واضح آرشیو وب فارسی:ایران ناز:
آرتور چارلز كلارک، نویسنده داستان های علمی-تخیلی، ازمشاهیر عصر حاضر است كه در اغلب كشورها او را به دلیل رویاهای بلندپروازانها ش می شناسند؛ خصوصا به این خاطر كه بسیاری از رویاهای او در زمان زندگی اش رنگ واقعیت به خود گرفت. وی تالیفات بسیاری در زمینه علوم و كاربردهای فناوری فضایی دارد كه بسیاری از آنها الهام بخش هم عصرانش در بهره مندی از موهبت فضا بوده است. آرتور سی كلارک، هفدهم دسامبر 1917 در مزرعها ی در ماینهد، شهری ساحلی در غرب سامرست انگلستان، در خانوادها ی كشاورز به دنیا آمد. از همان سال های نخستین زندگیا ش مجذوب داستان های تخیلی و نجوم بود و به مجلات علمى-تخیلى مانند "داستان هاى شگفت انگیز" علاقه زیادی داشت. به گفته دوستانش، وی همیشه در كتابفروشى محل پرسه مى زد و كتاب هاى علمى-تخیلى مثل "جنگ دنیاها" اثر "اچ جى ولز" را ورق مى زد و آنقدر كتاب را مى خواند تاپاره شود. در مزرعه، كلارک دائم در حال آزمایش بود و براى خودش موشك هاى كوچك درست مى كرد. او حتى یك بار یكى از همكلاسى هایش را راضى كرد موشكى را به هواپیماى او ببندد كه بعد از جهشى فشفشه وار سقوط كرد و سوخت. وقتی كلارک شانزده ساله بود، "انجمن بین-سیاره اى بریتانیا" درلیورپول تاسیس شد. چندی نگذشت كه كلارک یكی از اعضای فعالآن شد. پس از گذراندن مدرسه در زادگاهش در سال 1936 به لندن رفت و با پیوستن به این انجمن، علاقها ش را به علوم فضایی دنبال كرد. او با نوشتن مطالب علمی تخیلی همكاریا ش را با این انجمن آغاز كرد. تحصیلات پیش از دانشگاه را در سامرست گذراند و به عنوان ممیز حسابداری در بخش بازنشستگان هیأت آموزشی مشغول به كار شد. در زمان جنگ دوم، مانند بسیاری مردان جوان دیگر، او نیز درگیرجنگ و مسائل آن شد. در سال 1941 در نیروی هوایی سلطنتی انگلستان نام نویسی كرد و در آنجا به عنوان تكنسین و سپس مربی رادار تا سال 1946 خدمت كرد. سامانه دفاعی هشدار راداری از جمله برنامه هایی بود كه كلارک در آنها شركت داشت و همین موضوع باعث علاقه جدی او به مسائل ارتباطات راداری شد. او در مه 1943 به عنوان افسر خلبان رده فنی) گماشته شد و در نوامبر همان سال به سمت افسر پرواز ترفیع یافت. سپس به سمت مربی ارشد در آرایا ف (رویال ایرفورس یا نیروی هوایی سلطنتی منصوب شد. كلارک بعدها رمان گلاید پث (مسیر پرواز) را بر اساس تجربه دوران خدمتش نوشت. آنطور كه كلارک در این زندگین امه نوشته، درزمان جنگ بیشتر وقت خود را در بخش رادار كنترل زمینی گذرانده است. شیوه كنترل زمینی یا سی جیای، اگرچه در جنگ خیلی كارآمد نبود، چند سال پس از اختراع در خلال سال های 1948 تا 1949 در حمل و نقل هوایی بسیار مفید واقع شد. گلاید پث تنها رمان غیرعلمی-تخیلی كلارک است. در سال 1945 ژورنال علمی وایرلس وورلد (دنیای بی سیم) مطلبی ازكلارک با عنوان "رله فرازمینى: آیا ایستگاه هاى راكتى مى توانند جهانرا تحت پوشش رادیویى قرار دهند؟" به چاپ رساند. امروزه "ایستگاه هاى راكتى" مورد نظر آقاى كلارک، همان ماهواره ها هستند . كلارکدر این مقاله، استفاده از سه ماهواره مخابراتی در مدار استوایی را توصیف كرده بود كه برقراركننده ارتباط در سراسر دنیا بودند. كلارک در این نوشتار مداری با ارتفاع 35786 كیلومتر را برگزیده بود چراكه در این ارتفاع سرعت چرخش زمین با سرعت گردش ماهواره به دور آن یكسان است. در نتیجه ماهواره در نقطه ثابتی از فضا دربالای زمین قرار می گیرد. دوازده سال پس از آن، بشر برای نخستین بار در تاریخ، اولین ماهوار دست ساز خود، اسپوتنیك- 1، را به مدار زمین فرستاد. با ارسال این ماهواره عصر فضا آغاز شد. هفت سال بعد، در 1964 ، سینكام- 3 نخستین ماهواره ای بود كه عازم مداری شد كهكلارک پیش بینی كرده بود. نخستین باری كه كلارک ایده قرارگیری ماهواره ها در مدار زمین ثابت را مطرح كرد، به نظر بسیارى فكرى احمقانه بود، به طوری كهرئیس مجله وایرلس وورلد نیز در ابتدا نویسنده آن مقاله را دیوانه خطاب كرده و در نهایت مقاله با نظر مثبت سردبیر چاپ شده بود. اگرچهوی اولین كسی نبود كه ایده ماهواره های زمین ثابت را مطرح كرد،اما یكی از بهترین ایده های وی كه بسیار مفید واقع شد این بود كه این ماهواره ها برای مقاصد مخابراتی استفاده شوند. او این نظریه را در مقالها ی كه خود در بین اعضای گروه هستها ی بریتانیا در سال 1945پخش كرد، پرداخت. بیست سال پس از طرح این فكر، ارلیب رد، برای نخستین بار شبكه مخابراتی جهانی برای تلفن، تلویزیون و مخابرات دیجیتالی پرسرعت شامل اینترنت برقرار كرد. به عبارت دیگر، كلارک كاربردی را پیش بینی كرده بود كه دودهه پس از آن امكان پذیر شد. به همین دلیل است كه كلارک را دارای اندیشه ها ی والا و ادراكی آینده نگرانه می دانند. پیشنهاد سال 1945كلارک، در زمینه سامانه ارتباطی ماهوارها ی، در سال 1963 مدال طلای استوارت بالانتین موسسه فرانكلین و نامزدی دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال 1999 را برایش به ارمغان آورد. پس از جنگ، در سال 1946 از نیروی هوایی بیرون آمد و تحصیلات رسمی اش را از سر گرفت. وی از كالج كینگ لندن كمك هزینه تحصیلی گرفت و در سال 1948 درجه كلاس یك ریاضی و فیزیك را از این كالج دریافت كرد. همچنین، بین سال های 1947تا 1950 ، رئیس انجمن بین سیارها ی بریتانیا شد. پس از آن در سال1953نیز دوباره ریاست این انجمن را به دست گرفت. در همان زمان، كتاب ها، مقالات و نوشته های بسیاری را به رشته تحریر در آورد. اولین داستانی كه به صورت حرفه ای فروخت، داستان "گروه نجات" بود كه در مارس 1945 آن را نوشت.
كلارک در سال 1954 ، برای دكتر هری وكسلر، رئیس وقت اتحادیه خدمات علمی اداره هواشناسی ایالات متحده، نامه ا ی درباره كاربردهای ماهواره ها در پیش بینی آب و هوا نوشت. در نتیجه مكاتبات بین آن دو، شاخه جدیدی از علم هواشناسی متولد شد و دكتر وكسلر تلاش زیادی در توسعه راكت ها و ماهواره ها برای تحقیقات هواشناسی به عمل آورد. در همان دوران تحت تاثیر "غواصی" قرار گرفت كه تداعی كننده حالت بی وزنی در پرواز فضایی بود. در دسامبر 1954 برای نخستین بار از شهر كلمبو در سریلانكا دیدن كرد و آنجا را برای دنبال كردن رویاهایش بسیار مناسب یافت. در سال 1956 به سریلانكا مهاجرت كرد تا با كاوش در صخره های مرجانی طول ساحل علایق خود را در زمینه غواصی دنبال كند و الهام بخش رویاهایش باشد. كلارک تا زمان مرگ در سریلانكا به سر برد. در سال 1964 ، استنلی كوبریك، كارگردان امریكایی، فیلم " اودیسه فضایی" خود را بر اساس داستان "دیده بان" كلارک كارگردانی كرد كه در این فیلم خود كلارک نیز با وی همكاری داشت. كلارک چهار سال بعد نامزد دریافت جایزه اسكار به صورت مشترک با كوبریك برای این فیلم شد. سپس در سال 1985 ادامه داستان قبلی خود را بانام : اودیسه دو" به چاپ رساند و با پیتر جیمز روی نسخه فیلم آن كار كرد. همكاری آنها با به كارگیری یك كامپیوتر قابل حمل و یك مودم انجام می شد كه سرآرتور را در سریلانكا به پیتر در لوس آنجلس وصل می كرد. این همكاری منجر به پدید آمدن كتاب علمی-تخیلی دیگری شد. سر آرتور در تلویزیون نیز فعالیت كرد. یكی از فعالیت های تلویزیونیوی همكاری با شبكه سی بی اس در پوشش ماموریت های فضایی آپولو- 12 و 15 بود. وی همچنین در سریال های تلویزیونی دیگری درباره فضا مانند سریال "جهان والتر كرانكیت" در سال 1981 همكاری داشت. فرسایش سالیان و عواقب ابتلا به سندروم پست-پولیو در سال 1988كلارک را به صندلى چرخدار كشاند، اما او را از نوشتن بازنداشت. وی به صورت نویسنده علمی تخیلی پركار با هشتاد كتاب در زمینه علوم و فناوری فضایی شهرت جهانی یافت. كلارک تعدادی كتاب غیر تخیلی نیز نوشته است كه در آنها به شرح جزئیات فنی و استنباط های اجتماعی پرتاب موشك و پروازهای فضایی پرداخته است. در بین این كتاب ها، كاوش در فضا ( 1951 ) و پیمان فضا از بقیه چشمگیرترند. به دلیل تلاش های كلارک در این زمینه، اتحادیه بین االمللی ستاره شناسی، مدار زمین ثابت را "مدار كلارک" نامید. در بین كارهای غیر تخیلی سرآرتور، "نمایی از آینده" ( 1962 ) به چهره احتمالی آینده نظر دارد و حاوی خلاصه ای از مقالاتش است كه سه قانون وی را نیز بیان می كند. قوانین وی عبارتند از: 1. وقتی كه یك دانشمند برجسته و سالخورده می گوید كه چیزی امكان پذیر است، به طور حتم حق با اوست. اما وقتی می گوید چیزی غیر ممكن است به احتمال خیلی زیاد اشتباه می كند. 2. تنها راه كشف محدوده ممكن ها این است كه آنها را كمی به عقب، به غیرممكن، بازگردانید. 3.هر فناوری به قدر كافی پیشرفته ای از جادو غیر قابل تشخیص است. كلارک اولین قانونش را در مقاله "خطرات پیشگویی: خطای تخیل" عنوان كرد. قانون دوم به عنوان یك اظهار نظر ساده در همان مقاله بیان شد و دیگران آن را به عنوان قانون دوم كلارک مطرح كردند. در سال 1973 ، در چاپ جدید خلاصها ی از مقالاتش ،قانون دومش را تصدیق می كند و برای گرد كردن شماره قوانینش سومی را نیز بیان و در این باره می گوید:" از آنجایی كه برای نیوتن سه قانون كافی بود، من نیز با فروتنی در همین جا به قوانینم خاتمه می دهم". در بین قوانینش، قانون سوم از معروفیت بیشتری برخوردار است. این قانون تحیر بشر را به عنوان محدودیت معرفی می كند و نه امكان ناپذیری فناوری را. در سال 1999 در چاپ مجدد نمایی از آینده كه در لندن چاپ شد، كلارک قانون چهارمش را نیز اضافه كرد:" برای هر متخصصی،متخصصی هم تراز وبا عقیده مقابل وجود دارد". در بعضی رمان ها مانند "شهر و ستاره ها كلارک ما را با فناوری ابرپیشرفتها آشنا می كند كه تنها با علوم پایه محدود شده است. در "دربرابر سقوط شب" تمدن بشر پس از یك میلیارد سال به طور مرموزی سیر قهقرایی طی می كند. در این داستان بشریت مواجه با بقایای افتخارات گذشته خود است. برای مثال شبكه ا ی از جاده ها و پیاده روها كه مانند رودخانه ای در جریان در حركتند. اگرچه این امر امكان پذیر است اما از دیدگاه آنها غیر قابل توضیح است. این داستان اشارها ی به قانون سوم كلارک دارد. تخیلات و تلاش های كلارک جوایز و افتخارات زیادی برای وی به همراه داشته است كه از آن جمله میتوان به: مدال طلای موسسه فرانكلین در سال 1963 ؛ مقام استادی سارابهای ویكرام آزمایشگاه تحقیقات فیزیكی احمدآباد؛ جایزه لیندبرگ؛ كمك هزینه تحصیلی كالج كینگ لندن؛ نامزدی دریافت جایزه صلح نوبل در سال 1999 ؛ جایزه كالینگای در سال 1961 را برای محبوب سازی علوم. در سال 1998 ملكه انگلستان كارهایش را شناخت و وی را به درجه شوالیه گری مفتخر كرد كه به صورت رسمی دو سال بعد توسط پرنس چارلز در سریلانكا به وی اعطا شدو درجات افتخاری و جوایزی از سازمان ها و مراكز بزرگ علمی و نجومی، اشاره كرد. كلارک معتقد است انسان می تواند بدون غذا زندگی كند، اما بدون اطلاعات خواهد مرد. پس از سونامی وحشتناكی چند سال پیش در چند كشور آسیای جنوب شرقی به وقوع پیوست، به همراه دوست قدیمش سرپاتریك مور، كتابی به نام سیارک را نوشت تا سود آن عاید صدمه دیدگان سونامی شود و بنیاد آرتور سی كلارک را بنیان نهاد تا از طریق آن بتواند دنیایی از ایده ها را پیش روی جوانان بگشاید و خلاقیت آنها را پرورش دهد. وی مطمئن بود روزى فراخواهد رسید كه فضاگردى همچون جهانگردى پدیده ا ى عادى شود. به نظر او اینكه انسان براى چهل سال به ماه بازنگشته تنها یك "افت" موقتى است. همانطور كه وقتى كریستف كلمب آمریكا را كشف كرد تا چند دهه بعد دیگر كسى به آمریكا بازنگشت. اما كلارک اذعان مى كرد كه برخى اختراعات حتى او را غافلگیر كرده بود. درباره كامپیوتر می گفت: "من به خواب هم نمى دیدم كه روزى بیاید كه هركسى روى میزش یكى از این ابزارها(كامپیوتر) داشته باشد." به همین دلیل او انتظار داشت در آینده به خصوص در زمینه سفر به فضا اتفاقات غیرمنتظرها ى بیفتند. كلارک ابراز اطمینان مى كرد كه انسان به مریخ و نهایتاً به سایر منظومه ها در كهكشان سفر خواهد كرد؛ ابتدا با اعزام روبات هاى كاوشگر و سپس اعزام انسان! بسیارى از آینده نگرى هاى كلارک هنوز تحقق نیافته اما بعضى از آنها به واقعیت نزدیك تر شده است. دستاوردهای سی كلارک در بین همسالانش منحصر به فرد است و پلی بین علم و هنر برقرار می كند. تالیفات وی از تخیلات علمی تا كشفیات و واقعایت، از علم و فن تا سرگرمی و بازی وسعت دارد و تاثیری عمیق بر زندگی فعلی و نسل آینده گذاشته است.
ارسال شده در ۰۰۰۰/۰۰/۰۰ ۰۰:۰۰:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران ناز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]