تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بزرگ ترين مصيبت ها، نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834053327




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده:حسين شيدائيانامام خمينى و احياى نگرش سياسى به عاشورا


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده:حسين شيدائيانامام خمينى و احياى نگرش سياسى به عاشورا
خبرگزاري فارس: نويسنده در اين مقاله با نگاه به نهضت امام‏خمينى از دريچه الهام‏گيرى از نهضت‏حسينى، احياى روح سياسى نهضت عاشورايى توسط حضرت امام را تحليل كرده است و گامهاى عملى ايشان در اين راستا را بر مى‏شمارد.


امام‏خمينى كه فرهنگ عاشورا را گنجينه عظيم سياسى دينى و پشتوانه فرهنگ غنى و انسان ساز اسلام مى‏دانست‏با بهره‏گيرى از آموزه‏هاى عاشورايى، حماسه حسينى را اساس قيام و مبارزه خويش قرار داده به احياى دين پرداخت.

نويسنده در اين مقاله با نگاه به نهضت امام‏خمينى از دريچه الهام‏گيرى از نهضت‏حسينى، احياى روح سياسى نهضت عاشورايى توسط حضرت امام را تحليل كرده است و گامهاى عملى ايشان در اين راستا را بر مى‏شمارد. وى تربيت‏شاگردان، طرح تئورى حكومت اسلامى و ولايت فقيه، بهره‏بردارى صحيح از مناسبت‏هاى اسلامى در جهت هدايت و به كارگيرى مردم و الگودهى منطبق بر آموزه‏هاى قيام حسينى را به عنوان اقدامات عملى حضرت امام در تشكل بخشى شيعه، مورد بررسى قرار مى‏دهد.

وى در همين بستر تشكيل نظام جمهورى اسلامى را برخاسته از متن مكتب حسينى و استمرار آن را آمادگى براى ظهور ولى مطلق الهى قلمداد مى‏كند.

رمز و راز جاودانگى حادثه عظيم و حماسى عاشورا در گستره تاريخ بشريت، الهى بودن اين رويداد مهم تاريخى است هر چند در تاريخ پس از عاشورا با نگرش‏هاى متفاوت و از جنبه‏هاى گوناگون درباره ابعاد و عظمت اين حماسه بزرگ سخن گفته شده است كه هر كدام به نوعى داراى نكات بديع است; اكنون نيز با هر رويكردى به نهضت عاشوراى حسينى، مشاهده مى‏گردد كه نكات ناگفته بسيارى وجود دارد كه به تحقيق گسترده نياز دارد تا جوانب مختلف اين واقعه شناسانده شود. سؤالاتى كه از عنوان اين مقاله به ذهن متبادر مى‏شود و اين مقاله در صدد روشن ساختن و پاسخ‏گويى به آن‏هاست عبارتند از:

1. نگرش سياسى امام به عاشورا چيست و چگونه آن را احيا كرد؟

2. امام با بهره‏گيرى از اين نگرش سياسى به چه شيوه‏اى به شيعه تشكل بخشيد؟

3. تشكل‏بخشى شيعه به چه شكلى تبلور يافت؟

در طول تاريخ شيعه و پس از غيبت كبرى، بسيارى از عالمان دينى و متعهد، با قيام و مبارزه احياى دين اسلام را وجهه مت‏خويش قرار دادند كه موفق‏ترين و شگفت‏انگيزترين آن‏ها، انقلاب اسلامى ايران به رهبرى امام‏خمينى است. امام با شناخت دقيق از سياست‏هاى استكبار جهانى در تحميل و حمايت رژيم پهلوى در ايران و مشابهت‏هاى فراوان اين رژيم باحاكمان اموى با الهام از فرهنگ احياگر عاشورا و بهره‏گيرى از دو عنصر تحرك‏آفرين دينى، يعنى «امر به معروف و نهى از منكر» و «تكليف الهى‏» كه شالوده و اساس شكل‏گيرى حماسه عاشوراى حسينى را پايه‏ريزى كردند; رژيم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهى را فرو ريخت و مكتب انسان‏ساز اسلام را حيات مجدد بخشيد و غبار تحريف و بدعت را از چهره دين زدود. از مهم‏ترين دلايل موفقيت امام در پيروزى انقلاب و تشكيل حكومت جمهورى اسلامى احياى نگرش سياسى ايشان به آموزه‏هاى دينى و آميختگى دين با سياست‏بود.

درباره سياست و تعريف آن، ديدگاه‏هاى متفاوتى ارائه شده است; برخى از متفكران مغرب زمين سياست را معادل با «علم قدرت‏» ، «علم به زير سلطه درآوردن‏» ، يا «علم به اطاعت وا داشتن‏» مى‏دانند. هارولد.ژ.لاسكى موضوع سياست را بررسى نهادهاى رسمى كشور و دولت مى‏داند. مك آيور، سياست را به معنى حكومت مى‏داند، موريس دو ورژه، استاد علم سياست دانشگاه پاريس در اين باره مى‏گويد: سياست وسيله‏اى است‏براى تامين نوعى نظم اجتماعى. (1)

متفكران و انديشمندان اسلامى هم تعريف‏هاى مختلفى در مفهوم سياست‏بيان‏نموده‏اند:

فارابى، رابطه فرماندهى و فرمان‏برى و خدمات حكومت را سياست مى‏داند. غزالى، سياست را به معناى اصلاح جامعه و مردم براى نجات دنيا و آخرت آنان بيان مى‏كند. (2)

ابن خلدون، جامعه شناس معروف اسلامى، سياست را معادل با قدرت حكومت مى‏داند. (3)

امام‏خمينى در تعريف سياست مى‏فرمايد:

«سياست اين است كه جامعه را هدايت كند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگيرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگيرد و اين‏ها را هدايت كند به طرف آن چيزى كه صلاحشان هست، صلاح ملت است و صلاح افراد است.» (4)

و در ادامه مطلب، مجريان صالح و شايسته اين «سياست‏» را معرفى مى‏نمايد:

«اين مختص به انبياست، ديگران اين سياست را نمى‏توانند اداره كنند، اين مختص به انبيا و اولياست و به تبع آن‏ها به علماى بيدار اسلام.» (5)

مطلب ديگر پيوند دين و سياست است كه يكى از مباحث مهم در حوزه انديشه سياسى اجتماعى امروز به شمار مى‏رود. برخى با انكار هرگونه پيوند ميان اين دو مقوله، تداخل يكى از آن‏ها را در امور ديگرى موجب ناكارآمدى طرف مقابل مى‏دانند و به جدايى كامل و پرهيز از تداخل آن‏ها براى حفظ حرمت هر يك توصيه مى‏نمايند. انديشه سكولار مروج چنين نظريه‏اى مى‏باشد. نقطه مقابل اين تفكر; نظريه رابطه ميان دين و سياست است، اما در نوع رابطه و قلمرو تداخل دين و سياست در ميان برخى از انديشمندان اسلامى اختلاف نظر وجود دارد.

در انديشه سياسى امام آميختگى دين و سياست مطرح است، نه رابطه ميان اين دو. ايشان ضمن نقد نظريه تفكيك، معتقد بودند كه دين و سياست از يكديگر منفك و مجزا نيستند تا با استدلال يا بررسى نوع رابطه به چگونگى پيوند يا تعامل بين اين دو بپردازند ايشان دراين‏باره مى‏فرمايد:

«ديانت اسلام يك ديانت عادى تنها نيست و فقط وظيفه عبد و خداى تبارك و تعالى، وظيفه روحانى تنها نيست; و همين طور يك مذهب و ديانت‏سياسى تنها نيست; عبادى است و سياسى، سياستش در عبادت مدغم است و عبادتش در سياست مدغم، يعنى همان جنبه عبادى يك جنبه سياسى دارد.» (6)

ايشان در تحريرالوسيله نيز در بحث و مساله خطبه‏هاى نماز جمعه چنين مى‏نويسد:

«اسلام دين سياست است‏با همه شؤون سياست، و اين معنا براى كسى كه كمترين دقتى در احكام حكومتى و سياسى اجتماعى و اقتصادى اسلام بكند به خوبى و روشنى ظاهر مى‏گردد، پس كسى كه خيال مى‏كند دين اسلام جداى از سياست است هم سبت‏به معارف اسلام جاهل است و هم سياست را نمى‏داند.» (7)

در انديشه امام «دين‏» خاستگاه و منشا نظام سياسى اسلام است و كليه برنامه‏ها و مباحث‏سياسى اسلام بر مبناى قوانين و احكام دينى پايه ريزى شده است و دليل توسعه‏يافتن و فراگير شدن حكومت اسلامى درنيمه اول قرن ظهور اسلام را آميختگى دين و سياست مى‏داند و مى‏فرمايد:

«رسول الله (ص) پايه سياست را در ديانت گذاشته است‏» . (8)

با توجه به آن چه كه بيان گرديد روشن شد كه در انديشه سياسى امام آموزه‏هاى دينى داراى صبغه سياسى مى‏باشند، از اين رو يكى از ابعاد احياگرى امام (ره) احياى روح سياسى نهضت عاشوراى حسينى با توجه به اهداف آن در ميان انديشمندان و شيعيان جهان است كه اثرات بسيارى را در پيشبرد نهضت اسلامى به دنبال داشت، هر چند اين مساله در طول تاريخ تحولات جامعه مسلمانان به فراموشى سپرده شده بود.

در فضاى فرهنگى قبل از انقلاب و قيام امام هم ديدگاه‏ها نسبت‏به نهضت عاشورا توجه بيشتر به اجر و پاداش معنوى عزادارى امام حسين (ع) بدون درك صحيح از فلسفه سياسى قيام امام حسين (ع) بود. يكى از نويسندگان درباره وضعيت‏سياسى فرهنگى عزادارى شيعيان قبل از انقلاب مى‏نويسد:

«افسوس كه شيعه بيشتر بر مصائب عاشورا گريست و كمتر در مسائل عاشورا انديشيد، شيعه عاشورا را نگه داشت ليكن درست نشناساند، آفرين بر او كه نگاه داشت و دريغا از او كه نشناساند.» (9)

در ميان برخى متفكران و صاحبان انديشه و قلم هم بيشتر به مباحثى پرداخته مى‏شد كه به بروز اختلاف در ميان پيروان حقيقى ولايت مى‏انجاميد و دستمايه‏اى براى بهره‏گيرى دستگاه‏هاى امنيتى رژيم در ايجاد تنش و كشمكش ميان سخنرانان مذهبى در ايام محرم و جوانان متدين مى‏گرديد (10) تا انديشمندان از تبيين فلسفه اصلى قيام عاشورا غفلت نمايند در نتيجه عملا فرصت‏هاى مناسب ايام عزادارى به جنجال‏هاى بيهوده صرف مى‏شد.

نگرش امام به حادثه عظيم عاشورا به عنوان يك ضايعه تاريخى نبود، بلكه ايشان در يك افق برتر قيام امام حسين (ع) را يك حركت هدفمند و برنامه‏ريزى شده در جهت احياى اسلام مى‏دانست و مى‏فرمود:

«او [امام حسين (ع)] مى‏دانست كه چه مى‏كند و كجا مى‏رود و هدفش چيست؟» (11) «امام حسين (ع) با فداكارى بى‏نظير و نهضت الهى خود واقعه بزرگى را به وجود آورد كه كاخ ستمگران را فرو ريخت و مكتب اسلام را نجات بخشيد.» (12)

ايشان فرهنگ عاشورا را گنجينه عظيم سياسى دينى و پشتوانه فرهنگ غنى و انسان‏ساز تشيع مى‏دانست و با بهره‏گيرى از آموزه‏هاى عاشورايى به احياى دين پرداخت و حماسه حسينى را اساس قيام و مبارزه و تحول و بيدارى قرار داد. نگرش امام به سياست و انديشه سياسى ايشان باعث‏شد تا نوع نگاه به مفهوم وكاركرد سياست در ميان مردم مسلمان و حتى انديشمندان اسلامى تغيير كند و شعائر دينى و مذهبى را آميزه‏اى از دين و سياست‏بدانند.امام با تفسيرى جديد از مؤلفه‏هاى فرهنگ عاشورا غبار بدعت و تحريف را از فرهنگ شيعه زدود و به برخى از نظريه‏هاى ناصواب خط بطلان كشيد.

«گريه‏» در مراسم عاشورا و عزادارى امام حسين در نظر بعضى از انديشمندان نشانه دلسوزى و ترحم بر حادثه عاشورا قلمداد مى‏شد و برخى آن را باعث عجز و ضعف روحى مى‏دانستند. امام با تفسير حديث «تباكى‏» (13) به تاثيرات سياسى گريه در جامعه اشاره مى‏كند و ملت ايران را ملت «گريه سياسى‏» (14) مى‏نامد كه اين گريه نهال ايمان و جهاد را در قلوب مردم شكوفا مى‏سازد و يك ملت‏حماسه‏ساز پديد مى‏آورد ايشان در اين‏باره مى‏فرمايد:

«مساله تباكى نيست، مساله سياسى است.» (15) «مجلس عزا نه براى اين است كه گريه بكنند براى سيدالشهداء اجر ببرند، البته براى اين هم هست...بلكه مهم آن جنبه سياسى است كه ائمه ما در صدر اسلام نقشه‏اش را كشيده‏اند كه تا آخر باشد.» (16)

همچنين، حديث «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» را استمرار نهضت‏حسينى در گستره تاريخ تشيع مى‏دانست و آن را سرلوحه زندگى شيعيان معرفى مى‏كرد كه در هر زمان و مكانى بايد حسينيان به مصاف يزيديان بروند. امام رويدادهاى انقلاب و دفاع مقدس را مصداقى از اين حديث مى‏دانست و حوادث آن را مكرر عاشورا و مخالفان و دشمنان انقلاب اسلامى را مكرر يزيديان تفسير مى‏كرد.

و به بيانى ديگر اين حديث را تصويرگر صحنه مقابله اسلام و كفر و رويارويى عدل و ظلم مى‏دانست كه يعنى بايد روح حماسه همواره در جامعه شيعه زنده بماند. (17) تاكيد ائمه معصومين عليهم السلام بر اقامه عزاى امام حسين (ع) و احياى عاشورا در جامعه بر همين نكات اشاره دارد.

راه‏كارهاى تشكل‏بخشى
بخش عظيم و مهم نگرش احياگرانه امام‏خمينى به نهضت عاشوراى حسينى در سيره سياسى ايشان در قيام و مبارزه عليه ظلم و تشكل‏بخشى به جامعه شيعه تبلور مى‏يابد. امام نهضت‏خود را به پيروى از قيام خونين امام‏حسين (ع) و بر پايه تجربه تاريخى و عبرت‏آموزى از نقاط ضعف و قوت قيام‏هاى شيعيان در طول تاريخ، خصوصا مبارزات عالمان شيعى در سده‏هاى اخير استوار كرد و مسير مبارزه و اهداف و آينده انقلاب اسلامى را مشخص نمود.

سيره عملى ايشان قبل از قيام و پس از آن مبين اين حقيقت است كه امام بر پايه فرهنگ انسان‏ساز و عزت‏آفرين عاشورا، راه‏كارهايى را بستر تشكل‏بخشى به شيعه قرار داده است كه به مهم‏ترين آن‏ها اشاره مى‏شود.

1. تربيت‏شاگردان; حوزه درس امام به گونه‏اى بود كه يك طلبه واقعى تربيت مى‏كرد و فقط يك سلسله مباحث‏خشك علمى نبود، بلكه شاگردانى تربيت مى‏كرد كه براى آينده اسلام فايده داشته باشند. (18) و هنگامى كه به درس خارج فقه مى‏پرداخت زمينه ظهور انقلاب اسلامى را مهيا مى‏كرد و در هر دوره شاگردانى بيشتر از دوره قبل تربيت مى‏يافت و نسل جديد روحانيت‏با افكار انقلابى پديد مى‏آمد. (19)

2. درس ولايت فقيه و حكومت اسلامى; در دورانى كه در حوزه‏هاى علميه و ميان انديشمندان هيچ گونه بحثى مستدل و جامع درباره حكومت اسلامى ارائه نمى‏شد و اگر هم سخنى از حكومت اسلامى به ميان مى‏آمد بيشتر با معيارهاى حكومت دمكراسى در غرب مطرح مى‏گرديد; امام در سال 48 در ايام تبعيد بحث مستدل و منظم حكومت اسلامى و ولايت فقيه را مطرح ساخت و با استشهاد به دلايل عقلى و نقلى مشروعيت و كارآمدى (20) حكومت اسلامى را به مجامع علمى و فرهنگى معرفى كرد، و از روحانيون درخواست نمود تا براى معرفى اسلام و حكومت اسلامى، نهضتى «عاشورايى‏» بر پا كنند. (21) امام با ترويج انديشه ايجاد حكومت اسلامى در صدد حاكميت دين و اجراى قوانين اسلامى در همه شؤون فردى و اجتماعى، سياسى و اقتصادى برآمد و بر اين باور بود كه تا اسلام حكومت نداشته باشد، نمى‏توان آن را از بدعت‏ها و تحريف‏ها حفظ نمود و اين اقدام امام بيانگر برنامه‏ريزى و آينده‏نگرى براى تشكل بخشيدن به دين و شيعه است.

در دوران فراگيرى و شتاب انقلاب ايشان طى نامه‏اى به يكى از مراجع قم خواهان حمله به شخص شاه شده بود اما پاسخ شنيد كه نمى‏دانيم بعد از رفتن شاه چه خواهد شد امام گفتند: «من فكرش را كرده‏ام‏» . (22)

در انديشه و نگرش سياسى امام حكومت اسلامى برابر با تمام مفهوم سياست است. (23) و معتقد بود كه امام حسين (ع) براى دستيابى به حكومت اسلامى قيام كرده است; ايشان مى‏فرمايد:

«... آمده بود حكومت هم مى‏خواست‏بگيرد و اين يك فخرى است و آن‏هايى كه خيال مى‏كنند كه حضرت سيدالشهداء (ع) براى حكومت نيامده، خير; اين‏ها براى حكومت آمدند.» (24)

درباره فرستادن مسلم بن عقيل به شهر كوفه نيز مى‏فرمايد:

«او مسلم را فرستاد تا مردم را دعوت كند به بيعت تا حكومت اسلامى تشكيل بدهد.» (25)

قدر مسلم در پرتو ايجاد حكومت اسلامى است كه عدل و قسط در جامعه فرا گير مى‏شود و اجراى احكام مترقى اسلام تحقق مى‏پذيرد.

3. بهره‏بردارى صحيح از مناسبت‏هاى اسلامى در جهت هدايت و به‏كارگيرى مردم; سيره سياسى امام در مبارزه با رژيم ستمشاهى و تشكيل حكومت هيچ‏گاه بر مبناى فعاليت‏براى تشكيل يك حزب يا سازمان سياسى خاصى نبود، بلكه ايشان همانند سيره انبياء عظام برنامه اصلى خود را بر پايه آگاهى توده‏هاى ميليونى و مسلمان ايران بنا نهاد و با شناخت كامل از تاثيرات عميق روحى و روانى مناسبت‏هاى اسلامى خصوصا ايام عزادارى امام حسين (ع) در جان و افكار مردم به هدايت‏سياسى آنان پرداخت.

امام با نگرشى نو به ابعاد سياسى عاشورا و با توجه به انرژى متراكم و اثر بخش اما فراموش شده توده مردم به جهت‏دهى عزادارى‏هاى حسينى پرداخت; ايشان از آغاز نهضت‏به توانمندى‏هاى عظيم و كارساز مردم هدايت‏يافته معتقد بود و هنگامى كه در سال‏هاى اول نهضت‏برخى از عالمان غافل از قدرت سياسى كارآمد مردم آگاه و هدايت‏يافته به امام مى‏گفتند كه ما بمب نداريم كه بر سر شاه بزنيم، اين فقيه دورانديش و روشن‏ضمير با توجه به قابليت هدايت‏يافتن مردم در پرتو زحمات و تلاش‏هاى روحانيت متعهد در ايام عزادارى و حضور در صحنه مبارزه سياسى براى سرنگونى رژيم پهلوى فرمود:

«ما نيرويى داريم كه به مراتب از بمب كارسازتر است‏» . (26)

امام همواره به بهره‏بردارى صحيح از ابعاد سياسى عاشورا در جهت تعميق معارف دينى و سياسى مردم همت مى‏گماشت و مى‏فرمود:

«اين اجتماع در مجالس روضه را خيال نكنيد كه فقط اين است كه ما گريه كنيم براى سيدالشهدا، نه سيدالشهدا احتياج به اين گريه‏ها دارد و نه اين گريه خودش فى نفسه يك كارى از آن مى‏آيد...جنبه سياسى اين مجالس بالاتر از همه جنبه‏هاى ديگرى است كه هست‏» . (27)

به سخنرانان و خطيبان هم فرمود:

«اهل منبر ايدهم الله تعالى كوشش كنند در اين‏كه مردم را سوق بدهند به مسائل اسلامى و مسائل سياسى اسلامى‏» . (28)

نقش مساجد و حسينيه‏ها در احياى فرهنگ و ارزش‏هاى حماسى عاشورا بر هيچ كس پوشيده نيست. اجتماع مردم در اين مراكز بهترين فرصتى بود كه امام در جهت تحكيم مبانى اعتقادى و سياسى مردم بهره‏بردارى نمود و به گسترش انقلاب در جميع اقشار ملت و شهرهاى مختلف ايران انجاميد. نكته مهم ديگرى كه در پرتو اين بهره‏بردارى تبلور يافت وحدت و وفاق ملى است. با توجه به اكثريت قريب به اتفاق شيعه مذهب بودن ملت ايران، امام براى به حركت در آوردن مردم از مناسبت‏هاى دينى خصوصا عاشورا در جهت وحدت و همدلى مردم استفاده مى‏جست.

امام به محور وحدت جامعه اهميت فراوانى قائل بود و با سيرى در انديشه و آثار ايشان مطالب موضوع وحدت نسبت‏به ساير موضوعات از درصد بيشترى برخوردار است. ايشان با تاكيد بر حديث «يدالله مع الجماعة‏» (29) وحدت و همدلى را زمينه‏ساز نزول عنايات و امدادهاى الهى در حل مشكلات سياسى اجتماعى ملت مى‏دانست و همواره اقشار مختلف مردم را به محورهاى وحدت توجه مى‏داد.

يكى از مهم‏ترين و فراگيرترين محورهاى وحدت كه كليه اقشار مردم را تحت‏يك پرچم به حركت‏خود جوش‏دينى و مردمى وا مى‏داشت ايام محرم و عاشوراى حسينى بود.امام در اين باره مى‏فرمايد:

«... [مكتب اسلام] روزهايى را پيش آورده است كه با خود اين روزها و انگيزه اين روزها تحكيم وحدت مى‏شود، مثل عاشورا و اربعين‏» . (30)

امام عاشورا را به يكى از نمادهاى وحدت شيعه در جهان براى مبارزه با ظلم تبديل ساخت كه اقشار مختلف و احزاب سياسى با هر گرايش و سليقه‏اى بر اساس اين محور به وفاق و همدلى براى پيروزى بر دشمن تلاش نمايند; ايشان به اثرات و نتايج مهم اين وحدت در پيروزى انقلاب اسلامى اشاره مى‏نمايد:

«تمام اين وحدت كلمه‏اى كه مبدا پيروزى ما شد، براى خاطر اين مجالس عزا و اين مجالس سوگوارى و اين مجالس ترويج و تبليغ اسلام شد» . (31)

مطلب ديگر سازمان يافتن مردم در مراسم عزادارى‏ها براى مبارزه و منظم شدن برنامه‏ها بدون دخالت هيچ حزب سياسى بود و اين امر بنا به رهنمودهاى امام توسط روحانيت كه پرچمدار مبارزه و رهبران معنوى مردم و پيشتازان عرصه انقلاب بودند در شهرهاى مختلف ايران صورت مى‏گرفت. چهار راهپيمايى عظيم و گسترده مردم در روزهاى تاسوعا، عاشورا، اربعين و بيست و هشتم صفر سال 57 كه سرنوشت انقلاب اسلامى را رقم زد و تعجب سياستمداران جهان را بر انگيخت و سردمداران استكبار جهانى را از ادامه حمايت‏هاى سياسى رژيم پهلوى مايوس ساخت، دستاورد بهره‏بردارى صحيح و مناسب از ايام الله عزادارى و جهت دهى به حركت‏هاى مردمى از سوى امام بود.

4. الگودهى; از بر جسته‏ترين روش‏هاى سياسى امام از آغاز دوران رهبرى تا پايان حيات طيبه و مباركشان توجه دادن مسؤولان نظام و مردم ايران به سيره ائمه معصومين عليهم السلام به‏خصوص تاسى به سيره امام حسين (ع) و الگوگيرى از فرهنگ عاشورا بود. البته ايشان از سياست الگوسازى دو هدف مهم و راهبردى را دنبال مى‏كرد:

ابتدا مشروعيت‏بخشيدن به اقدامات و برنامه‏هاى مبارزاتى خود هنگام رويارويى با رژيم ستمشاهى و استكبار جهانى در احتجاج با مخالفان و منتقدان داخلى انقلاب اسلامى.

دوم احياى انگيزه‏هاى دينى و معنوى در مردم شيعه تا خود را شيعه واقعى قرار دهند و پيروى از ائمه (ع) را از لفظ به مرحله عمل آورند زيرا درانديشه امام تشيع همان اسلام اصيل است و خصلت ذاتى آن مبارزه عليه ظلم است.

امام نهضت عاشورا را مناسبت‏ترين الگو در تمام زمينه‏هاى سياسى، اجتماعى و فرهنگى مى‏دانست. ايشان با اين سيره ارزش‏هاى نهضت‏حسينى و فرهنگ عاشورا را در قالب نوين ارائه نمود و قيام امام حسين (ع) را به عنوان يك تابلو جامع ارزش‏هاى دينى براى راهنمايى شيعيان جهان معرفى كرد.

دراين قسمت‏به مهم‏ترين نمونه‏هاى الگودهى امام از نهضت عاشورا مى‏پردازيم.

1/4. مبارزه با ظلم; تاسى به سيره امام حسين (ع) در مبارزه با رژيم ستمشاهى به استناد حديث امام حسين (ع): «من راى سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله...» (32) امام‏خمينى خطاب به ملت ايران مى‏فرمايد:

«[امام حسين] تصريح مى‏كند كه اگر كسى ببيند كه حاكم جائرى در بين مردم حكومت مى‏كند، ظلم به مردم مى‏كند بايد مقابلش بايستد و جلوگيرى كند هر قدر كه مى‏تواند» . (33)

و رژيم طاغوت را مظهر حكومت جائر معرفى مى‏كند و مردم را به مبارزه دعوت مى‏نمايد.

2/4. سازش ناپذيرى در برابر ظلم; با مطرح ساختن شعار عاشورايى «هيهات منا الذلة‏» (34) هيچ گاه تلاش‏هاى سازش‏كارانه را بر نمى‏تابيد و به ملت ايران نيز سفارش مى‏كرد كه به پيروى از شعار امام حسين (ع) كه فرمود: «انى لا ارى الموت الا سعادة و لا الحياة مع الظالمين الا برما» (35) به ملت ايران گوشزد نمود كه:

«بايد با قدرت به پيش برويم و با قدرت با همه كسانى كه به ما مى‏خواهند تجاوز و تعدى كنند مبارزه كنيم و زندگى آبرومند نداشتن و زير بار [ظلم] بودن هزار مرتبه [بدتر] از اين‏كه انسان بميرد، مردن بر او شرف دارد.» (36)

3/4. صبر در برابر مشكلات; امام با الهام از تحمل مصائب كربلا در فروردين سال 42 كه هجوم مزدوران رژيم به مبارزان اسلامى آغاز شده بود فرمود:

«... شما پيرو پيشوايانى هستيد كه در برابر مصائب و فجايع صبر و استقامت كردند كه آن چه ما امروز مى‏بينيم نسبت‏به آن چيزى نيست، پيشوايان بزرگوار ما، حوادثى چون روز عاشورا و شب يازدهم محرم را پشت‏سر گذاشته‏اند و در راه دين خدا يك چنان مصائبى را تحمل كرده‏اند.» (37)

4/4. ايثار و فداكارى; امام با مطرح ساختن فداكارى‏هاى امام حسين ميان نهضت عاشورا و انقلاب اسلامى و دفاع مقدس پيوند بر قرار مى‏سازد:

«در حالى كه شهادت حضرت سيدالشهدا از همه خسارت‏ها بالاتر بود، ولى چون او مى‏دانست كه چه مى‏كند و كجا مى‏رود و هدفش چيست فداكارى كرد و شهيد شد و ما هم بايد روى آن فداكارى‏ها حساب كنيم كه سيدالشهدا چه كرد و چه بساط ظلمى را به هم زد و ما هم چه كرده‏ايم‏» . (38) «... [محرم] به ما تعليم مى‏دهد كه بايد همان نحوى كه مولاى شما حسين بن على سلام الله عليه فداكارى كرد و همه چيز خودش را در راه اسلام فدا كرد، شما هم كه شيعيان او هستيد، محبان او هستيد بايد اقتدا به او كنيد و هر چه داريد بدهيد.» (39)

امام تمام ابعاد نهضت امام حسين (ع) را يك حركت كاملا سياسى مى‏دانست (40) و با احياى فرهنگ عاشورا و الگو ساختن معيارهاى عاشورايى، يك ملت‏حماسه‏ساز پديد آورد كه با درس‏آموزى از مكتب امام حسين (ع) منشا تحولات عظيمى در جهان اسلام گرديد و معجزه قرن را پديد آورد.

عاشورا سمبل تجلى و تبلور ارزش‏هاى ناب اسلامى در تمام ابعاد سياسى، فرهنگى و اجتماعى آن است كه نقش مهمى در گسترش فرهنگ اسلامى در جامعه شيعه داشته است; از همين روى امام در باره مهم‏ترين عامل موفقيت و پيروزى انقلاب اسلامى مى‏فرمايد:

«اگر قيام حضرت سيدالشهدا سلام الله عليه نبود، امروز هم ما نمى‏توانستيم پيروز شويم.» (41)

زيرا از ديدگاه ايشان عوامل معنوى الهام گرفته از فرهنگ عاشورا در پيروزى نقش دارند:

«افراد كم با بازوان قوى و قلب مطمئن و قلب متوجه به خداى تبارك و تعالى و عشق به شهادت و عشق به لقاءالله، اين‏هاست كه پيروزى مى‏آورد پيروزى را شمشير نمى‏آورد، پيروزى را خون مى‏آورد.» (42)

عينيت تشكيلات
انقلاب اسلامى ايران، استمرار نهضت‏هاى شيعى در طول تاريخ است كه با شعارهاى آرمان‏خواهانه خود براى تحقق عدل اسلامى فراز و نشيب‏هايى را گذرانده است. امام به اين آرمان‏ها در جمهورى اسلامى عينيت‏بخشيد و خطوط كلى انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى را بر اساس نهضت‏حسينى ترسيم كرد:

«اين كشور ما كه قيام كرد از اول هم كه قيام كرد جمهورى اسلامى و استقلال كامل و نه شرقى و نه غربى را اعلام به دنيا كرد و از اول اعلام كرد به دنيا كه ما نه تحت‏حمايت آمريكا و نه تحت‏حمايت‏شوروى و نه تحت‏حمايت هيچ قدرتى نيستيم، ماييم و تحت عنايات خداى تبارك و تعالى و پرچم توحيد كه همان پرچم امام حسين (ع) است.» (43)

از مهم‏ترين و برجسته‏ترين نمود عينى تشكل‏يافتگى شيعه توسط امام‏خمينى، حاكميت دين در جامعه است كه پس از دوران حكومت پيامبر (ص) و حضرت على (ع) كم‏سابقه يا بى‏نظير است امام در عصر پيشرفت صنعت و تكنولوژى و فن‏آورى و افزايش نظريه‏هاى جامعه‏شناسى و سياسى كارآمدى دين اسلام را هم در زمينه نظريه‏پردازى و هم در عرصه اداره جامعه و تشكيل حكومت اسلامى به منصه ظهور رساند.

امام حكومت اسلامى را بر دو مبناى مستحكم ولايت فقيه (مشروعيت دينى) و مقبوليت مردمى (مردم سالارى دينى) پايه ريزى كرد و آن را قوام بخشيد و نهادهاى حكومتى را بر محور اين دو مبنا برقرار نمود:

1. ولايت فقيه; پيروزى انقلاب اسلامى و حاكميت دين در جمهورى اسلامى جمله امام حسين (ع) «مجارى الامور و الاحكام بايدى العلماء بالله‏» (44) را محقق ساخت و رهبرى دينى را در جهان بشريت‏با تمام ابعاد و معيارها و مشخصاتى كه در احاديث ائمه معصومين (ع) در شان و رسالت فقيه بيان شده است احيا نمود. و ولايت فقيه منشا مشروعيت الهى و دينى نظام اسلامى گرديد تا اجراى تمام سياست‏هاى كلى نظام منطبق بر معيارهاى اسلامى باشد. نقش محورى رهبرى در هدايت جامعه اسلامى و عزل و نصب و تنفيذ حكم مسؤوليت كارگزاران عالى‏رتبه نظام اسلامى در جهت اجراى احكام شرع مجوزى بر مشروعيت دستگاه‏هاى اجرايى، قانون‏گذارى و قضايى است. (45)

امام درباره اين مبناى اسلامى مى‏فرمايد:

«..فقهاى جامع‏الشرايط از طرف معصومين نيابت در تمام امور شرعى و سياسى و اجتماعى را دارند و تولى امور در غيبت كبرى موكول به آنان است.» (46)

2. مردم سالارى دينى; با رويكردى به نهضت‏هاى پيشين عمده‏ترين علت‏شكست‏يا ناكامى رهبران آن‏ها را فقدان پشتوانه قدرتمند و گسترده مردمى مشاهده مى‏كنيم و امام جهت نمونه علت ناكامى سيد جمال‏الدين اسدآبادى را نداشتن چنين پايگاهى بيان كرده است، (47) از اين رو ايشان همان گونه كه با هدايت مردم ايران و تظاهرات ميليونى و حضور در صحنه مبارزه رژيم را ساقط نمود پس از پيروزى نيز يكى از پايه‏هاى مستحكم حكومت راحضور و نقش مردم در شكل‏گيرى نهادهاى مدنى و انقلابى حكومت قرارداد.

امام بر خلاف برخى سياستمداران غربى كه مردم‏سالارى مطلق يا دمكراتيكى غربى را ترويج مى‏كنند، ايشان بر حضور مردم مسلمان در چهارچوب احكام و قوانين كلى اسلام در جهت تحقق حاكميت دين كه منشا مشروعيت‏سياسى در عرصه بين‏المللى و استحكام نظام محسوب مى‏گردد تاكيد داشتند.

امام هم بر اسلاميت و هم بر جمهوريت تاكيد داشتند و مى‏فرمودند:

«حكومت از مردم جدا نيست.» (48)

نقش مردم پس از پيروزى انقلاب در تحقق و تثبيت نظام جمهورى اسلامى با بيعت و پذيرش دستورات امام و اجراى قانون در عرصه‏هاى گوناگون به شكل شركت در راهپيمايى‏ها، رفراندوم، انتخابات مجلسين (شوراى اسلامى و خبرگان رهبرى) انتخابات رياست جمهورى، حضور فعال در بسيج، حضور در جبهه براى دفاع از ميهن اسلامى و... ظاهر گرديد.

تبلور اين دو ركن مهم نظام باعث استحكام و استمرار نظام اسلامى گرديد و يگانه نهضت‏شيعى موفق در تاريخ به ثبت رسيد.

استمرار نهضت و حكومت‏شيعى و آمادگى براى ظهور ولى مطلق
انديشه و سيره سياسى امام‏خمينى به تشكيل و تثبيت نظام جمهورى اسلامى محدود و بسنده نمى‏شود، ايشان حكومت جمهورى اسلامى را مقدمه‏اى براى بيدارى مسلمانان و مستضعفان جهان مى‏داند تا از زير يوغ بردگى مدرن رهايى يابند، از اين رو مظلومان جهان را به مبارزه با ستمگران و آماده ساختن جامعه براى ظهور ولى مطلق فرا مى‏خواند. ايشان با تفسير صحيح انتظار ظهور امام زمان (عج) و معرفى معيارهاى منتظران حقيقى در فرهنگ شيعه، به تحليل‏هاى غلط درباره انتظارات خط بطلان كشيد، و انتظار ظهور را استمرار اقتدار اسلام تبيين نمود:

«ما همه انتظار فرج داريم، و بايد در اين انتظار خدمت‏بكنيم، انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است، و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند.» (49)

استمرار و گسترش حاكميت دين غبار بدعت و تحريف را از انتظار ظهور و آمادگى براى حكومت جهانى مصلح كل زدود و نسل انقلاب را به تلاش و پويايى در تهيه مقدمات ظهور مهدى موعود (عج) و فراگير شدن حكومت اسلامى در جهان فرا خواند. امام درباره مبارزه با ظلم و آماده ساختن جهان براى ظهور مهدى منتظر (عج) مى‏فرمايد:

«... ارزش دارد كه انسان در مقابل ظالم بايستد و مشتش را گره كند و توى دهنش بزند و نگذارد كه اين قدر ظلم زياد بشود. ما تكليف داريم آقا! اين طور نيست كه حالا كه ما منتظر ظهور امام زمان سلام الله عليه هستيم پس ديگر بنشينيم در خانه‏هاى‏مان، تسبيح را در دست‏بگيريم و بگوييم عجل على فرجه، عجل، با كار شما بايد تعجيل بشود، شما بايد زمينه را فراهم كنيد براى آمدن او.» (50) «ما [اگر] بتوانيم جلوى ظلم را بگيريم، بايد بگيريم تكليفمان است، ضرورت اسلام و قرآن تكليف ما كرده است كه بايد برويم همه كار را بكنيم...فراهم كردن اسباب اين است كه كار را نزديك كنيم، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت [مهدى] سلام الله عليه.» (51)

پى‏نوشت:

1) مبانى سياست، عبدالحميد ابوالحمد، صص‏22و 24 و 25.

2) همان، صص‏14 و 16.

3) سياست در اسلام، ابوالفضل عزتى، ص‏152.

4) صحيفه نور، ج‏13، ص‏218.

5) همان.

6) همان، ج‏3، ص‏120.

7) تحريرالوسيله، ج‏1، ص‏369 (ترجمه سيد محمد باقر موسوى همدانى) .

8) صحيفه نور، ج‏17، ص‏138.

9) قيام جاودانه، محمد رضا حكيمى، ص‏78.

10) كتاب شهيد جاويد و برخى از انديشه‏هاى دكتر شريعتى از جمله مسائلى بود كه بحث‏هاى مخالف و موافق را به دنبال داشت. براى آشنايى با ديدگاه امام در مورد فرسايش نيروهاى انقلاب بر محور اين موضوع ر.ك. صحيفه امام، ج‏7، ص‏42 و 410; ج‏8، ص‏460 و 533 و 534.

11) صحيفه امام، ج‏17، ص‏54.

12) قيام عاشورا در كلام و پيام امام، ص‏30.

13) من بكى او ابكى واحدا فله الجنة و من تباكى فله الجنة‏» بحارالانوار، ج‏44، ص‏288.

14) ر.ك: صحيفه نور، ج‏13، ص‏156.

15) همان، ج‏8، ص‏26.

16) صحيفه امام، ج‏16، ص‏346.

17) براى آشنايى با ديدگاه‏هاى امام در اين زمينه ر.ك. صحيفه امام، ج‏9، ص‏445 و ج‏10، ص‏8 و 122 و ج‏16، ص‏151.

18) نك: مجله حضور، ش‏1، ص‏24.

19) آخرين انقلاب قرن، ج‏2، ص‏90.

20) ر.ك.ولايت فقيه، صص‏32 - 58 و كتاب البيع، ص‏460 - 463.

21) همان، ص‏121.

22) نهضت روحانيون ايران، على دوانى، ج‏10، ص‏232، پاورقى‏ش 1. نامه امام‏خمينى به آية‏الله‏گلپايگانى.

23) ر.ك. صحيفه نور، ج‏20، ص‏28.

24) صحيفه امام، ج‏21، ص‏3.

25) همان، ج‏2، ص‏373.

26) تحليلى از نهضت امام‏خمينى، سيد حميد روحانى، ج‏2، ص‏153.

27) صحيفه نور، ج‏13، ص‏153 و 154.

28) همان، ص‏158.

29) سنن ترمذى، ج‏3، ص‏316.

30) صحيفه نور، ج‏15، ص‏262.

31) همان، ج‏17، ص‏60.

32) تاريخ طبرى، ج‏4، ص‏304.

33) صحيفه نور، ج‏2، ص‏208.

34) مقتل خوارزمى، ج‏2، ص‏7.

35) تحف العقول، ابن شعبه حرانى، ص‏249.

36) صحيفه نور، ج‏18، ص‏21.

37) ايثار و شهادت در مكتب امام‏خمينى، ص‏226 - 227.

38) صحيفه نور، ج‏17، ص‏54.

39) همان، ج‏18، ص‏168.

40) ر.ك، همان، ص‏177.

41) همان، ج‏17، ص‏60.

42) همان، ج‏16، ص‏68.

43) همان، ج‏17، ص‏62.

44) تحف العقول، ص‏242.

45) ر.ك. صحيفه امام، ج‏17، ص‏103.

46) صحيفه نور، ج‏19، ص‏237.

47) صحيفه امام، ج‏5، ص‏290.

48) صحيفه امام، ج 8، ص 372.

49) همان، ص‏374.

50) صحيفه نور، ج‏18، ص‏195.

51) همان، ج‏20، ص 198 و 199.
.........................................................................................
منبع: فصلنامه حكومت اسلامى، شماره 27
انتهاي پيام/
 يکشنبه 15 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن