واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: به بهانه افتتاحيه بيست و هفتمين جشنواره بين المللي تئاتر فجر ضرورت توجه به پيشينه غني فرهنگي در جشنواره ها
برگزاري جشنواره ها براي رشد تئاتر كشور امري ضروري محسوب مي شود، اما براي اعتلاي تئاتر كشور روند كيفي جشنواره ها بايد مورد بررسي دقيق كارشناسان قرار گيرد.
مراسم افتتاحيه بيست و هفتمين جشنواره بين المللي تئاتر فجر بعداز ظهر روز چهارشنبه، دوم بهمن ماه برگزار شد و تا 11 بهمن در 17 تالار نمايشي شهر تهران و چهار فضاي باز، كار خود را به پايان مي رساند.
به گفته دبير جشنواره،حسين مسافر آستانه، اين دوره تأكيد بيشتري نسبت به اهداف فرهنگي نظام جمهوري اسلامي ايران و مضامين فراملي خواهد داشت، اما آنچه ما در عمل در مراسم افتتاحيه اين جشنواره به وضوح ديديم، خلاف گفته وي را به اثبات مي رساند حداقل در مراسم افتتاحيه اين جشنواره.
برگزاري جشنواره ها براي رشد تئاتر كشور امري ضروري محسوب مي شود، اما بايد براي دستيابي به رشدي مناسب، كيفيت جشنواره ها و لا اقل مراسم افتتاحيه آن را مدنظر قرار داد.
صرف برگزاري جشنواره نمي تواند در راه اعتلاي تئاتر كشور مؤثر باشد و اين مسئله اي است كه ما در طي چند سال اخير مدام شاهد آن بوده ايم كه مسئولان صرفاً براي انجام وظيفه به برپايي جشنواره ها مي پردازند، بي آنكه برنامه ريزي مدوني براي دستيابي به اهداف كوتاه مدت، ميان مدت، و بلند مدت داشته باشند.
پرواضح است كه با برگزاري چنين مراسم افتتاحيه اي بدون در نظر گرفتن برنامه هاي مناسب، به جز صرف بودجه و عدم پيشرفت كمي و كيفي در تئاتر چيز ديگري حاصل نخواهد شد.
در كنار جشنواره كنوني فجر كه مهم ترين رويداد تئاتر كشور است ، جشنواره هاي ديگري هم در ماه هاي ديگر سال برگزار مي شود اما آيان اين تعداد جشنواره ها؛ آن هم با برگزاري چنين مراسمي در افتتاحيه تأثير مثبتي بر بدنه تئاتر كشور داشته و منجر به رشد مي شود يا با لعكس؟ در ادامه به موقعيت گذشته تئاتر به بررسي و علل نزول و افول آن در زمان حال اشاره خواهيم كرد.
با نگاهي به پيشينه تئاتر در ايران مي توان از ميان گونه هاي نمايشي به تعزيه، سياه بازي، نقالي و نمايش زنانه اشاره كرد كه هر كدام به طريقي در زمان حال محبوس واقع شده اند و به عنوان مثال تعزيه كه كامل ترين نمايش ايران محسوب مي شود در دوران قاجار به اوج خود مي رسد و در دوره رضاشاه به خاطر مسائل سياسي و مذهبي توقيف مي شود اگرچه دولت كنوني حمايت هاي مالي را در اين زمينه انجام داده است اما هيچ گاه موفق نشده آن شكوه و جلال از دست رفته آن را بازگرداند.
در مورد گونه نمايشي سياه بازي هم كه در گذشته و هنگام عروسي ها رونقي تمام داشته در روزگار كنوني با ورود تلويزيون و سينما و... كاملاً از رونق افتاده است. (در مورد گونه هاي نمايشي ديگر وضع به همين منوال است) و همچنين در زمان قاجاريه كه پاي فرنگ و فرنگي به ايران باز مي شود تئاتر غرب آرام آرام در كشور ما جلوه مي كند و نخستين نمايشنامه ها از زبان فرانسه به زبان فارسي برگردانده مي شود و در زمان رضاشاه هم با تعطيلي تعزيه به اين گونه نمايشنامه هاي غربي بها داده مي شود.
اين در حالي است كه غربي ها به تئاتر به عنوان وسيله اي براي انتقال فرهنگ و آداب و رسوم خود به ديگر كشورها اهميت زيادي قائلند؛ لذا اهتمام ويژه اي به مراسم افتتاحيه و اختتاميه جشنواره هاي تئاتر دارند، امري كه كمتر در مورد كشور ما صادق است و گواه آن مراسم افتتاحيه چهارشنبه بود.
«گواه من قلب چاك چاك شده ام است»
و اما با با زشدن دانشگاه ها و پيدايي جشنواره تئاترفجر دوراني جديد در تئاتر ايران اتفاق افتاد وبه ويژه در 15 سال اخير با افزايش گروه هاي نمايشي و شكل گيري جشنواره ها، تئاتر ايران روند جديدي را مي پيمايد كه خود قابل تأمل و بررسي است.
از دلايلي كه باعث افول اين هنر در جامعه كنوني شده است مي توان به چند دليل عمده اشاره كرد:
الف)رواج ناموزون فرهنگ غرب و سطحي و بي ارزش انگاشتن فرهنگ خودي.
ب)توجه و علاقه به مطالب منظوم و بي توجهي به جنبه هاي نمايشي .
ج) علاقه مردم به نقل روايت (شنيدن) در مقابل ديدن.
د)دولتي شدن نمايش ملي
و) فراموش كردن تاريخ خودمان
هـ نبود نقد سالم و كارساز و...
البته نكات بالا، همه علل را دربر نمي گيرد. در چنين شرايطي ضرورت توجه مراكزي چون معاونت فرهنگي وزارت علوم تحقيقات و فناوري و خانه تئاتردانشگاهي و ديگر مسئولين ذيربط با هدف رسيدن به تئاتر علمي و فاصله گرفتن از نگاه هاي وحمايت از توليدات و همچنين برنامه ريزي دقيق و اصولي براي مراسم افتتاحيه و اختتاميه و ايجاد ثبات و پويايي در عرصه تئاتر اعم از دانشگاهي، خياباني و ... قدم هاي بهتري در زمينه توليد، آموزش و پژوهش جهت رشد و شكوفايي در اين زمينه ايجاد خواهد كرد.
به عقيده بسياري از كارشناسان و صاحبنظران حوزه تئاتر و سينما، ما در زمينه تئاترو سينما (مخصوصاً تئاتر) در سال هاي كنوني با ركود و بحران مواجه ايم كه مي توان از علل آن به كمبود فضاهاي نمايشي مانند سالن تئاتر و امكانات تأسيساتي، ضعف در نظام آموزشي و ناهماهنگي در ارائه و استفاده درست و بهينه از امكانات موجود مخصوصاً در دانشگاه ها اشاره كرد.
در سال هاي اخير چيزي به امكانات تئاتر افزوده نشده و در مقابل با انبوه نيروهاي تئاتري مواجهيم كه در اين زمينه نمي توان نقش محوري خانه تئاتر دانشگاهي را ناديده گرفت كه مي تواند بستر مناسب و لازم براي فعاليت دانش آموختگان را فراهم كند؛ البته قدم هاي خوبي در اين راستا در حال انجام است ولي در كل با عدم استقبال عمومي مواجهيم.
اين گونه اظهارنظرهاي كارشناسان اين را مي رساند كه ما براي دگرگون شدن وضعيت كنوني بايد همت و نهمت خويش را بكار گماريم تا اينكه پيشرفتي محسوس را در اين عرصه بدست آوريم.
همانگونه كه اشاره شد تئاتر ابزار مناسبي براي انتقال ديدگاه ها و اهداف در جامعه به شمار مي رود.
تئاتر كانالي است كه از طريق آن مي توان مفاهيمي را كه در گذشته به دليل تفكرات و شيوه هاي سنتي قابل انتقال نبوده را انتقال داد و از ديرباز براي انتقال مفاهيمي سخت و غيرقابل بيان بكار رفته است، ابزاري براي انتقال مفاهيم و انتقال فرهنگ فني و بارور خود كه بتوان به وسيله آن فرهنگ عميق و كهن خود را به جهانيان معرفي كرد. اما آيا مراسم افتتاحية اين جشنواره حتي يكي از معيارهاي اشاره شده را داشت، مراسمي كه بايد با شكوه و جذابيت و برنامه ريزي خاصي برگزار شود بيشتر به مجلس عروسي و خياباني شبيه بود تا... .
ما مي توانستيم با برنامه ريزي مدون و كامل، شور و نشاطي به اين مراسم افتتاحيه ببخشيم كه هم كمك به رشد و توسعه اين هنر والا كرده و هم اينكه شناخت و آگاهي به تماشاچيان و استقبال كنندگان بدهيم و همچنين علاقمندان و مستعدان در اين حوزه را ترغيب و تحريض كنيم كه در اين زمينه فعاليت كنند و همين مستعدان و خلاقان مي توانند سرمايه هاي خوبي در آينده باشند.
همان گونه كه اشاره شد، اين گونه جشنواره هاي بين المللي معرف فرهنگ و همچنين تمدن ماست كه مي تواند آداب و رسوم و موسيقي و عادت هاي خوب و ديگر زيرساختهاي فني فرهنگ ما را به جهانيان بشناساند و حتي در زمينه هاي ديگري هم مفيد واقع شود از جمله جذب توريست.
ولي افسوس كه مراسم افتتاحيه اين جشنواره در پايين ترين سطح ممكن برگزار شد و نه تنها در آن نشاني از فرهنگ ايراني و ديگر مؤلفه هاي آن يافت نمي شد، بلكه جشني در تقابل با فرهنگ والاي ايراني اسلامي بود.
مراسمي كه با سخنراني و پخش موسيقي تند و رقص نور و فشفشه ختم شد و به وضوح عدم برنامه ريزي و طراحي و تنوع و شادابي در آن قابل تشخيص بود.
مراسمي كه بيشتر شبيه جشن هاي عروسي بود تا يك مراسم فرهنگي هنري.
از كاستي ها و ضعف هاي اين مراسم هرچه بگويم كم است اما براي اينكه در سال هاي بعد مسئولان درصدد مرتفع كردن آن برآيند به چند نكته بسنده مي كنيم.
1) همانطور كه گفته شد اين مراسم در فضاي باز برگزار شد و به همين علت بايد شرايطي را فراهم مي آوردند تا باعث نظم فضاي برگزاري مراسم و بهتر برگزار شدن آن شود. ترتيب دهندگان مي توانستند صندلي ها را به گونه اي چيدمان كنند كه حضار و استقبال كنندگان مجبور نباشند ساعت ها بايستند، همچنين جايگاه سخنران و گروه موسيقي ارتش را يك جا قرار مي دادند تا حضار مجبور نشوند به محض پايان موسيقي، گردش 180 درجه اي به سمت مجري برنامه داشته باشند. (محل استقرار مجري دقيقاً جهت مختلف گروه موسيقي بود).
2) در اين مراسم افتضاحيه، ببخشيد افتتاحيه هيچ گونه تنوع و طراوتي در اجراي برنامه ها ديده نمي شد به طوري كه گروه موسيقي ارتش حدود 1 ساعت برنامه اي تكراري را به نمايش گذاشتند آن هم فاقد جذابيت و گيرايي.
3) از نكات ديگر مي توان به پخش موسيقي ها با ضرب آهنگ تند و به سبك موسيقي غربي اشاره كرد، در حالي كه به جاي اين نمايش زننده مي توانستند موسيقي سنتي و اصيل يا محلي ايراني پخش كنند تا هم به نوعي به فرهنگ خويش تكيه زده و هم اينكه از لحاظ كيفي سطح مراسم را بالا برده و در كنار اين احساس شور و نشاط را به مستمعين منتقل كرده باشند.
4) عدم دعوت از چهره هاي سرشناس تئاتر و سينما براي سخنراني (در كنار معدود چهره هاي سرشناس)و...، در صورتي كه مرسوم است در كنگره يا جشنواره هاي خاص از متخصصان و صاحب نظران آن گروه دعوت به عمل مي آورند تا تجربيات خود را به گونه اي هرچند محدود به علاقه مندان آن حوزه منتقل كنند، در نمايش «كرگدن» اسامي كساني همچون مهدي هاشمي، صابر ابر، شهاب حسيني به چشم مي خورد در صورتي كه از هيچ كدام دعوت بعمل نياورده بودند هر چند كه علت عمده عدم رغبت كارگردانان و صاحبنظران به اين گونه مراسم، عاري بودن از كيفيت و جشنواره زدگي مي توان عنوان كرد.
5) عدم پذيرايي و فراخ باشي به حضور يافتگان و بينندگان در مراسم جشن.
سخن آخر اينكه، تا زماني كه پيكان اهداف متوليان و مسئولان و هنرمندان سمت يك هدف مشترك جهت گيري نشده باشد. نمي توان حتي ذره اي به اقبال و موفقيت تئاتر و ديگرجشنواره هاي هنري اميد داشت، خصوصاً در مورد افتتاحيه هاكه درون رفت جشنواره محسوب مي شود. اميدواريم كه آب در هاونگ نكوبيده باشيم و موضوعات مطرح شده تأثيري هرچند كم رنگ اما مستدام را در جشنواره و كنگره ها بعدي بگذارد./انتهاي پيام/
سه|ا|شنبه|ا|8|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]