واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: رستخيز جاودانبررسى مجموعه شعر "زخم بى بهبود"
فهيمه بافنده
گزيده اشعار يوسفعلي ميرشكاك با عنوان «زخم بي بهبود» مجموعه ديگري از توليدات مركز آفرينش هاي ادبي است كه از سوي انتشارات سوره مهر وابسته به حوزه هنري منتشر شده است. اين مجموعه گزيده اي از چهار دفتر «از چشم اژدها»(1368)، «ماه و كتان»(1368)، «از زبان يك ياغي»(1369) و «نشان هاي آن بي نشان»(1382) همراه با اشعار پراكنده اي است كه در پايان اين دفتر آمده است. ميرشكاك از شاعران شناخته شده و مطرح دهه 60 است كه با همان دو سه مجموعه اول خود خوب درخشيد. نخستين دفتر از اشعار ميرشكاك در سال 63 با نام قلندران خليج منتشر شد. ستيز با خويشتن و جهان (مجموعه مقاله)، در سايه سيمرغ (نگاهي تأويلي به شاهنامه فردوسي)، غفلت و رسانه هاي فراگير (مجموعه مقاله)، اجمال و تفصيل (مجموعه مقالاتي درباره شعر معاصر)، ديپلمات نامه (طنز)، پورياي ولي (فيلم نامه) و تصحيح و تحشيه مثنوي محيط اعظم بيدل دهلوي از ديگر آثار اوست. مجموعه شعر «زخم بي بهبود» به اهتمام عبدالجواد موسوي در شمارگان 2200 نسخه و با قيمت 2200 تومان در دسترس علاقمندان شعر و ادب قرار گرفته است.
در بخش نخست كتاب با عنوان «شكوه شكست» شاهد نگاهي گذرا به كارنامه شعري يوسفعلي ميرشكاك هستيم. و در ادامه در گفتگويي صميمانه تحت عنوان «خلاقيت منفرد» ميرشكاك صميمانه از شعر و زندگي و انديشه اش سخن مي گويد. كه مطالعه اين بخش كمك زيادي به خواننده براي درك و شناخت بيشتر اشعار او مي كند.
ميرشكاك در سال هاي نخستين شاعري اش سه گونه شعر كلاسيك دارد. اشعاري كه به تأثير از علي معلم سروده، اشعاري كه به تأثير از بيدل دهلوي سروده است و اشعاري كه به زبان محاوره نزديك است و به اصطلاح آن را شعر نئوكلاسيك مي نامند.
تأثيرپذيري ميرشكاك از اشعار استاد معلم بيشتر از آنكه صوري باشد، باطني است و اين تأثيرپذيري گاه شعر او را سخت و دشوار مي كند به صورتي كه خواندن آن براي خواننده حرفه اي شعر هم دشوار بود. اين سروده ها داراي مفاهيم و مضامين پيچيده و مملو از تلميح و اشارات پنهان و آشكار به اسطوره ها و قصص تاريخي و قدسي است. واژگان پربسامدي همچون (آيينه)، ساحل، انتظار، جنون، خاكستر، موج، زنجير، پايان و... و نوع تركيب و به كارگيري آنها به شعر ميرشكاك سبك و سياق مستقل و مشخصي بخشيده است.
از مشخصه هاي بارز اشعار دلنشين او سادگي و رواني در عين لطافت و نازك انديشي است. چنانچه اين لطافت طبع شاعر گاه در بيان ارزش هاي والاي انساني و اخلاقي همچون بزرگداشت مقام زن، انسانيت، جوانمردي، زهدپيشگي و... تجلي مي يابد. اشعار ثقيل و پيچيده او نيز زياد مخاطب پسند نيست، واژه هاي نامأنوس و گاه ناهمخوان در اوزاني ناهماهنگ باعث پيچيدگي و دور از فهم بودن برخي از سروده هاي اوست. كه اين نقيصه در اشعار سپيد و نيمايي او كمتر ديده مي شود. تلميحات و اشارات ادبي، تاريخي و گاه قرآني نيز در اشعار اين مجموعه به چشم مي خورد از جمله تلميحات قرآني و تاريخي در ابيات: سوداي سلطنت به كناري نهم- پيغمبري فداي زليخا كنم
در دل بناي آذر بر زين نهم
سر پر ز دود و آتش سودا كنم
چون مهرداد پير شوم يك شبه
تا عاشقي آنچنانت مهيا كنم
در اين مجموعه گاه تعبيرات و استعارات رنگ اقليمي به خود مي گيرد و فضاي اجتماعي شعر تداعي گر منطقه و نوع خاصي از زندگي بومي، براي خواننده است. همچون زندگي در جنگل هاي سرسبز و انبوه يا محيط گرم و شرجي جنوب. برخي از اشعار ميرشكاك بسيار پرمعنا، استوار و پخته سروده شده و در عين زيبايي و گوشنوازي سرشار از كلماتي موزون و پرمعنا و پرطنين است كه از اين تركيب معنايي و فرمي سروده هايي به يادماندني و دلنشين به يادگار مانده است همچون سروده «خلعت»، «قلندران خليج» و «تفنگ».
در مجموعه زخم بي بهبود گاه احساسات و انديشه شاعر سمت و سويي عرفاني و معنوي به خود گرفته و ذهنيت غنايي اشعار تداعي گر مفاهيم معنوي و باورهاي مذهبي براي خواننده است. از جمله در سروده «رستخيز جاودان... كه همراه با مضامين عاشقانه- عارفانه، طراوت و تازگي و شور و نشاط دل انگيزي مشام جان مخاطب را عطرافشاني مي كند. امشب دلم قصد فراتر رفتن از هفت آسمان دارد
خون در رگان خسته ام بوي بهار و ارغوان دارد
از بند بند من جنون پرمي گشايد، خون تقدير است- اين شعله هاي ارغواني كز دلم آهنگ جان دارد
آن شب كه دريا و نسيم و باد و باران سجده ات كرده اند- دريافتم كز نو خدا آهنگ ايجاد جهان دارد.
سروده «شوق ديدار موعود» نيز اشاره به ظهور منجي عالم بشريت و رسيدن وعده موعود دارد. شاعر در اين سروده پس از بيان احساسات دروني نوميدانه خود، نويد موعودي را مي دهد كه وجود هر عاشقي تمناي آن را دارد و دل هر منتظري به شوق ديدار او تپنده است:
پوستم را مي درد بر تن، جان به شوق ديدن موعود-
دل به سوي لحظه ميعاد، مي شود از سينه ام پرتاب مي برد هر جا كه مي خواهد، دست هاي ناتوانم را- گردش گرداب وار خون، با هزاران ماهي بيتاب
ميرشكاك در سروده «خاك و خورشيد» كه به جعفر نجيبي نقاش گرانسنگ معاصر تقديم نموده است ارتباط لطيف معنايي ميان شعر و موسيقي را به تصوير مي كشد و با هنرمندي فضاي ادبي اشعارش را رنگين تر جلوه مي دهد. در مجموعه شعر «زخم بي بهبود» تركيب انديشه شاعرانه با حسن آميزي دروني واژه ها حكايت از شناخت زيبايي شناسانه شاعر از قلمرو ذهن و زبان شعر مدرن امروزي دارد.
نام كتاب برگرفته از عنوان سروده اي است كه در پايان همين گزيده اشعار آمده و در اين بيت نيز، به كار رفته است:
كاش مي شد اي گل صد برگ در اعماق جان
بار ديگر خنده آن زخم بي بهبود باشي.
گزيده اشعار دفتر «نشان هاي بي نشان» در اين مجموعه حاوي اشعاري در مدح و منقبت مولاي متقيان و امام آزادگان مولا علي(ع) است. در اين سروده ها ميرشكاك ارادت و محبت قلبي شديد خود را در قالب توصيفات، تشبيهات و تعبيرات بسيار زيبا و دلنشين به آستان مقدس اين امام همام تقديم نموده است كه سروده «بالاترين دليل وجود خدا» نمونه اي از اين نجواهاي عاشقانه است:
اي هستي تو بود و نمود خداعلي
بالاترين دليل وجود خدا علي
مستور كرده آينه ذات خود به خود
وانگه نهاده سر به سجود خداعلي
با مصطفي معاشر خاموش بنده وار
با جبرئيل گفت و شنود خداعلي
در پايان مي توان گفت كه از دلايل مهم موفقيت شعر ميرشكاك پشتوانه فكري- فلسفي آن است كه البته گاه از دايره و مدار نظم و مديريت شاعرانه خارج شده و انسجام فرمي و محتوايي خود را از دست مي دهد و شعر او دچار پراكندگي موضوعي و ديرفهمي معنايي براي خواننده مي شود. اما با دقت و تأمل بيشتر در اين مجموعه شاهد مضامين و موضوعات ارزشمندي هستيم كه با مهارت و هنرمندي شاعرانه اي مطرح شده و موضوع شعر شاعر قرار گرفته است.
شنبه 5 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]