تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببنديد و درهاى طاعت را با بسم اللّه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820396592




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اميركبير قرباني خيانت‌ها و جنايت‌هاي استعمارگران


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: اميركبير قرباني خيانت‌ها و جنايت‌هاي استعمارگران
گروه سياسي: سرگذشت اميركبير از آن رو شايسته مطالعه و بررسي است كه پرده از خيانت‌ها و جنايت‌هاي استعمارگران شرق و غرب در كشورهاي عقب نگاه داشته شده برداشته و ما را وامي‌دارد كه هر چه مصمم‌تر و با آگاهي هرچه بيشتر به دسيسه‌هاي استكبار جهاني پي‌ ببريم.
بيستم دي‌ماه، مصادف است با شهادت ميرزا تقي‌خان اميركبير، ستاره بي‌نظير تاريخ ايران زمين كه صد و پنجاه و اندي سال پيش به عنوان صدراعظم ايران درخشيد و در كمتر از سه سال و دو ماه بعد از شروع صدارتش خاموش شد. آشپززاده‌اي كه به دليل استعدادش مورد توجه قرار گرفت و توسط قائم مقام، والامقامي آگاه و وطن‌پرست شد.

ميرزا تقي‌‌خان فراهاني از نوادر تاريخ كشور ماست. روحيه اصلاح‌‌طلب و عشق عميق وي به استقلال و آزادي و اقتدار ملت مسلمان ايران، زماني به فرياد دادخواهي ملت مظلوم لبيك گفت، كه مي‌رفت تمامي ثروت و عزت كشور براي هميشه در كام جهنمي استعمار و استكبار جهاني بلعيده شود.

زماني كه دربار فاسد پادشاهي و رجال سياسي سر‌سپرده، مزدورانه و مزورانه علناً سنگ بندگي طاغوت‌هاي شرق و غرب را به سينه مي‌زدند و بي‌شرمي و گستاخيشان به حدي رسيده بود كه حتي كوششي در اختفاي بندهاي اسارت و يوغ بندگي و بردگي خويش نمي‌‌كردند. اميركبير در برابر دشمنان دين و مجريان سياست استعماري، يك تنه قيام كرد و پوزه استكبار و عمّال داخليش را به خاك ماليد.

طي حدود يك قرن و نيم كه از شهادت امير به دست جيره‌خواران و سر‌سپردگان طاغوت مي‌گذرد، دوست و دشمن در ستايش از اين روح آزاده و شخصيت مقتدر سخن گفته‌اند. همه متفق‌‌القول اعتراف كرده‌اند كه مصلحي چنين تشنه اصلاح، سياستمداري چنان شيفته استقلال و زمامداري چنين خيرخواه ملت، نه تنها در تاريخ دو هزار و چند ساله ايران بلكه در تاريخ جهان، كم‌‌نظير و كمياب است. اصلاحات داخلي در زمينه اعتلاي فرهنگ، تنظيم اقتصاد و تطهير عرصه سياست كشور، اقدام در جهت احياي دين و بسط عدالت در سطح جامعه، مبارزاتش در جهت قطع نفوذ اجانب و استعمارگران، و حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور كه طي سه سال و اندي صدارت ميرزا تقي‌خان اميركبير انجام گرفت، همه شايسته تحسين است.

سرگذشت اميركبير و اهداف اصلاحي و ضد استكباري اين مرد سياسي لايق، اين مسلمان متديّن و وظيفه‌شناس و ... و مصلح بزرگ ديني و اجتماعي و نقش استكبار جهاني در سركوبي، عزل، تبعيد و سرانجام شهادت وي از آن رو شايسته مطالعه و بررسي است كه پرده از خيانت‌ها و جنايت‌هاي استعمارگران شرق و غرب در كشورهاي عقب‌ نگاه‌داشته‌ شده برداشته و ما را وامي‌دارد كه هر چه مصمم‌تر و با آگاهي هرچه بيشتر به دسيسه‌هاي استكبار جهاني پي‌ ببريم.

ميرزا تقي‌خان اميركبير يا ميرزا محمد تقي‌خان اميركبير، پسر مشهدي قربان هزاوه‌يي فراهاني نوه تهماسب‌بيك است. (مشهدي قربان طباخ اشراف آن زمان كه بعدها به طور اختصاصي طباخ آشپزخانه ميرزا عيسي معروف به ميرزا بزرگ قائم مقام فراهاني شد). ميرزا تقي‌خان اميركبير در خانواده‌اي از طبقات پاييني ملت ايران در روستاي هزاوه به دنيا آمد و با حفظ اين امتياز در دامان يكي از بهترين‌ و اصيل‌ترين خاندان‌هاي آن روز ايران تربيت يافت و رشد كرد.

هزاوه در دو فرسخي شمال غربي شهرستان اراك و در مجاورت فراهان زادگاه خانواده بزرگ قائم مقام قرار داشت. كربلايي محمد قربان در سلك نوكران ميرزا عيسي قائم مقام بزرگ درآمد و به مقام آشپزي رسيد و در زمان ميرزا ابوالقاسم قائم مقام دوم و صدر اعظم محمدشاه مقام نظارت در آشپزخانه را احراز كرد و در اواخر عمر قاپوچي قائم مقام شد.

حشر و نشر ميرزا تقي‌خان با فرزندان خانواده قائم مقام از سويي و استعداد و دقت نظر اميركبير از سوي ديگر از او شخصيتي مي‌سازد كه نظير آن در عصر قاجار كمتر ديده مي‌شود. راه يافتن امير كبير به كلاس درس فرزندان قائم مقام در حالي كه امثال او حق تعليم و تعلم نداشته‌اند و تعبيراتي كه قائم مقام در خصوص او به كار برد، عظمت شخصيت اميركبير را در همان دوران طفوليت نشان مي‌دهد.

امير چون به سن رشد رسيد در دستگاه قائم مقام و دستگاه محمدخان زنگنه امير نظام، وارد خدمات دولتي شد. تحرير و نويسندگي در محضر اين دو شخصيت، آغاز كار اميركبير است. بعد از مدتي لشكر‌نويسي در سال 1251 هجري قمري به شغل و لقب مستوفي نظام در لشكر آذربايجان منسوب و ملقب شد.

بعد از سمت استيفا به وزير نظامي فرمانده كل‌قوا مي‌رسد و بعد از مدتي با جلوس ناصرالدين شاه بر تخت، محمد تقي‌خان، به لقب اميركبيري، اتابكي و نائبي درآمد. در حالي كه منصب صدارت و امير نظامي را داشت. حسادت امثال ميرزا آقاخان نوري و دسايس او همراه با مهدعليا در اين هنگام عليه اميركبير در شاه اثري نكرد و ازدواج اميركبير با خواهر تني ناصرالدين شاه يعني عزت‌الدوله اوضاع را كمي به نفع اميركبير آرام كرد. اميركبير سرگرم اصلاحات كلي شد در حالي كه مملكت سخت گرفتار طغيان ناشي از هرج و مرج اواخر دوران محمدشاه بود.

از مهمترين اقدامات وي مي‌توان به موارد زير اشاره كرد: رسيدگي به وضعيت مشوش ارتش، اصلاح امور مالياتي، ختم غائله خراسان و قلع و قمع كردن حسين‌خان سالار و پيروان ميرزا علي محمد شيرازي، ختم قائله مازندران كه سنگر و پناهگاه بابيان به سركردگي ملاحسين شيرويه‌يي و ملاحمدعلي قدوسي بود.

برافراشتن بيرق ايران در ممالك خارجه، تأسيس مدرسه دارالفنون، ايجاد روزنامه وقايع اتفاقيه در پنجم ربيع‌الثاني 1267 هـ.ق كه بعدها با عناوين روزنامه دولتي ايران و روزنامه دولت عليه ايران و روزنامه ايران منتشر مي‌شد، ايجاد چاپارخانه منظم، ساختن محلي براي توپ توپچيان به نام ميدان توپخانه، منع رشوه و تأسيس كارخانه‌هاي مختلفي چون بلورسازي، چلواربافي، ماهوت‌بافي، اسلحه‌سازي، توپ‌ريزي و غيره.

آنچه همواره نام اميركبير را در نهضت علم و دانش ماندگار خواهد كرد، همانا تأسيس مدرسه دارالفنون به سبك جديد و استخدام معلمين و استادان خارجي است كه در كنار آنها اساتيد برجسته ايران هم بودند و تدريس مي‌كردند. گرچه بعد از تأسيس اين مدرسه آنچه اميركبير در زمان حياتش در نظر داشت متحقق نشد و حسودان اميركبير چون ميرزا آقاخان نوري سلطه و نفوذ يافتند و اغراض و اميالشان را در اين امر مهم دخالت دادند، از جمله بردن صد نفر شاگرد از شاهزادگان به نزد ناصرالدين شاه تا در اين مدرسه تعليم يابند. افسوس كه يك روز پس از عزل اميركبير، معلمان فرنگي وارد تهران مي‌شوند و گويي او را در حال توقيف ملاقات مي‌كنند. ميرزا آقاخان نوري با وجود آمدن معلمان از فرنگ، هنوز سعي در تعطيلي دارالفنون دارد كه ناصرالدين شاه مخالفت مي‌كند.

سرانجام دشمني امثال آقاخان نوري و مهدعليا و... و ناداني ناصرالدين شاه باعث شد تا در 20 محرم 1268 هجري قمري، اميركبير از صدارت معزول شود و در 25 محرم از امارت نظام و از تمام مشاغل دولتي بركنار و چند روز بعد به كاشان تبعيد شود. سرانجام به فرمان نامرد روزگار ناصرالدين شاه به دست نالايقي چون حاج عليخان مراغه‌يي معروف به حاجب‌الدوله به طرز فيجعي در حمام فين كاشان به لقاء حق برسد.

صحنه آخر زندگي اميركبير:

امير گفت: مي‌گذاريد كه من از حمام بيرون بيايم؟ گفت: خير، گفت: مى‌گذاريد وصيت خود را بنويسم؟ گفت: نه. گفت: مى‌گذاريد يك كلمه به عزت‌الدوله (همسرم ) پيغام داده خداحافظى كنم؟ گفت: خير. گفت پس ‍ هر چه بكنى بكن اما همين قدر بدان كه اين پادشاه نادان مملكت ايران را از دست خواهد داد. حاج عليخان گفت: صلاح مملكت خويش خسروان دانند. سپس به دستور او، دلاك با نيشتر رگزنى رگ هر دو بازوى او را گشود، خون از دو سو جريان پيدا كرد، دلاك در كنارى حيران اين جنايت را نظاره مى‌كرد كه مير‌غضب گفت: معطل نشو كارش را تمام كن او هم دستمالى را با فشار در حلق او فرو برد تا جان داد.

شيوه كشتن امير و قطع رگ دست او دو پيام مهم و عبرت‌آموز دارد: نخست اين كه دست‌هايي كه براي به زانو درآوردن استعمار به كار مي‌افتد و بنيان آباداني كشوري را مي‌گذارد و در گذرگاه شبي تاريك، چراغي برمي‌افروزد و بت بدخواهان را مي‌شكند و بر خرافات خط بطلان مي‌كشد و نقشه توسعه را ترسيم مي‌كند و پنجره‌هاي دانايي و بيداري ملتي را مي‌گشايد، مطلوب استعمار نيست و دوم اين كه نشاني است از حاكميت تاريخي نمك‌نشناس.
 جمعه 20 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن