تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836932004
امنيت در انديشه اميرالمومنين علي(ع)
واضح آرشیو وب فارسی:الف: امنيت در انديشه اميرالمومنين علي(ع)
۰۷ بهمن ۱۳۸۷
يكي از اهداف مهم هر حكومت، تأمين امنيت مردم آن حكومت است. بررسي امنيت ملي از ديد امامان و معصومين به ويژه آنهايي كه حكومت را نيز در دست داشتهاند، مثل علي بن ابيطالب(ع) بسيار مهم و راهگشا خواهد بود. گرچه واژه امنيت ملي در صدر اسلام به كار نميرفته، اما اصل وجود آن همواره در دروههاي مختلف تاريخي از جمله صدر اسلام و در ميان حاكمان مسلمان وجود داشته است.
به طور خلاصه امنيت ملي عبارت است از اين كه كشورها چگونه سياستها و تصميمات لازم را براي حمايت از ارزشهاي داخلي در مقابل تهديدات خارجي اتخاذ كنند.
اركان امنيت از منظر امير مومنان علي (ع)
وحدت در مسائل سياسى واجتماعى
يكى از پايهها و پارامترهاى سازنده امنيت ملى، "وحدت و همدلى" حاكم بر مردم است اگر افراد يك جامعه و يا يك مملكت در مسائل مهم و اساسى مملكت با هم همدل و هم جهت باشند، و در اختلافات جزئى و سليقهاى نسبت به سليقه و نظر خود پافشارى نكنند، خود اين وحدت و همدلى باعث استقرار و دوام امنيّت ملى مىگردد. امير مؤمنان على(ع) آن گاه كه با فتنه خوارج روبرو شد، فرمود: "همواره همراه بزرگترين جمعيتها باشيد كه دست خدا با اين جمعيت است. از پراكندگى بپرهيزيد كه انسانِ تنها و پراكنده بهره شيطان است، همچنان كه گوسفند تكرو طعمه گرگ مىشود."
همچنين وقتي كه خلافت از امام(ع) دور شد و ديگران بر مسند جانشيني پيامبر(ص) تكيه زدند. افرادي بودند كه امام را به قيام و گرفتن حق خود دعوت ميكردند كه برخي از روي دلسوزي و ايمان و برخي ديگر با مطامع سياسي به دنبال تحريك امام بودند. ابوسفيان يكي از اين افراد بود كه در حكومت ابوبكر ميخواست تحت عنوان حمايت از علي(ع) فتنه بر پا كند با اين جواب امام(ع) روبهرو شد كه فرمود: "امواج درياي فتنه را با كشتيهاي نجات بشكافيد. از راه خلاف و تفرقه دوري گزينيد و نشانههاي تفاخر بر يكديگر را از سر بر زمين نهيد.
در جايي ديگر امام (ع) ضمن سخناني با اشاره به توانايي خود در گرفتن حقش تنها دليل اقدام نكردن براي گرفتن حق خود را جلوگيري از تفرقه مسلمين بيان كرده، و ميفرمايد:"به خدا سوگند اگر بيم تفرقه ميان مسلمين و بازگشت كفر و تباهي دين نبود رفتار ما با آنان طور ديگر بود."
چنان كه ملاحظه ميشود امام علي(ع) در راه ايجاد وحدت مسلمين از حق خلافت خود نيز گذاشتند و 25 سال را در حالي به سختي سپري كردند كه به فرموده آن حضرت "پس صبر كردم در حالي كه چشمانم را خاشاك و غبار و گلويم را استخوان گرفته بود."
امام علي(ع) در دوران خلافت نيز حفظ وحدت را مهمتر از اقدامات نظامي دانسته و در برخورد با بيعتشكنان جمل و خوارج نهروان و سپاهيان شام و معاويه پيش از آن كه اقدام به جنگ نمايد؛ تمام تلاش خود را به كار بست تا از جنگ و خونريزي ميان مسلمانان جلوگيري شود و در همهي جنگها نيز پس از آن كه مجبور به جنگ شد يارانش را فرمان داد كه آغازگر جنگ نباشند.
به هر حال از آنجا كه وحدت يكي از نخستين فاكتورهاي مهم براي ايجاد امنيت است، امام علي(ع) نيز همواره بر آن تأكيد داشتند و اين مهم در گفتار و روش آن حضرت، نمايان است.
جهاد و آمادگى دفاعى عمومي
جهاد و آمادگى دفاعى يكى از پايههاى ايدئولوژى اسلام است. و اين يكى از رمزهاى پيروزى چشمگير مسلمانان به ويژه در صدر اسلام و سدههاى نخستين است.
حضرت در سخنانشان، جهاد را از اركان استقرار امنيت ملى خواند و محروميت از آن را مايه سيهروزى و ناامنى معرفى نمود.
به عنوان نمونه، آنگاه كه به حضرت خبر دادند كه عمال معاويه با ستمگرى كمنظير به شهر «انبار» يورش بردند، و مسلمانان در اين شهر به دفاع از خود به پانخاستند، حضرت در سخنانى به نقش آمادگى دفاعى و جهاد همگانى مسلمانان مىپردازد و مىگويد: "مردمى كه از جهاد روى برگردانند، خداوند لباس ذلّت بر تن آنان مىپوشاند و بلا به آنان هجوم مىآورد، حقير و ذليل مىشوند، عقل و فهمشان تباه مىگردد و به خاطر تضييع جهاد حقّ آنان پايمال مىشود، و نشانههاى ذلّت در آنان آشكار مىگردد، و از عدالت محروم مىشوند. آگاه باشيد، من شب و روز، پنهان و آشكارا شما را به مبارزه با اين جمعيت (معاويه و پيروانش) دعوت كردهام و گفتهام پيش از آن كه با شما بجنگند، با آنان نبرد كنيد. به خدا سوگند هر ملتى كه در درون خانهاش مورد هجوم دشمن قرار گيرد حتما ذليل خواهد شد ولى شما سستى به خرج داديد و دست از يارى برداشتيد، تا آن جا كه دشمن پى در پى به شما حمله كرد و سرزمين شما را تصاحب نمود."
ايمان و تقواي مردمى
ايمان محكم و همراه با تقواى الهى در امنيت ملى نقش بهسزايى دارد، چون كه مسلمان موحد، اولين شعار دينىاش، كلمهاى «لا اله الاّ اللّه» است. مسلمان با اين شعار بيان مىدارد كه سر تسليم به هيچ فردى فرود نمىآورد، جز براى خداوند واحد عزّوجلّ، تسليم هيچ قدرتى نمىشود جز قدرت خداوند و از هيچ چيزى نمىترسد، جز از خداوند سبحان، چنانچه امام على (ع) فرمود:"هركه از خدا بترسد، خدا او را ايمن مىگرداند از همه چيز."
مماشات و تسامح و تساهل همه گروهها
در جامعهاى كه همانند جامعه امروزه ايران در امور سياسى دگرانديشى برقرار است و از گروههاى سياسى متعددى برخوردار است اگر هر يك از اين گروهها با ديگران مماشات داشته باشند و از ديدگاههاى خويش پافشارىها را بزدايند، و تا حدودى با رقيب سياسى خويش كنار بيايند، خود اين كار يكى از پارامترهاى مهم در برقرارى امنيّت ملى به شمار مىآيد.
اين حقيقت را امام (ع) هم در سيره و عمل از خود بروز داده و هم در سخنان خويش، بعد از رحلت رسول گرامى اسلام(ص) با وجودى كه حكومت و زمامدارى مسلمانان حق مسلم آن حضرت بود، آنگاه كه احساس كرد، با پافشارى در اين حقّ مسلم امنيّت ملى تهديد مىشود و دشمنان وسوسه مىشوند از اصرار و پافشارى حقّ خويش خوددارى نمود و در برابر پيشنهاد ابوسفيان و عباس مبنى بر بيعت با آن حضرت پاسخ منفى مىدهد و چنين مىفرمايد: "اى مردم، امواج كوه پيكر فتنهها را با كشتىهاى نجات درهم بشكنيد. از راه اختلاف و پراكندگى كنار آييد. تاج تفاخر و برترى جويى را از سر بنهيد. دو كس راه صحيح را پيمودند، آن كس كه با داشتن يار و ياور نيروى كافى به پا خاست و پيروز شد؛ و آن كس كه با نداشتن نيروى كافى كنارهگيرى كرد و مردم را راحت ساخت. زمامدارى بر مردم همانند آبى متعفّن و يا همانند لقمهاى گلوگير است. آنان كه ميوه را پيش از رسيدنش چينند، همانند كسى مانند كه بذر را در كوير و شورهزار پاشد."
