تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816510432




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به مميزي و حذف آدمها معتقد نيستم!


واضح آرشیو وب فارسی:انتخاب: به مميزي و حذف آدمها معتقد نيستم!
پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :

محمد خزاعي يك انتخاب ويژه بود براي دبيري سي‌امين جشنواره فيلم فجر. يكي از اين جهت كه او در چند سال گذشته به‌عنوان مخاطب، سپس خبرنگار حوزه سينما، دبير كاتالوگ، تهيه‌كننده و يكي دو عنوان ديگر همچون مشاور، در دوره‌هاي مختلف جشنواره در بيش از 10 سال گذشته، حضور داشته، ديگر اين‌كه اين‌بار تصميم بر اين شده كه فردي خارج از مجموعه مديريت معاونت سينمايي در اين مسند قرار گيرد.

هفته نامه مثلث نوشت :ضمن آن‌كه خزاعي به خصلت تعامل شهره است و حضور او مي‌تواند خود به خود از بسياري تنش‌هاي دوره‌هاي اخير اين رويداد بكاهد. اين موضوعي است كه انتخاب‌كنندگان او هم قطعا در نظر داشته‌اند. با اين شرايط، در چند هفته مانده به جشنواره سي‌ام، با او درباره ابعاد و مسائل مختلف آن به گفت‌وگو نشستيم.
//// در پيشبرد برنامه‌هاي مربوط به برگزاري جشنواره‌ي فيلم فجر در چه مرحله‌اي هستيد و در كدام حوزه‌ها اميدواركننده جلو رفته‌ايد و در چه بخش‌هايي شرايط نگران‌كننده است؟ درضمن چه برنامه‌اي براي بهتر شدن شرايط جشنواره در سي‌امين دوره‌ي برگزاري داريد؟
پس از انقلاب اسلامي بسياري از افراد به دنبال اين بودند كه سينماها را تعطيل كنند، تا زماني كه حضرت امام (ره) گفتند كه من با سينما مخالف نيستم، با فحشا مخالفم. اين جمله راهگشا شد تا صنعت سينما بتواند به حيات خود ادامه دهد. همزمان با اين اتفاق، سياست‌گذاري كردند تا جشنواره‌اي برگزار شود و در سال‌هاي 1361 و 1362 اولين جشنواره‌ها با نام «ميلاد» برگزار شد. اين جشنواره همزمان با دهه‌ي فجر برگزار شد و بعد به معناي فجر گسترش يافت و با جشن انقلاب عجين شد. از يك طرف، اين سياست‌گذاري براي باشكوه‌تر برگزار شدن جشن‌هاي انقلاب بود و از طرف ديگر، همزماني با دهه‌ي فجر سبب شود تا نگاه منفي نسبت به سينما مثبت شود.
اكنون 30 سال از روزهاي پايه‌گذاري جشنواره‌ي فيلم فجر مي‌گذرد. اگر حركتي به جايي مي‌رسد و ماندگار مي‌شود، حاصل زحمت تمام كساني است كه در طول سال‌ها زحمت كشيده‌اند و درباره‌ي جشنواره‌ي فجر نيز هر كسي در دوره‌ي خود تلاش كرده است تا بهترين جشنواره را برگزار كند.
جشنواره‌ي فيلم فجر، جشنواره‌اي خاص است و از نظر استراتژي و برنامه‌ريزي شبيه جشنواره‌هاي دنيا نيست. از نظر اين‌كه جايزه‌هاي تخصصي مي‌دهد، به جشنواره‌ي اسكار نزديك است. از نظر اين‌كه گروه‌هاي داوري جوايز را اهدا مي‌كنند، به جشنواره‌هاي كن و برلين نزديك است. جشنواره‌ي فيلم فجر يكي از مهم‌ترين جشن‌هاي دهه‌ي فجر است و بسياري از مردم، مسوولان و كساني كه در طول سال با سينما ارتباط ندارند، در دهه‌ي فجر لحظه به لحظه جشنواره‌ي فيلم فجر را پيگيري مي‌كنند و فيلم‌ها را مي‌بينند.
چند خواسته‌ي متفاوت درباره‌ي جشنواره‌ي فيلم فجر وجود دارد؛ يكي خواسته‌ي مسوولان و متوليان فرهنگي كشور، ديگري خواسته‌ي سينماگران. اكنون بين خواسته‌ي سينماگران و مسوولان يك فاصله ايجاد شده است، اين فاصله يا به معناي نداشتن شناخت از يكديگر يا به اين معناست كه سياستگذاري مورد انتظار مسوولان در حوزه‌ي سينما اتفاق نمي‌افتد و توليدات مسيري ديگر را طي مي‌كنند. در جشنواره‌ي فيلم فجر كه جشني ملي است، كارنامه‌ي سينماي ايران بررسي مي‌شود. قبلا اين جشنواره بر روند توليدات براي سال‌هاي بعد تاثير داشت. بسياري از مديران دولتي و كساني كه نگاه فرهنگي خاصي دارند، معتقدند كه چون جشنواره‌ي فجر در دهه‌ي فجر برگزار مي‌شود، بايد تمام مضامين فيلم‌ها به انقلاب مربوط باشد يا فيلم‌هايي توليد شود كه صد درصد در يك چارچوب گنجانده شود. از سوي ديگر، خانواده‌ي سينماي ايران معتقد است كه جشنواره‌ي فيلم فجر، مهم‌ترين جشنواره‌ي آن‌هاست و كارنامه‌ي يك‌سال سينماي ايران است. از اين منظر، بايد فاصله بين مديران فرهنگي و خانواده‌ي سينما كمتر شود تا هر دو احساس كنند، با برنامه‌ريزي در حال نزديك شدن به يكديگر هستند.
///// به اين موضوع در ادامه‌ي اين گفت‌وگو خواهيم پرداخت، اما در ابتدا درباره‌ي پيشرفت كارها تا امروز و مشكلاتي كه در حال حاضر با آن‌ها روبه‌رو هستيد، توضيح دهيد.
امسال جشنواره‌ي فيلم فجر قرار نيست نسبت به سال‌هاي گذشته خيلي متفاوت باشد، جشنواره‌هاي دنيا نيز به همين صورت برگزار مي‌شوند. آنچه اكنون در حال برگزاري است شامل نتايج آرا و نظرات 30 سال گذشته است و جشنواره به پختگي رسيده است. شخصيت جشنواره فجر شكل گرفته و ديگر جوان نيست تا هر روز بتوان در آن تغييراتي ايجاد كرد.
در اين دوره از جشنواره، كارهايي را براساس نظر كارشناسان انجام داديم؛ امسال بخش «ويدئويي» از جشنواره حذف شد، چون بخش «ويدئو» زماني به جشنواره‌ي فجر اضافه شد كه توليد بسيار كمي در زمينه‌ي توليد فيلم هاي 35 ميليمتري وجود داشت. بخش «ويدئويي» اضافه شد تا به رونق جشنواره كمك كند و به نوعي به اين فكر مي‌شد تا آمار فيلم‌ها بالا رود و كمبود توليد فيلم‌هاي سينمايي جبران شود. در هيچ كشوري بخش «ويدئويي» در جشنواره‌هاي استاندارد سينمايي وجود ندارد و بايد براي اين بخش برنامه‌ريزي جداگانه‌اي انجام شود، همان‌طور كه جشنواره‌ي ويدئو در سال‌هاي بعد برگزار مي‌شود.
مهم‌ترين تغييري كه امسال براي اولين‌بار اتفاق افتاده، در استراتژي اين جشنواره است. رويكرد «اخلاق، آگاهي، اميد» در جشنواره‌ي امسال مطرح شده است و من دوست داشتم، در اسفندماه اين مساله مطرح مي‌شد تا اين رويكرد روند توليد سينماي ايران مي‌شد و سينماگران مي‌دانستند كه جشنواره‌ي فجر با اين رويكرد فيلم‌ها را مي‌پذيرد. البته امسال اين كار را نمي‌توانيم انجام دهيم چون توليدات سينمايي آماده شده است، ولي يك جايزه‌ي ويژه به نام «اخلاق، آگاهي، اميد» از طرف دبير جشنواره به بهترين فيلم كه با اين رويكرد ساخته شده است، داده مي‌شود.
تغيير ديگر اين است كه امسال رويكرد استانداردسازي را در جشنواره داريم، البته نه به اين معنا كه جشنواره در سال‌هاي گذشته استاندارد نبوده است؛ هر سال تعداد نمايش فيلم‌ها خيلي زياد بود و امسال تعداد نمايش فيلم‌ها كاهش مي‌يابد، همچنين ضرورتي ندارد تعداد فيلم‌هاي بخش مسابقه‌ي جشنواره‌ي بيش از 22 يا 25 فيلم باشد، به نظر من، حتا كمتر از 22 فيلم هم مي‌توانيم در بخش مسابقه‌ي جشنواره داشته باشيم، چون بخش مسابقه، بخشي استاندارد است.
ديگر تغيير اين جشنواره در بخش بين‌الملل است؛ سال‌هاست كه در حوزه‌ي بين‌الملل جشنواره‌ي فجر تلاش‌هاي خوبي شده و موفقيت‌هاي داخلي و خارجي ما مديون زحمت‌هاي كشيده‌ شده در جشنواره فجر مربوط بوده است. بسياري از دبيرهاي فستيوال‌هاي مختلف در زمان برگزاري جشنواره‌ي فجر در ايران حضور پيدا مي‌كردند و فيلم‌هايي را كه انتخاب مي‌كردند در سراسر دنيا ارائه مي‌شد. بنابراين بخش بين‌الملل جشنواره‌ي فيلم فجر سال‌ها يك پل ارتباطي براي معرفي سينماي ايران به دنيا بوده است. اگر سابقه‌ي بخش بين الملل را از زمان تشكيل تا كنون مرور كنيد، مي‌بينيد كه شخصيت‌هاي بسيار خوبي به سينماي ايران وارد شدند، تعامل برقرار كردند و رفتند. اين تعامل‌ها تا پنج شش سال اخير رونق داشت، ولي در پنج شش سال گذشته، فضاي سينماي دنيا، فضايي سياسي شد و ايران هم دچار يكسري تحريم‌هاي خاصي، بخصوص در سال‌هاي اخير شد. همان‌طور كه تحريم اقتصادي براي ايران وجود دارد، اكنون شاهد تحريم فرهنگي هستيم. در اين راستا، حتا برخي جشنواره‌هاي معتبر دنيا اعلام كرده‌اند، فيلم‌سازاني كه در فستيوال خاصي مانند «سينما حقيقت» در ايران حضور يابند، در آن جشنواره‌ها پذيرفته نخواهند شد، اين امر سبب مي‌شود بسياري از فيلم‌سازان معتبر دنيا در فستيوال‌هاي ايران شركت نكنند تا بتوانند در جشنواره‌هاي معتبر دنيا كه احساس مي‌كنند براي آن‌ها برند سازي شده است، حضور يابند.
//// بخش بين‌الملل جشنواره‌ي فيلم فجر منتقدان زيادي دارد كه معتقدند اين بخش به شكل گسترده و به معناي واقعي «بين‌المللي» برگزار نمي‌شود. وقتي اين جشنواره دولتي است و برخي كشورها نيز با ايران مشكل سياسي دارند، جشنواره‌ي فجر نيز تحت تاثير فضاي سياسي قرار مي‌گيرد. آيا بخش بين‌الملل جشنواره‌ي فجر جزو دغدغه‌هاي شماست؟ آيا تلاش مي‌كنيد تا سينماگران مستقل كشورها به ايران بيايند؟
وقتي ما تحريم فرهنگي هستيم، ضرورت ندارد به دنبال افرادي باشيم كه تمايلي به حضور در ايران ندارند يا اگر به ايران مي‌آيند براي سينماي ايران بركتي ندارند. امسال برنامه‌ريزي كرديم تا در بخش بين‌الملل به دنبال افرادي باشيم كه از نظر فكر، انديشه و مباني اعتقادي با ما همخواني داشته باشند. با تحريم فرهنگي اتفاق‌افتاده، استراتژي ما نيز تغيير كرده است.
جشنواره‌ي امسال در حوزه‌ي بين‌الملل در سه بخش برگزار مي‌شود؛ «جام جهان‌نما»، «جلوه‌گاه شرق» (سينماي آسيا) و بخش جديد «سينماي سعادت» (سينماي كشورهاي اسلامي). امسال فقط فيلم‌هايي پذيرفته مي‌شوند كه در حوزه‌هاي ظلم‌ستيزي، عدالت‌خواهي، حقوق بشر، تروريسم و بيداري اسلامي فعاليت مي‌كنند. بنابراين هر فيلمي نمي‌تواند در جشنواره حضور پيدا كند، البته اين به بخش آسيا مربوط نيست. شايد امسال احساس كنيم، فيلم‌سازاني كه دعوت مي‌شوند، شناخته‌شده نيستند، اما آن‌ها از نظر اعتقادي و فكري با ما همخواني دارند و در سال‌هاي بعد مي‌تواند با سرمايه‌گذاري ما و همچنين تعاملات خوبي كه با او خواهيم داشت، فيلم‌ساز مطرحي شود. اگر فرصت كافي براي شناسايي اين فيلم‌سازان داشته باشيم، آن‌ها را دعوت مي‌كنيم.
اكنون بسياري از افراد نمي‌دانند كه جشنواره‌ي فيلم فجر چه ديدگاهي درباره‌ي پذيرش فيلم‌ها دارد. همچنين افرادي معتقد بودند كه جشنواره‌ي فجر مانند جشنواره‌هاي كن يا برلين نبايد موضوع خاصي داشته باشد، ولي اين شرايط براي زماني است كه اين فضاي فرهنگي حاكم نباشد، فضا باز باشد و ما بتوانيم از همه‌ي فيلم‌سازان دنيا براي حضور در جشنواره دعوت كنيم؛ اما در اين سال‌ها كه در تحريم فرهنگي هستيم، چنين استراتژي‌اي به ما كمك مي‌كند تا به دنبال كساني باشيم كه با ما همفكر هستند.
افرادي زيادي كه درباره‌ي بخش بين‌الملل نظر مي‌دهند، با اين حوزه آشنا نيستند. آن‌ها جشنواره‌ي فجر را با جشنواره‌هاي دنيا و حضور هنرمندان سرشناس مقايسه مي‌كنند و براساس اطلاعات غلطي كه دارند، قضاوت مي‌كنند. وقتي فيلم‌سازي مي‌خواهد فيلمش را به جشنواره‌هاي معتبر بفرستد، چند شرط براي آن وجود دارد؛ اگر قرار است آن فيلم براي اولين‌بار به نمايش درآيد، جشنواره بايد اعتبار داشته و مميزي نداشته باشد. ما در جامعه‌اي زندگي مي‌كنيم كه يكسري مسائل اخلاقي و اسلامي براي ما مهم است و بر اين اساس، فيلم‌هايي را كنار مي‌گذاريم چون 90 درصد فيلم‌هايي كه در دنيا توليد مي‌شود قطعا با ديدگاه ما، مميزي و سانسور خواهد داشت. تنها سينمايي كه اين‌گونه كار مي‌كند، سينماي ايران است. حتا در سينماي جهان اسلامي كه اين نام را يدك مي‌كشند، مباني اعتقادي و فكري وجود ندارد. هيچ‌كدام از جشنواره‌هاي كشورهاي جهان اسلام مانند جشنواره‌ي فجر از نظر شيوه‌ي برگزاري، مديريت، حضور هنرمند و جنس فيلم‌ها، اسلامي نيست. به دليل اين‌كه بسياري از افراد در بقيه‌ي جشنواره‌ها شركت نكرده‌اند، فكر مي‌كنند وقتي مضموني در جشنواره‌ي فيلم فجر مطرح مي‌شود، بايد در مقابل آن موضع بگيرند.
بحث ديگر تبليغات منفي زيادي است كه عليه ايران در دنيا انجام مي‌شود. امواج رسانه‌يي در يكسري از كشورها، ايران را كشوري ناامن، تروريست و فعال در زمينه‌ي هسته‌يي معرفي مي‌كنند، حتا وقتي يكي از بازيگران معروف هاليوود به ايران وارد مي‌شود، بعد از بازگشت به كشورش، بازخواست مي‌شود.
ما مبناي اعتقادي و استراتژي خود را داريم و نبايد به‌دنبال اين باشيم كه جشنواره‌ي فيلم فجر را مانند ديگر جشنواره‌هاي دنيا برگزار كنيم. من فكر نمي‌كند، حضور چند فرد مطرح خارجي در جشنواره‌ي فيلم فجر تاثيري در روند برگزاري جشنواره داشته باشد. اين جشنواره بيشتر از آن‌كه با بخش بين‌الملل‌اش در دنيا حائز اهميت باشد، براي مردم ايران اهميت دارد. اگر ما براساس اين مبناي فكري جشنواره‌ي فجر را برگزار كنيم، دست كم ذائقه‌ي داخلي را قانع كرده‌ايم و در حوزه‌ي خارجي نيز در درازمدت بايد به نتايجي برسيم.
///// بنابراين مي‌پذيريد كه جشنواره‌ي فيلم فجر در از جنبه‌ي بين‌المللي گسترده نيست؟
اصلا قرار نيست كه اين جشنواره گسترده باشد. اكنون 300 فيلم از كشورهاي مختلف به جشنواره آمده است كه در ميان آن‌ها كشورهاي انگليس و آمريكا نيز هستند. بنابراين فيلم‌سازان مختلف در دنيا جشنواره‌ي ما را پذيرفته‌اند و براي آن فيلم مي‌فرستند.
برخي منتقدان و نويسندگان اين ذهنيت را دارند كه چرا جشنواره‌ي فيلم فجر مانند جشنواره‌هاي كن و برلين نيست، در حالي كه اصلا قرار نيست جشنواره‌ي فجر مانند آن جشنواره‌ها باشد؛ ما نمي‌توانيم و استراتژي ما هم نيست كه به آنجا برسيم. اين مقايسه و نگاه اشتباه است. جشنواره‌ي فجر از همه‌ي جنبه‌ها، جشنواره‌اي منحصربه‌فرد است و به دنبال شو و تبليغات نيست و اصلا فضاي كشور اجازه نمي‌دهد كه به اين مسايل وارد شويم.
سينماي ايران در دنيا شناخته‌شده است. در يك دوراني، اگر فيلمي از ايران در جشنواره‌هاي خارجي حضور پيدا نمي‌كرد، دبير آن جشنواره مؤاخذه مي‌شد؛ اين نشانه‌ي رشد و بلوغ سينماي ايران است. با وجود همه‌ي تحريم‌ها و مشكلات و امواج تبليغاتي، سينماي ايران در دنيا خوب درخشيده است. البته افراد زيادي هم هستند كه دوست دارند به ايران وارد شوند، ولي ما به آن‌ها اجازه نمي‌دهيم؛ بسياري از بازيگران و كارگردان‌هاي مطرح سينماي دنيا علاقه دارند به جشنواره‌ي فجر بيايند، حتا اگر از آن‌ها دعوت كنيم، در جشنواره حضور مي‌يابند اما مباحثي در سينماي ايران وجود دارد كه مانند سياست، بسيار پيچيده است. مثلا ورود يك هنرمند به ايران كه در دنيا مطرح است، سبب مي‌شود تا همه‌ي فيلم‌هايي كه او در آن‌ها بازي كرده يا آن‌ها را ساخته است، ارزيابي شود. بنابراين هنرمندان كمي باقي مي‌مانند كه ما مي‌توانيم آن‌ها را به ايران دعوت كنيم. فضايي كه در جامعه، رسانه‌ها و نگاه برخي مديران فرهنگي وجود دارد، فضايي است كه در آن به دنبال پيدا كردن يكسري مسايل براي گنده كردن هستند، مثلا وقتي هنرمندي به ايران دعوت مي‌شود، برخي در اينترنت مي‌گردند تا يك موضوع كوچك را درباره‌ي آن هنرمند پيدا كنند و بگويند اين هنرمند چرا به ايران وارد شده است.
تكليف ما در حوزه‌ي بين‌الملل مشخص نيست؛ از يك طرف، توقع مردم و برخي هنرمندان برقراري تعامل است و از سوي ديگر، جنس سينماي دنيا با جنس سينماي ما متفاوت است. اگر منظور از تعامل، گفت‌وگوي فرهنگي بين كشورهاست و قرار است در اين راستا تاثيرگذار باشيم، نبايد مبناهاي ديگري را كه در سينماي دنيا وجود دارد، ببينيم. اگر قرار نيست به اين سمت حركت كنيم و مي‌خواهيم براساس مبناي اعتقادي و استراتژي خود كار كنيم، بسياري از هنرمندان را بايد كنار بگذاريم و با آن‌ها براي دعوت كردن براي حضور در جشنواره‌ي فيلم فجر كه دهه انقلاب مربوط مي‌شود، نمي‌توانيم تعامل داشته باشيم، وگرنه شايد هنرمندان به ايران وارد شوند و در فيلم‌ها بازي كنند و مشكلي وجود نداشته باشد. پيچيدگي جشنواره‌ي فيلم فجر نسبت به تمام جشنواره‌ها خيلي خاص است، به همين دليل ما نمي‌توانيم بسياري از كارها را انجام دهيم.
استراتژي امسال در جشنواره‌ي فيلم فجر دعوت از فيلم‌سازان براساس مباني اعتقادي و همچنين دعوت از مهماناني است كه اگر در جشنواره حضور يابند، چهره‌هاي مطرح بين‌المللي هستند.
///// از كساني كه براي حضور در جشنواره از آن‌ها دعوت كرديد، نام ببريد.
نام آن‌ها را نمي‌توان اعلام كرد؛ بحث بين‌الملل پيچيده است، در موارد متعددي نام افراد دعوت‌شده اعلام شده است و خيلي‌ها با آن‌ها تماس گرفته يا به آن‌ها ايميل زده‌اند و در اين جريان، آن‌ها را از آمدن به ايران منصرف كرده‌اند، اين همان فضاي تبليغاتي است كه مي‌گويم دشمن ايجاد كرده است. منظور من از دشمن، فقط كشورهاي خارجي نيست، حتا از داخل كشور براي هنرمندان خارجي ايميل زده مي‌شود كه به ايران نيايند. دليلش هم اين است كه نمي‌خواهند چنين فضاي فرهنگي‌اي براي ايران ايجاد شود كه بتواند تعاملات گسترده داشته باشد. اين يك مبارزه است كه در طول 30 سال گذشته وجود داشته و ادامه خواهد داشت.
///// سال گذشته، تعداد زيادي از كارگردان‌هاي صاحب‌نام و تعداد قابل توجهي فيلم در جشنواره‌ي فجر حضور داشتند. پيش‌بيني شما درباره‌ي حضور فيلم‌سازان و فيلم‌ها در جشنواره‌ي امسال چيست؟ آيا احتمال مي‌دهيد كه در جشنواره‌ي سي‌ام با كم شدن تعداد فيلم‌ها روبه‌رو شويم؟
اگر 30 دوره‌ي جشنواره را بررسي كنيد، مي‌بينيد يك دوره خيلي پربار بوده و دوره‌اي ديگر اين‌گونه نبوده است. تفكري در ميان مردم و رسانه‌ها شكل گرفته و آن‌ها مثلا فقط 10 فيلم‌ساز را مي‌شناسند، ما بعد از 30 سال تربيت نيروي انساني داشته‌ايم و افراد جواني به سينماي ايرن وارد شده‌اند؛ ولي ما چون عادت كرده‌ايم، وقتي آن 10 فيلم‌ساز نيستند، جشنواره را كم‌رونق مي‌ناميم. مطلب ديگر در زمينه‌ي توليد است. وقتي فيلم‌سازي امسال فيلم توليد مي‌كند، براي آن‌كه او دوباره به سوژه، قصه و فضاي ديگري براي ساخت فيلم برسد، به زمان نياز است. بنابراين وقتي سال گذشته سينماي پررونقي از نظر اسامي داشتيم، مي‌گوييم چرا امسال آن‌گونه نيست؟! هرچند من معتقدم كه امسال هم همان‌گونه است. در واقع، آن كارگردان‌ها نمي‌رسند كه امسال فيلم بسازند و اكنون فيلم‌نامه‌هاي آن‌ها درحال شكل گيري است و سال آينده جشنواره دوباره به اصطلاح پررونق خواهد بود. اين فراز و نشيب‌ها هميشه در سينماي ايران بوده است، اما در سال‌هايي كه از نگاه منتقدان و نويسندگان جشنواره خلوت بوده، فيلم‌هاي بهتر شاخص‌تري داشته‌ايم و استعدادهاي جديد رو آمده است. امسال هم در جشنواره چهار نسل فيلم‌سازان حضور دارند و چهره‌هاي متنوعي را در جشنواره‌ي سي‌ام خواهيم داشت كه آثار بسيار خوبي را از آن‌ها ديده‌ايم، مثلا آقايان رسول صدرعاملي، خسرو معصومي، همايون اسعديان، سامان مقدم، ابوالقاسم طالبي، پرويز شيخ‌طادي، داريوس مهرجويي، ماني حقيقي، حسن فتحي و ... در اين جشنواره فيلم دارند، البته اكنون من نمي‌دانم كدام فيلم‌ها به بخش مسابقه راه پيدا مي‌كنند. به اين دليل كه من در زمينه‌ي توليد فيلم‌ها نقش نداشته‌ام، درباره‌ي مضامين و محتواي فيلم‌ها چيزي نمي‌دانم و بعد از اين‌كه هيات انتخاب فيلم‌ها را ببيند مي‌توانم قضاوت صادقانه درباره‌ي آن‌ها داشته باشم كه امسال جشنواره‌ي فيلم فجر چگونه خواهد بود. البته براساس بررسي اجمالي‌اي كه انجام داده‌ام، جشنواره‌ي امسال خوب خواهد بود.
//// در جشنواره‌ي فجر سال گذشته، چالش‌ها و اعتراض‌هايي بين بخش‌هاي مختلف و مديريت جشنواره به‌وجود آمد و به ايجاد شدن فاصله منجر شد كه شما هم به آن اشاره كرديد. اين مطلب عنوان مي‌شود كه انتخاب آقاي خزاعي براي كم كردن فاصله‌ها و ميزان اعتراض‌ها بوده است. آيا وجود داشتن اين برنامه‌ريزي را قبول داريد؟
نمي‌دانم، ولي واقعيتش اين است كه دو سه ماه پيش صحبتي ضمني با من شده بود اما چون توليد فيلم داشتم، نمي‌خواستم اين به اين حوزه وارد شوم. ترجيح مي‌دادم با فيلم خودم در جشنواره حضور پيدا كنم تا اين‌كه دوماه مانده به زمان برگزاري جشنواره، آن هم در سي‌امين دوره، برگزار كنم. در دوره‌ي سي‌ام جشنواره، توقع‌ها بالا مي‌رود و وقتي كسي فيلم دارد، بايد آن را كنار بگذارد و اين مسووليت را بپذيرد. من با بررسي همه جوانب و گرفتن مشاوره به اين نتيجه رسيدم كه در اين حوزه حضور داشته باشم. نمي‌دانم چيزهايي كه مي‌گويند چقدر درست است، اما در تمام جشنواره‌هايي كه برگزار كرده‌ام، همه‌ي گرايش‌ها و سلايق حضور داشتند، مانند جشنواره‌ي «كوثر» كه در سال 1383 برگزار كرديم، در جشنواره‌ي دفاع مقدس، جشن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران و جشنواره‌ي كيش هم همه‌ي گرايش‌ها حضور داشتند. اين نگاه من است و من به مميزي و حذف آدم‌ها معتقد نيستم، بلكه اعتقاد دارم اگر بتوان فضايي را آماده كرد براي همدلي و همگرايي بر انديشه‌ها مي‌توان تاثيرگذار بود و اگر يك جريان فكري مسيري اشتباه را طي مي‌كند، مي‌توان در گفت‌وگو و تعامل آن را تا حدودي حل كرد. همه‌ي فيلم‌سازان با چارچوب‌ها موافق نيستند و لزوما همه نبايد حضور داشته باشند، يكسري از فيلم‌سازان راه خود را مشخص كرده و جدا شده‌اند و بسياري از آن‌ها در ايران نيستند، در ايران تعداد انگشت‌شماري از فيلم‌سازان هستند كه نمي‌توان درباره‌ي آن‌ها برنامه‌ريزي كرد، وگرنه همه‌ي فيلم‌سازان تلاش مي‌كنند و حضور دارند، كسي كه در اين كشور زندگي مي‌كند و فيلم مي‌سازد، به اين معناست كه اعتقاد دارد. حال اگر او به بخشي نقد دارد، ما نبايد او را به سرعت از سيستم خارج كنيم، اتفاقا بايد با او گفت‌وگو كنيم و ببينيم چرا نقد دارد. ما با حذف، مميزي، خط كشي آدم‌ها و ساختن ديوارها بلند سبب مي‌شويم برخي پشت ديوارها بمانند و وقتي آن‌ها نمي‌توانند به حريم ما وارد شوند، اعتراض مي‌كنند. اين اعتراض‌ها در سينما به‌گونه‌اي نمود دارد و در جامعه به شكلي ديگر. در سينما يكسري افراد و كادرهايي هستند كه بسيار تاثيرگذار هستند، به اين معنا كه رسانه‌ي در دست آن‌ها جادويي است و قدرتمندترين رسانه‌اي است كه در دنيا از نظر تاثيرگذاري وجود دارد. نتيجه‌ي اين مخالفت‌ها، مميزي‌ها و ديوار و حصار كشيدن‌ها در فيلم سينماگران ديده مي‌شود و جلو آن را هم نمي‌توان گرفت. بنابراين سينما مقوله‌اي بسيار پيچيده و مهم است كه برخي كشورها متوجه اين مقوله‌ي مهم شده‌اند و به‌شدت در آن سرمايه‌گذاري كرده‌اند و برخي كشورها هنوز متوجه نشده‌اند كه سينما چيست. در ايران، مسوولان درجه يك كشور كه دغدغه‌ي مسايل فرهنگي را دارند و شخص مقام معظم رهبري دائم درباره‌ي سينما صحبت مي‌كنند. اين نشان مي‌دهد كه در سطوح بالا چقدر دغدغه در اين‌باره وجود دارد اما تاثيرگذاري آن در سطوح پايين وجود ندارد. در دنيا، كشورهايي كه هويت و تمدن ندارند، با كمك سينما درحال ساخت تمدن و هويت براي خودشان هستند و حتا هويت كشورهاي ديگر را تخريب و مفاخر را از طريق سينما به نام خودشان مي‌كنند. ما به ضرورت‌ها درباره‌ي سينما پي برده‌ايم، اما به آن عمل نكرده‌ايم و هنوز نفهميده‌ايم كه سينما چقدر مهم است، سينما مي‌توانست پيام انقلاب، شكل‌گيري و برنامه‌هاي جمهوري اسلامي ايران را به تمام دنيا منتقل كند. البته من نمي‌گويم سينماگران در اين زمينه كار نكرده‌اند، بلكه اين گروه به شدت در اين زمينه كار كرد و پايبند نظام بود و اكنون نيز با اين شرايط درحال مبارزه است.
برخي به من نقد دارند كه يعني چه همه‌ي آدم‌ها حضور داشته باشند، يكسري از آدم ها بايد حذف شوند. من اين‌گونه فكر نمي‌كنم و اكنون تا جايي كه در توانم باشد در اين راستا تلاش مي‌كنم. از نظر من تضارب آرا و نقد هميشه باعث سازندگي مي‌شود و نبايد از وجود آدم‌هاي مخالف ترسيد. نديدن منتقدان باعث ايجاد شدن جرياني بسيار مهم‌تر مي‌شود. محدود كردن جريان توليد و جريان سينما به يك قشر خاص، پيامدهاي بسيار بدي را در آينده خواهد داشت. سينماي ما مي‌تواند حال جامعه را خوب كند، مي‌تواند با جامعه‌شناسي و روان‌شناسي، اميد و نشاط را به مردم برگرداند. حتا اگر از لحاظ استراتژي هم به سينما نگاه مي‌كرديم، مي‌توانستيم برنامه‌ريزي كنيم تا مردم از طريق سينما در فضاي ديگري قرار گيرند. حتا ما با سينماگران گفت‌وگو برقرار نكرديم كه مي‌خواهيم شما در جامعه فضاي اميد، نشاط و شادابي ايجاد كنيم، فقط گفته‌ايم كه چگونه مي‌توانيم افراد را حذف كنيم. منظور من نقد كردن مديريت سينمايي نيست، اين موضوع به سال‌هاي اخير مربوط نيست به كليت موضوع اشاره دارم. در يك دوره‌اي بچه‌هاي حزب‌اللهي را كنار گذاشتند، در دوراني ديگر گروهي ديگر را كنار گذاشتند، اين افراط و تفريط‌ها سبب مي‌شود در جامعه، فضاي فرهنگي و سينما احساس كنيم كه اين شيوه جواب نمي‌دهد.
سينما مي‌تواند كشوري را به شادابي و نشاط برساند، به تكاپو وا دارد، نسلي را بسازد و در اشاعه‌ي يك فكر و انديشه تاثيرگذار باشد. ما از اين موضوع غاف شده ايم و هنوز هم اين غفلت ادامه دارد.
///// در نشستي گفتيد كه امسال براي اولين بار مديري غيردولتي براي جشنواره‌ي فجر انتخاب شده است و اظهار اميدواري كرديد كه اين روند ادامه يابد، چرا به اين نتيجه رسيديد؟
جشنواره‌ي فيلم فجر، جشنواره اي دولتي است كه زير نظر معاونت سينمايي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار مي‌شود. بنابراين استراتژي كلي اين جشنواره، استراتژي معاونت سينمايي است. امسال از شخصي براي سمت دبيري جشنواره دعوت شده كه براي اولين‌بار مدير دولتي وزارت ارشاد نبوده است. در سال‌هاي گذشته، مديري از مجموعه‌ي دولتي انتخاب مي‌شد و امسال فردي از بيرون به عنوان تهيه‌كننده يا كسي كه در برگزاري فستيوال‌هاي مختلف سابقه دارد يا مدير فرهنگ بوده است، دعوت شد.
اين تصميم مي‌تواند بركت و ضرر داشته باشد؛ معايب اين تصميم آن است كه وقتي مدير بنياد سينمايي فارابي، دبير جشنواره‌ي فيلم فجر بود، او سياست‌گذار جريان توليد در سينماي ايران بود، يعني وقتي مي‌خواستند كارنامه‌ي يك‌ساله‌ي سينماي ايران را بررسي كنند، مدير فارابي در طول سال سياست‌گذاري كرده و جشنواره‌ي فجر نتيجه‌ي عملكرد او بود. اكنون دبير جشنواره‌ي فيلم فجر سياست‌گذار در زمينه‌ي توليد نيست و مضاميني كه در فيلم‌ها مطرح مي‌شود به دبير اين جشنواره ارتباطي ندارد. بنابراين دبير اين دوره از جشنواره نقش تاثيرگذاري بر روند توليد در سينماي ايران نمي‌تواند داشته باشد. نكته‌ي دوم اين‌كه وقتي مدير فارابي دبير جشنواره بود، او مي‌توانست پيش از آغاز جشنواره، از برخي فيلم‌ها به شيوه‌هاي مختلف حمايت كند تا به جشنواره برسند. اكنون دبير جشنواره‌ي فيلم فجر فردي است كه از بيرون آمده و يكسري اختيارها را ندارد و اگر بخواهد موضوعاتي را هماهنگ كند، مدتي طول مي‌كشد، اين امر شايد به روند جشنواره‌ي فجر ضربه بزند. عيب بعدي اين انتخاب با چنين سيستمي آن است كه وقتي دبير جشنواره، مديرعامل فارابي هم بود، در طول سال مي‌توانست بسياري از چالش‌ها را حل كند، يعني مي‌دانستند كه در طول سال بايد به مديرعامل فارابي مراجعه كنند و وام و امكانات از او بگيرند. در اين صورت، اگر شرايط مناسبي براي يك فيلم در جشنواره ايجاد نمي‌شد، تلاش مي‌شد تا در اكران شرايط مناسبي براي آن فراهم شود يا اگر فيلمي در جشنواره ديده مي‌شد، چون دبير جشنواره مديرعامل فارابي هم بود، برنامه‌ريزي مي‌شد تا در تبليغات هم خوب ديده شود. اين پيوندها در جهت حمايت از فيلم‌ها و تعامل با سينماگران بسيار خوب است. در اين دوره از جشنواره، اين شرايط چون جزو اختيارات دبير جشنواره نيست، وجود ندارد.
محاسن انتخاب دبير جشنواره از ميان افراد غير دولتي نيز اين است كه اگر ساختار جشنواره‌ي فيلم فجر كاملا جدا باشد و گروهي فعاليت كند كه وظيفه‌ي آن برگزاري اين جشنواره است و در طول سال فعاليت‌ها را رصد مي‌كند، اختيارات و بودجه دارد، قطعا با برنامه‌ريزي جشنواره‌ي فيلم فجر مي‌تواند از فضاي كنوني خارج شود. همچنين وقتي گروهي در طول سال براي حوزه‌ي بين‌الملل برنامه‌ريزي كند، مي‌تواند در فستيوال‌هاي مختلف حضور پيدا كند و فيلم‌هايي را انتخاب كند كه با اهداف جشنواره‌ي فجر سازگاري داشته باشد. همچنين در زمينه‌ي توليدات داخلي مي‌توان از بسياري از فعاليت‌ها حمايت كرد تا زمينه‌ي توليد فيلم‌ها و حضور آن‌ها در جشنواره فراهم شود.
وقتي جشنواره‌اي دولتي برگزار مي‌شود، چارچوب‌هايي وجود خواهد داشت كه سبب مي‌شود، مجريان فقط بر برگزاري جشنواره متمركز نشوند، مثلا مديريت فارابي در طول سال مجبور است توليد، پشتيباني و حمايت داشته باشد و يك بخش از كار او برگزاري جشنواره‌ي فجر مي‌شود. در حالي كه همه‌ي فستيوال‌هاي مهم دنيا در طول سال براي برگزاري جشنواره برنامه‌ريزي مي‌كنند.
من خوشحال هستم و موضوع انتخاب دبير غيردولتي را براي جشنواره‌ي فجر فتح‌البابي مي‌بينم كه اگر جشنواره‌ي امسال موفق باشد، سال آينده مي‌توانيم افراد ديگري را به‌عنوان دبير جشنواره منسوب كنيم و فضاي ديگري بر جشنواره‌ي فيلم حاكم شود.
//// گفتيد اگر اختيارات بيشتري داشتيد، مي‌توانستيد در فضاي جشنواره‌ي فيلم فجر تغييراتي را ايجاد كنيد. با توجه به اين‌كه بخشي از مشكل به فرصت كوتاه حدود دوماه شما براي برنامه‌ريزي مربوط است، اما فارغ از اين موضوع، منظورتان را درباره‌ي اختيارات بيشتر توضيح دهيد.
وقتي كسي يك‌سال براي برنامه‌ريزي وقت داشته باشد، كارها به شكل منظم پيش مي‌رود و فرد مي‌تواند نگاه خود را در جشنواره پياده كند؛ اما در مدت 5 / 2 ماه فقط بايد تلاش كرد تا جشنواره بهتر برگزار شود و كار ديگري نمي‌تواند انجام دهد. همچنين نبايد خيلي انتظار داشت كه در مدت دوماه بتوان معجزه كرد.
اختيارات به اين معناست كه وقتي در طول سال براي برگزاري يك جشنواره برنامه‌ريزي مي‌شود، اختيارات كافي نيز مانند تمام جشنواره‌ها براي مديران وجود دارد و آن‌ها مي‌توانند در انتخاب فيلم‌ها، رصد كردن آن‌ها و رساندن فيلم‌ها به جشنواره نقش داشته باشند. همچنين برنامه‌ريزي بايد از قبل اعلام شود تا فيلم‌سازان بدانند كه مثلا دي‌ماه آخرين زمان برگزاري جشنواره است و در اين زمان نمي‌توانند فيلم توليد كنند. در سال‌هاي گذشته مردم، منتقدان و سينماگران به جدول نمايش جشنواره معترض بوده‌اند و همه معتقدند كه اين جدول بي‌نظم است و هر روز فيلم‌ها تغيير مي‌كند. دليل اين مساله نرسيدن فيلم‌ها به دبيرخانه‌ي جشنواره است، چون كارها در دقيقه‌ي 90 انجام مي‌شود. اين سياست‌گذاري اشتباه وجود دارد، بايد زمان‌بندي مشخصي به سينماگران اعلام شود و خارج از آن فيلمي پذيرفته نشود. در اين صورت جريان توليد با جريان جشنواره بايد هماهنگ شود و در طول سال به‌گونه‌اي از فيلم‌ها حمايت شود كه همه بدانند فيلم‌هاي جشنواره در دي‌ماه آماده خواهند بود. اگر فرصت كافي براي بررسي فيلم‌ها پيش از حضور در جشنواره وجود داشته باشد، مي‌توان مشكلات احتمالي را برطرف كرد و حتا به دنبال حل آن‌ها با سازمان‌ها و نهادهاي مختلف رفت تا به دليل وجود آن مشكلات، فيلمي از جشنواره حذف نشود. اين مسايل هر سال وجود داشته است.
//// آقاي خزاعي اين مساله را كتمان نكرده است كه در زماني به‌عنون علاقه‌مند به سينما، در دوره‌اي به‌عنوان خبرنگار سينمايي و در سال‌هاي بعد با سمت مسوول تهيه‌ي كاتالوگ‌هاي جشنواره و همچنين تهيه‌كننده در اين حوزه بوده است. همين فعاليت‌ها سبب شده است كه اكنون در اين حوزه ديدگاه داشته باشيد. از نظر شما، چه مشكلات اساسي‌اي در جشنواره‌ي فيلم فجر وجود دارد كه شما در دوره‌ي مسووليت خود مي‌توانيد آن‌ها را حل كنيد؟ قطعا بخشي از مشكلات به شرايط و سيستم موجود مربوط است، اما شما به‌عنوان دبير جشنواره‌ي سي‌ام چه كاري مي‌توانيد انجام دهيد؟
فعاليت من در اين حوزه به دوران دانش‌آموزي برمي‌گردد كه تئاتر كار مي‌كردم و در دوران دانشجويي نيز در حوزه‌ي كارگرداني، نويسندگي و بازيگري تئاتر كار مي‌كردم. در سال‌هاي بعد فيلم ساختم، كار خبرنگاري كردم و بعد به فضاي جشنواره‌ها وارد شدم. در زمينه‌ي مشكلات اساسي برگزاري جشنواره‌ي فيلم فجر، كاري كه ما امسال مي‌توانيم انجام دهيم استانداردسازي است. البته نه به اين معنا كه دوران قبلي استاندارد نبوده است، يعني بايد يك استانداردي تعريف شود، مثلا تعداد فيلم‌هاي بخش مسابقه از يك تعدادي بيشتر نشود، جدول نمايش منظم‌تر باشد، در بحث پيش فروش يكسري مسائل رعايت شود تا مردم براي ديدن فيلم‌ها حق انتخاب داشته باشند. همچنين ما امسال يك برنامه‌ي حمايتي را اعلام كرديم كه معاونت امور سينمايي آن را پذيرفته است و جشنواره فيلم فجر حق رايت پنج فيلمي را كه در بخش مسابقه‌ي ايران، كانديداي بهترين فيلم شوند تا مبلغ 300ميليون تومان خريداري خواهد كرد تا مشكلات مالي فيلم‌سازان برطرف شود.
مساله‌ي ديگر اين است كه معمولا كساني كه فيلم اولي هستند، با وجود اين‌كه سيمرغ گرفته‌اند سال‌ها نمي‌توانند فيلمي بسازند و معمولا هر فيلم اولي حدودا سه سال بعد فيلم بعدي‌اش را مي‌سازد، چون كسي از او حمايت نمي‌كند. اين اشكال در سيستم جشنواره‌ي ما وجود دارد. برگزيدگان جشنواره‌ي فيلم فجر با كساني كه برگزيده نمي‌شوند چه تفاوتي دارند؟ تفاوت آن‌ها فقط در گرفتن يك سيمرغ است؟! كساني كه در دنيا جايزه‌ي اسكار يا كن را مي‌گيرند، پارامترهاي مثبتي شامل حال‌شان مي‌شود. هنوز برنامه‌ريزي نشده است كه مزاياي بودن در جشنواره‌ي فجر و جايزه گرفتن چيست، هرچند در برگزاري اين جشنواره شور و اشتياق وجود دارد و مردمي است و جشن يك‌ساله‌ي سينماي ايران با همه‌ي گرايش‌ها و تفكرات است. مكانيزم‌هايي بايد در اين زمينه طراحي شود. البته ما درباره‌ي كارگردان اين كار را كرده‌ايم و 50 درصد بودجه‌ي فيلم بعدي كارگردان بهترين فيلم سينماي ايران تامين مي‌شود. اين قول را معاونت سينمايي داده كه مصوب و امضا هم شده است و اميدوارم بعد از رفتن من از جشنواره، اين قول‌ها انجام شود.
بايد براساس نظرات كارشناسان مختلف، آسيب‌هاي برگزاري جشنواره‌ي فيلم فجر بررسي شود. البته من در حال انجام اين كار هستم و با تك تك دبيران جشنواره‌ي فجر در سال‌هاي پيش در حال گفت‌وگو هستم. جشنواره‌ي فيلم فجر يكسري آسيب و يكسري نقاط قوت را دارد و بايد مشكلات را كم‌رنگ‌تر و نقاط قوت را پررنگ‌تر كرد. متاسفانه اكنون جشنواره‌ي فيلم فجر بستري شده است كه كم كم تهيه‌كنندگان احساس مي‌كنند اگر فيلم آن‌ها در سينماي مطبوعات به نمايش درنيايد براي آن‌ها بهتر است. در يك دوره‌اي، سينماي مطبوعات به تبليغ فيلم‌ها و رونق سينماي ايران كمك مي‌كرد، اما اكنون با نقدهاي منفي‌اي كه درباره‌ي فيلم‌ها انجام مي شود، فيلم‌سازان ترجيح مي‌دهند كه فيلم‌شان در سينماي مطبوعات به نمايش در نيايد. اين موضوع يكي از دغدغه‌هاي مهم تهيه‌كنندگان سينماي ايران است كه در جلسه‌هايي كه با آن‌ها داشتم، مطرح كردند. اين در حالي است كه سينماي مطبوعات در زماني شكل گرفت كه به رشد و اقتصاد سينماي ايران كمك مي‌كرد. دغدغه‌هاي ديگري هم وجود دارد، مانند اين‌كه هيات داوري و هيات انتخاب شامل چه كساني هستند و افرادي باشند كه دغدغه‌ي سينما را داشته باشند و خارج از خانواده‌ي سينما نباشند، البته من به موضوع اعتقاد ندارم، چون بسياري از انديشمندان و جامعه‌شناساني را داريم كه نگاه خوبي نسبت به سينما دارند كه مي‌توانند در كنار فيلم‌سازان به انتخاب خوبي برسند و به نظر من، حضور آن‌ها ضروري است.
///// درباره‌ي همين مساله اعضاي هيات‌هاي انتخاب و داوري خارج از خانواده‌ي سينما نباشند، سال گذشته مسائلي در جشنواره‌ي فيلم فجر پيش آمد. همچنين موضوعات ديگري پيش آمد كه برخي از آن نتيجه گرفتند كه دبير جشنواره‌ي فجر به اندازه‌ي كافي استقلال راي ندارد. آيا حضور شما مي‌تواند نويدبخش اين امر باشد كه دبير اين دوره از جشنواره مديريت بهتري داشته باشد و كمتر درگير مشكلات سال گذشته شود؟
من اين موضوع نداشتن استقلال راي را قبول ندارم، دبيري كه انتخاب مي‌شود اگر در حوزه‌ي فرهنگ كار مديريتي كرده باشد، نظرهاي خود را دارد، مگر اين‌كه در اين حوزه مديريت نكرده باشد. كارنامه‌ي تمام كساني كه تا كنون مدير جشنواره‌ي فجر بوده‌اند، خوب بوده است؛ اما فقط يك چيز بوده كه مدير دولتي بودن آن‌هاست، يعني مديرعامل فارابي بودند و بايد در يك چارچوبي كار مي‌كردند، چون خودشان سمت داشتند و نمي‌توانستند خودشان را نقد كنند. تنها تفاوت فردي مانند من اين است كه از بيرون آمده‌ام و مي‌توانم روي يكسري مسايل بايستم و روي آن‌ها با منطق پافشاري كنم.
رشد و ارتقايي در دو سال گذشته در برگزاري جشنواره‌ي فيلم فجر احساس مي‌شود كه نتيجه ي زحمات آقاي مسعودشاهي است. همچنين من بارها از آقايان عسگرپور، سيدمحمد بهشتي، انوار، مرحوم سيف‌الله داد و تمام كساني در سال‌هاي گذشته دبير جشنواره‌ي فيلم فجر بودند و حتا آقاي ضرغامي كه در دوراني، جشنواره را مديريت مي‌كردند، تشكر كرده‌ام. هر مديري كه استقلال راي نداشته باشد، نمي‌تواند كار انجام دهد. خوشبختانه من اختلافي بين ديدگاه‌هاي خودم و ديدگاه‌هاي معاونت سينمايي نمي‌بينم و هنوز مورد خاصي پيش نيامده است كه به اختلاف منجر شود. اكنون تعامل و همگرايي خوبي وجود دارد و خود من چنين چشم‌اندازي نداشتم و احساس مي‌كردم مسووليت جشنواره‌اي را مي‌پذيرم كه بسيار در آن دچار مشكلات عديده خواهم شد؛ ولي وقتي به كار وارد شدم، بخصوص در حوزه‌ي معاونت سينمايي، با وجود تصويري كه از بيرون داشتم، فضا را خيلي باز ديدم و فقط حس كردم كه گفت‌وگو ها انجام نشده است، يعني نظر معاون سينمايي، آقاي شمقدري، به نظر بسياري از سينماگران نزديك است، فقط فاصله‌هايي وجود دارد كه دليل آن‌ها عوامل ديگري هستند.
//// با توجه به روحيه‌ي هنرمندان و ذهنيتي كه نسبت به اين قشر وجود دارد، مي‌توان گفت كه جشنواره‌ي فيلم فجر هر سال با هر كيفيتي كه برگزار شده است، منتقداني داشته و با اعتراض‌هايي روبه‌رو شده است. تدبيري براي كاهش اعتراض‌ها و همچنين برگزاري جشنواره در يك سطح مطلوب هنري انديشيده‌ايد؟
چرا بايد نگران انتقادها باشيم؟! انتقاد بايد باشد و قشنگ است. اصلا نمي‌توان همه را راضي كرد. من تضارب آرا را خيلي زيبا مي‌بينم، نمي‌توان سطح تفكر مردم را با يكديگر در يك طراز قرار داد. دنياي برخي آدم‌ها فقط فيلم‌شان است، دنياي عده‌اي ديگر كشورشان است و برخي به جهان فكر مي‌كنند؛ انديشه‌ي كسي كه فقط به رزق و روزي يك روزش فكر مي‌كند، با كسي كه براي مردم شهر و كشورش فكر مي‌كند و فردي كه به جهان مي‌انديشد، تفاوت مي‌كند و نوع نگاه آن‌ها هم با يكديگر متفاوت است. در تضارب آرا، انديشه‌ها و خلقت‌هاي زيبايي وجود دارد. نبايد از نقد ترسيد، نقد سازنده است، نقد مغرضانه انسان را ناراحت مي‌كند. اگر جريان نقد در دنيا وجود نداشته باشد، شكوفايي به وجود نمي‌آيد. تعريف و تمجيدهاي بي‌اساس ما را دچار مشكل مي‌كند، آدم‌هايي با تعريف و تمجيد مي‌خواهند به اهداف خود برسند، جامعه را دچار مشكل مي‌كنند. اگر واقعيت‌ها و آسيب‌هاي جامعه را بپذيريم مي‌توانيم درباره‌ي آن‌ها برنامه‌ريزي كنيم. اگر هر روز دروغ بگوييم كه همه‌چيز خوب است، چه وقتي مي‌خواهيم مسائل را آسيب‌شناسي كنيم؟! تا زماني مي‌توانيم سر خود را كلاه بگذاريم، بعد مسائل سر باز مي‌كند. اگر آدم‌ها كوچك فكر كنند، من ناراحت مي‌شوم. يعني اگر منفعت داشته باشند، تعريف مي‌كنند و اگر فيلم‌شان رد شود، فرد مقابل را زير سوال مي‌برند. مثلا يك فيلم ضعيف است يا مضامين آن مشكل دارد، انتقاد از جشنواره را شروع مي‌كند، در حالي كه ابتدا بايد ببيند فيلم خوبي ساخته و حق داشته است كه در جشنواره حضور يابد، هرچند اگر حقي ناحق شده باشد، بايد جوابگو بود.
من از فعالان رسانه‌ها مي‌خواهم كه جنبه‌هاي مثبت و منفي جشنواره را ببينند، مي‌خواهم كه فقط فيلم‌ها و فيلم‌سازان را تخريب نكنند، بلكه نقاط مثبت فيلم‌ها را هم ببينند. اگر بتوانيم در فضاي سينمايي و رسانه‌يي ظرفيت‌ها را بالا ببريم، جامعه دچار مشكل نمي‌شود؛ اما در حال حاضر اين‌طور نيست. امسال هم عده‌اي از جشنواره تعريف مي‌كنند، عده‌اي هم آن را تخريب مي‌كنند و من براي همه‌ي اين فضاها آماده هستم و مطمنئن هستم كه اين اتفاق‌ها مي‌افتد. هر سال در جشنواره‌ي فيلم فجر اين مباحث بوده است؛ تيترهاي پيش از آغاز جشنواره به فيلم‌هايي مربوط است كه از بخش مسابقه حذف مي‌شوند، همين زمان عده‌اي درباره‌ي حذف، مميزي و سانسور تيتر مي‌زنند. در سه چهار روز ابتداي جشنواره كه هنوز فضا آرام است، تيتر زده مي‌شود «هيچ خبري در جشنواره‌ي امسال نيست»، «فضاي آرام»، «هر سال دريغ از پارسال» و... من حاضر 20 تيتر بدهم كه امسال همه‌ي آن‌ها تكرار خواهد شد. در روزها بعد كه يك فيلم به جشنواره مي‌آيد، تيتر مي‌زنند «بالاخره يك فيلم بازار جشنواره را گرم كرد». ما به اين فضا عادت كرده‌ايم. من مي‌گوييم بياييم اين‌گونه نگاه نكنيم و ببينيم چگونه مي‌توان كمك كرد. ما هميشه به فكر اين هستيم كه يكديگر را بزنيم، اين تفكر بدي است كه در جامعه حاكم شده است. اين تفكر اصلا اسلامي نيست. اگر ما يك خبرنگار ساده، منتقد، روزنامه‌نگار يا يك فرد عادي هستيم بايد ببينيم چگونه مي‌توانيم با انديشه‌هاي مثبت خود، يكسري مسائل را در جامعه ترويج دهيم. وظيفه‌ي ما فقط نقد، تخريب و منفعت‌طلبي نيست،‌ بلكه وظيفه‌ي ما سازندگي است. خود من وقتي روزنامه‌نگار بودم، تيتر منفي مي‌زدم و حالا اعتراف مي‌كنم كه آن زمان متوجه اين موضوع نبودم؛ فقط دنبال اين بودم كه موضوع كوچكي را پيدا كنم، بعد آن را بزرگ و به بحران تبديل مي‌كردم، بعدها كه عاقل‌تر شدم، احساس كردم اين كار وظيفه‌ي من نبود، من اشتباه كردم و بايد چيزهاي ديگري را مي‌ديدم. اكنون سايت‌ها و خبرگزاري‌ها در دست قشر جوان كشور است، هرچقدر افراد پخته‌تر شوند، به جايي مي‌رسند كه دغدغه‌هاي دوران جواني را ندارند، وقتي فرد به معرفت دست مي‌يابد، مي‌فهمد كه جنس دغدغه‌ها متفاوت است. افراد هر چقدر پخته‌تر مي‌شوند، در نقدها منصف‌تر مي‌شوند.
///// سال گذشته سينماي مستند از جشنواره‌ي فيلم فجر حذف شد و شما امسال آن را به جشنواره وارد كرديد؛ اما چون براي آثار قيد بالاي 70 دقيقه گذاشته شده است، برخي فيلم‌سازان معترض هستند. همچنين توليد آثار بالاي 70 دقيقه تهيه‌كننده دولتي مي‌خواهد. با اين شرايط، خلأها و نيازهايي كه در اين حوزه وجود دارد، چگونه پر مي‌شود؟
اولا مستندسازي در ايران دولتي است و ما مستندسازي خصوصي نداريم، بودجه‌ي اكثر مستندها را دولت پرداخت مي‌كند. مستندهاي كوتاهي را داريم كه با هزينه‌ي شخصي ساخته مي‌شوند، اما همه‌ي مستندهاي بلند (بالاي 50 دقيقه) دولتي هستند. دوما برخي مستندسازان مي‌گفتند منظور ما از مستند دولتي، فيلم‌هايي است كه دولت مي‌خواهد درباره‌ي ليبي، مصر يا ديگر مناطق بسازد، اين يعني اگر كسي درباره‌ي نظام و كشور خودش فيلم مي‌سازد، فيلم‌ساز دولتي مي‌شود؟! فيلم‌ساز قرار است درباره‌ي چه موضوعي فيلم بسازد؟! به هر حال او هم در اين جامعه زندگي مي‌كند. بنابراين تفكر فيلم‌هاي دولتي و غيردولتي، اشتباه است.
//// توضيح دهيد كه چرا قيد بالا 70 دقيقه را براي مستندها گذاشتيد؟
اصلا قرار نبود فيلم مستند يا فيلم كوتاه را به جشنواره وارد كنيم، اين‌ها جشنواره‌هاي متعددي دارند. از نظر صنفي، جشن خانه‌ي سينما و از نظر تخصصي هم جشن فيلم كوتاه و جشن سينما حقيقت برگزار مي‌شود. ما مي‌خواهيم جريان جديدي را در سينماي ايران تعريف كنيم كه به امسال نرسيد و آن هم «فيلم‌هاي بلند سينمايي مستند» است كه اصلا جريان توليد آن در سينماي ايران شكل جدي نگرفته است. در تمام جشنواره‌هاي «الف» دنيا اين بخش وجود دارد و قالب پذيرش فيلم‌هاي م�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: انتخاب]
[مشاهده در: www.entekhab.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن