واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: آيين قرباني كردن در اديان مختلف
انديشه - قرباني كردن در همه اديان الهي با دلايل مختلف، رسمي پابرجا بوده است. در اين متن به جايگاه و دلايل مذهبي اين عمل در اديان مختلف پرداخته شده است
محمدرضا اسدزاده: ذبيحه و قرباني آئيني است كه در اغلب اديان و مذاهب دنيا وجود دارد. قرباني شايد همانند ديگر بخششها و عطاها كه ايمان آدمي را ميآزمايد براي سنجش ميزان گذشت انسان از مالكيتها و تملكهاست، و شايد براي آشكار شدن صدق نيتها. عيد قربان بر نماد قرباني بزرگ ابراهيم استوار است. ابراهيم دركشاكش اطاعت از جان هستي و مهر پدري گرفتار آمده است. رؤياهاي شبانه او را به قرباني كردن عزيزترين فرزند امر ميكند و دل پدري كهنسال در عشق پسر نوجوان گرفتار است. ابراهيم تسليم اوامر الهي ميشود اسماعيل را به قربانگاه ميبرد و آنگاه... از جانب خداوند گوسفندي وارد ميشود تا به جاي اسماعيل ذبح شود. چرا كه ابراهيم به وحي الهي عمل كرده است. او پيش از آنكه اسماعيل را به قربانگاه برد، مهر به اسماعيل، مهرپدري به يگانه پسرش را به مذبح برد و سر بريد و نمادي شد براي گذشتن از همه چيز در راه رضاي خداوند. ابراهيم بزرگمرد بت شكن تاريخ دريافت خداوند او را تنها و خالص و سره از آن خود ميخواهد. خداوند غيور است در دل ابراهيم كه جاي مهر خداوندي است جايي براي اغيار نيست، حتي اگر اين غير، اسماعيل باشد. در تمام اديان الهي اسلام، مسيحيت، زرتشتي و يهود مراسم قرباني وجود دارد و همينطور در ساير آئينهايي كه برخاسته از اسطورهها، افسانهها و چند خدايي انسان كهن است ميتوان ردپاي پررنگي از اين مراسم را مشاهده كرد. آنچه در زير ميآيد بررسي اجمالي در اين زمينه است.
قرباني، امروزه به ويژه در ميان مسلمين با هدف و انگيزه تقرب و يا عمل به نذر است و منحصراً با ذبح حيواني كه براي مراسم در نظر گرفته شده است به انجام ميرسد ولي در گذشتههاي دور و در ميان قبايل گوناگون با انگيزهها و شيوههاي متفاوتي (از قبيل قرباني كردن حيوان و انسان) انجام مييافته است. انگيزهها واهداف قرباني در ميان قبايل و طوايف دوره باستان كه بيشتر آنان ارباب انواع (خداي خورشيد، آسمان، زمين، ماه، باران و...) را ميپرستيدند شامل موارد زير بوده است:
1- ايمني از خشم خدا و طلب ياري از او: مؤمنان در جريان عبادت خود را به مذبح كه در جلوي معبد قرار داشت ميرساندند و به وسيله قرباني و نماز از خشم خدا ايمني مييافتند و ياري او را جلب ميكردند.
2- قرباني انسان به خاطر دوستي: كه گاه افراد انساني قرباني ميشدند.
3- جلب خشنودي خدايان: انسان دوره باستان به واسطه آنكه خود را در برابر طبيعت ناتوان و رويدادهاي آن را خارج از اختيارات خود و در مقابل منافع خود مي ديد همواره براي برآوردن خواستهايي نظير رويش محصول، يافتن شكار، بارش باران، فرونيامدن صاعقه و امثال اينها براي الهههاي اين پديدههاي طبيعي قرباني ميكرد.
4- هنگام شيوع بيماري: هنگام شيوع بيماريهاي خطرناك در «ماسالي»، يكي از بينوايان شهر را جامه مقدس ميپوشاندند و از بيتالمال اطعام ميكردند و سپس او را با شاخههاي مقدس ميآراستند و در ميان مردمي كه تصور ميكردند با اين عمل گناهانشان بخشوده ميشود، او را از بالاي صخره به زير ميانداختند.
5- هنگام قحط و غلا: مردم «آتن» هنگام قحط و غلا در شيوع طاعون و امراض ديگر يك يا چند نفر از افراد بشر را قرباني مينمودند تا شهر خود را پاك سازند.
6- براي پيروزي در جنگ: سپاهيان قبل از آغاز جنگ براي پيروزي خود قرباني تقديم ميكردند.
7- تطهيرمحل تشكيل مجالس عمومي: در آتن براي تطهير محل تشكيل مجالس عمومي خوكي قرباني ميكردند.
8- گريزاندن ارواح تبهكار و مصيبت: اين آئين به ويژه در ميان روميان انجام ميگرفت. دستهايي برگرد چيزي كه ميبايست پيراسته شود مي گشتند و نماز ميگزاردند و قرباني ميكردند و بدين گونه ارواح تبهكار را ميپراكنده، مصيبت را ميگريزاندند. اين عمل به ويژه براي محصول، رمه، سياه و شهر به كار ميرفت.
9- دفع بحران بزرگ: بعضي از اقوام باستاني به هنگام بحرانهاي بزرگ، كودكاني تا سيصد تن را در عرض يك روز قرباني ميكردند.
10- كفاره گناهان: در حالات يهود ميخوانيم كه آنها براي كفاره گناهان خويش قرباني ميكردند.
شيوههاي قرباني به طرق گوناگوني نه شايد به گوناگوني انگيزهها و اهداف آن انجام ميگرفت كه پرتاب كردن از صخره، استفاده از تبردو دم و سوزاندن قرباني از اين روشهاست.
در بخش دوم اين نوشتار به بررسي مراسم قرباني در ميان اهل كتاب (يهود، نصارا و زرتشتيان) خواهيم پرداخت.
- دين يهود: از واقعيت ذبيحه و قرباني در بين يهود اوليه به دليل تحريفهايي كه بر تورات رفته است، اطلاعي در دست نيست و آنچه هم اكنون از اين مراسم در اختيار داريم از منابع فعلي يهود است.
در باب 32- سفر خروج ميخوانيم كه: جناب هارون گوساله ساخت و مذبحي براي او بنا كرد و فرياد زده گفت: فردا عيد است. براي خداوند گوساله را عبادت كرد و بنياسرائيل را هم امر به عبادت او نمود. پس ايشان به امر هارون ذبايح براي گوساله ذبح نمودند و قربانيها براي تقرب كردند.(1)
در آيه 3 از باب 5 سفر خروج ميخوانيم: به صحرا برويم و نزد يهوه خداي خود قرباني بگذاريم مبادا ما را به وبا يا شمشير مبتلا سازد. از آنچه كه در كتاب مقدس آمده ميتوان نتيجه گرفت كه ذبح قرباني يكي از اجزاء دين يهود است.
در شريعت حضرت موسي براي ذبايح نظم و ترتيبي وضع شده بود در حاليكه قبل از شريعت وي با توجه به نوع و تعداد ذبايح و شرايط ذبح، ذبايح اختياري بودند هر كاهن با دست خودش ذبح ميكرد. كَهَنه (كاهنان) در بين يهود آناني بودند كه به درجه كهونت رسيده و اجازه داشتند خودشان قرباني و ذبايح را ذبح كنند. آنها تنها كساني بودند كه وظيفه انجام شعائر ديني را به عهده داشتند. قبل از آنكه حضرت موسي به كوه طور خوانده شود و الواح مقدس را دريافت كند، ذبايح در بين بنياسرائيل اختياري بود، وضعيت ثابت و مرتبي نداشت و با توجه به نوع حيوان مذبوح و ذبايح تعداد آنها و شرايط متفاوت بود. ولي پس از آن در ذبح و قربانيها ترتيب و انسجامي پديد آمد و بعدها تقديم ذبايح در خانواده هارون انحصاري گشت.
قرباني در يهود به دو دسته قرباني «خونين» و«غيرخونين» تقسيم ميشدند كه ذبايح خونين خود سه دسته بودند.
1- قرباني و ذبايح سوختني: رسم چنين بود كه آنها را به گونهايي ميسوزاندند كه غير از پوست حيوان چيزي باقي نميماند كه البته آن پوست نيز سهم كاهن بود.
2- قربانيها و ذبايح تكفيري و خطايي: چنانكه از اسم آن برميآيد به جهت تكفيرگناهان و يا تجاوز از شريعت دهگانه موسي انجام مييافته و پاكي فرد خاطي هدف آن بوده است. البته در اين نوع ذبايح تمام ذبيحه سوزانده نميشد بلكه تنها دنبههاي آن سوزانده ميشد و آنچه از ذبيحه باقي ميماند به كهنه ميرسيد. در اين مراسم اگر دسترسي به قرباني بزرگ نداشتند يك جفت كبوتر قرباني ميكردند.
3- قربانيها و ذبايح سلامت: اين نوع قرباني جزو ذبايح واجب محسوب نميشد.
علاوه بر اينها ذبح دو گنجشك براي تطهير و شفا يافتن از برص انجام ميگرفت. اوامر دهگانه خداوند امر ميكرد ذبايح از عيوب مبرا و از سلامتي برخودار باشند و نيز امر ميكرد كه تعداد ذبايح تقديمي بايستي متناسب با قدرت و توان تقديم كننده باشد. كيفيت تقديم ذبايح چنين بود كه فقط شحم( پيه) و كليههاي آنها را ميسوزاندند و باقيمانده به مصرف كاهن و تقديمكننده ميرسيد. به اين صورت كه گوشت سينه و كتفها به كاهن و باقي را به صاحب ذبيحه ميدادند.
بخش ديگري از ذبايح يهود ذبيحه طيور و پرندگان است كه خود به سه دسته تقسيم ميشد.
1- اگر فردي گناه ميكرد و قدرت ذبح حيوان چهارپا را نداشت، بخاطر فقر و نداري پرندهايي را ذبح ميكرد كه كفاره گناهانش باشد.
2- براي تطهير زنان بعد از زايمان.
3- براي تطهير شفايافتگان از بيماري برص.
ديگر ذبايح معمول در بين يهود ذبايح يوميه بوده است كه برهها و قوچهاي دو سالهايي را يكي صبح و ديگري عصر بعد از غروب خورشيد ذبح ميكردند. و اما ذبايح غيرخونين يهود به اين صورت بود كه كاهن دو دستش را بر سه بز نري به اسم «عزازيل» گذارده و به تمام گناهان بنياسرائيل اعتراف ميكرد، سپس حيوان را بدون سربريدن در بيابان رها ميساخت. كه البته همه اين مراسم قرباني اعم از خونين و غير آن با دعايي همراه بود.
- دين مسيحيت:
ذبيحه و قرباني در نزد نصاري يك جزء جوهري و يك بخش انفكاك ناپذير ديني محسوب ميشد. نصاري ذبايح خود را فقط «لوجه الله» تقديم ميكردند به اين صورت كه ذبيحه تقديمي را براي رضايت خداوند نابود ميكردند و به اين وسيله به سلطه خداوند برخويش اعتراف ميكردند.
ذبيحه در نزد بعضي از مسيحيان يكي بيش نيست و آن جسد و خون مسيح است كه برمذبح توسط كهنه پيشكش ميشد ذبيحه در نزد ايشان دو صورت ظاهر و باطن داشت، صورت ظاهر نان و شراب و صورت باطن به جسد و خون مسيح استحاله ميشد و به اين صورت ذبيحه تمام بود. اما در نزد پروتستان ها مسيح فقط آن ذبيحه آخري است و اين استحاله نان و شراب را به گوشت و خون مسيح منكرند. نصاري هنگام ذبح اسم حضرت مسيح را برده و سپس ذبيحه خود را ذبح ميكردند.
- دين زرتشت:
براي بررسي آئين قرباني در دين زرتشت بهتر آن است آن را در سه دوره قبل، همزمان و بعد از زرتشت بررسي كنيم:
الف- قبل از زرتشت:
در اين دوره ذبح قرباني وجود داشته است. آئين و دين رايج آن زمان «مهرپرستي» و «ميترائيسم» بوده و به گواهي تاريخ در اين كيش قرباني جايز بود. پيروان اين كيش به هنگام بهار گاوي را در معبد قرباني ميكردند. در اين دوره علاوه بر اهورامزدا چهارعنصر آفتاب و ماه، آب و خاك نيز مقدس شمرده ميشدند و براي آنها فديه و قرباني ميدادند.
ب- همزمان با زرتشت:
در زمان ظهور زرتشت اختلاف بسيار است و اين اختلاف زماني از 6500 تا 400 قبل از ميلاد مسيح را دربرميگيرد ولي زمان ظهور زرتشت هرزمان بوده باشد، به گواهي مطالب گاتاها(گفتههاي زرتشت) هرگونه ذبح حيوانات، قرباني كردن آنها و ساختن معبد ممنوع بوده است. چرا كه به اعتقاد ايشان چهارپاياني كه بشر را غذا ميدهند و براي او كار ميكنند بايد مورد احترام قرار گيرند. زرتشت در گاتاها صريحاً اعلام ميكند: نفرين تو اي مزدا به كساني باد كه با تعليمات خود مردم را از كردار نيك منحرف ميسازند و به كساني كه حيوانات را با فرياد شادماني قرباني ميكنند.
در حقيقت چون آئينهاي چند خدايي پيش از زرتشت بر قربانيهاي متعدد و مكرر استوار بود زرتشت با ايجاد يك رفرم مذهبي، برخي آداب و رسوم مرسوم رايج زمان خويش را حذف و آئين جديدي بنيان نهاد.
ج- بعد از زرتشت:
بعد از مرگ زرتشت تعاليم وي تحت تأثير سنن جاري و احتياجات زندگي و تمايلات مومنين تغيير يافت و ذبح قرباني با مراسم شگفتآوري پاي به عرصه نهاد و تا آنجا پيش رفت كه زرتشتيان در مراسم و اعياد خويش از قرباني استفاده ميكردند. يكي از اين مراسم جشن مهرگان است (به جا مانده از روزگاران مهرپرستي) كه زرتشت با تمام نيرو با آن مخالفت ورزيده بود ولي معلوم نيست دوباره در چه عهدي و در اثر چه عواملي در بين زرتشتيان متداول شده است. در قرنهاي اخير اغلب خانواده هاي زرتشتي ساكن ايران در جشن مهرگان گوسفندي را سر ميبريدند.
زرتشتيان ظاهراً تنها در جشن بهمنگان است كه از خوردن گوشت و قرباني خودداري ميكنند. زرتشتيان بهمن( وهومن) را فرشته مقرب «اهورامزدا» ميدانند و در عالم معنوي آن را مظهر انديشه نيك و دانش خداداد ميدانند. پاسباني چهارپايان سودمند در عالم جسماني به اين «امشاسپند» واگذار شده است و در اين روز زرتشتيان در جشن بهمنگان يا بهمنه كه در روز بهمن از ماه بهمن واقع مي شود از كشتار حيوانات و خوردن گوشت آنها خودداري ميكنند. متعصبين آنها اين عمل يعني پرهيز از خوردن گوشت و كشتار گاو و گوسفند و مرغ و... را در همه روزهاي ماه بهمن ادامه مي دهند. در اينجا لازم به يادآوري است كه روزهاي وهمن(2) ماه(3) گوش(4) و رام(5) در نزد زرتشتيان بنام روزهاي «نَبُر» معروفند و هرماه در چهار روز نامبرده زرتشتيان«نبرنگه» نگاه ميدارند يعني از ذبح حيوانات و مصرف گوشت آنها خودداري مينمايند.
با آنچه آمد به نظر ميرسد كه قرباني در دين اسلام خردمندانهترين و مقتصدترين آئين در ميان تمام اديان است. در دين اسلام تنها قربانيهاي واجب، قرباني روز عيد قربان براي حاجيان و قرباني در پي نذر و قسم است. بقيه قربانيها اعم از عقيقه كردن گوسفند براي بيمه كردن سلامت كودك و امثال آن مستحب است و از سوي ديگر تاكيدات مكرر شده است كه قربانيها در ميان افراد بيبضاعت و خويشان تقسيم شود. كه اين مسأله در مقايسه با سوزاندن حيوان و رها كردن آن در صحرا كه آشكارا اسرافي در منابع غذايي است بسيار سودمندانه و خردمندانه است.
پي نوشتها:
1- البته طبق آيات قرآن كريم اين سامري بوده كه گوساله را ساخته و قوم يهود را به عبادت آن فراخوانده و نه حضرت هارون.
2- وهمن، روز 2 هر ماه .
3- ماه، روز 12 هر ماه.
4- گئوش يا گوش، روز 14 هر ماه.
5- رام، روز 21 هر ماه.
Print چاپ مطلب
دوشنبه 16 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 372]