محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831247230
گزارش تحليلي خبرگزاري فارسواكاوي سياستهاي غلط جرج بوش در خاورميانه
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش تحليلي خبرگزاري فارسواكاوي سياستهاي غلط جرج بوش در خاورميانه
خبرگزاري فارس: اشتباهات مكرر در سياستهاي رئيسجمهور پيشين آمريكا در خاورميانه به اندازهاي گسترده است كه تقريبا تمام كشورهاي اين منطقه را در بر ميگيرد، اما مهمترين ابعاد اين اشتباهات در تعامل با كشورهاي ايران، افغانستان، عراق، فلسطين اشغالي، سوريه و مصر قابل مشاهده است.
به گزارش فارس، سياستهاي مداخلهجويانه آمريكا در جهان كه تشديد قابل توجهي در دوران رياستجمهوري "جرج بوش" به خود ديد، باعث شد كه اين كشور در عرصه سياست خارجي با بحران بيسابقهاي مواجه شود، بويژه اينكه اين روحيه مداخلهجويانه، با خودكامگيهاي سران كاخ سفيد آميخته شد و معجوني تلخ را به كام اين كشور و ساير كشورهاي جهان نوشاند.
بررسي سياستهاي جرج بوش در جهان با وجود گستردگي فراوان خود خارج از حوصله اين مبحث بود، به همين دليل بر آن شديم تا اين موضوع را در بخشي كوچكتري از قاره كهن و در منطقه خاورميانه مورد بررسي قرار دهيم. تعامل آمريكا با بسياري از كشورهاي اين منطقه حاكي از نوعي برتريطلبي بود كه اين باعث كاهش فوقالعاده محبوبيت آمريكا در اين منطقه شد.
با اغماض از برخي كشورهاي ديگر منطقه سياستهاي آمريكا را در چند كشور مهم و استراتژيك خاورميانه مورد بررسي قرار ميدهيم.
ايران
سياستهاي اشتباه بوش در مقابل ايران و شكست اين سياستها در رياستجمهوري 8 ساله بوش نمود بيشتري پيدا كرد، شكست بوش در برابر ايران را در چند زمينه ميتوان مورد بررسي قرار داد.
1_ نخستين و مهمترين زمينه شكست نومحافظهكاران در مقابل ايران موضوع برنامه هستهاي بود، نگاهي به دستاوردهاي ايران در زمينه هستهاي، ابعاد اين شكست را بيشتر آشكار ميكند.
ورود ايران به چرخه توليد سوخت هستهاي در مقياس آزمايشگاهي در سال 85، دستيابي به فناوري هستهاي و غنيسازي اورانيوم در سال 86 و در نهايت توليد بيش از پنج هزار سانتريفيوژ نشان داد كه تحريمها و فشارهاي آمريكا نهتنها بر برنامه هستهاي ايران تاثيري نداشته، بلكه روند آن را نيز پرشتابتر نموده و ايران را در دستيابي به آن مصممتر كرده است.
روزنامه آمريكايي "شيكاگو تريبون" با بررسي ابعاد ناكاميهاي بوش در برنامه هستهاي ايران نوشت كه منطقي است كه دولت بوش به خاطر ايران ناراحت باشد، اشتباهات بوش موجب افزايش چشمگير قدرت و نفوذ ايران در منطقه شده است. آمريكا با حمله به عراق رقيب نظامي اصلي ايران را از بين برد و با برقراري دولتي شيعه در عراق نفوذ حقيقي ايران در منطقه را افزايش داد.
در پايان اين گزارش تحليلي ميخوانيم: دولت بوش در ايجاد و وحشت مهارت بسيار دارد؛ اما ايجاد وحشت كاذب تنها باعث افزايش اهميت و برجستگي ايران ميشود. بايد اميدوار بود كه دولت بعدي آمريكا رويكرد عاقلانهتر و منطقيتري را اتخاذ كند.
2_تحريمها و تهديدات آمريكا و اسرائيل كه قرار بود به عنوان اهرم فشاري براي متوقف كردن برنامه هستهاي ايران به كار رود، به صورت زنگ خطر و محركي مهم عمل كرد تا ايران به صورت جدي به فكر افزايش قدرت دفاعي خود بيفتد و بعد از زمان كوتاهي بتواند خود را در زمينه ساخت جنگافزارهاي مختلف بويژه توليد موشكهاي كوتاهبرد، ميانبرد و دوربرد به عنوان يك قدرت منطقهاي و جهاني نشان دهد. طراحي و ساخت موشكهاي ميثاق 2، صاعقه، سجيل و شهاب 3 تنها نمونهاي از توانمندي نظامي ايران بود كه به همراه موشك ماهوارهبر "سفير اميد" نشان داد كه ايران توانايي شگرفي را در ساخت موشك و سوخت جامد به كار رفته در موشكهاي دوربرد به دست آورده است.
اين در حالي است كه بر اساس اخبار غير رسمي، ايران در حال حاضر توانايي توليد موشكهايي با برد پنج هزار كيلومتر را دارد، البته اين موضوع تاكنون از سوي مقامات ايراني تاييد نشده است. تمام اين موارد آمريكا را به اين نتيجه رسانده است كه گزينه نظامي عليه ايران گزينه مناسبي نيست. حتي جرج بوش نيز كه در سالهاي تصدي خود بر كرسي رياستجمهوري دائما بر طبل جنگ با ايران ميكوبيد، در نهايت به اين نتيجه تن داد كه گزينه نظامي عليه ايران كارساز نيست و به تلآويو ابلاغ كرد كه اسرائيل را در هر گونه حملهاي به ايران ياري نخواهد كرد.
3_شكست در جلوگيري از نفوذ ايران به عنوان يك ابرقدرت فرهنگي در سالهاي اخير به يكي از مهمترين چالشهاي پيش روي آمريكا تبديل شده است، بوش با استفاده از هر ابزاري از جمله تسليم كردن ايران در برابر فشارهاي داخلي و خارجي سعي داشت عزت ملي ايرانيان را زير سوال ببرد تا از اين طريق گام مهمي را در اين زمينه بردارد، متهم كردن ايران به عناوين جعلي مانند "ناقض حكومت بشر" و "محور شر" نيز در همين راستا ارائه شده است.
نومحافظهكاران كخ سفيد به روشني ميدانستند كه تمام نهضتهاي انقلابي در جهان كه عليه امپرياليسم و ديكتاتوريسم بر پا ميشود، ايران و برخي از كشورهاي آزاديخواه را الگوي خود قرار ميدهند. به همين علت به زانو درآوردن ايران حتي از لحاظ سياسي نيز ميتوانست شكست بزرگي را به پيكره اين جنبشهاي آزاديخواه و مقاومتهاي اسلامي در منطقه وارد كند. امري كه در دوران هشت ساله بوش با وجود تلاشهاي اين كشور و همپيمانان اروپايي آن عاقبتي جز شكست را پيش روي خود نديد.
خبرگزاري آمريكايي يونايتدپرس در مقالهاي تحت عنوان "قدرت نرم ايران كارايي دارد"، به بررسي اين نفوذ نرم در كشورهاي منطقه پرداخته و نوشت: دولت آمريكا مدتهاست به سرهم بندي كردن ديپلماسي عمومي در جهان اسلام متهم است، جايي كه در آن عمدتاً به عنوان ابرقدرتي متجاوز در نظر گرفته ميشود كه بيشتر به پرتاب بمب علاقمند است تا به ارتقاي دموكراسي.
يونايتدپرس ميافزايد: در دورهاي كه آمريكا به طور گسترده به عنوان يك متجاوز نظامي شناخته شده و با كاهش محبوبيت در سراسر جهان روبروست، ايران از اين اوضاع براي تقويت وجههاش و برقراري روابط نزديكتر با همسايگانش بهره ميبرد.
بر اساس اين گزارش ايران موفق شده است كه در كشورهاي اسلامي تصويري بسيار مطلوب از خود برجاي گذاشته است. به عنوان نمونه از سال 2002 ميلادي، تهران متعهد شده است بيش از 560 ميليون دلار براي بازسازي افغانستان پرداخت كند كه نيمي از آن تاكنون براي "پروژه هاي بهداشتي، كشاورزي و جاده سازي" صرف شده است.
يونايتدپرس تاكيد ميكند: قدرت نرم ايران فقط ناشي از صرف هزينههاي دولتي اين كشور نيست. تجارت فزاينده و ارتباطات مذهبي نيز فرصتي مناسب را براي تهران فراهم آورده است.
فلسطين
يكي از مهمترين شكستهاي بوش در زمينه سياست خارجي در خاورميانه، اوضاع فلسطين و شكاف داخلي در ميان گروههاي فلسطيني و همچنين تشديد درگيريها ميان گروههاي فلسطيني و رژيم صهيونيستي است. آمريكا كه با ارائه طرح نقشه راه و بعدها برگزاري كنفرانس آناپليس سعي داشت به صورت جانبدارانه به موضوع فلسطين و اسرائيل بپردازد، هيچگاه نتوانست از زيادهخواهيهاي رژيم صهيونيستي در اين زمينه بكاهد و حتي باعث بالا گرفتن خواستههاي نامشروع اين رژيم نيز شد.
نمونه آشكار اين موضوع را در گسترش خيرهكننده شهركسازي صهيونيستي در سرزمينهاي اشغالي پس از كنفرانس آناپليس ميبينيم. در حاليكه يكي از مهمترين موضوعات آناپليس جلوگيري از شهركسازي صهيونيستي است، ميبينيم كه از زمان آغاز نشست آناپليس تعداد شهركهاي جديد اسرائيلي به 41559 واحد مستعمراتي رسيده است.
"جيمي كارتر" رئيس جمهور اسبق آمريكا پس از بازديد از سرزمينهاي اشغالي در ارديبهشت، تاكيد كرد اسرائيل پس از آناپوليس شهركهاي صهيونيستي را افزايش داده و به هيچ يك از تعهدات خود در كنفرانس آناپوليس عمل نكرده است.
نقشه راه براي صلح نام طرحي است براي رفع مناقشات اسرائيل و فلسطينيان كه در سال 2002 از سوي كميته چهارجانبه با محوريت آمريكا پيشنهاد شد. اين طرح كه باز هم جانبداري ويژه آمريكا به سوي رژيم صهيونيستي در آن ديده ميشود، تشكيل دو كشور فلسطين و اسرائيل در كنار هم، خلع سلاح گروههاي فلسطيني و آزادي اسراي فلسطيني و اسرائيلي را شامل ميشد، نگاهي به اوضاع كنوني سرزمينهاي اشغالي نشان ميدهد كه هيچكدام از اين طرحها كه عمدتا بر اساس منافع اسرائيل تهيه شده است نيز با كارشكني هاي اين رژيم تحقق نيافته است.
آخرين اشتباه راهبري دولت بوش درباره فلسطين در تعامل با جنايات اخير رژيم صهيونيستي در غزه به چشم خورد. در حاليكه جامعه جهاني اقدامات اسرائيل را در نوار غزه محكوم كردند و حتي سازمانهايي كه تاكنون جرأت صحبت درباره اسرائيل را به خود نميدادند، از جنايات اين رژيم در غزه سخن گفتند، دولتمردان آمريكا و بويژه "كاندوليزا رايس" كه همه چيز را در راس هرم قدرت در آمريكا از دست رفته ميديدند بار ديگر به جانبداري خود از رژيم صهيونيستي ادامه داده و اين جنايات را دفاع از خود و پاسخ به حملات موشكي نيروهاي مقاومت خواندند.
اين در حالي بود كه دولت تازه تاسيس اوباما كه نميخواست از همان ابتدا خود را در دام اين اختلافات گرفتار كند، با زيركي خاصي از زير بار اين مسئوليت شانه خالي كرد و به بهانه اينكه هنوز قدرت را در دست ندارد، از اظهارنظر درباره حملات اسرائيل به غزه امتناع كرد.
سوريه و پيوند استراتژيك با ايران
پيوند استراتژيك سوريه و ايران از ديرباز مدنظر رژيم صهيونيستي و آمريكا قرار داشته است، آمريكا كه به شدت طرح انزواي سياسي ايران را دنبال ميكرد، سعي داشت سوريه را كه يكي از همپيمانان اصلي ايران به شمار ميرود، از ايران جدا سازد. اين طرح با ارائه موضوع باز گرداندن بلنديهاي جولان و مذاكرات غير مستقيم سوريه با رژيم صهيونيستي، با نظارت آمريكا و به همراهي كشورهاي اروپايي آغاز شد.
اسرائيل كه نقش مستقيمي در اين طرح داشت و در ازاي آن بيشترين سود را ميتوانست از به نتيجه رسيدن آن ببرد با عبور از خطوط قرمز خود و مقاومت در برابر سيل انتقادات محافل داخلي طرح بازگرداندن بلنديهاي جولان را مطرح كرد و بسيار تلاش نمود تا مذاكرات غير مستقيم را به مذاكرات مستقيم با سوريه تبديل نمايد، تلاشي كه در اظهارات مقامات صهيونيستي به وضوح به چشم ميخورد.
اين در حالي است كه اسرائيل از سوريه خواسته است كه براي ادامه مذاكرات، روابط خود با ايران را قطع كند، اما سران دمشق با رد اين درخواست درباره حسن نيت رژيم صهيونيستي در ادامه مذاكرات نيز ابراز ترديد كردند.
سوريه كه به نظر ميرسد پوشالي بودن وعدههاي اسرائيل و نقشه آمريكا و رژيم صهيونيستي از وراي اين طرح را دريافته بود با پس زدن دست رژيم صهيونيستي مذاكرات مستقيم را به طور كامل رد كرد و با سردي فراوان مذاكرات غير مستقيم را در پيشگرفت.
با تجاوز رژيم صهيونيستي به غزه و جنايات هولناك رژيم اشغالگر قدس در اين منطقه سوريه مذاكرات خود با رژيم صهيونيستي را لغو كرد و تركيه نيز ميانجيگري در اين زمينه را به فراموشي سپرد تا پرونده اين اقدام دولت بوش نيز بدون نتيجه بسته شود.
افغانستان و عراق
اتخاذ سياست جنگهاي به اصطلاح پيشگيرانه عليه كشورهاي منطقه بويژه در افغانستان و عراق از ديگر اشتباهات بوش بود. لشكركشي آمريكا به منطقه بر اساس سياست به اصطلاح "ضد تروريستي" و جنگ پيشگيرانه دولت بوش بود. تيم بوش مدعي بود كه اين اقدام مانع از تهديد تروريسم عليه آمريكا و برقراري آزادي در اين كشورها ميشود.
با نگاهي گذرا به دو كشور جنگزده افغانستان و عراق در مييابيم، نه تنها مردمان آنها رهايي نيافتهاند، بلكه در بلايي خانمان سوزتر كه گسترش گروههاي تروريستي است، دست و پنجه نرم ميكنند.
البته مشكل آمريكا در عراق و افغانستان به اين موارد ختم نميشود،تداوم بي ثباتي امنيتي در عراق، ابهام در مورد چشم انداز حضور نيروي آمريكايي، يافت نشدن تسليحات كشتارجمعي و تقويت نفوذ نرم جمهوري اسلامي ايران در لايه هاي تصميمساز عراق، به يكي از چالشهاي مهم پيش روي مستاجر بعدي كاخ سفيد تبديل شده است.
اوضاع افغانستان نيز بهتر از عراق نيست، روزنامه انگليسي "فايننشالتايمز" در گزارشي با اشاره به جنگ نافرجام آمريكا در افغانستان نوشت: مدت زمان طولاني گذشته و تجارب تلخ بسياري كسب شده، اما سياستگذاران غربي به تدريج اين نكته را ميفهمند كه جنگ در افغانستان غيرقابل پيروزي است.
در اين گزارش آمده است: شرايط امنيتي در افغانستان بدتر ميشود. وابستگي بيش از حد آمريكا و ناتو به يكديگر و تعداد ناكافي سربازان خارجي براي تامين امنيت در افغانستان به همراه حملات هوايي كه غيرنظاميان را نيز هدف قرار داده است، باعث برانگيخته شدن احساسات مردم افغان و واكنش آنها به شرايط موجود شده است.
مصر
مصر نيز از اقدامات اشتباه بوش در امان نبود، بوش پسر سعي كرد در ميان مسلمانان و قبطيها در اين كشور اختلاف ايجاد كند، همين اقدامات تفرقهانگيز و همچنين ناديده گرفتن اين كشور در مناسبات بين المللي بود كه روابط اين كشور را با دولت مصر متشنج كرد.
جرج بوش در سال گذشته و در جريان سفر 9 روزه خود به خاورميانه تنها توقفي چند ساعته در مصر به عنوان يكي از تاثيرگزارترين كشورهاي عربي داشت، تا عمق اين اختلافات را به جهان نشان دهد.
از سوي ديگر توافق "كاندوليزا رايس" وزير خارجه آمريكا و "زيپي ليوني" وزير خارجه رژيم صهيونيستي براي جلوگيري از آنچه قاچاق سلاح به غزه خوانده ميشد از ديگر ابعاد اين نارضايتي است، "عبدالباري عطوان" روزنامهنگار و تحليلگر مصري، در تحليل اين موضوع نوشت: نقش ميانجيگرانه مصر به عنوان يك قدرت منطقهاي از بين رفت و مورد طعن و رفتار زشت از سوي نزديكترين متحدين خود آمريكا و اسرائيل قرار گرفت.
سردبير روزنامه القدس العربي ادامه داد: اين امر در دو مسئله نمود پيدا ميكند اول در امضاي توافقنامه امنيتي براي كنترل مرز مصر در نوار غزه و جلوگيري از قاچاق سلاح كه اخيرا بين ليوني با رايس بدون رايزني دولت مصر يا حتي بدون اطلاع جزئيات اين توافقنامه صورت گرفت و اين بيانگر آن است كه نقش مصر به اجرا كننده اوامر آنها محدود ميشود و همپيمان و متحد راهبردي مورد احترام به شمار نميرود. موضوع دوم اين است كه اسرائيل به ابتكار مصر براي برقراري آتشبس بياعتنايي كرده و به صورت عمدي او را تحقير كرده است.
ادامه اين تحقيرها باعث شد كه مصر نيز در اجلاس شرمالشيخ كه براي جلوگيري از "قاچاق سلاح به غزه" برگزار كرد و در آن سران كشورهاي اروپايي را گرد هم آورد، آمريكا را ناديده بگيرد و از اين كشور براي شركت در اين اجلاش دعوت نكند.
آشكار شدن تبليغات پوشالي آمريكا
دعوت به گسترش دموكراسي و افزايش حقوق بشر در كشورهاي آسيايي از مهمترين دستآويزهاي بوش بود كه وي از آنها براي تحقق ايده مورد علاقه خود يعني "جنگ تمدنها" استفاده ميكرد. او با همين بهانه بود كه به افغانستان و عراق حمله كرد و با همين بهانه كشورهايي مثل ايران، كره شمالي و سوريه را كه دشمن خود به شمار ميآورد، تحت فشار گذاشت. غافل از اينكه زيادهروي در پرداختن به اين مقوله از سويي و اقدامات ناقض حقوق بشر در مناطق مختلف دنيا از جمله در زندانهاي گوانتانامو، ابوغريب و تعامل وحشيانه با مردم كشورهاي اشغال شده افغانستان و عراق، دروغ بودن اين پوشش را به زودي بر جهانيان آشكار كرد و آنها را به ماهيت اصلي آمريكا از وراي اين تبليغات واقف نمود.
ديگر اشتباهات نومحافظهكاران در خاورميانه
يكي ديگر از اشتباهات كاخ سفيد درپيش گرفتن سياست تك قطبي در جهان و نيز عدم همكاري با همپيمانان بين المللي واشنگتن و ناديده گرفتن نقش سازمان ملل متحد در عرصه جهاني بود، بويژه در زماني كه دولت بوش خودسرانه تصميم گرفت به عراق حمله كند بدون اينكه موافقت جامعه جهاني را دراين رابطه بدست آورد.
"طلال عتريسي" كارشناس مسائل خاورميانه نيز اقدام بوش در راه انداختن جنگ بر ضد تروريسم را يكي از مهمترين اشتباهات بوش خواند و افزود: در سايه اين اقدام وي تمام كشورهاي جهان را وادار كرد تا مبارزه با تروريسم را در راس اولويتهاي كاري خود قرار دهند، مضافا بر اينكه او مدعي شد كه بشريت امروز بايد به اين مسئله اهميت بدهد درصورتي كه كاخ سفيد هرگز طي اين مدت نتوانست تعريف جامعي از تروريسم براي كشورهاي جهان ارائه كند و معمولا آن را بر اساس اهداف و خواستههاي خود تشريح كرد.
از ديگر اشتباهات بوش اين بود كه وي تلاش كرد تا نظام و ساختار دولتها و حكومتهاي مخالف واشنگتن را در منطقه تغيير دهد و با زور سلاح و قوه قهريه دموكراسي را بر كشورهايي كه به زعمش فاقد آن هستند، تحميل كند.
"طلال عتريسي" مدير مركز تحقيقات وپژوهشهاي سياسي لبنان در اين باره معتقد است: مهمترين و بارزترين اشتباه بوش اين بود كه تصميم گرفت كوركورانه از تجاوزات روزانه ارتش اشغالگر اسرائيلي عليه مردم فلسطين حمايت كند و موضع جانبدارانه به خود بگيرد.
انتهاي پيام/.
نويسنده: علي عباسي
سه شنبه 1 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 325]
-
گوناگون
پربازدیدترینها