تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819830999




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز فقر؛ احتضار فضيلت


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز فقر؛ احتضار فضيلت
جام جم آنلاين: روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌ان از جمله «برنامه پنجم توسعه و دولت برنامه محور»،«فقر؛ احتضار فضيلت»،«موقعيت امنيتى اسرائيل قبل و بعد از جنگ غزه»،«اين هم يك گزارش مردمي براي آقاي رئيس جمهور!‌»،«خاتمي رئيس جمهوري صادق»،«طرح تحول يا آزادسازي قيمت‌ها؟»،«ارزاني در دنيا و بازهم گراني براي ما!‏» و... كه برخي از آنها در زير مي‌آيد.


رسالت

«برنامه پنجم توسعه و دولت برنامه محور» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن مي خوانيد؛ رهبر معظم انقلاب در اجراي بند اول اصل يكصد و ده قانون اساسي در نامه اي خطاب به رئيس جمهور سياستهاي كلي برنامه پنجم توسعه را ابلاغ فرمودند.
سياستهاي كلي اعلامي توسط معظم له كه راهبرد اجرايي كشور در پنج سال دوم سند چشم انداز بيست ساله در افق 1404 است در يك عكس فوري متناسب با شرايط زماني و مكاني به مراتب پيشرفته تر و دقيق تر از سياستهاي كلي برنامه هاي گذشته است.

از آنجا كه برخي از سياستهاي كلي مصرح در برنامه هاي اول، دوم و سوم، در دولتهاي آقايان هاشمي و خاتمي از توجه كافي در تقنين و اجرا برخوردار نگشت اين ضرورت مهم ايجاب مي كرد كه سياستهاي كلي برنامه پنجم توسعه بخصوص در حوزه هاي اقتصادي به لحاظ كمي و شاخص گذاري حجت را بر دولتها تمام كند و خط كش مدرج مناسبي براي اندازه گيري عملكرد دستگاه اجرايي و تقنيني به دست دهد.
به عنوان نمونه سياستهاي كلي برنامه سوم در حوزه اقتصاد حاوي 16 بند بود، اين حجم در سياستهاي كلي برنامه چهارم به 19 بند رسيد و در سياستهاي كلي برنامه پنجم 25 بند عنوان شده است كه بر خلاف برنامه هاي گذشته فارغ از كلي گويي هاي متداول، به طور كمي اهداف و سياستها تدوين شده است كه برخي از آنها در ذيل مورد تاكيد واقع مي شود.

الف) تحقق رشد مستمر و پرشتاب اقتصادي به ميزان حداقل %8 نرخ رشد ساليانه توليد ناخالص داخلي
ب) توسعه سرمايه گذاري از طريق كاهش شكاف پس انداز - سرمايه گذاري با حفظ نسبت پس‌انداز به توليد ناخالص داخلي حداقل در سطح 40 درصد و جذب منابع و سرمايه‌هاي خارجي.
ج) ارتقاي سهم بهره‌وري در رشد اقتصادي به يك سوم در پايان برنامه.
د) واريز سالانه حداقل 20 درصد از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز و فرآورده‌هاي نفتي به صندوق توسعه ملي.
ه) ارتقا و هماهنگي ميان اهداف توسعه‌اي: آموزش، بهداشت و اشتغال به طوري كه در پايان برنامه پنجم، شاخص توسعه انساني به سطح كشورهاي با توسعه انساني بالا برسد.
و...

سياستها نيز مانند بسياري از پديده هاي اجتماعي ميرا هستند اما مانايي يك نظام سياسي در گرو پايبندي مجريان به قواعد تصميم گيري و سياستهاي كلي است كه در افقهاي زماني متفاوت توسط ساختارهاي تعريف شده در قوانين اساسي تدوين مي شوند هر چند حيات سياسي محدودي داشته باشند.گفتمان دهه آينده در ايران عدالت و پيشرفت توامان است. دستيابي به اهداف مرحله اي متناسب با سند چشم انداز بيست ساله در اين گفتمان مستلزم پافشاري دولت ها بر اين سياستها است.

رفتار دولت و مجلس نبايد به گونه اي باشد كه در پايان برنامه هاي پنج ساله موجبات گلايه افكار عمومي و رهبري را فراهم كند. مقام معظم رهبري درابلاغ سياستهاي كلي برنامه چهارم توسعه به آقاي خاتمي رئيس جمهور وقت ضمن تاكيد بر جنبه عملياتي سياستها از ايشان گلايه كردند كه “برخي از سياستهاي كلي مصرح در برنامه سوم، از توجه كافي در تقنين و اجرا برخوردار نگشت.”

ناكامي يك دولت در اجراي برنامه هاي توسعه و يا عدم التفات به بخشهايي از آن در خور و شايسته دولت منتخب مردم نيست و سابقه ذهني منفي در افكار عمومي به جا مي گذارد و از همه مهمتر روند پيشرفت و توسعه كشور را به تعويق مي اندازد.سياستهاي ايدآل و عملياتي برنامه پنجم توسعه با توجه به ظرفيتها و پتانسيل هاي اجرايي موجود در قواي اجرايي، تقنيني و قضائي تدوين شده و بدون ترديد كاملا عملي و ممكن هستند.لذا قواي سه گانه ضمن اجراي دقيق سياستهاي اعلامي مقام معظم رهبري مي بايد در تدوين الگوي توسعه ايراني - اسلامي كه رشد و بالندگي انسانها بر مدار حق و عدالت و دستيابي به جامعه اي متكي بر ارزشهاي اسلامي و انقلابي و تحقق شاخصهاي عدالت اجتماعي و اقتصادي در گرو آن‌است، در پنج سال آتي اقدامات اساسي انجام دهند.

در نهايت بايد گفت سياستهاي كلي برنامه پنجم توسعه كه با استعانت از تجربه اجراي برنامه چهارم در دولت نهم تدوين شده به مراتب سازگار تر از برنامه گذشته با سند چشم انداز بيست ساله است و دولت دهم نقش حياتي در بارور ساختن آن خواهد داشت. انتخاب يك دولت برنامه محور از جنس گفتمان عدالت و پيشرفت توسط مردم در خرداد ماه سال آينده گام مهمي در تحقق نهايي سياستهاي اعلامي رهبر فرزانه انقلاب است.

بدون ترديد گرايش‌ها و سلايق مختلفي براي اداره كشور حضور دارند كه در انتخابات آينده خود را در معرض آراي عمومي قرار مي‌دهند اما معمولا در انتخابات مختلف راي دهندگان به نامزدي راي مي دهند كه در برنامه هاي اعلامي خود نماينده تمام يا بخشي از سياستها و منافع مورد علاقه آنها باشند. شهروندان انتظار دارند كه منتخب نهايي آنها در صورت بندي اولويتهاي سياستگذاري خويش، برنامه هاي توسعه كشور را با جديت و صراحت اجرا كند و نتيجه و بازخورد آن را در معرض قضاوت عمومي قرار دهد.

در واقع تلفيق و تنظيم اولويت هاي سياستگذاري توسط منتخب مردم با چرايي اقبال عمومي به وي و ميزان پايبندي او به قواعد سياستگذاري و برنامه هاي كلان كشور در بازه 20 ساله و 5 ساله پيوند برقرار مي كند. در چنين فضايي تنها شعارها و برنامه هايي از جنس گفتمان حاكم بر جامعه مي تواند پيش برنده اهداف برنامه هاي توسعه و ايدآلهاي چشم انداز بيست ساله باشد.

اعتماد ملي

«فقر؛ احتضار فضيلت» عنوان سرمقاله روزنامه‌ي اعتماد ملي است كه در آن مي خوانيد؛فقر بزرگ‌ترين تهديد جامعه بشري است. پيامبر فقر را زايل‌كننده ايمان و برباددهنده شرافت مي‌دانستند. ايشان در حديث مي‌گويند چه‌بسا فقر موجب كفران و ناسپاسي شود. يكي از شاعران معاصر در توصيف فقر آورده بود: فقر احتضار فضيلت است!به راستي تعبيري رسا و بيداركننده است. كمتر فضيلتي از فقر و جامعه فقير برمي‌خيزد. برخي آموزه‌هاي ناصواب ماركسيستي يا در بهترين تفسير، برداشت نادرست از آن آموزه‌ها را چه‌بسا مويد و همراه جامعه فقير و عامل فقر در پيدايي و پويش اجتماعي خلا‌يق مي‌دانستند.

اين آموزه‌ها آنقدر در مذمت سرمايه، اشرافيت و بورژوازي قلمفرسايي كرده كه بسياري فقير بودن و فقر را يك موهبت و نعمت مي‌دانستند.چه بسيار آدم‌هاي عوام و ظاهرفريبي كه در نتيجه فضاهاي تصنعي و نادرست اجتماعي در زشتي ثروت و سرمايه، خود را به فقر و فاقه زده، رياكاري و نفاق پيشه مي‌كردند. بودند و هستند سياست‌ها و انديشه‌هايي كه در ذات خود با ثروت و انباشت سرمايه حتي از طريق حلا‌ل و مشروع نيز سر ناسازگاري دارند. شهيد محمدباقر صدر در اوج مجادلا‌ت و آموزه‌هاي غيراسلا‌مي متفكران و نويسندگان ماركسيست در نقد مالكيت و اقتصاد آزاد و در جهت ديگر عرصه و نمايش اقتصاد وابسته به سرمايه‌داري كشورهاي اسلا‌مي كتاب مهم و تاثيرگذار ، را نگارش كردند. در اين كتاب به طور صريح اين شاگرد مكتب نجف روشن ساخته بود كه اسلا‌م نه با ولنگاري ليبراليستي به طور اتم موافق است و نه با انديشه‌هاي متصلب و غيرانساني اقتصاد ماركسيستي همانندي دارد.

هدف از برپايي نظام جمهوري اسلا‌مي ساخت جامعه‌اي علوي برآمده از آموزه‌هاي اسلا‌مي و سيره امام علي(ع) در تامين سرمايه و توزيع عدالت و زدودن فقر بود.براي رفع فقر مي‌توان از راه‌ها و الگوهاي مختلفي تبعيت كرد اما يقينا توزيع فقر يا ترجيح آن بر ثروت و يا تزريق و ترجيح انديشه گداپروري در هيچ كجاي آموزه‌هاي اسلا‌مي و نظرات امام راحل و مقام معظم رهبري جاي نداشته و ندارد.اعلا‌م گستره حوزه خط فقر و افزايش كميت آن از 10 ميليون نفر به 14 ميليون نفر هيچ خبر خوب و خوشايندي نيست. ايران اسلا‌مي كشوري ثروتمند، وسيع و پربركت است.

نيروي انساني، مديران نخبه، منابع فراوان، انگيزه‌هاي ديني و ملي فراوان در آن وجود دارد. مهم درك فرصت‌ها و پرهيز از تهديدها و ساخت جامعه‌اي آباد و شكوهمند است. براي چنين جامعه‌اي 14 ميليون فقير كه هيچ، حتي يك فقير هم زياد است. همه بايد تلا‌ش كنيم تا به سويي برويم كه به تعبير حضرت امير(ع) هيچ گرسنه‌اي در جامعه وجود نداشته باشد.

كيهان

«موقعيت امنيتى اسرائيل قبل و بعد از جنگ غزه» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن مي خوانيد؛رژيم صهيونيستي براساس بيانيه آمريكايي «آناپوليس» در روز هفتم دي ماه جاري مرحله اول عمليات سنگين نظامي عليه منطقه بسته غزه را آغاز كرد تا با درهم شكستن مقاومت اسلامي راه مذاكرات را براي تاسيس دو دولت در يك سرزمين باز كند. پروژه تشكيل دو دولت يك لايه فريبنده دارد به گونه اي كه بعضي گمان برده اند قرار است دو كشور فلسطيني و اسرائيلي در عرض و طول جغرافيايي فلسطين اشغالي شكل بگيرد در حاليكه بر اساس طرح آناپوليس قرار است در اين سرزمين يك كشور اسرائيلي با دو دولت يهودي و مسلمان- مسيحي شكل بگيرد در واقع دستور كار آناپوليس اين است كه يك دولت كوچك مسلمان- مسيحي در بخشي از سرزمين تحت حاكميت اسرائيل شكل بگيرد.

جنگ در روز هفتم دي ماه با هدف حذف مقاومت از معادله فلسطيني- اسرائيلي شروع شد. شواهد و قرائن مي گويد كه رژيم صهيونيستي باور كرده بود و اين باور را به شهروندان غاصب خود نيز باورانده بود كه طي يك دوره كوتاه 7 تا 10 روزه جريان مقاومت را از ميان برمي دارد و يا آنكه آن را تا آنجا تضعيف مي كند كه توانايي مخالفت با طرح هاي اسرائيلي- آمريكايي نداشته باشد. بر اين اساس عمليات نظامي خود را در سه مرحله عمليات هوايي، عمليات زميني «الف» و عمليات زميني«ب» طراحي كرد. مدت زمان عمليات هوايي را حداكثر 4 روز و مدت زمان هر مرحله از عمليات زميني را حداكثر سه روز در نظر گرفته بودند. مرحله اول عمليات به گونه اي طراحي شده بود كه با بمباران حدود 300 نقطه از غزه، مقاومت زمينگير شده و عناصر آن به صيدهايي در دسترس تبديل شوند.

عمليات سنگين هوايي به جاي 4 روز 7 روز به درازا كشيد و بر اساس اطلاعاتي كه خود اسرائيل منتشر كرده است 600 نقطه از مراكز حساس منطقه كوچك غزه را زدند. اما وقتي روز 13 دي ماه فرا رسيد كابينه امنيتي رژيم صهيونيستي دريافت كه آسيب چنداني به مقاومت حماس وارد نشده است و شليك موشك هاي آن نه تنها ادامه دارد بلكه هر روز به برد آنها افزوده شده است. نكته مهم ديگر اين بود كه جريان مقاومت فلسطيني منطقه جنگي را از نظر خدمات رساني، امور درماني و مديريت و سازماندهي و اداره جنگ به خوبي اداره كرده بود و هيچ نشانه اي از اضطراب در مقاومت و دولت برآمده از آن مشاهده نمي شد.

رژيم صهيونيستي در روز جمعه با نوميدي و در حالي كه خود را ناگزير مي ديد تصميم به اجراي ادامه برنامه نظامي گرفت و اين در حالي بود كه باراك و اشكنازي دو عنصر كارآزموده نظامي كابينه نسبت به امكان عمليات زميني بشدت ترديد داشتند. مرحله «الف» عمليات زميني در شامگاه روز شنبه 14ديماه با يورش 20 هزار نيروي نظامي كه هر كدام از يك جان پناه متحرك- تانك مركاوا- برخوردار بوده و خط سنگين آتش بمب افكن ها آنان را پشتيباني مي كرد، شروع شد. اين نيروها از پنج محور به سمت عرض كوتاه- بين 6 تا 11كيلومتر- هجوم بردند ولي باز هم برخلاف تصور دستگاه نظامي و اطلاعاتي رژيم صهيونيستي اين مرحله نيز يك هفته به طول انجاميد و بدون آنكه نتيجه اي دربر داشته باشد، به پايان رسيد.

عمليات زميني براي چريكهاي فلسطيني يك عمليات مطلوب به حساب مي آيد چرا كه آنان در مواجهه با اقدامات نيروي هوايي از امكاناتي برخوردار نيستند در حاليكه در روي زمين آنان با اشراف اطلاعاتي و تفوق عملياتي بر سرزمين خويش مي توانند معادله جنگ را به نفع خود تغيير دهند. در جنگ زميني نيروهاي دشمن هر مقدار به كمين گاههاي چريك ها نزديك تر باشند، امكان انهدام آنان براي چريك ها فراهم تر است.

در روز سوم جنگ زميني (دوشنبه 16ديماه) باراك به اولمرت اطلاع داد كه پيشروي تانك ها در هر جا كه ساختماني وجود دارد امكانپذير نيست ولي اولمرت و ليوني و ساير اعضاي كابينه استدلال هاي وزير جنگ را نپذيرفتند.فرداي آن روز نظاميان صهيونيستي كه فهميدند عناصر سياسي كابينه شرايط آنان را درك نمي كنند به يك مدرسه در روستاي «الفاخوره» كه به پناهگاه زنان و كودكان تبديل شده بود را بمباران كردند و حدود 40نفر از آنان كه يك مامور سازمان ملل در ميان آنان بود به شهادت رساندند. اين واقعه يادآور حمله رژيم صهيونيستي به زنان و كودكان در روستاي قانا در جريان جنگ 33روزه بود. واقعه قانا نيز پس از آن رخ داد كه نظاميان درمانده اسرائيل دريافتند كه مقامات آمريكايي شرايط سخت مواجهه آنان با چريكهاي حزب الله را درك نمي كنند و بر ادامه عمليات تاكيد دارند.

انهدام مدرسه الفاخوره كار خود را كرد. فرداي اين واقعه- چهارشنبه- كابينه امنيتي رژيم صهيونيستي استدلال هاي باراك وزير جنگ را مبني بر لزوم عقب نشيني از غزه و اعلام آتش بس پذيرفت ولي در عين حال تاكيد شد كه در كنار فعاليت سياسي براي برقراري آتش بس عمليات نظامي در دو محور «شهر غزه» بعنوان پايتخت حماس و شهر جنوبي خان يونس ادامه پيدا كند. تاكيد كابينه بر اين بود كه از طريق تصرف يك نقطه مهم در روي زمين و يا به اسارت گرفتن چند عنصر اصلي مقاومت بتواند ابزار چانه زني لازم براي پيگيري اهداف خود را در روند سياسي مهيا كند. كابينه امنيتي در عين حال اعزام يك هيات عاليرتبه به مصر براي مشاركت در طرح موسوم به «طرح مصر- فرانسه» را مورد تصويب قرار داد.
روز پنجشنبه- يك روز پس از تشكيل كابينه امنيتي اسرائيل- آمريكا از موضع خود مبني بر عدم پذيرش آتش بس عقب نشيني كرد و كاندوليزا رايس در اين روز اعلام كرد «ما معتقديم كه اكنون آتش بس ضروري است». در همين روز «واشنگتن پست» نوشت: «حماس به دنيا نشان داد كه مي تواند به مبارزه ادامه دهد.»

در شامگاه روز پنجشنبه شوراي امنيت سازمان ملل دست به كار تصويب قطعنامه اي شد تا براساس آن ضمن نجات رژيم صهيونيستي از مهلكه سنگين شرايطي را فراهم كند كه بستر تضعيف مقاومت در حوزه سياسي فراهم شود.اين جنگ طي چند روز آينده به پايان مي رسد و اسرائيل شكست سنگين ديگري را پذيرا خواهد شد اما اين شكست چون در عرض جغرافيايي تحت اشغال او واقع مي شود آثار بيشتري نسبت به شكست در جنگ 33 روزه خواهد داشت. در اينجا مجال كمي باقي ماند تا مروري به آثار و پيامدها داشته باشيم و از اين رو مواردي را به اختصار ذكر مي كنيم.

1- رژيم صهيونيستي در حالي جنگ را آغاز كرد كه پيش از آن اعلام كرده بود تا شعاع 20 كيلومتر از باريكه غزه دچار بحران امنيتي است و براين اساس براي متقاعد كردن شهروندان غاصب خود به همراهي حل مسئله شليك موشك ها در اين محدوده را بعنوان يكي از دلايل اصلي حمله ذكر مي كرد. جنگ طي چند روز آينده به پايان مي رسد در حاليكه اين مشكل نه تنها حل نشده بلكه عمق آن از 20 كيلومتر- حداقل- به 50 كيلومتر رسيده و اين در حالي است كه اسرائيلي ها احتمال زياد مي دهند كه موشك هايي با برد 60 و 70 كيلومتر نيز در اختيار مقاومت است. براين اساس اگر رژيم تل آويو در آغاز جنگ نسبت به حفظ امنيت حدود 150هزارنفر از شهروندان غاصب نگراني امنيتي داشت اينك اين نگراني امنيتي حدود 1.5 ميليون نفر از اين شهروندان را شامل مي شود.

2-قبل از جنگ حملات موشكي حماس متوجه دو شهرك عسقلان- در شمال- و سديروت - در شمال شرقي غزه- بود اينك رژيم صهيونيستي نسبت به تامين امنيت پايگاه استراتژيك هسته اي ديمونا- در 70 كيلومتري ديواره هاي غزه- و تامين امنيت مركز سياسي خود تل آويو- در فاصله 75 كيلومتري غزه- دچار بحران امنيتي است.

3- رژيم صهيونيستي جنگ را در حالي آغاز كرد كه برخلاف تصور اغراق شده خود اطلاع چنداني از محل نگهداري تجهيزات نظامي مقاومت و محل استقرار رهبران مقاومت نداشت و اين در حالي است كه او از انواع امكانات پيشرفته جاسوسي و صدها جاسوس در غزه برخوردار است. حفظ نيروها و امكانات توسط جريان مقاومت برتري اطلاعاتي و امنيتي چريك ها را به نمايش گذاشت و به اعتبار سازمان هاي صاحب نام جاسوسي رژيم تل آويو لطمه فراوان وارد كرد.

4- رژيم صهيونيستي از درك قدرت مقاومت و تحولاتي كه طي 4 سال اخير، از زمان خروج نظاميان اين رژيم از غزه در اين قدرت رخ داده است ناتوان بود و از اين رو به ناداني جنگ را آغاز كرد. اين نشان مي دهد كه سيستم هشداردهنده- سازمان هاي اطلاعاتي- و سيستم تصميم گيري- ارتش و دولت- اسرائيل دچار فرسايش و فروپاشي شده است.

5- رژيم صهيونيستي با محاصره 18ماهه غزه و بستن گذرگاه ها طي ماه هاي اخير و عدم اجازه خارج شدن به شهروندان باريكه غزه در طول جنگ درصدد بود تا از طريق وارد شدن فشار مردم غزه به مقاومت از اقتدار و مشروعيت آن بكاهد اما در پايان جنگ خود اعتراف مي كند كه به هيچ وجه انتظار نداشته است كه موج شديد حمايت مردمي از اندونزي تا مراكش و كاراكاس و موج همزمان حمايت شيعيان، سني ها و غيرمسلمان ها مقبوليت آن را به اوج برساند.

6- رژيم صهيونيستي اينك در شمال با تهديد شديد چريك هاي پيروز حزب الله و در جنوب با تهديد شديد چريك هاي پيروز مقاومت فلسطين مواجه است بنابراين هول و هراس امنيتي او را به سان موجودي نحيف در ميانه دو لبه قيچي دربر گرفته است.
خوب است در آخر مقاله را با جمله اي از «ابوعبيده» سخنگوي گردان هاي عزالدين قسام- شاخه نظامي جنبش حماس- به پايان ببريم: «ما حمله به سرزمين خود را پيش بيني مي كرديم. صهيونيست ها بايد بدانند كه سرزمين ما را ترك خواهند كرد بدون آن كه به هيچيك از اهداف خود برسند.»

آفتاب يزد

«اين هم يك گزارش مردمي براي آقاي رئيس جمهور!‌» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفتاب يزد است كه در آن مي خوانيد؛يكشنبه شب حدود ساعت 22:30 كه به منزل رسيدم مشاهده كردم كه برق قطع است. راستش را بخواهيد خيلي ناراحت شدم. البته نه به خاطر قطعي برق بلكه از آن جهت كه احساس كردم با فرا رسيدن زمستان، برخي مشكلات سال قبل از جمله قطع برق، در حال بازگشت به خانه‌هاست و لابد اين بار هم، از سرماي هوا و كمبود گاز براي نيروگاه‌ها يا دلايل مشابه، به عنوان علت اصلي قطعي برق نام برده مي‌شود. ناگهان يادم افتاد كه تنها دو سه ساعت قبل از رسيدن به خانه، خبري را براي چاپ در روزنامه تاييد كرده‌ام كه در آن به نقل از سفير ايران در آنكارا آمده بود: »عليرغم سردي هوا و مصرف داخلي، ايران آمادگي دارد كمبود گاز تركيه را جبران كند!« به هر حال ناراحتي من خيلي طول نكشيد زيرا پس از چند دقيقه براي انجام كاري ضروري از خانه خارج شدم و ده‌ها كودك خردسال را ديدم كه در سرماي سـوزان شـب‌هـاي دي‌ماه، در حال دستفروشي هستند. با ديدن اين صحنه‌ها به طور كلي، قطعي برق و اصرار مسئولان دولتي بر صادرات گاز و برق عليرغم كمبودهاي داخلي را فراموش نمودم. البته قـطـعـاً بـسياري از افراد در نقاط مختلف شاهد صـحنه‌هاي مشابهي بوده‌اند. اما قاعدتاً بعضي مسئولان عاليرتبه دولتي در جريان دقيق اين مسائل نيستند و در اين بي اطلاعي، بعضي ناظران، بازرسان و گزارشگران تقصيركارند.‌‌‌از جمله به نظر مي‌رسد گروه‌هاي مردمي كه اخيراً گزارش چهل هزار دروغ علـيـه دولـت را تـقـديم رئـيـس جـمـهـور كردند در اين مورد كوتاهي داشته‌اند.

ممكن است كسي بپرسد اين اطمينان از كجا حاصل شده است كه مسئولان دولتي از شب‌كاري صدها كودك خردسال - كه سن بعضي از آنها به نصف دختر واكس زن بوليويايي هم نمي‌رسد - بي خبرند؟ پاسخ مشخص است. در دولتي كه حتي رنـج‌هـاي دخـتـر 16 سـالـه اهــل بــولـيـوي تـوسـط عـالـي‌تـرين مقام دولتي در تريبون‌هاي داخلي مطرح مـي‌شـود مـگـر امـكـان دارد كـه حتي يك‌بار در تريبون‌هاي متعدد رسمي و غيررسمي، از وجود كودكان خردسال در خيابان‌ها و رنج‌هاي آنها سخني به ميان نيايد؟ مگر مي‌توان پذيرفت كه گزارشگران رسمي و مردمي، به اطلاع مسئولان رسمي برسانند كه صدها و هزاران كودك، هر شب از سرما مي‌لرزند تا به لقمه‌اي نان دسترسي پيدا كنند، اما در عين حال حتي يك‌بار هم در كنار اظهار دلسوزي براي ملت‌هاي ديگر، سخني از اين قشر به ميان نيايد. بسياري از افراد معتقدند اين گروه از كودكان بداقبال، توسط عده‌اي استثمار مي شوند و حاصل زحمت آنها، جز لقمه‌اي نان و محلي براي خواب نا آرام شبانه، در جـيب اين از خدا بي خبران مي‌رود.

گروه‌هايي مردمي كه خود را به زحمت انداخته‌اند تا كنتور دروغ‌هاي مطرح شده عليه دولت نهم را رديابي كـنند، آيا براي رديابي كساني كه معصوم‌ترين كودكان اين سرزمين را به اسـتثمار مي‌كشند وظيفه‌اي ندارند؟ كساني كه استخرهاي شمال شهر را رصد مي‌كنند تا ردپاي مـخـالـفـان دولـت را در گـرانـي مـسكن و ساير نيازمندي‌هاي مردم بيابند آيا براي يافتن ريشه نيازمندي اين كودكان و دست‌هاي پليدي كه آنها را به بيگاريوا مي‌دارند، وظيفه‌اي احساس نمي‌كنند؟ البته ممكن است همه اين كودكان، تحت بهره‌كشي عده‌اي از خدا بي خبر نباشند و بعضي از آنها از سرِ نيازمندي و با اطلاع خانواده به دنبال كسب درآمد در خـيابان‌هاي شهر بگردند و بلرزند.

اما آيا واقعاً مجموعه درآمدهاي كشور به گونه‌اي نيست كه با تامين حداقل‌هاي نياز، اين كودكان معصوم را از كار در نيمه‌هاي شب بي‌نياز و خانواده‌هاي آنان را از اعزام كودكان براي كار در خيابان‌ها بر حذر دارند؟ قطعاً هيچ‌ كس باور نمي‌كند كه خزانه كشور تا اينحد تهي باشد كه نتواند شهر را از چنين منظره‌هاي شرم‌ا~ور- براي مردم و مسئولان - پاك كند. زيرادر همين روزها مردم شاهد بوده‌اند كه مسئولان دولتي به پاداش خلف وعده‌ها و طمع‌ورزي‌هاي تركمنستان، آمادگي خود را براي سرمايه‌گذاري500 ميليون دلاري در راه آهن آن كشور اعلام كرده‌اند!

نشانه‌هاي فراوان ديگري هم مي‌توان ارائه كرد كه همه آنها ثابت مي‌كند وضع دولت بهتر از آن استكه نتواند براي اين كودكان فكري كند ولذا باز بر اين نكته تاكيد مي‌كنم كه قاعدتاً چنين وضعيتي رانه برخي مراجع رسمي، به صورت دقيق به اطلاع مسئولان عاليرتبه دولتي رسانده‌اند و نه گروه‌هاي مردمي كه آخرين هنرنمايي آنها در سخنراني رئيس جمهور در جمع طلاب قم، افشا گرديد! پس از باب انجام وظيفه و به عنوان يك گزارشگر مردمي اين وضعيت تأسف‌انگيز را به اطلاع آقاي رئيس جمهور مي‌رسانم و از ايشان مي‌خواهم در كنار گوشه و كنايه‌هايي كه در سخنراني‌هاي خود به برخي رقبا و مخالفان مي‌زنند در اين مورد نيز با ملت سخن بگويند تا مردم مطمئن شوند اين گزارش مردمي هم مانند گزارش چهل هزار دروغ، به سمع و نظر ايشان رسيده است.

جمهوري اسلامي

«درباره روند واردات بي رويه» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛آثار و تبعات ناشي از كاهش قيمت نفت به تدريج سنگيني خود را بر اقتصاد برنامه ريزي شده در كشورهاي توليد كننده نفت ظاهر مي كند. اگر تا اين اواخر با فروش نفت به قيمت بالاي يكصد دلار اين كشورها مي توانستند درآمدهاي بيشتري را نصيب خود كنند و با دستهاي بازتري هزينه نمايند اكنون با سقوط قيمت نفت مجبورند به ذخائر ارزي خود براي تامين ارقام بودجه چشم بدوزند و حتي احيانا در طرحهاي توسعه اي هزينه هاي جاري و خريدهاي همراه با دست و دل بازي تجديدنظر كنند.در اين ميان كشورهائي در برخورد با آثار و تبعات ناشي از نوسانات قيمت نفت از اعتماد به نفس بيشتري برخوردارند كه توانسته اند با تمهيدات و طرحهاي پيشگيرانه از ابعاد خسارات احتمالي بكاهند و حتي آنرا مهار كنند.

اگرچه اين يك اصل كلي و مربوط به تمامي كشورهاي صادر كننده نفت است ولي سئوال امروز ما اينست كه وضع ايران در اين ميان چگونه است و ما در برخورد با سقوط قيمت نفت در چه موقعيتي قرار داريم شواهد و قرائن نشان مي دهند وضعيت موجود در پيش بيني هاي دولت نمي گنجيده است و در واقع دولتمردان ما در اين مقوله غافلگير شده اند. چرا كه رئيس جمهور در ماههاي گذشته پيش بيني كرد قيمت نفت حتي از مرز 200 دلار هم خواهد گذشت . اين ارزيابي رئيس نظام اجرائي لابد متكي به نقطه نظرات مشاورين و كارشناسان اقتصادي و نفتي نزديك به رئيس جمهور بوده و بدين معني است كه دولتمردان در انتظار افزايش درآمدهاي نفتي در مقطع كنوني بسر مي برده اند و قاعدتا در ارزيابي آنها و انتقال آن به رئيس جمهور اشكالي پديد آمده است . عملكرد اقتصادي دولت بويژه در بخش « واردات » نيز نشانگر وجود نوعي خوشبيني محسوس و ملموس در زمينه درآمدهاي نفتي كشور است و اين ذهنيت را ايجاد مي كند كه دولتمردان و مراكز تصميم گيرنده در اين بخش كمترين ترديدي در اين مقوله نداشته اند كه نيازي به مهار واردات كشور وجود ندارد.

مطابق آمارهاي موجود واردات كشور در سال 1386 حدود 45 ميليارد دلار بوده است . اگر واردات غيررسمي را به ميزان 15 ميليارد دلار منظور كنيم و به اين رقم بيافزائيم طبعا در سال گذشته حدود 60 ميليارد دلار واردات داشته ايم . اگرچه سال جاري هنوز به پايان نرسيده و احتمال نوسان در روند واردات كشور طي 3 ماهه پاياني سال وجود دارد ولي با در نظر گرفتن شواهد و قرائن موجود چنين تلقي مي شود كه اگر ميزان واردات سال 87 از سال گذشته بيشتر نباشد به احتمال فراوان كمتر نيست . بدين ترتيب سئوال اصلي اينست كه با توجه به سقوط قيمت نفت آيا در پيش گرفتن چنين سياستي در ايجاد مسابقه براي واردات روزافزون صحيح بوده است.سالها قبل به منظور كاهش اثرات ناشي از نوسان قيمت نفت بر اقتصاد برنامه ريزي شده كشور مقرر شد كه يك « قيمت پايه » براي فروش نفت در نظر گرفته شود و مابه التفاوت رقم واقعي فروش نسبت به قيمت پايه در صندوق ذخيره ارزي ذخيره گردد. اين پيش بيني و اقدام كارشناسانه براي مهار آثار و تبعات ناشي از نوسانات قيمت نفت امري مقبول و مسئولانه بود كه مراتب آينده نگري مراكز تصميم گيرنده را در ميدان عمل به اثبات رسانيد.

اكنون در شرايطي قرار گرفته ايم كه نفت صادراتي كشور بسيار پائين تر از « قيمت پايه » به فروش مي رسد و درآمدهاي مورد انتظار از محل فروش نفت محقق نمي شود و طبعا بايد مابه التفاوت ارقام پيش بيني شده در بودجه سال 87 از محل صندوق ذخيره ارزي تامين گردد. اما آيا صندوق ذخيره ارزي مطابق پيش بيني هاي قبلي موجودي دارد و آيا موجودي اين صندوق آنچنانكه رئيس جمهور در مصاحبه تلويزيوني چندي قبل خود به مردم اطمينان داد براي تامين نيازهاي كشور در چند سال آينده كافي است البته رئيس جمهور در همان برنامه ميزان ذخائر صندوق ارزي را « محرمانه » تلقي كرد ولي بعدها وزير اقتصاد و دارائي و برخي مسئولين مرتبط ميزان آنرا 25 ميليارد دلار اعلام نمودند.اگر اين رقم صحيح و دقيق باشد در اطلاعات منتشره پيرامون تكافوي صندوق ذخيره ارزي براي سالها تناقضي وجود دارد و فقط با اين فرض قابل هضم است كه حتي درصورت سقوط بيشتر قيمت نفت تا مرز 8 دلار و 5 دلار هم كشور اداره خواهد شد . اين اظهارات سپس مورد تجديدنظر قرار گرفت و اعلام شد كه حتي درصورت به صفر رسيدن فروش نفت هم مشكلي وجود نخواهد داشت.

اما سئوال منطقي اينست كه چگونه چنين امري با واردات 60 ميليارد دلاري ممكن است يك احتمال اينست كه وقتي ارز فراوان در اختيار داريم واردات 60 ميليارد دلاري انجام مي دهيم و آنزمان هم كه پولي در بساط نيست به گونه اي ديگر عمل مي كنيم . البته اين يك راهكار منطقي و مسئولانه براي سامان دادن به اقتصاد كلان در يك كشور 75 ميليون نفري نيست و اين انتقاد جدي وارد است كه چرا بايستي با « كاهش تعرفه ها » كشور را به صحنه رقابت و مسابقه براي واردات بي رويه تبديل كنيم و صنايع بنيادي كشور از جمله صنايع قند نساجي و فولاد كشور را در ورطه ورشكستگي و افلاس و درماندگي بكشانيم و همه را چشم به راه بندرها و واردات كنيم و سپس بگوئيم « دوران رياضت » آغاز شده و بايستي كمربندها را محكم ببنديم در اين زمينه توجيهاتي مطرح شده كه لازم است مورد توجه خاص قرار بگيرد . برخي دولتمردان در توجيه واردات 60 ميليارد دلاري سال گذشته و اين رقابت بي منطق براي واردات بيشتر به وضعيت نامشخص سياسي منطقه و وجود دشمني هاي آشكار و نهان استكبار عليه ايران و احتمال وقوع تحريم عليه كشور اشاره مي كنند و با اين مقدمه چيني ها سعي دارند واردات بي حد و مرز به كشور را توجيه كنند. البته هيچكس در دشمني استكبار نسبت به اسلام و انقلاب و كشور ترديد ندارد و حتي وجود نوعي بلاتكليفي و ابهام آلود بودن فضاي اطراف عليه ايران را انكار نمي كند ولي اين استدلال به خاطر يك نكته مردود است و مسموع نيست.

با مروري به فهرست واردات كشور و اقلام وارداتي در اين فهرست بي پايان به خوبي مي توان دريافت كه اين توجيه فقط پوششي رسانه اي و تبليغاتي براي كاهش حساسيت هاي افكار عمومي در اين مقوله بوده است . به راستي اگر كشوري در معرض تهديد و تحريم قرار داشته باشد موجودي ارزي خود را كه در جهان امروز به منزله « خون در رگهاي اقتصاد كلان كشور » محسوب مي شود اينگونه به تاراج بيگانه مي دهد و صنايع ساير كشورها را « فربه » مي كند يا آنكه همان ارز موجود را ذخيره مي كند و به صنايع داخلي رونق مي بخشد آيا كشور در معرض تهديد و تحريم به واردات ميوه مي پردازد و محصولات باغي بيگانه را وارد مي كند تا در تابستان و زمستان هم مردمش را به پرخوري و مصرف « ميوه هاي غيرفصل » عادت دهد كشوري كه در معرض تهديد و تحريم است بايستي به واردات « كالاهاي سرمايه اي » و « كالاهاي اساسي » روي آورد نه آنكه كشور را به ويترين واردات محصولات ساير كشورها مبدل كند. دولت در چنين شرايطي بايستي با سياستهاي متين و منطقي و مهار بازار داخلي با اهرمهاي نظارتي و تعرفه اي بپردازد. زيربناي اقتصاد صنعتي كشور را تقويت كند و توسعه بخشد نه آنكه سرمايه گذاران ديروز را دچار مشكل كند صنايع دولتي را تا آستانه ورشكستگي بكشاند و سرمايه گذاران جديد را سردرگم كند.

بايد پرسيد چه كسي امروز جرات مي كند يك خط توليد جديد را براي توليد يك محصول تازه به راه اندازد و نگران نابودي خود سرمايه اش و تمامي زحمات و دستاوردهايش در زير سيل واردات بي رويه نباشد اينكه طيف وسيعي از مردم حتي با كاهش نرخ سود سپرده ها ترجيح مي دهند اموال خود را به بانكها بسپارند و زحمت و رنج و غم سرمايه گذاري و دردسرهاي توليد را به خود ندهند ناشي از همين عدم ثبات وضعيت اقتصادي كشور است كه تضميني براي آنها وجود ندارد. شعارهاي حمايت از توليد و صنعت داخلي فراوانند ولي كدام صنعتگر و صاحب سرمايه اي را مي شناسيم كه بدون در اختيار داشتن « رانت سياسي » نسبت به حال و آينده صنعت و سرمايه با اطمينان سخن بگويد و براي ورود به عرصه سرمايه گذاري و توليد همه خطرها را شجاعانه بپذيرد،اكنون با سقوط قيمت نفت به نظر مي رسد در سياستهاي اقتصادي كشور بويژه در تنظيم « تعرفه هاي وارداتي » تجديدنظر كلي به نفع تثبيت موقعيت صنايع داخلي تجديدنظر شود و فهرست واردات نيز بگونه اي تغيير كند كه « كالاهاي سرمايه اي » در اولويت قرار گيرد. چرا كه تداوم واردات مطابق روال گذشته نه قابل توجيه است و نه قابل دوام .

ابتكار

«نگاهي به اهداف راه اندازي تلويزيون BBC فارسي» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي ابتكار است كه در آن مي‌خوانيد؛مطابق تبليغات صورت گرفته، تلويزيون فارسي بي بي سي بزودي عليرغم اينكه در ايران مجوز فعاليت ندارد، از طريق ماهواره آغاز به كار مي كند. در اين ميان از منظر تحليل رسانه اي واكاوي اين سوال مهم است كه لندن چه هدفي از تاسيس اين شبكه جديد دارد كه تا كنون محقق نشده است؟با آغاز به كار قريب الوقوع تلويزيون فارسي بي.بي.سي در ژانويه سال جديد ميلادي، شاهد قطب بندي هاي جديد در جغرافياي رسانه هاي فارسي زبان خواهيم بود كه بدون ترديد و در نگاهي اوليه، اين قطب بندي جديد براي رسانه هاي داخلي، هم فرصت ها و هم چالش هايي را فراهم مي كند. از اين منظر آرايش جديد رسانه هاي فارسي زبان نيازمند ساماندهي هوشمندانه آرايش رسانه اي كشور در حوزه درون مرزي مديريت افكار عمومي از يكسو و توسعه تاثير گذاري در حوزه برون مرزي از سوي ديگر است.تجربه نشان داده است سياستگذاران رسانه اي در بريتانيا، تبحر خاصي در انتخاب هدفمند استراتژي و به خصوص" زمان راه اندازي رسانه" دارند. آنها عجله اي براي "اولين" بودن ندارند و به جاي زود بازده بودن "تاثير گذاري در بلند مدت" را نشانه مي گيرند.اما در نگاهي عميق تر; تجربه نشان داده است سياستگذاران رسانه اي در بريتانيا، تبحر خاصي در انتخاب هدفمند استراتژي و به خصوص" زمان راه اندازي رسانه" دارند. آنها عجله اي براي "اولين" بودن ندارند و به جاي زود بازده بودن "تاثير گذاري در بلند مدت" را نشانه مي گيرند، لذا هرگاه تصميم به ايجاد اين رسانه اي كنند، سرمايه گذاري و بسترسازي كاملا پيچيده و عظيمي براي آن ايجاد مي كنند.

اختصاص بودجه اوليه معادل 15 ميليون پوند كه به تنهايي معادل بودجه چندين خبرگزاري اصلي كشور ماست، تائيدي بر اين نكته است.هرچند رسانه هايي چون بي.بي.سي علاقه اي ندارند پيوندهايشان با سياست هاي دولت انگليس آشكارا بازگو شود، اما پيوند عميق رسانه و حاكميت دراين كشور قابل انكارنيست. مديران بنگاه سخن پراكني انگلستان به مدد شاخكهاي سياسي واطلاعاتي و ديپلماتيك(كه جز با كمك دولت و حاكميت مقدر نيست) در كشورهاي مورد نظر، با شناسايي بزنگاههاي تاريخي و سياسي، اولويت ها و نيازهاي خبري مخاطبان هدف خود را شناسايي مي كنند و سپس رسانه مورد نظر را راه اندازي مي كنند. اجراي همين فرآيند هدفمند و توجه به اين ظرائف است كه باعث مي شود سنت رسانه ايي انگليسي چند سروگردن موثرتر از رسانه هاي ساير كشورهاي غربي، از جمله آمريكايي و فرانسوي باشد.

در يك برش تاريخي، نگاهي به تجربه راه اندازي راديوي فارسي زبان بي.بي.سي خالي از فايده نيست. بخش فارسي راديو بي بي سي از 8 دي ماه سال 1319 فعاليت خويش را آغاز كرد; اين راديو در زماني راه اندازي شد كه جهان درآتش جنگ جهاني دوم مي سوخت و ايران با موقعيت سوق الجيشي خاص اش در كانون توجه نازي ها قرار گرفته بود. بحران ها و چند دستگي هاي داخلي و همچنين به هم ريختگي مناسبات با همسايگان نيز مزيد اين شرايط ويژه بود.سياست خاص بي.بي.سي برخلاف بسياري ديگر از رسانه هاي جهان استعماري، بيشتر در پي ظرفيت سازي در ساختار فكري جامعه هدف است تا ايجاد رويكردهاي سريع رفتاري.در اين گير و دار راديو بي.بي.سي به رقابت و مقابله با تبليغات راديوي آلمان نازي در ايران پرداخت و در حاليكه رسانه اي در ايران وجو نداشت و افكار عمومي به تناسب فعاليت راديوهاي بيگانه دست به دست مي گشت، بي بي سي زمينه ساز سلطنت فرزند رضا شاه، به جاي رضا شاه در ايران شد. از اين رو بررسي عملكرد راديو بي.بي.سي در رويدادهاي شهريور 1320 قابل توجه خواهد بود. سياست خاص بي.بي.سي برخلاف بسياري ديگر از رسانه هاي جهان استعماري، مبتني برعدم بكارگيري از روش هاي خطي ومستقيم در ارائه اخبار وتحليل وتلاش براي جذب مخاطب خاص و عام بصورت همزمان است.

اين سياست بيشتر در پي ظرفيت سازي در ساختار فكري جامعه هدف است تا ايجاد رويكردهاي سريع رفتاري، و لذا در راه اندازي شبكه بي بي سي فارسي نيز بايد به اين سياست راهبردي از سوي مسئولان كشور توجه خاصي مبذول گردد. بي.بي.سي با وجود اينكه مي توانست خيلي زودتر از اينها تلويزيون فارسي خود را راه اندازي كند، اما ترجيح داد تا تلويزيون هاي موسوم به لس آنجلسي به آخر كار خود برسند و سپس كار خود را شروع كند. بي بي سي مي خواهد مخاطبان سرخورده از ادبيات مبتذل و سخيف; و همچنين رويكردهاي راديكال و براندازانه اين شبكه ها را به نفع استراتژي بلند مدت خود در اختيار بگيرد.سايت خبري بي.بي.سي نيز در سال 1379 در اولين سالهاي همه گير شدن اينترنت در ايران، آغاز به كار كرد. اما زمان انتخاب شده براي راه اندازي تلويزيون فارسي ازسوي بي.بي.سي نيز قابل تامل است. لذا راه اندازي بي بي سي فارسي را به واقع مي توان نقطه پايان شبكه هاي ورشكسته و بي مخاطب لس آنجلسي و نقطه آغاز يك طراحي هدفمند و جديد براي تاثير گذاري بر افكار عمومي ايران به حساب آورد كه به جاي ثمرات كوتاه مدت، در جستجوي اهداف بلند مدت اما موثرتر است.

واقعيت اين است كه شكست مفتضحانه شبكه هاي لس آنجلسي در حفظ مخاطب و افتادن آنان به ورطه افراط و فحاشي و دور شدن از استانداردهاي خبري و رسانه اي و تك صدا بودن اين رسانه ها از نظر سياسي( گرايش غليظ و بي منطق به سلطنت طلبي و يا خشونت و راديكاليسم رفتاري) از نظر تنظيم كنندگان راهبردهاي رسانه اي انگليس فضاي نسبتا مساعدي را براي جذب مخاطبان سرخورده اين شبكه ها در شرايط كنوني فراهم آورده است. بي بي سي فارسي علي القاعده سعي مي كند در ظاهري با نزاكت و دمكراتيك، درست نمايشي از رسانه ارائه دهد كه فقدانشان وجه شاخص شبكه هاي لس آنجلسي بود.اين حقيقت نيز قابل انكار نيست كه صداوسيماي جمهوري اسلامي در سالهاي اخير با ايده رقابت با ماهواره ها به سرعت به حجم كيفي و كمي برنامه هاي خود افزود و با تحول در چارچوب هاي برنامه سازي، توانست تا اولا حدود زيادي برخي كاركردهاي و جذابيت هاي ماهواره براي مخاطب داخلي را خنثي كند و ثانيا مخاطبان جديدي از طريق شبكه هاي بين المللي اش و بويژه شبكه هاي العالم و پرس تي وي بيافريند.

اما همانطور كه در آغاز اين نوشتار اشاره شد، مجموعه شرايط فوق مي تواند باعث تحولي در قطب بندي رسانه هاي فارسي زبان شود و شايد اين موضوع بايد نگرش راهبردي رسانه ملي را نيز با الزام ها و رهيافت هاي تازه آشنا كند.از نگاهي ديگر مي توان يكي اهداف اصلي راه اندازي تلويزيون بي.بي.سي را جبران ناكامي رسانه هاي ديجيتالي غرب در اثرگذاري بر افكار عمومي داخل ايران، از جمله در طول چالش هسته اي دانست و اين موضوع تلاش براي مديريت افكار عمومي ايرانيان در طول چالش هاي احتمالي آتي ايران و غرب را نيز همچنان در بر مي گيرد.

اعتماد

«خاتمي رئيس جمهوري صادق» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي اعتماد به قلم مجيد انصاري است كه در آن مي خوانيد؛ موقعيت ممتاز و منحصربه فرد جناب آقاي خاتمي در عرصه سياسي كشور بسياري از شخصيت ها و جريانات اصلاح طلب و علاقه مند به توسعه و پيشرفت كشور را بر آن داشته است با مراجعات فردي، جمعي و امضاي طومار از ايشان درخواست كنند وارد عرصه انتخابات رياست جمهوري شود البته مجمع روحانيون مبارز قبلاً هم به صورت رسمي از آقاي خاتمي درخواست كردند كانديداي رياست جمهوري شود و علت اين درخواست اين بوده است كه خصوصيات خاصي در آقاي خاتمي وجود دارد كه در هيچ كس ديگري يافت نمي شود.

البته اين سخن من به معناي نفي خصوصيات ديگران نيست اما شرايطي كه در آقاي خاتمي وجود دارد موجب شده است وي در موقعيتي خاص قرار گيرد و اين موضوع به ويژگي هاي اخلاقي وي مربوط مي شود و مهم ترين آن يكرنگي و صداقت وي با مردم است چراكه آقاي خاتمي، چه در مرحله اول رياست جمهوري و چه در مرحله دوم رياست جمهوري مسائلي را كه فكر مي كردند مردم بايد بدانند با آنان مطرح مي كردند و حتي در شعارهاي انتخاباتي خود هرگز گزافه گويي نكردند و وعده هاي توخالي و خارج از ظرفيت كشور و قوه مجريه ندادند هرچند در عمل دولت آقاي خاتمي دستاوردهايي را در كارنامه خود داشتند كه بيش از وعده هاي داده شده بود.

ايشان با اينكه در مساله اقتصادي كمتر شعار دادند، كارشناسان اقتصادي اذعان دارند دولت خاتمي در ارائه قوانين راهگشا به منظور هموارسازي زمينه براي بخش هاي غيردولتي و جذب سرمايه گذاري خارجي و تعامل سازنده با مردم بسيار موفق عمل كرده است و بدين ترتيب زمينه تدوين اصل 44 و سند چشم انداز در دولت خاتمي فراهم شد، به گونه يي كه شاخص اقتصادي رشد كرد و اين در حالي بود كه آقاي خاتمي دولت را با نفت زير 10 دلار تحويل گرفت و در پايان دولت كه قيمت نفت به 30 دلار رسيده بود، توانستند دستاوردهاي اقتصادي را براي كشور به ارمغان آورند به گونه يي كه پارس جنوبي و عسلويه در زمان آقاي خاتمي به عنوان يك سند افتخار ثبت شود و افزايش رشد اقتصادي گوياي اين واقعيت است، به گونه يي كه در سال 83 تورم به 12 درصد و سرمايه گذاري در صنعت به بالاي 12 درصد رسيد و مسكن نيز به رونق خوبي دست يافت.

البته من درصدد ارائه عملكرد دولت آقاي خاتمي نيستم چرا كه ايشان در عرصه يي كه كمترين شعار را دادند، توانستند بيشترين دستاورد را به ارمغان بياورند به گونه يي كه هر فرد منصفي به اين واقعيت اعتراف مي كند كه سطح زندگي و معيشت مردم به مراتب بهتر شده است. اما در حال حاضر تورم 29 درصدي و رشد بالاي نقدينگي تبعات زيادي را به كشور وارد كرده است به گونه يي كه در حال حاضر بدهي دولت به بانك ها به 5/2 برابر بالغ شده. سرمايه گذاري خارجي متوقف شده است و اين قضاوت از طريق يك مقايسه ابتدايي مشخص مي شود چرا كه قدرت خريد مردم در زمان خاتمي به مراتب بهتر از زمان فعلي بود كه دولت مدعي است نفت بر سر سفره ها آمده است در شرايطي كه دولت نهم از درآمد افسانه يي نفت برخوردار بوده است. اما دولت خاتمي بود كه با وجود تنگناهاي مالي توانست حساب ذخيره ارزي را به ميراث بگذارد و همين صداقت آقاي خاتمي ميراث عظيمي است كه به راحتي براي مردم قابل لمس است. هر چند شخصيت برجسته فكري و اخلاقي ايشان و ارادت رهبران آزاده جهان به آقاي خاتمي سرمايه يي است كه متعلق به همه ايرانيان است.

البته ادب و سعه صدر ايشان در برابر موج بي مهري هاي صورت گرفته مي تواند يك الگوي مناسب براي سياستمداران جهان باشد. و اينكه آقاي خاتمي بعد از اين همه بي مهري هنوز محبوب است به همين سعه صدر ايشان برمي گردد. به هر حال ايشان با توجه به عملكرد حضورشان در مناصب اجرايي بهتر از هر كسي مي توانند اين كشتي را هدايت كنند به خصوص اينكه ايشان همواره مدافع حقوق ملت بوده اند و اين مجموعه خصوصيات در آقاي خاتمي ايشان را رئيس جمهوري شايسته براي ملت و تمدن ايران ساخته است و ايشان از نظر محبوبيت بهترين گزينه براي رياست جمهوري هستند و اين واقعيتي است كه رسانه هاي اصولگرايان نيز به آن اعتراف مي كنند. در عين حال ما نيز ابراز اميدواري مي كنيم آقاي خاتمي زودتر به جمع بندي برسند و اعلام حضور كنند.

مردم سالاري

«سرنوشت محتوم نظامي گرايي اسرائيل» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم دكترامير مدني است كه در آن مي‌خوانيد؛ آنچه در غزه جريان دارد خشونتي ارگانيك و بيرون از هر حد و مرز قابل تصور است. اسرائيل كشوري بدون قانون اساسي است كه براي پنجاه سال به هيچ يك از قطع نامه هاي سازمان ملل و خواسته هاي جامعه بين الملل حتي اندك احترامي نگذاشته است . در غزه كه بزرگترين زندان بدون سقف تاريخ است بالا ترين تراكم جمعيت زندانيان بدون آب و نان و هر نوع خدماتي وجود دارد كه به مقاومتي حيرت آور ادامه مي دهد . در غزه يكي از قدرتمند ترين ارتش هاي جهان در برابر يك جمعيت مدني بي دفاع قرار دارد كه به تعدادي سلاح سبك و شماري موشك با برد حداكثر 60 كيلومتر مجهز است. آنچه در غزه در حال روي دادن است در واقع قتل عام بيگناهاني است كه به دست نظاميان حرفه اي يك رژيم نظامي گراي سراسر مسلح صورت مي گيرد. نظامياني صهيونيست كه درس هاي تروريزم و كشتار جمعي را از قاتلان ديروز قوم يهود يعني نازيست ها فرا گرفته اند. عليرغم اين وضع نسبت كشته شدگان دو طرف در حال تغيير ا�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن