تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834053327
نويسنده:حسين شيدائيانامام خمينى و احياى نگرش سياسى به عاشورا
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده:حسين شيدائيانامام خمينى و احياى نگرش سياسى به عاشورا
خبرگزاري فارس: نويسنده در اين مقاله با نگاه به نهضت امامخمينى از دريچه الهامگيرى از نهضتحسينى، احياى روح سياسى نهضت عاشورايى توسط حضرت امام را تحليل كرده است و گامهاى عملى ايشان در اين راستا را بر مىشمارد.
امامخمينى كه فرهنگ عاشورا را گنجينه عظيم سياسى دينى و پشتوانه فرهنگ غنى و انسان ساز اسلام مىدانستبا بهرهگيرى از آموزههاى عاشورايى، حماسه حسينى را اساس قيام و مبارزه خويش قرار داده به احياى دين پرداخت.
نويسنده در اين مقاله با نگاه به نهضت امامخمينى از دريچه الهامگيرى از نهضتحسينى، احياى روح سياسى نهضت عاشورايى توسط حضرت امام را تحليل كرده است و گامهاى عملى ايشان در اين راستا را بر مىشمارد. وى تربيتشاگردان، طرح تئورى حكومت اسلامى و ولايت فقيه، بهرهبردارى صحيح از مناسبتهاى اسلامى در جهت هدايت و به كارگيرى مردم و الگودهى منطبق بر آموزههاى قيام حسينى را به عنوان اقدامات عملى حضرت امام در تشكل بخشى شيعه، مورد بررسى قرار مىدهد.
وى در همين بستر تشكيل نظام جمهورى اسلامى را برخاسته از متن مكتب حسينى و استمرار آن را آمادگى براى ظهور ولى مطلق الهى قلمداد مىكند.
رمز و راز جاودانگى حادثه عظيم و حماسى عاشورا در گستره تاريخ بشريت، الهى بودن اين رويداد مهم تاريخى است هر چند در تاريخ پس از عاشورا با نگرشهاى متفاوت و از جنبههاى گوناگون درباره ابعاد و عظمت اين حماسه بزرگ سخن گفته شده است كه هر كدام به نوعى داراى نكات بديع است; اكنون نيز با هر رويكردى به نهضت عاشوراى حسينى، مشاهده مىگردد كه نكات ناگفته بسيارى وجود دارد كه به تحقيق گسترده نياز دارد تا جوانب مختلف اين واقعه شناسانده شود. سؤالاتى كه از عنوان اين مقاله به ذهن متبادر مىشود و اين مقاله در صدد روشن ساختن و پاسخگويى به آنهاست عبارتند از:
1. نگرش سياسى امام به عاشورا چيست و چگونه آن را احيا كرد؟
2. امام با بهرهگيرى از اين نگرش سياسى به چه شيوهاى به شيعه تشكل بخشيد؟
3. تشكلبخشى شيعه به چه شكلى تبلور يافت؟
در طول تاريخ شيعه و پس از غيبت كبرى، بسيارى از عالمان دينى و متعهد، با قيام و مبارزه احياى دين اسلام را وجهه متخويش قرار دادند كه موفقترين و شگفتانگيزترين آنها، انقلاب اسلامى ايران به رهبرى امامخمينى است. امام با شناخت دقيق از سياستهاى استكبار جهانى در تحميل و حمايت رژيم پهلوى در ايران و مشابهتهاى فراوان اين رژيم باحاكمان اموى با الهام از فرهنگ احياگر عاشورا و بهرهگيرى از دو عنصر تحركآفرين دينى، يعنى «امر به معروف و نهى از منكر» و «تكليف الهى» كه شالوده و اساس شكلگيرى حماسه عاشوراى حسينى را پايهريزى كردند; رژيم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهى را فرو ريخت و مكتب انسانساز اسلام را حيات مجدد بخشيد و غبار تحريف و بدعت را از چهره دين زدود. از مهمترين دلايل موفقيت امام در پيروزى انقلاب و تشكيل حكومت جمهورى اسلامى احياى نگرش سياسى ايشان به آموزههاى دينى و آميختگى دين با سياستبود.
درباره سياست و تعريف آن، ديدگاههاى متفاوتى ارائه شده است; برخى از متفكران مغرب زمين سياست را معادل با «علم قدرت» ، «علم به زير سلطه درآوردن» ، يا «علم به اطاعت وا داشتن» مىدانند. هارولد.ژ.لاسكى موضوع سياست را بررسى نهادهاى رسمى كشور و دولت مىداند. مك آيور، سياست را به معنى حكومت مىداند، موريس دو ورژه، استاد علم سياست دانشگاه پاريس در اين باره مىگويد: سياست وسيلهاى استبراى تامين نوعى نظم اجتماعى. (1)
متفكران و انديشمندان اسلامى هم تعريفهاى مختلفى در مفهوم سياستبياننمودهاند:
فارابى، رابطه فرماندهى و فرمانبرى و خدمات حكومت را سياست مىداند. غزالى، سياست را به معناى اصلاح جامعه و مردم براى نجات دنيا و آخرت آنان بيان مىكند. (2)
ابن خلدون، جامعه شناس معروف اسلامى، سياست را معادل با قدرت حكومت مىداند. (3)
امامخمينى در تعريف سياست مىفرمايد:
«سياست اين است كه جامعه را هدايت كند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگيرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگيرد و اينها را هدايت كند به طرف آن چيزى كه صلاحشان هست، صلاح ملت است و صلاح افراد است.» (4)
و در ادامه مطلب، مجريان صالح و شايسته اين «سياست» را معرفى مىنمايد:
«اين مختص به انبياست، ديگران اين سياست را نمىتوانند اداره كنند، اين مختص به انبيا و اولياست و به تبع آنها به علماى بيدار اسلام.» (5)
مطلب ديگر پيوند دين و سياست است كه يكى از مباحث مهم در حوزه انديشه سياسى اجتماعى امروز به شمار مىرود. برخى با انكار هرگونه پيوند ميان اين دو مقوله، تداخل يكى از آنها را در امور ديگرى موجب ناكارآمدى طرف مقابل مىدانند و به جدايى كامل و پرهيز از تداخل آنها براى حفظ حرمت هر يك توصيه مىنمايند. انديشه سكولار مروج چنين نظريهاى مىباشد. نقطه مقابل اين تفكر; نظريه رابطه ميان دين و سياست است، اما در نوع رابطه و قلمرو تداخل دين و سياست در ميان برخى از انديشمندان اسلامى اختلاف نظر وجود دارد.
در انديشه سياسى امام آميختگى دين و سياست مطرح است، نه رابطه ميان اين دو. ايشان ضمن نقد نظريه تفكيك، معتقد بودند كه دين و سياست از يكديگر منفك و مجزا نيستند تا با استدلال يا بررسى نوع رابطه به چگونگى پيوند يا تعامل بين اين دو بپردازند ايشان دراينباره مىفرمايد:
«ديانت اسلام يك ديانت عادى تنها نيست و فقط وظيفه عبد و خداى تبارك و تعالى، وظيفه روحانى تنها نيست; و همين طور يك مذهب و ديانتسياسى تنها نيست; عبادى است و سياسى، سياستش در عبادت مدغم است و عبادتش در سياست مدغم، يعنى همان جنبه عبادى يك جنبه سياسى دارد.» (6)
ايشان در تحريرالوسيله نيز در بحث و مساله خطبههاى نماز جمعه چنين مىنويسد:
«اسلام دين سياست استبا همه شؤون سياست، و اين معنا براى كسى كه كمترين دقتى در احكام حكومتى و سياسى اجتماعى و اقتصادى اسلام بكند به خوبى و روشنى ظاهر مىگردد، پس كسى كه خيال مىكند دين اسلام جداى از سياست است هم سبتبه معارف اسلام جاهل است و هم سياست را نمىداند.» (7)
در انديشه امام «دين» خاستگاه و منشا نظام سياسى اسلام است و كليه برنامهها و مباحثسياسى اسلام بر مبناى قوانين و احكام دينى پايه ريزى شده است و دليل توسعهيافتن و فراگير شدن حكومت اسلامى درنيمه اول قرن ظهور اسلام را آميختگى دين و سياست مىداند و مىفرمايد:
«رسول الله (ص) پايه سياست را در ديانت گذاشته است» . (8)
با توجه به آن چه كه بيان گرديد روشن شد كه در انديشه سياسى امام آموزههاى دينى داراى صبغه سياسى مىباشند، از اين رو يكى از ابعاد احياگرى امام (ره) احياى روح سياسى نهضت عاشوراى حسينى با توجه به اهداف آن در ميان انديشمندان و شيعيان جهان است كه اثرات بسيارى را در پيشبرد نهضت اسلامى به دنبال داشت، هر چند اين مساله در طول تاريخ تحولات جامعه مسلمانان به فراموشى سپرده شده بود.
در فضاى فرهنگى قبل از انقلاب و قيام امام هم ديدگاهها نسبتبه نهضت عاشورا توجه بيشتر به اجر و پاداش معنوى عزادارى امام حسين (ع) بدون درك صحيح از فلسفه سياسى قيام امام حسين (ع) بود. يكى از نويسندگان درباره وضعيتسياسى فرهنگى عزادارى شيعيان قبل از انقلاب مىنويسد:
«افسوس كه شيعه بيشتر بر مصائب عاشورا گريست و كمتر در مسائل عاشورا انديشيد، شيعه عاشورا را نگه داشت ليكن درست نشناساند، آفرين بر او كه نگاه داشت و دريغا از او كه نشناساند.» (9)
در ميان برخى متفكران و صاحبان انديشه و قلم هم بيشتر به مباحثى پرداخته مىشد كه به بروز اختلاف در ميان پيروان حقيقى ولايت مىانجاميد و دستمايهاى براى بهرهگيرى دستگاههاى امنيتى رژيم در ايجاد تنش و كشمكش ميان سخنرانان مذهبى در ايام محرم و جوانان متدين مىگرديد (10) تا انديشمندان از تبيين فلسفه اصلى قيام عاشورا غفلت نمايند در نتيجه عملا فرصتهاى مناسب ايام عزادارى به جنجالهاى بيهوده صرف مىشد.
نگرش امام به حادثه عظيم عاشورا به عنوان يك ضايعه تاريخى نبود، بلكه ايشان در يك افق برتر قيام امام حسين (ع) را يك حركت هدفمند و برنامهريزى شده در جهت احياى اسلام مىدانست و مىفرمود:
«او [امام حسين (ع)] مىدانست كه چه مىكند و كجا مىرود و هدفش چيست؟» (11) «امام حسين (ع) با فداكارى بىنظير و نهضت الهى خود واقعه بزرگى را به وجود آورد كه كاخ ستمگران را فرو ريخت و مكتب اسلام را نجات بخشيد.» (12)
ايشان فرهنگ عاشورا را گنجينه عظيم سياسى دينى و پشتوانه فرهنگ غنى و انسانساز تشيع مىدانست و با بهرهگيرى از آموزههاى عاشورايى به احياى دين پرداخت و حماسه حسينى را اساس قيام و مبارزه و تحول و بيدارى قرار داد. نگرش امام به سياست و انديشه سياسى ايشان باعثشد تا نوع نگاه به مفهوم وكاركرد سياست در ميان مردم مسلمان و حتى انديشمندان اسلامى تغيير كند و شعائر دينى و مذهبى را آميزهاى از دين و سياستبدانند.امام با تفسيرى جديد از مؤلفههاى فرهنگ عاشورا غبار بدعت و تحريف را از فرهنگ شيعه زدود و به برخى از نظريههاى ناصواب خط بطلان كشيد.
«گريه» در مراسم عاشورا و عزادارى امام حسين در نظر بعضى از انديشمندان نشانه دلسوزى و ترحم بر حادثه عاشورا قلمداد مىشد و برخى آن را باعث عجز و ضعف روحى مىدانستند. امام با تفسير حديث «تباكى» (13) به تاثيرات سياسى گريه در جامعه اشاره مىكند و ملت ايران را ملت «گريه سياسى» (14) مىنامد كه اين گريه نهال ايمان و جهاد را در قلوب مردم شكوفا مىسازد و يك ملتحماسهساز پديد مىآورد ايشان در اينباره مىفرمايد:
«مساله تباكى نيست، مساله سياسى است.» (15) «مجلس عزا نه براى اين است كه گريه بكنند براى سيدالشهداء اجر ببرند، البته براى اين هم هست...بلكه مهم آن جنبه سياسى است كه ائمه ما در صدر اسلام نقشهاش را كشيدهاند كه تا آخر باشد.» (16)
همچنين، حديث «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» را استمرار نهضتحسينى در گستره تاريخ تشيع مىدانست و آن را سرلوحه زندگى شيعيان معرفى مىكرد كه در هر زمان و مكانى بايد حسينيان به مصاف يزيديان بروند. امام رويدادهاى انقلاب و دفاع مقدس را مصداقى از اين حديث مىدانست و حوادث آن را مكرر عاشورا و مخالفان و دشمنان انقلاب اسلامى را مكرر يزيديان تفسير مىكرد.
و به بيانى ديگر اين حديث را تصويرگر صحنه مقابله اسلام و كفر و رويارويى عدل و ظلم مىدانست كه يعنى بايد روح حماسه همواره در جامعه شيعه زنده بماند. (17) تاكيد ائمه معصومين عليهم السلام بر اقامه عزاى امام حسين (ع) و احياى عاشورا در جامعه بر همين نكات اشاره دارد.
راهكارهاى تشكلبخشى
بخش عظيم و مهم نگرش احياگرانه امامخمينى به نهضت عاشوراى حسينى در سيره سياسى ايشان در قيام و مبارزه عليه ظلم و تشكلبخشى به جامعه شيعه تبلور مىيابد. امام نهضتخود را به پيروى از قيام خونين امامحسين (ع) و بر پايه تجربه تاريخى و عبرتآموزى از نقاط ضعف و قوت قيامهاى شيعيان در طول تاريخ، خصوصا مبارزات عالمان شيعى در سدههاى اخير استوار كرد و مسير مبارزه و اهداف و آينده انقلاب اسلامى را مشخص نمود.
سيره عملى ايشان قبل از قيام و پس از آن مبين اين حقيقت است كه امام بر پايه فرهنگ انسانساز و عزتآفرين عاشورا، راهكارهايى را بستر تشكلبخشى به شيعه قرار داده است كه به مهمترين آنها اشاره مىشود.
1. تربيتشاگردان; حوزه درس امام به گونهاى بود كه يك طلبه واقعى تربيت مىكرد و فقط يك سلسله مباحثخشك علمى نبود، بلكه شاگردانى تربيت مىكرد كه براى آينده اسلام فايده داشته باشند. (18) و هنگامى كه به درس خارج فقه مىپرداخت زمينه ظهور انقلاب اسلامى را مهيا مىكرد و در هر دوره شاگردانى بيشتر از دوره قبل تربيت مىيافت و نسل جديد روحانيتبا افكار انقلابى پديد مىآمد. (19)
2. درس ولايت فقيه و حكومت اسلامى; در دورانى كه در حوزههاى علميه و ميان انديشمندان هيچ گونه بحثى مستدل و جامع درباره حكومت اسلامى ارائه نمىشد و اگر هم سخنى از حكومت اسلامى به ميان مىآمد بيشتر با معيارهاى حكومت دمكراسى در غرب مطرح مىگرديد; امام در سال 48 در ايام تبعيد بحث مستدل و منظم حكومت اسلامى و ولايت فقيه را مطرح ساخت و با استشهاد به دلايل عقلى و نقلى مشروعيت و كارآمدى (20) حكومت اسلامى را به مجامع علمى و فرهنگى معرفى كرد، و از روحانيون درخواست نمود تا براى معرفى اسلام و حكومت اسلامى، نهضتى «عاشورايى» بر پا كنند. (21) امام با ترويج انديشه ايجاد حكومت اسلامى در صدد حاكميت دين و اجراى قوانين اسلامى در همه شؤون فردى و اجتماعى، سياسى و اقتصادى برآمد و بر اين باور بود كه تا اسلام حكومت نداشته باشد، نمىتوان آن را از بدعتها و تحريفها حفظ نمود و اين اقدام امام بيانگر برنامهريزى و آيندهنگرى براى تشكل بخشيدن به دين و شيعه است.
در دوران فراگيرى و شتاب انقلاب ايشان طى نامهاى به يكى از مراجع قم خواهان حمله به شخص شاه شده بود اما پاسخ شنيد كه نمىدانيم بعد از رفتن شاه چه خواهد شد امام گفتند: «من فكرش را كردهام» . (22)
در انديشه و نگرش سياسى امام حكومت اسلامى برابر با تمام مفهوم سياست است. (23) و معتقد بود كه امام حسين (ع) براى دستيابى به حكومت اسلامى قيام كرده است; ايشان مىفرمايد:
«... آمده بود حكومت هم مىخواستبگيرد و اين يك فخرى است و آنهايى كه خيال مىكنند كه حضرت سيدالشهداء (ع) براى حكومت نيامده، خير; اينها براى حكومت آمدند.» (24)
درباره فرستادن مسلم بن عقيل به شهر كوفه نيز مىفرمايد:
«او مسلم را فرستاد تا مردم را دعوت كند به بيعت تا حكومت اسلامى تشكيل بدهد.» (25)
قدر مسلم در پرتو ايجاد حكومت اسلامى است كه عدل و قسط در جامعه فرا گير مىشود و اجراى احكام مترقى اسلام تحقق مىپذيرد.
3. بهرهبردارى صحيح از مناسبتهاى اسلامى در جهت هدايت و بهكارگيرى مردم; سيره سياسى امام در مبارزه با رژيم ستمشاهى و تشكيل حكومت هيچگاه بر مبناى فعاليتبراى تشكيل يك حزب يا سازمان سياسى خاصى نبود، بلكه ايشان همانند سيره انبياء عظام برنامه اصلى خود را بر پايه آگاهى تودههاى ميليونى و مسلمان ايران بنا نهاد و با شناخت كامل از تاثيرات عميق روحى و روانى مناسبتهاى اسلامى خصوصا ايام عزادارى امام حسين (ع) در جان و افكار مردم به هدايتسياسى آنان پرداخت.
امام با نگرشى نو به ابعاد سياسى عاشورا و با توجه به انرژى متراكم و اثر بخش اما فراموش شده توده مردم به جهتدهى عزادارىهاى حسينى پرداخت; ايشان از آغاز نهضتبه توانمندىهاى عظيم و كارساز مردم هدايتيافته معتقد بود و هنگامى كه در سالهاى اول نهضتبرخى از عالمان غافل از قدرت سياسى كارآمد مردم آگاه و هدايتيافته به امام مىگفتند كه ما بمب نداريم كه بر سر شاه بزنيم، اين فقيه دورانديش و روشنضمير با توجه به قابليت هدايتيافتن مردم در پرتو زحمات و تلاشهاى روحانيت متعهد در ايام عزادارى و حضور در صحنه مبارزه سياسى براى سرنگونى رژيم پهلوى فرمود:
«ما نيرويى داريم كه به مراتب از بمب كارسازتر است» . (26)
امام همواره به بهرهبردارى صحيح از ابعاد سياسى عاشورا در جهت تعميق معارف دينى و سياسى مردم همت مىگماشت و مىفرمود:
«اين اجتماع در مجالس روضه را خيال نكنيد كه فقط اين است كه ما گريه كنيم براى سيدالشهدا، نه سيدالشهدا احتياج به اين گريهها دارد و نه اين گريه خودش فى نفسه يك كارى از آن مىآيد...جنبه سياسى اين مجالس بالاتر از همه جنبههاى ديگرى است كه هست» . (27)
به سخنرانان و خطيبان هم فرمود:
«اهل منبر ايدهم الله تعالى كوشش كنند در اينكه مردم را سوق بدهند به مسائل اسلامى و مسائل سياسى اسلامى» . (28)
نقش مساجد و حسينيهها در احياى فرهنگ و ارزشهاى حماسى عاشورا بر هيچ كس پوشيده نيست. اجتماع مردم در اين مراكز بهترين فرصتى بود كه امام در جهت تحكيم مبانى اعتقادى و سياسى مردم بهرهبردارى نمود و به گسترش انقلاب در جميع اقشار ملت و شهرهاى مختلف ايران انجاميد. نكته مهم ديگرى كه در پرتو اين بهرهبردارى تبلور يافت وحدت و وفاق ملى است. با توجه به اكثريت قريب به اتفاق شيعه مذهب بودن ملت ايران، امام براى به حركت در آوردن مردم از مناسبتهاى دينى خصوصا عاشورا در جهت وحدت و همدلى مردم استفاده مىجست.
امام به محور وحدت جامعه اهميت فراوانى قائل بود و با سيرى در انديشه و آثار ايشان مطالب موضوع وحدت نسبتبه ساير موضوعات از درصد بيشترى برخوردار است. ايشان با تاكيد بر حديث «يدالله مع الجماعة» (29) وحدت و همدلى را زمينهساز نزول عنايات و امدادهاى الهى در حل مشكلات سياسى اجتماعى ملت مىدانست و همواره اقشار مختلف مردم را به محورهاى وحدت توجه مىداد.
يكى از مهمترين و فراگيرترين محورهاى وحدت كه كليه اقشار مردم را تحتيك پرچم به حركتخود جوشدينى و مردمى وا مىداشت ايام محرم و عاشوراى حسينى بود.امام در اين باره مىفرمايد:
«... [مكتب اسلام] روزهايى را پيش آورده است كه با خود اين روزها و انگيزه اين روزها تحكيم وحدت مىشود، مثل عاشورا و اربعين» . (30)
امام عاشورا را به يكى از نمادهاى وحدت شيعه در جهان براى مبارزه با ظلم تبديل ساخت كه اقشار مختلف و احزاب سياسى با هر گرايش و سليقهاى بر اساس اين محور به وفاق و همدلى براى پيروزى بر دشمن تلاش نمايند; ايشان به اثرات و نتايج مهم اين وحدت در پيروزى انقلاب اسلامى اشاره مىنمايد:
«تمام اين وحدت كلمهاى كه مبدا پيروزى ما شد، براى خاطر اين مجالس عزا و اين مجالس سوگوارى و اين مجالس ترويج و تبليغ اسلام شد» . (31)
مطلب ديگر سازمان يافتن مردم در مراسم عزادارىها براى مبارزه و منظم شدن برنامهها بدون دخالت هيچ حزب سياسى بود و اين امر بنا به رهنمودهاى امام توسط روحانيت كه پرچمدار مبارزه و رهبران معنوى مردم و پيشتازان عرصه انقلاب بودند در شهرهاى مختلف ايران صورت مىگرفت. چهار راهپيمايى عظيم و گسترده مردم در روزهاى تاسوعا، عاشورا، اربعين و بيست و هشتم صفر سال 57 كه سرنوشت انقلاب اسلامى را رقم زد و تعجب سياستمداران جهان را بر انگيخت و سردمداران استكبار جهانى را از ادامه حمايتهاى سياسى رژيم پهلوى مايوس ساخت، دستاورد بهرهبردارى صحيح و مناسب از ايام الله عزادارى و جهت دهى به حركتهاى مردمى از سوى امام بود.
4. الگودهى; از بر جستهترين روشهاى سياسى امام از آغاز دوران رهبرى تا پايان حيات طيبه و مباركشان توجه دادن مسؤولان نظام و مردم ايران به سيره ائمه معصومين عليهم السلام بهخصوص تاسى به سيره امام حسين (ع) و الگوگيرى از فرهنگ عاشورا بود. البته ايشان از سياست الگوسازى دو هدف مهم و راهبردى را دنبال مىكرد:
ابتدا مشروعيتبخشيدن به اقدامات و برنامههاى مبارزاتى خود هنگام رويارويى با رژيم ستمشاهى و استكبار جهانى در احتجاج با مخالفان و منتقدان داخلى انقلاب اسلامى.
دوم احياى انگيزههاى دينى و معنوى در مردم شيعه تا خود را شيعه واقعى قرار دهند و پيروى از ائمه (ع) را از لفظ به مرحله عمل آورند زيرا درانديشه امام تشيع همان اسلام اصيل است و خصلت ذاتى آن مبارزه عليه ظلم است.
امام نهضت عاشورا را مناسبتترين الگو در تمام زمينههاى سياسى، اجتماعى و فرهنگى مىدانست. ايشان با اين سيره ارزشهاى نهضتحسينى و فرهنگ عاشورا را در قالب نوين ارائه نمود و قيام امام حسين (ع) را به عنوان يك تابلو جامع ارزشهاى دينى براى راهنمايى شيعيان جهان معرفى كرد.
دراين قسمتبه مهمترين نمونههاى الگودهى امام از نهضت عاشورا مىپردازيم.
1/4. مبارزه با ظلم; تاسى به سيره امام حسين (ع) در مبارزه با رژيم ستمشاهى به استناد حديث امام حسين (ع): «من راى سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله...» (32) امامخمينى خطاب به ملت ايران مىفرمايد:
«[امام حسين] تصريح مىكند كه اگر كسى ببيند كه حاكم جائرى در بين مردم حكومت مىكند، ظلم به مردم مىكند بايد مقابلش بايستد و جلوگيرى كند هر قدر كه مىتواند» . (33)
و رژيم طاغوت را مظهر حكومت جائر معرفى مىكند و مردم را به مبارزه دعوت مىنمايد.
2/4. سازش ناپذيرى در برابر ظلم; با مطرح ساختن شعار عاشورايى «هيهات منا الذلة» (34) هيچ گاه تلاشهاى سازشكارانه را بر نمىتابيد و به ملت ايران نيز سفارش مىكرد كه به پيروى از شعار امام حسين (ع) كه فرمود: «انى لا ارى الموت الا سعادة و لا الحياة مع الظالمين الا برما» (35) به ملت ايران گوشزد نمود كه:
«بايد با قدرت به پيش برويم و با قدرت با همه كسانى كه به ما مىخواهند تجاوز و تعدى كنند مبارزه كنيم و زندگى آبرومند نداشتن و زير بار [ظلم] بودن هزار مرتبه [بدتر] از اينكه انسان بميرد، مردن بر او شرف دارد.» (36)
3/4. صبر در برابر مشكلات; امام با الهام از تحمل مصائب كربلا در فروردين سال 42 كه هجوم مزدوران رژيم به مبارزان اسلامى آغاز شده بود فرمود:
«... شما پيرو پيشوايانى هستيد كه در برابر مصائب و فجايع صبر و استقامت كردند كه آن چه ما امروز مىبينيم نسبتبه آن چيزى نيست، پيشوايان بزرگوار ما، حوادثى چون روز عاشورا و شب يازدهم محرم را پشتسر گذاشتهاند و در راه دين خدا يك چنان مصائبى را تحمل كردهاند.» (37)
4/4. ايثار و فداكارى; امام با مطرح ساختن فداكارىهاى امام حسين ميان نهضت عاشورا و انقلاب اسلامى و دفاع مقدس پيوند بر قرار مىسازد:
«در حالى كه شهادت حضرت سيدالشهدا از همه خسارتها بالاتر بود، ولى چون او مىدانست كه چه مىكند و كجا مىرود و هدفش چيست فداكارى كرد و شهيد شد و ما هم بايد روى آن فداكارىها حساب كنيم كه سيدالشهدا چه كرد و چه بساط ظلمى را به هم زد و ما هم چه كردهايم» . (38) «... [محرم] به ما تعليم مىدهد كه بايد همان نحوى كه مولاى شما حسين بن على سلام الله عليه فداكارى كرد و همه چيز خودش را در راه اسلام فدا كرد، شما هم كه شيعيان او هستيد، محبان او هستيد بايد اقتدا به او كنيد و هر چه داريد بدهيد.» (39)
امام تمام ابعاد نهضت امام حسين (ع) را يك حركت كاملا سياسى مىدانست (40) و با احياى فرهنگ عاشورا و الگو ساختن معيارهاى عاشورايى، يك ملتحماسهساز پديد آورد كه با درسآموزى از مكتب امام حسين (ع) منشا تحولات عظيمى در جهان اسلام گرديد و معجزه قرن را پديد آورد.
عاشورا سمبل تجلى و تبلور ارزشهاى ناب اسلامى در تمام ابعاد سياسى، فرهنگى و اجتماعى آن است كه نقش مهمى در گسترش فرهنگ اسلامى در جامعه شيعه داشته است; از همين روى امام در باره مهمترين عامل موفقيت و پيروزى انقلاب اسلامى مىفرمايد:
«اگر قيام حضرت سيدالشهدا سلام الله عليه نبود، امروز هم ما نمىتوانستيم پيروز شويم.» (41)
زيرا از ديدگاه ايشان عوامل معنوى الهام گرفته از فرهنگ عاشورا در پيروزى نقش دارند:
«افراد كم با بازوان قوى و قلب مطمئن و قلب متوجه به خداى تبارك و تعالى و عشق به شهادت و عشق به لقاءالله، اينهاست كه پيروزى مىآورد پيروزى را شمشير نمىآورد، پيروزى را خون مىآورد.» (42)
عينيت تشكيلات
انقلاب اسلامى ايران، استمرار نهضتهاى شيعى در طول تاريخ است كه با شعارهاى آرمانخواهانه خود براى تحقق عدل اسلامى فراز و نشيبهايى را گذرانده است. امام به اين آرمانها در جمهورى اسلامى عينيتبخشيد و خطوط كلى انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى را بر اساس نهضتحسينى ترسيم كرد:
«اين كشور ما كه قيام كرد از اول هم كه قيام كرد جمهورى اسلامى و استقلال كامل و نه شرقى و نه غربى را اعلام به دنيا كرد و از اول اعلام كرد به دنيا كه ما نه تحتحمايت آمريكا و نه تحتحمايتشوروى و نه تحتحمايت هيچ قدرتى نيستيم، ماييم و تحت عنايات خداى تبارك و تعالى و پرچم توحيد كه همان پرچم امام حسين (ع) است.» (43)
از مهمترين و برجستهترين نمود عينى تشكليافتگى شيعه توسط امامخمينى، حاكميت دين در جامعه است كه پس از دوران حكومت پيامبر (ص) و حضرت على (ع) كمسابقه يا بىنظير است امام در عصر پيشرفت صنعت و تكنولوژى و فنآورى و افزايش نظريههاى جامعهشناسى و سياسى كارآمدى دين اسلام را هم در زمينه نظريهپردازى و هم در عرصه اداره جامعه و تشكيل حكومت اسلامى به منصه ظهور رساند.
امام حكومت اسلامى را بر دو مبناى مستحكم ولايت فقيه (مشروعيت دينى) و مقبوليت مردمى (مردم سالارى دينى) پايه ريزى كرد و آن را قوام بخشيد و نهادهاى حكومتى را بر محور اين دو مبنا برقرار نمود:
1. ولايت فقيه; پيروزى انقلاب اسلامى و حاكميت دين در جمهورى اسلامى جمله امام حسين (ع) «مجارى الامور و الاحكام بايدى العلماء بالله» (44) را محقق ساخت و رهبرى دينى را در جهان بشريتبا تمام ابعاد و معيارها و مشخصاتى كه در احاديث ائمه معصومين (ع) در شان و رسالت فقيه بيان شده است احيا نمود. و ولايت فقيه منشا مشروعيت الهى و دينى نظام اسلامى گرديد تا اجراى تمام سياستهاى كلى نظام منطبق بر معيارهاى اسلامى باشد. نقش محورى رهبرى در هدايت جامعه اسلامى و عزل و نصب و تنفيذ حكم مسؤوليت كارگزاران عالىرتبه نظام اسلامى در جهت اجراى احكام شرع مجوزى بر مشروعيت دستگاههاى اجرايى، قانونگذارى و قضايى است. (45)
امام درباره اين مبناى اسلامى مىفرمايد:
«..فقهاى جامعالشرايط از طرف معصومين نيابت در تمام امور شرعى و سياسى و اجتماعى را دارند و تولى امور در غيبت كبرى موكول به آنان است.» (46)
2. مردم سالارى دينى; با رويكردى به نهضتهاى پيشين عمدهترين علتشكستيا ناكامى رهبران آنها را فقدان پشتوانه قدرتمند و گسترده مردمى مشاهده مىكنيم و امام جهت نمونه علت ناكامى سيد جمالالدين اسدآبادى را نداشتن چنين پايگاهى بيان كرده است، (47) از اين رو ايشان همان گونه كه با هدايت مردم ايران و تظاهرات ميليونى و حضور در صحنه مبارزه رژيم را ساقط نمود پس از پيروزى نيز يكى از پايههاى مستحكم حكومت راحضور و نقش مردم در شكلگيرى نهادهاى مدنى و انقلابى حكومت قرارداد.
امام بر خلاف برخى سياستمداران غربى كه مردمسالارى مطلق يا دمكراتيكى غربى را ترويج مىكنند، ايشان بر حضور مردم مسلمان در چهارچوب احكام و قوانين كلى اسلام در جهت تحقق حاكميت دين كه منشا مشروعيتسياسى در عرصه بينالمللى و استحكام نظام محسوب مىگردد تاكيد داشتند.
امام هم بر اسلاميت و هم بر جمهوريت تاكيد داشتند و مىفرمودند:
«حكومت از مردم جدا نيست.» (48)
نقش مردم پس از پيروزى انقلاب در تحقق و تثبيت نظام جمهورى اسلامى با بيعت و پذيرش دستورات امام و اجراى قانون در عرصههاى گوناگون به شكل شركت در راهپيمايىها، رفراندوم، انتخابات مجلسين (شوراى اسلامى و خبرگان رهبرى) انتخابات رياست جمهورى، حضور فعال در بسيج، حضور در جبهه براى دفاع از ميهن اسلامى و... ظاهر گرديد.
تبلور اين دو ركن مهم نظام باعث استحكام و استمرار نظام اسلامى گرديد و يگانه نهضتشيعى موفق در تاريخ به ثبت رسيد.
استمرار نهضت و حكومتشيعى و آمادگى براى ظهور ولى مطلق
انديشه و سيره سياسى امامخمينى به تشكيل و تثبيت نظام جمهورى اسلامى محدود و بسنده نمىشود، ايشان حكومت جمهورى اسلامى را مقدمهاى براى بيدارى مسلمانان و مستضعفان جهان مىداند تا از زير يوغ بردگى مدرن رهايى يابند، از اين رو مظلومان جهان را به مبارزه با ستمگران و آماده ساختن جامعه براى ظهور ولى مطلق فرا مىخواند. ايشان با تفسير صحيح انتظار ظهور امام زمان (عج) و معرفى معيارهاى منتظران حقيقى در فرهنگ شيعه، به تحليلهاى غلط درباره انتظارات خط بطلان كشيد، و انتظار ظهور را استمرار اقتدار اسلام تبيين نمود:
«ما همه انتظار فرج داريم، و بايد در اين انتظار خدمتبكنيم، انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است، و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند.» (49)
استمرار و گسترش حاكميت دين غبار بدعت و تحريف را از انتظار ظهور و آمادگى براى حكومت جهانى مصلح كل زدود و نسل انقلاب را به تلاش و پويايى در تهيه مقدمات ظهور مهدى موعود (عج) و فراگير شدن حكومت اسلامى در جهان فرا خواند. امام درباره مبارزه با ظلم و آماده ساختن جهان براى ظهور مهدى منتظر (عج) مىفرمايد:
«... ارزش دارد كه انسان در مقابل ظالم بايستد و مشتش را گره كند و توى دهنش بزند و نگذارد كه اين قدر ظلم زياد بشود. ما تكليف داريم آقا! اين طور نيست كه حالا كه ما منتظر ظهور امام زمان سلام الله عليه هستيم پس ديگر بنشينيم در خانههاىمان، تسبيح را در دستبگيريم و بگوييم عجل على فرجه، عجل، با كار شما بايد تعجيل بشود، شما بايد زمينه را فراهم كنيد براى آمدن او.» (50) «ما [اگر] بتوانيم جلوى ظلم را بگيريم، بايد بگيريم تكليفمان است، ضرورت اسلام و قرآن تكليف ما كرده است كه بايد برويم همه كار را بكنيم...فراهم كردن اسباب اين است كه كار را نزديك كنيم، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت [مهدى] سلام الله عليه.» (51)
پىنوشت:
1) مبانى سياست، عبدالحميد ابوالحمد، صص22و 24 و 25.
2) همان، صص14 و 16.
3) سياست در اسلام، ابوالفضل عزتى، ص152.
4) صحيفه نور، ج13، ص218.
5) همان.
6) همان، ج3، ص120.
7) تحريرالوسيله، ج1، ص369 (ترجمه سيد محمد باقر موسوى همدانى) .
8) صحيفه نور، ج17، ص138.
9) قيام جاودانه، محمد رضا حكيمى، ص78.
10) كتاب شهيد جاويد و برخى از انديشههاى دكتر شريعتى از جمله مسائلى بود كه بحثهاى مخالف و موافق را به دنبال داشت. براى آشنايى با ديدگاه امام در مورد فرسايش نيروهاى انقلاب بر محور اين موضوع ر.ك. صحيفه امام، ج7، ص42 و 410; ج8، ص460 و 533 و 534.
11) صحيفه امام، ج17، ص54.
12) قيام عاشورا در كلام و پيام امام، ص30.
13) من بكى او ابكى واحدا فله الجنة و من تباكى فله الجنة» بحارالانوار، ج44، ص288.
14) ر.ك: صحيفه نور، ج13، ص156.
15) همان، ج8، ص26.
16) صحيفه امام، ج16، ص346.
17) براى آشنايى با ديدگاههاى امام در اين زمينه ر.ك. صحيفه امام، ج9، ص445 و ج10، ص8 و 122 و ج16، ص151.
18) نك: مجله حضور، ش1، ص24.
19) آخرين انقلاب قرن، ج2، ص90.
20) ر.ك.ولايت فقيه، صص32 - 58 و كتاب البيع، ص460 - 463.
21) همان، ص121.
22) نهضت روحانيون ايران، على دوانى، ج10، ص232، پاورقىش 1. نامه امامخمينى به آيةاللهگلپايگانى.
23) ر.ك. صحيفه نور، ج20، ص28.
24) صحيفه امام، ج21، ص3.
25) همان، ج2، ص373.
26) تحليلى از نهضت امامخمينى، سيد حميد روحانى، ج2، ص153.
27) صحيفه نور، ج13، ص153 و 154.
28) همان، ص158.
29) سنن ترمذى، ج3، ص316.
30) صحيفه نور، ج15، ص262.
31) همان، ج17، ص60.
32) تاريخ طبرى، ج4، ص304.
33) صحيفه نور، ج2، ص208.
34) مقتل خوارزمى، ج2، ص7.
35) تحف العقول، ابن شعبه حرانى، ص249.
36) صحيفه نور، ج18، ص21.
37) ايثار و شهادت در مكتب امامخمينى، ص226 - 227.
38) صحيفه نور، ج17، ص54.
39) همان، ج18، ص168.
40) ر.ك، همان، ص177.
41) همان، ج17، ص60.
42) همان، ج16، ص68.
43) همان، ج17، ص62.
44) تحف العقول، ص242.
45) ر.ك. صحيفه امام، ج17، ص103.
46) صحيفه نور، ج19، ص237.
47) صحيفه امام، ج5، ص290.
48) صحيفه امام، ج 8، ص 372.
49) همان، ص374.
50) صحيفه نور، ج18، ص195.
51) همان، ج20، ص 198 و 199.
.........................................................................................
منبع: فصلنامه حكومت اسلامى، شماره 27
انتهاي پيام/
يکشنبه 15 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]
-
گوناگون
پربازدیدترینها