تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آدم دين‏دار چون مى‏انديشد، آرامش بر جان او حاكم است. چون خضوع مى‏كند متواضع است. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813036496




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز ايران


واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز ايران


جمهوري اسلامي
روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله خود با عنوان «درسي كه از نهاد فرمايشي سازمان ملل بايد آموخت» آورده است:شوراي امنيت سازمان ملل در پايان سيزدهمين روز جنايات رژيم صهيونيستي در غزه قطعنامه ضعيفي را شب جمعه تصويب كرد كه در آن برقراري آتش بس فوري به حماس و رژيم صهيونيستي پيشنهاد شده است . اما صهيونيست ها در چهاردهمين روز نيز به حملات جنايتكارانه خود ادامه دادند و غزه را زير ضربات سنگين كوبيدند.
درباره اين حركت شوراي امنيت سازمان ملل چند نكته را بايد مورد توجه و تامل قرار داد.
اول آنكه اين شورا 13 روز به رژيم غاصب و جنايتكار صهيونيستي مهلت داد هرچه مي تواند از هوا و دريا و زمين غزه را بكوبد و مردم آن را به شهادت برساند و خانه ها و مساجد و بيمارستان ها و مدارس را ويران كند و سپس به قطعنامه آتش بس راي داد . در اين 13 روز حدود 800 نفر از مردم غزه به شهادت رسيدند بيش از سه هزار نفر زخمي شدند ده ها مسجد و مدرسه ويران شد بيمارستان ها آسيب ديدند و بسياري از خانه هاي مردم بر سر صاحبانشان خراب شد گوئي كساني كه در شوراي امنيت سازمان ملل مسئوليت امنيت كشورها را برعهده دارند تا 800 نفر كشته و بيش از سه هزار نفر زخمي نشوند و آنهمه خسارت به بار نيايد احساس مسئوليت نمي كنند!
دوم آنكه اكنون نيز كه اين شورا وانمود مي كند احساس مسئوليت كرده و بايد كاري انجام دهد قطعنامه اي ضعيف به تصويب مي رساند كه آغاز كننده جنگ و طرف جنايتكار در آن محكوم نمي شود و لذا به آن اعتنا نمي كند و به جنايت خود ادامه مي دهد. اينكه شوراي امنيت سازمان ملل به طرفين درگيري آتش بس فوري را توصيه مي كند بدون آنكه تفاوتي ميان مهاجم و مدافع قائل شود اين نشان مي دهد تهيه كنندگان پيش نويس و تصويب كنندگان قطعنامه از روي احساس مسئوليت به اين اقدام مبادرت نكرده اند بلكه فشار افكار عمومي مردم جهان و عوامل ديگر آنها را وادار به اين كار كرده است . آنها ميخواهند در دفاع از عملكرد خود حرفي براي گفتن داشته باشند حتي اگر اقدام آنها هيچ تاثيري در جلوگيري از جنايت صهيونيست ها نداشته باشد.
سوم آنكه اگر فشار افكار عمومي مردم جهان و رسوائي بيش از حد اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل نبود همين قطعنامه هم صادر نميشد. در طول دو هفته اي كه از تهاجم وحشيانه ارتش رژيم غاصب صهيونيستي به غزه مي گذرد مردم سراسر جهان اعم از مسلمان و غيرمسلمان با تظاهرات و تحصن و تجمع و راه پيمائي هاي متعدد و به هر شكل ممكن به اين جنايات اعتراض كردند و حمايت خود را از مردم مظلوم غزه اعلام نمودند. صهيونيست ها حمله به غزه را در نظر زماني بگونه اي برنامه ريزي كرده بودند كه در ايام تعطيلات سال نو مسيحي بتوانند جنايات خود را در سكوت خبري انجام دهند بدون آنكه افكار عمومي جهان به عمق فاجعه پي ببرد و اعتراض بعمل آورد. ولي برخلاف پيش بيني آنها اين جنايات بازتاب زيادي در سراسر جهان داشت و در جهان اسلام نيز به دليل دهه عاشورا احساسات و عواطف مردم مسلمان چندين برابر آنچه طبيعي بود بروز و ظهور كرد و صحنه تبليغات جهاني به زيان رژيم صهيونيستي رقم خورد. فشار افكار عمومي متوجه سران كشورهاي عربي و سازمان ملل نيز شد و شوراي امنيت سازمان ملل تحت همين فشارها وادار به صدور قطعنامه اي هر چند ضعيف گرديد.
چهارم آنكه سازمان ملل متاسفانه يك نهاد فرمايشي است كه تحت امر قدرت هاي استكباري بويژه آمريكا قرار دارد. هر وقت اين قدرت ها بخواهند اين سازمان به نفع يا زيان هر كشوري كه آنها اراده كنند قطعنامه صادر مي كند و هر وقت نخواهد صادر نمي كند. آنها خود براي اين سازمان اعتباري قائل نيستند و در مواردي بدون مجوز سازمان ملل و حتي برخلاف مصوبات اين سازمان به كشورهائي كه تحت فرمان آنها نبودند تجاوز نظامي كردند و تا هر زمان كه خواستند آن كشورها را تحت اشغال خود نگهداشتند.
پنجم آنكه رژيم صهيونيستي نيز با توجه به برخورداري از حمايت هاي كشورهاي غربي زورگو به ويژه آمريكا به تصميمات سازمان ملل اعتنا نمي كند و به همين دليل عليرغم صدور قطعنامه شب جمعه شوراي امنيت حملات ارتش رژيم صهيونيستي به غزه ادامه يافت . صهيونيست ها فقط به آن دسته از قطعنامه هاي سازمان ملل عمل مي كنند كه نفعي براي خودشان داشته باشد.
و ششم آنكه واقعيت هاي تلخ مربوط به سازمان ملل و عملكرد تاسف بار شوراي امنيت در جنگ 33 روزه لبنان و جنايات كنوني صهيونيست ها در غزه اين درس را با خود دارد كه امت اسلامي بايد آنچنان قوي و متحد باشد كه خود بتواند در برابر همه تهاجمات از خود دفاع كند و نيازي به ديگران نداشته باشد. اگر همه كشورها همانند جمهوري اسلامي ايران كه هرقدر ممكن است به مردم فلسطين و در اين جنگ به مردم غزه كمك كرده و مي كند عمل كنند قطعا دست همه جنايتكاران كوتاه خواهد شد و هيچ متجاوزي هوس تجاوز به خاك مسلمانان را به ذهن خود راه نخواهد داد.
در كشورهاي اسلامي اگر دولت ها با ملت ها همراه باشند مجموعه اين كشورها و ملت ها مي توانند قدرتي را شكل بدهند كه سازمان ملل را نيز تحت تاثير خود قرار دهد و در همه صحنه ها حرف اول را بزند. دو هفته مقاومت مردم غزه در برابر ارتش رژيم صهيونيستي نشان داد مقاومت ملت ها پيروزي آفرين است و از هم اكنون بايد مردم غزه را پيروز اين جنگ دانست جنگي كه در زوال اسرائيل نقش عمده اي خواهد داشت .
_____________
* كيهان
روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان «كربلاى غزه» به قلم حسام الدين برومند آورده است: «اي سپاهيان خدا بر اسب هايتان سوار شويد و با كشتن حسين بن علي به بهشت برويد»! اين جمله عمربن سعد در صبح عاشوراي 61 هجري است. پيش تر نيز شريح قاضي در مقام به اصطلاح قضاوت، حسين(ع) را به خروج از دين خدا متهم كرد و با صدور حكم ارتداد آن حضرت خونش را مباح دانست!
كمتر از 50 سال از رحلت پيامبر اعظم(ص) نمي گذارد و جامعه اسلامي اينچنين استحاله شده است كه اسلام ناب نبوي را به حاشيه رانده اند و آنچنان بر افكار و اذهان عوام سوار شده اند كه به اسم «دين» كشتن فرزند اميرمومنان و نوه رسول خدا اجرش مساوي با ورود به بهشت تلقي مي شود. اينجاست كه تشخيص «حق» از «باطل» در فراز و فرود تاريخ بشر و حيات پرپيچ و خم انسان دشوار به نظر مي آيد.
مقارن با اين فضا حسين بن علي(ع) به مسلخگاه كربلا مي رود تا پرچم تشخيص «حق» از «باطل» و تميز «هدايت» از «ضلالت» براي رهپويان حق و حقيقت در پهنه تاريخ بشريت افراشته شود.
خط مقاومت در عاشورا پشت صحنه اسلام اموي را به تصوير كشاند و نقاب از چهره كريه يزيد و امويان برداشت تا مشي زورگويي و خوي زياده خواهي هاي آنها برملا و عيان گردد. و يزيد كه مي خواست اسلام ناب محمدي(ص) را ريشه كن كند پس از قيام عاشورا ناگزير عقب نشست چرا كه ديد عزاي حسيني در خانه خودش برپا شده و نزديكانش به توبيخ و سرزنش او مي پردازند و اينجا بود كه با حالتي استيصال گفت: «خداوند ابن مرجانه را بميراند، او در اين مسئله عجله كرد»
2- گفته اند و حكيمانه گفته اند كه عاشورا، زماني فراتر از زمان هاست و هر جا كه بساط ظلم و فرياد مظلومي برپاست همانجا كربلاست، مگر نه اينكه نبرد و پيكار حق و باطل در گذرگاه گسترده تاريخ جريان داشته و دارد، مگرنه اينكه رسالت مشعله داران هدايت زدودن سياهي هاي باطل و احياي فروغ دامنگستر حق بر پهنه حيات بشريت بوده است، مگر نه اينكه قيام سرخ حسيني(ع) در طي قرون و اعصار گذشته مبدأ و الهام بخش جنبش ها و نهضت هاي حق طلبانه در برابر اقدامات زورمدارانه چپاولگران و سلطه گران بوده است، مگر...
حال جنايات هولناك و فجايع دلخراش اين روزهاي غزه كربلايي ديگر را رقم نزده است؟ اگر چنين است- كه قطعا چنين است- مسئوليت امت اسلامي در اين ميان چيست؟ و آيا خواص امت اسلامي مسئوليتي بس بزرگ تر و حساس تر ندارند؟
سران بعضي كشورهاي عربي كه در زمره خواص هستند- هرچند از نوع منفي آن- فراتر از سكوت- كه خود خيانتي بزرگ است- آشكارا نيز با صهيونيست ها در كشتار مردم مسلمان شركت دارند، خب؛ از آنها انتظاري هم نيست چرا كه هرچند نام اسلام را يدك مي كشند اما به تعبير جناب عمار ياسر- صحابه بزرگ پيغمبر(ص)- كه در وصف سران اموي گفته بود آنها مصداق «استسلموا ولايسلموا» (اظهار اسلام كردند ولي اسلام نياوردند) هستند سران عرب نيز امروز شايسته اين عبارت پرمعنا مي باشند؛ وگرنه اگر بويي از اسلام محمدي(ص) برده بودند به سازش و خيانت تن نمي دادند. از سويي انديشمندان، نخبگان و شخصيت هاي مذهبي و سياسي جهان اسلام بايد هر اقدامي كه در توان دارند فراتر از صدور بيانيه و تجمع هاي اعتراض آميز و محكوميت هاي شفاهي بكار گيرند و از هر اهرمي بهره برند تا از يورش وحشيانه و حيواني صهيونيست ها به نوار غزه جلوگيري شود و پروژه «نسل كشي مسلمانان» و «ترور خط مقاومت» ناكام بماند.
3- امروز پانزدهمين روز جنگ در حالي سپري مي شود كه رژيم صهيونيستي پس از حملات هوايي و زميني با مقاومت مردمي غزه مواجه شده است و هر چند اين رژيم سعي كرده از آغاز جنگ هدف اصلي از حمله به غزه را ابراز نكند اما آنچه از انهدام چند تانك مركاوا و شمار قابل توجهي موشك هاي اصابت كرده به سرزمين هاي اشغالي و به اسارت درآمدن سربازان و حتي فرماندهان اسرائيلي اتفاق افتاده تا مقاومت جانانه حماس در عمليات زميني و كند كردن پيشروي صهيونيست ها و به درازا كشيدن مبارزه، قطعا برخلاف پيش بيني ها و محاسبه هاي نظامي و عملياتي رژيم صهيونيستي بوده است. صهيونيست ها انتظار داشتند با حملات هوايي و بهره گيري از تاكتيك «زمين سوخته» جنبش حماس را كه ترجمان ديگري از مردم فلسطين است، به تسليم وادارند.
همچنان كه در جنگ 33 روزه سال 2006 ميان حزب الله لبنان و اسرائيل صهيونيست ها هر چند در روزهاي ابتدايي جولان مي دادند اما سرانجام آن جنگ ارمغاني جز يك شكست سهمگين براي اين رژيم نداشت و اسطوره شكست ناپذيري اش به زباله داني تاريخ پيوست. با ادامه مقاومت در غزه هم- همان طور كه سيد حسن نصرالله رهبر با ذكاوت و با بصيرت حزب الله چند روز پيش با تاكيد بر استراتژي «پيروزي خون بر شمشير» تصريح كرد- آنچه امروز در كارزار جنگ عينيت مي يابد مشابه روزهاي آخر جنگ 33 روزه است و پيروزي با «مقاومت» خواهد بود.
4- با شروع جنگ غزه از سوي رژيم صهيونيستي و همدستي و مشاركت خائنانه برخي از سران كشورهاي عربي و حمايت مادي و سياسي ايالات متحده و همپيمانانش و همراهي شوراي امنيت- كه پس از دو هفته به يك مصوبه آتش بس بسنده كرده آن هم در شرايطي كه بعد از اين مصوبه دهها فلسطيني با حملات مجدد صهيونيست ها به شهادت رسيدند- آنچه بيش از گذشته براي افكار عمومي جهان آشكار گرديد هدف واقعي نشست ها، شعارها و گفتمان هايي بود كه در پوشش آنها قدرت هاي غربي ساليان سال است يكه تازي مي كنند و رجز حقوق بشر، صلح، دموكراسي، مبارزه با تروريسم، بسط امنيت بين المللي، جهاني شدن و... سر مي دهند.
امروز با به راه افتادن ماشين جنگي رژيم صهيونيستي در غزه و بمباران هوايي كودكان و زنان و غيرنظاميان و يورش زميني به خانه ها، مدارس و... لايه هاي پنهاني آن كنفرانس ها و گفتمان ها از پرده برون افتاده است و اعترافات صريح و عريان فرماندهان بي خرد صهيونيست مهر تاييدي بر آن است. از جمله آن كه يكي از مقامات صهيونيستي كشتن كودكان را راهبرد طراحي شده اين رژيم اعلام كرد.
از اين رهگذر مفهوم واقعي «طرح صلح خاورميانه» كه چند سالي است آمريكا و متحدانش روي آن تاكيد مي ورزند به خوبي قابل درك است. رخدادهاي غزه ترديدي باقي نمي گذارد كه طرح باصطلاح صلح خاورميانه مفهومي جز بسط اشغالگري رژيم صهيونيستي و تامين كردن زياده خواهي هاي نامشروع صهيونيست ها ندارد و فاجعه بشري و نسل كشي آشكار غزه در راستاي عملياتي كردن اين طرح است و تحركاتي نظير اجلاس اديان كه دو ماه پيش در نيويورك برگزار شد و در آن جرج بوش با تاكيد بر تكاليف آدمي در برابر خدا، علت حمله و لشكركشي به افغانستان و عراق و... را به نام «دين» توجيه كرد در همين راستا بوده است.
بوش در كنار شيمون پرز، ليوني و... بود كه مزورانه گفت «دين» زندگي او را تغيير داده و در تمام مدتي كه در دوره رياست جمهوري اش بر مسند قدرت بوده در رويارويي با تهديدها «دين» ياري اش كرده است!
و امروز هم بي شرمانه- و البته احمقانه- حماس را مسبب فجايع و مصائب هولناك غزه مي خواند!
اينجاست كه در امتداد تاريخ، رسالت بزرگ كربلا اين بار به غزه تقديرمي شود و «خط مقاومت» همچون عاشوراييان اين رسالت سنگين را بر دوش مي گيرند تا نقاب دروغين «صلح»، «حقوق بشر» و «دموكراسي» را به زير كشند و اين پيروزي بزرگ «مقاومت» و آغاز شكست صهيونيست ها و ايادي غربي خواهد بود. همچنانكه افكار عمومي جهان طي تظاهرات و برگزاري تجمعات اعتراض آميزي در دمشق، بغداد، بيروت تا اسلامبول، بانكوك، مانيل و حتي تا لندن، نيويورك، واشنگتن، شيكاگو، مادريد، پاريس، سيدني و... ددمنشي ارتش اسرائيل را محكوم مي كنند و اقدامات سبعانه رژيم صهيونيستي را هولوكاستي واقعي مي دانند.
جالب آنكه در همين ايام جنگ و كشتار، صدها يهودي ساكن فلسطين اشغالي با تجمع در ميدان مركزي تل آويو خواستار توقف فوري جنگ و جلوگيري از كشتار مردم غزه مي شوند.
5- امروز جنايات و كشتار وحشيانه رژيم صهيونيستي مصداق بارز جرم كشتار دسته جمعي و جرايم جنگي و جنايات بر ضد بشريت است اما ديوان كيفري بين المللي انگار تعطيل است و قضات و دادستان آن به تعطيلات كريسمس رفته اند و قرار هم نيست اين تعطيلات به پايان برسد! از سويي ديگر صرفاً از باب نمونه مي توان به حادثه 6 ماه پيش منطقه دارفور در سودان اشاره كرد كه «لوئيس مورنواكامپو» دادستان ديوان كيفري بين المللي با اين ادعا كه عمرالبشير -رئيس جمهور سودان- بخاطر حوادثي كه در دارفور روي داده داراي مسئوليت جزايي است، حكم جلب عمرالبشير را صادر مي كند. اين در حالي بود كه همه جرم وي اين بود كه زماني كه بوي نفت قدرت هاي زورگو و استثمارگر را به دارفور كشانده بود عمرالبشير زير يوغ آمريكايي ها و غربي ها نرفته بود.
اما جنايات جنون آميز و وحشيانه صهيونيست ها به نوار غزه نه تنها منجر به جلب جنايتكاراني چون پرز، ليوني يا باراك نمي شود بلكه «حماس» كه در جنگي نابرابر بنابر «دفاع مشروع» -اصل حقوقي پذيرفته شده در نظام بين الملل- از وطن خود به دفاع مي پردازد تروريست ناميده مي شود! و لابد با منطق چپاول و استعمار صهيونيست ها بايد حكم جلب «اسماعيل هنيه» صادر شود!
6- در دنياي كنوني هر چند قرن ها از زمان جاهليت كهن مي گذرد اما جاهليتي نوين ريشه دوانده و به جان بشريت افتاده است و در اين مسير حكومت ها و رژيم هايي كه داعيه دار فرمانروايي بر جهان هستند براي سلطه بر ملت ها از هيچ اقدام و جنايتي دريغ نمي ورزند در برابر اين زورگويي ها و زياده خواهي ها، تنها «خط مقاومت» كار را بر آنها سخت و عرصه را تنگ خواهد كرد و آموزه هاي اسلامي و عاشورايي تقويت كننده اين مبارزه و رويارويي خواهد بود. غزه امروز يكي از خاكريزهاي خط مقدم مقاومت است. بنابراين تمام توان و امكانات جهان اسلام بايد در اين راه بسيج شود و هر مسلمان به اندازه سهم خود تكليفش را اداء نمايد.

_____________________
*رسالت
روزنامه رسالت در سرمقاله خود با عنوان «جامعه جهاني كجاست و چه مي‌كند؟» به قلم محمدكاظم انبارلويي آورده است: مشتي تبهكار در واشنگتن، لندن، برلين و پاريس نشسته‌اند و با ساز و كار سازمان ملل و شوراي امنيت، هولوكاستي وحشتناك‌تر از آنچه مدعي هستند در جنگ جهاني دوم رخ داده، را تدارك مي‌بينند.
شوراي امنيت سازمان ملل برحسب وظيفه قانوني خود بارها تشكيل جلسه داده اما از صدور يك بيانيه كه حتي از كشتار كودكان و زنان و ويراني‌ خانه‌هاي مردم غزه اظهار تاسف كند، پرهيز كرده است.
ديروز شوراي امنيت سازمان ملل بدون اينكه اقدامات جنايتكارانه رژيم صهيونيستي در غزه را محكوم كند تنها بر ضرورت برقراري آتش بس فوري تاكيد كرد. رژيم صهيونيستي طي 60 سال گذشته بارها ثابت كرده است كه به قطعنامه‌هاي سازمان ملل وقعي نمي‌نهد و با پشتيباني آمريكا و انگليس همواره قطعنامه‌ها را وتو كرده است.
آنان كه به اسم «جامعه جهاني» براي مسائل كوچك و پيش پا افتاده بارها به دروغ و فريب قطعنامه صادر كرده‌اند و از به خطر افتادن صلح در جهان به خاطر وجود چند سانتريفيوژ در گوشه‌اي از جهان سخن مي‌گويند و اعمال حصر اقتصادي و اخلال در روابط خارجي مي‌كنند، كجا هستند و چه مي‌كنند؟ چرا فريادهاي خشم آگين و نفرين آلود ملت‌ها را در سراسر جهان نمي‌شنوند؟ مردم جهان مي‌‌گويند اگر با دولت قانوني حماس در غزه اعلام جنگ كرده‌ايد چرا كودكان، زنان، بيمارستان‌ها، مدارس حتي آمبولانس‌ها را هدف قرار داده‌ايد؟ چرا ناجوانمردانه به بمباران دموكراسي در غزه روي آورده ايد؟
جامعه جهاني كجاست؟ آيا جامعه جهاني آن چند نفرند كه در شوراي امنيت با زور و پول راي برخي دولت‌هاي ترسو و خود فروخته دنيا را مديريت مي‌كنند؟ يا انبوه ميليوني مردماني كه هر روز در خيابان‌ها با مشت گره كرده ستم آنها را به يك ملت كوچك و مظلوم محكوم مي‌كنند؟
از «سازمان ملل» چيزي باقي نمانده است. ملت‌ها خود در 5 قاره جهان سازماني تشكيل داده‌اند و خارج از معادلات قدرت در جهان، با هم ارتباط مي‌گيرند و اطلاعات مبادله مي‌كنند و جهت‌گيري‌هاي خود را در معادله مظلوم و ظالم تعيين مي‌نمايند.
من نمي‌دانم برخي دولت‌هاي عربي اين ننگ را كجا مي‌خواهند ببرند كه يك دولت غير عرب و غير مسلمان مثل ونزوئلا براي همدردي با ملت فلسطين سفير رژيم صهيونيستي را از كشورش اخراج مي‌كند. اما آنها نه تنها حاضر نيستند سفير اسرائيل را از كشورشان اخراج كنند، بلكه كمر به قتل ملت فلسطين بسته‌اند و در نابودي آرمان قدس و شريف با خونخوارترين رژيم جهان همنوايي مي‌كنند.
مردم غزه در سرزميني كوچك در محاصره دشمن صهيونيستي براي شرف و عزت عرب و اسلام مي‌جنگند، اما فرعون مصر همچنان دست در دست مشتي جنايتكار جنگي حاضر نيست گذرگاه رفح را براي كمك‌هاي جهاني به روي مردم غزه باز كند.
معلوم نيست بر سر آن شعار ناسيوناليسم عربي كه دو سه دهه پيش در برخي پايتخت‌هاي عربي گوش فلك را كر مي‌كرد چه آمده است؟
اكنون 15 روز است جهان شاهد يك مقاومت گرم در غزه است.
رژيم صهيونيستي كه در جنگ 6 روزه سرزمين‌هاي اعراب را در چند كشور به تصرف خود درآورد و تاكنون در آن ماندگار شده، در اين 15 روز حتي يك وجب هم در غزه پيشروي نكرده كه در آنجا بتواند بماند. اكنون جنود الهي در كنار مردم غزه با جنود شيطان صهيونيستي در جنگ هستند. تمام دنيا هم به كمك ماشين جنگي اسرائيل غاصب بيايد اگر خدا نخواهد محال است آنها طعم پيروزي را بچشند. هسته مركزي مقاومت در غزه توكل به خدا كرده و از احدي چشمداشت كمك و حمايت ندارد. آنها قطعا بزودي پيروز خواهند شد.
رژيم صهيونيستي نمي‌تواند در غزه با يك ملت بجنگد. حماس دولت قانوني مردم غزه است. مردم غزه در پاي صندوق‌هاي راي، آراي خود را با خون امضا كرده‌اند و پاي آن هم تا آخرين نفر و آخرين نفس ايستاده‌اند. آنچه كه مقاومت را در غزه پايدار و ماندگار كرده است منطق شهادت است. ملت غزه اكنون در برابر ملت‌هاي جهان به دليل مقاومت در برابر ستم صهيونيست‌ها رو سفيد هستند و شهداي آنان چون شيخ احمد ياسين، رنتيسي و ... عند ربهم روزي مقرر دارند.
آنها موفق شدند جامعه به اصطلاح جهاني را رسوا كنند و شعارهاي دروغين آنها را در مورد «صلح» و «امنيت جهاني» افشا نمايند.
________________
*مردم سالاري
روزنامه مردم سالاري در سرمقاله خود با عنوان «يك صداو يك پاسخ بر كاهش قيمت نفت» به قلم ميرزا بابا مطهري نژاد آورده است: در سرمقاله روز شنبه 7 دي ماه روزنامه مطلبي درج شده بود با عنوان: «كاهش قيمت نفت يك توطئه يا نتيجه بحران اقتصادي جهان» به قلم نگارنده اين سطور. در آن سرمقاله اشاره شده بود به ادبيات رسانه ها در علل اين كاهش از ابتدا تا آن روز كه گستره زماني شش ماهه را در بر مي گرفت. آن نوشته شرحي بود بر محتواي تحليل ها و نوشته ها تا اوايل دي ماه و تغيير اين محتوي در هفته منتهي به 7 دي و خلا صه آن چنين بود كه از ابتداي كاهش قيمت نفت تا آن روز همه صداها كاهش قيمت نفت را نتيجه بحران اقتصادي اروپا و آمريكا مي دانستند، اما در هفته منتهي به 7 دي رسانه ملي به يك باره محتواي جديدي را وارد اين تحليل كرد و ديدگاه انديشمندي كه بسيار مورد احترام اين حقير است را در چند برنامه (نه تكرار يك برنامه) كه با ديدگاه هاي قبلي متمايز است را پخش كرد و اين ديدگاه متعلق به دكتر محمد ابراهيم محمدي استاد دانشگاه و كارشناس ارشد بازار نفت و اقتصاد و انرژي بود. آنچه كه نگارنده در سرمقاله موصوف به آن اشاره داشت تغيير گفتمان ناگهاني صدا و سيما در اين راستا بود، نه ماهيت ديدگاه و اين نوع نگاه، نگاه حرفه اي تخصص من يعني روابط عمومي است. روابط عمومي بايد صداهاي مختلف را بشنود ، تفاوت صداها را تشخيص دهد و بر اين تفاوت تحليل داشته باشد، ما هم بر همين اساس به تغيير ناگهاني صدا حساس شديم و تحليل بر آن نگاشتيم، در هيچ جاي آن نوشته نفي و نقد ديدگاه ها نبود اما جناب آقاي دكتر محمدي بي توجه به پيام سرمقاله از ديدگاه خود دفاع كردند كه براي آ گاهي خوانندگان مهم ترين اشارات ايشان را تقديم مي داريم و من اين محبت دكتر محمدي را جوابيه نمي نامم كه تكمله اي بر نوشته خود مي دانم و همچنان جايگاه وشان كارشناسي ايشان را محترم مي شمارم گرچه از ديرباز با نگاه توطئه اي و توهم توطئه در مورد رويدادها رفاقتي نداشته وندارم.
اينك گزيده اي از توضيحات جناب آقاي دكتر محمدي در رابطه با سرمقاله فوق الذكر:
اول: برنامه مورد اشاره سرمقاله نويس محترم، گفت وگوي ويژه خبري ساعت 22/30 شبكه دوم سيما در تاريخ 5شنبه مورخ 87/9/29 است كه خوشبختانه سوابق برنامه مورد بحث در آرشيو سازمان صدا و سيما موجود و قابل ملاحظه است.
دوم: در برنامه مورد اشاره، تنها ميهمان برنامه، بنده نبودم، بلكه مطابق امر متداول در برنامه گفت وگوي ويژه خبري 22/30 كه هميشه از 2 ميهمان با نظرات مختلف دعوت مي كنند، جناب آقاي دكتر قره خاني نماينده محترم مجلس و عضو هيات رئيسه كميسيون انرژي مجلس شوراي اسلامي نيز، ميهمان ديگر برنامه، با نظراتي كاملا متفاوت با بنده حضور داشتند و اظهارنظر فرمودند.
سوم: در برنامه موصوف، بنده به هيچ وجه منكر اثرگذاري بحران اقتصادي اروپا و آمريكا بر كاهش قيمت نفت نبودم و همچنان با اين بخش از نظريات تحليلگران كاملا موافقم. گيرم كه معتقدم براساس شواهد و قراين و اسناد موجود كه قسمتي از آن را نيز در برنامه مورد بحث ارائه و مورد بحث قرار دادم، اظهارنظر كردم كه اين بحران از لحاظ «ماهيت» يك «سناريوي» از پيش طراحي شده است و اضافه كردم كه مديريت بازار قيمت نفت، هم ديروز كه به اوج رسيد و هم امروز كه به حدود 40 دلار رسيده است، در اختيار سفته بازان در بورس ها، به ويژه بورس وال استريت است كه روزانه بيش از 20 برابر معاملات فيزيكي نفت، به صورت كاغذي و معاملات آتي خريد و فروش مي كنند.
چهارم: از باب اينكه بنده سالهاست به فضل خداوند توفيق دارم به عنوان يك معلم در دانشگاه به تدريس و پژوهش و در عين حال در وزارت نفت به عنوان يك خدمتگزار مشغول خدمت باشم، نظريات خود را مبتني بر مباني علمي و كارشناسي اعلام مي كنم و بحمد الله والمنه تا به امروز سوابق علمي و پژوهشي و مديريتي خود را بازيچه اهداف خاص هيچ گروهي قرار نداده ام.
پنجم: با كمال افتخار عرض مي كنم كه بنده به عنوان يك عنصر اصولگرا و ولايتمدار و به پيروي از مقام معظم رهبري مدظله العالي به دولت اصولگراي نهم به رياست جناب آقاي دكتر احمدي نژاد معتقد، وفادار و علاقمند و با تمام وجود از ايشان حمايت مي كنم.
ششم: همچنان كه عرض شد محور اصلي برنامه تدريس، پژوهش و سوابق خدمت و مديريتي بنده در نفت و انرژي است و به كيفيتي تربيت شده ام كه فقط در حوزه تخصصي و تجربي و كاري خود اظهارنظر مي كنم.
هفتم: با پيشنهاد ايشان مبني بر اينكه اين قبيل نظريات خوبست در رسانه ها توسط كارشناسان مختلف مورد بررسي قرار گيرد كاملا موافق و ضمن استقبال بدين وسيله براي حضور در اين جلسات اعلام آمادگي مي نمايم.
دكتر محمدابراهيم محمدي
استاد دانشگاه و كارشناس ارشد بازار نفت و اقتصاد انرژي
_____________________
*صداي عدالت
روزنامه صداي عدالت در سخن روز خود با عنوان «اسرائيل ؛ جنگ براي بقا» به قلم حسين ارغواني آورده است: عمليات ارتش رژيم اسراييل موسوم به "سرب مذاب" عليه نوار غزه با انجام حمله سنگين و شديد هوايي و زميني ادامه دارد. ايهود باراك، وزير جنگ صهيونيست ها ، ساعاتي پس از حمله زميني به غزه در كنفرانس خبري اعلام كرد: "عمليات زميني براي وارد كردن ضربه شديد بر حماس و مجبور كردن آن به پذيرفتن شروط اسرائيل در آتش‌بس است". گرچه درگيريهاي حملات هوايي ارتش صهيونيستي در چند ماه اخير افزايش يافته بود، اما "سرب مذاب" جنگ تمام عياري است كه كمتر كسي انتظار آن را داشت. نكته اساسي در مورد "سرب مذاب" دريافتن دلايل چنين عملياتي است كه چرا رژيم صهيونيستي با وجود عواقب وخيم يك جنگ كامل، به اجراي آن تن داده و از سوي ديگر، اميدوار به دست يافتن به چه نتايجي است. قبل از هر چيز، زمان انجام "سرب مذاب" در خور توجه است. رژيم صهيونيستي در زمان خاصي عمليات گسترده خود را عليه نوار غزه تدارك ديده كه با توجه به آن نه تنها مي توان فهميد يگانه فرصت مناسب براي آن رژيم در چنين زماني است، بلكه بنابر آن مي توان به اهداف تل آويو از اين عمليات نيز پي برد. زمان اجراي عمليات "سرب مذاب" با توجه به دو وجه قابل بررسي است؛ اول وجه خارجي و دوم وجه داخلي. وجه خارجي زمان انجام عمليات رژيم صهيونيستي بيشتر از هر چيز به موضوع رياست جمهوري آمريكا مربوط مي شود. اكنون در آمريكا دوره انتقال قدرت از سوي رييس جمهور جمهوريخواه به منتخب دموكرات است و اين موضوعي است كه به سران رژيم صهيونيستي هشدار استفاده از فرصت موجود را مي داد. حدود يك سال قبل ، آمريكا در كنفرانس آناپوليس توانست طيف متنوعي از اسرائيل، كشورهاي عربي و كشورهاي اروپايي به علاوه روسيه را به دور خود جمع كند تا با نمايش اجماع جهاني بر صلح بين اسرائيل و فلسطينيان، وعده تحقق چنين هدفي را در طي يك سال آينده دهد. پس از گذشت يك سال جورج بوش نتوانست به وعده خود عمل كند و صهيونيستها نيز به خواسته خود بر رسيدن به امنيت ناكام ماندند. از سوي ديگر، ورود اوباما و دموكراتهاي همراه وي به كاخ سفيد پي آمدهاي روشني براي رژيم صهيونيستي به دنبال خواهد داشت كه رژيم صهيونيستي مجبور است ازهم اكنون آماده آن باشد. ‏روشن است كه دولت آينده دموكرات آمريكا تاكيد بر مشي گفتگو و مذاكره در منازعه اسرائيل با فلسطينيان خواهد داشت و اين به معناي آماده شدن طرفهاي گفتگو به دادن امتيازهايي به طرف مقابل است. آيا اسرائيل با وجود حماس و حملات آن امتياز كمتري به فلسطينيان خواهد داد يا در صورت حذف آن؟ روشن است كه در صورت وجود حماس، اسرائيل مجبور است امتيازاتي به طرف فلسطيني دهد كه با حذف آن نيازي به انجام چنين كاري نخواهد بود. در واقع، اسرائيل براي جلوگيري از تحركات حماس مجبور است در مذاكرات خود با فلسطينيان امتيازات بيشتري دهد كه در صورت حذف يا حداقل كنترل مطلوب حماس نيازي به دادن چنين امتيازاتي نخواهد داشت. اتمام آتش بس شش ماهه بين حماس و اسرائيل كه به ميانجيگري مصر به وجود آمده بود وجه داخلي زمان انجام "سرب مذاب" را نشان مي دهد. سران رژيم صهيونيستي تا اندازه زيادي از گذشته و به خصوص از جنگ 33 روزه با حزب الله، درس عبرت گرفته اند. اكنون با گذشت دو هفته ، حتي ايهود باراك پيش بيني تداوم جنگ تا ماه فوريه را مي كند و از اين رو، از تاخير انتخابات پارلماني اسرائيل سخن مي گويد. حماس نه يك كشور و نه يك ارتش است، بلكه نيرويي معتقد است كه سلاح هوادارانش از حد سلاح انفرادي تجاوز نمي كند و اسرائيل در برابر چنين نيرويي است كه با همه قدرت خود وعده "جنگ تمام عيار" بيش از يك ماه را مي دهد !‏در حقيقت، اسرائيل با انجام عمليات "سرب مذاب" يك چيز را از دست داده است و آن اسطوره اسرائيل فاتح است، نتيجه اي كه در جنگ 33 روزه به دست آمد و اكنون به وسيله حماس تاييد مي شود. علاوه بر اين، كنترل حماس براي اسرائيل چه نتيجه اي خواهد داشت؟ آيا مشي حماس تغيير خواهد كرد؟ به فرض كه اسرائيل بتواند تمام نوار غزه را به هر قيمت فتح كند آيا اين به معناي نابودي مشي مبارزه طلبي حماس خواهد بود؟ اين پرسشي است كه پاسخ مثبت به آن هيچ تضميني نخواهد داشت. در حقيقت، اسرائيل مجبور است تا براي تامين بقاي خود به نوار غزه يورش برد، اما روشن است كه همين امر نقض امنيت آن رژيم را در پي خواهد بود. طليعه چنين امري را در حمايت هاي مردمي از مردم غزه مي توان ديد. خوي جنگ طلبانه صهيونيستها و تجاوزات آنان اين امكان را به آنها نمي دهد تا عواقب اعمال خود را به خوبي نبينند . هر اقدام نظامي آنان به معناي شكستي است كه در مشروعيت خود كسب مي كنند و جنگ فعلي در غزه نيز نقطه تعيين كننده اي در اين شكست خواهد بود.‏
_____________________
*سياست روز
روزنامه سياست روز در يادداشت روز خود با عنوان «درسهاي 14 روز مقاومت مردم غزه» به قلم قاسم غفوري آورده است: چهارده روز از حملا‌ت وحشيانه صهيونيستها به غزه و مقاومت همه جانبه ملت فلسطين در برابر اين حملا‌ت مي‌گذرد. در بررسي كارنامه 14 روز مقاومت مي‌توان به نكات مهمي اشاره كرد كه درسهاي بزرگي براي آينده مقاومت و كل منطقه خواهد بود.
1-رژيم صهيونيستي كه از كليه ابزارها و تجهيزات نظامي پيش رفته برخوردار است به رغم ادعاي خود مبني بر رسيدن به اهدافش در چند ساعت ،پس از دو هفته با دادن تلفات بسيار ،خود اعتراف كرده كه نتوانسته اهدافش را محقق سازد. 14 روز مقاومت ملت فلسطين بار ديگر نشان داد كه شكست ناپذيري صهيونيستها افسانه‌اي بيش نيست. صهيونيستها نه تنها در بعد نظامي بلكه در عرصه داخلي نيز به اهداف خود نرسيدند چنانكه بحران سياسي و اجتماعي شديدي اين رژيم را فرا گرفته است.
2- مردان مقاومت نشان داده‌اند كه در برابر دشمن صهيونيست تسليم نمي‌شوند و براي دفاع از آرمانهاي خود آماده‌اند. هرچند كه صهيونيستها براي رسيدن به اهدافشان به هر جنايتي حتي استفاده از بمب ‌هاي ممنوعه متوسل مي‌شوند اما ساكنان غزه همچنان با اتحاد در برابر آنها ايستاده‌اند چرا كه پيمان بسته‌اند كه ايستاده بميرند و تسليم دشمن نشوند.
3-خيانت‌و سكوت سران عرب از درس‌هاي ديگر غزه بوده است. به رغم 2 هفته جنايت صهيونيستها، هنوز كشورهاي عربي تحركي براي حمايت از فلسطين نداشته‌اند و حتي استفاده از نفت براي اعمال فشار بر غرب را مردود مي‌دانند. جالب توجه آنكه افرادي چون چاوز رئيس جمهور ونزوئلا‌ در حمايت از مردم غزه، سفير و ديپلماتهاي رژيم صهيونيستي را اخراج مي‌كند اما اعراب همچنان در پي توافقات با اين رژيم با نام صلح خاورميانه‌اند.
4-بيداري ملتهاي عربي و غير عربي چيزي بود كه صهيونيستها هرگز تصور آن را هم نمي‌كردند. هرچند صهيونيستها از مدتها پيش تبليغات رسانه‌اي ضد مقاومت را به راه انداخته‌ بودند اما ملتهاي جهان نشان دادند كه در كنار مقاومت هستند. اين شكستي بزرگ براي صهيونيستها و متحدان غربي و عربي آنها بود.
5-سكوت و حتي جانبداري مجامع جهاني از جنايتهاي صهيونيستها از ديگر مسائل آشكار شده در جنگ غزه بود. در حالي كه صهيونيستها به هر جنايتي حتي بمباران مدارس و كشتار دسته جمعي كودكان مي‌پردازند، سازمانهاي جهاني به ويژه شوراي امنيت راه سكوت در پيش گرفته چنانكه پس از دو هفته به تصويب قطعنامه‌اي ضعيف بسنده كردند. تحولا‌ت غزه بار ديگر لزوم پايان سيطره قدرت‌هاي بزرگ بر سازمان ملل و تغيير در تركيب و ساختار آن را الزام آور ساخت.
در جمع بندي كلي از 14 روز جنگ غزه مي‌توان گفت كه غزه صحنه نبردي نابرابر بوده كه يك طرف آن رژيم صهيونيستي، اعراب و غرب بوده‌اند و در طرف مقابل آن ساكنان غزه كه به رغم تمام تنگناها و چالشها به حمايت از مقاومت ادامه مي‌دهند چرا كه اينان آرماني دارند كه با هيچ ارتشي نمي‌توان آن را سركوب كرد و آن آزادي وطن از چنگال دشمن صهيونيسم است كه مسلما روزي محقق خواهد شد.
 شنبه 21 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[مشاهده در: www.baztabonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن