تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس كارى او را اندوهگين و به خود مشغول كند و او با اخلاص براى خدا بسم اللّه‏ ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836925073




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پيام سالار شهيدان به شيعيان


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: پيام سالار شهيدان به شيعيان
آيت الله جوادي آملي

امروز با استفاده از بيان نوراني خود سيدالشهداء(ع)، هم اهميت نهضت كربلا را به عرضتان مي رسانيم، هم رسالت جامعه اسلامي را تبيين مي كنيم. ش

در جريان كربلا سخن در اين نيست كه يك مظلومي شربت شهادت نوشيد، يا آزادي خواهي را كشتند، يا بي گناهي را شهيد كردند يا مهماني را كشتند و مانند آن! همه اينها بود، ولي حسين بن علي و جريان نهضت كربلاي آن حضرت(ع) فوق اينهاست. چون مهمان كشي بد است، ولي در تاريخ زياد اتفاق افتاده؛ مظلوم كشي بد است، ولي زياد اتفاق افتاده؛ غريب كشي بد است، ولي بسيار اتفاق افتاده؛ اينها در هاضمه تاريخ هضم شده و در كتابهاي تاريخ دفن شده است.

راز تفاوت نهضت كربلا با ساير نهضت هاي آزاديبخش

جريان حسين بن علي همان است كه در كربلا و روز عاشورا خودش را معرفي كرد و نهضتش را تبيين كرد و فرمود: مردم! ما عرشي ها را در فرش و زمين نبينيد. اگر خواستيد ببينيد امامت يعني چه، ما حرفمان چيست، از كجا پيام مي آوريم، شما را به كجا دعوت مي كنيم، به محكمه قرآن كريم مراجعه كنيد. در قرآن كريم اسرار راد مردان عالم مطرح است، با آنها نسنجيد. سلحشوران جنگجو در قرآن نامشان كم نيست، ما را با آنها نسنجيد. آزاديخواهان و عدالت طلباني كه قرآن داستان آنها را نقل مي كند، ما را با آنها نسنجيد. مرداني كه براي رفاه جامعه قيام كردند و شربت شهادت نوشيدند، ما را با آنها نسنجيد؛ زيرا همه اينها جزء شعاع هاي فرعي نهضت من است.

امام؛ ولي منتصب خدا، نه وكيل منتخب مردم

اگر خواستيد جريان كربلا را تبيين و وضع مرا بررسي كنيد، چون من خليفه تام ذات أقدس اله ام؛ مسأله امامت و رهبري ما از جاي ديگر آمده. ما رهبر مردم ايم براساس نصب ذات أقدس اله و انتصاب الهي، نه براساس انتخاب مردم! آنكه منتخب مردم است، وكيل مردم است. آنكه منتصب من الله است، ولي مردم است. ما با انما وليكم الله(1) آمديم، ما با اليوم اكملت(2) آمديم، ما با بلغ ما انزل اليك(3) آمديم؛ ما را در اين فاز و فضا بسنجيد.

مردم! خداي سبحان سه بار غضب كرد و مي كند. دو بارش مربوط به گذشته است، يك بارش مربوط به عاشوراي من! فرمود: اشتد غضب الله سبحانه و تعالي علي اليهود اذ قالوا عزير ابن الله، و اشتد غضب الله علي النصارا اذ قالوا ثالث ثلاثه، و اشتد غضب الله علي قوم اجتمعوا علي قتل ابن بنت نبيهم(4). فرمود: مردم! دو كار تلخ تاريخي را ديگران كردند، سومي را شما! يهود مورد غضب خدا شد، براي اينكه براي خدا پسر قائل شد؛ گفت: عزير معاذالله پسر خداست. نصارا مورد غضب خدا قرار گرفت، براي اينكه گفت: عيسي و خدا و روح القدس ثالث ثلاثه است.

وجود مبارك أبي عبدالله فرمود: نصارا مورد غضب خدا واقع شدند، براي اينكه توحيدشان مشكل جدي داشت. يهودي ها مورد خشم الهي اند، چون توحيد آنها مورد خدشه و نقد علمي است. آنها در توحيد مشكل جدي دارند، مبتلا به تثنيه اند. مسيحيان در توحيد مشكل جدي دارند، مبتلا به تثليث اند. شما مشكل جدي داريد، داريد حسين بن علي را مي كشيد!! اين حرف از عرش مي گذرد؛

قيام سالار شهيدان و احياي فطرت خاموش شده انسانها

من به عنوان يك رهبر آزاديخواه قيام نكردم كه بگوئيد از اينها در عالم زيادند! من به عنوان يك عدالت خواه و اقتصاد طلب و رفاه طلب عادي مبارزه نمي كنم تا بگوئيد از اين آزاديخواه ها زيادند. ما از جاي ديگر آمديم و به جاي ديگر مي رويم، سعي مي كنيم آن پيام جاي ديگر را به شما برسانيم و شما را به آن جاي ديگر آشنا كنيم. آنكه با شماست و شما حرف او را نمي شنويد، در درون درون شما سروش غيب است؛ ما چون بلندگو و تريبون آن حرفيم، از درون شما به گوش شما مي رسانيم؛ ما شما را به ابد آشنا مي كنيم.

سخن از 10 ميليارد سال نيست، سخن از ميليارد ميليارد سال نيست! اين مجموعه روزي تاريخ مصرفش مي گذرد؛ زمين و آسمان بساطش برچيده مي شود، اين راههاي كهكشاني و راههاي شيري، همه بساطش برچيده مي شود. ولي انسانيت انسان يك موجود مجرد ابدي زوال ناپذير است؛ مائيم و ابديت ما! ما از آنجا خبر آورديم، شما را به آنجا دعوت مي كنيم. فرق من با رهبران ديگر اين است كه من در سياق توحيد خدايم.

تبيين مسئله امامت در تفكر شيعي

مساله امامت در نزد ما شيعه ها يك مسأله كلامي است، نه مسأله فقهي. نه تنها بر ما واجب است كه امامت آنها را بپذيريم كه بشود يك مسأله فقهي؛ بلكه ما معتقديم نصب و تعيين و تبيين امام مستقيماً از ناحيه ذات أقدس اله است؛ زيرا ما با كل جهان، ارتباط تنگاتنگ داريم. ما از عمق درياها تا اوج سپهرها رابطه علمي داريم. چه بخواهيم، چه نخواهيم بشر درگير با اين مجموعه است؛ ثانيا : بسياري از اين اسرار عمق دريا تا اوج كهكشانها و راه شيري را ما نمي دانيم. همچنين بعد از اينكه اين مجموعه برچيده شد، كجا مي رويم، نمي دانيم؛ سه. آنجا از ما چه مي خواهند، نمي دانيم. آن ره توشه ابدي زوال ناپذير كه ما را تامين بكند چيست را هم نمي دانيم پنج. اينها را يك رهبر ملكوتي بايد براي ما مشخص كند.

اين است كه وجود مبارك أبي عبدالله فرمود: جريان امامت مثل جريان توحيد و نبوت جزء اصول است. منتها امامت جزء اصول مذهب است، نبوت جزء اصول دين. يك مسأله كلامي مطرح است، يك مسأله فقهي.

مسأله اي كه موضوع آن، فعل خداست، اين در فقه و حقوق و اخلاق نمي گنجد؛ اين جايگاه رفيعش در علم كلام است كه خدا چه كرد، چه مي كند، چه دستور داد، چه دستور نداد. مسأله اي است كه موضوع آن كار خداست. اين در قالب فقه و اخلاق و حقوق و علم كلام و علوم ديگر مي گنجد. يك مسأله اي است كه موضوعش فعل ماست؛ وظيفه ما چيست! اين در اخلاق و در فقه و در حقوق مي گنجد. آن علومي كه موضوع مسائل آنها فعل مردم است؛ مي شود اخلاق، فقه، حقوق. آن مسائلي كه موضوعش فعل خداست؛ مي شود حكمت، كلام و مانند آن.

سالار شهيدان فرمود: غضب خدا بر يهودي ها براي اين روا شد كه آنها در توحيد مشكل پيدا كردند، گفتند: عزير ابن الله(5). غضب خدا بر نصارا روا شد، چون آنها هم در توحيد مشكل جدي پيدا كرده اند؛ لقد كفر الذين قالوا ان الله ثالث ثلاثه(6). شما امويان و مروانيان و كوفيان مورد خشم اله هستيد؛ براي اينكه جمع شديد، داريد پسر پيغمبر را مي كشيد! داريد با امامت و عصمت و ولايت و معجزه و علم غيب مي جنگيد.

راهنمائي بشر به باطن و حقيقت عالم

امام مي فرمايد آنهائي كه حرف هاي آزاديخواهي مي زنند، در عالم قبل از ما هم بودند، بعد از ما هم هستند. اما آنها دو متري خود و پشت ديوار را نمي بينند! ما از ابد و ازل خبر داريم، با هم مي رويم. وقتي اين قافله به آن مقصد رسيد، آنگاه مي فهميد كه حرف ما چيست؛ آنگاه مي فهميد ما چه مي گفتيم! جناب حافظ مي گويد: مقصد و منزل براي ما معلوم نيست، اين قافله كجا مي رود هم براي ما معلوم نيست، ولي آنقدر هست كه بانگ جرسي مي آيد! كس ندانست كه منزلگه و مقصود كجاست. اينها مي روند، كجا مي روند نمي دانيم. ولي اينقدر را من مي شنوم كه اينها قافله اند، مقصدي و مقصودي و منزلگاهي دارند؛ صداي زنگ شترهاي اينها را من حافظ مي شنوم.

دريافت تعاليم احياگر معصومان توسط انسان هاي هوشيار

آن كسي كه خواب است، كر است، صدائي را نمي شنود. او خيال مي كند انسان كه مي ميرد، مي پوسد. شهرداري اين پوسيده ها را در گورستان دفن مي كند و ديگر هيچ! آنكه صداي زنگ را مي شنود، مي گويد: انسان كه مي ميرد، از پوست به در مي آيد، نه بپوسد! اين مرغ باغ ملكوت است، از عالم خاك نيست؛ چند روزي قفسي ساخته اند از بدنم. اينها را كه در درس و بحث نمي شود ديد، اينها جزء علوم تجربي نيست، معرفت شناسي حسي و تجربي نسبت به اينها كارآمد نيست! حسين بن علي فرمود: ما را در عرش بيابيد، امامت من را در كنار توحيد تلقي كنيد. غضبي كه خدا بر شما مي كند نظير غضب بر يهودي هاست، نظير غضب بر ترساهاست؛ اين مي شود «كربلا».

تفاوت مردم سالاري ديني با غيرديني

از اينجا تفاوت مردم سالاري با مردم سالاري ديني مشخص مي شود. اين مردم سالاري را خيلي ها داشته و دارند، خيلي ها هم تعقيب مي كنند. اما «مردم سالاري ديني» يعني چه؟! مردم سالاري غيرديني يعني مردم آزادانه، هر كه را بخواهند انتخاب مي كنند، به هر كه بخواهند رأي مي دهند كه عصاره افكار آنها را بفهمد و پياده كند. نتيجه آراء آنها را بفهمد و اجراء كند، خواسته هاي آنها را درك كند و مطالبات آنها را پياده كند و ديگر هيچ، اين مي شود مردم سالاري!

اما مردم سالاري ديني اين است كه يك جامعه اي بگويد: ما يك مكتبي را پذيرفتيم به نام قرآن؛ وحي را قبول داريم، مرگ را قبول داريم، مردن را از پوست به در آمدن مي دانيم، نه پوسيدن؛ مردن را آن پر كشيدن مرغ باغ ملكوت از قفس تن و طبيعت مي دانيم، نه خاموش شدن چراغ عمر و زندگي. مردن براي ما هجرت است، مردن براي ما ديدار دوست را دريافتن و تلقي كردن است و مانند آن.

چون بعد از مرگ خبري هست، با دست خالي و روي سياه نمي توان رفت؛ كاري بايد بكنيم كه هم در دنيا راحت باشيم، سلطه پذير و سلطه گر و ذليل نباشيم، عزيز و شريف باشيم؛ هم بعد از مرگ راحت باشيم. اين در مكتب هاي بشري و ايسم ها و ايست هاي انساني نيست!! اين را آن خدائي كه دنيا را آفريد، روح و بدن ميرا را به انسان داد، روح نمير را به انسان داد، او مي داند كه ما از كجا به كجا سفر مي كنيم و بعد از سفر، ره توشه ما چيست آنجا چه خبر است، اينجا چه ببريم كه آنجا سودمند باشد؛ اين مي شود (مردم سالاري ديني). قهرا به كسي رأي مي دهيم كه مسلمان باشد، متدين باشد، با بيگانه در ستيز باشد، پنهاني كشوري را نفروشد، مطالبات مردم را در دنيا حفظ بكند، معقولات و مقبولات جامعه را درك كند و مانند آن.

غيرممكن بودن نابودي معارف نوراني عاشورا

حضرت سيدالشهدا در كربلا فرمود: آن رسالتي كه خداوند به ما داده؛ هميشه زنده است، طبق بيان نوراني زينب كبري كه در شام فرمود: اين نام فراموش شدني نيست، اين مثل نور است. هر كس روي نور پا بگذارد، اين نوراز پاي او بالا مي آيد؛ اينچنين نيست كه دفن بشود! اين نظير سنگ نيست كه اگر كسي روي سنگ پا گذاشت، آن سنگ بشود مستور! خاك نيست كه اگر كسي روي خاك پا گذاشت، آن خاك بشود محجوب! شما در فضاي باز و روز روشن، هر جا كه روشن است؛ اگر روي نور پا گذاشتي، آن نور مي آيد بالاي پاي شما، نه اينكه برود زير پاي شما! فرمود: اين نور است، اين نور خاموش شدني نيست، اين در دسترس كسي نيست كه خاموش بكنيد. فوالله لاتمحو وحينا و لا تميت ذكرنا.(7) فرمود: قسم به خدا آن قدرت اموي توان آن را ندارد كه نام ما را فراموش كند.

در آن روزگار قدرت اموي در شام يعني قدرت خاورميانه! امپراطوري قدر قدرت ايران و روم تسليم شده بود. آن روز در خاورميانه كسي حكومتي نداشت. هم ايران فتح شده بود، هم روم؛ تمام اين خاورميانه در اختيار حجاز بود. نماينده هاي اينها در دورترين نقطه شرق و غرب در شام حضور پيدا مي كردند. آن طرف آب، يعني اقيانوس اطلس كه در دسترس نبود، اين طرف آب هم كه كشف نشده بود! نه خاور دور در دسترس بود، نه باختر دور كشف شده بود. دنياي آن روز يعني خاورميانه كه الآن در حدود 50 كشور است.

آنها مقتدرانه خيال مي كردند كه مي توانند با كشتن حسين بن علي، وحي و امامت و نبوت را به دست نسيان بسپرند! زينب كبري آن سخنراني حاد را در شام ايراد كرد. فرمود: قسم به خدا حسين براي هميشه زنده است، قسم به خدا اين نهضت زنده است! اين از جان مردم برخاست، اينكه نظير آزاديخواهي نيست؛ اين از درون درون برخاست.

اگر دل ز ياد تو غافل نشيند

خدنگ بلا بر دل دل نشيند

«خدنگ» از آن چوب هاي پردوامي بود كه از آن تير، درست مي كردند. اين درخت خدنگ معروف بود؛ آن روزها، تلاش مي كردند درخت خدنگ بكارند كه از آهن با دوامتر بود. چوب هاي تير را هم از اين درخت خدنگ مي تراشيدند. وقتي تير تراشي و آن تيرهاي چوبي رخت بربست، غرس اشجار خدنگ هم كم شد؛ خدنگ بلا بر دل دل نشيند. اين بيان نوراني زينب كبري است، در كنار سر بي بدن أبي عبدالله گفت، در كنار حجت خدا امام زين العابدين گفت، در كنار حجت خدا امام باقر گفت. كه گفتند امام باقر بچه 3 يا 4 ساله بودكه در كربلا حضور داشت.

ابلاغ رسالت كربلا توسط سالار شهيدان در ظهر عاشورا

وجود مبارك أبي عبدالله كه نهضتش زنده است، رسالتش را در ظهر عاشورا به همه ما ابلاغ كرد. بعد از اينكه شهداء را از نزديك مشاهده كرد كه همه شان شربت شهادت نوشيدند؛ با صداي رسا فرمود: هل من ناصر ينصرني، هل من ذاب يذب عنا حرم الرسول، هل من موحد فينا ينصرنا و يذب عنا(8)؟ اين بيان رسالتي است كه سالار شهيدان تدوين كرد. فرمود: آيا كسي هست كه دين ما را ياري كند؟! چون وجود مبارك أبي عبدالله ناصري نمي خواست، بر فرض چهار نفر هم به نصرت او قيام مي كردند! او كه ان الله شاء ان يراك قتيلا(9) را قبلا به همه ابلاغ كرده بود.

فرمود: اينها دست از من برنمي دارند؛ اگر در تمام دنيا جايي براي من نباشد، من اهل تسليم نيستم. لولم يكن لي في الدنيا ملجا و لا ماوي لما بايعت يزيد بن معاويه (10). فرمود شما به من مي گوئيد يمن آشوب است، شرق بروم، غرب بروم، عراق بروم، حجاز بروم؛ اين پيشنهادها را مي دهيد، يعني چه؟

استقامت حضرت امام خميني (ره)؛ محصول مكتب عاشورا

اين حرف بعد از هزار و چهارصد سال يك روح اللهي را تربيت مي كند كه همان حرف حسين(ع) را مي زند. وقتي فشار صدام باعث شد امام راحل از نجف بيرون برود. با وزارت امور خارجه كويت مذاكره كردند، آنها موافقت كردند كه امام از نجف به كويت بيايد. اين سيد جليل القدر، پيرمرد بزرگوار از عراق تبعيد شد تا به مرز كويت رسيد؛ آنجا گفتند: ما شما را راه نمي دهيم! حالا كجا برود؟ سيد است، پيرمرد است، بين 70 و 80 سال سن دارد. آنها از قبل موافقت كردند كه وارد كويت بشود؛ ولي اينجا آوردند، گفتند راه نمي دهيم!

وجود مبارك امام راحل همان حرف ابي عبدالله را زد. فرمود: اگر ما را راه ندهيد، ما از فرودگاهي به فرودگاهي ديگر بخواهيم سفر بكنيم، حرف ما همين است؛ اين همان حرف حسين بن علي است. حضرت حسين (ع) فرمود: من دست زن و بچه ام را بگيرم، از شهر به شهر ناچاراً مسافرت كنم، تسليم نمي شوم. همين حرف را بعد ازهزار و چهارصد سال، پسر پيغمبر گفت! گفت: از فرودگاه به فرودگاه، از كشتي به كشتي، از هواپيما به هواپيما؛ كل عالم را بگردم، من دودمان پهلوي و صدام را به رسميت نمي شناسم، اين آمريكاي جنايتكار خونخوار را من به رسميت نمي شناسم. نفت و گاز و منابع ايران، مال ايران است؛ دين ايراني بايد زنده بشود. اين راه حسين بن علي است.

جوانان عاشورايي، حافظ دين و مملكت

وجود مبارك حسين(ع) فرمود: آيا كسي هست كه من را ياري كند؟ اين هل من ناصر، رسالت حسيني است.

اينهاست كه كشور را حفظ مي كند؛ اينهاست كه در روز خطر اگر خداي ناكرده كسي خيال بكند اينجا هم مثل افغانستان است ، همين جوانها حفظ مي كنند، نه آن كسي كه گرفتار آهن سرد ]علم هاي آهني[ است!!

آني كه سينه مي زند، پابرهنه است، در روز خطر، كشور را حفظ مي كند. آن را بايد تقويت و تاييد كرد، به دنبال آن شعار بايد رفت كه شرع ما و شرف ما را حفظ بكند؛ ما يك چنين جواني را مي طلبيم كه به لطف الهي روزافزون است، اينها كم نيستند؛... اين جوانها سرمايه هاي اين مملكت اند؛ اينها را بايد تقويت كرد، اينها را بايد دعا كرد. اگر اهل نماز شب ايد، اينها را دعا كنيد. پدر و مادر اينها هستيد، بعد از نماز اينها را دعا كنيد.

توقع نداشته باشيد كه اينها يك شبه ره صد ساله بروند! اگر پدريد و مادريد؛ اگر دلتان شكسته است، به جاي عصباني شدن و تشر زدن، دعا كنيد. خيلي فشار نياوريد كه چرا اينجور لباس و شلوار مي پوشي! اينها كه حلال است. بگذاريد آن نمازش را بخواند، حسيني باشد؛ دعا كنيد كه خوب است، خوب تر بشود. به است، بهتر بشود. اينها هم انقلاب را اداره كردند در زمان تظاهرات، هم جنگ و آن دفاع مقدس را اداره كرده اند.

مخالفت با امام (ع) فسق و جنگ با او كفر است

محقق طوسي، خواجه نصير (ره) يك بيان لطيفي دارد كه : مخالف علي فسق به و محاربه كفره. آنكه با علي بن ابيطالب مخالف است؛ مسلمان است، ولي فاسق. اما آنكه با علي بن ابيطالب درگير است، به جنگ علي بن ابيطالب مي رود؛ او بت پرست و كافر است، او كه اهل بهشت و مسلمان نيست! براي اينكه رسول خدا فرمود: سلمك سلمي، حربك حربي(11). كسي با تو بجنگد، با من جنگيده است. جنگ با پيغمبر، كفر است؛ معصيت عادي نيست! جنگ با حسين بن علي كفر است، معصيت نيست. اينها مسلمان فاسق نيستند، اينها كافرند؛ به هيچ وجه اينها اهل سعادت نيستند.

بنابراين وقتي سالار شهيدان امامت خود را جزء مسايل كلامي معرفي كرد، اهميت عصمت كبرا و حجت بالغه الهي بودن را همتاي توحيد قرار داد، فرمود: يهودي ها مورد خشمند، براي اينكه توحيدشان درست نيست. مسيحيان مورد خشمند، براي اينكه توحيدشان درست نيست. شما هم مورد خشم ايد، براي اينكه داريد امام زمانتان رامي كشيد، آنگاه عظمت نهضت كربلا مشخص مي شود و اينكه آن شعار رسمي كه آيا كسي هست من را ياري كند، آيا موحدي هست كه ما را ياري كند، رسالتي است كه به عهده ما گذاشته است.

پيام مستقيم سالار شهيدان به شيعيان

مطلب ديگر آنكه وجود مبارك ابي عبدالله در عاشورا يك ديدار خصوصي با زين العابدين(ع) داشت.

در آن ديدار فرمود: تو زنده اي، تو را شهيد نمي كنند و ائمه فراوان از نسل تو به دنيا مي آيند. به اهل حرم فرمود: امام زمان شما، امام زين العابدين است. فتاوا را از زين العابدين سوال كنيد، بدون دستور حجت خدا حركت نكنيد. چه حلال است، چه حرام است، كجا قيام كنيد، كجا قيام نكنيد؛ به دستور امام زمانتان كه امام سجاد است حركت كنيد. بعد به علي بن الحسين فرمود: زين العابدين! سلام مرا به شيعيانم برسان، اين دو جمله را هم به شيعيان بگو؛ اين غير از آن جرياني است كه به سكينه خاتون (س) فرمود. فرمود: زين العابدين! تو امام زماني،اينها مي آيند پيش شما. اين دو جمله را به شيعيان بگو؛ بگو :پدرم غريبانه رحلت كرد، شما به حال او ندبه كنيد. پدرم مظلومانه شهيد شد، شما براي او اشك بريزيد.

انواع اشك و نوع شايسته آن براي ماتم سيد الشهداء (ع)

اين اشك آن قلب را تلطيف مي كند. اشك يك وقتي «فيزيكي» است، يك وقتي «عاطفي» است، يك وقتي «عقلي» است. اين مارش عزا كه مي زنند، خيلي ها مي گريند؛ خنده هم همين طور است. خنده گاهي فيزيكي است، گاهي عاطفي است، گاهي هم عقلي؛ البته كم است. گاهي كسي را قلقلك مي دهند، اين مي خندد. گاهي يك طنزي مي گويند،مي خندد. گاهي يك نكته لطيف ادبي نصيبش مي شود، لبخند مي زند. خنده يكسان نيست، سه قسم است؛ گريه هم همين طور گاهي مارش عزا مي زنند، انسان در اثر تحريك اعصاب، اشك مي ريزد؛ اواصلاً نمي فهمد اينجا چه هست! اما مارش، اشك آور هست، اما اين اشك ثوابي ندارد!! گاهي اشك، اشك عاطفي است. انسان يك مظلومي را مي بيند، غريبي را مي بيند، بطور عاطفي گريه اي مي كند. يك وقت اشك، اشك «عقلي» است. مي بيند دارند ولايت و امامت و معنويت و علوم وحياني و انسانيت را آسيب مي رسانند؛ اينجا خود ابي عبدالله(ع) گريه مي كند، زينب كبري(س) گريه مي كند؛ اين گريه غير ازگريه هاي ديگر است، اين هم فضيلت دارد. اين گريه «عاقلانه» است، نه گريه عاطفي.

اينجا وجود مبارك ابي عبدالله به علي بن الحسين (ع) فرمود: پسرم! به شيعيان من بعد از اينكه سلام مرا ابلاغ كردي، بگو: مضي ابي غريباً فاندبوه، و مضي ابي شهيداً فابكوه. ندبه كنيد، با صداي بلند گريه كنيد. اين گريه، گريه معقول است كه شما را با آن روح امامت آشنا مي كند، بسياري از مشكلات شما را حل مي كند. اين گوشه اي از رسالت و آن هم گوشه اي از مسئوليت ما...

سخنراني آيت الله جوادي آملي (دام ظله العالي) در ديدار با اقشار مختلف مردم در حسينيه ارشاد آمل - دوم اسفند 1383

ـــــــــــــــــــ

پي نوشت ها :

(1) مائده. 55

(2) مائده. 3

(3) مائده. 67

(4) برداشت از: بحارالانوار. .45 12

(5) توبه. 30

(6) مائده. 73

(7) بحار الأنوار. .45 135

(8) همان . .45 46

(9) همان. .44 364
 يکشنبه 15 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن