واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: حوزه و اهتمام به مسئله « آموزش »
محمدكاظم تقوي
حوزه هاي علميه و روحانيت شرح وظايف و در همان حال فلسفه وجودي خويش را از كريمه 122 سوره توبه مي گيرند كه مي فرمايد : « فلولا نفر من كل فرقه منهم طائفه ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم لعلهم يحذرون » و بر همين اساس در مرحله نخست آموزش يا تفقه قرار دارد كه البته همراه پژوهش و تحقيق و شناخت عميق مي باشد و پس از آن است كه نوبت به دعوت به حق و تبليغ تعاليم و احكام اسلامي مي رسد.
در دوره هاي مختلف و متنوع از عمر دراز و پر خير و بركت حوزه ها به روال سنتي متون و منابعي به عنوان متون آموزشي جا مي افتاد و تعين پيدا مي كرد و اينگونه نبود كه مراكز و افرادي عهده دار اين مهم باشند.
در دهه هاي اخير كه به صد سال نمي رسد دغدغه هايي پيرامون متون آموزشي در حوزه هاي علميه مطرح گرديد كه نقطه ثقل آنها اين بود كه كتاب هائي كه در مقاطع مقدماتي و يا مياني و عاليه محور و متن تعليم و تعلم مي باشند با رويكرد و ضوابط آموزشي تدوين نشده اند بلكه پديد آورندگان بزرگوار آنها در مقام تاليف و نگارش اثري علمي و تحقيقي آنها را نوشتند و اين متون معيارهاي كتاب هاي آموزشي را دارا نمي باشند و البته آثار ارزنده علمي مي باشند كه بايد در جايگاه مربوط به خود مورد بهره برداري قرار گيرند.
اين دغدغه ها سبب تاليف « المنطق » به جاي « حاشيه » ملا عبدالله و « اصول الفقه » شد كه عملا به جاي « معالم الاصول » از سوي مرحوم علامه مظفر(ره ) به حوزه هاي علميه عرضه گرديد و يا « المعالم الجديده » و « دروس في علم الاصول » يا حلقات از سوي شهيد آيت الله سيد محمدباقر صدر (قدس سره ) پيشنهاد شد چنانكه اقداماتي مانند « تحريرالمعالم » و « الرسائل الجديد » از سوي مرحوم آيت الله مشكيني (ره ) انجام گرفت و يا « صرف ساده » در ادبيات و « اصول الاستنباط » و « الموجز في اصول الفقه » كه دو اثر اخير در چند سال گذشته پديد آمده اند.
گرچه صاحبان اين آثار بخاطر اقدام و اخلاصي كه نشان دادند شايسته تقدير و تكريم مي باشند; ولي اين مطلوب « سهل و ممتنع » نه تنها هنوز به سر منزل مقصود نرسيده كه وضعيت روشن و قريب الحصولي نيز ندارد.
نظرات و دغدغه ها
حوزه علميه قم در قرن حاضر به تدريج و طي مراحلي در جايگاه مهم ترين و جامع ترين پايگاه حوزوي جهان تشيع قرار گرفت و اين نبود مگر با همت و پايداري مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائري (ره ) در دوران سياه رضاخاني و پس از ايشان دوره درخشاني آغاز شد كه شخصيت محوري حوزه علميه قم آيت الله بروجردي (ره ) بود و البته اساتيد و بزرگان ديگري در اين حركت عظيم سهيم بودند كه در حوزه علوم عقلي و تفسير علامه طباطبائي (ره ) نقش برجسته اي داشتند. با توسعه كمي و كيفي حوزه در دوره زعامت و فقاهت آيت الله بروجردي و بازسازي فرهنگ و نمادهاي ديني در كشور و نيز نگاه به جهان اسلام و حتي فراتر از آن ; در دوران نهضت روحانيت به رهبري امام خميني (س ) حوزه علميه قم مركز توجهات و توقعات قرار گرفت و اين مسير ادامه يافت تا پيروزي انقلاب اسلامي و تاسيس نظام جمهوري اسلامي در ايران . طبعا با تحول اوضاع و شرايط جهاني و دگرگوني وضعيت داخلي حوزه علميه قم به عنوان حوزه مركزي رسالت سنگين تري براي خود احساس كرد و البته اين وظيفه جديد مستلزم تغيير و تحول برخي شيوه ها و برنامه ها بود كه برخي نشريات حوزوي تلاش شايسته تقديري انجام دادند تا صاحب نظران دلسوز نظرات و ديدگاههاي خود را مطرح و با تضارب آرا بهترين برنامه ها و جهت گيري ها در پيش گرفته شود. در اين ميان امام خميني (س ) كه از زمان آيت الله بروجردي (ره ) با جمعي از دوستان به فكر اصلاح برنامه هاي حوزه بود كه به عللي ناكام ماند يكي از دغدغه هاي اصلي خود را توجه به وضعيت و سرنوشت حوزه قرار داد و بر امور تاكيد و به مواردي توصيه كردند.
ايشان درباره جايگاه اخلاق و خودسازي در حوزه هاي علميه اظهار داشتند : « حوزه هاي علميه همزمان با فراگرفتن مسائل علمي به تعليم و تعلم مسائل اخلاقي و علوم معنوي نيازمند است . برنامه هاي اخلاقي و اصلاحي كلاس تربيت و تهذيب بايد در حوزه ها رايج و رسمي باشد. » حضرت امام در كنار توجه به اموري كه جنبه ابزاري و مقدمي دارند از مسائل اصلي غافل نبودند و بر اهميت آنها پا مي فشردند.
آموزش زبان خارجي و استفاده از روش هاي جديد به عنوان مقتضيات روز جهت روز آمد كردن امور مورد توصيه قرار مي گرفت ; ولي توجه دادن به قرآن و « تدريس قرآن در هر رشته اي از آن » را به مثابه « مقصد اعلاي » حوزويان و عالمان دين مطرح مي كردند و بر حفظ فقه و دوام اسلام با حفظ فقه سنتي و اجتهاد جواهري اصرار داشتند : « من كرارا به همه تاكيد كرده ام كه درس هاي حوزه ها بايد به همان وجه سنتي خودش محفوظ باشد.... اگر از فقه سنتي منحرف بشويم فقه از بين مي رود » ايشان در كلامي ديگر مي گويند : « در عين اينكه از اجتهاد جواهري به صورتي محكم و استوار ترويج مي شود از محاسن روش هاي جديد و علوم مورد احتياج حوزه هاي اسلامي استفاده گردد. »
در چنين فضاي عمومي و توقعات فزاينده اي كه بوجود آمده بود; مشخصا مسئله برنامه آموزشي حوزه و متون آموزشي آن سخت مورد توجه قرار گرفت .
آيت الله سيدمحسن امين (ره ) در اين باره مي گويد : « از امور زيانبار در حوزه ها عدم تهذيب و تنقيح كتب درسي و پيچيدگي عبارتهاي آنهاست .... نيز عدم حذف زوايد و حذف مطالبي كه مربوط به علوم ديگري است كه هنوز طلبه نياموخته يا اصلا نمي آموزد. » و البته برخي از بزرگان بر اين نظرند كه « ره چنان رو كه رهروان رفتند » و تصريح مي كنند كه « روش پيشينيان بهترين روش است . » اما نظر كساني كه خواستار تجديدنظر در متون درسي هستند اين است كه « رسائل و مكاسب كتاب درسي سطح حوزه نيست ; خارج شيخ است و براي سطح بايد تهذيب شود. بايد هياتي تشكيل گردد تا كتاب هاي درسي حوزه مخصوصا سطوح بالا را تهذيب كنند. »
آيت الله بهجت در ادامه با صراحت مي گويند : « رسائل و مكاسب و كفايه هيچ كدام براي سطح مناسب نيستند. اينها سابقا در حوزه هاي علميه معمول نبوده است . شيخ آخرين قوه علمي خود را در رسائل و مكاسب اعمال كرده است و آنها را سطح قرار داده ايم ! »
تخصص در برخي از ابواب فقه
سخن گفتن از موضوع برنامه هاي آموزشي حوزه تنها به روزآمد كردن متون آموزشي از مقدمات تا سطوح خلاصه نمي شود بلكه از آنجائي كه « فقه » مهم ترين رشته در حوزه ها مي باشد كه بسياري از دانش ها مقدمه آن محسوب مي شوند و بعضي ديگر مرتبط به آن و تشكيل دهنده مباني فقه مي باشند; از ديرباز بزرگاني دغدغه « تخصص در برخي از ابواب فقه » را هم ابراز مي كردند. « علم فقه با تفكيك و تجزيه تخصص ها مي تواند پيشرفت بهتري داشته باشد; مثلا مي توانيم متخصصيني در قضا و شهادات معاملات فقه سياسي فقه خانواده قواعد فقهي عبادات فقه تطبيقي فقه قرآن داشته باشيم . »
مرحوم آيت الله معرفت در اين زمينه مي گويد : « فقه هم بايد تخصصي بشود يعني يك فقيه كه رساله مي نويسد بگويد من فقط در باب عبادات رساله مي نويسم كه مقلدان فقط در همين رشته از او تقليد كنند. فقيه ديگري در مسائل معاملات .... به نظر بنده تقليد از يك نفر در همه ابواب فقه درست نيست . « تبعيض در تقليد يك امري است كه لابد منه » ايشان در جاي ديگر مي گويد : « من مسئله تخصص را نه فقط در رشته هاي مختلف قائل هستم بلكه در فقه كه اساسي ترين رشته علوم حوزوي است نيز معتقدم كه بايد تخصصي بشود. »
آيت الله مظاهري در اين رابطه مي گويد : « امروز با پيشرفت فقه و توسعه و گسترش عظيم عرصه فقه در جامعه اسلامي اجتهاد در تمام ابواب فقه به سوي مشكل شدن پيش مي رود و چه ايرادي دارد كه ما از ميان طلاب محترم به اختيار و اراده خودشان به شرط برنامه ريزي صحيح ـ كساني را جهت تخصص در بعضي ابواب فقه مثلا عبادات معين كنيم و بعضي ديگر را از جهت تخصص در معاملات فقه ايشان معتقد است اين كار « علاوه بر ايجاد دقت و نگرش كامل تر به خاطر محدود شدن عرصه علمي فقه دستيابي به پاسخ مشكلات مختلف را سهل تر مي كند » .
گامي جديد
از جمله اقدامات قابل تقدير در راستاي اصلاح نظام آموزشي حوزه و تهيه متون آموزشي روزآمد انتشار شش جلد كتاب « فقه » براي شش پايه اول تا ششم حوزه ها مي باشد كه اخيرا از سوي مركز تدوين و نشر متون درسي (متون ) انجام گرفته است .
فقه 1 و فقه 2 متن تكامل يافته و پيراسته از خطاي كتاب آموزش فقه است كه پس از سال ها تدريس در حوزه و بررسي بازخورد آموزشي آن و عملي كردن پيشنهادها و نظريات اساتيدي كه بارها آن را تدريس كرده اند و نيز با توجه به تجربيات تدريسي مولف و تدوين كننده آنها عرضه شده است . فقه 1 كه در 44 درس سامان داده شده و به زبان فارسي مي باشد شامل مسائل عبادي و عام البلواي عموم مكلفان مي باشد همچنانكه فقه 2 در 46 درس مسائل عبادي غير عام البلواي و معاملات و ... را شامل مي شود .
فقه 3 در 80 درس تدوين گرديده و دوازده فصل را شامل مي شود و مسائل مورد ابتلا از عبادات و معاملات را در بردارد در سطحي وسيع تر و دقيق تر از فقه 1 و 2 ـ فقه 3 به زبان عربي مي باشد و از دو متن فقه فتوائي مهم يعني عروه الوثقي و تحريرالوسيله گرفته شده است پنج فصل از عروه و هفت فصل از تحريرالوسيله چنانكه فقه 1 و 2 نيز مطابق فتاواي امام راحل (س ) مي باشد .
فراگيري فقه 3 طلبه را قادر بر استفاده از ايندو متن مهم فقه فتوائي مي سازد همان گونه كه او را آماده ورود به فقه 4 و بهتر فهميدن آن مي سازد . مولف محترم هدف از تدوين و تدريس فقه 1 تا 3 را اين گونه بيان نموده است :
الف ) آشنا شدن طلاب علوم ديني با متون فتوائي معاصر و متاخر
ب ) دانستن مسائل شرعي محل ابتلاي خود
ج ) قدرت بر فهم رساله هاي عمليه و آثار فتوايي فقها
د) توان پاسخ گويي به سئوالات شرعي مردم متناسب با اين سطح علمي
و اما فقه 4 و 5 و 6 هركدام براي تدريس در يك سال يعني 160 ساعت درسي تدوين شده اند . متن اين سه پايه فقهي همان « الروضه البهيه » اثر شهيد ثاني (علي الله مقامه ) است با تصحيح دقيقي كه براساس نسخه اي به خط شهيد و نسخه اي به خط شاگرد شهيد و تصحيح شهيد انجام گرفته است .
هدف از تدوين و تدريس فقه 4 تا 6 چنين بيان شده است :
الف ) خواندن يك دوره فقه موجز و مختصر
ب ) آشنا شدن با فقه نيمه استدلالي يا تا حدودي استدلالي
ج ) آشنايي با سبك و سياق آثار فقهي قدما و تربيت دقيق فقه و مسائل و عناوين آن
د) توان استفاده و مراجعه به متون مشابه فقهي قدما مانند مختصر النافع شرائع الاسلام از محقق حلي و تبصره المتعلمين از علامه حلي
كاري كه در تدوين فقه 4 تا 6 انجام شده است نوع بديع از تلخيص شرح لمعه بدون كلمه اي افزودن يا كاستن از اين كتاب ارزشمند است . تدوين كننده بر اين نظر است كه « ابن تلخيص به شكلي بي سابقه در حوزه ها صورت پذيرفته كه از سويي براي ادامه حيات الروضه البهيه لازم است و از سوي ديگر برخي اشكالات درباره درسي نبودن آن را برطرف مي كند. » به اين صورت كه برخي مطالب « پيچيده و غامض » و نيز « مطالب آسان و روان » مانند مستحبات وضو آداب خريد و فروش و مستحبات و آداب اكل به پانوشت كتاب منتقل گرديد كه تدريس نمي شود. چنانكه « مطالب غير محل ابتلا » مانند احكام عبيد و اما منزوحات بثر برخي علائم تشخيص قبله و... به پاورقي منتقل شده است . علاوه بر معيارهاي فوق الاشاره براي تلخيص متن شرح لمعه برخي « مطالب نيازمند توجيه » نيز از متن به پانوشت انتقال يافته است . اين اقدام و عملا كم كردن حجم متن درسي در اين سه پايه و حفظ كتاب ارزشمند شرح لمعه كه محصول تلاش هاي دو تن از فقهاي بزرگ اماميه و زنده نگاهدارنده ياد شهيدين (رضوان الله عليها) است بدين خاطر صورت گرفته كه كوتاه بودن دوره آموزش در مقطع سطح چنين كاري را مي طلبد.
تذكر
با تقدير مجدد از اين تلاش ارزنده نكته اي كه شايد يادآوري است اين مهم مي باشد كه كارهايي مانند تهيه و فراهم آوري متون آموزشي كار گروهي و جمعي مي باشد. چنانكه تجربه كردن آن در سطح محدود و گرفتن بازخوردها و در صورت نياز تصحيح موارد خطا و اشتباه امري لازم و نسبتا متعارف مي باشد كه درمورد اين مجموعه شش جلدي تنها درباره جلد اول و دوم صدق مي كند. و فقه چهار پايه ديگر از اين روند محروم بوده اند. يكي از اساتيد بزرگ حوزه مي گويد : اصلاحات فردي و يا جمعي كه بدون دقت و ملاحظه همه جوانب صورت پذيرفته با شكست روبه رو شده ومي شود. لذا بايد لجنه اي كه داراي صلاحيت و اهل درد باشند در اين باره اقدام كنند. » فقيه و مدرس بزرگ ديگري مي گويد : « براي تغيير هر كتابي بايد افراد متخصص در آن فن بنشينند و با دقت و وسواس و با توجه به كتاب هاي روز... كتاب هاي ارزنده اي انتخاب كنند. »
بنابراين چنين به نظر مي رسد كه اقدامات مثبت و خالصانه و خيرخواهانه اي از اين دست براي اينكه مقبول افتد و قدمي به جلو باشد لازم است از عقل جمعي بهره برد چنانكه نيازمند تشريك مساعي تشكيلات مديريت حوزه ها مي باشد تا ثمره اين تلاش ها در عرصه حوزه ها به بار بنشيند.
حضرت امام خميني : در عين اينكه از اجتهاد جواهري به صورتي محكم و استوار ترويج مي شود از محاسن روش هاي جديد و علوم مورد احتياج حوزه هاي اسلامي استفاده گردد
از جمله اقدامات قابل تقدير در راستاي اصلاح نظام آموزشي حوزه و تهيه متون آموزشي روزآمد انتشار شش جلد كتاب « فقه » براي شش پايه اول تا ششم حوزه ها مي باشد كه اخيرا از سوي مركز تدوين و نشر متون درسي انجام گرفته است
تهيه و فراهم آوردن متون آموزشي كاري گروهي و جمعي مي باشد چنانكه تجربه كردن آن در سطح محدود و گرفتن باز خوردها و درصورت نياز تصحيح موارد خطا و اشتباه امري لازم و نسبتا متعارف مي باشد
دوشنبه 30 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]