واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: نگاهى به مجموعه تلويزيونى "طفلان مسلم"وقتى تاريخ تكرار مى شود
آرش فهيم
اشاره: يكي از مناسبت هاي خاصي كه صدا و سيما هر ساله ويژه برنامه هايي را براي آن تدارك مي بيند، محرم است. آنچه در ويژه نامه هاي امسال خودنمايي مي كرد، عدم نمايش سريال هاي متعدد به اين مناسبت بود. شايد افزودن بخش هايي چون سخنراني و نمايش جلسات عزاداري و روضه خواني، ميزگرد و آيتم هاي گفت وگو محور و پخش تله فيلم، با حال و هواي عزاداري، به فضاسازي اين روزها كمك بيشتري مي كرد كه سيما به آن اهتمام ورزيد. به خصوص سخنراني هايي مختصر و پرمحتوا از عالماني چون آيت ا...جوادي آملي، لحظات پرباري را براي بينندگان ايجاد نمود. هر چند، همچنان لزوم پيش روي رسانه ملي در زمينه توليد نوحه و روضه اصيل احساس مي شود. به ويژه اين كه حتي رهبر انقلاب و بسياري ديگر از دلسوزان در اين حوزه تذكرات لازم را گوشزد كرده اند. اما «طفلان مسلم» به كارگرداني سيدمجتبي ياسيني، تنها سريال اين مناسبت بود كه به آن مي پردازيم.
روايت هاي تاريخي، همواره حامل و ناقل نكته هايي براي زندگي امروز بشر هستند. حال، هر چه يك فيلمساز بتواند، ضمن وفاداري به حقايق و وقايع تاريخي، آنها را به گونه اي بازسازي كند كه با مخاطب عصر حاضر پيوند بيشتري برقرار نمايد، موفق تر است. دليل شكست يا توفيق فيلم ها و سريال هاي تاريخي كه تاكنون ساخته شده اند را بايد در همين دو عامل جستجو كرد. به همين علت، در كارهاي تاريخي سينمايي و تلويزيوني علاوه بر فراهم كردن امكانات سخت افزاري، از نظر نرم افزاري هم بايد لوازم را در نظر گرفت.
با اين مقدمه بايد گفت كه كار كردن در زمينه فرهنگ عاشورا، برخوردار از اين امتياز است كه هم مايه لازم براي همراه كردن مخاطب و به دست آوردن دل، فكر و روان او را داراست و هم موضوعي فرا زماني و فرا مكاني است كه تمام تاريخ را تحت الشعاع خود قرار داده و هميشه و همه جا معياري براي زندگي انسان است. اساساً تاريخ صدر اسلام، تاريخي زنده و به شدت كاربردي است. گويي اتفاقات آن دائم در حال تكرار هستند. در اين ميان، عاشوراي حسيني(ع) خلاصه تمام تاريخ است و امام حسين(ع) و يارانش پرچمدار عدالت، آزادگي و شرافت انساني در بين نوع بشر هستند. اين پرچمي است كه تا قيام امام زمان(عج) ميان آزادگان و عدالتخواهان و دينداران صديق دست به دست خواهد شد.
يك اثر هنري را وقتي مي توان عاشورايي دانست كه در راستاي نكات مذكور خلق شده باشد. روايت طفلان مسلم هم گوشه اي از اين مصاف بين جبهه خير و شر است. قصه اي فرع و در ادامه حادثه عاشورا. واقعه طفلان مسلم هم در طول تاريخ تكرار شده است. همين امروز گويي اين فرزندان مسلم هستند كه در غزه و به دست يزديان صهيونيست به شهادت مي رسند. به طور معمول رسم است كه فيلمسازان براي پرداختن به عاشورا و قيام امام حسين(ع) به دو روش عمل مي كنند. يا به حواشي و ماجراهاي فرعي اين پديده تاريخي مي پردازند؛ مثل سريال «فرستاده» كار جواد شمقدري و «روز واقعه» اثر شهرام اسدي. يا بازتاب ها و نتايج آن را در اعصار ديگر، به خصوص دوره معاصر نمايش مي دهند. مثل فيلم سينمايي «شب دهم» به كارگرداني جمال شورجه و سريال تلويزيوني «شب دهم» ساخته حسن فتحي. «طفلان مسلم» به كارگرداني سيدمجتبي ياسيني، محصول اخير شبكه دوم سيماجزو گروه اول محسوب مي شود. اين سريال به يكي از حوادث غمبار تاريخ صدر اسلام كه در سال 64 هجري قمري روي داد مي پردازد. ابراهيم و محمد، دو فرزند مسلم ابن عقيل هستند كه از كاروان اسراي كربلا مي گريزند. اما مجدداً به اسارت گزمه هاي ابن زياد درمي آيند تا اين كه به ياري يكي از كاركنان زندان كوفه رها مي شوند. اما به دست يكي از مزدوران خلافت به نام ابن حارث كشته مي شوند.
اين روايت، آنقدر در قصه هاي ديني از جمله در تعزيه ها و شبيه خواني ها تكرار شده كه در ذهن اكثر هموطنان ما و شيعيان حك شده است. از اين رو در بازآفريني چنين قصصي، بخشيدن زواياي تازه و خلق حواشي داستاني، مي تواند درام را از گزند تكرار دور كند و حال و هوايي جديد به آن ببخشد. در سريال طفلان مسلم هم طرح شخصيتي به نام سلافه و خواستگار او كه غلام ابن حارث است، و تلاش آن دو براي نجات بچه ها، تمهيدي براي ايجاد جاذبه و نوعي بدعت آفريني است. تمهيدي كه بر اصل ماجرا خدشه وارد نكرده اما باعث ورود عشق مجازي و ايجاد يك عشق مثلثي در اين سريال شده است. اين روش قبلاً هم در سريال هاي تاريخي استفاده شده بود. مجموعه هاي تلويزيوني «امام علي(ع)» و «معصوميت از دست رفته» هر دو به كارگرداني داوود ميرباقري، داراي اين گونه حاشيه پردازي ها بودند. به همين دليل به كاربردن اين روش در «طفلان مسلم» تازگي ندارد و نوعي كليشه محسوب مي شود. البته طرح اين نوع خرده داستان هاي عاشقانه در سريال هاي ديني، نوعي زمينه چيني براي وصول به عشق حقيقي و آسماني است. در اين سريال هم چنين اتفاقي افتاد و عاشق و معشوق در نهايت، در راه خاندان پيامبر(ص) به شهادت رسيدند. اما اين تحول از عشق زميني به عشق آسماني به خوبي دراماتيزه نشد.
اين سريال در توجه به مسائل روز كم نياورد. بازسازي شخصيتي به نام قاضي شريح، اقدامي هوشمندانه براي طرح يك مسئله سياسي و اجتماعي است. اين شخصيت، كه با بازي روان و نزديك به واقع جهانگير الماسي خلق شده، به خوبي نماد نيروهاي سرگشته اي است كه گرچه در باطن گرايشي هم به حق دارند، اما به قول معروف عضو «حزب باد» هستند و به خاطر تعلق به جاه و مال دنيا، با جريان غالب و ظالم همراه مي شوند و در عمل عليه حق قرار مي گيرند.
يك نكته مهمي كه در كارهاي هنري عاشورايي بايد به آن توجه شود، تأكيد بر جنبه احساسي و عاطفي حادثه است. به هر حال اين گونه آثار براي مردم عادي و اقشار و مقاطع سني مختلف نمايش داده مي شوند و اگر حس و عاطفه آن ها برانگيخته نشود، تأثيرگذاري كار ناقص مي ماند. ماجراي طفلان مسلم به صورت خود به خود داراي بار حسي عظيمي است. چون يك تراژدي واقعي است. پس نمي توان به راحتي و همان طور كه يك قصه معمولي به تصوير كشيده مي شود، اين نوع حوادث را ترسيم كرد. همچنانكه در سينماي تاريخي غرب نيز از چنين موقعيت هايي براي خلق تراژدي هاي تأثيرگذار و ميخكوب كننده استفاده مي شود. نمونه اعلايش فيلم «مصائب مسيح» اثر مل گيبسون است كه - بدون بحث در مورد محتواي آن- نشان مي دهد كه غربي ها از چنين قابليت هايي چگونه استفاده مي كنند. سريال «طفلان مسلم» اما دچار نوعي خلأ عاطفي بود. اين نقصان هم ناشي از شخصيت پردازي آدم هاي قصه است و هم ساختار اثر. شخصيت فرزندان مسلم ابن عقيل، مظلوميت برانگيز نبودند. زندان بان ها و آدم بدهاي فيلم هم فارغ از هيبت ظالمانه مي نمودند. بيشتر احمق بودند تا قصي القلب. به هر حال عاشورا، اقيانوس بي كرانه اي از معرفت، زيبايي، از خود گذشتگي، تراژدي و معناگرايي است كه هنرمندان بايد عميق تر در آن غرق بشوند تا بتوانند حداقل يك قطره از آن را بچشانند.
يکشنبه 22 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]