تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838026071




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هژموني امريكا در معرض تهديد


واضح آرشیو وب فارسی:ایران اسپورت: هژموني امريكا در معرض تهديد
رابرت ام. گيتس* / ترجمه؛ محمدعلي فيروزآبادي

قاعده كلي استراتژي دفاعي ملي نوين پنتاگون بر پايه نوعي توازن استوار است. امريكا نمي تواند انتظار داشته باشد كه از طريق يك بودجه هنگفت دفاعي و بر اساس شعار همه كار شدني است و همه چيز خريدني است، امنيت ملي خود را از گزند خطرها حفظ كند. وزارت دفاع بايد اولويت ها را تعيين كرده و سازش ها و تجديد نظرهاي اجتناب ناپذير را مورد مطالعه و بررسي قرار دهد.

اين استراتژي در سه بخش سعي در ايجاد يك توازن دارد؛ بخش اول توازن ميان ايستادگي در مورد مناقشات موجود و آمادگي براي رويدادهاي قابل پيش بيني است. بخش دوم توازن ميان امنيت پايدار توانايي هايي چون مبارزه با شورش ها يا كمك هاي نظامي به خارج و حفظ مزيت هاي تكنولوژيكي در برابر ديگر دولت ها است و بخش سوم توازن ميان ويژگي هايي است كه موجب موفقيت ارتش امريكا شده است و چشم پوشي از هر آن چيزي كه نظاميان امريكايي را از عمل به ضرورت ها باز مي دارد. توانايي امريكا براي غلبه بر تهديدهاي آينده بستگي به چگونگي غلبه اين كشور بر مناقشات فعلي دارد. در صورت شكست در عراق يا افغانستان اين اعتبار ايالات متحده است كه ضربه يي سخت خواهد خورد. شمار يگان هاي عملياتي امريكا در عراق به مرور زمان كاهش خواهد يافت و اين مساله هيچ ارتباطي به نتيجه انتخابات ماه نوامبر ندارد. با اين وجود در سال هاي آينده نيز همچنان نظرهاي مشورتي امريكا به صورتي گسترده و همين طور مبارزه با تروريسم وجود خواهد داشت.

همان طور كه پرزيدنت بوش در ماه سپتامبر اعلام كرد نيروهاي امريكايي در افغانستان تقويت شده و اين مساله در سال 2009 نيز در ابعادي وسيع تر ادامه مي يابد. افغانستان در مقايسه با عراق در درازمدت با توجه به موقعيت ارضي، فقر، همسايگان و تاريخ غم انگيزش نوعي وظيفه و تكليف دشوار و پيچيده به شمار مي آيد؛ چالشي كه با وجود تلاش هاي بزرگ بين المللي نياز به اقدامات مهم نظامي و سياسي امريكا دارد.

عدم توجه و انديشه براي آينده نوعي بي مسووليتي است و به همين خاطر اكثريت بالاي همكاران ما در پنتاگون، نيروهاي مسلح و صنايع نظامي به مساله آينده افغانستان مي پردازند. اما اين آمادگي براي مناقشات استراتژيك و عادي در آينده نبايد موجب اهمال ما در به كارگيري امكانات لازم براي غلبه بر مناقشه فعلي شود.

پشتيباني براي برنامه مدرن سازي در بودجه وزارت دفاع و در همه سطوح مديريتي و صنايع نظامي و در كنگره امري تثبيت شده است. اما نگراني من اصولاً در اين مورد است كه آن پشتيباني كافي براي امكاناتي كه ما براي پيروزي در جنگ هاي امروز و آينده به آن نياز داريم حتي در پنتاگون هم وجود نداشته باشد.

آنچه از آن به عنوان جنگ عليه ترور ياد مي شود در واقع همان لشگركشي مداوم و جهاني به شمار مي آيد يعني همان جنگ ميان نيروهاي تندرو خشونت طلب و نيروهاي ميانه رو. در اين حالت نيروهاي نظامي در آينده نيز همچنان در جنگ عليه تروريست ها و ديگر نيروهاي تندرو نقشي بزرگ ايفا مي كنند. اما با نگاهي عميق تر معلوم مي شود امريكا نمي تواند جاده پيروزي را با خشونت فتح كند. نبايد امكانات تنها براي انجام عمليات هاي نظامي عرضه شود بلكه بايد اقداماتي نيز در جهت فعاليت بهتر دولت و برنامه هاي اقتصادي براي كمك هاي توسعه يي در نظر گرفته شده و رنج هاي بخش هاي ناراضي مردم تسكين و تخفيف داده شود، همان بخش هايي كه تروريست ها از ميان آنان اقدام به جمع آوري نيرو مي كنند. ما بايد با شكيبايي و سكوت موفقيت هاي پي درپي كسب كنيم تا بدين وسيله بتوانيم بر تحركات بنيادگرايانه غلبه كرده و ايدئولوژي هاي آنان را بي اعتبار كنيم.

ايالات متحده در آينده نزديك ديگر آن اقداماتي را كه در عراق و افغانستان انجام داد (مانند تغيير رژيم و ساخت يك ملت زير آتش) بر عهده نخواهد گرفت. اما اين به معني آن نيست كه هيچ چالش مشابهي در بسياري از صحنه هاي جهان در انتظار امريكا نخواهد بود.استراتژي امريكا در صورت امكان بر پايه اقدام غيرمستقيم خواهد بود يعني در وهله اول از طريق بازسازي ظرفيت هاي دولت هاي دوست اقدام خواهد شد تا بدين صورت مشكلات بزرگ تبديل به بحران نشود و نيازي به مداخلات نظامي و پرهزينه نباشد. گذشته نزديك به صورتي زنده پيش روي ما است و ديديم كه عدم واكنش مناسب نسبت به خطرات شورش ها و دولت هاي در حال شكست چه پيامدهايي دربر دارد. شبكه هاي تروريستي در مرزهاي كشورهاي ضعيف شكل مي گيرند و بر اثر هرج و مرج ناشي از فروپاشي اجتماعي آن كشورها قدرت مي گيرند. حتي كشوري كه از سلاح هاي اتمي برخوردار است نيز مي تواند دچار فروپاشي شود و در هرج و مرج و بزهكاري به پايان كار خود برسد.

محتمل ترين سناريوي فاجعه آميز براي امريكا همان مسموم شدن يك شهر يا ويران شدن آن در اثر حمله هاي تروريستي است و اين گونه اقدامات مي تواند ريشه در يك دولت يا كشور در حال شكست داشته باشد.

ما بايد اين مساله را حلاجي كنيم كه در مقابل چنين سناريوهايي چه كار مي توانيم انجام دهيم و به چه امكاناتي نياز داريم. امريكا نبايد تنها به اين خاطر كه اين سناريوها در باورهاي موجود نمي گنجد هيچ اقدامي نكند. علاوه بر آن حتي بزرگ ترين جنگ ها هم طيفي از امكانات و توانايي هايي را كه براي «جنگ هاي كوچك» لازم است، نياز دارند. از زمان لشگركشي ژنرال «وينفيلد اسكات» به مكزيك در قرن نوزدهم، همه لشگركشي هاي بزرگ امريكا تبديل به نوعي حضور درازمدت براي ايجاد ثبات در آن سرزمين شده است. در اين حالت ارتش امريكا همواره وظيفه تامين امنيت و تسهيل زندگي آن مردم را برعهده گرفته، بازسازي را آغاز كرده، دولت هاي محلي را پشتيباني و خدمات عمومي و اداري را به جريان انداخته است و اين وضعيت همچنان ادامه دارد.

بخش ها و حوزه هاي نظامي و غيرنظامي دستگاه امنيت ملي بيش از پيش در حالت عدم توازن قرار گرفته اند. اين مساله به دليل فقدان انگيزه هاي خوب نيست بلكه به دليل مشكل ظرفيت ها و توانمندي ها است. توانايي عمل ايالات متحده در عرصه امنيت ملي در دهه 90 دچار آسيب هاي زيادي شد. رئيس جمهور و كنگره امريكا در آن زمان مهم ترين ابزار قدرت امريكا در ماوراء بحار را محدود يا بي اثر كردند و وزارت خارجه به نوعي بي عملي و ايستايي رضايت داد. آژانس توسعه بين المللي كه در خلال جنگ ويتنام 15 هزار همكار ثابت داشت امروز از كمتر از سه هزار همكار ثابت برخوردار است. آژانس امنيت امريكا نيز كه افراد برجسته يي چون «ادوارد آر مورو» از جمله مديران آن بودند چند تكه شد و در گوشه يي از وزارت خارجه جاي گرفت. اما وزارت امور خارجه از يازدهم سپتامبر 2001 نوعي بازگشت را تجربه كرد. از هنگام روي كار آمدن پرزيدنت بوش بار ديگر كارمنداني استخدام شدند و بودجه تعريف شده دو برابر شد.

با اين حال فرماندهان نظامي آينده نخواهند توانست از وظايفي چون تضمين امنيت و ثبات شانه خالي كنند. امريكا براي رسيدن به يك پيروزي واقعي به ارتشي نيازمند است كه توانايي زدودن اين انبوه ويراني ها و بازسازي اين خانه را داشته باشد. اما حتي اگر ارتش از توانايي هاي نوين و غيرمعمول هم برخوردار شود، ايالات متحده با چالش ها در امنيت خود بايد مبارزه كند؛ چالش هايي كه منشاء آنها نيروهاي مسلح ديگر كشورها است. تصاوير تانك هاي روسي كه در ماه آگوست خاك گرجستان را درنورديدند يادآور اهميت هميشگي دولت هاي ملي و ارتش آنها است. هم روسيه و هم چين بودجه دفاعي و برنامه هاي مدرن سازي خود را افزايش داده اند. اين بودجه شامل دفاع هوايي و هواپيماهاي شكاري مي شود و در بعضي موارد توانايي هاي آنها به توانايي هاي امريكا در حال نزديك شدن است. تركيب مسمومي از دولت هاي محور شرارت، گروه هاي تروريستي و سلاح هاي اتمي ، شيميايي يا بيولوژيكي هم مي تواند در آينده به عنوان تهديدي عليه ايالات متحده مطرح باشد. كره شمالي هم تعداد زيادي بمب اتمي ساخته است. همه اين دشمنان احتمالي (از سلول هاي تروريستي گرفته تا دولت هاي محور شرارت و قدرت هاي در حال پيشرفت) در يك نكته اشتراك نظر دارند؛ آنها مي دانند كه حمله مستقيم به امريكا آن هم با ابزار نظامي متعارف امري غيرعاقلانه است. امريكا هم نمي تواند روي اين مساله حساب كند كه هژموني امروزي اش براي هميشه وجود خواهد داشت. ايالات متحده براي تضمين هژموني خود بايد روي برنامه ها و افراد سرمايه گذاري كند.

طبيعتاً حفظ چشم اندازها و دورنماها نيز از اهميت برخوردار است. توانايي نيروي دريايي امريكا از زمان پايان جنگ سرد از نظر گنجايش كلي به شدت تقليل يافته است. با اين حال ناوگان دريايي ايالات متحده هنوز هم از مجموع 13 ناوگان جنگي بزرگ جهان بزرگ تر به شمار مي آيد. اگرچه تانك ها و توپخانه هاي روسيه توانايي له كردن ارتش بسيار كوچك گرجستان را داشتند اما روس ها به خوبي مي دانند جبران تحقيرهاي گذشته و تفوق و تسلط بر همسايگان امري غيرممكن است و علاوه بر آن آنها ديگر هيچ انگيزه ايدئولوژيكي هم براي لشگركشي و تسلط بر جهان ندارند.

بر پايه استراتژي دفاعي ملي نوين در مجموع اين نتيجه حاصل مي شود كه بر اساس تحولات امروزي، وظايف نيروهاي مسلح متعارف امريكا در ميان مدت افزايش يافته است. البته اين مساله يي مسلم و بي چون و چرا نيست. بي ترديد ايالات متحده امريكا هنوز هم در كوتاه مدت در صورت انجام يك جنگ زميني متعارف بزرگ تر با مشكلات بزرگي مواجه مي شود. نيروهاي دريايي و هوايي ما از قدرت كافي برخوردارند و در صورت لزوم مي توانند در مقابل تهاجم به دفاع برخاسته يا به حملات تلاقي جويانه بپردازند و اينكه اين حمله در شبه جزيره كره يا خليج فارس يا آن سوي تنگه هرمز باشد، تفاوتي ندارد. اگرچه در استراتژي فعلي كاملاً آگاهانه بر خطرات بيشتر در اين منطقه تاكيد شده است اما مي توان به اين ريسك دست زد.

چين نيز براي مقابله با ماهواره ها، هواپيماها و كشتي ها، زيردريايي ها و موشك هاي بالستيك سرمايه گذاري كلاني روي تكنولوژي اطلاعاتي انجام داده است. اين مساله مي تواند ابزار اصلي امريكا يعني پايگاه ها و نيروهاي عملياتي در هوا و دريا را مورد تهديد قرار دهد. به همين خاطر است كه توانايي ايالات متحده براي عمليات نظامي در آن سوي افق و استقرار سامانه دفاع موشكي اهميت بيشتري پيدا مي كند. علاوه بر آن همان طور كه در بمب افكن هاي نسل آينده مشاهده مي شود، لزوم تبديل سيستم هاي برد كوتاه به برد بلند نيز كاملاً محسوس است. افزون بر آن امريكا تا زماني كه ديگر كشورها بمب اتمي در اختيار دارند، به مانند گذشته با نوعي تهديد استراتژيك فزاينده نيز روبه رو است. اين تهديد ها غالباً به صورت «تهديدهاي بزرگ» و «تهديدهاي كوچك» طبقه بندي مي شوند تا بتوان حساب يگان هاي متعارف و غيرمتعارف را از يكديگر جدا كرد. اماغدر آيندهف اين طبقه بندي از جنگ مخدوش شده و ديگر وجود نخواهد داشت. ما مي توانيم باز هم از ابزار و روش هايي اعم از پيشرفته و ابتدايي براي شكل هاي هر لحظه پيچيده تر شده جنگ استفاده كنيم. به همين خاطر امريكا بايد نسبت به آنچه تا به امروز انجام گرفته، توازن بيشتر و بهتري در توانايي هاي خود ايجاد كند. اين مساله در مورد انواع يگان ها در منطقه عملياتي و سلاح ها و آموزش آنها نيز صدق مي كند.

بيش از 50 سال است كه تهيه و ساخت ادوات با گرايش استفاده كمتر از قطعات انجام مي شود زيرا پيشرفت هاي تكنيكي موجب توانمند تر شدن سيستم ها شده است. اما در سال هاي گذشته هزينه و زمان تهيه ادوات افزايش يافت و جالب آنكه اين ادوات استفاده چنداني هم نداشت. بي ترديد منابع مورد استفاده به صورت نامحدود در اختيار ما نيست. گرايش تقليل قطعات و توجه بيشتر به گزينه هاي پيشرفته تر حال به نقطه يي رسيده است كه مساله كاهش استفاده را پيش روي ما قرار مي دهد. يك كشتي يا هواپيماي مشخص با توجه به توانايي ها و تجهيزات فقط بايد در زمان و موردي معين مورد استفاده قرار گيرد.

از چند دهه پيش اين عقيده همچنان پابرجاست كه سلاح ها و يگان هايي كه براي جنگ متعارف در نظر گرفته شده اند در حوزه هاي جنگ غيرمتعارف هم قابل استفاده هستند. اين نظر تا اندازه يي هم ثابت شد، به عنوان مثال از بمب افكن هاي استراتژيكي كه براي بمباران شهرها ساخته شده بودند براي پشتيباني از سربازان بريتانيايي استفاده شد و تانك هاي «ام يك» كه در آغاز كار با هدف متوقف كردن حمله احتمالي شوروي به آلمان غربي ساخته شده بود براي تعقيب و شكار شورشيان در فلوجه و نجف به كار گرفته شدند. كشتي هاي ميليارد دلاري هم امروز در حال تعقيب دزدهاي دريايي و عمليات انسان دوستانه و كمك رساني هستند. با نگاهي به موقعيت هايي كه ايالات متحده در آينده به آنها دچار خواهد شد بايد به اين مساله بينديشيم كه آيا به تجهيزات حرفه يي و اغلب از نظر تكنيكي ساده كه براي ماموريت هاي ايجاد تثبيت موقعيت و اقدام عليه شورشيان مناسب است، نياز داريم يا نه. وقت آن است كه در اين مورد فكر كنيم كه اين سيستم ها چگونه به طور مرتب توليد شده و به سرعت وارد عمليات مي شوند. وزارت دفاع با برنامه مدرن سازي در پي راه حلي 99 درصدي براي نيروهاي مسلح متعارف طي چندين سال آينده است. اما اقدامات تثبيت و عمليات عليه شورشيان نياز به راه حلي 75 درصدي آن هم طي چند ماه دارد. مشكل اصلي جمع ميان اين دو نظرگاه متفاوت در طرز فكر نيروهاي مسلح و بوروكراسي امريكا است. بايد اين مساله تضمين شود كه اين استراتژي ها و برآورد خطرات هستند كه نوع تامين ادوات را مشخص مي كنند و نه بالعكس.

من به عنوان وزير دفاع تلاش كردم آموزش توانايي هاي خاصي كه براي مبارزه با شورشيان لازم است، از نظر سازماني جايگاهي تثبيت شده داشته باشد. همين مساله بايد در مورد اقدامات حفظ امنيت پس از عمليات جنگي و در جهت منافع مردم اعمال شود. من به اين دليل به اين مورد آخر عمل نكردم زيرا وقوف كافي به اهميت و اولويت فعلي جنگ متعارف نداشتم. در بودجه سال 2009 مبلغ 180 ميليارد دلار براي تهيه ادوات، تحقيقات و توسعه در نظر گرفته شده است و بدين صورت سيستم هاي متعارف از مزيتي فوق العاده برخوردار مي شوند.

از چند دهه پيش به استثناي برخي از افسران برجسته و ارشد و يگان هاي ويژه چه در داخل و چه در خارج پنتاگون شاهد هيچ گروه قدرتمندي كه در پي توليد توانمندي هاي ضروري براي جنگ نامنظم و غيرمتعارف باشد، نبوده ايم. من ترديدي ندارم كه برنامه هاي مدرن سازي براي جنگ هاي متعارف هم از سوي نهادها و همين طور كنگره با استقبال و حمايت زيادي روبه رو خواهد شد. من تنها خواهان اين تضمين هستم كه توانمندي هاي خاصي كه براي مناقشات پيچيده (كه امروز نيز ايالات متحده درگير آن است) ضرورت دارد و احتمالاً در آينده نيز درگير آن خواهد بود، از نظر سازماني به صورت دائم و درازمدت همچنان مورد پشتيباني قرار خواهد داشت. من اميدوارم شاهد دستگاه دفاعي باشيم كه به سرعت تصميم گرفته و عمل كند تا بدين ترتيب سربازان ما در جبهه ها تنها نمانند.

من در طول خدمت 42ساله ام در حوزه امنيت ملي درس هاي زيادي آموخته ام. دو مساله يي كه همواره مهم ترين بوده اند يكي شناخت حد و مرزها و ديگري فروتني است. اگرچه ايالات متحده قدرتمندترين و بزرگ ترين كشور زمين به شمار مي آيد اما توانايي هاي اين كشور حد و مرزهايي هم دارد. قدرت و گستره جهاني ارتش امريكا سهمي تعيين كننده در صلح جهاني دارد و به همين صورت بايد باقي بماند. امريكا نبايد در مقابل هر بي حرمتي، رفتار تهاجمي يا بحران پاسخ نظامي از خود نشان دهد.ما بايد در اين مورد كه خشونت نظامي و تكنولوژي چه پيامدهايي دارد، فروتن باشيم. جنگ امري تراژيك، ناكارآمد، نامطمئن و اجتناب ناپذير است. ما موظفيم نسبت به تحليل سيستم، مدل هاي كامپيوتري و قواعد و دكترين هايي كه چهره ما را مخدوش نشان مي دهد، بدبين باشيم. ما بايد با بدگماني كامل نسبت به تصوير ايده آليستي و ناسيوناليستي نژادپرستانه از مناقشات آينده واكنش نشان دهيم. كساني كه به اين تصورات دامن مي زنند در پي تلقين اين باور به ما هستند كه مي توان به جاي تعقيب خانه به خانه، تنها با ارعاب دشمن را تسليم كرد. «دونالد كاگان» مورخ نظامي مي نويسد؛ «ظاهراً آنچه در سياست جهاني بهترين كارايي را دارد، قدرتمندي دولت هايي است كه خواهان حفظ صلح بوده و مسووليت و بار آن را بر دوش مي كشند.» به عقيده من استراتژي دفاعي ملي امريكا در جهت متعادل شدن اين مسووليت بوده و آزادي و رفاه و امنيت را در سال هاي آينده تضمين مي كند.

منبع؛ مركور

* وزير دفاع ايالات متحده امريكا
 شنبه 21 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایران اسپورت]
[مشاهده در: www.iransport.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن