تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836324140
نگاهي تاريخي به نقش سازمانهاي صهيونيستي در ايران
واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: نگاهي تاريخي به نقش سازمانهاي صهيونيستي در ايران
اتحاديه جهاني يهود
سازمان "آليانس اسرائيليت يورنيورسال " يا اتحاديه جهاني يهود از جمله سازمانهاي يهودي با انديشه صهيوني بود كه در سال 1861 م/1240 ش،در فرانسه تأسيس و فعاليت خود را آغاز كرد.
بنيان گذار اين سازمان يكي از يهوديان سرشناس و برجسته فرانسوي به نام اسحاق موسي آدولف كرميو بود كه در سال 1796 م/1175 ش،در شهر نيمس به دنيا آمد.وي در سال 1840 م/1219 ش،رئيس "انجمن مركزي يهوديان "فرانسه بود و بعدها به عضويت مجلس نمايندگان فرانسه انتخاب و نفوذ و اعتبار فوق العادهاي در جامعه فرانسه كسب كرد.برخي منابع تاريخي نقش او را در زمينهسازي انقلاب 1848 م/1227 ش،فرانسه مؤثر دانستهاند.آدولف كرميو در اواسط قرن نوزده به تدريج به يكي از رهبران سياسي فرانسه تبديل شد و حتي در چند نوبت،عضو كابينه دولت فرانسه و در سال 1870 م/1249 ش،يكي از اعضاي حكومت دفاع ملي فرانسه بود.
او در سال 1860 م/1239 ش،با جمع آوري كمكهاي مالي و همكاري شماري از رهبران يهودي براي ايجاد "اتحاديه جهاني يهود "اقدام نمود.اين سازمان يكسال بعد با عنوان "آليانس اسرائيليت اونيورسال "در فرانسه تأسيس شد.كرميو اولين رئيس اين سازمان بود كه تا زمان مرگ خود در سال 1880 م/1259 ش،همواره اين سمت را به عهده داشت.
افكار،علايق و تلاشهاي اسحاق موسي آدولف كرميو،اولين رئيس آليانس جهاني كاملا صهيونيستي بود.به نوشته منابع صهيونيستي: برداشت وي از عظمت قوم يهود و عشق وي به فلسطين،ماهيت صهيونيستي داشت...برداشت كرميو از آينده قوم يهود به جهان بيني روشنفكرانه وي ژرفا بخشيد.براي كرميو احياي سرزمين مقدس از اولويت ويژهاي برخوردار بود.وي ميگفت اميد به بازگشت به سرزمين مقدس]فلسطين[،همچون خورشيد به زندگي ما پرتو افكنده است و به ما آرامش ميبخشد. شارل نتر از يهوديان سرشناس فرانسه و از پيشگامان طرح انتقال و اسكان يهوديان در فلسطين و آلبرت كوهن عضو "انجمن مركزي يهوديان فرانسه "و رئيس "انجمن سرزمين موعود " از جمله اعضاي بسيار فعال و برجسته اتحاديه جهاني يهود (آليانس) بودند كه در مسير تحقق اهداف صهيونيستي اين سازمان،نقش اساسي و فراوان داشتند.
تلاش گسترده و بيوقفه رهبران آليانس جهاني و پشتيباني بعضي رهبران و ثروتمندان يهود،سرانجام طرح ايجاد مؤسسه كشاورزي "ميكوه اسرائيل " را در حومه يافا در سال 1870 م 1249 ش،محقق ساخت.اين آموزشگاه كه بر اساس ايده اسكان يهود در فلسطين تأسيس شده بود،آرزوي برخي رهبران انديشه صهيونيستي،به ويژه سران سازمان آليانس را تحقق بخشيد.آدولف كرميو رئيس آليانس درباره اهميت تأسيس "ميكوه اسرائيل "گفته بود: اين مدرسه در آينده به دژ بسيار مستحكمي تبديل خواهد شد.وقتي يهوديان به سرزمين بومي خود پاي گذارند،ديگر هرگز آن را ترك نخواهند كرد.
آليانس اسرائيلي در ايران
آليانس اسرائيليت يونيورسال يا اتحاديه جهاني اسرائيلي،به موازات تلاش در مسير اجراي طرح استقرار يهود در فلسطين،دست به تأسيس شعبههايي در بعضي كشورهاي جهان،از جمله ممالك آسيايي و عربي زد.
در سفر سال 1873 م/1252 ش،ناصر الدين شاه قاجار به اروپا،رهبران و نمايندگان يهود كشورهاي اروپايي،شاه ايران را براي اعطاي يك سري امتيازات اجتماعي به يهود توجيه و ترغيب كردند.
ملاقات و مذاكرات رهبران يهود انگلستان، فرانسه، آلمان، اتريش،بلژيك،هلند و نمايندگان و مأموران بعضي كانونهاي يهودي با ناصر الدين شاه و ميرزا حسين خان مشير الدوله (سپهسالار) صدر اعظم وقت،سرانجام منجر به اتخاذ تصميمات جديدي شد كه تأسيس مدارس آليانس در ايران از آن جمله بود.
به اعتراف تاريخ يهود؛ "در سفر اول ناصر الدين شاه به اروپا در سال 1290 هجري،مؤسسات و نمايندگان آليانس در غالب نقاط از او پذيرايي بعمل آوردند و يهوديان ايران را به او توصيه كردند.
در 133 ژوئيه) حاجي ميرزا حسين مشير الدوله در پاريس صورت مجلسي از بازديد آليانس،با موافقت شاه امضاء كرد كه داراي تعهدات اميد بخشي درباره يهوديان ايران بود.يكي از آن تعهدات حمايت از مدارسي بود كه آليانس ميخواست در ايران افتتاح كند. " به نوشته حبيب لوي:
شنبه 12 ژوئيه 187331252 ش/1300 ق[طبق دعوتي كه از كميته مركزي آليانس بعمل آمده بود،سر ساعت معيني در هتل،رياست پارلمان فرانسه،محل اقامت شاه ايران در پاريس،حضور بهم رساندند.جناب آقاي ميرزا ملكم خان وزير امور خارجه ايران،هيئت كميته مركزي آليانس را در سالن پذيرايي به حضور شاه وارد نمود.
موقعي كه آقاي آدولف كرميو رئيس آليانس ميخواست شروع به صحبت كند، اعليحضرت وي را شناخته و به او دست دادند.آقاي كرميو اين قسم شروع به سخن نمود:اعليحضرتا!آليانس اسرائيلت اونيورسال كه نماينده آن،انجمن مركزي ميباشد فوق العاده افتخار دارد كه به وي اجازه شرفيابي حضور داده شده است. آدولف كرميو رئيس آليانس اسرائيليت اونيور سال با ارائه گزارشي درباره يهود ايران و علايق شاه دوستي آنان،ناصر الدين شاه را با كوروش هخامنشي مقايسه و اعطاي بعضي امتيازها براي يهوديها را تقاضا كرد.
سخنان همراه با چاپلوسي و تملق رئيس "اتحاديه جهاني اسرائيلي "چنان احساسات ناصر الدين شاه قاجار را تحريك كرد كه فورا حمايت خود و صدر اعظم ايران را از يهود يادآور شد: شاه با دست خود،صدر اعظم (ميرزا حسين خان سپه سالار) را نشان داده و به زبان فرانسه فرمودند:اين نخست وزير حامي يهوديان است و اين كار را مانند كار خودش ميداند.او به قدري دوست يهوديان است تا به اندازهاي كه مسلمانان كينه به وي پيدا كردند.صدر اعظم با تبسمي تعظيم نمود. كرميو گفت:اعليحضرتا آليانس اسرائيلت مايل است كه رعاياي يهود شما نسبت به وظايفي كه نسبت به وطن پرستي و پادشاه خود دارند آشنا گردند.لازم است كه از طفوليت آنها را به نتايج نيكوي فرهنگ آشنا ساخت.ما پيشنهاد ميكنيم كه در بعضي از شهرهاي كشور شما]ايران[،همان قسم كه در شهرهاي شرق كردهايم، مدارسي تأسيس كنيم كه معلمين ما آنها را اداره كنند.آيا اين فكر مورد تصويب ملوكانه واقع خواهد گرديد؟ شاه به زبان فرانسه جواب داده فرمودند: "بلي من از مدارس شما حمايت خواهم كرد.آقاي كرميو!با صدر اعظم موافقت نمايند و من آن را تصويب ميكنم. " سرانجام اين گفت و گو به تهيه و تدوين نامهاي چهارده مادهاي از سوي آدولف كرميو رئيس سازمان جهاني آليانس منجر شد و فورا مورد موافقت ميرزا حسين خان سپه سالار صدر اعظم وقت به نمايندگي از شاه ايران قرار گرفت.
ناصر الدين شاه در سفر بعدي خود به اروپا و در واقع انگلستان،در سال 1888 م/1267 ش، در زمان ملكه ويكتوريا و وليعهد او،ادوارد،عمدتا ميهمان دوستان يهودي ملكه انگليس و وليعهد او بود.به طوري كه نوشتهاند: در اين سفر بار اصلي پذيرايي از پادشاه ايران به دوش آلفرد فرديناند روچيلد ]يهودي[بود،به نوشته آلفري،اكنون،سر آلبرت ساسون،يهوديكه پير و سالخورده بود خود حكمران يك امپراتوري شرقي محسوب ميشد.او در كنار ادوارد ]وليعهد وقت و پادشاه بعدي با عنوان ادوارد هفتم[در انتظار شاه ايران نشست.
شاه در لندن براي شام ميهمان روزبريها (كنت و كنتس/حنا روچيلد) بود و فرداي آن روز آلبرت]ساسون يهودي[او را به نهار]ناهار[دعوت كرد.آلفري معتقد است توجه آلبرت ساسون به شاه ايران يك مسئله اخلاقي نبود. در اين سفر دو نفر از رهبران سرشناس جامعه يهود انگلستان كه از پيشگامان حركت صهيونيستي به شمار ميآمدند با ناصر الدين شاه ملاقات و گفت و گو كردند.اين دو،بارون ادموند روچيلد و موسي مونته فيوري بودند.
بارون ادموند روچيلد 1934-1845 كوچكترين پسر جيمز روچيلد،همان كسي است كه نام وي با استقرار يهوديان در فلسطين و تأسيس دولت اسرائيل پيوند ناگسستني دارد.به نوشته بعضي اسناد،ادموند روچيلد 70 ميليون فرانك در راه انتقال و اسكان يهود در فلسطين سرمايه گذاري كرد.
موسي مونته فيوري يا موزز مونته فيوره از ديگر پيشگامان بزرگ صهيونيسم انگلو-يهودي است كه قبل از برگزاري كنگره بال در مسير پيشبرد آرمان صهيونيسم تلاش بيوقفه داشت. بعضي منابع يهودي و صهيونيستي نوشتهاند صهيونيسم،نخست مرهون آرمان و تلاش اين شخصيت يهودي است كه ملكه ويكتوريا لقب شهسوار امپراتوري بريتانيا (شواليهگري) را به او اعطا كرد.
نبايد از ياد برد كه ارتباط محافل مرموز يهود اروپا با ناصر الدين شاه قاجار و دربار او از پيشينه قابل توجه برخوردار بود.حضور و نفوذ گسترده و همه جانبه يهودياني چون حكيم يحزقل (حق نظر) و ياكوب ادوارد پولاك با عنوان طبيب در دربار تنها يك نمونه آشكار آن است.حكيم يحزقل كه پيش از اين طبيب مخصوص محمد شاه بود-با نفوذ مرموزي كه بر مهد عليا،مادر شاه داشت-ميتوانست منشاء بسياري از رويدادهاي حساس باشد.همانگونه كه ادوارد ياكوب پولاك يهودي از سال 1855 تا 1860 م/1234 تا 1239 ش،به عنوان طبيب مخصوص ناصر الدين شاه از چنين موقعيت و نفوذ و تأثيري برخوردار بود.به اعتراف نويسنده تاريخ يهود ايران،ياكوب ادوارد پولاك وسيلهاي براي اطلاع يهوديان خارجي،خصوصا انگلستان از وضع يهوديان ايران گرديد. گفتني است؛عزرا فرزند يعقوب،نوه داود شيرازي از ثروتمندان معدود آن عصر،داماد يحزقل بود كه بين تهران و بغداد و تهران و منچستر انگلستان به امور تجاري اشتغال داشت. بيترديد ثروت اندوزي عزرا بن يعقوب،بيتأثير از نقش و نفوذ يحزقل در دربار حكومتي نبود.
"سفرنامه پولاك "با اشاره به يك مورد اختلاف منافع بين حكيم يحزقل يهودي با ميرزا آقا خان نوري صدر اعظم ناصر الدين شاه قاجار،حمايت دربار از طبيب يهودي و بركناري صدر اعظم را ناشي از تأثير و ميزان نفوذ يحزقل در دستگاه حكومتي ميدانسته،به طوري كه او را معادل مردخاي،عموي ملكه استر يهودي،همسر خشايار شاه قلمداد كرده و با عاريه گرفتن از كتاب استر در عهد عتيق مينويسد: "و مردخاي-در اين مورد همان حق نظر-در بين قوم خود بزرگ و نام آور بود. " به هر روي،سفر اول ناصر الدين شاه قاجار به اروپا،زمينهساز تأسيس شعبههاي آليانس در ايران شد و سفر دوم او ايجاد مدارس آليانس را به دنبال داشت.به اين ترتيب،حدود سي و هشت سال بعد از تأسيس آليانس اسرائيليت اونيورسال در فرانسه،در سال 1898 م/1277 ش، مدارس وابسته به آن در ايران ايجاد و شروع به فعاليت كردند.
گفتني است،تا قبل از برپايي مدارس رسمي آليانس اسرائيليت اونيور سال در ايران،مدارس ويژه يهود در ايران با حمايت و پشتيباني كانونها و محافل خارجي در اين كشور داير بود:
تا گشايش نخستين مدرسه آليانس در تهران،با ياري انگليسيها در ايران چند آموزگار پروتستان تبليغ و تدريس فرزندان جماعت يهود را عهدهدار بودند.يكي از آنان ميرزا بابا نامي بود كه يك سال پس از گفت و گوهاي پاريس و كسب اجازه از ناصر الدين شاه،مدرسه كوچكش را در 1875 م 12911 ق/ 1254 ش،گشود.
دومين مدرسه در 1899 م 13166 ق/ 1278 ش،در اصفهان برپا شد.اين نهاد را يك يهودي به نام نور اله كه او نيز دين پروتستان آورده بود اداره ميكرد.باز هم او بود كه در سال 1894 1311 ق 1273 ش دو شعبه ديگر همان مدرسه را در تهران و همدان به راه انداخت. به اين ترتيب شعبه رسمي مدارس آليانس اسرائيليت اونيورسال در ايران برپا شد.
در 14 ژوئيه 1898 م 1315 ق 1277 ش كميته مركزي پاريس نامهاي براي نظر آقا يمين السلطنه سفير ايران در فرانسه فرستاد و اعلام داشت كه اين روزها كميته در اين خيال است كه مدرسه آليانس تهران را به راه اندازد.
به همين قصد يهوديان،بارون هيرش،يكي از بانوان بزرگ و سرشناس خود را از لندن جهت پا در مياني به تهران فرستادند.پس از آنكه پذيرش حكومت را گرفتند، ژوزه كازه را كه از استادان بيروت بود براي تدريس و اداره مدرسه به تهران خواستند.
اما سرپرستي با لون نامي بود كه درباره چگونگي گشايش مدرسه،گزارشهاي گرانبهايي براي وزير خارجه فرانسه فرستاد. به اين ترتيب مدارس آليانس در تهران به راه افتادد.
در 30 اكتبر1898 م/1277 ش مدرسه زاد روز مظفر الدين شاه را جشن گرفت.
رفته رفته پيشرفت آليانس يهود توجه دولتمداران را به خود جلب كرد.وزير امور خارجه (ميرزا محسن خان مشير الدوله) صد نفر از نوآموزان مدرسه را به حضور پذيرفت و شادباش گفت و 500 فرانك كمك هزينه داد.آن وزير يادآور شد:براي ما يهودي و غير يهودي هر دو ايراني هستند و شاه ايران "ميان رعاياي خود،از هر كيش كه باشند تبعيض قائل نيست. "همچنين مظفر الدين شاه به نظام السلطنه دستور داد كه سالانه 200 تومان به اين مدرسه كمك كند.نيز تشويق نامه فرستاد[...]نوشت: من با خوشوقتي اطلاع يافتم كه گروهي از يهوديان مايلند به فرزندانشان تعليماتي بدهند كه در ساير مدارس برايشان ميسر نيست.زيرا كه درهاي آن مدارس به رويشان بسته است.پس اكنون برآنند كه به جمع آوري كمك هزينه برآيند و يك نهاد آموزشي بر پا كنند تا در آنجا كودكان ندار و يتيم بياموزند چگونه بر اساس دين موسي به بزرگداشت نام من]مظفر الدين شاه قاجار[برآيند و براي من و سرزمين من دعا كنند. ايجاد يك تشكيلات پوششي فرهنگي با اغراض سياسي در ايران از سوي آليانس جهاني تلاش همه جانبهاي براي ترويج و تبليغ انديشه صهيونيستي در جامعه يهود بود.مدارس آليانس پس از تهران،يكي پس از ديگري در شهرهاي يهودي نشين ايران،از جمله در اصفهان،شيراز، آبادان، كرمانشاه، سنندج نهاوند، بروجرد،يزد،رشت،گلپايگان،كاشان،گروس (بيجار) و...تأسيس شد و فعاليت خود را آغاز كرد.
مؤسسات آليانس،به موازات گسترش فعاليتهاي خود در جوامع يهود اروپا،از شمال و شرق آفريقا تا خاورميانه و آسيا نيز شعبههاي خود را توسعه و بسط داد.به طوري كه،طي مدت كوتاهي از لندن،وين و برلين تا تتوان و طنجه مراكش در شمال آفريقا،و بغداد و ادرنه در حوزه قدرت امپراتور عثماني و تا ايران فعاليت خود را به طور هماهنگ رونق بخشيد.
درباره فعاليت به اصطلاح آموزشي و فرهنگي آموزشگاههاي آليانس،به ويژه در ايران،دو نكته حائز اهميت وجود دارد.نكته اول آنكه،مدارس و مؤسسات مزبور،به طور مرموزانه و تقريبا نيمه آشكار،كودكان و نوجوانان غير يهودي،از جمله مسلمانان را نيز جذب و تحت آموزش قرار ميدادند.اين موضوع در برخي نقاط ايران موجب عكس العمل مردم مسلمان،به ويژه عالمان دين گرديد.طوري كه در بعضي بلاد ايران عالمان بزرگ و سرشناس،ورود و حضور كودكان و نوجوانان مسلمان را به اين آموزشگاهها منع و تحريم كردند.
در سال 1900 ميلادي مدرسه آليانس در اصفهان افتتاح گرديد و چند سال بعد در سال 1907 م سيّدي...]از عالمان مسلمان[از عدهاي از بزرگان يهود تعهد گرفت[...]اطفال مسلمان حق ندارند در مدارس يهود (آليانس) حضور يابند.اين دستورات هم در اثر دخالت وزير مختار ايران عقيم ماند. همگرايي و هماهنگي دولتمداران وقت با محافل يهودي در پيشبرد ايدههاي صهيوني در ايران آن زمان،به طور جدي نيازمند تأمل و تدقيق است.
نكته دوم اين كه،دست پروردگان و دانش آموختگان مسلمان آموزشگاههاي آليانس،به طرز بسيار شگفتآور و سوال برانگيزي،بعدها،وارد دستگاهها و مراكز قدرت در عرصه سياست و فرهنگ در كشور ميشدند.كوهنكا رئيس آموزشگاههاي آليانس در ايران در اين باره گفته بود: خوشوقت است وقتي ملاحظه ميكند اكثر دانشمندان،نويسندگان و رجال سياسي و نظامي اين كشور از تحصيلكردگان مدارس آليانس ميباشند.و باز هم مزيد افتخار است كه همين تربيت يافتگان مدارس ايران امروز از بهترين دوستان اين مؤسسه ميباشند.در اين راه پرافتخار،آليانس اسرائيلت دوستاني هم دارد كه با كمكهاي مادي و معنوي خود تسهيلات لازم در راه پيشرفت مقاصد فرهنگي او را فراهم ميسازند. ترويج ايده سياسي و فرهنگي هماهنگ و واحد در جوامع يهودي جهان در مسير آرمان صهيونيسم،تلاش بيوقفه و مستمري از سوي آليانس اسرائيليت اونيورسال در بسياري از كشورها از جمله ايران بود.اما رهبران و سران آليانس،در تعقيب ايده مزبور،از تربيت مأموران محلي غير يهودي براي پيشبرد اهداف و مطامع خود نيز غافل نبودند.
در يكي از منابع يهودي با اشاره به حضور دانش آموزان مسلمان در مدارس آليانس،اعتراف شده است كه در برخي مناطق كشور،تعداد دانش آموزان مسلمان حتي از يهوديها بيشتر بوده است: "به مثل در مدرسه همدان از 654 شاگرد تنها 173 نفر يهودي بودند. " منابع يهودي علت جذب كودكان مسلمان در مدارس آليانس را ايجاد همگرايي فكري و فرهنگي بين يهوديان و مسلمانان ادعا كردهاند: سياست آليانس اسرائيلي از آغاز اين بود كه در حدود 20 درصد دانش آموزان مسلمان را به منظور نزديكي دو جامعه،ايجاد ارتباط و انواع اهداف مثبت ديگر در خود جاي دهد نكته قابل توجه ديگر در مدارس آليانس در ايران،عدم توجه به زبان،ادبيات،تاريخ و فرهنگ ايران،در برنامههاي آموزشي بود: بنابر گزارشهاي مفتش وزارت معارف در مدرسه آليانس يهود چندان توجهي به زبان فارسي و تاريخ و فرهنگ ايران نداشتند.برنامههاي مدارس دولتي و آئيننامه وزارت معارف را پشت گوش ميانداختند و وا مينهادند. 1 در بخش متوسطه،تدريس ادبيات فارسي،به ويژه اشعار و قطعات برگزيده كه در ساير مدارس اجباري بودند،در اينجا "خوانده "نميشدند و به طور كلي فارسي اين كلاسها با پروگرام وزارت معارف هماهنگ نبود.نيز در سال يكم متوسطه حساب تدريس نميشد.فارسي شاگردان مدرسه "ضعيف "بود نمايندگان و مأموران آليانس مركزي پيوسته به ايران سركشي و چگونگي فعاليت مدارس وابسته را از نزديك تحت كنترل و مراقبت و هدايت داشتند.آموزشگاهها و مؤسسات وابسته به آليانس اسرائيليت اونيورسال تا سال 1357 ش،در ايران فعاليت داشتند و تحت راهبري و اداره مركزيت فرانسوي آن،به مدت 80 سال،اهداف و برنامههاي اين كانون جهاني صهيوني مستقر در پاريس را در ايران پياده ميكردند.
صرف نظر از روابط مستحكمي كه تشكيلات آليانس با مراكز سياستگذاري و تصميم گيري، دولتمداران و كانونهاي قدرت داخل كشور ايران داشت،دانش آموختگان مدارس و آموزشگاههاي آليانس نيز به آساني به داخل حوزههاي مديريت و قدرت كشور نفوذ و حضور پيدا كرده بودند.اينها تماما حاكي از موقعيت ممتاز يهود در ايران آن دوران است.
زمينههاي ايجاد آموزشگاهها و مؤسسات وابسته به آليانس اسرائيليت در دوره ناصر الدين شاه به وجود آمده بود،اما اين تلاشها پس از روي كار آمدن مظفر الدين شاه و در واقع حدود يك سال پس از برگزاري اولين كنگره جهاني صهيونيسم در شهر بال سوئيس،در ايران نتيجه داد.آموزشگاهها و مدارس آليانس اسرائيليت بذر افكار صهيوني را در ميان يهود ايران پاشيد.بر اين اساس ميتوان گفت كه آليانس اسرائيليت اونيورسال،منشاء و مادر انديشهها، تلاشها و تشكلهاي صهيونيستي در جامعه يهود ايران بوده است.اسناد،مدارك و منابع مختلف تاريخي نيز اين واقعيت را تصريح و تأكيد ميكند كه پس از فعاليت مدارس آليانس در ايران،زمزمههاي صهيوني در جوامع يهود اين كشور نضج گرفت و سرآغاز فعاليتها در اين باره گرديد.
منبع: فارس
سه|ا|شنبه|ا|20|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[مشاهده در: www.siasatrooz.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 152]
-
گوناگون
پربازدیدترینها