واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: بررسى مجموعه شعر "از جنس باران" سروده رضا اسماعيليهمسايه باران
فهيمه بافنده
مجموعه شعر «از جنس باران» سروده شاعر و نويسنده متعهد و انقلابي كشورمان رضا اسماعيلي متولد (1336) از تهران است. اين مجموعه كه دربرگيرنده 50 قطعه شعر و در قالب هاي غزل، مثنوي، چهارپاره و رباعي است به رهبر فقيد انقلاب، امام خميني(ره) تقديم شده است.
«از جنس باران» با شمارگان 3000 نسخه و در 96 صفحه توسط موسسه چاپ و نشر عروج به تمامي دوستداران و محبان ولايت و رهبري پيشكش شده است.
رضا اسماعيلي چهره آشناي ادبيات و شعر انقلاب پيش از اين مجموعه ادبي، «صد خاطره، صدكلام» را نيز به پيشگاه ملكوتي امام فرزانه انقلاب تقديم نموده بود و در عاشقانه هاي سرخ هم كه شامل آخرين سروده هاي حماسي اين شاعر متعهد و پركار است به موضوع فرهنگ ايثار و مقاومت در جريان دفاع مقدس پرداخته است.
اشعاري كه در مجموعه «از جنس باران» گردآوري شده است به دو گروه تقسيم مي شوند: يك بخش اشعاري است كه قبل از ارتحال امام(ره) سروده شده و در آنها مقاطع حساس تاريخي بازنمايي شده اند و بخش دوم اشعاري است كه پس از ارتحال ايشان سروده شده و بيان كننده تأثير و تألم جانگدازي است كه ارتحال امام(ره) بر قلب آحاد مردم وارد آورد.
قالب هاي مورد استفاده در اين كتاب علاوه بر قالب هاي نيمايي و سپيد، قالب هاي غزل، مثنوي، چهارپاره، رباعي و دوبيتي است البته در قالب هاي كلاسيك تلاش شده زبان، امروزين و معاصر باشد و به اصطلاح اشعار به سبك و سياق نئوكلاسيك هستند. در اين اشعار تلاش شده ابعاد مختلف شخصيت حضرت امام خميني(ره) مورد واكاوي و موشكافي ادبي قرار گيرد. از جمله آن صفات و ابعاد: ساده زيستي، مردم باوري، اعتقاد به مردم سالاري ديني، ديني، اعتماد به نفس و خودباوري، پايمردي در راه هدف، فضيلت هاي انساني، تقوا و خلوص نيت است كه البته تمام اينها فقط گوشه اي از ابعاد شخصيتي حضرت امام(ره) است.
در مقدمه اي بسيار باشكوه و موجز اسماعيلي چنين آورده است: سخن گفتن از مردمي كه روزگار از درك حضور او به خود مي بالد، كار آساني نيست، مردمي كه دست تاريخ معاصر، به ارتفاع فهم او نمي رسد و زبان زمين از تكلم كرامات او عاجز و از وصف او ناتوان است! به راستي آن «مرد» كه بود؟! مردي كه با آمدنش، بار ديگر خودكامگان شب پرست برآشفتند و دژخيمان آدمي خوار كينه اش را به دل گرفتند، تفنگ ها- خشماگين- براي تير باران نامش به تكاپو افتادند!!
او روح خدا در كالبد زمان بود. مردي زلال و آفتابي كه يك روز از مشرق حقيقت طلوع كرد، خواب بت هاي زمانه را برآشفت و در گوش اسيران شب، صلاي «رهايي» سر داد.
... مردي آمد، مردي از جنس آسمان، با ردايي نوراني و قفس ها فرو ريخت، ناگهان آسمان پر از صداي روشن بال پرندگان شد. مردي آمد، از جنس باران، از سمت لبخند رنگين كمان و ما قطره قطره به «دريا» پيوستيم و «دريا» شديم:
آمد از لبخند باران، آمد از اشراق رود
مردي از آيينه روشن تر صداقت تاروپود
كيست اين؟ يك شمس ديگر، وارث تيغ و غزل
كيست اين؟ يك روح شرقي، وارث عشق و سرود
از جمله غزليات اين دفتر «امام آينه ها»، «خطبه هاي بهار»، «زمزمه ي خوبي ها»، «قيام پنجره ها» و «روح سبز باران است!
