واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: نقد و بررسي «تاريخ زبانشناسي» در شهر كتاب
نشست نقد و بررسي كتاب «تاريخ زبانشناسي» در شهركتاب مركزي برگزار شد.
دكتر عليمحمد حقشناس، زبانشناس و مترجم كتاب، در اين نشست گفت: اين كتاب ترجمة بخشي از چهار بخش كتاب «زبانشناسي در غرب» نوشته سورن است.
وي گفت: اين كتاب را يك فيلسوف منطقي و زبانشناس براي همة افراد علاقهمند به زبانشناسي نوشته است. اين كتاب بخشهاي گوناگوني درباره منطق و مسائل فلسفي مربوط به زيان را نيز در برميگيرد.
وي با مقايسة اين كتاب و اثر «روبينس» در زبانشناسي، افزود: روبينس در كتاب مختصر زبانشناسي ميكوشد زبان هر دورهاي را در چارچوب فرهنگي، علمي، سياسي و اجتماعي همان دوره بررسي كند، در حالي كه سورن معتقد است كه زبانشناسي همان است كه امروز شاهد آن هستيم، يعني زبانشناسي زايشي و گشتاري.
دكتر علي اشرف صادقي، زبانشناس و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسي، نيز گفت: زبانشناسي غرب وقتي با سنت زبانشناسي كهن هندي آشنا شد، به طور كلي دگرگون شد؛ حتي امروز بسياري از اصطلاحات زبانشناسي تاريخي ريشه در سانسكريت يا اصطلاحات نزديك به سانسكريت دارد.
وي افزود: بهتر بود نويسنده كتاب هنگامي كه در بحث «كشتار» به مباحث ارسطو اشاره ميكند و اين مبحث را تا ارسطو و سنت ارسطويي بازميگرداند، درباره سنت اسلامي زبانشناسي و آنچه متفكران اسلامي به ويژه در قرن دوم درباره نحو زبان عربي مطرح كردهاند، بحث ميكرد.
دكتر محمد دبير مقدم، زبانشناس و استاد دانشگاه، نيز گفت: پيترسورن، نويسنده كتاب، خود در مقدمه كتاب نوشته است كه هدفش از نگارش اين اثر، آگاهي دادن به نسلهاي جديد زبانشناسي درباره سنت زبانشناسي است تا ايشان بتوانند تاريخ و پيشينة اين علم را بهتر بشناسند.
وي گفت: سورن ميكوشد به ما بگويد كه چگونه زبانشناسي به اينجا رسيده است. او مفاهيم امروز زبانشناسي را برگرفته و پيشينة آنها را درگذشته جستجو ميكند.
دبير مقدم افزود: نويسنده در مقدمه كتاب بيان ميكند كه در نگارش كتاب، خود را به سنت يوناني و رومي محدود كرده و به سنتهاي غيرغربي از جمله عربي، هندي و چيني نپرداخته است؛ كه يكي از دلايل آن را چنين ذكر ميكند كه بخش عمدهاي از سنتهاي غير غربي آميخته به ديدگاههاي ديني بودهاند و فارغ از ارزشگذاريهاي ديني براي حفظ تماميت يا استواري متون ديني به مسأله زبان ننگريستهاند.
وي گفت: زبانشناسي در غرب هميشه در گسترة فلسفه مطرح بوده است، در حالي كه مثلاً در هند يك سنت دستورنويسي وجود داشته كه زيان را فيالنفسه مورد مطالعه قرار داده و نه به عنوان موضوعي در كنار مجادلات فلسفي.
اين استاد دانشگاه افزود: زبانشناسان ديگري نيز در غرب هستند كه برخلاف نويسنده اين كتاب، در آثار خويش نخست به سنتهاي شرقي زبانشناسي پرداخته و سپس در پايان درباره سنت غربي اين علم بحث كردهاند. حتي برخي از آنان كتاب سيبويه را تا ابتداي قرن بيستم يكي از بهترين و صاحب سبكترين كتابها در زبانشناسي ميدانستند.
وي با اشاره به آراء چامسكي در زبانشناسي، افزود: چامسكي در سالهاي 5ـ1954 اين پرسشهاي بنيادين را مطرح ميكند كه دانش زبان چيست؟ دانش زبان چگونه آموخته ميشود؟ چگونه است كه ما زبان را در مدت كوتاهي ياد ميگيريم؟
وي با اشاره به سنت زبانشناسي آمريكايي، گفت: در سنت زبانشناسي آمريكا دو گرايش عمده وجود دارد، ساپيري و بلومفيلدي، گرايش ساپيري بيشتر معنا شناسانه است اما گرايش بلومفيلدي، هرچند كه بحث درباره معنا و دستيابي به آن را كاملاً كنار نميگذارد ـ اما معتقد است كه با ابزارهاي روانشناسي رفتارگرايا فلسفه تجربهگرا نميتوان آن را شناخت.
دبير مقدم گفت: متن اصلي (انگليسي) اين كتاب، متني دقيق و دشوار است و مترجم تلاش شايستهاي را در ترجمه اثر به عمل آورده است.
اين سخنران همچنين با دقت و اشاره به مصاديق، نكاتي را درخصوص معادلهاي فارسي كتاب برشمرد و گوشزد كرد.
شنبه 5 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]