واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: نگاهي به مجموعه قصههاي خوب براي بچههاي خوب/ 9مخاطبمحوري اساس بازنويسي «مرزباننامه»
گروه ادب: مخاطبمحوري و شناخت صحيح نويسنده از موضوعي كه به واسطه متن او منتقل خواهد شد، مهمترين ويژگي بازنويسي «مهدي آذريزدي» از داستانهاي مرزباننامه است كه اكنون پس از چهل سال از نگارش داستان، توانسته آن را پابرجا نگه دارد.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) در بسياري از اوقات روايت يك متن تاريخي براي يك ذهن ناآرام و در حال گذار مانند ذهن كودكان امروز كه در چهارچوب ذهنيشان به تناسب شرايط مكان و زمان، نكات مبهم بسياري بدون پاسخ مانده است، در نگاه اول خود را امري دشوار نشان ميداد. روزگاري براي اين امر بهترين راه، پاك كردن صورت مساله بود و تمامي كساني كه دست در روايت متون كهن براي اين گروه از مخاطبان داشتند، بدون توجه به نياز و يا خواست او قدم در راه نشر محض آثار داستاني كهن ايراني بدون هيچ تغيير و يا توضيحي براي برقراري ارتباط صحيح با آن ميكردند و اين امر كه مخاطب چگونه ميتواند آن متن را خوانده و با آن ارتباط برقرار سازد، فراموش ميشد.
مهدي آذريزدي از جمله نويسندگاني است كه در روزگار بيتوجهي جريان ادبي نوگراي عصر خويش در بازخواني و جلب اعتماد مجدد مخاطبان به ظرايف متون كهن داستاني ايران، به ويژه براي كودكان و نوجوانان كه ميتوانست سر منشاء تحولات بسياري در شيوه زندگي آينده آنها باشد، به بازنويسي و سادهنويسي داستانهاي اين مجموعهها براي نوجوانان پرداخت كه از جمله اين آثار ميتوان به «داستانهاي مرزباننامه» اشاره كرد.
آذريزدي در تشريح بازنويسي خود از داستانهاي مرزباننامه براي كودكان اينگونه مينويسد: «كتاب اصلي مرزباننامه از دو جنبه قابل اهميت است؛ يكي از جهت مطالبش كه نمونه روشني از كاربرد اخلاق در زندگي انسان و ديگري از جهت انشاي آن كه از آثار استادانه ادبي است و چون داراي لغتهاي مشكل عربي و شيوه عالي نويسندگي است اصل آن را بچهها پيش از تحصيل دوره دوم دبيرستان نميتوانند درست بخوانند و خوب بفهمند».
نگاه نويسنده در انتخاب و بازنويسي اين قصهها در عين شيواني و رواني، نگاهي بسيار جدي است و به درستي به خواننده ميفهماند كه بايد از پس حكايتهاي گوناگون، آن هم از زبان حيوانات، به نكتههاي دقيق و ظريف ديگري به غير از متن داستان توجه كرد.
او در تمام داستانهايش خواننده را عنصري جدي در فرآيند داستانپردازي و نگارش قصههايش ميشمارد و اين توجه در سراسر آنچه از كتاب به بيرون منتقل ميشود، به خوبي نمايان است.
خود وي در اينباره ميگويد: «كودكان عروسك و بازيچه نيستند تا پيوسته شوق هنرنمايي و بزمآرايي را در سرشان گرم كنيم و براي بزرگترها وسيله تفريح فراهم آوريم».
دغدغه مخاطبمحوري نويسنده در همه گوشههاي كتاب به درستي خود را نمايان ميكند به گونهاي كه با رجوع به اصل كتاب ديده ميشود برخي از داستانها داراي ويرايش و بازنويسي كلي قرار گرفته است و برخي از داستانها علي رغم ظاهر گيراي خود به دليل خالي بودن آن از هر محتوايي مورد استفاده قرار نگرفته كه اين امر نشاندهنده ميزان توجه و نيز شناخت صحيح و عميق نويسنده از افقي است كه در آن گام بر ميدارد.
آذريزدي در تشريح ويژگيهاي يك قصه خوب براي مخاطبانش ميگويد: «قصههاي خوب براي كودكان، قصههايي است كه اگر چه همچون آثار درسي به دانش و فني آنها را راهنمايي نميكند، اما نتايج و مطالبي را به خواننده تلقين مي كنند كه او را از ابتدا با خرافات و نيرنگها و افكار مسموم بيگانه ميكند».
قصههاي بازگوشده از سوي آذريزدي را شايد بتوان با مشكلات ويرايش و سادهنويسي بيش از اندازه، نبود كشش مناسب داستاني و يكنواختي در شروع و حتي پايان نامناسب نقد كرد، اما نفس اين حركت و مبارزه با بسياري از خرافات و موهوماتي كه به ويژه در سالهاي نگارش اين كتاب با مردمان همراه بوده و كتاب به درستي در ارتباط با آن روشنگري مينمايد، بر تمامي اين ضعفها پوشش نهاده و حاصل مطلوبي را براي مخاطب فراهم ميكند.
چهارشنبه 25 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]