تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834949076
بايد به يك هشتم نهايى جام جهانى فكر كنيمروته مولر: من منجى نيستم
واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: بايد به يك هشتم نهايى جام جهانى فكر كنيمروته مولر: من منجى نيستم
اريش روته مولر، مربى آلمانى تيم ملى بالاخره فعاليت دائمش را در ايران شروع كرد. همه منتظر بودند تا قرارداد اين تئوريسين بزرگ با فدراسيون فوتبال آلمان تمام شود تا او را در كنار دايى روى نيمكت تيم ملى ببينند. روته مولر با سابقه زيادى در مربيگرى در بوندس ليگا (كلن وهانزا روستوك) و سالها كار به عنوان دستيار در تيم ملى آلمان حالا با هدف رساندن ايران به جام جهانى 2010 آفريقاى جنوبى به كادر فنى تيم ملى كشورمان اضافه شده است. او حالا حتى به صعود از مرحله گروهى در جام جهانى مىانديشد.
آقاى روته مولر، همه در ايران شما را به عنوان يك تئوريسين مىشناسند. ممكن است بيشتر راجع به سوابقتان صحبت كنيد؟
- بله. من در بوندس ليگا مربى بودهام. در تيمهاى آماتور چند سالى تجربه دارم. در تيم ملى زير 17 سال آلمان، زير 19 سال آلمان و زير 21 سال آلمان به عنوان سرمربى فعاليت كردهام. سالها به عنوان دستيار در تيم ملى بزرگسالان كار كردهام. با اين تيم در جام جهانى 2002 نايب قهرمان هم شدهام من تركيبى از تئورى و تجربه عملى هستم.
قبل از اينكه اصلا پيشنهادى از ايران داشته باشيد، راجع به فوتبال ايران چيزى مىدانستيد؟
بله. سالها پيش در جام جهانى 1998 بازى اين تيم را ديدم. همينطور در جام جهانى 2006 و بعد از آن هايلايتهاى برخى از بازىهاى ايران را تماشا كردهام.
اگر به آن زمان برگرديم راجع به ايران چه مىگوييد؟
خوب من چند بار براى تدريس فوتبال به ايران آمدهام و بسيارى از مربيان ايرانى را مىشناسم. مىدانيد صحبت كردن با آنها چه چيزى را منعكس مىكرد؟ من به شما مىگويم. آنها خيلى خوب و باهوش بودند. دوست داشتم با آنها كار كنم. غير از آنها بازىهاى مهدوى كيا،هاشميان، كريمي، عزيزي، باقرى و دايى را دنبال مىكردم. عزيزى در تيم مورد علاقه من بازى مىكرد.
برخى از مردم و اصحاب رسانه به شما به چشم يك منجى نگاه مىكنند. خودتان چه فكر مىكنيد؟
نه، من اين طور فكر نمىكنم. ماجرا اين است كه دايى از من خواست بيايم ايران و من آن زمان با فدراسيون فوتبال آلمان قرارداد داشتم. بعد از پايان قراردادم به ايران آمدم. حالا هم خيلى خوشحال هستم. دايى را نه به عنوان بازيكن كه به عنوان يك مربى هم دوست دارم. چرا نبايد با او موفق شويم؟اما اين را مىگويم كه يك منجى نيستم. فقط مىتوانم آرزو و سعى كنم كه در كنار بقيه آن قدر تلاش كنيم تا موفق شويم. اين هم فقط وظيفه من نيست. وظيفه همه است. علي، هومن (افاضلي)، مربى دروازه بانها (بهزاد غلامپور) و بازيكنان.
البته مردم ايران خاطرات بدى از فوتبال در 2، 3 سال گذشته دارند. براى همين هم است كه به شما به عنوان يك منجى نگاه مىكنند.
اين حرفهاى شما به من انگيزه مىدهد. من هم شنيدهام كه مدتى است فوتبال ايران افت كرده است. به همين دليل سعى دارم كمك كنم تا دوباره به اوج برسد. معتقدم با پتانسيلى كه بازيكنان ايرانى دارند به اين هدف مىرسيم. باور كنيد خوشبين نيستم. كاملا به اين حرف اعتقاد دارم. ايران پتانسيل خيلى بالايى دارد.
پيشتر حس مىشد على دايى در كادر فنى تنهاست و تيم ملى ايران نياز به يك برنامهريز و مهندس دارد. شما همان فرد هستيد؟
اميدوارم بتوانم باشم و كمك كنم.اما اين حرف را قبول ندارم كه او تنها بود. على و هومن را داشت و همچنين يك مربى دروازهبان خوب. هومن را خوب مىشناسم چون زياد با هم انگليسى حرف مىزنيم. او دانش خيلى زيادى دارد و كاملا به علم فوتبال آشناست. هومن تمرينات خوبى را برنامهريزى مىكند. هومن، علي، مربى دروازه بانها و من يك تيم هستيم، من فقط يك بازيكن از اين تيم هستم، درضمن ما نياز به مربى بدنساز، پزشك خوب، بازيكنان خوب و... داريم.
آقاى روته مولر، براى فوتبال ايران چه آوردهايد؟
ببينيد هر مربى هدفى دارد. هدف ما مشخص است؛ رسيدن به جام جهاني. من بازىهاى قبلى ايران را فقط در حدهايلايت ديدهام. اما اگر بيشتر هم مىديدم حرفى نمىزدم. فقط مىگويم نتايج خوب بوده. از 3 بازى 5امتياز گرفتهايم و 5 بازى ديگر داريم. فقط اين را مىگويم كه با يك برنامه ريزى مناسب كارى مىكنم بازيكنان آماده شوند. آنها را وادار مىكنم خوب باشند.
چطور اين كار را مىكنيد؟
با تمرينات، ساخت تيم، آموختن عكس العملى كه تيم بايد هنگام شكستها و پيروزىها داشته باشد، با تمرينات روزانه و اين چيزها. على خوب مىداند چه كسانى را به تيم دعوت كند. من هم به آنها كمك مىكنم پيشرفت كنند.
گفتيد دايى را دوست داريد. ايناما نمىتواند همه انگيزه شما براى آمدن به ايران باشد...
البته. اول بگذاريد اين را بگويم كه كار كردن در ايران و در كنار على افتخار من است. اين تنها يك جمله نيست. واقعا از صميم قلب مىگويم. غير از اين من در جامهاى جهانى 1998 و 2002 به عنوان دستيار حضور داشتم و در جام جهانى 2006 كار نظارت و آناليز بازىها را بر عهده داشتم. به همين دليل به خوبى مىدانم حضور در جام جهانى يعنى چه. جام جهانى بهترين تورنمنت و بزرگترين رقابت در فوتبال است. هر مربى آرزويش اين است كه در جام جهانى شركت كند. آرزوى من هم همين است. اين را بگويم كه رسيدن به جام جهانى يعنى بالا بردن استانداردها.
تيم دايى نسبت به تيم برانكو يك تغيير بزرگ داشته است. ما حدود 7 سال بود كه در زمان مربيگرى برانكو و قلعه نويي1-3-2-4 بازى مىكرديم. اما سيستم كنونى تيم 2-4-4 لوزى است. عوض كردن سيستمىكه ملكه ذهنى بازيكنان شده نگران كننده نيست؟
اينها فقط تئورى است. اصلا دوست ندارم راجع به سيستم صحبت كنم. مهم اين نيست كه 1-3-2-4 بازى مىكنيم يا 2-4-4 لوزى با دفاع خطي. مهم اين است كه هر بازيكنى كجا قرار مىگيرد و مىداند كه مربى از او چه مىخواهد. در آلمان هم از اين قبيل بحثها خيلى مطرح است.اما واقعيت اين است كه مهمترين چيز عكس العمل بازيكنان در شرايط گوناگون است. آنها بايد بدانند كه چه كار بايد بكنند و به آن عمل كنند.
سوال همين جاست. مثلا دو بال چپ و راست مىدانند بايد چه كنند؟
خوب نمىدانم. هنوز تيم را خيلى جدى نديدم. بايد سعى كنم تيم را بيشتر بشناسم تا مشكلاتش را هم تشخيص دهم.
يورگن كلينزمن، سرمربى آلمان در جام جهانى 2006 پيش از آغاز تورنمنت تغييرات زيادى را در كادر فنى اعمال كرد...
بله او حتى پست من را هم عوض كرد.
حالا فكر مىكنيد تيم ملى ما هم نيازى به تغييرات انقلابى دارد؟
ببينيد يكى از كارهاى خوب كلينزمن اين بود كه يك مربى بدنساز از آمريكا آورد. در آمريكا مربى بدنساز مخصوص يك رشته ورزشى نداريم چون در تعطيلات بازيكنان به صورت شخصى به سالنهاى بدنسازى مىروند و تمرين مىكنند. به همين دليل مربيان بدنساز آنها مىتوانند براىهاكي، بسكتبال يا هر رشته ديگرى باشند. يورگن يك مربى بدنساز آمريكايى آورد و تاثيرش را هم ديد.
يعنى فكر مىكنيد تيم ملى ايران نياز به بدنسازى بهتر دارد.
سوال خوبى پرسيديد. نه فقط ايران كه هر تيمىدر دنيا بايد بدنسازى بهترى داشته باشد. مىدانم اين جمله بارها شنيدهايد اما حقيقت دارد كه فوتبالامروز خيلى فيزيكى است. تكنيك و تاكتيك فاكتورهاى مهمىهستند ولى بدون آنها مىتوان بازى كرد.اما بدون فيزيك مناسب حتى نمىتوان درست بازى كرد.
چه كسى در تيم ملى مسئوليت آماده كردن بدن بازيكنان را بر عهده دارد؟ كسى كه علمش را هم داشته باشد...
من حتما اين كار را زير نظر مىگيرم. اين كار روزانه ماست، اينكه آمادگى يك بازيكن را زير نظر بگيرم و با تمرين دادن به بازيكنان آمادگى جسمانى شان را بالا ببرم. بازيكنان در باشگاههايشان زير نظر خواهند بود و مطمئن باشيد آنها كه شرايط دعوت شدن را دارند از لحاظ بدنى در شرايط مطلوبى به سر مىبرند. بايد هر روز در مورد تمرينات با على حرف بزنم. او بهتر مىداند ضعف تيم ملى در چيست.
براى ديدن بازىهاى باشگاهى به ورزشگاه مىرويد؟
بله قصد دارم بازىهاى هفته بعد را ببينم. بعد از بازى با سنگاپور.
نحوه انتخاب بازيكنان چگونه است؟ برانكو يك عادتى داشت و آن اين بود كه دلش مىخواست 1-3-2-4 بازى كند و بر اساس اين سيستم بازيكنان را دعوت مىكرد. شما چطور فكر مىكنيد؟ اول سيستم بعد بازيكنان يا اول بازيكنان بعد سيستم؟
يك بار هم گفتم سيستم واقعا اهميت زيادى ندارد. مسئلهاى كه براى من مهم است اين است كه براى هر پست، من دو بازيكن خوب لازم دارم. بايد براى هر منطقه دو بازيكن خوب در اختيار داشته باشم. بدون بازيكن نمىتوان هيچ سيستمىاتخاذ كرد. حالا ما بازيكنان را دعوت مىكنيم و بهترين برنامهها را به آنها مىدهيم.
يكى از مشكلاتى كه تيم ملى در گذشته با آن درگير بود اين است كه كم پيش مىآمد در حين بازى تغيير خاصى در سيستم و روند حركتى تيم به وجود آيد. خيلى وقتها ايران اگر گل اول را دريافت كند شيوه بازىاش تغيير نمىكند و اگر نتيجه بازى را هم عوض كند ربطى به تغيير نحوه بازى بازيكنان ندارد...
خوب اين بازيكنان هستند كه بايد ياد بگيرند در حين بازى تغيير كنند. آنها بايد ياد بگيرند اگر تيمشان عقب افتاد، جلو افتاد، كارت قرمز گرفت و... عكس العمل متفاوت نشان دهند و سيستمشان را عوض كنند. اين خيلى مهم است كه بازيكنان انعطاف پذير باشند. هم از نظر ذهنى و هم از نظر جسمي.
انتقادى كه خيلىها به بازيكنان ايرانى وارد مىكنند اين است كه خيلى تاكتيك پذير نيستند تا به راحتى در طول بازى تغيير كنند.
براى اين كار تنها دو كلمه لازم است. با اين دو كلمه تمام مشكلات حل مىشود. نظم تاكتيكي.
چنين چيزى را در بازيكنان ايرانى ديدهايد؟
همانطور كه قبلا هم گفتم خيلى زود است براى اينكه بتوانم راجع به اين مسائل صحبت كنم. بايد رفته رفته بفهمم. برخى به من گفتند ايرانىها تاكتيك پذير نيستند، برخى گفتند هستند.
مربيان آلمانى زيادى به ايران آمدهاند. مثل ورنر لورانت، رولند كخ،...
ميدن دورپ، يورگن گده و ليتبارسكي. او شاگرد من بود در كلن.
بله. اغلب، بازيكنان ايرانى و مربيان آلمانى به مشكل بر مىخوردند و شايد جز يكى دو مورد مربيان آلمانى موفق نبودند. فكر مىكنيد چه مشكلى وجود دارد؟
اميدوارم كه من با اين مشكلات مواجه نشوم. شايد دليلش اين است كه مربيان آلمانى به نظم اهميت زيادى مىدهند و ايرانىها آنقدر خودشان را محدود نمىكنند. نمىتوانم نظر قاطعى بدهم. فقط اين را مىگويم كه مربيگرى در باشگاه با تيم ملى متفاوت است.اميدوارم كه من باعث شوم بازيكنان ايرانى و مربيان آلمانى به هم نزديك شوند. شايد لازم باشد هم من كمىتغيير كنم، هم بازيكنان. اين تغييرات دو طرفه مىتواند براى تيم مفيد باشد.
مردم ايران عاشق فوتبال تهاجمىهستند.شما به اين سبك بازى علاقه داريد؟
گفتن اين جمله كه من عاشق حمله هستم خيلى راحت است. همه دوست دارند گل ببينند. براى همين اين حرف خيلى مهمىنيست. شما اول بايد گل نخوريد تا بتوانيد به گل زدن فكر كنيد. در سيستمها هميشه مىگوييد 2-4-4 يا 1-3-2-4 و هيچ وقت دروازه بان را نمىشماريد. چون شما دروازه بان را پذيرفتهايد. اين را هم بگويم كه ايران دروازه بان خيلى خوبى دارد.
اشكان دژآگه را مىشناسيد؟
مهاجم وولفسبورگ؟ بله من او را به تيم ملى زير 21 سال آلمان هم دعوت كردهام. خيلى بازيكن خوبى است. مىتواند براى تيم ملى ايران بازى كند؟
بله مىتواند چون هنوز براى تيم ملى بزرگسال آلمان بازى نكردهاما شنيدهايم كه تصميم ندارد اين كار را بكند و آلمان را ترجيح مىدهد.
به هر حال بازيكن خيلى خوبى است. باهوش، سريع و آماده.
بازىهاى مهدوىكيا وهاشميان در آلمان را دنبال مىكنيد؟
بله حتما.
متاسفانه اين دو در فصل جارى چندان فرصت حضور در زمين را ندارند و بيشتر روى نيمكت هستند. در بازى باامارات هم بازى ضعيفى داشتند. فكر مىكنيد در چنين شرايطى آنها مىتوانند به تيم ملى كمك كنند يا جوانان با انگيزه مىتوانند مفيدتر باشند؟
من بايد بفهمم چرا اين دو نيمكت نشين شدهاند. شنيدهامهاشميان با مربىاش به مشكل خورده و مهدوى كيا هم زياد بازى نمىكند. در اولين فرصت با مربيان آنها تماس مىگيرم و مستقيما از آنها مىپرسم مشكل چيست. به هر حال دايى مىداند چه كسانى را بايد دعوت كند.
اين خبر حقيقت دارد كه وقتى فدراسيون فوتبال ايران با شما تماس گرفت شما گفته بوديد فقط با دايى صحبت مىكنيد؟
نه، اصلا. دايى گفته بود مىخواهد با من كار كند و فدراسيون هم با من تماس گرفت. من اصلا نگفتم فقط با دايى حرف مىزنم.
پس چه زمانى با خود دايى صحبت كرديد؟
تابستان بود. آمده بودم ايران براى دورههاى مربيگرى فوتبال. على من را براى شام دعوت كرد.
اولين بارى كه دايى را شخصا ملاقات كرديد كى بود؟
از زمان حضورش در بوندس ليگا او را مىشناختم.اما اولين بار او را وقتى مربى سايپا بود سر تمرينات اين تيم ديدم.
چرا رفته بوديد سر تمرينات سايپا؟
براى اينكه على را ببينم. او از من خواسته بود بروم آنجا.
براى مربيگرى در سايپا؟
نه، مىخواست از من راجع به دورههاى مربيگرى در آلمان سوال كند. او هنوز هم مىخواهد دوره ببيند.
مربيان جوان زيادى در دنيا هدايت تيم ملى را بر عهده گرفته اند. مثل كلينزمن، فن باستن و دايي. اين را چطور مىبينيد؟
من خيلى خوشحالم. دوست ندارم بازيكنان بزرگ بعد از بازنشستگى گم شوند و از فوتبال فاصله بگيرند. اين مربيان جوان تجربه و شخصيت بالايى دارند. من افتخار مىكنم كه كنار دايى كار مىكنم. از ته دل مىگويم افتخار مىكنم.
سه شنبه 24 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[مشاهده در: www.hayateno.ws]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]
-
گوناگون
پربازدیدترینها