واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پرواز به سوي آشيانه خورشيد
با تدبير خردمندانه طراحان و فرماندهان ، قصد شد گوشمالي فراموش نشدني به بعثيون بدهيم تا آنجا كه بعدا اعتراف كردند با توجه به هواي مساعد عراق در جنوب شرقي، رعد و برق و صاعقه خسارات جبرانناپذيري از خود به جا گذاشته است. آنان ازحمله هشت فروندي جنگندههاي شكاري بمب افكن فانتوم اين چنين ياد كردند.
«قرار شد چند روزي در فرنطينه باشيم و بدون تماس با خانواده و ساير دوستان در بريفينگ ماموريتي شركت كنيم كه هيچكس از آن خبر نداشت. امير را در خواب بوسيدم و با همسرم وداع كردم و گفتم توكل كن بچه را به تو و همه شما را به خدا سپردم. با چشماني اشكبار مرا بدرقه كرد و همه ما براي انجام عملياتي جنگي برون مرزي جمع شديم. كارهاي مقدماتي انجام و يازده فروند هواپيما با 22 خلبان آماده براي پرواز. بيان آن لحظات برايم غيرممكن است ولي با توجه به ريسك بالاي شركت در چنين عملياتي از شعف باطني كه بتوانيم بخشي از نيروي هوايي دشمن را از كار انداخته وبراي مدتي آنان را زمينگير و با اين غافلگيري ضربهاي كاري بر پيكر دست نشانده كفر جهاني وارد كنيم بي بهره نبودم. براي خلبان شكاري حضور در جبهه و جدال بر سر پيروزي بر حريف براي بيرون راندن خصم از سرزمين مقدسمان براي ما آرزو بود و نميشود شادي اين موفقيت را با هيچ چيز مقايسه كرد.
پرواز هشت فروند هواپيماي فانتوم در ارتفاع پايين و خروج از شمال غربي ايران و گذر از شمال عراق، جنوب تركيه و شرق سوريه و حمله به پايگاههاي سه گانه H3 در منطقه الوليد و انهدام هواپيماهايي كه براي حفظ در آنجا نگهداري ميشد سپس بازگشت از همان مسير رفت (اين عمليات بعدها به عنوان بزرگترين نبرد هوايي جهان از آن ياد شد) احتمال خطر بيش از 90 درصد بود و بيشتر به معجزه شبيه بود و بدون شك در آن از امدادهاي غيبي بهرهوافر برديم.
طراحي حساب شده، محاسبات دقيق حضور هواپيماهاي غول پيكر سوخترسان بوئينگ 747 و همدلي سربازاني كه ميثاق خون بستند باعث پيروزي و موفقيت اين نبرد جانانه شد. هنوز بعد از سالها صداي ليدر عمليات پروازي (امير خلبان فرجالله برات پور) در گوش من است وعمليات را چنان در مسير پرواز هدايت ميكرد كه گويي در يك پرواز نمايشي آموزشي در داخل خاك ايران در حال مانور هستيم. امير خلبان ناصر كاظمي خلبان كابين جلو من در طول پرواز از چنان آرامشي برخوردار بود كه گوئي در حال آموزش هستيم و چنان اعتماد به نفس مرا بالا برده بود كه تصور نميكردم كه هواپيماهاي دشمن و پدافندشان بتوانند ما را هدف قرار دهند.
شكوه آن پرواز و ياد دلاوراني كه آن حماسه را خلق كردند از خاطرات فراموش نشدني دوران پرواز من است. نام و يادشان گرامي كه تعدادي از آنان در پروازهاي جنگي بعد از آن حماسه جاويد به خيل عظيم شهدا پيوستند و وفاداري به ميثاق خوني را در ميدان نبرد ثابت كردند. حالا ديگر آرامش برقرار شده و همه سر خانه و زندگيشان هستند. سردار شكست خورده قادسيه با فرمان الهي محو شد و ملت سرافراز ايران شادمان از پيروزي حق براي دستيابي به اهداف مقدسش با فرزندان غيور و سربازان دلاورش براي ساختن آينده بهتر در تلاش هستند. امير، شهرزاد، شيرين وهومن با تحصيلات عاليه حق مطلب را به جا آوردند و قدم در راه سرافرازي گذاشتند. خانم شهين خورشيدي (همسرم) همچنان با صبر و بردباري و مقاومت حامي آنان است...»
آري سرباز دلاور ايران زمين كه در ارديبهشت 1330 قدم به عرصه گيتي نهاده بود، سرانجام بعد از سالها تحمل رنج بيماري حاصل از پروازهاي جنگي و يك بار خروج اضطراري از هواپيماي فانتوم كه به جانبازي 50 درصدي وي منجر شد، در شامگاه 2 دي 1390 در حالي كه روز قبل نوهاش هستي به دنيا آمد و او هرگز موفق به ديدارش نشد، در بيمارستان بعثت نهاجا در آخرين پرواز به سوي آشيانه خورشيد پر كشيد. روحش شاد و راهش مستدام باد.
كانون هوانوردان و دوستداران آسمان آبي (N.G.O)
كاپيتان محمود ضرابي
چهارشنبه|ا|7|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]