قانونمداري
اقتدار و موفّقيت نظام و حكومت به اين است كه كارگزاران نظام مردم را راضى نگهدارند.
امام على(ع) براى فرماندار آذربايجان، «اشعث بن قيس» مىنويسد: "فرمانداري براى تو وسيله آب و نان نيست. بلكه امانتى است، در گردنت. تو نيز بايد مطيع مقام بالاتر باشى. درباره مردم حق ندارى استبداد به خرج دهى"
امر به معروف و نهى از منكر
دو مسؤوليت بزرگ همگانى، «امر به معروف» و «نهى از منكر» از پايههاى امنيت ملى به شمار مىآيند. اگر مردم به اين دو وظيفه پايبند باشند و عمل كنند، جامعه روح آرامش و امنيت را به خود مىبيند؛ از جمله سفارشهاى امام على به فرزندانش تذكر آنان به امر به معروف و نهى از منكر است.
حضرت خطاب به آنان فرمود: "امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد چون كه ترك اين دو وظيفه موجب مىشود كه اشرار بر شما مسلط شوند."
اقدامات حضرت امام علي بن ابيطالب(ع) در اثناي حكومت
اقدامات امنيتي
1- خبرگيري از دشمن: يكي از مهمترين اقدامات اطلاعاتي و امنيتي براي مقابله با دشمنان، آگاه بودن از اقدامات و امكانات آنان است.در زمان خلافت امام علي(ع) همواره افرادي از طرف آن حضرت به صورت مخفيانه براي خبرگيري از دشمن به نقاط مختلف فرستاده ميشدند كه اخبار دشمن و تصميمات آنها را براي امام(ع) گزارش ميكردند.
از باب نمونه امام در نامهاي به قثم بن عباس والي مكه چنين نوشتند:"جاسوس من در مغرب(شام) در نامهاي به من اطلاع داده كه مردمي از اهل شام با دلهاي نابينا و گوشهاي ناشنوا و ديدههاي كور مادرزاد گسيل شدهاند؛ كساني كه حق را از راه باطل ميجويند و در مصيبت آفريننده و نافرماني خدا از مخلوق پيروي ميكنند... پس به آن چه در دست توست (حكومت مكه و حفظ امنيت آن) پايداري كن... و مبادا كاري كني كه به عذر خواهي بيافتي."
2- نظارت بر كارگزاران: يكي از تهديدهاي خطرناك براي هر حكومت، ارتباط دشمن با كارگزاران آن حكومت است. رفع اين تهديد، نظارت مستمر و پنهاني بر رفت و آمد و ارتباطات واليان را مي خواهد. در اين راستا علي(ع) به وسيله نيروهاي اطلاعاتي خود ارتباطات احتمالي دشمن با برخي كارگزاران خود را نيز زيرنظر داشته و در مواردي ضروري آنها را از خطراتي كه در كمينشان بود آگاه كرده و به آنها هشدار ميدادند.
چنانچه ، امام علي(ع) در نامهاي به زياد خطر معاويه را گوشزد مي كنند و مي فرمايند:"آگاهي يافتم كه معاويه نامهاي به تو نوشته، ميخواهد دلت را بلغزاند و ميخواهد در زير تو رخنه كند، پس از او برحذر باش، زيرا او شيطاني است كه از پس و پيش و راست و چپ شخص ميآيد تا ناگهان در هنگام غفلت عقل او را بربايد."
نظارت مخفي امام علي(ع) بر كارگزاران خود در موارد ديگري نيز گزارش شده است. براي نمونه ميتوان به نامه آن حضرت به مصقله بن هبيره شيباني حاكم اردشير خوره از جانب امام و نيز عثمان بن حنيف انصاري حاكم بصره از طرف حضرت اشاره كرد.
3- حفظ اسرار نظامي: برخي از اطلاعات و امكانات هر كشور به ويژه امور نظامي آن در هر مقطع زماني چه جنگ و چه صلح بايد از ديد عموم حتي ساكنان و كارگزاران آن كشور مخفي بوده و تنها در موقع لزوم از آن آگاه شوند. اهميت اسرار نظامي به اندازهاي است كه سربازان و نيروهاي نظامي نيز تا زمان اجرا نبايد از آن آگاه شوند تا مبادا دشمن از طريق جاسوسان و نيروهاي مخفي خود از آن آگاه شده و در صدد ضربه به آن برآمده و يا به تدارك قوا و آمادگي نيروهايش بپردازد.
همانطور كه اميرالمومنين نيز به اين نكته توجه داشته و در نامهاي خطاب به مرزداران و نيروهاي مسلح خود ضمن اشاره به برخي از حقوق آنان بر حاكم ميفرمايد:"بدانيد كه حق شما بر من اين است كه هچ رازي جز اسرار نظامي را از شما پوشيده ندارم."
اقدامات نظامي
1- اقدام پيشگيرانه: يكي از نكات مهم در برخورد با دشمن اين است كه بايد فرصت حمله را از وي گرفته و او را در موضع دفاعي قرار داد. امام (ع) نيز به اين نكته توجه داشته و همواره تأكيد ميكردند كه قبل از حمله دشمن بايد در مقابل او آماده شد و قبل از آن كه در خانه، غافلگير دشمن شوند اقدام به مقابله كرد.
زماني كه طلحه و زبير بيعتشكني كردند و به سمت عراق رفتند، برخي اصحاب امام از آن حضرت خواستند تا از تعقيب آنان خودداري كند، اما امام ضمن رد اين درخواست فرمود:"سوگند به خدا من مانند كفتار خوابيده نيستم تا صياد به او رسيده و او را در دام اندازد، بلكه همراه كسي كه به حق رو آورد و شنوا و فرمانبردار است، برگنه كاري كه از حق رو گردانيده شك و ترديد در آن دارد شمشير ميزنم و مي جنگم تا زنده هستم."
در جاي ديگر نيز ضمن سرزنش كوفيان و ياران خود و اشاره به تقاضاهاي مكرر خود از آنان مبني بر آماده شدن براي جنگ با دشمنان، به اين نكته اشاره ميكند كه اگر جنگ به ميان ديار كساني كشيده شود باعث ذلت و خواري آنها خواهد شد، يعني اگر كساني در جنگ و جهاد سستي كنند تا دشمن وارد ديار آنها شود، آنها شكست خورده و خوار ميشوند. در خطبه 27 نهجالبلاغه به اين نكته اشاره كرده ميفرمايد:"آگاه باشيد من شما را به جنگيدن (با معاويه) شب و روز، نهان و آشكار دعوت كردم و گفتم پيش از آن كه آنها به جنگ شما بيايند شما به جنگشان برويد. سوگند به خدا هرگز با قومي در ميان خانه (ديار) ايشان جنگ نشده مگر آن كه ذليل و مغلوب گشتهاند."
2- گزينش سپاهيان: امام علي(ع) علاوه بر اهتمام ويژه به وجود سپاهيان سربازان، رسيدگي به وضعيت آنها و نيز انتخاب فرماندهان شايسته و مهربان نسبت به سربازان را نيز مورد توجه قرار ميدادند، چنان كه در نامه خود خطاب به مالك اشتر فرمايد:"فرمانده سپاهت را كسي قرار ده كه براي خدا و رسول او و براي و پيشوايت پندپذيرتر، پاك دلتر و خردمندتر و بردبارترين آنها باشد از كساني كه دير به خشم ميآيد و زود عذر پذيرند و به زير دستان مهربان بوده و به زورمندان سختگيري و گردن فرازي نمايند و از آن كه درشتي او را از جاي نكند و نرمي او را ننشاند."
3 - توجه به امنيت داخلي پيش از جنگ: نكته ديگري كه امام علي(ع) بدان توجه داشتند، آن كه پشت سر بايد محفوظ بماند و هنگام رويارويي با دشمنان، سرزمينهاي داخلي بايد در امنيت باشند تا سربازان بدون نگراني و با آرامش خيال به جنگ با دشمنان بپردازند. وجود خوارج باعث نگراني سپاهيان و خانواده آنها شده بود و رفتن به جنگ معاويه در حالي كه چنين خطري مركز حكومت علوي را تهديد ميكرد، بسيار خطرناك بود. بنابر اين لازم بود كه ابتدا اين خطر برطرف گردد و امام علي(ع) نيز سپاهيان خود را كه به قصد رفتن به شام و جنگ با معاويه گرد آمده بودند به سوي خوارج راهنمايي كرد و آنها را از ميان برد39 تا بعد از آن به سوي معاويه برود، اگر چه بعد از جنگ خوارج ديگر سپاه امام علي(ع) آمادگي جنگ پيدا نكرد، اما نكته مهم آن بود كه خطر خوارج دفع گردد.
اقدامات سياسي
1 - انتخاب كوفه به عنوان پايتخت: يكي از اقدامات امام در اوايل خلافت، انتقال مركز حكومت از مدينه به كوفه بود. اگر نگاهي به وضعيت جامعه مسلمانان آن زمان افكنده و وضعيت جغرافيايي و انساني و اقتصادي عراق به ويژه كوفه را در نظر بگيريم. بهتر ميتوانيم به علت اين اقدام دست يابيم.
كوفه از جهت اقتصادي، جغرافيايي و نيروي انساني بر حجاز برتري داشت. از نظر جغرافيايي عراق حالت مركزيتي براي سرزمينهاي اسلامي داشت و بهتر و زودتر ميتوانست به مقابله خطرات احتمالي كه از نواحي مختلف متوجه سرزمينهاي اسلامي ميشد، بشتابد، در حالي كه مدينه از چنين موقعيتي برخوردار نبود.
از جهت اقتصادي نيز وضعيت اقتصادي عراق با حجاز قابل مقايسه نبود. حجاز سرزميني خشك و بيآب و از جهت كشاورزي فقير بود، در حالي كه منطقه عراق سرزميني پر نعمت و سرسبز بود و همين سرسبزي آن كه از دور به سياهي ميزد باعث نامگذاري آن به منطقه سواد شده بود.
از جهت نيروي انساني هم علاوه بر آن كه منطقه عراق جمعيت بسيار بيشتري نسبت به حجاز داشت، دوستداران و شيعيان امام علي(ع) در آن جا به ويژه در كوفه فراوان بودند.
2 - مذاكره و نامهنگاري: امام در دوران خلافت همواره بر جلوگيري از جنگ و خونريزي تأكيد ميكردند و در مقابل دشمنان، نخست به مذاكره و نامهنگاري و استفاده از روشهاي ديپلماتيك توجه داشته و تلاش ميكردند اختلافات را بدون درگيري و جنگ خاتمه داده و رقيبان و دشمنان را با استدلال و برهان متقاعد كنند. رفتار آن حضرت پيش از جنگ با ناكثين و قاسطين و مارقين كه بدان اشاره شد گوياي اين مدعاست.
موانع بسط امنيّت از ديدگاه اميرالمومنين علي (ع)
سستى و تنبلى در دفاع ملّى
در حكومت چند ساله امير مؤمنان علي (ع) در مورد استقرار امنيّت ملى، فراز و نشيبهايى وجود داشت كه همه آنها براى ما درس زندگى، درس ديندارى و درس حكومتدارى است.
در آن ايّامى كه مردم زير پرچم، به نداى آن حضرت مبنى بر گرم نگهداشتن جبهه نبرد با «ناكثين»، «قاسطين» و «مارقين» لبيك مىگفتند و فعالانه در اين حركت دفاعى ملى شركت مىكردند، امنيت ملى برقرار مىبود؛ ولى در هنگامى كه مردم به جاى لبيك گفتن، به سستى و تنبلى و بهانه تراشى رو مىآوردند، امنيت ملى آنان به خطر مىافتاد و متزلزل مىشد و دشمنان از اين فرصت سوءاستفاده مىكردند.
حضرت على اين حقيقت تلخ را چنين بيان مىدارد: "نفرين بر شما، از بس شما را سرزنش كردم خسته شدم. آيا به جاى زندگى آخرت به زندگى دنيا راضى شدهايد؟! به جاى عزّت و سربلندى، بدبختى و ذلّت را بر گزيدهايد؟! بر شما اعتماد نيست كه در دفع دشمن به شما تكيه شود... به خدا سوگند شما وسيله بدى براى افروختن آتش جنگ بر ضدّ دشمنن هستيد. "
اختلافات داخلى
امام على(ع) در تفسير و تحليلى كه از آينده جامعه عراق و كوفه نمود، يكى از عوامل ناامنى كه در آينده گريبانگير اين شهر مىشود را اختلافات داخلى بيان نمود.
حضرت بعد از آگاه شدن ازحمله وحشيانه بسربن ارطاة به مناطق تحت كنترل آن حضرت، فرمود: " به جهت اختلاف و تفرقه شما من شكست شما و تهديد امنيت ملى شما را مىبينم."
كم رنگ شدن ايمان و تعهّد دينى مسلمانان
شكى نيست كه ايمان يكى از پارامترهاى بسيار قوى در توان و انسجام مبارزان به شمار مىآيد حال اگر اين ايمان كمرنگ شود و يا تعهد دينى مبارزان ضعيف شود، طبيعى است كه ملّت براى برقرارى امنيّت خويش، توانش را از دست مىدهد.
چنانچه امام على مي فرمايد: " هركه بترسد از مردم خداوند سبحان بترساند او را از هرچيز."
جنگ افروزى
اگر فردى، جمعيتى و كشورى در پى تهاجم نظامى و زدودن امنيت ديگران باشد، بازتاب اين كار اين است كه امنيت خويش را از دست مىدهد.
حضرت امير(ع) فرمود: " هر كه جنگ كند با مردم، ربوده شود اموال او."
قانونشكنى
رواج هر نوع قانونشكنى، پردهدرى، بىحرمتى و هتكحرمت ديگران، خود عامل و زمينهساز ناامنى است.
چنانچه امام على به رعايت هر نوع حقوق مردم سفارش مىنمود. حتّى حضرت اجازه نمىداد به غير مسلمان ظلم و ستم روا داشته شود. چنانكه نوشتهاند: در دوران حكومت حضرت امير مومنان علي(ع) شخص مسلمانى خوك يك ذمى نصرانى را كشته بود، حضرت به نفع ذمى نصرانى و به ضرر مسلمان حكم كرد كه بايد به خاطر اين كار بهاى آن را به نصرانى بپردازد.
حرمتشكنى نسبت به رهبر
در پايان جنگ صفين و جريان حكميّت عدهاى كه بعدها به خوارج نام يافتند، نسبت به رهبر و امام المسلمين گستاخ شدند، حرمتشكنى كردند، خودشان را بر حضرت علي بن ابيطالب(ع) مقدم داشتند، اين امر زمينهساز هجوم ناامنى براى كوفيان شد.
چنانچه امام على در يكى از سخنرانىها اين حقيقت را بيان مىدارد كه مخالفت با رهبر و حرمتشكنى سبب مىشود كه سرانجام با هجوم دشمن، امنيت ملى به مخاطره افتد و دشمن تفوّق يابد و مايه بدبختى و سيهروزى مردم شود. فرمود" :به من خبر رسيده است كه «بُسر» از عمال معاويه، بر يمن مسلّط شده است، به خدا سوگند، من از قبل مىدانستم و مىدانم كه اينها به زودى بر شما مسلّط خواهند شد، چون كه آنان در يارى از باطلشان متحدند و شما در راه حقّ متفرقيد. شما پيشواى خويش را كه در مسير حق به پا خاسته است اطاعت نمىكنيد ولى آنان پيشواى خويش را كه در مسير باطل است، اطاعت مىكنند. "
غفلت از وجود دشمن
هم جدال و دشمنى و جنگ با مردم باعث ناامنى مىشود. و هم بىتوجّهى و غفلت از دشمن زمينهساز ناامنى است.
چنانچه امام على فرمود:"هر كه ايمن نشيند از ربوده شدن اموال، ربوده شود اموال او."
فساد كارگزاران
حضرت در اين آيندهنگرى و تحليل از وضعيت حال و آينده جامعه عراق يكى از عوامل تحقّق ناامنى را فساد كارگزاران اعلان مىكند. و مىفرمايد: "چون كه شما در شهرهايتان در پى فساد هستيد ولى سپاهيان دشمن در پى صلاح. شما در آيندهاى نزديك شكست مىخوريد."
* نويسنده و محقق حوزه علميه قم، محقق مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامي
منابع:
نهجالبلاغه
غرر الحكم
تاريخ طبري
فقهاء و مساله امنيت ملي
فصلنامه علوم سياسي، شماره 9
مواضع سياسي حضرت علي (ع) در قبال مخالفين
3960424
3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."
سه|ا|شنبه|ا|8|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 143]
-
گوناگون
پربازدیدترینها