واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: افول پرستيژ جهاني اسراييل
دفتر پژوهش و بررسي هاي خبري - اميرحسين كبيري: موج فزاينده اعتراضات جهاني عليه رژيم صهيونيستي و به آتش كشيده شدن پرچم اين كشور در بسياري از نقاط جهان و از جمله در اروپا، حاكي از قرار گرفتن پرستيژ جهاني اسراييل در سراشيبي افول است.
با وجود گذشت بيش از دو هفته از حملات رژيم صهيونيستي به نوار غزه ، هر روز بر دامنه مخالفت هاي عمومي به كشتار وحشيانه اسراييل افزوده مي شود. اين وضعيت، آشكارا نشان داده كه تأكيد جامعه جهاني بر توسعه ديپلماسي عمومي بوده و خواستار خاتمه بخشيدن به بحران انساني در غزه است.
از سوي ديگر، اعتراضات بين المللي عليه فجايع غزه به معناي از بين رفتن احترام و پرستيژ جهاني اسراييل است كه اين امر، به خودي خود امنيت ملي اين كشور را نيز تهديد مي كند. هر چند موجوديت اسراييل به صورت دو ژوره (شناسايي قانوني) از سوي برخي كشورها از جمله ايران و عراق شناخته نشده ، اما با وجود تعامل كشورهاي غربي و برخي كشورهاي عربي با رژيم عبري، اعتراضات ملت ها و دولت ها به رويكرد اسراييل در كشتار بي رحمانه مردم فلسطين، تلآويو را در شرايط كنوني با چالش امنيت در نظام بين الملل مواجه كرده است.
اگر سياست و نظام بين الملل را از منظر "قدرت" مورد مطالعه قرار دهيم، اين قدرت است كه ميان بازيگران بين الملل و سياست يا رفتار دولت ها بر اساس آگاهي از موقعيت شان در مقايسه با سايرين رابطه برقرار مي كند. بر اين اساس؛ دولت ها در چارچوب قدرت داراي سه انتخاب بيشتر نخواهند بود: 1) حفظ وضع موجود 2) افزايش قدرت 3) نمايش قدرت. اين انتخاب ها بر سياست خارجي دولت ها تأثير مستقيمي دارد به ترتيبي كه اگر دولتي سياست خارجي خود را در جهت حفظ قدرت استوار سازد از سياست حفظ وضع موجود پيروي مي كند، دولتي كه سياست هاي امپرياليستي را دنبال مي كند در مسير تحصيل قدرت بيشتر گام بر مي دارد و دست آخر دولت هايي كه سياست كسب اعتبار را پي مي گيرند، سياست خارجي خود را بر نمايش قدرت متمركز مي نمايند.
در اين راستا، توجه به استفاده از "قدرت نرم" در تعامل با كشورها از اهميت بسياري برخوردار است چرا كه از اين طريق، زمينه تنازعات و چالش هاي بين المللي برطرف و موجبات هم گرايي دولت ها و ملت ها فراهم مي آيد. كسب وجهه و اعتبار بين المللي و نفوذ در افكار عمومي از راه بهره گيري از قدرت نرم در ديپلماسي كشورها به دست مي آيد كه اين مهم، به تناسب موقعيت، امكانات و فرصت هاي هر كشوري به مكانيسم هاي مختلف دنبال مي شود.
قدرت نرم؛ به آن دسته از قابليت ها و توانايي هاي كشور گفته مي شود كه با به كارگيري از ابزارهايي چون ارزش هاي اخلاقي به صورت غير مستقيم بر منافع يا رفتارهاي ديگر كشورها اثر مي گذارد. به تعبير بهتر ، قدرت نرم محصول و برآيند تصوير سازي مثبت، ارايه چهره موجه از خود، كسب اعتبار در افكار عمومي داخلي و خارجي و قدرت تأثيرگذاري غير مستقيم همراه با رضايت بر ديگران است. اين قدرت معمولاً در مقابل قدرت نظامي و تسليحاتي (قدرت سخت) به كار برده مي شود. (1)
در حالي كه جنس قدرت نرم از نوع اقناع بوده و به روش هاي مسالمت آميز اعمال مي شود، جنس قدرت سخت از نوع واداشتن و اجبار نمودن است. از جمله عوامل ايجاد كننده قدرت نرم؛ موقعيت استراتژيك، قدرت كنترل افكار عمومي، قدرت نفوذ در باورها و نگرش ها، التزام به رعايت معاهدات و قراردادهاي بين المللي، رعايت استانداردهاي حقوق بشر، كاهش دشمني ها و مخالفت هاي موجود و محتمل داخلي و خارجي و خرد رهبري و روحيه ملي است . (2)
از آنجا كه دستگاه ديپلماسي هر كشوري مي كوشد ارزش ها و هنجارهاي داخلي خود را كه سازنده هويت جامعه است به هنجارها و ارزش هاي جهاني تبديل نمايد، بكارگيري از قدرت نرم را در اولويت سياست خارجي خود قرار مي دهد. در اين ارتباط، وظيفه كشورها حول سه محور ارتقاي ميزان مشروعيت نظام سياسي در ديدگاه افكار عمومي جهاني ، كسب پرستيژ بينالمللي و مديريت افكار عمومي تعريف مي شود. لازم است اين مؤلفه ها به صورت هم زمان و در تعاملي نزديك با يكديگر مورد توجه نظام هاي سياسي قرار گيرند چه، از اين طريق است كه كشورها مي توانند با ارتقاي جايگاه و موقعيت خود در نظام جهاني، اهداف خود را كه تابعي از منافع ملي شان است، پيش ببرند.
مشروعيت سياسي كشورها رابطه اي نزديك و همسو با تقويت قدرت نرم دارد. هر چه مشروعيت سياسي يك كشور در اذهان و افكار عمومي جهان افزايش يابد، ميزان همكاريهاي بينالمللي به تناسب آن گسترش خواهد يافت زيرا واحدهاي سياسي، تنها از طريق همكاريها و توسعه مناسبات است كه منافع و اهداف يك كشور را مورد شناسايي قرار ميدهند.
با وجود افزايش آگاهي هاي سياسي و رشد افكار عمومي در سطح بين الملل، هنوز هم برخي كشورها با توسل به زور به دنبال پيشبرد منافع خود هستند. رفتار اين كشورها كه معنايي جز "توسعه طلبي" نمي تواند داشته باشد، از يكسو بر تعارضات و تنش هاي جهاني مي افزايد و از سوي ديگر، باعث از بين رفتن احترام و پرستيژ بين المللي آنان مي شود.
با عنايت به تحولات اخير فلسطين و نوع رويكرد رژيم صهيونيستي در كشتار غيرنظاميان غزه كه اعتراضات بسياري را در گستره هاي وسيع جهاني برانگيخته، مي توان به طرح اين مدعا پرداخت كه عدم التفات اسراييل به افكار عمومي ، احترام و پرستيژ اين رژيم را مخدوش كرده است. عمق فاجعه در نوار غزه تا به حدي بوده كه در راه پيمايي هاي جهاني، پرچم اسراييل به آتش كشيده مي شود. اين امر، به معناي اوج انزجار همگاني از رژيم عبري و هم نوايي با داغداران و آسيب ديدگان غزه تلقي مي گردد.
تازه ترين گزارش ها از بازتاب هاي جنگ غزه حاكي است موج جديدي از تظاهرات در چند كشور اروپايي به راه افتاده است. به گزارش شبكه الجزيره، تظاهر كنندگان انگليسي با حمله به سفارت رژيم صهيونيستي در لندن و پرتاب سنگ، چوب و كفش به سوي پليس انگليس در صدد عبور از ديوار امنيتي گارد ويژه پليس و ورود به داخل سفارت اسراييل برآمدند. آنان از دولت انگليس خواستند با توجه به روابط قوي كه با اسراييل دارد جهت توقف حملات به نوار غزه اقداماتي مقتضي به عمل آورد. روزنامه مصري "الاهرام" نيز گزارش داده برخي از نمايندگان پارلمان انگليس با تجمع در ميدان "ترافالگار" لندن با انتشاربيانيه اي، از دولت خواستند صادرات سلاح به اسراييل را متوقف كرده و در راستاي توقف اجراي توافقنامه مشاركت اروپا و اسراييل وارد عمل شود. نمايندگان مجلس عوام انگليس همچنين خواستار توقف كشتار اسراييل در نوار غزه و خاتمه فوري عمليات نظامي عليه فلسطيني ها و دخالت جامعه جهاني شدند .
در بروكسل نيز حدود ده ها تن در شهر "ليگ" واقع در شرق بلژيك در اعتراض به عمليات نظامي اسراييل در نوار غزه دست به تظاهرات زدند. در زلاند نو نيز حدود 500 تظاهر كننده در تظاهراتي پرچم اسراييل را به آتش كشيدند. در پاريس و ديگر شهرهاي فرانسه گروه هاي عربي و مسلمان با مشاركت جمعيت هاي وابسته به حقوق بشر و برخي احزاب چپ گرا دست به تظاهرات زدند. اين اعتراضات در اسكاتلند و يونان نيز در قالب تجمع هزاران نفر در مقابل سفارتخانه هاي اسراييل و آمريكا عليه سياست هاي ضد انساني رژيم صهيونيستي و نسل كشي در غزه و ضعف مفرط سازمان ملل گزارش شده است. همچنين كشورهاي واقع در حوزه درياي كارائيب در آمريكاي مركزي هم، در فراخواني مشترك خواستار پايان يافتن سريع جنايت هاي رژيم صهيونيستي در غزه شدند.
افزون بر اين ها، بايد به تصميم بسياري از كشورها مبني بر اخراج سفير رژيم صهيونيستي و فراخواندن نمايندگان سياسي خود از تلآويو اشاره كرد كه اين، نشانه ديگري از قرار گرفتن پرستيژ جهاني اسراييل در سرآشيبي سقوط است.
در همين پيوند، جبهه داخلي اسراييل و رسانه هاي اين كشور با دريافت افول احترام جهاني رژيم عبري،خواستارعقب نشيني فوري ارتش از نوار غزه و خاتمه بخشيدن به كشتارها در اين منطقه شده اند. روزنامه عبري زبان "هاآرتص" در مطلبي با عنوان "فقط عقب نشيني كنيد و بس" با اشاره به افزايش فشارهاي جهاني و داخلي، خواستار عقب نشيني ارتش از غزه شده است. اين روزنامه همچنين از اختلاف بين اعضاي شوراي وزيران اسراييل خبر داده و مدعي شده كه در صورت ادامه جنگ، جبهه داخلي اسراييل به شدت متشنج خواهد شد.
"معاريو" ديگر روزنامه پر تيراژ رژيم صهيونيستي هم به اختلاف اتحاديه صاحبان صنايع و اتحاديه كارفرمايان با وزارت دارايي اين كشور اشاره كرد چرا كه به گزارش اين روزنامه، جنگ غزه باعث ركود اقتصادي و بيكار شدن بسياري از كارگران و تعليق فعاليت هاي مراكز تجاري شده است.
از سوي ديگر، بيانيه هاي رسمي منابع اسراييلي نشان مي دهد كه اين رژيم از آغاز حمله به غزه تاكنون، حدود يك ميليارد دلار زيان مالي ديده؛ لغو توافقنامه هاي همكاري، بلوكه شدن معاملات تجاري و تعطيلي كارخانه ها و بنادر كه در نتيجه اين جنگ رخ داده از جمله دلايل زيان مذكور اعلام شده است.
بدين سان، مشخص مي گردد كه سياست هاى ستيزه جويانه رژيم صهيونيستي و ادامه اشغالگري هاي اين رژيم، ضمن آشكار نمودن چهره جنگ جويانه رژيم عبري نزد افكار عمومى و اذهان سياستمداران جهان، احترام و پرستيژ بين المللي اين كشور را مخدوش كرده است.
---------------------------------------------------------------------------------
(1) : رضا خراساني ، جايگاه و نقش قدرت فرهنگي در سياست خارجي ، خبرگزاري فارس
(2) : جوزف ناي، كاربرد قدرت نرم، ترجمه: سيد رضا مير طاهر، 1383 ، ص 45
چهارشنبه 25 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]