واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: از سوى رئيس مركز آمار ايران دلايل كاهش نرخ بيكارى پائيز اعلام شد
مركز آمار ايران در حالى نرخ بيكارى فصل پائيز سال جارى را ۹/۵ درصد اعلام كرد كه برخى از كارشناسان اقتصادى شبهاتى به آن وارد دانستند. اين كارشناسان اعتقاد داشتند از آنجا كه نرخ بيكارى فصل پائيز معمولاً با افزايش نسبى در مقايسه با ساير فصول سال برخوردار بوده است، از اين رو پائيز ۸۷ نيز نبايد از اين قاعده مستثنى باشد. در مقابل مسئولان مركز آمار ايران و وزارت كار و امور اجتماعى با صحه گذاشتن بر دقت بالاى محاسبه نرخ بيكارى و استفاده از روش هاى مرسوم بين المللى، مهمترين دليل اين كاهش را كاهش نرخ مشاركت در پائيز سال جارى اعلام كردند.از اين رو براى طرح دلايل علمى مركز آمار ايران به سراغ محمد مدد رئيس اين مركز رفتيم.
معمولاً فصل پائيز و زمستان به دليل ركود برخى از مشاغل با نرخ بيكارى بالاترى همراه است. علت كاهش اين نرخ در پائيز سال جارى چه بوده است
با وجود اين كه با كاهش شغل هاى فصلى انتظار مى رود در فصل پائيز نرخ بيكارى افزايش پيدا كند ولى اين اتفاق فقط در سال ۱۳۸۵ رخ داده است و در سال هاى ،۸۴ ۸۶ و ۸۷ نرخ بيكارى پائيز اندكى كمتر از تابستان بوده است. اگر بخواهيم دليل اين كاهش را جدا از ايجاد فرصت هاى شغلى جديد مورد بررسى قرار دهيم بايد بگوييم نرخ بيكارى پائيز امسال تحت تأثير افزايش جمعيت غيرفعال كه شامل محصلين و دانشجويان، زنان خانه دار، بازنشستگان و مستمرى بگيران و ساير افراد داراى درآمد بدون كار مى شود، كاهش يافته است. اين افراد نه شاغل محسوب مى شوند و نه بيكار، ولى افزايش جمعيت آنها نشان دهنده نوعى كاهش تقاضا براى كار است. علاوه بر اين، بروز خشكسالى نيز موجب شده است عمدتاً در مناطق روستايى كشور افرادى كه به صورت كاركن بدون مزد به صورت فاميلى فعاليت مى كرده اند از جمعيت شاغلين به جمعيت غيرفعال بپيوندند. زيرا هنگام پرسش مأموران آمارگيرى اظهار كرده اند به دليل مسائل خانوادگى فعلاً در جست وجوى كار نيستند. همچنين فصل پائيز فصل شروع به تحصيل دانشگاه ها محسوب مى شود و با اعلام نتايج كنكور معمولاً تعدادى از متقاضيان كار، مشغول به تحصيل مى شوند كه به اين صورت چند سالى از جمعيت فعال كشور خارج خواهند شد.
از ديدگاه مركز آمار ايران بيكارى چه تعريفى دارد
تعاريف و مفاهيم به كار گرفته شده در طرح آمارگيرى از نيروى كار تماماً منطبق بر استانداردهاى سازمان بين المللى كار يا همان ILO است. بر اين اساس در هفته مرجع يا همان هفته قبل از آمارگيرى در هر فصل، هر فرد ۱۰ ساله و بيشترى كه شاغل نباشد و آماده براى كار كردن باشد و در جست وجوى كار باشد، بيكار محسوب مى شود. طبق تعاريف ILO، فردى كه در هفته مرجع يك ساعت با هدف كسب درآمد كاركرده باشد شاغل محسوب مى شود. اين تعريف از سال ۱۳۸۴ جايگزين تعريف قبلى شده كه در آن فردى كه ۲ روز معادل ۱۶ ساعت در هفته به فعاليت اقتصادى اشتغال داشت شاغل محسوب مى شد. عده اى اين تغيير تعريف را موجب كاهش نرخ بيكارى دانسته اند ولى بايد اظهار داشت تغيير تعريف فقط ۰/۴ درصد نرخ بيكارى را آن هم در بهار ۱۳۸۴ كاهش داد و پس از آن تغييرات نرخ بيكارى هيچ ربطى به تغيير اين تعريف ندارد. بايد توجه داشت براساس استانداردهاى بين المللى محصلين و دانشجويان، زنان خانه دار، بازنشستگان و مستمرى بگيران و ساير افراد داراى درآمد بدون كار نه شاغل محسوب مى شوند و نه بيكار، بلكه غيرفعال ناميده مى شوند.
براى آمارگيرى نيروى كار از چه روشى استفاده مى شود
طرح آمارگيرى از نيروى كار در كشور يك طرح نمونه گيرى بسيار پيشرفته و در عين حال پيچيده است كه مطابق استانداردها و معيارهاى روز دنيا طراحى شده است. اين طرح كه به صورت فصلى در كشور اجرا مى شود در هر فصل جمعيتى حدود ۱۸۰ هزار نفر را مورد پرسش قرار مى دهد. روش نمونه گيرى در اين طرح اصطلاحاً چرخشى يا Rotation ناميده مى شود. بدين معنا كه در هر فصل ۵۰ درصد خانوارهاى مورد آمارگيرى همان خانوارهاى فصل گذشته و همان خانوارهاى فصل مشابه سال گذشته هستند. علاوه بر مزيت هاى فنى اين روش، اين امكان فراهم مى شود كه از طريق مقايسه خانوارهاى مشترك در دو فصل كيفيت آمارگيرى را نيز در حد مطلوب كنترل و ارزيابى كرد. بايد گفت پرسشنامه اين طرح حاوى ۴۰ سؤال در مورد خصوصيات شاغلين، بيكاران و حتى جمعيت غيرفعال است كه علاوه بر فراهم كردن اطلاعات لازم براى اندازه گيرى نرخ بيكارى، امكان بررسى خصوصياتى مانند ساعت كار، سن، تحصيلات، فعاليت محل كار، وضع شغلى، در جست وجوى شغل ديگر بودن، به تفكيك استان و مناطق شهرى و روستايى را نيز ممكن مى سازد.
علت كاهش نرخ مشاركت اقتصادى به رغم افزايش فارغ التحصيلان دانشگاهى در چند سال اخير چيست
بهتر است علت عدم افزايش نرخ مشاركت اقتصادى يا همان نسبت جمعيت فعال به جمعيت ۱۰ ساله و بيشتر را از طريق جمعيت مكمل آن يعنى جمعيت غيرفعال مورد بررسى قرار دهيم. افزايش جمعيت غيرفعال پنج دليل عمده دارد:دليل اول افزايش ظرفيت دانشگاه هاى كشور است. به گونه اى كه در سال ۱۳۸۶ ورودى دانشگاه ها حدود ۳۵۰ هزار نفر بيشتر از فارغ التحصيلان بوده و اين روند در سال ۱۳۸۷ نيز وجود داشته است.افزايش جمعيت زنان خانه دار دومين دليل است. با توجه به هرم سنى جمعيت، افزايش آمار ازدواج نيز اين روند را تأييد مى كند. علت سوم افزايش تعداد بازنشستگان در اين مدت است.افزايش افراد داراى درآمد بدون كار مانند افرادى كه از طريق اجاره دارى، سود بانكى، سود سهام و مانند اينها داراى درآمد هستند و شغل خاصى ندارند به عنوان چهارمين دليل محسوب مى شود و دليل پنجم كاهش افرادى است كه خصوصاً در مناطق روستايى به صورت كاركن بدون مزد فاميلى مشغول به كار بوده اند و به دليل خشكسالى غيرشاغل شده اند ولى به دليل خاص از جمله مسائل خانوادگى و انتظار براى فصل زراعى بعد در جست وجوى كار نيستند و از اين رو غيرفعال محسوب مى شوند.
پيش بينى مركز آمار ايران درخصوص تداوم نرخ بيكارى تك رقمى در كشور چيست
با توجه به اينكه پيش بينى نرخ بيكارى وابسته به پيش بينى عوامل بسيار زيادى از جمله فارغ التحصيلان دانشگاهى، افرادى كه پشت كنكور هستند و تقاضاى كار ندارند، وضعيت كشاورزى، رونق ساخت و ساز در كشور، مهاجرت داخلى و خارجى، شدت سرما در زمستان و شدت گرما در تابستان و بسيارى از پارامترهاى ديگر است، نمى توان پيش بينى دقيقى ارائه كرد. ولى با توجه به افزايش جمعيت جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله در كشور كه نرخ بيكارى براى آنها ۱۹ درصد يعنى دو برابر متوسط كل است، بايد گفت حفظ نرخ بيكارى حول ۱۰ درصد كار بسيار دشوارى است زيرا فارغ التحصيلان بيكار به اين گروه سنى تعلق دارند. بنابراين رساندن نرخ بيكارى به اهداف مورد نظر نيازمند اتحاد و اتفاق نظر تمام نهادها، دستگاه ها و محققين كشور است.
چهارشنبه|ا|9|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 174]