واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: مرد چنـد دانشي عصـر ما
زنده ياد علامه دكتر سيدجعفر شهيدي به گفته دكتر صادق آيينهوند از معدود مردان چند دانشي عصر ما بود كه 23 دي ماه سال گذشته چشم از جهان فرو بست.
در نخستين سالگرد درگذشت مرحوم دكتر شهيدي، آيين بزرگداشتي در پژوهشكده تاريخ اسلام برگزار شد و سخنرانان درباره ويژگيهاي اين استاد فقيد ادبيات و تاريخ سخن گفتند.
به گزارش فارس، حجتالاسلام والمسلمين سيدهادي خامنهاي رئيس پژوهشكده تاريخ اسلام در ابتداي اين مراسم با اظهار ارادت به خانواده شهيدي گفت: بنده از 40 سال پيش با خاندان شهيدي و همچنين سعيدي آشنا هستم و نسبت به اين خانواده عالم و دانشپرور و زبده ارادت دارم. وي با بيان اينكه پيشنهاد برگزاري اين جلسه از سوي شوراي علمي پژوهشكده تاريخ اسلام مطرح شد، تأكيد كرد: اين جلسه صرفا براي تكريم و بزرگداشت يك محقق بزرگ بدون هيچ حاشيهاي برگزار ميشود.
رئيس پژوهشكده تاريخ اسلام تصريح كرد: ما كمتر شخصيت علمي دانشگاهي و حوزوي داريم كه توانسته باشد در چند حوزه فعاليتهاي ارزندهاي انجام دهد.
وي از تاريخ اسلام به عنوان رشته اصلي در فعاليتهاي شهيدي ياد كرد و بيان داشت: ايشان در اين راه گامهاي استواري برداشتند و همچنين در رشته ادبيات نيز كارهاي بزرگي انجام دادند.
در ادامه اين مراسم دكتر فتحالله مجتبايي پژوهشگر و عضو شوراي علمي دايره المعارف اسلامي با ذكر خاطرهاي از دوران كودكي خود گفت: معلم ما در روستا هميشه ميگفت اگر به اهل قدرت احترام بگذاريد به قدرت و اگر به اهل ثروت احترام بگذاريد به ثروت احترام ميگذاريد بنابراين به اهل علم احترام بگذاريد تا علم را تكريم كرده باشيد.
وي ادامه داد: با شهيدي اواخر دهه 1320 در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران آشنا شدم و اين آشنايي در دهه 30 به دوستي تبديل شد و هميشه از سواد و اخلاق ايشان استفاده ميكردم.
وي با بيان اينكه شهيدي از معدود كساني بود كه هم تاريخ اسلام و هم علوم روز را ميشناخت، گفت: شمار اينگونه افراد خيلي كم است و من اگر بخواهم بشمارم شايد به تعداد انگشتان دست هم نرسد. مهدي محقق، غلامحسين ابراهيمي ديناني، مرحوم عباس زرياب خويي و احمد مهدوي دامغاني از جمله كساني هستند كه تاريخ و سنت علمي قديم ما را خوب ميشناختند و با روشهاي علمي روز هم آشنايند.
عضو شوراي علمي دايره المعارف اسلامي اظهار داشت: حوزههاي علمي ما سنت يكهزار ساله دارند و از سوي ديگر دانش و علم روز هم سنت خودش را دارد. كسي كه ميخواهد كار كند بايد در هر دو وجه فعاليت كند. كسي كه ميخواهد درباره ايران كار كند بداند كه بار فرهنگي زياد است و علاوه بر اينكه بايد فرهنگ 5هزار ساله ايران، به ويژه فرهنگ هزار سال اخير را بشناسد، از فرهنگ روز غرب نيز آگاه باشد و از آن گريزي نيست.
مترجم كتاب «بوطيقا»ي ارسطو بيان داشت: نخستين ملاقات ما با دكتر شهيدي در سال 1329 بود. در همان دوره ايشان يك دوره تحصيلات علوم قديمي بسيار مهم را در محضر استادان بزرگ آن روزگار در نجف و قم گذرانده بود و در همان دوران نيز علم ايشان به مسائل تاريخي حيرت آور بود و به همين دليل بودكه به شخصيـت ايشان علاقه مند شدم.
مجتبايي با بيان اينكه مرحوم شهيدي سعه صدر قابل توجهي در مسائل علمي داشت، خاطرنشان كرد: در آمريكا تحت معالجه بودم كه نامهاي به دستم رسيد مبني بر اينكه ميخواهند جشنوارهاي براي مرحوم شهيدي برگزار كنند و مقالهاي از من ميخواستند. با وجودي كه وضعيت مزاجي خوبي نداشتم خودم را به كتابخانه دانشگاه كلمبيا رساندم و اين مقاله را نوشتم.
مورخ بايد با شعر زندگي كند
دكتر صادق آيينهوند استاد دانشگاه نيز در اين همايش با اشاره به جملهاي از اميرالمؤمنين(ع) در نهجالبلاغه اظهار داشت: جملهاي كه حضرت علي(ع) خطاب به يكي از دوستانش به كار ميبرد درباره مرحوم شهيدي هم صادق است چرا كه خير و بركات ايشان بهاندازه فراوان بود ولي از مال دنيا سودي نميبرد.
وي افزود: شهيدي يكي از مردان چنددانشي عصر ما بود كه ديگر در روزگار ما كمتر اين شرايط به وجود ميآيد كه مردي پيونددهنده حوزه و دانشگاه باشد.
آيينهوند عنوان كرد: شهيدي در تاريخ به دو چيز خيلي توجه ميكرد؛ يكي نقد راوي و ديگر اقتضائات عصر و نسل خودش كه در آثارش نيز به اين دو نكته توجه شايان ميشد. اين استاد دانشگاه ادامه داد: شهيدي ميگفت يك مورخ بايد با شعر زندگي كند حتي اگر شعر احساسي هم باشد برگرفته از يك دوره تاريخي است.
آيينهوند با بيان اينكه شهيدي براي پذيرش دانشجو اول آنها را آزمايش ميكرد و اين سبك در مرحوم زرينكوب هم ديده ميشد اظهار داشت: شهيدي به دو چيز خيلي باورمند بود: يكي اسلام به عنوان محور اتحاد و ديگر به زبان فارسي كه اعتقاد داشت اتكاي هويتي ماست.
به گفته آيينهوند، شهيدي معتقد بود هيچكس نبايد زبان فارسي را چماق كند و بر سر زبان عربي بكوبد و هيچكس هم نبايد زبان عربي را چماق كند و بر سر زبان فارسي بكوبد.
وي اذعان داشت: يكي از كساني كه با مسأله اختلاف زبان فارسي و عربي و با تغيير خط در آن روزگار مقابله كرد، مرحوم شهيدي بود.
آيينهوند با اشاره به مناعت طبع شهيدي اظهار داشت: او همه هدايايش را ميبخشيد و يا صرف امور خيريه ميكرد. در عين اينكه سياست را خوب بلد بود از سياستمداري بدش ميآمد.
وي خاطرنشان كرد: در مجلسي كه شهيدي حضور داشت هيچ وقت غيبت صورت نميگرفت اما شوخيهاي خيلي خوبي ميكرد كه هم مفرح بود و هم نشان از روانشناختي مردم ايران داشت.
آيينهوند در خلال صحبتهايش از خانواده مرحوم شهيدي تقاضا كرد اگر يادداشتي از شهيدي وجود دارد آن را منتشر كنند.
فاطمه راكعي، شاعر و مديرعامل خانه شاعران ايران نيز در اين نشست به آشنايي خود با مرحوم شهيدي اشاره كرد و گفت: از دهه 60 در وزارت علوم و در برخي از نشستهاي علمي خدمت ايشان رسيده بودم و بعدها در هيأت امناي كتابخانههاي عمومي ايشان را ملاقات ميكردم.
راكعي، روحانيت، طرز نگاه، چهره و رفتار شهيدي را طوري دانست كه حس را به طرف مقابل منتقل ميكرد. وي با اشاره به تواضع شهيدي به قرائت بخشي از مصاحبه وي با كيهان فرهنگي در دهه 60 پرداخت.
دكتر علي محمد ولوي استاد تاريخ نيز در اين نشست گفت: شهيدي از جمله شخصيتهايي بودكه خيلي خوب زمانه را شناخته بود و از افراط و تفريط در مواجهه با اسلام پرهيز ميكرد و اين در همه كارهايش متجلي است. وي با بيان اينكه هرچند شأن ادبي شهيدي داراي جايگاه بالايي است اما عمده كارهاي وي درباره اسلام است، گفت: از حدود 30 كتاب وي 20 اثر در قلمرو تاريخ اسلام بود كه از اين ميان حدود 13 كتاب تأليف، سه كتاب ترجمه و سه كتاب هم تصحيح وي بود. ولوي بااشاره به اينكه علاقه شهيدي به كاربردي كردن اسلام است، افزود: دين اسلام در جامعه ما از تأثير زيادي برخوردار است و از تولد تا مرگ ما را در بر ميگيرد. برخي اين را ناديده ميگيرند و برخي در اين زمينه افراط ميكنند و شهيدي از جمله كساني بود كه سعي در پرهيز از افراط و تفريط داشت.
اين استاد دانشگاه اضافه كرد: عموما توجه به اسوهها و الگوهاي اسلامي در آثار شهيدي پررنگ و كارهاي ايشان براي تطهير نگاه جامع به شخصيتهاي معصوم است.
ولوي بابيان اينكه شهيدي درباره اغلب معصومان تأليف دارد، خاطرنشان كرد: سياست ايشان از تأليف اين آثار اقدام در جهت تحول مباني فرهنگي در جامعه است.
زندگي
زندهياد سيدجعفر شهيدي فرزند سيدمحمد سجادي، كه از دانشمندان و مفاخر بزرگ ادبي ايران بهشمار ميرفت، در سال 1297 هجري خورشيدي در يكي از محلات قديمي شهر بروجرد به دنيا آمد. وي دوران تحصيل ابتدايي واندكي از متوسطه را در اين شهر و سپس ادامه آن را در تهران به انجام رساند. دكتر شهيدي ابتدا به نام سجادي معروف بود كه بعدها تغيير شهرت داده و با نام شهيدي در مراكز علمي و دانشگاهي شهرت پيدا كرد.
در سال 1320 براي تحصيل علوم ديني و فقه و اصول راهي نجف شد و تحصيلات حوزوياش را در شهر نجف كه شهر علم نام داشت، تا حد رسيدن به درجه اجتهاد ارتقا داد. وي پس از آن چند سالي را در عوالم طلبگي در قم سپري و از محضر آيتالله بروجردي و بسياري از مراجع و بزرگان ديني استفاده كرد.
برخورد با محمد معين، باب آشنايي وي را به حضور علياكبر دهخدا فراهم كرد و بعد از تشكيل سازمان لغتنامه دهخدا، معاونت سازمان رابهعهده گرفت. سپس علامه دهخدا از سيدجعفر شهيدي دعوت به همكاري كرد و در نامهاي به دكتر آذر (وزير فرهنگ وقت) نوشت: «او اگر نه در نوع خود بينظير، ولي كمنظير است.» دهخدا در اين نامه ميخواهد كه به جاي 22 ساعت، به او شش ساعت تدريس اختصاص دهند تا بقية وقتش را در لغتنامة دهخدا بگذراند. مدتي اينگونه ميگذرد، تا سال 1340 كه با مدرك دكترا به دانشگاه منتقل ميشود. تدريس در دانشگاه تا حدود سال 1345 ادامه پيدا ميكند، اما بعد با ناامني دانشگاه، دانشجويان خود را به لغتنامه ميبرد. پس از سالها نيز، تا پايان عمر وي دانشجويانش چهارشنبهها به لغتنامه ميرفتند و با شهيدي جلساتي را داشتند. بعد از مرگ محمد معين، شهيدي مسئوليت اداره سازمان لغت نامه دهخدا را بر عهده گرفت. او در زمينههاي ادبيات عرب و فارسي استادي بنام بود و درك محضر و همنشيني با استاداني نظير بديعالزمان فروزانفر، دهخدا، جلالالدين همايي و محمد معين اعتبار علمي و معنوي او را دو چندان كرد.
دكتر شهيدي نخستين كتابش را در نجف در رد احمد كسروي نوشت، هرچند بر خوب بودن كارهاي تاريخي او (تاريخ آذربايجان، تاريخچة چپق و قليان، مشعشيان و...) تأكيد داشت. ديگر كتابش، سه جلد «جنايات تاريخ» توسط ساواك توقيف شد، اما بعدها با گذشت دورة زماني، بعضي مطالب انتقادي را چندان ضروري نديد و آنها را از چاپ بعدي حذف كرد.
تأليفات و مقالات علمي و ادبي اين استاد بزرگ فراوان است كه از جمله آنان ميشود به اين آثار اشاره كرد: زندگينامه ابوذر غفاري، انقلاب بزرگ، زندگي حضرت سجاد(ع)، زندگاني حضرت فاطمه(س)، زينب(س) شيرزن كربلا، محدوديت در اسلام، جنايتكاران چه ميانديشند، تصحيح و حاشيه بر كتاب دره نادره، ميرزامحمدخان استرآبادي كه از نثرهاي مصنوع متكلف است و تعليقات شهيدي بر آن و بررسي دقائق و مشكلات تنها با خامه قدرتمند وي توانست مقبوليت عامه پيدا كند.
شهيدي تا پيش از بيمارياش در مقطع دكتراي ادبيات فارسي چند ساعتي را به افاضه علمي مشغول بود و بقيه اوقات را در سازمان لغتنامه دهخدا به نظارت و مديريت سپري ميكرد.
از جمله افتخارات اين استاد فقيد ميتوان به دريافت درجه استادي افتخاري از دانشگاه پكن در سال 1373، رياست افتخاري انجمن بينالمللي استادان زبان و ادبيات فارسي، انتخاب به عنوان استاد ممتاز از دانشگاه تهران و دريافت نشان درجه يك علمي از رئيس جمهوري اسلامي ايران در سال 1374 اشاره كرد.
وي همچنين در سال 1385 خورشيدي به خاطر نگارش كتاب تاريخ تحليلي اسلام برندة جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران شد.
ترجمه شيواي نهجالبلاغه، از جمله ماندگارترين آثار سيدجعفر شهيدي است.
وي ساعت 11 صبح يكشنبه 23 دي ماه 1386 درگذشت.
دكتر شهيدي در سال 1374 منزل مسكوني خود را به شهرداري نارمك واگذار كرد و اين خانه در همان سال به كتابخانه عمومي دكتر شهيدي تبديل شد. پس از درگذشت وي اتاقي در اين كتابخانه به موزه نگهداري برخي از آثار او اختصاص داده شد.
جمعه 27 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 201]