تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840409662




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگوي دنياي كامپيوتر و ارتباطات با آزاده دانندهاهل سر و صدا نيستم


واضح آرشیو وب فارسی:ايتنا: گفت‌وگوي دنياي كامپيوتر و ارتباطات با آزاده دانندهاهل سر و صدا نيستم
ايتنا - مهم‌ترين تصميم و اقدام ما اين است كه خودمان را در درون يك «اتاق شيشه‌اي» قرار داده‌ايم كه همه ما و اقداماتمان را ببينند، سپس ارتباطات دوطرفه را تقويت كنيم، بعد از آن هم برنامه‌محوري به جاي روزمرگي موردنظر ما خواهد بود.


اهل سر و صدا نيستم
گفت‌وگوي ماهنامه دنياي كامپيوتر و ارتباطات با
آزاده داننده، رييس سازمان نظام صنفي رايانه‌اي استان تهران

محمود اروج‌زاده
آزاده داننده، دانش‌آموخته سخت‌افزار است، اما تاكيد مي‌كند همزمان با انقلاب فرهنگي و در مقطعي در دانشگاه شيراز تحصيل مي‌كرده كه بخش زيادي از دروس شامل نرم‌افزار هم بوده، ضمن آن كه تجارب كاري خود را نيز عمدتا مرتبط با نرم‌افزار مي‌شمارد و نيز مديريت و مهندسي سيستم.
شركت «فن‌آوران اطلاعات بهاران» كه خانم داننده مديريتش را بر عهده دارد، شركتي است كوچك، اما به گفته وي مجموعه‌اي است دانش‌بنيان كه در زمينه مشاوره مديريت در سطح مديريت عمليات(مانند بهبود فرايندها، ايجاد نظام‌هاي مديريتي در حوزه كيفيت و مديريت پروژه و توليد و...) داراي سابقه و فعاليت است. در حين گفت‌وگو هم مهم‌ترين نياز سازمان نظام صنفي را وجود «تفكر سيستمي» مي‌داند، تا بتواند با استيلاي بر ساز و كار فعلي و فائق آمدن بر چالش‌هاي موجود در آن، بنياني محكم و خدشه‌ناپذير براي اين نهاد مردمي فراهم آورد؛ شايد از همين روست كه بيشترين نگاه وي معطوف به مشكلات ستادي، دبيرخانه‌اي و روال‌هاي اجرايي است، و گفت‌وگوي ما در موضوعات گوناگون غالبا در همين نقطه فرجام مي‌يابد.
در نخستين روز از زمستان كم‌رمق، مصاحبه‌ام با يكي از چهره‌هاي برگزيده IT سال ۱۳۸۹ كشور در حالي صورت مي‌پذيرد كه پس از كسب ركورد راي در انتخابات تهران، اكنون بر كرسي رييس سازمان نظام صنفي رايانه‌اي تهران تكيه زده، و بي‌ترديد از نخستين شانس‌هاي تصدي رياست سازمان كشوري در دوره آينده محسوب مي‌شود.

• خانم داننده! شما براي مدتي كوتاه دبير سازمان نظام صنفي رايانه‌اي بوديد، اما بعد از غيبتي طولاني كه حضور قابل توجه رسانه‌اي هم نداشتيد اخيرا حضور پررنگ‌تري از خود نشان داديد تا اينكه همزمان در انتخابات دوره سوم استان تهران هم راي بالايي كسب كرديد، لطفا با بررسي كوتاه اين دوره بفرماييد چه ديدگاه و انگيزه‌اي براي بازگشت داشتيد؟
سابقه همكاري من با انجمن(شركت‌هاي انفورماتيك) به سال ۷۸ برمي‌گردد كه طرح تضمين كيفيت براي شركت‌هاي نرم‌افزاري را اجرا مي‌كرديم، بعد از آن هم در فعاليت‌‌هاي ديگر مانند نماتن و همينطور در كميته نرم‌افزار انجمن و كميته آموزش همكاري داشتم؛ در تشكيل سازمان هم در كميسيون نرم‌افزار مشاركت داشتم.
اواخر دوره اول با طرح موضوع مشاورين حقيقي، مسئوليت كميسيون مشاورين را بر عهده گرفتم و براي شكل گرفتن آن فعاليت مي‌كردم؛ بعد از آن رييس كميسيون استاندارد سازمان بودم تا آبان ۸۸ كه به عنوان دبير استان تهران و دبير كل سازمان شروع به كار كردم، بعد از مدتي بدليل مشكل شخصي به شكلي كه امكان حضور را به طور كلي از من سلب كرد از فضا بدور بودم، حدود يكسال طول كشيد تا دوباره به فضا برگشتم، البته عليرغم وجود دبير در سازمان، موضوع برگشتن من به مسئوليت قبلي مطرح بود اما با وجود حجم زياد كار عملي نبود، مخصوصا مسئوليت دبير سازمان كه زمان و كار جدي مي‌طلبيد، بنابر اين دوباره كميسيون استاندارد را فعال كردم.

• البته حتي بعد از بازگشت به كار هم حضور رسانه‌اي و فعال از شما به چشم نمي‌خورد همانند اظهارنظرهاي رايج و متداول ديگر اعضاي فعال. در مقطع انتخابات به يكباره حضور كاملا پررنگي از خود نشان داديد، تا جايي كه سرليست و محور يكي از گروه‌هاي انتخاباتي شديد، به نظر مي‌رسد در مقطعي تصميم گرفتيد حضور جدي و فعال ايفا كنيد...
شايد عبارت شما كه «حضور رسانه‌اي نداشتيد» عبارت بهتري باشد چون حتي قبل از مقطع بيماري و دوري از سازمان هم در غالب برنامه‌هاي سازمان حضور داشتم، اما اين حضور رسانه‌اي نمي‌شد و در واقع لزومي به اين كار نمي‌ديدم و به نظرم طبيعي بود، اما

” در مجموعه بحث‌ها و تعاملاتي كه با دوستان صنف داشتيم، با توجه به موقعيت و شرايط زمان فكر كردم كه مي‌توانم در اين مقطع مفيد باشم، و اتحادي ايجاد كنم كه به سازمان در پيشرد اهداف و ماموريت‌ها كمك كند. “

براي امر انتخابات طبيعتا بايد در عرصه حاضر شد كه بدون حضور رسانه‌اي امكان‌پذير نيست.

• اما جايگاه دبيري سازمان يك جايگاه كاملا رسانه‌اي است و دبير عملا نقش سخنگو را هم بر عهده دارد، شما در مقطع دبيري هم با رسانه‌ها چندان ميانه‌اي نداشتيد، آيا در زمان خاصي تصميم گرفتيد تغيير رويه بدهيد و بيشتر مطرح باشيد؟
ببينيد انتخابات بدون حضور و تعامل با رسانه‌ها ممكن نيست، اما در مقاطع گذشته و در فعاليت‌هاي مختلف حضور داشتم ولي اكثرا بناي ما بر اين نبود كه افراد و چهره‌ها شاخص شوند بلكه بنا بود كه كار و نتايج آن را پررنگ كنيم، از طرف ديگر چون فعاليت‌هايي كه معمولا درگير آنها بودم هميشه جنبي فني و تكنيكال داشتند، برخلاف كارهايي كه مربوط به امور صنفي و كسب‌ و كارهاي روزانه هستند، كمتر اهل سر و صدا هستند؛ كلا من اهل سر و صدا نيستم.

• انتخابات دوره سوم، انتخاباتي متفاوت بود، هم از نظر جدي‌تر بودن رقابت و هم صف‌كشي‌ها و صف‌بندي‌ها و حتي برخي مواضع و مواجهه و درگيري‌هاي رسانه‌اي. اما چطور شما با اين سابقه آرام، وارد اين بازي شلوغ و تقريبا پرتنش شديد، آن هم براي ايفاي نقش اساسي؟
در مجموعه بحث‌ها و تعاملاتي كه با دوستان صنف داشتيم، با توجه به موقعيت و شرايط زمان فكر كردم كه مي‌توانم در اين مقطع مفيد باشم، و اتحادي ايجاد كنم كه به سازمان در پيشرد اهداف و ماموريت‌ها كمك كند. در اين انتخابات همانگونه كه شما گفتيد ويژگي‌هاي متفاوتي را ديديم، به نظر مي‌رسيد كه سازمان در مرحله سوم حيات خودش نياز به كارهاي بنيادي در مناسبات و فعاليت خود دارد و با وجود فعاليت‌هاي زياد قبلي، ضعف‌هاي نهادينه زيادي هم در آن به چشم مي‌خورد كه فضاي بيروني و تهديدها، امكان رفع آنها را نداده بود. اما نياز به يك تفكر سيستمي كه كارهاي بنيادي را شكل دهد و فونداسيون قابل اتكايي را براي سازمان بنا كنند و از طرف ديگر با جابجايي افراد هم تغييري نكند وجود داشت. به عنوان كسي كه اهل تفكر و فعاليت سيستمي هستم پذيرفتم كه وارد اين عرصه شوم.
مدتي هم در اين زمينه فكر كردم كه آيا توان براي اين حركت هست؟ آيا افراد لازم با ويژگي‌هاي لازم براي ايجاد تركيب مناسب وجود دارند؟ در اين زمينه فكر و مشورت مي‌كردم تا در مقطعي به اين نتيجه رسيدم.

• اين حدس در مورد شما بود كه چند ماهي است در حال فكر كردن هستيد...
بله حدود ۶ ماهي مشغول فكر كردن بودم.

• اگر از ديدگاه مورد علاقه شما كه نگرش سيستمي است به سازمان به عنوان يك مجموعه(آن هم صنفي) كه ابعاد مختلف اقتصادي، اجتماعي، و حتي سياسي هم دارد نگاه كنيم، مشكلات سيستمي سازمان از ديدگاه شما چه بود، به ويژه مشكلات مديريتي؟
در زمان تشكيل يك سازمان مردمي، توانايي‌ها و ظرفيت‌ها و ارتباطات فردي اشخاص است كه خيلي بيشتر به شكل‌گيري و پيشروي آن كمك مي‌كنند، در نتيجه آنها عملا به محور تبديل مي‌شوند و با جابجايي آنها، امكان حفظ همان سطح از عملكرد نيز تهديد مي‌شود و مشكلات جديد آغاز مي‌شود. اين مشكل در هيئت مديره سازمان ديده مي‌شود، مثلا فردي در تعامل با يك دستگاه دولتي توانسته است بسيار خوب و فعال عمل كند اما الان در زمان جابجايي و براي محول كردن وظيفه به فرد جديد، بايد دنبال سوابق و مكاتبات و مستندات بگرديم كه كار مشكلي است. اگر نهاد و سيستم و روال در كار نباشد اين مشكل عدم پيوستگي كاملا به چشم مي‌آيد، مخصوصا در مقطع جابجايي مديريت‌ها. به همين دليل الان پيگيري برخي امور در دبيرخانه يا كميسيون‌ها گاه خيلي سخت مي‌شود. اين البته ضعف فرهنگي ما هم هست كه در مجموعه‌هاي ديگر كسب و كار هم ديده مي‌شود. ما عموما عادت به كار سيستماتيك نداريم و كارها مبتني بر ظرفيت‌هاي فردي است. اين شكل در سازمان هم بود به عنوان مثال من كميسيون استاندارد را اداره مي‌كردم اما بعد از بيماري‌ام، كميسيون ديگر تشكيل نمي‌شد حتي با وجود نايب رييس، چون كسي پيگير نبود.

• به موضوع انتخابات بازگرديم. اين نكته انتقادي شما البته مهم است اما در مقطع انتخابات مجموعه دوستان شما به عنوان حاميان سازمان، و طرف رقيب به عنوان منتقدان وضع فعلي تلقي مي‌شدند؛ شما مهم‌ترين انتقادات آنها را چگونه طبقه‌بندي مي‌كنيد؟
يكي از اين انتقادات، قائم به فرد بودن و عدم شفافيت در سازمان بود

” در اين شش سال فعاليت سازمان، خوشبختانه هيچ خبري از سوءاستفاده در آن نبوده و همه سلامت سازمان كه موجب دوام و اعتبار آن شده، به دليل عدم وجود سوءاستفاده بوده است. اين مسئله هم به دليل شخصيت سالم افراد بوده و هم به دليل نظارت و كنترل سازمان. “

همچنين پرسش از فرايندهاي تصميم‌گيري، اين انتقاد وارد بود. نكته بعد ضعف در اطلاع‌رساني و تعامل با محيط هم بود كه همچنان با آن روبرو هستيم، ما در گذشته در هيئت مديره يا شوراي مركزي گاه از برنامه‌هايي كه خيلي خوب و موثر بود مطلع نمي‌شديم، اما حالا سعي كرده‌ايم آن را رفع كنيم مثلا با انتشار صورتجلسات و...
چون الآن از فضاي انتخابات خارج شده‌ايم اين دو محور را به ياد دارم كه آنها را وارد مي‌دانم...

• من البته به خاطر دارم كه با اجازه شما مطرح مي‌كنم، همانگونه كه گفتيد در مجموعه‌ها معمولا حركت مبتني بر فرد و توانايي‌هاي اوست. اين مسئله البته مي‌تواند اثرات يا وجوه منفي هم داشته باشد يعني در كنار عدم شفافيت، امكان بروز عوارضي مانند سوءاستفاده و يا جلوگيري از ايجاد فرصت‌هاي برابر براي ديگر اعضاء را هم داشته باشد، يكي از انتقادات مطرح اين بود كه از اين فضا به صورت رانت شخصي استفاده نشود و به نظر مي‌رسد اين موضوع بود كه به يكي از بخش‌هاي داغ انتخابات تبديل شد...
اولا اين را بگويم كه در اين شش سال فعاليت سازمان، خوشبختانه هيچ خبري از سوءاستفاده در آن نبوده و همه سلامت سازمان كه موجب دوام و اعتبار آن شده، به دليل عدم وجود سوءاستفاده بوده است. اين مسئله هم به دليل شخصيت سالم افراد بوده و هم به دليل نظارت و كنترل سازمان. البته اين موضوع امكان بالقوه دارد اما اينكه احتمال آن چقدر باشد، تا به حال كاملا كنترل شده است، در حالي كه در مجموعه‌ها و NGOهاي ديگر گاه اخباري در اين زمينه مي‌شنويم اما در سازمان هيچ سخن قابل اثباتي وجود نداشته است. البته در اين زمينه بايد ساز و كار سيستماتيك به همراه نظارت و كنترل دقيق پيش‌بيني شود.

• متاسفانه به دليل سابقه نامناسب فرهنگي و نداشتن زمينه‌هاي همكاري در بين ما معمولا ديده مي‌شود كه برخي مجموعه‌ها بعد از مدتي، خاصيت فراگيري خود را از دست مي‌دهند و به حياط خلوت افراد محدود بدل مي‌شوند و اين مسئله هم به نقطه ضعف آنها بدل مي‌شود. قبول داريد كه بخشي از انتقادها در واقع ناظر بر اين مسئله بود؟ و چقدر آن را جدي مي‌گيريد؟
آنچه شما به عنوان «عدم شفافيت» ذكر مي‌كنيد من بيشتر به صورت «عدم اطلاع‌رساني» مي‌شناسم، مثلا سازمان هميشه عملكرد مالي خود را منتشر مي‌كند و همه چيز مشخص و شفاف است. واقعيت اين است كه در طول فعاليت ۶ ساله سازمان من موردي از سوءاستفاده سراغ ندارم، البته بخشي از اين انتقادات مربوط به فضاي انتخابات است، ما حتي در انتخابات مجلس و رياست جمهوري هم مي‌بينيم كه برخي شروع به تخريب طرف مقابل خود مي‌كنند، ضمن اينكه گاه صرف مخالف بودن براي افراد مشروعيت مي‌آورد و اگر كسي بگويد من اپوزيسيون هستم، نگاه‌ها را به طرف خودش جلب مي‌كند. اين در فصل انتخابات طبيعي است و جاذبه دارد، بايد بعدا ديد كه اين انتقادات چقدر صحيح است، الان من خيلي فضاي انتخاباتي را به ياد ندارم، مثلا در مورد اختيار كميسيون‌ها گفته مي‌شد و يا ضعف آيين‌نامه كه اصلا به آنها اعتقاد ندارم...
شما اگر انتقاد ديگري به ياد داريد بگوييد...

• مثلا اين نكته هم بود كه در تشكيلات قانوني سازمان، واحدي به نام هيئت رييسه پيش‌بيني نشده...
اين از انتقاداتي است كه اصول اوليه اداره يك مجموعه را ناديده مي‌گيرد. مگر مي‌شود يك گروه ۲۵ نفر بشينند براي تصميم‌گيري و رييس هم فقط مجري تصميمات اينها باشد؟ آيا سازمان با اين وضع قابل اداره خواهد بود؟
وقتي در ظرف دو هفته (براي تشكيل جلسه هيئت مديره) يك خروار كار به سازمان ارجاع مي‌شود، بايد همه كارها را نگهداشت تا به هيئت مديره برود و آنجا هر كس هر چه خواست بگويد تا بعد در مورد اجراي آن تصميم بگيريم؟ مگر بنگاه‌هاي همه دوستان اينگونه اداره مي‌شود؟ مگر بحث سياست‌گذاري و رهبري را قبول نداريم؟ اينها به نظرم فقط صحبت‌هاي زمان انتخاباتي بود.
اما البته الان و در هيئت مديره فعلي سعي مي‌كنم در عمل هيئت رئيسه را كمرنگ كنم و همه مباحث دلخواه دوستان هم در جلسه هيئت مديره مطرح مي‌شود، وقتي هم كه انتقاد مي‌شود كه: «چرا وقت همه گرفته مي‌شود و بهتر است اين موضوع را به هيئت رييسه ببريد» من موافق نيستم به خاطر همين حرف‌هاي فصل انتخابات. بگذاريد براي اجراي اين انتقاد، مدتي هيئت رييسه كمرنگ شود تا همه عملكرد هيئت مديره را ببينيم كه چقدر اتلاف وقت خواهد داشت.

• آيا براي

” ما در انتخابات در جناح مقابل هم دوستاني را داشتيم كه كانديد نبودند و در جلوي صحنه هم نبودند اما صحنه‌گردان مجموعه بودند اما كسي به آنها «پدرخوانده» نگفت. “

قانوني كردن هيئت رييسه اقدامي شده؟
اين موضوع ساده‌اي نيست چون بردن آيين‌نامه به هيئت وزيران ممكن است باعث افزودن بند و تبصره‌هاي ناخواسته ديگر به آن شود و به كليت آن لطمه بزند، از طرف ديگر بايد براي بردن به هيئت وزيران، حتما بايد حامي خوبي در دولت براي آن وجود داشته باشد؛ الان فصل مناسبي براي اين تغييرات نيست. من سخنم اين است كه اگر در هيئت مديره بر سر موضوعي منطقي تفاهم كنيم چه نيازي به فشار قانوني داريم.

• يك انتقاد تند ديگر در زمان انتخابات مفهوم «پدرخوانده» بود كه موجب بحث و جدل شد، يعني وجود افراد احتمالي خاص با قدرت تصميم‌گيري خاص براي منافع خود...
آفاي اروج‌زاده واقعا به نظر شما چه منفعتي در اين بين وجود دارد؟ مي‌شود يكي از اين منافع را اسم برد؟
ما دو جناح عمده در اين انتخابات داشتيم كه هر دو هم براي شكل‌گيري از اين فرايند استفاده مي‌كردند، يعني ما در جناح مقابل هم دوستاني را داشتيم كه كانديد نبودند و در جلوي صحنه هم نبودند اما صحنه‌گردان مجموعه بودند اما كسي به آنها «پدرخوانده» نگفت، چرا؟ چون بار اول به يك طرف لقب پدرخوانده را دادند اما طرف ديگر اين لقب را استفاده نكرد؛ شايد اگر بار اول به آن طرف همين لقب را مي‌دادند، الآن طرف مقابل بود كه «پدرخوانده» قلمداد مي‌شد. اين فقط لقبي است كه به كسي داده مي‌شود و مدام تكرار مي‌شود. اين بيشتر بازي با كلمات است.

• البته ظاهرا اين بازي نشان از اختلاف هم داشت...
بله، دعوايي در پشست صحنه بود كه گاه به جلوي صحنه كشيده مي‌شد، اختلاف نظرها و عقايد هم وجود داشته و دارد؛ من به بحث‌هاي شخصي كاري ندارم، البته سازمان هميشه بايد پذيراي انتقادات باشد و هست، و اين روش ما در سازمان است. چند روز پيش از طرف شركتي يك نفر كاملا جوان پيش من آمد و با اينكه مدير شركت هم نبود اما بدون تشريفات اداري توانست به راحتي نظرات و انتقاداتش را بيان كند و با هم گفت‌وگو كنيم. الان هم اعلام مي‌كنم كه همه دوستان قديم و جديد كه فكر مي‌كنند فكر و ايده و قابليت‌هايي دارند كه سازمان بايد از آنها استفاده كند ما آماده‌ايم و كاملا باز عمل مي‌كنيم و استقبال مي‌كنيم، بدون خط و مرزهاي انتخاباتي كه كاملا تمام شد و رفت.

• البته خانم داننده در زمان انتخابات، افراد و مديران نه جوان، بلكه بزرگ و باسابقه هم بودند كه انتقاداتي داشتند و حرف‌هاي خود را زده‌اند، جداي از اين دعوت عام شما، اين انتظار هست كه با آنها هم تعامل صورت بگيرد.
به نظرم الآن و بعد از دوره انتخابات و پايان خط‌بندي‌ها و شكل‌گرفتن دوره جديد مديريت سازمان، اگر واقعا تهديداتي براي سازمان احساس مي‌كنيم، بايد خودمان به سازمان بياييم و وارد كميسيون‌ها شويم و اقدام كنيم، من همين جا همه را دعوت مي‌كنم كه مشاركت كنند.

• پيش‌بيني شما از پاسخ و اجابت اين دعوت چيست؟
به نظرم اگر نيايند و مشاركت نكنند، مي‌توان نتيجه گرفت كه بيشتر بحث شخصي مربوط به زمان انتخابات بوده است، اگر دغدغه و تعهد سازماني دارند بايد حتما بيايند و در امور خودشان مشاركت كنند.

• تاكنون علائم مثبتي براي پاسخ ديده‌ايد؟
(با تامل)واقعيتش تاكنون نه، اما بايد در اين باره بيشتر فكر و مشورت كنم و حتما در صورت لزوم برنامه‌اي خواهم داشت.

• خودتان چه اقداماتي براي تعامل مي‌كنيد؟
ببينيد ما سطح عملكرد سازمان را بايد با سطح ميانگين اعضاء تنظيم كنيم، يعني نه با افراد شاخص خيلي فعال، و نه يا افراد كاملا بي‌تفاوت، بلكه با بدنه صنف يعني سطح متوسط. مثلا برنامه‌مان را ارائه كرده‌ايم كه فيدبك‌ها را بگيريم، در اينجا نقش رسانه‌ها در گرم كردن فضا خيلي مهم است، شما اگر فكر مي‌كنيد فضاي سرد و بي‌تفاوت مفيد نيست به گرم كردن فضا كمك كنيد و فارغ از محتواي برنامه، اين حركت و تعامل ارزشمند را تقويت كنيد.

• با توجه به نزديكي اتمام انتخابات در ديگر استان‌ها، از آنجا كه طبعا استان تهران بدلايل مختلف كانون اصلي IT كشور است به صورت سنتي و همينطور در واقع، طبيعي است كه مديريت سازمان كشوري بيشتر در تهران متمركز شود؛ خود شما براي اين مسئوليت نظر و آمادگي داريد؟
ما البته در استان تهران و همينطور در شوراي مركزي، وظايف

” مهم‌ترين تصميم و اقدام ما اين است كه خودمان را در درون يك «اتاق شيشه‌اي» قرار داده‌ايم كه همه ما و اقداماتمان را ببينند، سپس ارتباطات دوطرفه را تقويت كنيم، بعد از آن هم برنامه‌محوري به جاي روزمرگي موردنظر ما خواهد بود. “

و مسئوليت‌هاي فراواني بر عهده داريم، اما اگر بنا باشد مسئوليت در سطح سازمان كشوري را تقبل كنيم، بايد خرد جمعي سازمان، اين تصميم را بگيرد، كه استان‌هاي مختلف در شوراي مركزي نقش‌هاي بيشتر و متفاوتي را بپذيرند؛ ما در استان تهران اين آمادگي را براي پذيرش مسئوليت كشوري داريم، اما تشخيص خرد جمعي براي تقسيم مسئوليت شرط اصلي است.

• در دو دوره اول و دوم نظام صنفي، شاهد دو رويكرد بوديم، در اولي عملا بيشتر تقابل با برخي دستگاه‌هاي دولتي صورت گرفت و در دوره دوم هم «تعامل» شعار اصلي بود، به نظر مي‌رسد هيچكدام راه حل كاملي براي پيشبرد اهداف سازمان و صنف نبودند و يا اينكه شرايط با آنها سازگار نبود، براي دور سوم شما شعار يا ديدگاه خاصي مدنظر داريد؟
ببينيد موقعيت فعلي سازمان كه بسياري از دستگاه‌ها آن را به رسميت مي‌شناسند، حاصل تلاش و فعاليت دوستان ما در اين دوره‌هاست؛ ما شعار «افزاييش تاثيرگذاري سازمان بر بهبود فضاي كسب و كار» را به شعار «افزايش تاثيرگذاري» تبديل كرده‌ايم، چون بهبود فضاي كسب‌ و كار به عوامل بيروني بسياري بستگي دارد و چندان در حيطه قدرت سازمان نيست، ولي با تعاملات و روحيه مطالبه‌گري مي‌توانيم نقش سازمان را پررنگ‌تر كنيم. همچنين ترديدي ندارم كه ما فرصت زيادي براي اصلاح روابط با اعضاء و تحكيم و بهبود آن نداريم و اگر در يك فاصله مثلا شش ماهه اين تعاملات را بازسازي نكنيم با بي‌تفاوتي و عدم مشاركت آنها روبرو مي‌شويم و اين موضوع يك مسئله مهم درون سازمان است.
مهم‌ترين تصميم و اقدام ما اين است كه خودمان را در درون يك «اتاق شيشه‌اي» قرار داده‌ايم كه همه ما و اقداماتمان را ببينند، سپس ارتباطات دوطرفه را تقويت كنيم، بعد از آن هم برنامه‌محوري به جاي روزمرگي موردنظر ما خواهد بود.

• شعار اتاق شيشه‌اي اگر جدي تلقي شود محور مهمي است و از اين به بعد بايد مدام شفاف بودن را از سازمان مطالبه كرد و مي‌توان همه بخش‌ها را زير سوال برد...
بله قطعا همينطور است و باعث رشد سازمان خواهد شد.

• در مورد انتقاد عدم وجود اختيار لازم براي رؤساي كميسيون‌ها چه نظري داريد؟
ببينيد مطابق آيين‌نامه‌، نفرات صاحب امضاء در سازمان فقط رييس و دبير سازمان هستند، اين تنها اختياري است كه رييس كميسيون ندارد، البته اين مسئله كمي فرايند كار را كند مي‌كند اما اگر رييس كميسيون كار خود را پيگيري كرده حتما به نتيجه رسيده است، ضمن اينكه دبيرخانه سازمان هم براي اين حجم از كار و تعاملات، آماده و مجهز نيست و امور آن سيستماتيك نيست؛ در واقع دبيرخانه سازمان بدون داشتن چابكي و هوشمندي سازماني، عملا ساخت‌نايافته‌ترين بخش سازمان است.

• در مورد رسانه‌ها در مجموع مي‌گويم كه سابقه گذشته مورد انتقاد است، در دوره‌اي سازمان براي تحكيم و تثبيت خودش، به نوع خاصي رسانه‌ها را در بازي وارد مي‌كرد مثلا با جلسات دوره‌اي هفتگي و ماهانه، ولي ناگهان همه اين شب‌نشيني‌ها قطع مي‌شد گويا كه رسانه‌ها كاربرد ابزاري دارند، البته بعدها كمي اين موضوع تعديل شد، اما همچنان ارتباط سازمان با مجموعه رسانه‌ها(كه باز هم معتقدم كه خود بخشي از حوزه IT هستند) به بلوغ نرسيده و از ظرفيت‌هاي موجود براي رشد فضاي IT به خوبي بهره‌برداري نشده است. در اين شرايط طبيعي است كه وقتي در سطح مديريت در سازمان، شناخت كامل و عميقي از رسانه موجود نيست، نمي‌تواند به رشد اين ديدگاه در سطح مديريت بدنه صنف كمك كند كه اين مشكل رفع شود.
ببينيد بخشي از اين مشكل كاملا فرهنگي است، مثلا تيراژ رسانه‌ها و روزنامه‌هاي ما گوياست كه درصد بالايي از افراد ما اصلا مطالعه نمي‌كنند، و اين نرخ مثلا در مقايسه با هند به عنوان كشوري ما مردم فقير و تيراژ ميليوني نشريات، عجيب است. اما باز فكر مي‌كنم اگر راه حل مناسب براي رفع اين مشكل هست با مشاركت يكديگر طرح كنيم و پيش برويم؛ با اينحال ما وقتي شعارمان اين است كه در اتاق شيشه‌اي خواهيم بود، اين ديگر كار رسانه‌هاست كه نقاط قوت و ضعف ما را كامل و شفاف بيان كنند.

• و سخن آخر
من در مورد سازمان انتظارم از همه و رسانه‌ها به طور مشخص اين است كه اجازه دهند محيط براي نگاه تازه و كار تازه آماده شود، و با نگاه رو به آينده فضا را براي كار آماده كنند؛ من البته با درس‌آموزي از گذشته هم كاملا موافقم، ولي طرح مسائل گذشته با حفظ نگاه‌هاي قديمي، شرايط تغيير را تضعيف مي‌كند.

شنبه|ا|10|ا|دي|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايتنا]
[مشاهده در: www.itna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 348]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن