تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835817785
شعار امت اسلام به جاي مليگرايي عرب نگاه شهيد نواب صفوي به مقابله با صهيونيسم و نجات فلسطين
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: شعار امت اسلام به جاي مليگرايي عرب نگاه شهيد نواب صفوي به مقابله با صهيونيسم و نجات فلسطين
گروه سياسي: در حاليكه سران كشورهاي عربي براي مقابله با اعلام موجوديت اسرائيل تعلل ميكردند و به نوعي قضيه را بينالعربي ميدانستند، نواب معتقد بود كه با مليگرايي عرب نميتوان مسئله فلسطين را حل كرد بلكه بايد با شعار امت اسلام آنجا را آزاد كرد. او راه نجات فلسطين را ايثار و شهادت ميدانست.
اين روزها كه غزه آماج حملات شديد رژيم صهيونيستي قرار گرفته است و در سكوت سران عرب كه هميشه به ناسيوناليست بودن خود افتخار ميكنند اين فجايع رخ ميدهد، شهيد نواب صفوي 60 سال قبل حاكمان قبلي عربي و اسلامي را به دفاع از فلسطين فرا خواند، اين نوشتار به اين موضوع ميپردازد.
به دنبال اعلام موجوديت رژيم صهيونيستي اسرائيل در سال ۱۳۲۷، امواج خشم و نفرت جوامع اسلامي را نسبت به اسرائيل فرا گرفت. سازمانها و نهادهاي مردمي در سراسر كشورهاي اسلامي و عربي تظاهرات گستردهاي را به راه انداختند و دولتهايشان را براي اعزام آنان جهت نبرد با اسرائيل تحت فشار قرار دادند.
در ايران حكومت پهلوي نسبت به اين امر حساسيتي از خود نشان نداد. اما جمعيت فدائيان اسلام و آيتالله كاشاني كه همكاريهاي تنگاتنگي را در آن زمان داشتند، واكنش نشان دادند. به دعوت آنان اجتماع عظيمي در روز جمعه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۲۷ در مسجد سلطاني تهران (فقط پس از شش روز از تشكيل دولت اسرائيل) به منظور حمايت از مسلمانان فلسطين در قبال هجوم صهيونيستها برگزارشد. در اين روز نواب صفوي و آيتالله كاشاني قطعنامه شديدالحني را عليه اسرائيل و در جهت بيداري امت اسلامي صادر كردند. پس از آن جمعيت كثيري سوار بر اتوبوس، در خيابانهاي تهران به راه افتادند و تا ساعت ۹ شب بر ضد اسرائيل شعار دادند.
فرداي آن روز محلهايي كه براي ثبت نام جهت اعزام به فلسطين، مشخص شده بود مملو از داوطلبيني شد كه براي جنگيدن با اسرائيل اعلام آمادگي كردند. قريب به پنج هزار نفر ثبت نام كردند و فدائيان اسلام خطاب به دولت اين اعلاميه را صادر كرد:
شهيد نواب صفوي
هوالعزيز، نصرمن الله و فتح قريب
خونهاي پاك فدائيان اسلام در حمايت از برادران فلسطين ميجوشد. پنج هزار نفر از فدائيان رشيد اسلام عازم كمك به برادران فلسطيني هستند و با كمال شتاب از دولت ايران اجازه حركت به سوي فلسطين را ميخواهند و منتظر پاسخ سريع دولت ميباشند.
سيد مجتبي نواب صفوي – فدائيان اسلام
پس از صدور اين اعلاميه نواب صفوي دولت را تحت فشار قرارداد تا امكان عزيمت داوطلبين را فراهم كند. نواب با ابراهيم حكيمي نخست وزير وقت ملاقات كرد و برخواست جدي فدائيان اسلام تأكيد كرد. اما حكيمي در اين ديدار پاسخ روشني به او نداد و بررسي مسئله را به روزهاي بعد موكول كرد. پيگيريها و تلاشهاي فدائيان اسلام نهايتاً بينتيجه ماند و دولت خواسته آنان را اجابت نكرد.
نواب كينه عميقي نسبت به صهيونيسم پيداكرده بود. در حاليكه سران كشورهاي عربي براي مقابله با اعلام موجوديت اسرائيل تعلل ميكردند و به نوعي قضيه را بينالعربي ميدانستند، نواب معتقد بود كه با مليگرايي عرب نميتوان مسئله فلسطين را حل كرد بلكه بايد با شعار امت اسلام آنجا را آزاد كرد. او راه نجات فلسطين را ايثار و شهادت ميدانست.
شركت نواب در اجلاس مؤتمر اسلامي
در آذرماه ۱۳۳۲ گروهي از دانشمندان و علماي اسلامي اجلاسي را تحت عنوان «مؤتمر اسلامي»، به منظور چارهجويي براي مقابله با تهاجمات اسرائيل و كمك به مردم فلسطين در اردن برگزار كردند.
«جمعيت انقاذ فلسطين» و «مكتب الاسرارالمعراج» از نواب صفوي براي شركت در آن اجلاس دعوت به عمل آوردند. نواب اين موضوع را با برخي از علماي مطرح در ميان گذاشت و برخي از اين علما از جمله آيتالله صدرالدين صدر، شركت در اين اجلاس را به عنوان تكليف شرعي بر عهده نواب گذاشتند.
پس از دريافت دعوت نامه مؤتمر اسلامي، مجلس مشورتي در مسجد محمديه سرچشمه تهران برپا شد كه پس از موافقت اكثريت اعضاي فدائيان اسلام، براي تأمين هزينه اين سفر فيشهايي از سوي فدائيان اسلام به فروش رسيد و مبلغ هشت هزار تومان جمعآوري شد. دراين جلسه سيد عبدالحسين واحدي فرد شماره دو فدائيان اسلام، اهميت و ابعاد اين سفر را براي حاضرين تشريح كرد.
نواب صفوي در تاريخ ۱۱/۹/۱۳۳۲به عراق سفر كرد و فرداي آنروز به بيروت و از آنجا به بيتالمقدس عزيمت كرد. شركت نواب در اجلاس شش روزه كه در بخش شرقي بيتالمقدس برگزار شد، بازتاب گستردهاي در سطح مطبوعات داخل ايران داشت. اين مطبوعات اهداف اين سفر را دعوت و تهييج سران ممالك اسلامي، براي تشكيل جبهه متحد و مستحكم در برابر بيگانگان و اجراي احكام اسلام در سرزمينهاي اسلامي و ديدار با رجال سوريه و ملاقات با مراجع عظام نجف اعلان كردند.
سخنراني نواب در اجلاس
در اولين جلسه مؤتمر اسلامي، نواب صفوي فرصت سخنراني درحضور رؤساي ممالك، انديشمندان و علماي اسلام را پيدا كرد. نواب ضمن ايراد سخنان آتشين به زبان عربي فرياد بيدار باش مسلمين را سرداد و برگزيدگان كشورهاي اسلامي را به دفاع از سرزمين مسلمانان يعني فلسطين و بيرون راندن صهيونيست فرا خواند. چنين حرارت در سخن و غيرت ديني، موجب حيرت و شگفتي حاضران شد.
تنها موضوعي كه دراين اجلاس نواب را از درون آزار ميداد، فضاي ناسيوناليستي عربي حاكم بر جلسه بود كه سخنرانان يكي پس از ديگري دم از مليگرايي و غيرت عربي ميزدند اما نواب معتقد بود كه بايد مسئله فلسطين را اسلامي كرد نه عربي.
به روايت خود نواب:
فضاي مؤتمر را به جاي اينكه اسلامي ببينم، عربي ديدم. ميديدم كه همه سخنرانها بر اين موضوع تكيه ميكنند كه حمله اسرائيل به سرزمين عربي فلسطين صورت گرفته است، اما وقتي نوبت سخنراني من فرا رسيد، دو ركعت نماز خواندم و توسل جستم و گفتم خدايا همه اينها به زبان عربي مسلط هستند، ميخواهم در اين جمع صحبت كنم، از تو ياري ميخواهم. بعد پشت تريبون رفتم و گفتم: اگر افتخار به عربيت باشد من فرزند بهترين مرد عرب هستم. اگر پيغمبر را از عرب بگيرند، عرب هيچ ندارد. شخصيت عرب به پيامبر اسلام است و من فرزند اويم. همان خداوند كه فرمود: « إنا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوباً و قبائلاً لتعارفوا إن اكرمكم عندالله اتقيكم».
حمله به سرزمين اسلامي فلسطين چه سرزمين عرب و چه غير عرب، حمله به سرزمين اسلام است.)
سخنان آتشين نواب حاضران را به وجد آورده بود و به طوريكه فرياد زدند:
زنده باد اين مهمان گرامي اسلام، زنده باد اين قهرمان ملي ايران.
وي به قدري درخشيد كه مرد هفته شناخته شد و در روزنامههاي عربي عكس نواب و ملك حسين شاه اردن را چاپ كردند و نوشتند كه ملك حسين تحت تأثير سخنان نواب از سوار شدن بر ماشين ساخت انگليس خودداري كرد.
«يوسف حناء» خبرنگار مسيحي لبناني كه تحت تأثير سخنان پرشور نواب صفوي بعداً مسلمان شد و در اجلاس مؤتمر اسلامي حضور داشت، شخصيت نواب صفوي را اين گونه ترسيم ميكند:
او جسم نحيفي داشت؛ اما روح بزرگي دراين جسم نحيف حكومت ميكرد كه گويي ميخواست، تمام دنيا را در ميان روح خودش و در ميان پنجههاي پر قدرت خودش هضم كند.
مفتي اعظم سوريه كه يكي از شركتكنندگان در آن اجلاس بود بعد از سفري كه پس از انقلاب اسلامي به ايران داشت اظهار كرد: بعد از قرن اول هجري، شهيدي به عظمت نواب صفوي وجود ندارد.
در حاشيه اجلاس
پس از پايان كار اجلاس مؤتر اسلامي، ملاقاتها و ديدارهايي بين مقامات كشورهاي اسلامي صورت گرفت. نواب صفوي نيز با برخي از مقامات سازمانها و جنبشهاي اسلامي از جمله «سيد قطب» سخنگوي اخوانالمسلمين ديدار كرد. سيد قطب كه از سخنراني نواب و جسارت فوقالعاده او خوشش آمده بود در ديدار با نواب با اشاره به قلب خودش گفت: «أنتَ هُنا». يعني تو در قلب مني.
همين طور نواب صفوي پيشنهاد ملاقات با ملك حسين شاه اردن را پذيرفت و در ديدار با وي چنين گفت:
من تا كنون با پادشاهان ملاقات نكردهام و از ديدن پادشاه خوشم نميآيد اما چون تو سيد هستي (ملك حسين سيد حسني است)، استخاره كردم كه به ديدنت بيايم.
در اين ملاقات نواب از موقعيت پيش آمده استفاده كرد و با نگاه روانشناسانه، احساسات ملك حسين را نسبت به مسئله فلسطين برانگيخت و به وي چنين گفت:
پسر عمو! اينك از تو انتظار دارم به ياري اسلام برخيزي و اراضي غصب شده فلسطين را از چنگال يهود غاصب آزاد سازي.
پس از پايان كار كنفرانس، نواب صفوي، همراه هفتاد نفر از شركتكنندگان براي ديدار از آثار به جاي مانده از تهاجم اسرائيل به مرز ماوراء اردن رفت. هنگامي كه نواب ابعاد جنايات صهيونيستها را با چشم خود ديد، گريه كرد و دست به آسمان برداشت و اين آيه را قرائت كرد:
«و اعدوالهم مااستطعتم من قوة و من رباط الخيل ترهبون به عدوالله و عدوكم آخرين من دونهم. » (انفال/ ۶۰)
نواب در كنار سيم خارداري كه بين اردن و اسرائيل كشيده شده بود، به قدري متأثر و عصباني شد كه ناگهان به آن سوي سيم خاردار پريد و با صداي بلند گفت:
اين ننگآور نيست كه جز با اجازه اسرائيل ما مسلمانان نتوانيم قدم به خاك فلسطين بگذاريم.
مفتي اعظم سوريه (از شركت كنندگان دراجلاس) در اين مورد ميگويد:
پس از كنفرانس نواب با هفتاد نفر براي بازديد بخش اشغالي قدس رفته بود يكباره عبايش را كناري انداخت و به حاضران گفت كه بايد برويم و در آن مسجدي كه در منطقه اشغالي واقع است نماز بخوانيم و هر كس آماده شهادت است با ما بيايد. درحاليكه همه ترسيده بودند، او حركت كرد و ديگران نيز با وجود آنكه سربازان اسرائيل دستها را بر روي ماشه گذاشته بودند به دنبال وي به راه افتادند و نماز را به امامت وي خواندند.
البته همه اين هفتاد نفر، به نواب اقتدا نكردند و فقط حدود ده نفر با اصرار از او خواستند كه به عنوان امام جلو بايستد، اما نواب به ايشان گفته بود كه:
من شيعه هستم و به روش امام جعفر صادق عليه السلام نماز ميخوانم.
نواب در جواب احمد سوكارنو رئيس جمهور وقت اندونزي كه پس از بازديد، از نواب پرسيده بود كه چرا چنين كاري كردي و نزديك بود ما را به كشتن دهي؟ گفته بود:
بردم تا شهيدتان كنم تا ملتهاي مسلمان با كشتهشدن نمايندگانشان، بيدار شوند.
فدائيان اسلام و فلسطينيان
اولين اجلاس مؤتمر اسلامي درخصوص قضاياي فلسطين و يافتن راهحلهايي براي آن، برگزارشد اما اين امر سرفصل جديدي براي تعامل فدائيان اسلام با فلسطينيان مبارز را گشود. هر چند كه فدائيان از بدو تشكيل دولت اسرائيل حمايتشان را از مبارزان فلسطيني ابراز كرده بودند و حتي از پنج هزار نفر براي اعزام به فلسطين ثبتنام كرده بودند.
مواجهه نواب با عمق فاجعه فلسطين در جريان مؤتمر اسلامي، دلمشغولي جديدي را براي او ايجاد كرد. نواب دريافت كه مقابله با دولت اسرائيل كه از حمايت شديد انگليس و آمريكا برخوردار بود، از عهده يك دولت و يا يك سازمان به تنهايي بر نميآيد و چاره كار در اين است كه تمام سازمانهاي انقلابي اسلامي به همراه دولتهاي عربي دست به دست هم داده و تحت فرماندهي سازمان واحدي، عليه اسرائيل عمل كنند.
لذا نواب پيشنهاد داد تا براي مبارزه با اسرائيل يك «سازمان انقلاب اسلامي بينالمللي» تشكيل شود. اين پيشنهاد مورد استقبال بسياري از جمله اخوانالمسلمين قرار گرفت. هرچند كه با شهادت نواب اين ايده نيز به فراموشي سپرده شد.
درجريان ديداري كه نواب پس از اجلاس اردن، از قاهره به عمل آورد، يكي ازمحورهاي اصلي كاري او قضيه فلسطين بود درجريان سخنرانيهايي كه انجام داد بر اسلامي بودن مسئله فلسطين تأكيد كرد و حال آن كه بسياري آن را مسئله عربي ميدانستند. وي در ديداري كه از دانشگاه عينالشمس قاهره داشت، ياسر عرفات كه در آن هنگام دانشجو بود را مورد خطاب قرار ميدهد كه فلسطين زير چكمههاي صهيونيزم و آمريكا جان ميدهد و تو ميخواهي مهندس شوي؟ تو بايد شرافتمندانه بجنگي و از سرزمينت دفاع كني.
ياسر عرفات، كه بعنوان اولين مقام بلندپايه، پس از انقلاب اسلامي به ايران سفر كرد، در ديدار با حضرت امام خميني (ره) از شهيد نواب صفوي به نيكي ياد كرد و گفت:
هنگامي كه دانشجو بودم و در مصر درس ميخواندم يك روز شهيد نواب صفوي به دانشگاه آمد و سخنراني كرد. پس از پايان سخنراني نزد او رفتم و خودم را معرفي كردم . او به من گفت: «تو پسر علي هستي، اما ملتت در اسارت به سر ميبرد. تو سيد حسني هستي. تو بايد دين جدت را ياري دهي. تو بايد ملت فلسطين را از چنگال اسرائيل نجات دهي، آن وقت اينجا نشستهاي درس ميخواني كه چه؟»
عرفات افزود :اين سخنان نواب صفوي مرا تكان داد و روحيه انقلابي در من پديد آورد و از آن پس درس و مشق را رها كردم و به كار نهضت پرداختم.
در ديدار از ايران، عرفات در چند جا از نواب صفوي به عنوان استاد خود ياد كرد از جمله در اجتماع بزرگ مردم مشهد درسال ۱۳۵۷ گفت:
چقدرخوشوقتم كه در اين شهر مقدس، شهر امام رضا(ع)، محبوبم و به شهر استادم نواب صفوي آمدهام.
پرداختن به مسئله فلسطين از سوي فدائيان اسلام، درحالي كه خود درگير مبارزات داخلي عليه رژيم پهلوي بودند، اهميت اين قضيه را نشان ميدهد. بيشك نواب صفوي يكي از محبوبترين شخصيت غير عربي براي فلسطينيان بود و شيوههاي مبارزاتي جمعيت فدائيان اسلام، بعنوان الگوي مبارزاتي مبارزين فلسطيني قرار گرفت تا حدي كه سازماني با همين نام در فلسطين پديد آمد.
«سازمان فدائيان فلسطين » در حدود سال ۱۹۷۰م از طرف روحانيون و رهبران مذهبي فلسطيني تأسيس شد. يكي از رهبران برجسته اين سازمان «شيخ محمد ابو طير» چند بار دستگير شد. مؤسسين اين سازمان اثرپذيري زيادي از فدائيان اسلام ايران به رهبري شهيد نواب صفوي داشتهاند و به همين جهت اغلب هواداران سازمان فدائيان فلسطين، نام پسران نوزاد خود را «نواب صفوي» گذاشتهاند.
منبع: سايت امت اسلامي
شنبه 21 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]
-
گوناگون
پربازدیدترینها