تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804618159




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزارش كامل كميسيون اصل ۹۰ از حوادث پس از انتخابات ۸۸ منتشر شد


واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: گزارش كامل كميسيون اصل ۹۰ از حوادث پس از انتخابات ۸۸ منتشر شد
گزارش رسيدگي به حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري سال ۸۸ از سوي كميسيون اصل ۹۰ در مجلس قرائت و گزارش آن منتشر شد.


به گزارش خبرنگار سياسي «خبرگزاري دانشجو»، چكيده گزارش رسيدگي به حوادث پس از انتخابات دوره دهم رياست جمهوري ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ در صحن علني مجلس قرائت شد.

متن چكيده گزارش به شرح زير است:

بسم الله الرحمن الرحيم

با پيروزي انقلاب اسلامي ايران غرب كه الگوي انقلاب اسلامي ايران را به عنوان گفتماني در مقابل ليبرال دموكراسي مي دانست به طور همه جانبه سعي در مخدوش كردن وجهه اين نظام نوپا داشت تا مانع از الگو دهي ملت ايران به ديگر ملت هاي جهان براي شكستن ساختار از پيش طراحي شده نظم جهاني شود اما شكست هاي پي در پي نظام سلطه از جمهوري اسلامي ايران طي ۳۲ سال گذشته و پيشرفت هاي چشمگير ايران در اين مدت منجر به طراحي و اجراي شيوه هاي نوين در مواجهه ايران شد پيشرفت در عرصه هاي علم و فناوري تثبيت راهبرد تهاجمي در سياست خارجي و انفعال كشاندن قدرت هاي استكباري عدم تمكين ايران در فشارهاي بيروني تلاش براي گسترش هر چه بيشتر جبهه مبارزه عليه رژيم غاصب صهيونيستي قدرت هاي استكباري به ويژه آمريكا را به تلاش براي تلفيق گزينه هاي سخت٬ نيمه سخت و نرم عليه ايران وادار كرد به اين اميد كه بتواند پروژه تغيير رفتار نظام ما را به عنوان گام اول پروژه تغيير به ثمر رساند.

تجربه دوران حاكميت جريان دوم خرداد كه جورج بوش پسر هنگام ترك كاخ سفيد آن را دوران خوش خواند و از بابت به پايان رسيدن آن ابراز تاسف كرد آمريكا و متحدانش را به اين نتيجه رساند كه بهترين و كوتاهترين روش براي ايجاد تغيير در رفتار ايران اسلامي سرمايه گذاري بر خود جريان ساختارشكن و غربگراي داخل ايران است و در طول دوران گفتمان سياسي خود به خوبي نشان داده بود روش ها و اهداف خود را كاملا بر مطلوب ها و نيازهاي غرب منطبق كرده است. اين بود كه پس از به پايان رسيدن دوران اصلاحات فرآيندهاي زير شتابي فزاينده گرفت:

• فرآيند مراكز تصميم سازي براي تهيه راهبردهاي عملياتي عليه ايران
• تصويب بودجه ويژه براي حمايت از اپوزيسيون
• ايجاد و تقويت ساختار و شيوه هاي رسانه اي جديد براي ايجاد هدايت و تغذيه براي آشوب هاي داخلي
• تصويب طرح نامه هاي تخريبي عليه ايران
• فعال شدن سرويس هاي اطلاعاتي براي تحقق دو پروژه اپوزيسيون واحد با برداشتن مرزها ميان گروه هاي مختلف اپوزيسيون و اپوزيسيون حرفه اي كه اصلاح طلبان غربگرا در سال ۸۴ فقدان آن را جزو ضعف هاي اساسي خود اعلام كرده بودند و گنجاندن آن در قالب پروژه شبكه سازي در محيط هاي واقعي و مجازي
• تقسيم كار ميان كشورهاي غربي براي برقراري پيوندهاي پنهان با اپوزيسيون داخلي
• برنامه ريزي براي تبديل انتخابات به هسته مركزي يك فرآيند كودتاي مخملي
اگرچه بسياري از اين فرآيندها پيش از سال ها قبل آغاز شده بود و عمر برخي از آنها به بيش از ۲۰ سال مي رسيد اما در اين ترديدي نيست و مجموعه اطلاعات موجود نيز نشان مي دهد كه برنامه ريزي اصلي براي تبديل اين پروژه ها به فتنه داخلي پس از سال ۸۴ اوج گرفته است. اين گزارش تلاش مي كند چگونگي تكميل اين پروژه و تبديل آن به يك فتنه سياسي را با استناد به اطلاعات معتبر واكاوي و روايت دقيق از چگونگي اين فتنه عميق ارائه كند.

آنچه فرداي پس از انتخابات سال ۸۸ را رقم زد فرصتي بود كه از سالها قبل و با برنامه ريزي مدون و مدرن و منسجم و همراهي عناصر فريب خورده فراهم آمد. فضاي مردود سوءاستفاده كنندگان از طريق حاكم شدن فضاي غيرعقلاني و ناديده گرفتن تذكرات مقام معظم رهبري و قواعد و اخلاق انتخاباتي و مصالح انقلاب مهيا شد تا دشمنان به پياده سازي سناريوي از پيش تعيين شده خود بپردازند. در اين راستا مي توان به عوامل خارجي موثر در اين حادثه اشاره كرد:

الف- زمينه ها و عوامل داخلي: مجموعه اسناد نشان مي دهد به طور كلي راهبرد غرب در قبال ايران مبتني بر اين پيش فرض است كه در نهايت هر نسخه براندازانه عليه ايران بايد راهي به داخل بيابد و هدف از مجموعه فشارهاي بين المللي بر ايران در نهايت چيزي جز اثرگذاري درداخل ايران و فعال كردن مجموعه نيروهاي غربگرا كه همواره نسبت به مردم اقليتي بسيار كوچك محسوب مي شود نبوده است.

يكي از عوامل زمينه ساز فتنه ۸۸ در زماني به مدت دو دهه در قالب سازگارهاي زير صورت گرفته است:
• برقراري ارتباطات پنهان ۲- كمك مالي ۳- حمايت علني در چارچوب حمايت هاي ديپلماسي و عمومي ۴- فشار به نظام جمهوري اسلامي ايران براي ايجاد فضاي مانور در داخل ۵- شبكه سازي در فضاي مجازي و حقيقي در عين حال نكته مهم و برجسته در اين ميان اين است كه غرب براي كليد زدن پروژه خود و آماده شدن شرايط داخلي نياز داشت و به منظور هر چه كامل كردن اين پروژه از پيش برنامه ريزي شده انتخابات را به عنوان بخشي از مهم ترين نقاط جمهوري اسلامي مورد هدف قرار داد.

بررسي موشكافانه فتنه ۸۸ نشان مي دهد حركت و سخنان سران داخلي و خارجي فتنه٬ الگوبرداري كاملا دقيق از سناريوهاي از پيش تعيين شده انقلاب هاي مخملي در مراكز توليد توطئه هاي سيستم هاي جاسوسي خارج از كشور از جمله تئوري مبارزات خشونت پرهيز و روش هاي مسالمت آميز كساني چون جيم چاو بوده است كه در تمام نمونه هاي قبلي خود از جمله موارد اشباع شده در اروپاي شرقي و آسياي ميانه به صورت انتخابات محور عمل كرده است. مطابق اسناد موجود كشورهاي غربي و در راس آنها دولت آمريكا بر مبناي كدهايي كه از داخل ايران دريافت كردند به اين نتيجه رسيدند كه مقطع انتخابات رياست جمهوري دهم در سال ۸۸ بهترين فرصت براي اجراي كودتاي مخملي در ايران است كه در مقاطعي چون سال هاي ۷۶ و ۸۴ شرايط را براي اجراي آن مناسب نديده بودند.

عوامل زير در متقاعد شدن نظام سلطه به اين كه سال ۸۸ مناسب ترين زمان براي اجراي كودتاي مخملي است نقشي كليدي داشته است:

• مسافرت هاي خارجي افرادي چون محمد خاتمي كه اغلب تلاش براي متقاعد كردن طرف خارجي به اين كه ميرحسين موسوي فردي مناسب براي پيش بردن پروژه تغييرات ساختار جديد آنان است اختصاص داشته است. اسناد موجود نشان مي دهد خاتمي در تونس٬ تركيه و استراليا براي ترغيب خارجي ها به حمايت از موسوي تلاش كرده و موفق نيز شده است.

• مسافرت مجموعه اي از عوامل اطلاعاتي خارجي در پوشش هاي مختلف به داخل ايران و برآورد اوضاع داخلي ايران

• شناخت تاريخي از شخصيت ميرحسين موسوي به دليل حضور عوامل وابسته به سرويس هاي اطلاعاتي در كنار وي مانند اردشير اميرارجمند

• پيشبرد پروژه شبكه سازي با همراهي گروه هايي چون حزب مشاركت و سازمان مجاهدين از سال ۸۸ به اين سو و اصلي ترين مكانيزم اجمالي آن برگزاري دوره هاي براندازي نرم خارج از ايران براي گروه هاي برگزيده داخلي و مسافرت بيش از چند صد نفر از چهره هاي شناخته شده جريان دوم خرداد به خارج از ايران و شركت در اين دوره ها در فاصله سال هاي ۸۴-۸۸ بوده

• غربي ها مستقيما از داخل ايران پيام هايي را دريافت كردند و اين پيام ها منجر به اشتباهات محاسباتي در ذهن آنها شد كه سال ۸۸ زماني مناسب براي كليد زدن پروژه كودتاست. اطلاعات موجود و اسناد اطلاعاتي كه به هنگام نگارش اين گزارش به آن مراجعه شده نشان مي دهد مهدي هاشمي نقشي عمده در ارسال اين پيام ها به آنها داشته است و از جمله پيام هاي مستقيم وي براي آمريكا در اواخر سال ۸۷ موجب شد آمريكا پروژه مذاكرات هسته اي با ايران كه ارزش حياتي براي آنها داشت تعطيل كرده و انرژي خود را بر پيروزي اصلاح طلبان در انتخابات ۸۸ متمركز نمايند.

آنچه به عنوان عوامل خارجي زمينه ساز در فتنه ۸۸ مدنظر است صرفا يك فاكتور تاثيرگذار و سهل شدن زمينه بروز فتنه ۸۸ نيست و مي توان به جد گفت طرف غربي در برنامه ريزي٬ سازماندهي و هدايت ناآرامي هاي اجتماعي به سمت و سوي مورد نظر خود نقش اصلي داشته اند و لذا مديريت فتنه ۸۸ به عهده طرف غربي بوده است. در اثبات اين موضوع شواهد بسيار قطعي در مواضع رسمي «سكانداران غرب»، «طرح هاي مراكز توليد توطئه آمريكايي» و «رسانه‌هاي ديداري، شنيداري، مجازي و مكتوب» موجود است. آنچه در اين بحث به آن اشاره مي‌شود شواهد موجود از دخالت و مديريت غربي‌ها در اين سه منبع است.

۱ـ بنيادهاي غربي حامي براندازي
به نتيجه نرسيدن پروژه جنگ سخت در ايران سبب شد، نظام سلطه جهت پيگيري اهداف خود در ايران و خاورميانه پرونده خاصي در اتاق‌هاي فكر خود براي ايران پديد آورد. مويد اين موضوع تعدد قابل ملاحظه توليدات موسسات برانداز پيرامونايران است. مرور پژوهش‌هاي انجام شده در بنيادهاي غربي طي سال‌هاي نزديك به ۲۰۰۹ نشان مي‌دهد تحليلگران از عدم وجود يك استراتژي كلان‌نگر پيرامون ايران و غرق شدن در تاكتيك‌هايي همچون «ايران منهاي انرژي هسته‌اي» نگرانند و به دنبال دستيابي به يك استراتژي مدون هستند. به وجود آمدن چنين ديدگاهي است كه موجب مي‌شود به يك باره تعداد پژوهش‌هاي پيرامون دستيابي به يك استراتژي كلان در برخورد با ايران و بازشناسايي اركان جمهوري اسلامي اوج گيرد.

هم‌اكنون حدود ۶۰ بنياد و موسسه مرتبط با «جنگ نرم در ايران» در حال فعاليت هستند. در اين جا سعي شده است صرفا به نقش تعدادي از مراكز توليد توطئه در فتنه ۸۸ توجه شود.

۱/۱. بنياد سوروس يا جامعه باز:
شواهد بسيار زيادي از برنامه‌ريزي چندين ساله بنياد سوروس در ايران و تلاش اين مركز براي اجراي پروژه «انقلاب مخملين در ايران» وجود دارد. تا آنجا كه علاوه بر رسانه‌هاي غرب، برخي محققين غربي نيز پيرامون «شكست انقلاب نرم در ايران» مقالاتي ارائه كرده‌اند و از حمايت‌هاي مالي و فكري غرب و به طور خاص بنياد سوروس سخن گفته‌اند.

گذشته از اعترافات كيان تاجبخش، همراهي و راهنمايي جين شارپ با اغتشاشگران، نشان از تئوريزه شدن ناآرامي‌ها در اين بنياد است.

۲/۱. خانه آزادي : همه عناصر اصلي موسسه خانه آزادي صهيونيست هستند و از چند سال پيش با بودجه ۱۵ ميليون يورويي هلند يك وب سايت (مجله اينترنتي) به نام «گذار» به زبان فراسي منتشر كردند. گردانندگان بخش فارسي اين موسسه افرادي همچون ساسان قهرماني، فرج سركوهي، عباس معروفي، فاطمه حقيقت‌جو و همسرش محمد تهوري، مجيد محمدي، علي افشاري و محسن سازگارا و نيك آهنگ كوثر هستند.

چند ماه قبل از انتخابات خانه آزادي دستورالعمل آموزشي را در وب سايت «گذار» منتشر نمود كه مبارزه مسالمت‌آميز با ۵۰ نكته اساسي را آموزش مي‌داد و به واقع آموزش انقلاب رنگي بود. لازم به ذكر است اين موسسه ارتباط بسيار نزديكي با CIAدارد.

فعاليت چهار ساله وب سايت «گذار» وابسته به اين بنياد و تلاش جهت شكل‌دهي رويكردهاي رسانه‌اي مهمترين فاكتورهاي عملكرد اين مركز عليه ايران است.

۳/۱. صندوق اعانه ملي براي دموكراسي (N.E.D): ۹۰ درصد بودجه اين صندوق از كنگره آمريكا تامين مي‌شود. اين موسسه بودجه موسساتي همچون بنياد برومند، مشاركت آموزشي زنان، نايك، موسسه دموكرات ملي، موسسه جمهوري خواه ملي N.R.Iرا تامين مي‌كند كه تمامي اين موسسات در گزارش معاون خارجي وزارت اطلاعات به طور مجزا نام برده شده‌اند.

از جمله افرادي كه به عنوان محقق ميهمان به اين صندوق دعوت شده‌اند مي‌توان به هاله اسفندياري، لادن برومند، رامين جهانبگلو، سيامك نمازي، حسين بشيريه، علي افشار، منوچهر محمدي، مهناز افخمي، تريتا پارسي و مهرانگيز كار اشاره نمود.

به اذعان بسياري از تحليلگران غربي نقش اصلي بنياد N.E.Dدر پروژه تلاش جهت انقلاب رنگين در ايران در بعد سرمايه‌گذاري‌هاي مالي‌اش است.

۴/۱. موسسه بروكينگز: كنت پولاك كارشناس علوم سياسي و روابط بين‌المللي از جمله افرادي است كه روي مسائل ايران تمركز دارد. پولاك با تاليف كتابي سعي كرده براندازي نرم در ايران را توجيه كند و اثبات كند كه چرا جمهوري اسلامي تهديدي براي منافع آمريكا در منطقه است و مركز سابان وابسته به بروكينگز گزارش ۱۶۴ صفحه‌اي تحت عنوان «كدام مسير به سمت ايران»؟ منتشر كرد كه در آن جنگ نرم بهترين گزينه براي براندازي جمهوري اسلامي ايران معرفي شده بود. تنها دو روز پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري در اين سند ۱۶۴ صفحه‌اي اقسام متعدد روش‌هاي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران به تفصيل بيان شد.

مي‌توان ادعا كرد منسجم‌ترين و نزديك‌ترين رويكرد به آنچه در ايران رخ داد همين محصول ۲۰۰۹ بنياد بروكينگز است.

بعد از انتخابات، غرب جهت رسيدگي به آخرين وظيفه مديريتي خود در فتنه ۸۸ به بازخوردگيري و تلاش جهت كنترل اوضاع ايران پرداخت. برگزاري ميزگردهايي چون «مشت بسته ايران» توسط بنياد بروكينگز و توان سنجي‌هاي موسسه رند از اركان نظام، تلاش جهت تحريك افكار عمومي به وسيله ابزار رسانه، موضعگيري‌ها و هشدارهاي سياستمداراني چون كيسينجر در اين راستا به نظر مي‌رسد.

دخالت و برنامه‌ريزي عوامل خارجي براي ايران مساله‌اي نيست كه آمريكا در پي پنهان كردن آن باشد، در نيمه اسفندماه سال ۸۹ كاندوليزا رايس از فرايند تربيت نيرو در ايران رازگشايي كرد.

«در همين ارتباط به واسطه موسسه ملي دموكراسي آمريكا تاكنون توانسته‌ايم هزاران فعال را آموزش دهيم. ما تاكنون به اشكال بسيار مختلف در بحث آموزش، سرمايه‌گذاري كرده‌ايم تا يك لايه اجتماعي از لحاظ فكري سكولار را در عرصه‌هاي بين‌المللي رشد و پرورش دهيم».

او در ادامه افزود: «نيروهاي سكولار ايران قوي‌تر از گذشته شده‌اند از اين رو ما ديگر نياز به قياس‌هاي اشتباه بسنده و تكيه كنيم».

همچنين مركز اطلاع‌رساني اطلاعاتي و تروريسم وابسته به موساد از ديگر موسسات پيگير تحولات و اخبار پس از انتخابات ايران بود كه گزارش آن را در قالب جزواتي (به نام Light on iran spot) منتشر مي‌كرد. اين موسسه در گزارش راهبردي خود در ۲۸ خرداد ماه ۸۸، با مناسب دانستن فرصت پيش آمده در ايران راهكارهايي جهت تشديد ناآرامي در ايران ارائه مي‌كند كه بخشي از راهكارهاي فوق در تاريخ ۳۰ خرداد ۸۸ در سايت همدمي تحت عنوان «سران اسرائيل از خيزش مردمي در ايران حمايت كرده» منتشر شد.

۲ــ رسانه‌هاي ديداري و شنيداري و سايت‌هاي غربي
رسانه‌هاي غربي در فرآيند فتنه دو موضوع اصلي را عملياتي كردند:

1. دامن زدن به فضاي آشوب
2. شكل دادن به سياست‌هاي نظام سلطه براساس نوع تحليل‌هايي كه از داخل ايران ارائه مي‌كردند.

بنابراين موضع‌گيري رسانه‌هاي غرب را مي‌توان در دو گروه بررسي كرد:

رسانه‌هاي گروه اول:
رسانه‌هايي كه به طور مستقيم پيگير ايجاد خط اغتشاش و دامن زدن به ناآرامي‌ها بوده‌اند.

شاخص‌ترين اين دسته سايت BBCاست. تاسيس شبكه تلويزيوني بي‌بي‌سي فارسي تنها ۶ ماه پيش از برگزاري انتخابات، افزايش برنامه‌هاي آن به ۲۴ ساعت در روزهاي نزديك به انتخابات و تاثير فزاينده آن بر هدايت، كنترل، مهره‌چيني و بازي‌گرداني حوادث پيش و پس از انتخابات تنها يك مورد از موارد نشان دهنده تدوين سناريوي دشمنان خارجي و داخلي جهت براندازي نظام مي‌باشد. فراخوان‌هاي سازگارا و نوري‌زاده در شبكه‌هاي VOAو BBCبراي اغتشاشات روز عاشورا از ديگر مصاديق اين امر هستند كه بر تاثير رسانه‌هاي خارجي بر وقايع و تحولات داخلي گواهي مي‌دهند.

انتقال فضاي قبل از انتخابات به مقطع پس از انتخابات و اجاد دوگانگي و تضعيف انسجام جامعه همراه با «توهم تقلب» در انتخابات از سوي معترضين به انتخابات، به شكل ‌گيري فضاي انتقام‌گيري در جامعه كمك كرد كه اين موارد از تاكتيك‌هاي مورد استفاده بي‌بي‌سي بوده است.

جهت‌گيري بسياري از رسانه‌ها چون روز آنلاين، گويا، گذار، VOA، BBC، راديو فردا، راديو زمانه، راديو رژيم صهيونيستي، شبكه‌هاي ماهواره‌اي ضد انقلاب مانند منافقين، گروه‌هاي سلطنت‌طلب، پارس، رنگارنگ، كانال بك و سايت‌هاي اينترنتي ضد انقلاب و همسو با جريان فتنه مانند جرس، كلمه، بالاترين، قلم و... در جريان انتخابات و وقايع بعد از آن و تاثير آن‌ها به عنوان عوامل موثر بر اعتراض و آشوب، ذيل عملكرد بي‌بي‌سي، مهندسي شده بود.

بررسي فعاليت‌هاي خبري شبكه تلويزيوني CNNدر روزهاي پس از انتخابات نشان مي‌دهد اين شبكه تمام توان خود را در جهت بهره‌برداري از اغتشاشات بسيج كرده است. گردانندگان CNNبا قطع برنامه‌هاي عادي به طور ويژه به انعكاس تحولات ايران پرداختند و با استفاده از تصاوير دريافتي از بينندگان كه قابل استناد نيست، حتي كمترين معيارهاي حرفه‌اي انتقال خبر را زيرپا گذاشتند.

اين شبكه حتي پا را فراتر گذارده و به آموزش اغتشاشگران روي آورد. شبكه مزبور در برنامه‌هاي مختلفي راه‌هاي هك كردن سايت‌هاي دولتي كشور مانند وزارت كشور و... را به بينندگان خود آموزش داد. تحريك و ترغيب اغتشاشگران به ادامه خشونت و درگيري، يكي ديگر از محورهايي است كه توسط CNNدنبال شد.
رسانه‌هاي گروه دوم:

رسانه‌هايي كه فرصت موجود را به عنوان بهترين فرصت آمريكا شناساي كرده و دولت آمريكا را به استفاده از اين فرصت تشويق كرده‌اند.

رسانه‌هايي چون واشنگتن پست و وال استريت ژورنال در روزهاي آغازين انتخابات حتي طرح تقلب را رد كرده و به نظرسنجي‌هاي خود براي تاييد صحت انتخابات ايران تكيه كردند و پس از مدتي فضاي داخل ايران را به عنوان بهترين فرصت جهت عملي كدن اهداف آمريكا مطرح نموده و به دولت آمريكا در مقالات و تحليل‌هاي خود پيگيري و استفاده از اين فرصت را گوشزد كردند و ساير رسانه‌هايي كه گاها حاوي مقالات افشاگرانه پيرامون عملكرد غرب بوده‌اند ووو.

۳ـ شبكه‌هاي اجتماعي:
در سال‌هاي اخير شبكه‌هاي اجتماعي با سرعتي بي‌نظير گسترش يافته اند. اين شبكه‌ها قبل از انتخابات تبديل به صفحاتي براي تبليغات كانديداها شدند و به دنبال قطع شدن سيستم پيام كوتاه، شبكه‌هايي همچون فيس بوك، توئيتر، يوتيوب، فرندفيد و... به تقويت و تشديد فعاليت‌هاي خود پرداختند و پيوند ميان آشوبگران و هدايتگران خارجي آنها را برقرار كردند. گسترش اطلاعات درباره ايران شگفت‌آور بود به طوري كه در برابر جستجوي تركيب Iran election protestsدر توئيتر بيش از يك ميليون نتيجه به دست مي‌آيد. مركز ديپلماسي عمومي دانشگاه كاليفرنيا در گزارشي درباره نقش وب سايت‌هاي توئيتر در ناآرامي‌هاي پس از انتخابات اعلام كرد ۹۸ درصد از لينك‌هاي توئيتر درباره انتخابات و ناآرامي‌هاي پس از آن بوده است. نقش توئيتر در ناآرامي‌هاي ايران آنقدر محسوس بود كه موسسه آمريكايي صلح از انديشكده‌هاي آمريكايي در مقاله «پيش‌بيني چگونگي ديپلماسي شهروندي» در سال ۲۰۱۱ حوادث پس از انتخابات ايران را نمونه بارز كاركرد شبكه‌هاي اجتماعي بيان كرد.

عقب انداختن به روزرساني سايت كه مستلزم قطع خبر چند روزه سايت خود بود؛ قرار دادن نرم‌افزار ترجمه انگليسي به فارسي و آموزش دور زدن فيلترينگ از جمله اقدامات حمايتي توئيتر از اغتشاشگران بود.

۴ـ مواضع رسمي خارجي:
روشن‌ترين دليل حضور غرب پشت پرده آشوب‌هاي خياباني در سال ۸۸ مي‌تواند مواضع رسمي مقامات آمريكايي و اروپايي باشد.

علاوه بر افزايش فشارهاي اقتصادي و بين‌المللي در آن برهه، اكثر غربي‌ها علنا اقدام به موضع‌گيري عليه نظام جمهوري اسلامي نموده، به حمايت از ناآرامي‌ها پرداخته و به اين حد نيز بسنده نكرد. در مواردي حتي اعلام كردند آنچه توانسته‌اند براي حمايت و عملا هدايت ناآرامي‌ها انجام داده‌اند. مستندات موجود پيرامون اين موضوع در پيوست به تفصيل بيشتر موجود است. صرفا به نمونه‌هايي اشاره مي‌شود.

مهمترين مواضع آمريكايي‌ها:
با وجود تعدد موضع‌گيري‌هاي رسمي پيرامون ناآرامي‌هاي پس از انتخابات در ايران تنها با توجه به دو موضع هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا، مديريت آمريكا در فتنه ۸۸ قابل ملاحظه است كه حتي نه به عنوان يك حمايت بلكه به عنوان يك دستور صادر شده است.

من جمله:
* آمريكا در تلاش است تا به طريقي كه فعاليت نيروهاي دموكراتيك در ايران تضعيف نشود و همچنين اين نيروها به خطر نيفتند، از آنها حمايت كند.

* دولت آمريكا از بيرون ايران هر حمايتي از دستش برمي‌آمد از معترضان (جريان فتنه) كرد.

* همه ايرانياني كه در تلاش براي شنيده شدن صدايتان و دفاع از آزادي‌هاي بنيادي و حقوق بشر هستيد، بدانيد تنها نيستيد. ايالات متحده آمريكا و جامعه جهاني پشتيبان شماست.

* مردم ايران بايد با افزايش قدرت نظاميان در ايران مخالفت كنند.

باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا نيز كه سعي مي‌كرد از مواضع علني بپرهيزد نيز نتوانست چنين تاكتيكي را تا انتها پي بگيرد. وي كه در ابتدا صرفا از انزجار جامعه جهاني پيرامون تحولات ايران سخن مي‌گفت، پس از ۲۵ بهمن ۸۸ خواسته خود را براي از سرگيري فتنه به نمايش گذاشت.

* ايراني‌ها بايد شجاعت لازم براي بيان آزادي را داشته باشند و به اعتراضات خود ادامه دهند. ("اميدواري و توقع من اين است كه كماكان شاهد اين باشيم مردم ايران شجاعت ابراز اشتياق براي به دست آوردن آزادي بيشتر و حكومتي مبتني بر مردم‌سالاري بيشتر را داشته باشند.")

رئيس جمهور پيشين ايالت متحده نيز در سخنراني افتتاح «بنياد بوش» حمايت خود را اعلام كرد: «آنها با چالش‌هاي فراواني رو به رو هستند و چشم اميدشان به ماست... من از تمام فعالان سياسي سراسر جهان حمايت خواهم كرد».

گذشته از موارد ياد شده اعترافاتي ميان مقامات آمريكا پيرامون دست داشتن آمريكا در آشو‌هاي تهران وجود دارد:

* مقاله نوشته شده توسط لاري فرانكلين رئيس اتاق ايران در پنتاگون با عنوان «برنامه سري من براي سرنگوني جمهوري اسلامي» به روشني مويد وجود برنامه در دستگاه‌هاي مسوول دولت آمريكا براي ايران است.

* پاول رابرتس معاون اسبق وزارت خزانه‌داري آمريكا: «تقلب در انتخابات ايران دروغ است و همه آشوب‌هاي ايجاد شده در ايران پس از انتخابات رياست جمهوري، توطئه آمريكا براي بي‌اعتبار و منزوي كردن ايران بود تا اين كشور را به زانو درآورد».

مهمترين مواضع بعضي مسوولين اروپايي:

* آناني كه در ايران دست به تظاهرات زدند، بدانند تنها نيستند.
* بيانيه جداگانه اتحاديه اروپا و بريتانيا جهت محكوم كردن سركوب اغتشاشگران توسط جمهوري اسلامي ايران
* راه‌اندازي وبلاگ پيرامون انتخابات ايران توسط وزير امور خارجه انگلستان ديويد ميليبند
* وسعت تقلب با واكنش‌هاي خشونتي كه اعمال مي‌شود تناسب دارد. مردم ايران مستحق چيز ديگري هستند.

مهمترين مواضع اسرائيل:

* مبارزه با رهبران ايران مهمتر از برنامه هسته‌اي اين كشور است. اميد آن است كه نخست رژيم ناپديد شود.
* موسوي و همسرش روح جديدي به آزادي بخشيده‌اند، بنابراين من تكرار مي‌كنم انقلابي در ايران روي خواهد داد.

* در تمام ايام فتنه ۸۸؛ فتنه‌گران از حمايت بي‌دريغ غرب به ويژه آمريكا، انگليس و اسرائيل برخوردار بودند. در وهله اول، مذاكرات هسته‌اي با ايران كه دور اول آن در ژوئن ۲۰۰۸ آغاز شده بود و غربي‌ها در آن به صراحت گفته بودند چاره‌اي جز پذيرش برنامه غني‌سازي ايران نمي‌بينند براي مدتي حدود دو سال متوقف شد.

اين امر علتي نداشت جز اين كه مطابق مستندات اطلاعاتي موجود غربي‌ها پيام‌هايي از داخل ايران دريافت كرده بودند مبني بر اين كه اصلاح‌طلبان مجددا در ايران روي كار خواهند آمد بنابراين بهتر است مذاكرات با ايران تا بعد از انتخابات متوقف شود. در ايام انتخابات، باراك اوباما صريح‌ترين موضع‌گيري‌ها را به نفع جريان فتنه و با اسم بردن از سران آن داشته است. اوباما در مقطعي ميرحسين موسوي را نماد غرب‌گرايي در ايران خواهد و بارها برخورد نظام با آشوبگران را تقبيح كرد و گفت: سياست ايران در اين مورد روي سياست آمريكا تاثير جدي خواهد گذاشت.

* هيلاري كلينتون وزير خارجه وي نيز به طور ثابت از آشوبگران حمايت مي‌كرد. كلينتون در يكي از اظهارنظرهاي خود در اين مورد مي‌گويد آمريكا علاوه بر اظهارات علني، اقدامات پنهاني فراواني براي حمايت از سبزها در ايران انجام داده كه نمي‌تواند آن‌ها را بازگو كند. همچنين بنيامين نتانياهو نخست‌وزير رژيم صهيونيستي نيز بارها رفتارهاي ميرحسين موسوي را ستود و حتي در يك مورد به صراحت گفت وي را سرمايه بزرگ خود در ايران مي‌داند.

* «آدام ارلي» (سفير آمريكا در بحرين كه پيش از اين و در دوران رياست جمهوري جرج بوش سخنگوي وزارت خارجه آمريكا بوده است) نيز در جلسه‌اي با برخي از مسئولان كشورهاي عربي در منامه تاكيد كرد كه آمريكا قصد دارد در ماه‌هاي آينده حمايت خود از اصلاح‌طلبان در ايران را «رسمي و علني» كند. ارلي در اين جلسه كه به تشريح راهبرد تدوين شده دولت اوباما درباره ايران اختصاص داشته،‌گفته است: «كاخ سفيد همزمان با انجام مذاكرات ايران و ۱+۵ نحوه حمايت از «رهبران معارض جديد» در ايران را پيگيري مي‌كند». ارلي در اين سخنان كه پيش از اول اكتبر ۲۰۰۹ و برگزاري مذاكرات ژنو بيان شده تصريح كرده است: «تحت هر شرايطي حمايت از اصلاح‌طلبان در ايران جزو گزينه‌هاي اصلي سياست اوباما باقي خواهد ماند و ما روز به‌ روز آن را پرقدرت‌تر خواهيم كرد». ارلي سپس به توصيف دقيق «گام بعدي» آمريكا پرداخته و گفته است: «اگر مذاكرات ژنو موافقت‌آميز نباشد و در آن پيشرفتي حاصل نشود، آمريكا قصد دارد همزمان با تشديد تحريم‌ها، اعمال فشار سياسي عليه تهران را با حمايت «رسمي»‌، «علني» و «گسترده» از موسوي و خاتمي وصعت بخشد چرا كه هيچ فشاري به دولت ايران بدون تقويت جريان‌هاي طرفدار غرب در ايران كارساز نيست».

وي در بخش پاياني سخنانش مي‌گويد: «همين حالا هم اين موضوع پنهاني نيست كه ما از موسوي و خاتمي حمايت مي‌كنيم اما علني شدن اين حمايت، همزمان با اعمال تحريم‌ها مي‌تواند اين فايده را داشته باشد كه مردم ايران به اين نتيجه برسند كه تنها راه رهايي از تحريم‌ها گرايش به اين افراد است.»

* طبق گزارش وزارت امور خارجه به كميسيون اصل ۹۰ مجلس، حملات به سفارتخانه‌ها، راهپيمايي‌هاي معاندانه، كارگرداني و لابي در پارلمان اروپا، از ديگر پروژه‌هاي كشورهاي غربي در ايام پس از انتخابات بوده است. برخي از نمونه‌هاي اقدامات غرب در اين رابطه عبارتست از:

- نيروگيري و سازمان‌دهي گروه‌هاي ۸ تا ۱۰ نفره در هلند و بلژيك با نام «راهيان سبز» و... با پرچم‌هاي مختلف

- برگزاري راهپيمايي اعتراضي عليه ايران در كلمبيا كه پس از بررسي مشخص شد كه به هر نفر از شركت‌كنندگان مبالغي پرداخت شده بود.

- فعاليت هسته‌هاي دانشجويي در ژاپن و استراليا كه حلقه‌هايي از منافقين و بهايي‌ها با آنها پيوند دارند.
- تعرض و تهاجم به سفارتخانه‌هاي ايران در دانمارك، فنلاند، نروژ و سوئد.

- پرتاب كوكتل مولوتف از منزل همسايه آمريكايي سفارت ايران در سوئد.

- انجام اقدامات ضدايراني در هلند، انگليس، فرانسه و نروژ كه شديدترين آنها در هلند و پاريس بود.
- برگزاري تجمع اعتراضي مقابل سفارت ايران در پراگ

- همچنين گزارش‌ها نشان مي‌دهد مجموعه تحريم‌هاي جديد عليه ايران به ويژه در بخش هواپيمايي با مشورت جريان فتنه و به قصد حمايت از آنها از طريق ناراضي‌سازي مردم انجام شده است.

ب- زمينه‌ها و عوامل داخلي

اما در صحنه داخلي، پيشينه وقايعي راكه منجر به فتنه پس از انتخابات رياست جمهوري دهم شد بايد حداقل در ۲۰ سال قبل جست‌وجو كرد. پس از رحلت امام خميني (ره) بعضي عدالت را پيش پاي توسعه قرباني كردند و سپس با ترويج روحيه مصرف‌گرايي و تجمل، از ادبيات و آرمان‌هاي انقلاب فاصله گرفته و زمينه را براي حمله وسيع فرهنگي و اعتقادي دشمن عليه ايران اسلامي آماده ساختند. با وجود تصريح مكرر مقام معظم رهبري (مدظله العالي) مبني بر شدت تهاجم فرهنگي دشمن، مرعوبين غرب با اعمال برخي سياست‌هاي مشكوك فرهنگي وامنيتي- سياسي، زمينه براي بازگشت بسياري از عناصر ضدانقلاب گريخته از كشور، مهيا شد و با افزايش زاويه‌گيري از اهداف نظام، همانگونه كه خاتمي در اولين نطق خود پس از رياست جمهوري مطرح كرد، دولت كارگزاران مسير روي كار آمدن دولت اصلاحات را هموار ساخت.

زاويه‌گيري از اهداف نظام توسط افراطيون دوم خردادي به اوج خود رسيد و حالتي بسيار صريح‌تر و علني‌تر پيدا كرد. مدعيان گفتمان توسعه سياسي نيز در عرصه‌هاي مختلف سياست، امام‌زدايي و انقلاب‌زدايي را در دستور كار خود قرار دادند و با حاكم شدن نوعي ليبراليسم جزمي و منحط عرصه فرهنگي كشور، بسياري از منابع دولتي، در اختيار منحرف‌ترين جريان‌هاي مدعي روشنفكري قرار گرفت؛ تا آنجا كه به تعبير رهبر معظم انقلاب (حفظه‌الله)، انبوهي از مطبوعات كشور به پايگاه‌هاي دشمن تبديل شد. تلاش وسيع براي هتك و هدم مباني ارزشي و باورهاي انقلابي مردم نتيجه حضور همين عناصر در عرصه‌هاي توليد فكر و حمايت و پشتيباني بي‌دريغ دولت از آنها بود. به اين ترتيب براي نخستين‌بار در تاريخ انقلاب اسلامي، دولت و دستگاه اجرايي در قامت اپوزيسيون نظام ظاهر شد. در عرصه سياست خارجي نيز در اين دوران قبح رابطه با كشورهايي كه دشمني آنها با انقلاب اسلامي و ميراث امام ثابت شده بود، مورد نفي و انكار قرار گرفت و حتي كساني از مشاوران دولت به صراحت گفتند بايد هژموني آمريكا را پذيرفت و به آن عادت كرد و سوداي ايستادن در مقابل آمريكا را از سر بيرون برد؛ چرا كه اساسا امكان پيروزي بر آمريكا در جهان كنوني وجود ندارد. در اين برهه يكي از مشاوران دبير شوراي عالي امنيت ملي اين ايده را حتي به اسرائيل هم بسط داد و گفت بايد مسئله رابطه با اسرائيل را از سطح ايدئولوژيك فروتر آورد و آن را در سطح منافع ملي ارزيابي كرد! همين طرز تفكر بود كه باعث شد در مقطعي كل برنامه هسته‌اي فقط به خاطر خوشايند غرب تعطيل شود.

با ظهور دولت نهم در تيرماه سال ۱۳۸۴ به يك‌باره اين سيستم دچار لرزشي اساسي شد. ويژگي‌هاي فضاي اصولگرايي موجب شد كه پيوند آسيب‌ديده دولت- ملت به سرعت ترميم شود و در كنار برخي از زخم‌خوردگان داخلي، حتي برخي قدرت‌هاي خارجي هم نگران شوند كه با تداوم اين روند ديگر هرگز نخواهند توانست جلو راه تبديل شدن ايران به يك قدرت بلامنازع منطقه‌اي و جهاني را سد كنند.

حمايت‌هاي رهبر معظم انقلاب از كليت مشي دستگاه اجرايي كشور كه البته نه حمايت از يك شخص يا جريان خاص بلكه حمايت از گفتمان مردمي، انقلابي و خدمتگذار بودن دولت بود، بر نگراني دشمنان خارجي و داخلي مي‌افزود.

مطابق مجموعه اطلاعات موجود، خشم و سرخوردگي مجموعه عوامل داخلي و خارجي عليه اين وضعيت چنان شدت گرفت كه در ماه‌هاي منتهي به انتخابات رياست جمهوري دهم و در حالي كه سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي هيچ برآورد روشني از عواقب طراحي‌هاي خود نداشتند به دليل اصرار برخي عناصر فعال داخلي و لابي عناصر خارج‌نشين فعال در موسسات بين‌المللي، سناريوي كودتاي مخملي در دستور كار دشمنان انقلاب اسلامي قرار گرفت. هدف بنيادي اين سناريو، براندازي دولت و متعاقب آن، زمين زدن رهبري نظام جمهوري اسلامي بود و در اثر تلاش‌هايي كه انجام شد، براي نخستين‌بار سنگين‌ترين طراحي ممكن براي تحقق اين هدف در دستور كار همه نيروهاي داخلي و خارجي قرار گرفت كه توانسته بودند روي شعارمحوري «نه، به گفتمان انقلاب» توافق كنند. منابع و اسناد، نشان‌دهنده آن است كه جريان برانداز داخلي در يك هماهنگي استراتژيك با غرب و به ويژه آمريكا، در تحقق هدف براندازي نظام جمهوري اسلامي مي‌انديشيده است. يكي از نزديك‌ترين افراد به سران فتنه ۸۸ در اعترافات خود مي‌گويد: «جريان اصلي طراحي‌كننده فتنه در داخل، آماده بود براي زمين شدن دولت هر مقدار منابع مالي كه لازم است فراهم بياورد و با هر كسي حتي ضدانقلاب يا هر گروه ديگري ائتلاف و همكاري كند.

به اين ترتيب، صحنه‌گردانان نظام سلطه، جبهه گسترده‌اي را شكل دادند كه از هيچ اقدامي براي وارد آوردن يك ضربه كاري به رهبري نظام فروگذار نمي‌كرد. براي ايجاد هماهنگي در ميان اين طيف وسيع، جلسات و حلقه‌هاي متعددي شكل گرفت كه نقش اتاق فكر فتنه را ايفا مي‌كردند. از جمله قديمي‌ترين اين جلسات، «جلسه صبحانه» (۲۲) است كه از سال ۱۳۸۶ به صورت هفتگي با حضور طيف كثيري از اصلاح‌طلبان و با هدف اقناع خاتمي جهت پذيرفتن كانديداتوري و زمينه‌سازي براي حضور در انتخابات تشكيل مي‌شد.

سلسله جلسات بنياد باران نيز با حضور خاتمي و ۱۰۰ نفر از وزرا و معاونين دولت سازندگي و دوره اصلاحات تشكيل مي‌شد و در آن موضوعاتي مانند سياست‌هاي كلان و پشتيباني‌هاي تداركاتي از قبيل راه‌هاي جذب سرمايه از داخل و خارج براي ستادهاي تبليغاتي، مورد بحث قرار مي‌گرفت. علاوه بر اين مي‌توان از سلسله جلسات دفتر مهدي هاشمي نيز كه با هدف حضور و مهيا كردن شرايط پيروزي اصلاح‌طلبان در انتخابات تشكيل مي‌شد، ياد كرد كه به تعبير خودش توانسته بود از طريق اين جلسات، يك اتاق جنگ كامل به وجود بياورد.

گروه مشاوران موسوي نيز جلسات منظمي را براي سازمان‌دهي تيم خود برگزار مي‌كردند. اين گروه كه شامل بهزاديان‌نژاد، محمدرضا حسيني بهشتي، عليرضا حسيني بهشتي، عرب‌مازار، باقريان، حاضري، مومني، اميرارجمند، عابدي جعفري، عليرضا بهشتي شيرازي و فروزنده‌پور بود. مشاوران موسوي با حمايت و نظرات وي موسسات و گروه‌هاي مختلفي را راه‌اندازي كرده بودند كه عبارتند از:

- توسعه دانش و پژوهش ايران
- تحقيقات و توسعه علوم انساني
- مطالعات فرهنگ و تمدن ايران زمين
- دين و اقتصاد
- موسسه گفتمان جهاني مسلمانان
- جمعيت توحيد و تعاون

جمعيت توحيد و تعاون، يكي از فعال‌ترين گروه‌هاي تاسيس شده توسط موسوي بود كه با هدف تدوين گفتمان انقلاب اسلامي و پاسخ به اين سوال‌ها كه انقلاب اسلامي چه اهدافي داشت و به چه ميزان در دست‌يابي به اين اهداف موفق بود، شكل گرفت. فعاليت اين جمعيت در انتخابات سال ۸۴ به اوج خود رسيد كه محصول آن، يك بسته نظري تحت عنوان «الگوي زيست مسلماني» بود. اين بسته، راهكاري براي تبديل تئوري تهيه‌كنندگان آن به حركت اجتماعي بود كه با بررسي عملكرد سه دهه جمهوري اسلامي، كارآمدي نظام را نيازمند تغييرات بنيادين اعلام كرده و هدف «گفتمان زيست مسلماني» را هم تبيين و پيشبرد چنين تغييراتي دانسته بود.

اعضاي گروه مشاوران موسوي علاوه بر حضور و همكاري در موسسات مذكور، داراي محافل و جلسات اختصاصي نيز بودند كه مهمترين محفل اين گروه در سال‌هاي منتهي به انتخابات رياست جمهوري دهم، «جلسات پنج‌شنبه‌ها» و اصلي‌ترين جلسات آن در ايام پس از انتخابات «جلسات گروه مشاوران» نام داشت.

در پي برگزاري همايشي با عنوان «ايران در قرن ۲۱» توسط موسسه «توسعه دانش و پژوهش ايران» و بازتاب‌هاي منفي اين همايش در محافل سياسي، موسوي (در يك جلسه خصوصي) از بهزاديان‌نژاد درخواست كرد تا جمعي از همفكرانش را سازمان‌دهي كند تا درباره مسائل كشور به بحث و تبادل‌نظر بپردازند. بهزاديان‌نژاد، جمع ۱۴ نفره‌اي را سازمان‌دهي و جلسات مستمري را در اين موسسه پايه‌گذاري مي‌كند كه به «جلسات پنج‌شنبه‌ها» معروف شد.

عناصر تشكيل‌دهنده اين جلسات از اعضاي موسسات و گروه‌ها بوده و در واقع نقطه تلاقي آنها محسوب مي‌شدند. گردانندگان اين جلسات، آنها را به چند دوره تقسيم كرده بودند، دوره‌هاي چهارم و پنجم جلسات موسوم به پنج‌شنبه‌ها از مهمترين دوره‌هاي برگزاري اين جلسات از نظر سياسي بوده كه به ترغيب ميرحسين موسوي جهت حضور در صحنه انتخابات اخصاص داشت.

مطابق مستندات موجود، مهمترين مباحث مطرح شده در اين دو دوره شامل محورهاي زير بوده است:

- نقد عملكرد نظام در طي ساليان گذشته
- بررسي جريان‌هاي فكري (سروش، شريعتي، فرديد، گروه‌هاي چپ غيرمذهبي در ايران و...)
- بررسي اقوام و اقليت‌هاي ديني و مذهبي
- بررسي قرائتي از اسلام كه با چپ جديد همخواني داشته باشد.
- بررسي امكان ايجاد چپ جديد در كشور

در جلسات بعدي، موسوي بحث چپ جديد و موقعيت آن در ايران را مطرح كرد و با فرض اين نكته كه جمهوري اسلامي بعد از رحلت امام خميني (ره) از آرمان‌هاي اساسي خود فاصله گرفته، اعضا به دنبال ارائه مدل جديدي از حكومت با نگاه «سوسياليسم مذهبي» افتاده و در عمل با طرح ديدگاه‌هاي چپ جديد، درصدد عملياتي كردن اين ايده برآمدند. اين مباحث مبناي تهيه «الگوي زيست مسلماني» قرار گرفت و پيشنهاد شد كه به جاي استفاده از عبارت «چپ جديد» از «قرائت امام خميني از اسلام» استفاده شود.

نكته بسيار مهم اين است كه سنگ بناي پروژه كودتاي مخملي دقيقاً در همين جلسات گذاشته شد. يكي از اعضاي حاضر در اين جلسه در يكي از اولين جلسات، به لزوم بازپس‌گيري مواضع از دست رفته اصلاح‌طلبان از جمله «بسيج، مردم، مساجد و دانشجويان» اشاره كرده و براي اين منظور، ساماندهي جنبشي جديد را پيشنهاد مي‌كند. در جلسات بعدي، بر مبناي اين پيشنهاد اعضا به تحليل انقلاب‌هاي رنگين پرداخته و سقوط نظام جمهوري اسلامي را از طريق انقلابي همانند انقلاب سال ۵۷ ، ناممكن دانسته و در نهايت، انقلاب نرم را نقطه آسيب نظام معرفي مي‌كنند. بنابر مستندات موجود در اين زمينه، ميرحسين موسوي از مدت‌ها قبل – از حدود سال ۱۳۸۵- روي موضوع كودتاي رنگي و مخملي در ايران فكر و براي عملياتي كردن آن برنامه‌ريزي كرده بودند.

مجموعه اين جلسات كه اغلب آنها در زماني كوتاه و با هدف پيروزي در انتخابات نهم برگزار شد و اصلاح‌طلبان مدت‌ها قبل از آن تعبير به مرگ و زندگي كرده بودند، به يك سلسله طراحي‌هاي سياسي و امنيتي انجاميد كه فتنه ۸۸ در واقع سرجمع آنها بوده است. خلاصه برخي از مهمترين طراحي‌هاي انجام گرفته در اين جلسات چنين است:

۱- تدوين مانيفست براندازي در حزب مشاركت: پس از انتخابات ۲۲ خرداد سندي محرمانه با عنوان «سند تاملات راهبردي» در منزل يكي از اعضاي حزب مشاركت كشف شد كه تمامي صفحات آن ممهور به مهر حزب مشاركت بود. سند تاملات راهبردي نظام، سندي رسمي و در بر گيرنده نگاه حزب منحله مشاركت به نظام جمهوري اسلامي و برنامه‌هاي آينده آن به‌عنوان يك حزب سياسي است. محتواي اين سند نشان‌دهنده بي‌اعتقادي عميق حزب مشاركت به مباني نظام و برنامه‌ريزي تفصيلي آن جهت ضربه زدن به ساختار نظام است، به گونه‌اي كه مي‌توان فتنه را نسخه اجرايي آن دانست. سند تاملات راهبردي، ساختار حقيقي و حقوقي قدرت در نظام را به مثابه نظام سلطاني و ديكتاتوري ارزيابي و تاكيد مي‌كند كه بايد به اين ساختار ضربه زد و آن را شكست؛ همچنين تاكيد مي‌كند كه به وجود آمدن هرگونه تهديد براي كليت نظام جمهوري اسلامي براي حزب مشاركت و مجموعه اصلاح‌طلبان فرصتي است كه بايد از آن براي چانه‌زني با نظام و گرفتن امتيازهاي بيشتر استفاده كنند.

۲- زير سوال بدن پيشاپيش سلامت انتخابات با مطرح كردن احتمال وقوع تقلب: در همين راستا و با هدف اعتمادزدايي از نهادهاي رسمي ناظر بر انتخابات، «كميته صيانت از آرا» تشكيل و توسط افرادي چون مهدي هاشمي به فناوري‌هاي پيشرفته مجهز شد. بهزاد نبوي در اين مورد گفته است: «بحث صيانت از آرا هميشه و خصوصا پس از آنكه احساس مي‌شد وزارت كشور و شوراي نگهبان هم موضع هستند در ابين اصلاح‌طلبان مطرح بود».

مصطفي تاج‌زاده نيز در نمايشگاه مطبوعات ۱۳۸۷ طي اظهاراتي علني مي‌گويد: «چنانچه فاصله آراي كانديداها زياد باشد، قطعا تقلب رخ داده است». در همين راستا ابطحي نيز در اعترافات خود گفته است: «اصلاح‌طلبان براي باخت احتمالي برنامه‌ريزي كرده بودند كه از ماه‌ها قبل مسئله تقلب را مطرح كنند، كميته صيانت از آرا تشكيل دهند كه اگر راي نياوردند از آن استفاده كنند تا حداقل انتخابت را به مرحله دوم بكشانند». جالب‌تر از همه اظهارنظر مربوط به مهدي هاشمي است كه در ۲۰ خرداد ۱۳۸۸ است كه به زنگنه مي‌گويد: «همه چيز را براي صيانت از آرا آماده كرده و يك اتاق جنگ درست كرده‌ام». مقصود مهدي هاشمي در ايجا پروژه‌اي است كه مي‌توان آن را پروژه ارتباط پيامكي خواند. چند روز پيش از انتخابات، پروژه‌اي مبني بر ارتباط پيامكي لحظه به لحظه با نمايندگان موسوي حاضر در پاي صندوق‌هاي راي، كه توسط مهدي هاشمي طراحي و نرم‌افزاري هم براي آن نوشته شده بود، كشف شد.

اين پروژه جهت رصد مستمر و دائمي حوزه‌هاي اخذ راي و ابطال آراي صندوق‌هايي كه راي موسوي در آن پايين بود، پيش‌بيني شده بود كه در شب ۲۱ خرداد مورد ضربه اطلاعاتي قرار گرفت و خنثي شد. نكته مهم در اينجا اين است كه جريان فتنه در ايام انتخابات سال ۸۸ كاملا نسبت به اين موضوع كه تقلبي صورت نگرفته و باخت موسوي محصول عدم اقبال مردم به او بوده، علم كامل داشت اما با هدف استفاده از ظرفيت وي براي انجام پروژه كودتاي مخملي و به خيابان كشاندن بخشي از مردم، به طور سيستماتيك و سازماندهي شده بحث تقلب را به وي القا كرد. به‌عنوان نمونه يافته‌هاي اطلاعاتي مفصلي وجود دارد كه نشان مي‌دهد مجموعه نظرسنجي‌هاي ارائه شده به موسوي از جانب مهدي هاشمي جعلي و با هدف آماده كردن ذهن وي براي طرح بحث تقلب بوده است. همچنين يك كد اطلاعاتي ديگر وجود دارد كه نشان مي‌دهد يكي از استراتژيست‌هاي برجسته جريان دوم خرداد يك هفته قبل از انتخابات مي‌گويد: «ما آنقدر راي نداريم كه انتخابات را ببريم اما آنقدر راي داريم كه كشور را به هم بريزيم». علاوه بر اين، افرادي مانند محمد خاتمي و موسوي خوئيني‌ها قبل از انتخابات به صراحت گفته بودند كه عقيده ندارند نه موسوي و نه هيچ كس ديگر قادر به پيروزي بر احمدي‌نژاد باشد و تاكيد كرده بودند كه دولت وي تكرار خواهد شد. بنابراين، طرح موضوع تقلب از جانب سران جريان اصلاحات يك دروغ‌گويي عمدي با هدف پيشبرد پروژه كودتاي مخملي بوده است نه شبهه‌اي كه آنها مايل به رفع آن باشند.

۳- حذف احمدي‌نژاد به هر قيمت: يكي از استراتژي‌هاي توافق شده در جلسات محفلي جريان فتنه، اين بود كه به هر قيمت ممكن مانع تكرار دولت نهم شوند. ادبيات فتنه‌گران در اين مورد به گونه‌اي است كه مي‌توان از آن نتيجه گرفت هدف نهايي آنها اين است كه به دولت بسنده نكنند و نظام را به تسليم در مورد مطامع خود وادار نمايند. در واقع حذف احمدي‌نژاد اساس به اين دليل به‌عنوان هدف اصلي انتخاب شد كه تصور مي‌كردند حذف او به معناي وارد آمدن يك ضربه اساسي به نظام است. حسين مرعشي در اين مورد مي‌گويد: «تنها چيزي كه براي ما اهميت دارد، فقط راي نياوردن احمدي‌نژاد است». تاج‌زاده نيز در گفت‌وگو با ابطحي گفته است: «اگر هيچكدام (كروبي و موسوي) قبول نكردند كه به نفع ديگري كنار بروند مهم نيست. ما فقط اگر بتوانيم احمدي‌نژاد را از صحنه خارج كنيم، كار خوبي كرده‌ايم».

۴- سياه‌نمايي و تخريب كليت نظام و ارائه فضاي يأس‌آلود توسط كانديداهاي معترض: مهمترين جنبه‌ي اين محور از سند تاملات حزب مشاركت اين بود كه با اتهام‌زني سازمان يافته و دروغ گو خواندن دولت آن را نزد افكار عمومي ناكارآمد و بي اعتبار جلوه دهند و زمينه را براي باورپذير كردن دروغ بزرگ تلقب ـ كه بنا بود بعدا گفته شود ـ فراهم آورند. علاوه بر اين مطابق مستندات موجود، برخي از چهره هاي شاخص جريان اصلاحات مكررا به مير حسين موسوي القا مي كردند كه دولت را دروغگو خطاب كند تا به تعبير يكي از آنها (سع�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[مشاهده در: www.snn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 193]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن