تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 27 اسفند 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذير...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1865808203




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شيخ بهايي عالم ذوفنون و صاحب كارهاي بزرگ متن كامل سخنراني آيت الله هاشمي رفسنجاني


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: شيخ بهايي عالم ذوفنون و صاحب كارهاي بزرگ متن كامل سخنراني آيت الله هاشمي رفسنجاني
اشاره :
در روزهاي سوم و چهارم ديماه گذشته كنگره بزرگداشت شيخ بهائي در مشهد مقدس و در جوار بارگاه ملكوتي حضرت ثامن الائمه عليهم السلام برگزار شد.
در اين كنگره تني چند از صاحبنظران با ارائه مقالات تحقيقي به تشريح ابعاد مختلف شيخ بهائي پرداختند. اين كنگره با سخنراني علمي و پرمحتواي آيت الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان رهبري و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام افتتاح شد. جامعيت اين سخنراني ما را بر آن داشت كه متن كامل آنرا از نظر خوانندگان گرامي بگذرانيم .

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله والسلام علي رسول الله و آله
بايد صميمانه از تلاشي كه براي احياي نام شخصيت تاثيرگذار شيخ بهايي در جريان است تشكر كنم . شخص آيت الله دري نجف آبادي در اين ميدان خيلي زحمت كشيدند. ايشان دو سه سال است كه دارند تلاش مي كنند و مطمئنا ثمره زحمات ايشان در نشريات مربوط به اين كنگره و كنگره هاي سابق و آينده در اختيار مردم قرار مي گيرد.
از آيت الله طبسي و استاندار خراسان رضوي تشكر مي كنيم كه براي به وجود آمدن چنين كنگره باشكوهي تلاش كردند و از حضور شما عزيزان كه كنگره را غني كرديد و به آن اعتبار داديد بايد ممنون بود.
قطعا مطالب اساسي را در مقاله هاي تخصصي خواهيد خواند و هر كسي راجع به بخشي از شخصيت شيخ بهايي خواهد گفت كه قطعا اثرشان بيشتر از حرف كلي است كه من خدمت شما عرض مي كنم . من مطالب عمومي را خواهم گفت .
در صحبت هاي جناب آقاي دري مجموعه كاملي با اشاره به مجموعه بروزات شخصيتي شيخ بهايي را ديديم .
من در صحبتم به دو سه نكته مي پردازم . يكي زمان و مكان شيخ بهايي و حيات اوست كه براي شناخت ايشان مهم است . براي شناخت ايشان اول بايد زمان مكان و شرايط آن روز را بشناسيم و دوم در وضع زادگاه ايشان جبل عامل در جنوب لبنان كه خوشبختانه امروز هم تاريخ ساز است و نقطه داغ سياست جهاني است .
قسمت ديگر آن هم مربوط به اصفهان و صفوي هاست كه قطعا ايران تشيع وامدار حركت صفوي هاست . امروز از يك سلسله پادشاهي تمجيد كردن با وجود روحيه ضدشاهنشاهي كه در جامعه ما هست سخت است . ولي انصافا آنها در آن روز كار بزرگي كردند و بخشي از آن هم اشاره به كارهاي بزرگ شيخ بهايي است كه شما در مقاله هاي تخصصي خواهيد ديد.
زمان تولد و رشد و خدمت شيخ بهايي در طليعه به وجود آمدن دولت رسمي در كل خاك ايران در كنار دولت رسمي خلافت عثماني است كه اين براي عثماني ها پديده بدي بود. آنها نمي خواستند در ايران دولت تشيع در برابر آنها كه تكيه اصلي شان روي تسنن بود و به مباني مذهبي فرقه اي خودشان اهميت هم مي دادند شكل بگيرد و خداوند كمك كرد در ايران كه اكثريت مردمش محب اهل بيت بودند و در تمام مدت تاريخ بعد از اسلام ـ جز در دوران آل بويه ـ تحت ستم منزوي مهجور و مظلوم بودند به حق خودشان رسيدند و ايران اهل بيت شكل گرفت .
چيزي كه اهل فكر در طول تاريخ و از گذشته انتظارش را داشتند; چون مي دانيم كه ايراني ها جزو سابقين مكتب اهل بيت بودند و به همان دليل ما علي ابن ابي طالب (ع ) را در دوران خلافتشان در كوفه مي بينيم كه در آنجا كوفيان خيلي كمك كردند. تعبيراتي كه حضرت علي (ع ) در مورد مردم كوفه در يكي از خطبه ها مي كند تعبيرات خوبي است . وقتي مي خوانم بي صفايي خودمان را مي بينم كه در شعارهايمان معمولا « ما اهل كوفه نيستيم » گفته مي شود. از جمله در نماز جمعه خودمان هم گفته مي شود كوفيان اين حق را دارند كه از ما مطالبه كنند. در غربت علي ابن ابي طالب آنها پيشتاز بودند. حرف هاي حضرت علي (ع ) را وقتي به كوفه مي آيند و پيغام مي دهند ـ اگر قبلا نخوانديد ـ بخوانيد چون واقعا خواندني است . همان ها بودند كه در لشگر مختار بودند و مي دانيم كه در لشگر او عربي كمتر صحبت مي شد و فارسي صحبت مي كردند. به هر حال مردم ايران از قديم در خدمت اهل بيت بودند و بعضي ها تفسير مي كنند ـ تفسير درستي هم است ـ كه صفويه با هوشياري و با اطلاع از روحيه حب اهل بيت براي تاسيس مكتب اهل بيت اقدام كردند. آنها از زمينه مردمي استفاده كردند و هوشيارانه و خوب هم استفاده كردند منتها تقويت هم كردند و شرايطي هم فراهم شد.
وجود قدرت شيعي در ايران و قدرت خلفاي عثماني در ساير مناطق باعث شد كه شيعيان در قلمرو عثماني از جمله در جبل عامل تحت فشار قرار بگيرند. جبل عامل تقريبا همين منطقه اي است كه در جنوب لبنان در نقطه داغ سياست منطقه اي و جهاني شده است . همين جزين نبطيه صور و ... كه چند كيلومتر در چند كيلومتر هم بيشتر نيست . مردم بسيار ارزشمندي هم در آنجا هستند و بودند و واقعا به نظر من اين نقطه قابل بررسي است . هميشه مهم بوده و مقداري از آن را در رابطه با شيخ بهايي عرض مي كنم .
به فكر افتادم كه قدري ريشه يابي كنم و ببينم چطور شد كه در همه اين مناطق جبل عامل به اين صورت شكل گرفت و به وجود آمد. به احتمالي رسيدم ولي هنوز كارم تمام نشده و آن اين است كه ابتكار آن متعلق به حضرت اباذر است . مي دانيد كه اباذر در دوران خلافت عثمان به شام تبعيد شده بود. البته بعضي از مورخين معتقدند كه تبعيد نشده بلكه با اختيار و توصيه پيامبر(ص ) به آنجا رفته يعني پيغمبر(ص ) به او گفته بودند شرايطي است كه لازم است شما در شام باشيد. در اين مورد هم نظر روشني ندارم كه تبعيد بوده يا اختياري يا هر دوي آنهاست . شايد خود اباذر مي خواستند به شام بروند و اين شرايط را عثمان فراهم كرد.
وقتي ايشان به منطقه شام مي آيد نقطه فعاليت خودش را در همين جبل عامل قرار مي دهد. مردم آنجا به ايشان مي گروند و بذر تشيع را عميقا با اطلاعات دسته اولي كه از علي (ع ) و مخالفان علي داشت كاشت و هنوز آن نهالي كه او غرس كرد دارد بار مي دهد و ان شاالله در آينده بيشتر خواهد شد.
اگر بخواهيم اهميت آن را بفهميم بايد در نامه اي ببينيم كه معاويه به عثمان نوشته است . معاويه نامه اي به عثمان مي نويسد كه اگر احتياجي به منطقه شامات داريد ابوذر را از اينجا برگردانيد تا در آنجا نباشد. تعبيرش اين است كه او صبح و شام مردم را دور خودش جمع مي كند و از فضايل علي (ع ) و دوستان علي (ع ) و از عيوب خلفا و مخالفان علي (ع ) مي گويد. يك جمله كوچك است و يك نامه دو سه سطري است كه معاويه نوشته است اما خيلي حرف دارد.
وقتي نامه به دست عثمان مي رسد ابوذر را احضار مي كند. وقتي ابوذر مي خواهد برود بدرقه ابوذر يك صحنه تاريخي بسيار حساس مي شود. باز احتياج به تحقيق دارد. متاسفانه ما اين نقاط اساسي تاريخ را به دليل اينكه در ويرانه هاي تبليغات بني اميه و بني عباس گم شده و پيدا نيست خوب نمي دانيم . چيزهايي در تاريخ هست اما بايد كار كنيم و بايد تحقيقاتمان را بيشتر كنيم و اينها را بسيار بررسي كنيم . شايد اطلاعات بيشتري به دست بياوريم . در آن بدرقه مردم حرف هايي مي زنند و ابوذر هم حرف هايي دارد. خيلي خواندني است . خودتان در سير تواريخ و روايات پيدا كنيد. در سنت و شيعه هم از اينها فراوان است . البته وقتي ابوذر به مدينه برمي گردد استقبال مردم مدينه عثمان را مي ترساند و او را منزوي مي كند و بعد ايشان به ربذه تبعيد مي شود. پس مي خواهم بگويم بايد ريشه جبل عامل را در صدر اسلام و در ابوذر پيدا كنيم .
با آمدن شهيد اول يعني با جلوه كردن شهيد اول در جبل عامل اين منطقه به يك مركز عظيم علمي تبديل شد. جاي بسيار كوچكي است ; چند كيلومتر در چند كيلومتر و در محاصره شهرهاي ديگري كه تعصب سني گري شان باعث مي شد كه مسلمان هاي شيعه را در آنجا اذيت كنند. نمونه آزارشان را هم عرض مي كنم . ولي اين مركز آن قدر علم پرور و دانش پرور است و انسان هاي بزرگي را تربيت كرده كه ما امروز سر سفره آنها نشسته ايم و هنوز در حوزه هاي ديني آثار علمي آنها تدريس مي شود و جزو بهترين هاست و اين شيخ بهايي يكي از آن دست پرورده هاست .
البته ايشان در آنجا رشد نكرد و در جواني به ايران آمد اما بالاخره در خدمت علمايي بودند كه با او آمده بودند و قبل از او آمدند. آن روح همچنان در پرورش او و شرايطي كه در وجودش خلق شده بود شيخ بهايي را شيخ بهايي مي كند.
در اعيان شيعه جمله اي ديدم كه برايم خيلي جالب بود. مطالب جالب زيادي دارد. چون صاحب اعيان شيعه خودش در آنجا بوده و بيش از ديگران به اين مسايل پرداخته است . ايشان مي گويد : « وقتي براي تشييع جنازه دختر شهيد ثاني رفتم ديدم 70 مجتهدي كه صاحب حكم بودند و كرسي داوري داشتند و جامع الشرايط بودند در تشيع جنازه شركت كرده اند » .
اگر ما در حوزه قم هفتاد مجتهد را در يك جا جمع كنيم چيز عجيبي نيست . بالاخره دريايي از علما و فضلاست . اما اينكه در آن زمان در آن منطقه كوچك ساحل مديترانه و در محاصره متعصبان عثماني 70 مجتهد در مراسم دفن يك زن عالمه حضور پيدا مي كنند بايد براي ما خيلي معنادار باشد.
به هر حال اين جبل عامل خاري بود در چشم آن سياستي كه با سياست ايران ناسازگار بود. براي آنها نقطه چركين بود و براي شيعه يك سرپل و جايگاه اساسي بود.
آنها فشار را زياد كردند. نحوه به شهادت رسيدن شهيد ثاني واقعا تاثرآور است . فقط به اين بهانه كه ايشان قضاوتي به نفع يك شيعه در برابر يك سني كرده بود. مرافعه اي بين يك شيعه و يك سني روي داده بود و ايشان به نفع شيعه حكم داد. محكوم رفت و سعايت كرد و قاضي عثماني را كه آمادگي داشت شهيد ثاني را از بين ببرد تحريك كرد و اين قاضي صاحب لمعه را تعقيب كرد. ايشان در آن لحظه در باغ انگوري كه خودش داشت مشغول نوشتن لمعه بودند; كتابي كه همه ما مي خوانيم و آن را خوب بلديم داشت آن را مي نوشت كه ايشان را تحت تعقيب قرار دادند و قاضي او را احضار كرد. مي دانست كه رفتار آنها با ايشان بسيار خشن است و متواري شد و سر از مكه درآورد. در مكه به دستور حكومت مركزي او را گرفتند زندان كردند. گويا هنگام نماز عصر در حرم گرفتند. البته در مورد هيچ كدام از موارد نمي توان به صورت قطعي حرف زد ولي در بيشتر كتاب ها اين گونه آمده است . او را به استانبول آوردند. قبل از اينكه وارد دربار شود او را شهيد كردند. سرش را جدا كردند و بدنش هم ناپيدا بود. گويا گروهي از تركمن هاي شيعه كه در آنجا بودند در خواب ديدند كه نوري از آسمان به نقطه اي مي تابد و برمي گردد. وقتي پيگيري كردند پيكر شهيد ثاني را پيدا كردند و در آنجا قبه و بارگاهي ساختند. نمي دانم اين قبه و بارگاه الان هست يا نه . اگر آقاي دري و ديگران مي دانند و يا اگر لازم است كسي دنبال كند.
منظورم اين است كه اين جور با شيعيان و با علما رفتار مي كردند تا حوزه را به هم بريزند.
پدر شيخ بهايي و شيخ بهايي كه كودك بود از طرف ايران دعوت شدند و آنها هم به ايران آمدند.
عده زيادي هم آمدند حقيقتا آنها باعث شدند كه حركت سياسي سطحي صفوي عمق علمي پيدا كند.
اگر تلاش اين علما نبود و حوزه اصفهان به آن عظمت نمي رسيد معلوم نبود كه تشيع اين قدر در ايران ريشه دار شود. بالاخره حكومت ها مي آيند و مي روند همان گونه كه آنها هم رفتند. بعد از آنها هم افشاريه زنديه و قاجاريه آمدند و رفتند و همه هم آثاري دارند اما آنچه كه براي ما ماند تلاش علماست و در بين علما نيز افرادي مثل محقق كركي از همين جبل عامل آمدند كه هم موقعيت بسيار نيرومند كشوري داشت و هم شيخ الاسلام بود. شيخ الاسلام عالي ترين مقام ديني آنجا بود. ايشان بود كه اجازه حكومت را به صفوي ها داده بود. صفوي ها اين تفكر را داشتند كه حق حكومت با امام زمان (عج ) است و در زمان غيبت بايد اجازه حكومت بگيرند و ايشان اين اجازه را داده بود تا آنها حكومت كنند.
محقق كركي كارهاي زيادي كرده است . به عنوان شيخ الاسلام به قزوين مي رود و امام جمعه قزوين را معرفي مي كند. هنوز هم بايد ريشه آن را در حوزه علميه قزوين كه تا اواخر خيلي خوب و عميق بود و شخصيت هاي بزرگي هم در آنجا به وجود آمده بودند ببينيم . در هرات هم علي رغم آن همه بادهاي مسمومي كه بر آنها گذشته تشيع و اهل بيت هنوز در هرات قوي هستند. بايد اين حالت را به خاطر حضور موقت پدر شيخ بهايي كه نمي دانم چند سال در آنجا بودند و خود شيخ ـ بدانيم . احتمالا ارتباطشان با مشهد به دليل حضور طولاني آنها در هرات باشد.

به هر حال علمايي مثل شيخ حر عاملي نقش برجسته اي در تاريخ تشيع دارند. امروز چقدر از سفره دانش و آثاري كه ايشان گذاشته اند استفاده مي كنيم و با كتاب هاي ايشان چقدر تحقيق براي ما آسان شده است . علماي بزرگي مثل صاحب مدارج صاحب معالم و دو شهيد اول و ثاني كه الان آثارشان بين ما هست واقعا نقاط برجسته تاريخي جبل عامل در تشيع سرنوشت ساز و مهم است . با متفرق كردن علماي جبل عامل كه « تفرقوا ايادي سبا » . اينها به هر جايي رفتند آنجا را آباد كردند. حوزه بحرين در اثر اين هجرت قوي شد. هند به دليل اين هجرت قوي شد. ايران اين علما را به دليل حكومت شيعي از همه جا بيشتر جذب كرد و بهره بيشتري برد. نجف با آمدن آنها تقويت شد. به گونه اي كه حوزه آنجا را آنها در دوره جديد مركزثقل حوزه هاي علميه تشيع كردند. البته نجف در آن مقطع از حله هم ارتزاق مي كرد. آنها را آنجا هم كوچ دادند. يعني آن قدر بر علما و شيعيان جبل عامل و جنوب لبنان فشار آوردند كه ديگر اين شخصيت ها نمي توانستند بمانند. يك نمونه آن را در تاريخ عرض مي كنم ولي ده ها نمونه داريد. فردي در تاريخ آنجا به نام احمد جذار پاشاست كه حاكم عثماني است . اين حاكم عثماني فراز و نشيب زيادي داشت . انسان خيلي خشن و سفاك و در عين حال بسيار نيرومند بود. اگر تاريخ حكومتش را مطالعه كنيد متوجه مي شويد كه در آن دوران شبيه رضاخان در اين دوره است كه كارهاي متفاوتي از خود نشان مي داد. اين حاكم به دليل كار بزرگي كه كرد عثماني ها با اينكه مي خواستند عزلش كنند عزلش نكردند و به او قدرت دادند و او از اين قدرتش عليه شيعه استفاده كرد و اين كار بزرگش بود!!
ناپلئون كه مصر را گرفته بود و به فكر انتقال استانبول پايتخت عثماني ها بود براي رسيدن به استانبول مي بايست از طريق فلسطين و شامات عبور مي كرد و به عكا مي رسيد. مركز حاكميت جذار در يك قلعه محكم در عكا بود. دو ماه لشگر ناپلئون را پشت دروازه قلعه خود نگهداشت . سرانجام ناپلئون به مصر برگشت و به استانبول نيامد. اين كار براي او موقعيت بسيار خوبي ايجاد و از صلاح الدين ايوبي هم نيرومندتر جلوه كرد. از اين وجاهتش استفاده كرد و خواست ريشه شيعه را در شامات از بين ببرد. جشن كتاب سوزان گرفت . در تواريخ مي نويسند كه هفت روز كتاب ها و كتابخانه ها و آثار علماي جبل عامل را در عكا مي سوزاندند. اين رفتار را با شيعه در آنجا كردند ولي به لطف خداوند و حقانيت مكتب اهل بيت و پشتيباني ايران كه آن روز سهم بزرگي داشت و امروز هم آن نقش را ايفا مي كند شيعه روز به روز نيرومندتر شد.
مي خواهم از بحثم اين نتيجه را بگيرم كه موقعيت جديد ايران مسئوليت بزرگي به دوش ما مي گذارد كه بايد آنها را بشناسيم و از مكتب اهل بيت درست استفاده كنيم و نگذاريم در دنيا مظلوم بماند و به افراد معيني منحصر شود.
پس جبل عامل حق بزرگي بر وضع فعلي حوزه ها و حكومت مذهبي و روحانيت ما و كشور شيعي ايران دارد. همين علما قبل از آن هم مي گذاشتند. در تاريخ مراعشه مازندران خواندم و مي خوانيم كه حكماي مراعشه كه شيعه بودند گويا از شهيد اول تقاضا مي كنند كه ايشان يا خودش بيايد و يا نماينده اي بفرستند كه حكومت اينها را كاملا ديني و مذهبي و شيعي اداره كند. تا اين حد از جبل عامل استفاده مي كردند. اما حوزه اصفهان با آمدن آنها و با بروز علماي ايراني و تربيت شاگردان بزرگ بسيار قوي شد كه هنوز شاگردان آن حوزه نورافشاني مي كنند.
ما هنوز داريم از آنها استفاده مي كنيم . آيت الله بروجردي كه از حوزه اصفهان به نجف رفته بودند بعدا كه آمده بودند يك وقتي در محضري كه با ديگران خدمتشان بوديم و با ديگران صحبت مي كردند از حوزه اصفهان تعريف مي كردند و مي گفتند : نتوانستيم در نجف اطلاعات ديني بيشتر از آنچه در اصفهان به دست آورديم اضافه كنيم .
واقعا حوزه اصفهان اين گونه بود. بسياري از فحول علماي تشيع در اين مدت با واسطه و يا بي واسطه به حوزه اصفهان مربوط مي شوند و شيخ بهايي در آن مقطع نقش بسيار زيادي در درخشش حوزه اصفهان داشته است . البته يك مقدار مقاطع مبهم در زندگي ايشان هست . هنوز مقالاتي را كه شما نوشتيد نخواندم . از جمله چيزهايي كه به نظر من خيلي عجيب است و شايد هم طبيعي باشد اين است كه ايشان اولاد ندارد. هميشه فكر مي كردم كه چرا اسمي از اولاد و خاندانشان در تاريخ ما نيست . ظاهرا ايشان اصلا اولاد ندارد.اگر آقاي دري كه روي اين مساله خيلي كار كردند مي دانند به ما بگويند.
به هر حال شيخ بهايي را كه اول كارش بود در مقطعي به جاي محقق كركي شيخ الاسلام اصفهان مي كنند. شيخ الاسلام اصفهان در زمان صفويه يعني عالي ترين مقامي كه بر همه امور مذهبي و عملا امور سياسي كشور حاكميت دارد. ايشان مدتي اين كار را انجام مي دهد. نمي دانم چرا ايشان به فكر افتادند كه مهاجرت كنند. با آن موقعيت ممتاز و با آن مسئوليت هاي بزرگ و آن كارهايي كه انسان در چنين شرايطي مي تواند انجام بدهد و خدماتي كه مي تواند انجام بدهد يكباره همه چيز را گذاشت و مهاجرت كرد. مثل محمود غزنوي كه مهاجرتش معروف است . البته مي تواند دلايل خوبي داشته باشد منتها شما محققان بايد دليل آن را روشن و ثابت كنيد. عجيب است كه اين نكات چگونه در تاريخ ما مخفي مانده و چرا تا به حال معلوم نشده و يا شده و ما نتوانستيم پيدا كنيم . ايشان سالها گشتند و به مكه مدينه شام بعلبك و جبل عامل رفته و در نجف و گويا در اسلامبول بوده و با حوزه ها و شخصيت هاي مختلف به صورت ناشناس بحث مي كرد. آيا به دليل اشتياقي كه به علم و تنوع علمي داشته ترجيح داده كه به طور موقت كارها را برعهده ديگران بگذارد و برود خودش را تقويت كند ! دستاورد جديدي بياورد مطمئنا دستاوردهايي كه از اين سفر آورده مهم هستند. من الان نمي دانم . اما قطعا بايد اين را پيدا كنيم . شوخي نيست كه كسي با اين مقام و اين شخصيت و اين قدرت علمي يكباره اداره حوزه ها و علما همه را رها كند و دوره گرد شود. بعد هم كه برمي گردد دستاوردش در يك نامه و در يك گزارش كامل پيدا نشود ! بايد باشد. حتما بايد اينها را پيدا كنيم . شايد در غارتي كه افاغنه در اواخر دوران صفويه در اصفهان كردند اينها را از بين برده باشند. شايد در افغانستان و يا جاهاي ديگر باشد. بايد اينها را پيدا كنيم .
در دوره خودمان هم مجهولات تاريخي خيلي زياد است چه برسد به صدر اسلام . وقتي به زمان پيغمبر(ص ) و بعد از پيغمبر(ص ) به زمان ائمه (ع ) برمي گرديم آنچه كه مي دانيم قطره اي است از يك اقيانوس و آنچه كه نمي دانيم بسيار زياد است . يك بار در اجلاس ائمه جمعه گفتم ; پيغمبر(ص ) 400 يا 500 خطبه نمازجمعه در دوران زندگي شان خواندند . اين خطبه ها كجاست اگر هر خطبه نيم صفحه هم باشد بايد درحد يك كتاب باشد. در صورتي كه حتما پيغمبر(ص ) مسايل روز را در خطبه ها مي گفتند. چون گفتن مسايل روز جزو وظايف ايشان مخصوصا در خطبه هاي نماز بود . اين خطبه ها كجا هستند خطبه هاي 5 سال دوران خلافت حضرت علي (ع ) كجاست ايشان كه حاكم مبسوط اليد آن زمان بودند.
به هر حال پيروزي انقلاب اسلامي شرايط جديد را براي ما فراهم كرد و بايد از اين شرايط جديد خيلي استفاده كنيم . يكي از كارهاي خيلي بزرگ ما اين است كه حوزه هاي علميه محققان ما دنبال كشف مرموزها و مدفون هاي گنج هاي تاريخ بروند كه واقعا الان براي شناخت دين اسلام و قرآن بسيار نياز داريم كه اين كار را انجام بدهند.
به هر حال مطمئنا شيخ بهايي بعد از اين همه هجرت و بعد از اين همه زحمت مسافرت و گمنامي دستاوردهايي داشتند كه بايد مشخص شود. بالاخره شيخ الاسلام اصفهان هر جا مي رفت مي بايست كل مردم آن منطقه دورش حلقه مي زدند اما او اهل اين حرف ها نبود و لابد گمنام مي رفت . سرانجام دوباره به اصفهان برگشت و جاي خالي خود را دوباره پر و حوزه ها را تقويت كرد. آثار حوزوي ايشان و شاگردانش معروفند . شخصيت هايي كه اسم مي بريم خيلي فراوانند . اما ايشان در دوره طولاني از حدود سال 985 كه وارد اين بخش ها مي شود تا سال 1030 غير از مقطع سفرش دايما فعال بود و دايما كارهاي بزرگ مي كرد . بايد كارهايش را قطعا پيدا كنيم و ان شاالله در ادامه اين كنگره به آنها مي رسيم .
ايشان آن قدر عظمت دارد كه وقتي در اصفهان فوت مي كند مرحوم علامه مجلسي در آثار خود مي نويسد : « من به نماز در مراسم فوت مرحوم شيخ بهايي مشرف شدم » بعد مي گويد : « وقتي من براي نماز رفتم همه طلبه ها و فضلا شركت كرده بودند و حدود 50 هزار نفر از مردم در مراسم تشييع جنازه جمع بودند » . خيلي مهم است كه براي تشييع جنازه شخصيتي كه هم سياسي بوده و هم در خدمت حكومت بوده و با حكومت كار مي كرد و هم حوزوي بود در شهري مثل اصفهان آن زمان 50 هزار مي آيند . نمي توانيم بگوييم علامه مجلسي اغراق مي كند. چون آدم خيلي دقيقي است و حرفهايش را خوب ضبط مي كرد و با توجه مي نوشت . ضمن اينكه اين جمله خطابه نيست بلكه نوشته اي است كه در تاريخ مانده است . جمع شدن 50 هزار نفر مطلب قابل توجهي است و نفوذ و محبوبيت شيخ را مي رساند. همين جمله جاي خالي اش را بعد از فوت نشان مي دهد. اينكه جنازه ايشان را به دليل جايي كه در اينجا داشتند به مشهد آوردند طبيعي است . آن موقع بسيار رسم بوده و اين كارها را مي كردند. در مورد كارهاي علمي غيرفقهي ايشان هم آقاي دري و آقاي استاندار مواردي را گفتند قطعا اين مقاله ها منتشر مي شود. مي خواهم دو سه نكته مهم از حرفهاي ايشان را بگويم تا نتيجه درستي از حرفهاي ايشان بگيريم .
همه ما مي دانيم كه ايشان از علماي جامع الاطراف بودند. علم و فني را در زمان ايشان نمي شناسيم كه شيخ بهايي آن را نداند و يا در مورد آن ننويسد. از فقه اصول ادبيات فارسي عربي منطق فلسفه رياضي حساب مهندسي و حتي علوم غريبه كه گاهي اشارات منفي به آنها دارد كه فهرست كاملي از كارهايش را داريم . اما ابتكاري از ايشان در اين نوشته هاست . چون يك نمونه از آن را خودم ديدم مي خواهم عرض كنم كه مي تواند تاريخي باشد.
يعني همان كاري كه در ساختن مسجد چهار باغ يا مدرسه چهارباغ اصفهان شد. آنجا باتلاق بوده و امكان اينكه در يك باتلاق چنين ساختمان با عظمتي ساخته شود در آن زمان نبود. شيخ بهايي طرحي ريخته و با ذغال هيزم سوخته ها و كربن پوشش دو متري روي باتلاق درست كرده و آن ساختمان عظيم را ساخته كه تا الان مانده است . اين تكنيك الان هم در اروپا و در آمريكا استفاده مي شود. نمي دانم چه جور بود. چند سال پيش يعني در زمان رياست جمهوري به جنوب ورامين رفته بودم تا مسير اصفهان به مشهد را ببينم . آن موقع معمولا از آن مسير به مشهد مي آمدم . از جايي مثل جنوب گرمسار رودهايي كه از تهران به ورامين مي روند به شكل يك رودخانه به كوير مي روند.
در آنجا يك باتلاق بسيار سخت است كه همين الان هم عبور از اين باتلاق به خصوص در روزهاي باراني تقريبا غيرممكن است . با اينكه الان آبها مهار شدند و آب كمي از آنجا مي رود. به من گفتند : « شيخ بهايي در آن زمان جاده قابل اعتمادي در اين باتلاق ساخته بود كه امروز نتوانستيم بسازيم » . در زمان من اين جاده نبود و الان نمي دانم اين جاده هست يا نه . گفتم : « ببينيد چگونه است » گفتند : « با پرده اي از زغال اين جاده را ساخته است » . خودم به آنجا رفتم و گفتم : تراكتور و بيل بياوريد و زمين را درباتلاق بكنيد. وقتي كندند ديديم به جايي رسيديم كه ماده سياهي شامل زغال و ... آنجا ريخته و با آن پرده اي كه هست آب به بالا نفوذ نمي كند و بالاي جاده خشك مي ماند.
همين كار را در مسجد آنجا انجام داده بود. بعد از سالها و شايد دهها سال و چند قرن اروپايي ها و آمريكايي ها آمدند و اين را ديدند و مستشرقين خبر دادند كه در آنجا به اين تكنيك عمل شد. اين كار چيزهاي زيادي به ما مي فهماند. شيخ بهايي كه ذاتا مهندس و يا شخصي نبود كه عمرش را بر سر اين مسايل بگذارند. اين نشانه هوش و نبوغ ايشان است .
با اين نبوغ و فنون و اين علوم قضاوتي كرده كه آن امروز خيلي به درد ما مي خورد بخصوص در اين مقطع براي آدمهاي حوزه مي خواهم عرض كنم . دانشگاهها در اين مورد خيلي مشكلي ندارند آنها راه را پيدا كرده اند و دارند مي روند. شيخ بهايي با اين همه علومش مي گويد : « من هر جا با افراد ذي فنون مواجه شدم بر آنها غلبه كردم . چون همه بودند و ايشان قوي تر از آنها بود. اما هر جا با كسي مواجه شدم كه با يك علم آشنايي داشت شكست خوردم غلبت كل ذي فنون و غلبت من كل ذي فن . يعني از هر « صاحب يك فن » شكست خوردم ولي در مقابل همه صاحبان فنون در بحث پيروز شدم .
من مي خواهم به حوزه خودمان بگويم . البته اينكه انسان جامع علوم باشد و همه چيز را بداند خيلي خوب است براي آثارش هم خوب است اما براي اداره يك كشور آنجايي كه مي خواهيم با دين و افكار فقهي كشور را اداره كنيم نمي توان با افكار جامع الفنون ها كشور را اداره كرد. بايد در هر علم و رشته اي متخصصان درجه يك داشته باشيم . همين كاري كه دانشگاهيان مي كنند. دانشگاهها يك دوره اطلاعات عمومي و يك علوم پايه دارند و بعد به دوره اي مي رسند كه وارد تخصص مي شوند. وقتي به تخصص رسيدند گرايشهاي مختلفي دارد و يك آدم مي رود و سالها زحمت مي كشد و صاحب تخصص مي شود و وقتي انسان با او مواجه مي شود مي بيند او همه چيز را در مورد بخش خودش مي داند و خيلي راحت مي تواند اظهار نظر كند. در عمل هم همه مردم اين را مي دانند.
ما در علم پزشكي به چه كسي مراجعه مي كنيم به پزشك اطفال براي بچه هايمان مراجعه مي كنيم يا به پزشك معمولي براي مغز و اعصاب مي خواهيم به چه كسي مراجعه كنيم براي قلب به چه پزشكي مراجعه مي كنيم بايد به كسي مراجعه كنيم كه خوب مي داند. اين كه عقل و حكم قطعي عقل است . بنابراين تا وقتي كه حوزه ها حكومتي نيست مي توانيم هر كاري بكنيم و خودمان را قوي كنيم . اما وقتي مي خواهيم حوزه استراتژي و احكام حكومت را اداره كند و عقيده داريم كه علماي ما بايد در مقابل مجلس بنشينند و جلوي هر حكمي را در هر موضوع خلاف شرع از مجلس درآمد بگيرند. اگر بخواهيم اين كار را بكنيم آنها بايد در آن موضوع تخصص داشته باشند. همين جوري كه نمي توانيم كلي گويي كنيم . يك متخصص و يا يك گروه متخصص مي نشينند و به نتيجه اي مي رسند كه يك كار كارشناسي است . يكي از ويژگي هاي امام اين بود كه به كارشناسي خيلي اهميت مي دادند. يادتان است كه امام يك بار گفتند : « اگر دو سوم مجلس چيزي را تصويب كردند شوراي نگهبان حق ندارد آن را رد كند » . مجلس كارشناسي مي كند كار فقهي كه نمي كند. كارشناسان مي نشينند و تصميم مي گيرند. آن زمان به خاطر اصرار مجلس بر اجراي مصوبات و ادله شوراي نگهبان بر مغايرت آن مصوبات با شرع يا قانون اساسي مشكلاتي به وجود مي آمد در چند نوبت به بن بست مي رسيديم كه امام (ره ) مجمع تشخيص مصلحت را تاسيس كردند تا در اين مورد بين آنها داوري بشود. مجمع هم تركيبي از علما و متخصصين و آدمهاي با تجربه است و اين جوري عمل مي كند.
من فكر مي كنم اين يك بخش مسلم تاريخي و ديني و بديهي عقل است و در مباني فقهي ما هم هست . شما تقليد را براي دو قشر عالم و جاهل چگونه در جامعه ترويج مي كنيد چرا تقليد از اعلم را واجب مي دانيد براي اينكه بايد از عالم تر بپرسند. اين حكم عقل و بديهي است و همه ما قبول داريم .
اگر ما در هر رشته اي از فقه تخصص ها را در حوزه ها به وجود بياوريم مي توانيم در هر موضوعي صاحب نظر داشته باشيم . البته اينها كافي نيست . بايد در همه علوم دنيا كه به اداره كشور مربوط مي شود تخصص داشته باشيم . نبايد به گونه اي باشد كه حوزه علميه از علوم روز دنيا چيزي نداند. نمي گويم يك مجتهد همه اينها را بداند آن وقت مي شود كه اگر خيلي هم نابغه باشد در مقابل ذي فن شكست مي خورد. بايد در حوزه براي همه رشته ها مجتهد صاحب يك تخصص داشته باشيم . البته بايد بعد از طي مراحل اوليه در حوزه باشد. يعني خواندن يكي دو دوره خارج براي همه لازم است بعد از آن بايد تفكيك شويم و حوزه كلاس داشته باشد و آن فرد امتحان بدهد و به آن كلاس برود و متبحرترين فرد روزگار شود. همان كاري كه در دانشگاهها مي كنند.
اين يك كار من در آوردي نيست . دانشگاهها در اين زمينه بهتر از ما كار مي كنند. هنوز مي خواهيم در حوزه با سنت قديمي زندگي كنيم . به نظر مي رسد كه تخصصي كردن علوم در حوزه يك ضرورت باشد. از يك ضرورتي حرف شيخ بهايي كه جامع ترين عالم ترين و نابغه ترين شخصيت علمي كشور است و داريم براي ايشان كنگره مي گيريم استفاده مي كنم و عرض مي كنم " غلبت ذي فنون و غلبت ذي فن مسئولين حوزه هاي علميه مخصوصا از آيت الله طبسي كه اين امكان هم برايشان در مشهد وجود دارد انتظار داريم اين كار را بكنند و رشته هاي تخصصي را جدا كنند. عالم متخصص براي هر رشته اي بگذارند. البته طلبه ها بايد مجبور شوند يك دوره عام را بگذرانند مثل دانشگاهها امتحان بدهند و وقتي رساله تخصصي شان را نوشتند آن وقت به آنها پايان نامه تحصيلي بدهيد مجموعه اينها مي توانند شوراي فقهي تشكيل بدهند كه مسايل كشور را حل كنند.
تحقيقا بدانيد كه اگر بخواهيم حكومت اسلامي و مكتب اهل بيت براي قرنها حاكم بماند بايد اين كار را بكنيم و هر چه هم تاخير كنيم ضرر مي كنيم . الان هم وقتي است كه براي اين كار به اندازه كافي نيرو امكان و تجربه داريم و مي توانيم از زير مجموعه آن 50 كتاب فقهي كه معمولا مي خوانيم و هر كدامشان چندين زير مجموعه دارند رشته هاي تخصصي درست كنيم . ان شاالله يك حوزه نيرومند اسلامي براي آينده طولاني و براي اين انقلاب اسلامي فراهم كنيم . شما را به خدا مي سپاريم و دعا مي كنيم كه اين اجلاس شما بركات زيادي براي كشور و انقلاب داشته باشد.والسلام عليكم و رحمه الله
با جلوه كردن شهيد اول در « جبل عامل » اين منطقه به يك مركز عظيم علمي تبديل شد. اين مركز آن قدر علم پرور و دانش پرور است و انسان هاي بزرگي را تربيت كرده كه ما امروز سر سفره آنها نشسته ايم و هنوز در حوزه هاي ديني آثار علمي آنها تدريس مي شود و جز بهترين هاست و « شيخ بهايي » يكي از آن دست پرورده هاست .
يكي از ويژگي هاي امام خميني اين بود كه به « كارشناسي » خيلي اهميت مي دادند. امام مجمع تشخيص مصلحت نظام را تاسيس كردند كه تركيبي از علما و متخصصين و آدم هاي باتجربه است .
بايد در حوزه براي همه رشته ها مجتهد صاحب يك تخصص داشته باشيم . البته بايد بعد از طي مراحل اوليه در حوزه باشد. يعني خواندن يك دوره خارج براي همه لازم است بعد از آن بايد تفكيك شويم و حوزه كلاس داشته باشد و آن فرد امتحان بدهد و به آن كلاس برود و متبحرترين فرد روزگار شود.
بايد در حوزه ها رشته هاي تخصصي را جدا كنند. عالم متخصص براي هر رشته اي بگذارند. البته طلبه ها بايد مجبور شوند يك دوره عام را بگذرانند مثل دانشگاه ها امتحان بدهند و وقتي رساله تخصصي شان را نوشتند آن وقت به آنها پايان نامه تحصيلي بدهند. مجموعه اين ها مي توانند شوراي فقهي تشكيل بدهند كه مسايل كشور را حل كنند.
شيخ بهايي كار بزرگي در ساختن مسجد چهار باغ يا مدرسه چهار باغ اصفهان كرد. آنجا باتلاق بوده و امكان اينكه در يك باتلاق چنين ساختمان با عظمتي ساخته شود در آن زمان نبود. شيخ بهايي طرحي ريخته و با ذغال هيزم سوخته ها و كربن پوشش دو متري روي باتلاق درست كرده و آن ساختمان عظيم را ساخته كه تا الان مانده است .
بعد از سال ها شايد ده ها سال و چند قرن اروپايي ها و آمريكايي ها آمدند و اين را ديدند و به اين تكنيك عمل شد.
 يکشنبه 6 بهمن 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن