واضح آرشیو وب فارسی:فارس: وبلاگ "قيام سرخ"سلام بر عضوهاي بريده شده
خبرگزاري فارس: سلام بر عضوهاي بريده شده؛ سرهاي برافراشته گشته؛ مدافع بدون ياور و كسي كه قلبش به مصيبت و سختي تو زخمي و مجروح و اشكش در هنگام ياد تو ريزان است.
به گزارش خبرنگار "سرويس فضاي مجازي" خبرگزاري فارس، نويسنده وبلاگ "قيام سرخ" را با عنوان "سلام بر عضوهاي بريده شده" در يكي از پستهاي وبلاگ خود منتشر كرده است.
برپايه اين گزارش در بخشي از اين مطلب آمده است:
لبانت خشكيده، سينهات گداخته، قلبت شعله ور، روحت پر تلاطم، ليكن مهار نفست برمشت، سرود ايمان بر لب، نواي توحيد در كام، ياد خدا در دل، دستار پيامبر بر سر، كهنه پيرهني امانت مادر برتن، بزم اشكواره در پيش.
اي حسين، اي رازدار منزل وحي؛ غم سراي خيمههايت؛ سوزش قلب زنان كاروانت؛ گريه نوبا وگانت، آه و سوز خواهرانت، العطش از دخترانت، عالمي را اشك ريزان ميكند.
اي حسين، اي رهنماي راه ايمان، ايحسين، كوفيان بد صفت، نامردمان بيمروت، دعوتگران بي فتّوت، حيا از مادرت زهرا عليها السلام نكردند.
اي حسين اي خون يزدان! شاعران در چكامهي شور تو ناتوان، اديبان در بيان ايثار تو سرگردان و فرشتگان در ستايش صبر تو حيران.
يا حسين اي كشتي نجات امت! نيايت صلي الله عليه و آله به شهادت پذيرييت جان يافت. زكريا عليه السلام به غم آميخته با نامت ره جست و فطرس به بركت گاهوارهي تو بال يافت. گويي كه در قربانگه زمين آرزو، حاجيان، قرباني به ياد تو كنند و گويي كه احرام به تن داران در سرزمين عرفات، دنبال راه تو روند، كه تو فرزند مكه و بطحائي، فرزند زمزم و صفايي، پور حل و منايي. گرگان بيشهي شهوت، پارگان تنت را تن پاره كردند، روبهان مرغزار حيله، دعوت نامهها را به شمشير باز كردند و حراميان بستر كفر، دست پليد خويش را به سوي تو گشودند.
دژخيمان اهريمن صفت، كرنش گران معبد نفس، فرمان بران صفير ابليس، غنودگان بر بستر آمال و دنبال روان امير جانيان يزيد، صلايت را با تير و پيكان پاسخ دادند و دلايلت را با سنگ.
براي آن كه همهي تاريخ راز مظلوميتت را بداند فرمودي: «آيا كسي هست كه حرم رسول خدا صلي الله عليه و آله را پاس دارد؟! آيا يكتا پرستي هست كه در حق ما از خدا بترسد؟! آيا پناه دهندهاي هست كه به پناه دادن ما به خدا اميد وار باشد؟! آيا كمك كاري است كه با كمك به ما بدان چه نزد خدا است، اميد داشته باشد؟!.» آه؟ كه نوايت را ناشنوده گرفتند، افسوس. كه پور پيامبر، فرزند كوثر و حيدر را تنها گذاشتند دردا كه با رها كردن تيري زهراگين به سويت، ديدگان پر التهاب كودكانت را بر هم گذاردند و اندوها كه حرمتت را شكستند. گويا كه خدا ي جهانيان نفرموده بود: «بگو( اي پيامبر) من از شما به خاطر ابلاغ رسالتم پاداش درخواست نمي كنم، جز نيكي و دوستي با نزديكانم.» چون اسب بي صاحبت، زين واژگون به سوي خيمه هايت بازگشت و اهل حرمت، او را بدان حال ديدند، دانستند امامشان، ولي نعمتشان، بازمانده ي پيامبرشان، پناه بي پناهيشان، آشيانه ي امنشان، پدر مهربانشان، و عزيز گرامي تر از جانشان، به خون آغشته و تنش پاره پاره شده است. بر غم طاقت فرسايت ناله بر آوردند، و در ماتم شهادتت گريبان ها دريدند و گيسوان پريشان كردند. خواهرت زينب كبري، ناله برآورد و ندا سر داد: «اي محمدي كه فرشتگان آسمان بر تو درود مي فرستند، اين حسين است كه به خون آغشته و اعضايش از هم جدا شده و اين ها دختران تو هستند كه اسير شدند. به پيشگاه خدا و به سوي محمد مصطفي و به سوي علي مرتضي و به سوي فاطمه ي زهرا و به سوي حمزه آقاي شهيدان شكوه مي كنم. اي محمد، اين حسين است كه به روي خاك افتاده و باد صبا خاك بيابان را بر بدنش مي پاشد، به دست زنازادگان كشته شده است. آه چه اندوهي و آه كه چه مصيبتي، امروز رسول خدا صلي الله عليه و آله در گذشت. اي ياران محمد، اينان فرزندان مصطفي هستند كه اسيرشان نموده و مي برند .» جانيان دد صفت و درندگان خون آشام، هوس هاي پليدشان به كشتن شما آرام نگرفت؛ خواسته شد كه بر روي پيكرهاي پاكيزه ي شما اسب بدوانند و سم هاي اسب هاي كثيفشان را بر روي بدني تازاندندكه لبان پيامبر آن را بوسيده بود و دامان فاطمه ي زهرا عليها السلام آن را پرورده و دست تواناي امير مومنان عليه السلام او را نواخته بود !! بدني را مورد حمله قرار دادند كه خداي متعال به آفرينش اش بر تمامي بندگانش مباهات فرموده بود و به خاطر وجود او و ديگر اهل بيت تا منتقم او مهدي موعود عليهم السلام به فرشتگان عالم بالا فرمان سجده بر آدم عليه السلام را داده بود . دردا كه فرزندان پيامبر خدا، دردانه هاي خاندان وحي، با ديدن آن منظرههاي دهشت بار در صحراي گداخته و سوزنده ي نينوا، بر كنار كشته ي سالار شهيدان و ديگر پرپر شدههاي بوستان احمدي، در ميان خيمه هاي نيم سوخته، آتش غم در قلبشان زبانه كشيد. به ناله ي آنان، قدسيان ناله سر دادند، و جملگي كائنات به غم نشستند، كه ناله هايشان تا به امروزمان ادامه دارد . باشد كه نداي منتقم او در پهنهي گيتي طنين افكند و نواي انتقامش در سرتا سر زمين، صفير بركشد، و يگانه خون خواه و تسلي بخش شرارههاي قلب مادر گراميش بپا خيزد، و انتقام برگيرد و اين سلام ها را خود اين گونه ندا بر آورد : سلام بر آغشته به خون. سلام بر غريب غريبان. سلام بر كسي كه فرشتگان آسمان بر او گريستند. سلام بر گريبان هاي شكافته. سلام بر پيكرهاي عريان.
سلام بر عضو هاي بريده شده. سلام بر سرهاي برافراشته گشته. سلام بر مدافع بدون ياور. سلام كسي كه قلبش به مصيبت و سختي تو زخمي و مجروح است و اشكش در هنگام ياد كردن تو ريزان ... و سلام و تسلاي ما بر شما اي صاحب زمان ما، دعا و نيايش ما پايان غم و اندوه شما را مي طلبد تا نواي انا المهدي شما را آن روز به جان مشتاقانه بشنويم. بيايي و درد را از زخم دل دوست داران سالار شهيدان بزدايي و برتر از آن غم دل خود آرام گيرد و فرشتگان عزادار را سفيد پوش گرداني.
انتهاي پيام/
چهارشنبه 25 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 189]