غزل «روح بستر باران» غزلي است كه عمر آن با عمر انقلاب برابري مي كند و اولين شعري است كه اسماعيلي براي امام(ره) سروده است. چنانچه در توضيح آن آورده است: تعلق خاطر من به اين غزل به خاطر تداعي خاطراتي است كه از آن روزهاي سبز دارم روزهايي كه من جواني 18 ساله بودم و براي اولين بار طعم شيرين وحدت، همدلي و يكي شدن را چشيدم. اين غزل يادگار روزهاي خوب پيروزي است. روزهاي «مرگ بر شاه»، روزهاي «درود بر خميني» و روزهاي «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي»
مطلع غزل چنين است، و در پايان چنين نغمه سرايي مي كند:
و در پايان چنين نغمه سرايي مي كند:
تو روح عشق و ايماني خميني
طلوع فجر قرآني خميني
تو نخل سبز نخلستان خوني
حماسه ساز دوراني خميني
تو گلخند شفق بر عرصه خاك
تو خورشيد فروزاني خميني
همين يك جمله كوتاه و گويا
به وصفت بس، تو انساني خميني
بخش دوم سروده هاي اين مجموعه شامل مثنوي هايي از جمله «نسيم دست هاي آن پدر كو؟!»، «ياد باد آن روزگاران ياد باد» و «غروب و بغضي سرخ...» است.
مثنوي هاي اين مجموعه نيز همچون ديگر سروده هاي آن سرشار از درك و احساس و بينش عميق مذهبي و انقلابي اسماعيلي است كه در قالب الفاظ و عبارات و تصاويري بسيار موزون، لطيف و هماهنگ به رشته نظم درآمده است.
انديشه و آگاهي عميق و جامع او به مسايل اجتماعي و فرهنگي و مذهبي به اشعارش روحي اجتماعي- مذهبي بخشيده است. از طرفي زبان نرم و لطيف شعر او به دور از دشواري ها و پيچيدگي هاي لفظي و معنايي مجموعه اي منسجم و پخته و ارزشمند پديد آورده است.
چهارپاره هاي اين دفتر با عناوين «نماز امام»، «مهر وطن» و «همسايه ي باران» در حوزه شعر نوجوان قرار مي گيرد. در اين سروده ها اسماعيلي با سادگي و شيوايي خاصي به بيان اخلاق و فضايل امام خميني(ره) پرداخته است و بهترين و جامع ترين الگوي اخلاقي و رفتاري را به نوجوانان و نونهالان وطن اسلاميمان معرفي مي كند. چهارپاره هاي او كه سرشار از عطر و بوي ايمان و وارستگي امام خميني است بهترين معرف و بازگوكننده فضايل و ويژگي هاي آن امام همام است. چنانچه در سروده «نماز امام» با زيبايي هر چه تمام تر سيره عملي ايشان را چنين بازگو مي كند:
¤...
از باغ نماز او فرشته
گل هاي سپيد نور مي چيد
در آبي آسمان قلبش
خورشيد خلوص مي درخشيد
¤ هنگام قنوت لانه مي ساخت
بر شاخه ي دست او، كبوتر
تا بود، زمين و آسمان بود
از ياس نماز او، معطر
¤ روزي كه از اين جهان سفر كرد
در حال نماز و راز بود او
با بال نماز، پر زد و رفت
تا باغ بهشت، چون پرستو
بخش پاياني اين دفتر نيز شامل نو سروده هايي با عناوين «اي باور سپيد...!»، «اي شمايان كه بي شمارانيد»، «بر سفره ي سخاوت خورشيد» و «سند سرخ پيروزي» است كه به حضرت امام(ره) و شهداي انقلاب تقديم شده است.
رضا اسماعيلي در سروده هاي پاياني دفترش كه در قالب مثنوي سروده است با تركيبي از واژگان پربسامدي همچون: «ايمان، عشق، قيام، پيروزي و رسالت» به مضمون و محتواي كلامش سبك و سياق خاصي بخشيده است، از اين رو مي توان اشعار او را با عنوان اشعار وطني معرفي نمود.
سروده هاي اين دفتركه مشحون از عشق و ارادت و دلدادگي اين شاعر وارسته و فرهيخته نسبت به پير عارفان و مقتداي عابدان، امام خميني(ره) است در عين سادگي، فصاحت و لطافت دايره المعارفي از فرهنگ ديني و اسلامي برگرفته از سيره عملي و اجتماعي- فرهنگي امام خميني(ره) است كه مي تواند چونان چلچراغي براي نسل سوم انقلاب، در مسير شناخت آموزه هاي تعالي بخش و ارزش ها و باورهاي ديني و اسلامي روشنايي بخش بوده و هدايتگر رهپويگان اين مسير باشد.
چهارشنبه|ا|21|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]