تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برترين [مرتبه] ايمان آن است كه بدانى هركجا باشى خدا با تو است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812977631




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به مناسبت سي امين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي (24)جهاني شدن مرگ بر استكبار حاصل تاثير انقلاب ايران است


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به مناسبت سي امين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي (24)جهاني شدن مرگ بر استكبار حاصل تاثير انقلاب ايران است
خبرگزاري فارس: نداي مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل امروز به فريادي تبديل شده است كه در سراسر جهان طنين انداز است. اگر روزگاري اين شعار، خاص ملت ايران و دعاي بعد از هر نماز‌ آنها بود اكنون اين كالاي ايراني با اتيكت Made in Iran (ساخت ايران) در همه جهان رواج يافته است.


روزگاري بود كه برخي آتش زدن پرچم آمريكا و اسرائيل در تهران و ساير شهرهاي ايران را عامل انزواي ايران مي‌دانستند و مدعي بودند كه اين اهانت‌ها به ابرقدرت بزرگ جهان تاواني جز تنهاتر شدن ملت ايران ندارد. اما امروز دستاورد همان ايستادگي ديروز به گذر اين برنامه ملي و مذهبي از مرزهاي ايران و جهاني شدن آن انجاميده است. آري امروز مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل كالاهايي است كه از ايران صادر شده است و به حدي رواج بين‌المللي يافته است كه مي‌توان از "جهاني شدن" فرهنگ آن سخن گفت.
صدور انقلاب اسلامي يكي از اصلي‌ترين و مهمترين شعارهايي بوده است كه انقلاب اسلامي ايران به دنبال آن بوده است. اما هيچ وقت به ميزاني كه امروز آشكار شده است براي همگان واضح نبوده است كه انقلاب ايران ابعادي اساسا بين‌المللي يافته است و از همه مرزهاي جغرافيايي گذشته است. ماجراي غزه به همان ميزان كه نشان دهنده زنده بودن آرمان فلسطين بود نشان دهنده صادرات انقلاب ايران به جهان بود، چرا كه در غزه آن چيزي در برابر اسرائيل ايستاده بود كه در حقيقت راه و آرمان جمهوري اسلامي بود. آري در غزه اين عنصر "مقاومت" مظلومانه و نستوه در برابر دشمن بود كه به پيروزي رسيد و چنين راهي بدون هيچ شكي راهي است كه ايران و انقلاب آن پيش پاي ملت‌ها قرار داد.
به اين فراز از پيام حضرت امام خميني به روحانيت در پايان دفاع مقدس توجه كنيد:
"ما انقلاب‌مان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ايم، ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ايم. ما در جنگ، پرده از چهره تزوير جهان‌خواران كنار زديم... ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم، ما در جنگ ريشه‌هاي انقلاب پربار اسلامي‌مان را محكم كرديم... ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان داديم كه عليه تمامي قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها ساليان سال مي‌توان مبارزه كرد، جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت، از همه اين‌ها مهم‌تر استمرار روح اسلام انقلابي در پرتو جنگ تحقق يافت."
گويي كه خميني كبير قدس سره الشريف اين روزها را به عيان مي‌ديده است كه با چنان اطميناني كه از حكمت الهي او برخاسته بود بيان مي‌دارد كه در جنگ تحميلي عراق عليه ايران، ما راه مبارزه و پيروزي را به همه مردم منطقه نشان داديم و به آنان آموختيم كه چگونه مي‌توان عليه تمامي ابرقدرت‌ها مبارزه كرد و پس از آن از فتح فلسطين به عنوان نتيجه اين درس ماندگار سخن مي‌گويد. آري او به عيان مي‌ديد كه "جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت."
شدت تيزبيني سياسي حضرت امام در مقوله صدور انقلاب به حدي بوده است كه گاه وقتي فرازهايي از سخنان ايشان در مورد صدور انقلاب را مطالعه مي‌كنيم و رابطه اين امر را با مساله فلسطين در كلام ايشان پي گيري مي‌كنيم به فرازهايي بر مي‌خوريم كه گويي براي همين روزها و در تحليل حوادث كنوني منطقه نوشته شده است. به اين فراز گهربار توجه كنيد:

"عطر خونهاي پاك شهداي عزيز ما، در تمامي جهان پيچيده و اثرات آن را در اقصي نقاط عالم مشاهده مي‏كنيم. حماسه مردم فلسطين يك پديده تصادفي نيست، آيا دنيا تصور مي‏كند كه اين حماسه را چه كساني سروده‏اند و هم اكنون مردم فلسطين به چه آرماني تكيه كرده‏اند كه بي‏محابا و با دست‏خالي در برابر حملات وحشيانه صهيونيست‏ها مقاومت مي‏كنند؟ آيا تنها آواي وطن‏گرايي است كه از وجود آنان دنيايي از صلابت آفريده است؟ آيا از درخت ‏سياست‏بازان خود فروخته است كه بر دامن فلسطينيان ميوه استقامت و زيتون نور و اميد مي‏ريزد؟ اگر اين چنين بود، اينها كه سالهاست در كنار فلسطينيان و به نام ملت فلسطين نان خورده‏اند! شكي نيست كه اين آواي الله اكبر است، اين همان فرياد ملت ماست كه در ايران شاه را و در بيت‏المقدس غاصبين را به نوميدي كشاند. و اين تحقق همان شعار برائت است كه ملت فلسطين در تظاهرات حج، دوشادوش خواهران و برادران ايراني خود فرياد رساي آزادي قدس را سر داد و مرگ بر آمريكا، شوروي و اسرائيل گفت، و بر همان بستر شهادتي كه خون عزيزان ما بر آن ريخته شد، او نيز نثار خون نمود و به رسم شهادت آرميد. آري، فلسطيني راه گم كرده خود را از راه برائت ما يافت و ديديم كه در اين مبارزه چطور حصارهاي آهنين فرو ريخت و چگونه خون بر شمشير و ايمان بر كفر و فرياد بر گلوله پيروز شد و چطور خواب بني‏اسرائيل در تصرف از نيل تا فرات آشفته گشت، و دوباره كوكب دريه فلسطين از شجره مباركه لاشرقيه و لاغربيه ما برافروخت. و امروز به همان گونه كه فعاليت‏هاي وسيعي در سراسر جهان براي به سازش كشيدن ما با كفر و شرك در جريان است، براي خاموش كردن شعله‏هاي خشم ملت مسلمان فلسطين نيز به همان شكل ادامه دارد و اين تنها يك نمونه از پيشرفت انقلاب است. و حال آن كه معتقدين به اصول انقلاب اسلامي ما در سراسر جهان رو به فزوني نهاده است و ما اينها را سرمايه‏هاي بالقوه انقلاب خود تلقي مي‏كنيم، و هم آنهايي كه با مركب خون طومار حمايت از ما را امضا مي‏كنند و با سرو جان دعوت انقلاب را لبيك مي‏گويند و به ياري خداوند كنترل همه جهان را به دست‏خواهند گرفت. امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استكبار و جنگ پابرهنه‏ها و مرفهين بي‏درد شروع شده است. و من دست و بازوي همه عزيزاني كه در سراسر جهان كوله‏بار مبارزه را بر دوش گرفته‏اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاي عزت مسلمين را نموده‏اند، مي‏بوسم و سلام و درودهاي خالصانه خود را به همه غنچه‏هاي آزادي و كمال نثار مي‏كنم و به ملت عزيز و دلاور ايران هم عرض مي‏كنم خداوند آثار و بركات معنويت‏شما را به جهان صادر نموده است، و قلب‏ها و چشمان پر فروغ شما كانون حمايت از محرومان شده است، و شراره كينه انقلابي‏تان جهانخواران چپ و راست را به وحشت‏انداخته است."
اين معناي حقيقي صدور انقلاب از نگاه امام خميني رحمة الله عليه است. امام راحل عظيم الشان با چنين نگاهي بود كه از صادر شدن انقلاب اسلامي سخن مي‌گفت و با همين ديد حكمت آميز بود كه در آخرين پيامها خويش نيز از صادر شدن انقلاب ايران به دنيا اظهار اطمينان مي‌كرد و با دلي آرام و قلبي مطمئن امت خود را در ادامه راه دلداري داد ورفت و خاطر نشان كرد كه در اين سد آهنين كه او به ياري خداي متعال از اين ملت ساخته است خللي وارد نخواهد شد.
البته اين امري نيست كه با پايان جنگ به اذهان رهبران انقلاب خطور كرده باشد. امام خميني از همان روزهاي آغازين پيروزي انقلاب از اين مهم سخن به ميان آورده بودند كه اين نهضت به دنبال تاثيرگذاري بر همه مسلمين جهان است:
"نهضت مقدس ايران نهضت اسلامي است و از اين جهت‏ بديهي است كه همه مسلمين جهان تحت تاثير آن قرار مي‏گيرند."
البته در همان سالهاي اوليه انقلاب گروههايي تلاش كردند كه اين مفهوم واضح و آشكار را امام راحل در جهت تبيين آن اقدام نموده بود مشوه و زشت جلوه دهند، چه آنها كه همانند مهدي هاشمي و دار و دسته اش در واحد به اصطلاح نهضت‌هاي آزاديبخش در پي حماقتها و خيانت بودند و چه آنها كه با بستن چشم خود بر روي كلام صريح امام راحل مي‌كوشيدند كه صدور انقلاب را به همان معني‌اي بفهمند و بفهمانند كه امثال مهدي هاشمي مي‌خواستند. اين گروهها درحالي كه امام راحل صدور انقلاب را تفسير مي‌نمودند و صراحتا مي‌فرمودند:
"صدور آن وقتي است كه اسلام ، حقايق اسلام، اخلاق اسلامي، اخلاق انساني در آنجاها رشد پيدا بكند و شماها موظف به اين معنا هستيد و بايد اين كار را انجام دهيد."
تلاش مي‌كردند كه با تعابيري زننده از صدور انقلاب ياد كنند و همراه با تحريف معناي آن زمينه را براي حمله به آن آماده سازند. در حالي كه حضرت امام صراحتا صدور انقلاب اسلامي را تبيين مي‌نمودند و مي‌فرمودند:
" ما كه مي گوييم مي خواهيم انقلابمان را صادر كنيم ... همين معنويتي را كه پيدا شده است در ايران ، همين مسائلي كه در ايران پيدا شده ، ما مي خواهيم اين را صادر كنيم ... ما مي خواهيم اين انقلابمان را ، انقلاب فرهنگي مان را به همه ممالك صادر كنيم ."
در برابر اين بيان واضح و آشكار همين گروهها بودند كه صدور انقلاب را چنين تفسير مي‌كردند كه "ما اسلحه بگيريم و در ديگر كشورها انفجار ايجاد كنيم." و بعد آن را مورد تمسخر قرار مي‌دادند و چنان كه يكي از شخصيتهاي مشهور آنان در همان دوران با تمسخر نسبت به صدور انقلاب بيان مي‌داشت: "انقلاب كالا نيست كه در كوله‏پشتي‏هاي انقلابي‏هاي ايران بشود به دنيا صادرش كرد."
واضح است كه چنين حرفهاي احمقانه اي محصول تفاسيري نادرست و ساختگي است كه اين منحرفان به هدف اصيل صدور انقلاب اسلامي بسته بودند و آنگاه همان را كه خود به انقلاب ايران بسته بودند تمسخر مي‌نمودند. اگر نه بر هر شنونده آگاهي روشن بود كه امام راه صدور انقلاب را بيان حقايق اسلامي و ترويج اخلاق اسلامي مي داند و مگر نه اين كه ظلم ستيزي و مقاومت در راه حق و ايستادگي در برابر ظالم از اخلاق اسلامي مورد نظر حضرت امام ره بود.
البته به مرور زمان طي دهه دوم و سوم انقلاب اسلامي نيز بسياري در جهت مقابله با اين هدف اصيل انقلاب اسلامي ايران تلاش كردند. اين افراد كه تصور مي‌كردند پايان جنگ تحميلي و عوض شدن نسبي فضاي منطقه و كشور باعث شده است كه انقلاب اسلامي در پي گيري اهدافش ناتوان شود، به صراحت عليه صدور انقلاب دهان گشودند و با تعابيري مانند "صدور انقلاب اسلامي: هياهوي بسيار براي هيچ" از آن سخن گفتند.
اين كوته فكران تصور ميكردند كه وارد شدن انقلاب اسلامي در صحنه سخت كارزار سياسي و اقتصادي و بين المللي پس از جنگ باعث شكست انقلاب و از ميان رفتن توان آن شده است اوضاع جهان را با تحليلهاي كوته بينانه خويش به ضرر انقلاب اسلامي مي دانستند و چنين تصور مي‌كردند كه دوره آرمانها و اهداف نظام اسلامي به سر رسيده است.
برخي از اين افراد كه به خيال خام خود در برخي از مراكز حساس و استراتژيك نظام نيز نفوذ كرده بودند در جلسات سري و محرمانه خويش مدعي بودند كه دوره توانايي نظام اسلامي به سر رسيده است و جمهوري اسلامي در حال به زانو در آمدن در برابر دشمن است و از اين رو بسياري از برنامه‌هاي خويش را با دشمنان بيروني نظام هماهنگ مي‌كردند و از لزوم توجه به خواست آمريكا در مسائل داخلي كشور سخن به ميان مي‌آورند.
متاسفانه اين نگاه بدبينانه و ساده لوحانه در ميان برخي كه نمي‌توان در مغرض نبودن آنها شك كرد نيز در ارزيابي خود درباره نظام اسلامي به اشتباه افتادند و بيان داشتند:
"مجموعه نظام جمهوري اسلامي در خصوص صدور انقلاب و فرهنگ جمهوري اسلامي نمره بالايي نمي‌گيرد."
چنين اظهار نظرهاي ناپخته و عجولانه اي محصول اين نگاه سطحي بود كه تصور مي‌كرد راه امام خميني در صدور انقلاب اسلامي راهي ناصواب بوده است و يا در تداوم اين راه پس از امام راحل كوتاهي شده است.
اما شرايط كنوني غزه و جهان اسلام و بلكه بيشتر ملتهاي جهان نشان از آن دارد كه نه راه امام نادرست بود و نه شاگردان امام در پيروي اين راه پس از او كوتاهي نمودند.
نادرستي و ناپختگي چنين اظهار نظرهايي از آنجا بيشتر آشكار مي‌شود كه در همان زمان چنين حرفهايي از سوي برخي از دشمنان ملت ايران نيز بيان مي‌شد و تحليل‌گران خارجي تلاش مي‌كردند كه چنين وانمود كنند كه هرچند صدور انقلاب هدف ايران بود اما جمهوري اسلامي در اين هدف شكست خورده است.
به عنوان فقط يك نمونه از اين دست به مورد زير كه در همان زمان منتشر شده است، توجه كنيد:
گري سيك كه عضو سابق شوراي امنيت ملي آمريكا در دوره رياست جمهوري جرالد فورد، جيمي كارتر و رونالد ريگان بود و كتاب "همه سقوط مي كنند: رويارويي تراژيك آمريكا و ايران" را نيز در سال 1985 نوشت؛ در اين باره مي گويد كه سياست صدور انقلاب توسط ايران پس از جنگ عراق و ايران از دستور كار استراتژيك "حاكمان تهران" خارج شد . به نظر گري سيك هزينه هاي فراوان صادرات انقلاب ، علت اصلي اين چرخش بود . سيك مي گويد : من فكر مي كنم ايده صدور انقلاب هم از منظر عملي بودن اوليه و هم نتيجه عملي اي كه بدست داد ، يك شكست كامل بود و هم از اين منظر كه براي ايران شهرت بسيار بدي بوجود آورد و آن را خطرناك و غيرقابل اعتماد جلوه داد. هيچ كشوري در هيچ زمينه‌اي حاضر به همكاري با جمهوري اسلامي نبود. ده تا پانزده سال طول كشيد كه جمهوري اسلامي در نگاهش به ايده صدور انقلاب تجديدنظر كند."
تصور گري سيك در مورد ايده صدور انقلاب در ايران اسلامي به همان ميزان غلط بود و هست كه تصور سران رژيم صهيونيستي، وقتي كه مغرورانه و احمقانه تصور كردند كه ظرف 48 ساعت مي‌توانند، حركت مقاومت اسلامي (حماس) را در نوار غزه شكست دهند و اين منطقه را اشغال كنند. البته سيك در يك زمينه درست مي‌گويد و اين كه ايران با بيان ايده صدور انقلاب كاملا خطرناك و غيرقابل اعتماد شده بود اما اين خطر متوجه اسرائيل، آمريكا و ديگر حاميان رژيم صهيونيستي و سران نظام سلطه در جهان بود. آنچه امثال گري سيك و پيروان ايراني نظريات او از درك آن عاجز بودند اين بود كه ايران در ايده صدور انقلاب تجديد نظر نكرده است وحتي در روش مورد نظر خويش نيز تحولي ايجاد ننموده است اما زماني طبيعي بايد بگذرد كه نهالي كه امام راحل در دوره خويش كاشته بود و بذري كه در دل امت اسلامي نهاده بود توسط پيروان و ياران او آبياري و مراقبت شود و به مرحله محصول دادن برسد.
اين بيان را يكي از نويسندگان معاصر به خوبي مطرح كرده است، آنجا كه مي‌نويسد:
انقلاب اسلامي در فرايند استقرار خود مراحلي را پشت سر گذاشته كه تعمق در هر كدام از اين مراحل مستلزم مطالعات و تحقيقات فراواني است. يكي از پي آمد هاي مهم انقلاب اسلامي تاثير آن بر كشورهاي منطقه و آشنايي مسلمانان و مستضعفان جهان با اين انقلاب، تحت راهبرد "سياست صدور انقلاب اسلامي" بود. اين موضوع قاعدتا پس از پيروزي انقلاب اسلامي شكل گرفت و همانند ساير بخش ها فراز و نشيب خاص خود را طي كرده است. از آن جا كه انقلاب اسلامي با رهنمودهاي پيامبر گونه امام خميني، عزت و شكوه خود را در تحقير قدرت هاي فاسد جهاني و منطقه اي و آگاهي و بيداري همه مستضعفين، به ويژه مسلمين در گستره جهان اسلام، دنبال مي كرد، سياست صدور انقلاب موضوعيت ويژه اي يافت. اين فرايند گاه با كاميابي ها و گاه با ناكامي هايي روبرو بوده است؛ اما آنچه در عصر كنوني به رغم فشارهاي جهاني و منطقه اي بر جمهوري اسلامي ايران به عنوان ام القراي اسلام و بر مسلمانان طرفدار انقلاب در كشورهاي اسلامي شاهد آن هستيم، رشد اسلام گرايي در جوامع اسلامي و مخالفت هاي آشكار و جدي با سياست هاي سلطه جويانه قدرت هاي بزرگ جهاني است. تاثير اين رويكرد به گونه اي است كه توماس فريدمن يكي از نويسندگان آمريكايي معتقد است كه اگر مخالفت با آمريكا در كشورهاي اروپايي شكل يك سرگرمي است، ولي در جوامع اسلامي به عنوان يك وظيفه تلقي مي شود.

آري پيروان امام هرگز دست از ايده‌هاي ايشان برنداشتند و در راس همه آنها قائد عظيم الشان ما حضرت آيه الله العظمي خامنه‌اي است كه همواره بر اين مساله تاكيد داشته و دارند كه به صدور انقلاب و تلاش براي تحقق آرمان حضرت امام افتخار مي‌كنند و در اين را تلاش مي‌نمايند، به عنوان تنها يك مثال در اين زمينه به اين بيان حضرت ايشان توجه نمائيد:
"مقصود ما از صدور انقلاب گسترش فرهنگ الهي و انسان ساز اسلام به تمامي جهان است و ما به آن افتخار مي كنيم و وظيفه خود مي دانيم كه مفاهيم و ارزش هاي اسلامي، احكام و معارض دين خدا را كه مايه ي نجات ملت هاست اشاعه دهيم و اين تكليف الهي ماست."
چنان كه مشاهده مي‌شود رهبران نظام اسلامي هرگز دست از اين آرمان الهي خود برنداشتند و به همين دليل است كه امروز شاهد پيروزي و نتيجه گرفتن آنها در صدور انقلاب اسلامي هستيم. مقام معظم رهبري در بيان ديگري روند و منطق اين صدور انقلاب را نيز بيان مي‌دارند و مي‌فرمايند:
"اگر ملت ها باور كنند كه يك ملت با قدرت و عزم و اراد? خود و نيز با توكل به خدا مي‌تواند در برابر قدرت هاي بزرگ بايستد و تسليم نشود، آنها نيز به تلاش براي نجات خود از زير بار ظلم تشويق خواهند شد."
آيا پيروزي امروز غزه و پيروزي ديروز ملت لبنان و مجاهدان سرفراز حزب الله به شيوه و روشي جز اين شكل گرفت.
ايشان در بياني مفصل ضمن مطرح كردن مساله صدور انقلاب به صراحت از روش جمهوري اسلامي ايران در صدور انقلاب اسلامي سخن به ميان مي‌آورند كه به نظر مي‌رسد در بيان اين امر فصل الخطاب و تمام كننده ماجراست:
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، سردمداران تبليغات جهاني روي اشاعه‏ي فرهنگ انقلابي اسلام جنجال راه انداختند و آن را به عنوان صدور انقلاب ـ با معناي غلطي كه از صدور انقلاب مي‏كردند ـ مورد تهاجم تبليغاتي قرار دادند. همه‏ي رسانه‏ها در سرتاسر عالم، روي اين نكته و كلمه تكيه مي‏كنند كه جمهوري اسلامي درصدد صدور انقلاب است! خباثت آنها در اين‏جاست كه صدور انقلاب را به معناي صدور مواد منفجره و ايجاد درگيري در گوشه و كنار عالم و از اين قبيل كارها معرفي مي‏كنند! كه اين هم مثل بقيه‏ي خباثتهاي تبليغاتي دنياي غرب، يك ترفند رذيلانه است .
صدور انقلاب، يعني صدور فرهنگ انسان‏ساز اسلام و صدور صفا و خلوص و تكيه و اصرار بر ارزشهاي انساني. ما به اين كار و انجام اين وظيفه افتخار مي‏كنيم. اين، راه انبياست و ما اين راه را بايد ادامه دهيم .
دنياي غرب و سردمداران فرهنگ فاسد و منحط غربي، از اين‏كه فساد و فحشا و اعتياد و انواع و اقسام بدبختيها و روسياهي ها را به سراسر عالم صادر مي‏كنند، خجالت نمي‏كشند؟! اين فرهنگ فحشايي كه امروز متأسفانه سراسر دنيا و بيش از همه، دنياي فقير جهان سوم را فرا گرفته، از كجا آمده‏است؟ اين، يكي از صادرات فرهنگ غربي و تمدن استعماري و استكباري است. انواع و اقسام فسادها و انحطاطهايي كه امروز بشريت را در فشار گذاشته و اعتيادهاي خطرناكي كه گريبان جوانها را در بسياري از كشورهاي فقير و عقب‏افتاده گرفته، از كجاست؟ فرهنگ مصرفي غلط كه بر بسياري از كشورهاي اسلامي و غيراسلامي جهان سوم تحميل شده، از كجاست؟
اگر شما وارد بازار كشورهاي فقير منطقه‏ي خودمان ـ نفت‏خيز و غيرنفت‏خيز ـ بشويد، خواهيد ديد پروپاگاند و تبليغات اجناس مصرفي زايد و غير لازم غربي، تمام فضاي زندگي اينها را پر كرده است. آيا بشر به اين چيزها احتياج داشت؟! كشورهاي توليد كننده‏ي نفت، ثروت خدادادي متعلق به همه‏ي مردم را كه بايد صرف عمران و آبادي كشورشان بشود، مي‏دهند و در مقابل وسايلي مي‏گيرند كه جز انحطاط و فساد در زندگي، تأثير ديگري ندارند . همه‏ي اينها صادرات فرهنگ غربي و امريكا و اروپا به كشورهاي جهان سوم است .
امريكا و اروپا و كشورهاي غربي، در لابلاي فرآورده‏هاي خوب تمدن خود ـ مثل صنعت و علم و تحقيق، كه متعلق به همه‏ي بشريت است و براي گروه خاصي نيست ـ انواع و اقسام بديها و فسادها و انحطاطها را وارد كشورهاي جهان سوم كردند و مردم و جوانها و دولتها و ملتها را مبتلا و ذليل نمودند و به خاك سياه نشاندند . آنها از كارهاي خود شرم نمي‏كنند و خجالت نمي‏كشند و به صادرات پليد خودشان به كشورهاي ديگر افتخار هم مي‏كنند!
چرا ما بايد از صادر كردن توحيد و اخلاق انبيا و روح فداكاري و اخلاص و تزكيه‏ي اخلاقي به كشورهاي ديگر خجالت بكشيم؟! چرا بايد شرم كنيم از اين‏كه غيرت و حميت صحيح و ايستادگي در مقابل قدرتهاي باطل را به صورت درس عملي به ملتهاي ديگر ارايه و تعليم بدهيم؟
ملتها باور نمي‏كنند كه بشود با عوامل و مزدوران قدرتهاي استكباري درافتاد . ما درافتاديم و پيروز هم شديم . چرا اين عمل و تجربه‏ي خودمان را در اختيار افكار عمومي ملتها نگذاريم؟ ما اين انقلاب را صادر مي‏كنيم. ما از اين‏ كه بتوانيم توحيد و مكتب انبيا و روشهاي انساني پاكيزه و طيب و طاهر و صبر و مقاومت و ايثار را به كشورهاي ديگر صادر كنيم، هيچ ابايي نداريم. رسانه‏هاي غربي كه با پول صهيونيستها و با تدبير سياستمداران خبيث و ظالم و فاسد اداره مي‏شوند، مي‏خواهند جنجال درست كنند و ما را از اين حرف و عمل كه فرهنگ و مفاهيم انقلاب بايد صادر شود، پشيمان كنند .
اگر منظور اين است كه ما مواد منفجره صادر مي‏كنيم، اين ادعا دروغ است . اين كار را خود دستگاههاي پليد خبيث استكباري مي‏كنند. سازمان جاسوسي امريكاست كه براي ساقط كردن دولتها وارد صحنه مي‏شود و اسلحه و مواد منفجره و نيرو مي‏برد و به ضد انقلاب در كشورهاي انقلابي كمك مي‏كند. ما به هيچ كشوري مواد منفجره نمي‏بريم. خرابكاري دور از شأن ماست و به‏هيچ‏وجه به ما نمي‏چسبد و هر كس بگويد، خلاف و دروغ گفته است. اين تهمتهاي ناشايست، باب خود همان كساني است كه اينها را به اسلام و جمهوري اسلامي نسبت مي‏دهند .
كيست كه امروز به دولت غيرقانوني مستقر در شرق بيروت و همپيمان با اسرائيل و امريكا، براي كوبيدن مسلمانها سلاح و مهمات و موشك مي‏دهد؟ تروريسم كار امريكاست. دولت امريكا كه هواپيماي مسافربري را با صدها سرنشين منهدم مي‏كند، تروريست است . دولت سعودي كه صدها زن و معلول و بيمار را در مثل چنين روزي در حريم امن الهي با آن وضعيت رقت‏بار به شهادت مي‏رساند، تروريست است . از شأن انقلابي جمهوري اسلامي و اسلام و ملت ايران، كارهاي تروريستي به دور است . نامهايي از قبيل تروريست، شايسته‏ي همان آدمهاي پست است كه خودشان بزرگترين تروريستهاي دنيا هستند .
صدور انقلاب، به معناي صادر كردن ارزشهاي انقلابي و افشاگري درباره‏ي مستبدها و ظالمهاي عالم، وظيفه و تكليف الهي ماست . اگر اين كار را نكنيم، كوتاهي كرده‏ايم. جمهوري اسلامي و ملت ايران و آن شخصيت عظيم و عالي‏قدري كه دنيا را در مقابل عظمت خودش كوچك و خاضع كرد، نشان دادند كه همه‏ي قدرتهاي عالم براي مقابله با چنين عزم و اراده‏ي معظم و پولاديني ـ كه اسلامي است و متعلق به عموم ملت است ـ كوچكند .
و البته پايان سخن اين كه
باش تا صبح دولتش بدمد كين هنوز از نتايج سحر است

نويسنده: سيد مجتبي حسيني
..............................................................................................................
انتهاي پيام/

سه|ا|شنبه|ا|8|ا|بهمن|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن