محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827740462
اينديانا جونز و قلمرو جمجمه بلورين
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: اينديانا جونز و قلمرو جمجمه بلورين
كارگردان: استيون اسپيلبرگ. فيلمنامه: ديويد كوئپ براساس داستاني از جورج لوكاس، جف ناتانسون و شخصيتهاي خلق شده توسط جورج لوكاس و فيليپ كافمن. موسيقي: جان ويليامز. مدير فيلمبرداري: يانوش كامينسكي. تدوين: مايكل كان. طراح صحنه: گاي دياس. بازيگران: هريسون فورد (اينديانا جونز)، كيت بلانشت (ايرينا اسپالكو)، كارن آلن (ماريون ريونوود)، شيا لا بئوف (مات ويليامز)، ري وينستون (مك جورج مك هال)، جان هارت (پروفسور اوكسلي)، جيم برادبنت (دين چارلز استنفورث)، ايگور جيكين (داوچنكو)، آلن ديل (ژنرال راس). 124 دقيقه. محصول 2008 آمريكا. نام ديگر: Indiana Jones 4. نامزد جايزه بهترين فيلم تابستان از مراسم MTV.
***
در سال 1957 «سروان دكتر ايرينا» اسپالكو فرماندهي گروهي از مأمورين شوروي را برعهده دارد كه به داخل پايگاه ارتش آمريكا در صحراي نوادا نفوذ كردهاند. آنها كه اينديانا جونز را اسير كردهاند، از او ميخواهند تا در يافتن بقاياي شي ناشناخته پرندهاي كه ده سال قبل در رازول سقوط كرده بود، به آنان كمك كند.
جونز بعد از درك خيانت دوستش جورج مك هال با اكراه ميپذيرد، اما دست به فرار ميزند.
بعد از بازجويي توسط FBI جونز بار ديگر به كالج بازميگردد، اما برخوردش با پسري جوان به نام مات ويليامز بار ديگر او را به ميانه ماجرايي تازه پرتاب ميكند. ويليامز به او ميگويد كه همكار قديمياش پرفسور آكسلي بعد از كشف جمجمهاي بلورين در پرو ناپديد شده است. در پرو، جونز و مات كشف ميكنند كه آكسلي در آسايشگاه رواني نگهداري ميشده تا اينكه سروكله مأمورين شوروي پيدا شده و او را ميدزدند. جونز در اتاق آكسلي سرنخهايي درباره مقبره فرانسيسكو داولاناي فاتح پيدا ميكند كه در جستجوي آكاتور (يا الدورادو/ سرزمين طلا) ناپديد شده بود.
جونز به آنجا رفته و جمجمه بلوريني را پيدا ميكند كه آكسلي در مقبره پنهان كرده است.
اما به محض خروج از مقبره، خود را بار ديگر در محاصره ايرينا و افرادش مييابند. چون ايرينا باور دارد كه جمجمه بلورين متعلق به انسانهاي فرازميني واجد قدرتي فراواني است. اينديانا و مات در اردوگاه شورويها با پروفسور آكسلي و مادر مات برخورد ميكنند.
و مادر مات كسي نيست جز همسر سابق اينديانا جونز به نام «ماريون ريونوود» و خيلي زود مشخص ميشود كه مات نيز پسر اينديانا است. اين چهار نفر به همراه مك هال مدتي بعد از چنگ ايرينا و افرادش ميگريزند و خود را به معبد آكاتور ميرسانند. اما بار ديگر مك هال مأمورين روس را با به جا گذاشتن رد، به سوي معبد راهنمايي ميكند.
بعد از ورود به معبد، جونز با استفاده از جمجمه موفق به باز كردن در مقبره ميشود. همزمان روسها از راه ميرسند. داخل مقبره 13 اسكلت بلورين نشسته روي تخت وجود دارد كه يكي از آنها فاقد جمجمه است. بعد از اينكه اسپالكو جمجمه گمشده را روي اسكلت قرار ميدهد، اسكلتها شروع به يكي شدن ميكنند.
جونز با ترجمه حرفهاي آكسلي كه به زبان كهن ماياها حرف ميزند، به ايرينا ميگويد كه بيگانهها قرار است هديهاي بزرگ به آنها بدهند. اسپالكو آرزوي دانشي بيپايان دارد اسكلتها شروع به انتقال دانش به معز ايرينا ميكنند.
همزمان دريچهاي به بعدي ديگر بر بالاي مقبره باز ميشود و آكسلي ميگويد كه موجودات فرازميني قادر به سفر در بعدهاي ديگر هستند و در گذشته قوم مايا را با تكنولوژي پيشرفته آشنا كردهاند.
ايرينا بعد از دريافت دانش بيش از توانش آتش گرفته و شروع به تبخير شدن ميكند و بقاياي او به درون دريچه كشيده ميشود.
مقبره شروع به تخريب شدن ميكند و اينديانا، مات، ماريون و آكسلي از آن خارج ميشوند.
اما مك طماع جا مانده و او نيز به درون دريچه كشيده ميشود. با تخريب كامل معبد از زير آن بشقاب پرندهاي عظيم ظاهر شده و به فضا بازميگردد. اينديانا نيز در بازگشت به خانه با ماريون دوباره ازدواج ميكند.
جشنواره كن امسال بهترين موقعيت براي تبليغهاي آن چناني براي اينديانا جونز بود.
البته براي ما نسل سوميها دكتر ايندينا از منظري دلچسب است كه زماني كه برپرده سينما مدرسه موشها قوه تخيل كودكيمان را تحريك نميكرد نوار وي اچ اس اين فيلم و كلاه دكتر ايندي با آن شلاق معروفش ما را سخت مجذوب خود ميكرد.
اكنون 19 سال از ساخت اولين قسمت مجموعه اينديانا جونز ميگذرد و كارگردان همچنان توان خود را در ششمين دهه زندگي خود، براي ايجاد كردن موجي از هيجان را در خود دارد. ماجراي اين فيلم از مشكلات كار پروفسور ايندي در دانشگاه مارشال آغاز ميشود. دانشگاه به درخواست دولت تصميم به اخراج پروفسور ايندي را ميگيرد و براي شروع او را از كار معلق ميكند.
او در پاسخ به مشكلات خود با مات آشنا ميشود ايندي و مات براي يافتن اسكله سر آكاتور كه يكي از پرارزشترين گنجينههاي تاريخي است با هم متحد ميشوند و مأموران شوروي سابق به دنبال آنها ميافتند.
اما نكته جالب فيلم چهارم نسبت به قسمت اول در اين است كه خود هريسون پيشنهاد ساخت قسمت چهارم را ارائه كرده و قصد او از چنين پيشنهادي فقط سرگرم كردن طرفداران اينديانا جونز نبود بلكه او ميخواست ايندي طرفداران جديدي كسب كند.
درگذشته بسياري از والدين بچههاي خود را با داستان سه قسمت قبلي از طريق نوار vhs آشنا كرده بودند و كساني كه كودكي خود را با دكتر ايندي سر كردهاند قطعاً مثل خود نگارنده علاقهها و انگيزههاي خاصي را غير از زنده شدن يك نوستالوژي دنبال ميكنند. هرچند كه هنوز به مثابه دوران كودكيمان ديدن آن براي روي پرده سينما فراهم نيست.
در اين فيلم حركات فيزيكي فراواني از طرف فورد صورت ميپذيرد و اين براي يك آدم شصتوشش ساله كمي عجيب و غريب به نظر ميآيد چرا كه امروز قهرمانهاي دهه نود سينما قصد بازنشستگي ندارند و كماكان بروي پرده اين طرف و آن طرف ميجهند. از اين طيف بروس ويليس و استالون بيشتر از پيش به چشم ميآيند.
دستاندركاران اين فيلم كه باشگاه شصت سالهها را تشكيل ميدهند (لوكاس 62 ساله اسپيلبرگ 64 و هريسون 66 ساله) براي اكران دنبالهدار ديگري بروي فرش قرمز كن پا نهادند البته خوب يادم هست دنبالهدار ديگري به نام ماتريكس در بدست آوردن گيشه به مانند يك ابزار قوي از كن استفاده كرد و موفق هم شد.
اما اسپيلبرگ به قول خودش در دوران تاريكي كاري خود به سر ميبرد و ميخواهد سبك كاري خود را از ساخت فيلمهاي غمانگيز تاريخي به فيلمهاي پر از معنا عوض كند (البته شايد اين بهخاطر اين باشد كه در كن تنه او به بدنه فعال سينماي معناگراي ايران در همان شهر ساحلي خورد باشد.) او از دهه 80 به بعد فيلمهاي فراواني ساخته كه تفاوتهاي ساختاري فراواين بين آنها بوده است البته بعضي از آنها را به خاطر اشتياق و علاقه شخصي خود ساخته بود، اما قسمت چهارم را به گفته كارگردان در وبسايتش فقط براي هواداران اينديا ساخته است.
در اين فيلم ما با دكوراسيون متفاوتتري از سه فيلم قبلي اين مجموعه روبرو هستيم شخصيت هريسون نسبت به سه فيلم اول رشد بيشتري داشته، كه اين تغييرات در زندگي شخصي او كاملاً مشخص است و تفاوتي كه در دكوراسيون منزل او ميبينيم باستانشناس بودنش را برايمان قابل باورپذيرتر ميكند و او را گاها با جانوين اشتباه نميگيريم و با ياد كردن از جانوين و ديدن پيراهن هميشه خاكي و عرق كرده ايندي سبب ميشود كه هميشه فيلم او را در يك طبقهبندي مجزا در كنار فيلمهاي وسترن قرار دهيم، اما اين فيلم به نوعي يك وسترن فانتزي بشمار ميآيد حتي شلاق به كمر آويزان او نيز در تداعي اين فكر ما را همراهي ميكند.
دكوراسيون فيلم اشارات فراواني به ديزاين و طراحي اصلي فيلم اول دارد. در اصل صحنهآرايي خانه دكتر شبيه سه فيلم ديگر او نيز است اما با رشد شخصيتي او نيز اين طراحيها رشد پيدا كردهاند.
جاي شومينه و جاي پيانو و تمام عناصر مهم در سه فيلم قبلي همه بر سر جاي خود قرار دارند فقط طبيعت دكور و رنگها عوض شده اما تغيير بعضي رنگها به سبب عوض شدن در دوربينهاي ديجيتال جديد و مدرن است البته آزمايشگاه تصحيح رنگ لوكاس تهيهكننده فيلم را نبايد فراموش كنيم كه در تبديل رنگ و نزديككردن فضاي آن به سه فيلم قبلي تمام ابزار خود را به كار برده است طراح صحنه توانسته همه وسائل مورد علاقه هنري جونز را طبق سليقه ايندي داستان جمعآوري كند اين فيلم داستان و رابطه اتفاقات فيلمهاي اوليه را نيز يادآوري ميكند مثل مشاهده عكسهاي او و دوستان نزديكش و يا عكس شون كانري به جاي عكس پدرش و هر چيزي كه با سه فيلم قبلي رابطه داشته و كمك به ايجاد هيجان براي فيلم جديد ميكند.
عوامل در فيلم هرگز به سناريو و يا نقشه اوليه كار دسترسي نداشـــته و همه دســتاندركاران گرد كاري نامشخص جمع شده بودند خطوط فيلم مثل يك گره اسرارآميز جلوهگر شده بود اما كارگردان ميداند چه چيزي از اين فيلم ميخواهد و تصميم داشت به عواملش تصوير درستي از پروژه دهد.
يكي از خصوصيات كارگردان (اسپيلبرگ) براي تهيه اين فيلم اين است كه تمام صحنهها را براي عواملش به صورت استوري برد نقاشي ميكند هر چند كه نقاشي او بسيار ابتدايي است و براي همكارانش شگفتآور مينمايد اما تمام پايههاي فيلم براساس اين اشكال به جلو ميرود طرحهايي كه او ميكشد معمولاً طرحهاي سادهاي است و اين بردها را در يك دقيقه تهيه ميكند.
او براي جايگاه بازيگرانش مكان شخصي را در اين بردها تعيين ميكند و بعد همه اين تصاوير را با نرمافزار مايا و 3D مكس آن را به صورت انيميشن ساده ميسازد تا قبل از تصويربرداري همه چيز به نتيجه برسد او تمام فيلمنامه اصلي را به رونوشتي سهبعدي تبديل ميكند و كل پروژه اينديانا جونز به اين سبك و سياق ساخته شده است.
اين فرمول اسپيلبرگي هسته مركزي و اصلي براي تهيه كل كار را تشكيل ميدهد.
قبل از شروع پروژه مسئله زنده كردن ايدههايش بسيار مهم به شمار ميرود او مرحله به مرحله حركت ميكند و روند فيلمسازيش را ميتوان به يك عمل تقطير تشبيه كرد. اين حركات يعني بردهاي كوچك و تبديل آن به انيميشن شالوده ابتدايي كارهاي اسپيلبرگ را تشكيل ميدهد. او به فيلمبردار خود (يانوش كامينسكي) ميگويد تصاويري كه از جونز ميگيرد به شكل تصويري قرن بيست و يكمي تبديل نشود و سعي ميكند كه تصاوير آن سنتي باقي بماند و تقريباً نورپردازي آن مثل سه فيلم قبلي انجام شود.
هرچند با نگاهي به سه فيلم قبلي به اين نكته پي خواهيد برد كه تكنولوژي و ايدههاي استفاده شده در آن فيلم چند قدم از زمان خود جلوتر بوده است.
اما نقطه مشترك هر سه فيلم با فيلم جديد ارائه تصويرهاي مشابه با اتانولاژ و روتوش رنگ تصويري در قسمت چهارم ايندي است كه بسيار مسحوركننده با فضاي نرم (زرد و قرمز) و در سطح بسيار بالايي انجام شده است و از اين فضا و تلفيق رنگها داستاني پرتحرك، نيمه وسترن و در قسمتهاي درام گاهي بهسان فيلمهاي فارسي مردانه و ماجراجويانه از كار درآمده است.
در تمام تصاويري كه گرفته شده است خطوط سياه و روشن در بين تصاوير قابهاي تيرهتري ارائه ميدهند. و اين جاذبه تصويري خاص هاليوود و شيوه مدرن تصويربرداري براي نزديك شدن به روند تصاوير در دهه هشتاد ميلادي در قسمتهاي قبلي ايندي است.
از آخرين باري كه هريسون فورد لباس اينديانا جونز را به تن داشت تا هنگام ساخت 18 سال ميگذشت حال براي او بار ديگر لباسي نو طراحي شد تا دوباره آن را به تن كند و براي خود او حس پوشيدن كلاه و گرفتن شلاق و برق آن، شايد اولين رابطه حسي او با اين نقش باشد و به ايفاي يك نقش فانتزي به او كمك فراواني كند اما اصالت جونز حتي در لباسهايش با گذشت چندين سال از ساخت قسمت سوم اصلاً چشمنوازي ميكند و اگر به قسمتهاي اولي و دومي و سوم نگاه دقيقتري داشته باشيم متوجه اين تغيير نميشويم اما ميتوانيم از شمايل او با كلاه و شلاق و «ژاكت دهه پنجاه» او به راحتي يك فيلم صامت به نام گنجهاي سير امادره از اين فيلم بسازيم و در ضمن به جاي نام هريسون فورد نام بوگارت را براي او برگزينيم و همگان باور خواهند كرد كه به تماشاي گنجهاي سير اما دره رفتهاند.
اما از بوگارت معاصر كه بگذريم شخصيت و كاراكتر و ظاهر مات در اين فيلم بسيار شبيه مارلون براندو است كه با موتور هارلي داويدسن خود به جاي فيلم «يك وحشي» سر از اينديانا جونز قسمت چهارم درميآورد او كلاه موتورسواري براندوئي برروي سرش دارد و از ميان مه غليظ كنار قطار از روبرو وارد فيلم ميشود.
اما خود اسپيلبرگ در موردشان ميگويد از زماني كه او كودك بوده و در والتديسني او را ديده است اين حس در وجودش وجود داشته كه روزيشان در اين فيلم با او همكاري خواهد كرد.
هرچند كه شهرت او با فيلم Distorbia افزايش بسياري پيدا كرد اما آن حسن ياغيگري و قهرمان بودن او با ترنسفورمرها اتفاق افتاد.
شخصيت مات در ايندي تلفيقي از قهرمانهاي سه فيلم جنگل سياه، شورش بيدليل و «وحشي» است و سه فيلم به خود «شيا» (مات) اطلاعات كافي درباره حال و هواي آن زمان را به او ميدهد آن زماني كه در سر دوبله اين فيلم حضور داشتم اتفاق جالبي افتاد كه براي خوانندگان شايد خالي از لطف نباشد.
مديريت دوبلاژ اين فيلم را چنگيز جليلوند به عهده داشت و خود او به جاي رل جونز صحبت ميكرد و من در چشمانش زنده شدن خاطرات قديمي را ديدم كه چقدر كاراكتر مات ويليام را دوست داشت آن هم به خاطر اينكه مارلون براندو و يك وحشي را برايش تداعي ميكرد.
چرا كه در چند دهه گذشته او دوبلور ثابت براندو بوده است و فرم و شكل حتي آرايش موي براندوئياش او را به چهل سال قبل برده است.
عليرضا پورصباغ
دوشنبه 30 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 378]
-
گوناگون
پربازدیدترینها