاثر از رشد ذاتي خود و متاثر از دنياست؛ ذاتي به اين معنا كه چه فرصت و ظرفيتي داريم. وزير محترم چرا ايران را با چين مقايسه نميكنند كه رشد خود را در سال آينده 9 درصد در نظر گرفته است؟ عواملي كه در ايران است، در ساير كشورها نيست. هميشه در اقتصاد بايد ورودي و خروجي را در نظر گرفت. ورودي ما ظرفيت خالي مثل نيروي انساني و منابع است. در سالهاي 85 و 86 ورودي اقتصاد ايران از لحاظ پولي و ارزي 5/3 برابر شده اما خروجي از 84 كمتر شده است. در اين سالها چقدر تلاش شده كه رشد داخلي شكل بگيرد تا با دنيا تعامل صورت بگيرد؟ هويت تورم در داخل است و شاخ و برگ در خارج است. چرا شاخ و برگ را قاطي ميكنند؟ كشورهاي حاشيه خليج فارس مثل قطر و كويت رشد 20 درصد را در نظر گرفتهاند. اگر دولت نهم انضباط داشت و در حوزه ارزشها و سياستها خود را معتقد ميدانست، 280 ميليارد دلار درآمد نفت را مصرف نميكرد و امروز بايد 220 ميليارد دلار در حساب ذخيره ارزي پول داشت. سؤال اين است با اين ارقام كه امروز در دنيا از قيمت كالاهاي سرمايهاي ارايه ميشود، آيا نميتوانستيم كشور را دگرگون كنيم؟ اگر كل نساجي را نوسازي ميكرديم، آيا رشد بيشتر نميشد؟ بهتر است آقاي وزير محترم توجه كنند كه رييس جمهور گفته است ما از دنيا متأثر نيستيم. من نميفهمم در جايي كه خوبيها ميآيد ميگويند تصميم درست ما بوده و يا به روي خودشان نميآورند اما وقتي اين بحرانها پيش ميآيد ميگويند مربوط به خارج از كشور است. وقتي ميگويم متر براي ارزيابي نداريم و قضاوت كردن كار سختي است، همين است. متري كه من با آن ميسنجم از كتابي است كه دولت آن را قبول ندارد.
برخي از منتقدان ميگويند سفرهاي استاني بودجه جاري و عمراني دولت را افزايش داد، در حالي كه دولت معتقد است كه اين سفرها كشور را به يك كارگاه عمراني بزرگ تبديل كرده است. ماهيت اين سفرها در بودجه چگونه است؟
رييس جمهور به سفر استاني ميرود؛ وقتي جمعيت را ميبيند ارقام بودجه استاني و مصوبات را افزايش ميدهد. مگر اين مصوبات ماهيت بودجهاي ندارند؟ اگر قرار باشد استان به استان بگرديد و جمع كنيد، چند ده هزار كتاب ميشود؟ كجا بودجه كوچك شده است؟ فرق آن اين است كه قبلاً كارشناسي ميشد و شفاف بود اما امروز بودجه متكي به فرد شده است. بودجه متكي به فرد چه يك صفحه باشد چه هزار صفحه به عنوان كارشناس براي آن ارزشي قايل نيستم. معتقدم بودجه هم بزرگتر شده و هم فرآيندهاي نامرئي آن بيشتر شده است. برنامه چهارم تاكيد كرده كه دولت بايد بسترساز حركت توسعه براي بخش خصوصي و مردم باشد. دولت مشاركتجو و تعاملگرا بايد از دو خطا بپرهيزد: خطا در زيرساختها و وظايف خود و ديگري خطاي مداخله. برنامه چهارم حسب چشمانداز به دنبال دولت متناسب بوده، براين اساس تاكيده شده كه هرسال دولت را باكيفيتتر كند. دولت نهم براساس اينكه اين مفاهيم را نفهميد، در عمل ورودي دولت را بيشتر كرد. الان تعداد كارمندان دولت 3 ميليون نفر است. دولتي كه حتي براي خود برنامه ندارد و مكتوب حقوقي و قانوني ندارد، 300 هزار نفر را هم وارد سيستم كرده است. وزير آمورش و پرورش اعلام كرده كه نميتواند حقالتدريسيها را استخدام كند اما به او تكليف ميشود كه بايد استخدام كند. دليل كسريهاي امروز آموزش و پرورش از همين بيتدبيريهاست. مثال روشن آن اين است: در سال 57 حدود 7 ميليون و 959 دانش آموز داشتيم؛ تعداد كادر آموزشي 347 هزار و 984 نفر و نسبت معلم به دانش آموز 22 نفر بوده است. از اين ميزان 25 درصد در حوزه وزارتخانه و ستاد و 75 درصد به عنوان معلم كار ميكردند. در دوران نخست وزيري آقاي موسوي 21 ميليون نفر تعداد دانشآموزان كشور بود. در دولت آقاي هاشمي اين رقم كاهش يافت و در دولت آقاي خاتمي از 5/18 ميليون شروع شد و با 15 ميليون تحويل داده شد. در سال 87 تعداد دانشآموزان 14 ميليون و 930 هزار نفر گزارش شده است. تعداد كادر آموزشي كشور يك ميلون و 90 هزار نفر بود و براي هر 13 نفر دانشآموز يك معلم وجود داشت. حدود 50 درصد از كادر آموزش و پرورش در وزارتخانه و ستاد هستند. بودجه آموزش و پروش امسال 8 هزار و 300 ميليارد تومان بوده و 2 هزار ميليارد تومان هم در اصلاحيه اضافه شده است. در بودجه 88 نيز اين بودجه 9300 ميليارد تومان شده است. آيا ميشود گفت ميخوهيم سال آينده يك تعداد اخراج كنيم؟ بودجه الزاماً برخواسته از يك برنامه است. دولت محترم نهم فرآيند بودجهنويسي را قبول ندارد و بودجه 88 هم از منظر حسابداري بسته است. روح اين اعداد بايد در برنامههاي توسعهاي ديده شد. اين اعداد اصلاً روح ندارد. امسال آموزش و پرورشي كه با 10 هزار و 300 ميليارد تومان و با كسري كار ميكند، چگونه با 9300 هزار ميليارد تومان در سال آينده كار خواهد كرد؟ قانوني هم وجود ندارد كه تكليف را روشن كند. اين نشانه ديگري از تعليق در دستگاههاست. سال آينده، مهرماه اين وزارتخانه بزرگ دچار بحران ميشود. از سوي ديگر هر سال كه انتخابات است بيثباتي مديريتي هم هست. اصلاً اگر همين رييس جمهور هم باشد آيا دستگاهها نميگويند كدام وزير ميآيد يا چه چيزي تغيير ميكند؟ اين بيثباتي از گذشته هم بوده. همين پرونده در بيمههاي درماني و وزارت بهداشت هم وجود دارد. از سويي بودجه جاري 62 هزار و 800 ميليارد تومان بسته شده است؛ يعني با دلار هزار توماني بودجه سال آينده 63 ميليارد دلاري است. مگر سال آينده تورم نيست؟ اين بودجه در ذات خود پر از متمم و اصلاحيه است و ارزش ارزشيابي ندارد. بودجه اي كه با موازين حسابداري بسته شود و در آن حقايق آن خوانده نميشود.
نكته مهم در بودجه 88 مربوط به هدفمند كردن يارانههاست. آيا اجراي اين لايحه در بودجه 88 بي انضباطي بوجود نميآورد؟
اصلا"بيانضباطي سازماني و تشكيلاتي در بودجه جز عقايد دولت شده است. دولت گفته بود 8400 ميليارد تومان منابع براي اين طرح درنظر گرفته كه قرار است60 درصد آن را بازتوزيع كند؛ 15 درصد به عنوان سهم توليد و 25 درصد دولت بر ميدارد. اين 25 درصد كه دولت برميدارد همان 8400 ميليارد تومان ميشود. يك سؤال اكابري ميپرسم؛ وقتي يارانهها را حذف ميكنيم و بنزين آزاد ميشود، آيا 8400 ميليارد تومان سهم منابع دولتي ميشود؟ آيا هزينه آب و برق و بنزين خودروهاي دولتي اين رقم ميشود؟
يعني اين موضوع در لايحه بودجه نيست؟
خير، اين در لايحه نيست. مگر ميشود كار بزرگي كنيم، 8400 ميليارد تومان منابع بدهيم، بعد خرج آن را نبينيم؟ دولت و نيروهاي مسلح بزرگترين مصرفكننده آب و برق و گاز هستند. اين ارقام در مصارف بودجه نيست. جمع اين ارقام 70 هزار ميليارد تومان ميشود. اراده حاكميت بر اصلاح كار نيست. اگر قرار است با اين سازوكار وتوجيه كشور اداره شود، نياز به 120 هزارميليارد تومان منابع براي اداره كشور است. با اين بيانضباطي كه داريم و عدم شفافيت فكر ميكنم بودجه جاري كشور ما تا مرداد كه اين دولت سركار است با مشكل كمبود منابع روبرو ميشود. رويه دولت نهم، دولت هزينه بوده است. با اين رويه اگر دولت بخواهد با اين ارقام كشور را در سال آينده اداره كند يا بايد به سراغ بانك مركزي برود و استقراض كند يا به ذخاير بانك مركزي در دنيا تعرض كند يا اينكه نرخ ارز را عوض كند. اگر بخواهد نرخ ارز را اصلاح كند كه با رويكري كه داشت نميتواند.
برخيها معتقدند در بودجه 88 احتمال بازگشت نرخ ارز دو نرخي وجود دارد. نظر شما چيست؟
قبل از پاسخ به اين سؤال بايد اين توضيح را بدهم كه ميزان ارزي كه در منابع بودجه در نظر گرفته شده اگر بر سال و 367 روز تقسيم كنيم، عدد 5/37 دلار كه بودجه برمبناي آن بسته شده، نميشود. براساس قيمت واقعي درآمد نفت در بودجه 45 دلار است. در حال حاضر قيمت نفت در هر بشكه 36 دلار است. اگر همين 45 دلار هم باشد، اين درآمد محقق نميشود. معتقد نيستم كه نرخ ارز را گران كنيم. اقتصاد اين را مشخص ميكند. در سال 81 يكسانسازي نرخ ارز انجام شد. پنج كار جدي را بايد دنبال ميكرديم؛ ارتقاي بهرهوري، بهرهوري توليد و سرمايه، افزايش سهم توليد، بهرهوري كل و تنظيم مقرارت صادرات و واردات. اين موارد بايدپشتوانه پولي و مالي كشور ميشد تا ريال تقويب شود اما اين روشها كامل انجام نشد. بازهم پيشبيني كرديم كه آخر هر سال مينشينيم و تورم را بررسي ميكنيم. براساس برنامه تورم را 8 درصد در نظر گرفتيم و تورم جهاني 4 درصد. دو راه حل در نظر گرفتيم كه يا 4 درصد ريال تزريق شود يا 2 درصد تزريق شود و 2 درصد بعدي از طريق بهرهوري جبران شود. در نهايت آنچه آقاي حداد عادل ابلاغ كرد تعديل كامل است، يعني تورم داخلي منهاي تورم خارجي تعيين شد. عملكرد آن در 81 و 82 هم همين بود. الان تورم 25 درصد است. تورم جهاني 3 درصد است. اگر نرخ تعديل را اجرا كنيم 22 درصد ميشود. اگربخواهيم ريال را تقويت كنيم ارز 450 تومان ميشود كه به زيان توليد داخل است زيرا واردات بيحد و حصر است. مثال روشن آن در مورد صادرات مبل است. در سال 86، ميزان واردات مبل 8 ميليون و 180 هزار دلار بود و 7 ميليون دلار صادر شد. در 8 ماهه امسال 70 ميليون و 600 هزار دلار واردات مبل انجام شد، در مقابل 4/3 ميلون دلار صادرات! آقاي رييس جمهور در مصاحبه خود اعلام كردند كه صادرات ما بينظير بوده است. در 10 ماهه 87 حدود 19 ميليارد و 400ميليون دلار صادرات داشتيم كه 56 درصد پتروشيمي و ميعانات گازي بوده و 44 درصد كالاهاي ديگر. براساس آمار رسمي گمرك در 10 ماهه نخست امسال 46 ميليارد دلار كالا وارد شده است. اين رقم در مقابل 8 ميليارد دلار صادرات غيرنفتي چه افتخاري دارد؟ ميگويند صادرات ما بيسابقه بوده است.
پايان پيام
كد خبر: 478853
دوشنبه|ا|19|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 440]
-
گوناگون
پربازدیدترینها