واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: اعتماد به نفس داشته باشيد...
زيبايي در يك تعريف كلي به مفهوم نظم، اندازه و تناسب است كه ميتواند با نگرش، فرهنگ و تربيت افراد ارتباط تنگاتنگي داشته باشد.
اي آينه به من بگو كه من از همه زيباترم! اين جمله معروف را حتما شما هم به ياد داريد وقتي زن زشت داستان سفيد برفي نقشهها ميكشيد براي از بين بردن دختر زيباي داستان و جلوي آينه ميايستاد و از آينه –آن هم از آينه-دروغ ميخواست؛ بعد هم كه به مراد خود نرسيد زد آينه را شكست!
در نفس عميق اين هفته نگاهي داشتهايم به موضوع داغ زيبايي؛ البته از دريچه روانشناسي و جامعهشناسي و همه آن دلايل كه باعث ميشود شما با تمام زيباييهايتان زشت و يا با تمام زشتيهايتان زيبا به نظر بياييد! ...
بحث زشتي و زيبايي از قديمالايام مطرح بوده است و شايد بتوان گفت فلاسفهاي چون افلاطون جزو اولينهايي بودند كه بحث هنر و زيبايي را مطرح كردند. امروزه روانشناسان و جامعهشناسان نيز درگير اين قضيه شدهاند. پژوهشهاي روانشناسان مشخص كرده است كه زيبايي و زشتي محصول نگرش، تصورات و برداشتهاي افراد از خود يا از پديده مورد نظر است. در اين رابطه دكتر پرويز رزاقي، روانشناس، به دو گروه اشاره ميكند: «افراد زشتي كه ادعاي زيبايي دارند و افراد زيبايي كه ادعاي زشتي دارند.» شايد با اين موضوع روبهرو شدهايد كه دوستتان از لحاظ ظاهري تقريبا زشت است اما به محض ديدن ديگران شروع به عيبجويي از قيافه و ظاهر آنها ميكند. اين روانشناس علت برخورد ويژه دوست شما را به يكي از دو تا موضوع زير مربوط ميداند: «برخي از افراد زشت حاضر به پذيرش زشتي خود نيستند و در نتيجه با مكانيسم دفاعي انكار زشتي با آن برخورد ميكنند و برخي ديگر به دليل نگرش مثبتي كه از خود دارند زشتي را انكار ميكنند.»
در حالي كه برعكس اين قضيه براي برخي افراد زيبا اتفاق ميافتد. افراد زيبايي كه خود را زشت تصور ميكنند يا اعتماد به نفس كافي ندارند يا اينكه از نظر باور و تفكر به اشباعي رسيدهاند كه زيبايي را در محور تصور و افكارشان قرار نميدهند و آن را امري عادي تلقي ميكنند يا اينكه به جنبههاي ديگر زندگي مثل معنويات، زندگي خوب و... اهميت ميدهند.
تب زيبا شدن
در سالهاي بسيار دور بحث زيبايي و زشتي تب امروز را نداشت. امروزه اين تب چنان افزايش پيدا كرده كه جان برخي افراد را هم تهديد ميكند. در حال حاضر جامعه ما با دخترها و پسرهايي روبهرو است كه عليرغم چهره زيبايي كه دارند حاضر نيستند تحت هيچ شرايطي بدون آرايش ديده شوند. ورود انواع و اقسام مواد آرايشي، استفاده بيرويه از اين مواد ـ به خصوص در چند سال اخيرـ شاهدي بر اين گفته دكتر رزاقي است كه نداشتن احساس مثبت به خود و اعتماد به نفس كافي و نيز موقعيتي كه انسان در آن قرار ميگيرد از علل مهم تصور زيبايي و زشتي افراد از خود است. فرضا اگر فرد در موقعيتي قرار بگيرد كه ديگران از وي زيباتر باشند ممكن است خود را زشت بپندارد. عوارض اين باورهاي افراطي حتي ميتواند شغل و منصب فرد را هم تحت تاثير قرار بدهد. به ويژه در مورد مردان كه داشتن قد بلند و هيكل قوي را در موفقيتهاي كاري موثر ميدانند. در حالي كه اين افراد اگر به جاي تمركز روي قيافه، قدرتهاي ديگر خود را تقويت ميكردند به احتمال زياد به مراتب بالاي شغلي دست مييافتند.
تفاوت اعتماد به نفس در زن و مرد
تعريف اعتماد به نفس و به تبع آن زيبايي، از ديدگاه دو جنس زن و مرد، متفاوت است. اعتماد به نفس، ويژگياي است كه در سنين پايين، شروع به شكل گرفتن ميكند و در خانمها زودتر شكل ميگيرد و زودتر هم تمام ميشود. در دختران از سنين 7 تا 9 سالگي شروع و در 15 تا 16 سالگي تمام ميشود. اين در حالي است كه در مردان از سنين 12 تا 14 سالگي شروع ميشود و سپس ادامه پيدا ميكند. معناي اعتمادبهنفس هم براي خانمها و هم آقايان تفاوت ميكند تا جايي كه خانمها اعتماد به نفس را بيشتر در زيبايي ميبينند و مردان در قدرت و توانمندي. براي همين است كه زنان بيشتر از مردان به جاي تقويت قدرت و توانمندي به دنبال انواع و اقسام جراحيهاي پلاستيك و زيبايي مثل كاشت گونه، جراحي بيني، ليفتينگ و... هستند در حالي كه مردان كمتر به زيبايي چهره اهميت ميدهند و بيشتر در باشگاههاي ورزشي بايد سراغ آنها را گرفت. همچنين به جز اين موارد دو دليل عمده ديگر باعث تفاوت در تعريف اعتمادبهنفس در زنان و مردان ميشود: تفاوتهاي روانشناختي بين زن و مرد و باورهاي به ارث رسيده از نياكان.
به هر حال تفاوت اعتمادبهنفس ريشه در هر مسالهاي داشته باشد در حال حاضر اين موضوع به اثبات رسيده است كه در انسان جنس مونث زيباتر است و در باورهاي عيني مشخص شده مردان زمختتر هستند. زنان دوست دارند زيباتر باشند. آنها موجوديت خود را با زيبايي محك ميزنند چرا كه احساس ميكنند با زيبايي ميتوانند موجوديت بيشتري را از خود نشان بدهند و بنابر گفتههاي دكتر رزاقي نميشود منكر اين حقيقت شد. افرادي كه احساس زيبايي دارند احساس شادابي رفتاري و جسماني بيشتري دارند اما بايد اين را هم پذيرفت كه زشتي تعاريف مختلفي دارد. هميشه نميتوان مورد پسند همگان قرار گرفت. با تغيير ديدگاه ميتوان زندگي بهتري را نصيب خود كرد. افراد با نگرش منفي ضمن زشت شمردن خود ساير محاسن خود را ناديده گرفته و در نتيجه گردابي در ذهنشان ايجاد ميكنند كه بيشتر و بيشتر در محورهاي منفي و ضعفهاي جسماني خود غوطه ميخورند.
ريشه بيمارگونه تصور زشتي
زيبايي در يك تعريف كلي به مفهوم نظم، اندازه و تناسب است كه ميتواند با نگرش، فرهنگ و تربيت افراد ارتباط تنگاتنگي داشته باشد. جالب است اگر بدانيد در آثار برجاي مانده از ايران قديم مشخص شده بيني عقابي زشت محسوب نميشده در حالي كه در ايران امروز انواع و اقسام جراحيهاي بيني شاهدي بر اين ادعا هستند كه تعريف زيبايي ميتواند در اعصار مختلف تغيير كند بنابراين نميتوان هميشه و همهجا مورد پسند واقع شد اما گاهي تصور زشت بودن به سالهاي سال قبل برميگردد يعني سنين 2 تا 12 سالگي! روانشناسها در اين باره ميگويند: «در اين سنين افراد خود را با ارزيابيهاي بيروني يعني نگاه ديگران و برداشت ديگران مقايسه ميكنند. اگر پيامهايي كه از محيط، از جمله خانواده ميگيرند منفي باشد اثرات روانشناختي منفي بيشتري را روي باورهاي افراد نسبت به خويشتن ايجاد ميكنند. اگر خانواده گوش، دماغ، قوز و... فرزند خود را مورد تمسخر قرار بدهند در شكلگيري اعتماد به نفس فرزند تاثير خواهد داشت. درحالي كه در اين دوران توجه به زيباييهاي فرد بسيار مهم است. بايد از فرزند با شرايط خاص، در جمع حمايت شود. بايد زيباييهاي اين فرزند را در جمع بازگو كرد كه ديگران به جاي توجه به بعد زشتي به بعد زيبايي وي توجه كنند.»
عشق به زيبايي امري ذاتي است
عشق به زيبايي امري ذاتي تلقي ميشود و انسان زيبايي را در درون خويش ميشناسد. انگيزه زيبايي و زشتي در درون انسانها است. انسانها تا حد زيادي عاشق سيرت زيبا هستند نه صورت زيبا بنابراين هر قدر زيبايي يا زشتي بيروني در اوج باشد باز هم انسان زيبايي درون را به زيبايي بيرون ترجيح ميدهد. مثال بارز آن حكايت ليلي و مجنون است. حاكم يمن دستور داد ليلي را بين 10 دختر زيبا قرار بدهند، سپس به مجنون گفت: «ليلي از اين 10 دختر زشتتر است. چرا عاشق او شدهاي؟» مجنون در پاسخ گفت: «اين چشم من را در بياور و از چشم من به ليلي نگاه كن.» دكتر رجبلو، جامعهشناس در اين باره ميگويد: «زشتي يا زيبايي از چشم كسي كه آن را زشت يا زيبا ميبيند مطرح است نه اينكه زشتي يا زيبايي به معناي واقعي وجود داشته باشد. ضمن اينكه انكار نميكنيم كه ممكن است جمع كثيري يك فردي را زيبا تشخيص بدهند يا برعكس اما با اين حال موضوع مطلق نيست.»
اما عليرغم اينكه زيبايي دروني مهمتر از زيبايي بيروني است، امروزه به زيبايي ظاهري اهميت زيادتري داده ميشود. اين دكتر جامعهشناس در اين باره هم ميگويد: «در جوامعي كه مسايل اخلاقي، انساني و سيرت زيبا در درجه دوم اهميت قرار دارند انسانها در تلاش هستند كه به صورت زيبا بپردازند. به عنوان مثال معمولا در زندگي قبيلهاي، افراد داراي مناسبات با ثبات و روابط انساني بسيار عميق هستند. در آنها خويشاوندي و روابط نسبي و سببي اصل است. پسرعموي زشت با دخترعموي زيبا ازدواج ميكند يا برعكس. اين زشتي و زيبايي باعث قطع رابطه نميشود. زشتي و زيبايي ملاك روابط انساني قرار نميگيرد. چرا در قبايل زنها بيني خود را عمل نميكنند؟ چون يك فرهنگ غني بر آنها حاكم است و زيبايي در درجه دوم اهميت قرار دارد.» شايد علت عمده تفاوت زيبايي و زشتي در شهر و روستا به همين موضوع برميگردد. دكتر رجبلو ميگويد: «در شهرها به دليل اينكه نسبتها كمرنگ ميشود و از سويي ديگر از آنجا كه روابط انساني در پرتو مناسبات مالي، اشتغال، درآمد بالا و داشتن طبقه تعريف ميشود و از آن جايي كه اين موارد دايما در حال تغيير هستند، در چنين جامعهاي ارزش و معيار انساني برابر مناسبات ظاهري زندگي رنگ ميبازد و افراد سعي ميكنند صورت ظاهري مساله را حفظ كنند.»
دوشنبه 30 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 167]