تبلیغات
تبلیغات متنی
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راهاندازی کسبوکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
دلایل ممنوعیت استفاده از ظروف گیاهی در برخی کشورها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1860790265
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: با منصور ابراهيمزاده، موفقترين سرمربي نيمفصل اول ليگ برتر قول قهرماني نمي دهم refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
با منصور ابراهيمزاده، موفقترين سرمربي نيمفصل اول ليگ برتر قول قهرماني نمي دهم
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با منصور ابراهيمزاده، موفقترين سرمربي نيمفصل اول ليگ برتر قول قهرماني نمي دهم
جام جم آنلاين: نياز به تعريف اضافه نيست. او كه سال گذشته بهدليل دانش بالايش در كنار قلعه نويي تيم ملي را هدايت كرد و پس از جام ملتها هم براي مدتي كوتاه، سرمربي موقت اين تيم لقب گرفت، حالا با توانمندياش از تيم ذوبآهن، چهره يك قهرمان را ساخته است.
![](http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/10/11/100958411231.jpg)
صحبت از منصور ابراهيمزاده است، كسي كه يك نيمفصل تيمش را بالاتر از مدعيان ليگ برتر نگه داشت تا خط قرمزي بكشد روي پيشداوري تمام كساني كه ميگفتند اين تيم هم مثل برق شيراز و پيكان بالاخره افت ميكند! ذوبآهن تا اينجاي كار بيسابقهترين نتايج را در 40 سال حضورش در فوتبال ايران كسب كرده است؛ اما ابراهيمزاده با فروتني خاصي از اين موفقيت حرف ميزند و بيشتر به دنبال آن است كه اين روند را در ادامه فصل نيز دنبال كند.
ابراهيمزاده از تلاش براي قهرماني ميگويد؛ اما حاضر نيست قول قهرماني بدهد و اين خود گوياي واقعگرا بودن اين سرمربي است.
براي گفتگو با موفقترين سرمربي نيمفصل اول ليگ به اصفهان رفتيم و ناخواسته در ترافيك اين شهر پرمسافر، ابراهيمزاده را چيزي در حدود يك ساعت در لابي هتل محل ملاقات منتظر گذاشتيم. با اين حال، او به رسم ميهماننوازي اجاره نداد متوجه ناراحتياش از اين تاخير شويم.
نتيجه گپ مفصلمان را تقديمتان ميكنيم:
از ابراهيمزاده به عنوان مربي فدراسيون فوتبال ياد ميشد! چه شد كه سر از ذوبآهن در آوريد؟!
آن روزها كه سرمربي موقت تيم ملي ايران بودم، از سوي فدراسيون فوتبال وعدههايي پيرامون در اختيار گرفتن مسووليت تيم ملي ب ايران و تيم اميد به من داده شد. خود من هم ديدگاههاي خاصي روي اين 2 تيم داشتم. از اين رو برخيها از من به عنوان مربي فدراسيون ياد ميكردند، اما همان روزها به مسوولان فدراسيون فوتبال گفتم تا زماني در اختيار فدراسيون هستم كه از تيمهاي باشگاهي پيشنهادي نداشته باشم. اين شد كه وقتي آقاي آذري براي حضور در ذوبآهن با من صحبت كرد، پس از بررسي شرايط پذيرفتم و به رابطهام با فدراسيون فوتبال خاتمه دادم. به هر حال، من دنبال اين بودم كه پس از سالها سرمربي يك تيم باشم تا بتوانم تجربياتي را كه طي سالهاي متمادي در كنار مربيان مختلف به دست آورده بودم، به كار بگيرم و تيمي منسجم داشته باشم.
با چه ذهنيتي ليگ هشتم را شروع كرديد؟ آيا فكر ميكرديد در مسيري قرار بگيريد كه از شما به عنوان يكي از مدعيان جدي قهرماني ياد شود، يا در جريان بازيها به اين باور رسيديد كه پتانسيل قهرماني در نيمفصل اول را داريد؟
پاسخ دادن به اين پرسش براي من واقعا سخت است، اما به هر حال سوال قابل تاملي است. خوشبختانه براي شروع سرمربيگري در ليگ برتر از جايي به من پيشنهاد شد كه چند حسن ويژه داشت. اول آن كه ثبات مديريتي داشتند، دوم سابقه خوب اين تيم بود و سوم هم وابسته به يك ارگان و سازمان مشخص بودند و كارهايشان را با نظمي مثالزدني انجام ميدادند. اينها مسائلي بودند كه من را براي حضور در ذوبآهن ترغيب كرد و به من انگيزه مضاعف داد. از طرفي، بسياري از بازيكناني هم كه در تيم حضور داشتند، از قبل با من كار كرده بودند و شناخت خوبي بين ما برقرار بود. برنامهريزي باشگاه و بنده نيز به اين ترتيب بود كه ما بتوانيم امسال يا سال آينده جزو تيمهاي بالاي جدول باشيم و جواز حضور در ليگ قهرمانان آسيا را به دست آوريم. اين هدفگذاري پيش از شروع فصل ما بود. شما خوب ميدانيد كه هر كس براي موفقيت در هركاري ابتدا هدفگذاري ميكند و بعد هم براي رسيدن به آن هدف تلاش و برنامهريزي ميكند. ما هم براي رسيدن به هدفمان، برنامهريزي كرديم كه چه زمان تمريناتمان را شروع كنيم و چه بازيكناني را در اختيار داشته باشيم.
و با 3 برد پياپي بهترين شروع را در ليگ هشتم داشتيد.
به هر حال ما ميدانستيم شروع فصل زمان بسيار خوبي است براي اندوختن امتيازات؛ چراكه تعدادي از تيمها هنوز شكل نگرفته بودند، تعدادي از تيمها دير شروع كرده بودند و تعدادي ديگر هم در افت بودند. خدارا شكر شروع خوبي هم داشتيم، چراكه اولين بازيمان در خانه بود و ما توانستيم مس كرمان را شكست دهيم. از آن بازي به بعد كل مجموعه تيم به اين موضوع فكر كرد كه بايد جزو سهميههاي آسيايي ليگ برتر باشيم؛ يعني يكي از 3 تيم بالاي جدول. ما اينگونه فكر نكرديم كه چه پيش خواهد آمد. چون بعضي تيمها با اين تفكر بازي ميكنند كه خودشان را در ليگ برتر حفظ كنند يا در ميانههاي جدول باشند. تلاشي كه بچهها از ابتداي فصل انجام دادند، تيم بودن ما را نشان ميدهد كه اين نكته مثبتي است.
البته برخي معتقدند شرايط بد ديگر تيمها هم به شما كمك كرد تا قهرمان نيمفصل شويد!
اين صحبتها هميشه مطرح است. هر وقت تيمهاي شهرستاني نتيجه ميگيرند، منتقدان ميگويند استقلال و پرسپوليس ضعيف بودند. امسال تمام تيمهاي ليگ بازيكنان بزرگي دارند و خود استقلال و پرسپوليس هم در اوج قرار دارند. اگر جايي ميبينيد تيمها در بالا يا پايين جدول قرار دارند، صرفا به دليل تواناييشان نيست و شرايط بازيها هم در فراز و فرود تيمها تاثيرگذار بوده كه خوشبختانه شرايط براي ما بخوبي پيش رفت و از همان ابتدا يا صدرنشين بوديم، يا دوم و يا سوم. به جرات ميگويم ما اين روند را پيش از شروع فصل پيشبيني كرده بوديم و حالا هم درصدد حفظ آن هستيم.
تا پايان هفته نوزدهم ذوبآهن 7 امتياز از پيكان و صباي قم بيشتر داشتيد و با حفظ اين حاشيه امنيت ميتوانيد به عنوان يكي از 3 تيم برتر، جواز حضور در ليگ قهرمانان آسيا در سال آينده را به دست آوريد. اين يعني رسيدن به همان هدفي كه در ابتداي فصل ترسيم كرده بوديد. با در نظر گرفتن اين شرايط چقدر به قهرماني اميدوار هستيد؟
اولا كه همه به اميدواري زنده هستند و اينطور نيست كه ما براي قهرماني اميدوار نباشيم. اما نبايد فراموش كرد فاصله ما با تيم چهارم جدول فقط 7 امتياز است و با 2 يا 3 بازي امكان دارد خيلي چيزها تغيير كند. پس از حالا نميتوان اين صحبت را كرد كه ما جزو سهميههاي ليگ قهرمانان آسيا هستيم، اما اين واقعيت را ميپذيريم كه اگر به قهرماني فكر نكنيم، در جمع تيمهاي بالاي جدول هم نخواهيم بود.
براي قهرماني در ليگ فقط فكر كردن به آن كافي نيست؟ اين را به اين دليل گفتم كه خيليها اين تيم ذوبآهن را با آن سپاهاني كه در ليگ دوم قهرمان شد، مقايسه ميكنند.
به هر حال انتظارات از تيم ما بالاست، اما من دوست ندارم در اين زمان درخصوص معادلات قهرماني صحبت كنم. درباره شرايط ليگ هشتم خيلي ساده بايد بگويم امسال قهرمان را تيمهاي پايين جدولي مشخص ميكنند. تيمهاي خوبي همچون داماش، راهآهن و سايپا توانايي متوقف كردن هر حريفي را دارند و اين براي بالانشينها بزرگترين دغدغه به شمار ميرود. تيم سايپا، فولاد را ميبرد يا با پرسپوليس مساوي ميكند. اينها را گفتم تا بگويم نميشود از حالا در مورد قهرماني حرف زد. به عبارتي پيشبيني تيم قهرمان كاري غير منطقي است، اما اگر تلاش كنيم و خودمان را در كورس قهرماني نگه داريم، ميتوانيم شانس قهرماني را براي خود محفوظ داشته باشيم. بخصوص اينكه ما در 15 هفته باقيمانده، 8بازي خانگي داريم و با بهرهگيري از حداكثر امتيازات اين 8 بازي ميتوانيم به اهدافمان نزديكتر شويم.
آمار نيم فصل اول هم حكايت از برتري مطلق ذوبآهن در بازيهاي خانگي دارد؟
بله! ما در اين فصل تاكنون 10 بازي در فولادشهر انجام دادهايم كه حاصل آن 7 پيروزي و 3 تساوي بوده است. اين يعني بهترين آمار بازيهاي خانگي در بين تيمهاي ليگ برتر. با اين حال، ما در 2بازي مقابل صباي قم و فولاد تا دقايق پاياني پيش بوديم و ميتوانستيم برنده از زمين خارج شويم، اما با بدشانسي پيروزي را با تساوي عوض كرديم و حالا بايد آن نتايج را در بازيهاي خارج خانه جبران كنيم.
اما تيم شما در خارج از فولادشهر چهره يك تيم قهرمان را ندارد و اين براي تيمي كه مدعي قهرماني است، نميتواند جالب باشد. ذوبآهن از 9 بازي خارج از خانه فقط 3 بازي را برده است. اين وابستگي بيش از حد به بازي در فولادشهر را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
اگر به آمار اينگونه نگاه كنيد كه ذوبآهن از 9 بازي خارج از خانهاش فقط 2 بازي را واگذار كرده است، شرايط فرق ميكند.
ولي اينكه شما در بازيهاي خارج از خانه 14 امتياز با ارزش را از دست دادهايد، يك واقعيت است... .
وقتي تيم من در بازيهاي خارج از خانه خوب بازي ميكند نميتوانم توقع بيشتري از شاگردانم داشته باشم. ما هيچ گاه در بازيهاي خارج از خانه به دنبال ضد فوتبال نبوديم و در بيشتر بازيها در حالي كه از حريف جلو بوديم، نتيجه را با تساوي عوض كرديم. نمونه آخر آن همين بازي دور برگشت ما در كرمان بود كه ما يك بازي شجاعانه را مقابل مس به نمايش گذاشتيم و در حالي كه 2 بر يك از ميزبان خود جلو بوديم، گل تساوي را دريافت كرديم. ما در مقابل استقلال هم در تهران با 2گل باختيم؛ اما نمايش قابل قبولي داشتيم و فوتبال بازي كرديم. ضمن اينكه ما از ابتداي فصل در خانه هر تيمي بازي كرديم، به ما به چشم يك تيم مدعي نگاه كردند و همه با انگيزه متوقف كردن ذوبآهن به ميدان رفتند. اين خود گوياي شايستگيشاگردان من است.
يعني با اين حساب از نتايج خارج از خانه ذوبآهن در اين 19هفته رضايت داريد؟
ما ميتوانستيم بهتر از اين باشيم، ولي نميتوانيم نسبت به همين عملكرد ناشكري كنيم. ما در منحني كه براي خود ترسيم كردهايم، در خانه خود به دنبال تمام امتيازات و در خانه حريفان به دنبال حداقل امتيازات هستيم. من فكر ميكنم هر تيمي در شيراز با فجر بازي ميكند، به دنبال تساوي است؛ ولي ما رفتيم آنجا و 2 بر صفر بازي را برديم. در مشهد 3 بر يك پيام را شكست داديم و پيكان را هم در خانهاش مغلوب كرديم. با اين حال مخالف حرف شما هم نيستم و اگر ميخواهيم قهرمان ليگ برتر شويم، بايد برايمان بازي در اصفهان يا خارج از اصفهان فرقي نداشته باشد.
همانقدر كه دركارهاي هجومي موفق بوديد، در كارهاي دفاعي عملكرد ضعيفي داشتيد، به طوري كه فقط 5 تيم بودند كه در 19 هفته اول بيشتر از ذوبآهن گل خوردند. اين موضوع چقدر فكر شما را مشغول كرده است؟
وقتي صحبت از كار دفاعي ميشود، نميتوان صرفا خط دفاعي را متهم كرد. البته ما در همين تعطيلات نيمفصل روي انسجام خط دفاعيمان كارهايي را انجام دادهايم؛ اما وقتي گلهاي خورده را مرور ميكنيم به اين نتيجه ميرسيم كه بيشتر روي اشتباههاي فردي گل خوردهايم تا روي كارهاي تاكتيكي حريفان. به عنوان مثال، در بازي با صبا در حالي كه 2 بر يك از حريف پيش بوديم، دروازهبان ما يك توپ ساده را كه ميتوانست مشت كند، جمع كرد و با شارژ بازيكن حريف توپ وارد دروازه شد يا عيسي اندوي كه يكي از بهترين گلرهاي ليگ است، در 2 بازي مقابل فولاد و مس كرمان در دقايق آخر گلهايي را دريافت كرد كه اگر ميايستاد و دستش را جلوي صورتش ميگرفت، توپ وارد دروازه نميشد. با اين حال، از كنار يك واقعيت نبايد گذشت كه تيمهاي هجومي گلهاي بيشتري هم ميخورند و اين اجتنابناپذير است. الان پرسپوليس و پيكان هم تيمهايي هجومي هستند كه قواره يك تيم مدعي را دارند، اما فقط يك گل كمتر از ما خوردهاند. هميشه گفتهاند تيمي ميبرد كه گل بزند. ما اگر ببريم و 5 گل بزنيم، هيچ اشكالي نداردكه 4 گل هم دريافت كنيم.
اتفاقا يكي از عوامل موفقيت ذوبآهن، هماهنگي بالاي عناصر هجومي تيم شماست. ايگور كاسترو 12 گل زده، اسماعيل فرهادي 8 گل زده و محمدرضا خلعتبري هم 7 گل به ثمر رسانده است. در اين باره توضيح ميدهيد؟
اين مساله بيانگر اين است كه همه بازيكنان ما وظايف خود را بخوبي ميدانند و تمام نفرات دفاعي و مياني ما در خدمت عناصر هجومي تيم، بازي ميكنند، يعني آنها بازي ميكنند و مهاجم هم گلزني. حالا بايد همين تفكر را براي مهاجمان و خط هافبك پياده كنيم تا آنها كمك كنند تا كمتر گل بخوريم. اين خلايي است كه بايد آن را برطرف كنيم تا به يك تيم كامل تبديل شويم.
درخصوص ذوبآهن يك آمار جالب وجود دارد و آن اين كه فقط در 2 بازي موفق به گلزني نشده و همان 2 بازي را هم واگذار كرده!
بله! همين آمار اهميت گلزني در هر بازي را نشان ميدهد. البته ما آمارهاي جالب ديگري هم داريم. به عنوان نمونه، 4 بازي را در آستانه برد با تساوي عوض كردهايم يا در تمام بازيهايي كه گل زدهايم، هرگاه گل اول را خوردهايم برنده از زمين بيرون آمدهايم.
در مرور نتايج ذوبآهن يك نتيجه نامتعارفتر از بقيه است؛ باخت 4 بر صفر مقابل ابومسلم. درخصوص آن بازي و آن شكست سنگين توضيح دهيد.
ما ميرويم پيش امام رضا(ع) و دعا ميكنيم كه ببريم، ولي آنها هر روز نزد امام رضا هستند، پس دعايشان كارسازتر است. (ابراهيمزاده اين حرف را با حالتي جدي به زبان نياورد و در ادامه گفت) آن بازي استثنا بود. ابومسلم گاهي اوقات در مشهد دست به كارهاي خارقالعادهاي ميزند و همواره شكل بازياش در ورزشگاه ثامن و در حضور آن تماشاگراني كه دارد، متفاوت است. ما بازي را خوب شروع كريم، گل بدي خورديم و اشتباههاي فرديمان هم زيادتر از هميشه بود. خود من هم در آن بازي اشتباهاتي داشتم. خلاصه آن روز براي ما واقعا يك استثنا بود؛ اما استثناتر از آن اين بود كه ما خودمان را خيلي خوب جمع كرديم و بلافاصله پس از يك هفته در يك بازي سخت سپاهان را در دربي اصفهان شكست داديم و بعد هم رفتيم در همدان و در حالي كه تا دقيقه 90 از پاس جلو بوديم در آن آنجا به تساوي 2 - 2 رسيديم.
ايگور كاسترو را بايد يكي از بهترين خريدهاي ليگ هشتم دانست. اين بازيكن را چگونه پيدا كرديد؟
شايد تيم ملي آنقدر بازيكن داشته باشد كه بهترين مهاجم من هم مورد پسند علي دايي نباشد؛ اما وقتي نفرات دعوت شده به تيم ملي را با بازيكنان خودم مقايسه ميكنم به اين نتيجه ميرسم كه بازيكنان بيشتري از ذوبآهن بايد مليپوش باشند
من براي پيدا كردن بازيكني با خصوصيات كاسترو، يك هفته بيخبر به برزيل رفتم و ساعتهاي زيادي از روز را به تماشاي فيلمها و بازيكنان پرداختم تا اين كه 3 بازيكن را انتخاب كردم. البته كاسترو انتخاب دوم من بود؛ چراكه من به دنبال يك مهاجم نوك يا اصطلاحا تارگت (هدف) ميگشتم؛ اما آن بازيكني كه موردنظر من بود، را فرستاده باشگاه گامبا اوزاكاي ژاپن با خود برد و الان هم يكي از كليديترين بازيكنان اين تيم است. (منظور ابراهيمزاده از بازيكن برزيلي گامبا اوزاكاي ژاپن، لوكاس سهورينو، مهاجم 30 ساله اين تيم است كه سابقه بازي در تيم المپيك برزيل در سال 2000 را دارد و در رقابتهاي اين فصل جي ليگ ژاپن 8 گل زده است.) البته همان طور كه شما گفتيد، ايگور كاسترو يكي از بهترين بازيكنان خارجي اين فصل ليگ برتر است و مطمئنا اگر در يكي از 2 تيم استقلال و پرسپوليس بازي ميكرد، در نظرسنجي برنامه 90 به عنوان بهترين بازيكن خارجي نيمفصل اول انتخاب ميشد. از محاسن بزرگ اين بازيكن تسلط او به زبان انگليسي است و اين كار ما را براي برقرار كردن ارتباط با او راحتتر كرده است. كاسترو برخلاف آنچه كه گفته ميشد، با قيمت مناسبي هم به ذوبآهن آمد و ما در تيم خود بازيكناني گرانتر از او هم داريم.
(ايگور كاسترو با نام كامل ايگور خوزه ماريا ده كاسترو متولد 11 آگوست سال 1981 در شهر جنوبي موريائي است و سابقه بازي در تيمهاي برازيليانس، سائو كاتانو، آوائي و كوريتيباي برزيل را دارد؛ اما بهترين كارنامه را در 5 سال اخير در همين باشگاه ذوبآهن به نمايش گذاشته است).
شخصا به فوتبال تهاجمي علاقه داريد يا با توجه به شرايط و ابزاري كه در اختيار داريد، تيمتان شكل و سياق يك تيم تهاجمي را به خود گرفته است؟
براي انجام هر كاري هم بايد به ابرازها نگاه كرد و هم شرايط را در نظر گرفت. ما اين ابزارها را داريم و در كنار آن سيستمي را انتخاب كردهايم كه با تعداد بازيكنان زياد به دروازه حريفان حمله كنيم. شما اگر به گلهاي ذوبآهن نگاه كنيد، در بيشتر آنها ردپاي 4 يا 5 بازيكن را مشاهده ميكنيد. ما در نيمفصل اول با سيستمهاي 1-4-1-4 و 3-3-4 بازي كرديم. خوشبختانه بازيكنانمان قابليت بازي در پستهاي مختلف را دارند و براي همين هم است كه معتقدم تعدادي از آنها شايستگي بازي در تيم ملي را دارند.
اتفاقا پس از قهرماني در نيمفصل اول، نخستين جملهاي كه به زبان آورديد اين بود كه كادر فني تيم ملي بيش از پيش به بازيكنان ذوبآهن توجه كند. در اين باره توضيح ميدهيد.
هر سرمربي بر مبناي فلسفه مربيگري خودش، بازيكنان موردنظر و تاكتيك تيمياش را انتخاب ميكند. اما برخي عوامل هم هستند كه ميتوانند به سرمربي در انتخابهايش كمك كنند. يكي از اين عوامل آمار است. مثلا آمار گلزني، تعداد پاسها يا تعداد بازيهاي يك بازيكن. اينها شاخصههايي هستند كه يك مربي ميتواند در همه زمينهها به آن توجه كند. وقتي صحبت از آناليز و آمار ميشود، يك جايي بايد مورد استفاده قرار بگيرد. اعتقاد من اين است كه بازيكناني كه در اختيار دارم، اين قابليت را دارند در تاكتيكي كه سرمربي تيمملي اتخاذ ميكند، موثر باشند. البته شايد تيم ملي آنقدر بازيكن داشته باشد كه مثلا بهترين مهاجم من هم موردپسند علي دايي نباشد؛ اما وقتي نفرات دعوت شده به تيم ملي را با بازيكنان خودم مقايسه ميكنم، به اين نتيجه ميرسم كه بازيكنان بيشتري از ذوبآهن بايد مليپوش باشند.
اين كه قهرمان نيمفصل فقط يك يا دو مليپوش داشته باشد، كمي عجيب نيست؟ شايد از اين جهت بشود تيم شما را با تيم ناشناخته هوفنهايم كه قهرمان نيمفصل اول بوندسليگا شد، مقايسه كرد.
اين نكتهاي است كه بازيكنان من بايد به آن توجه كنند. شاگردان من آنقدر بايد تلاش كنند تا به چشم بيايند و باور استفاده از آنها براي كادر فني تيم ملي ايجاد شود. آنها بايد با عملكرد خود به سرمربي تيمملي بگويند كه ميتواني من را انتخاب كني، در تركيب اصلي بگذاري و از اين انتخاب رضايت داشته باشي. اين از نكاتي است كه آنها بايد به آن توجه كنند و من هم در اين مسير كمكشان خواهم كرد.
يعني شما بيشتر از آن كه از كادر فني تيم ملي بابت استفاده نكردن از بازيكنان ذوبآهن ايراد بگيريد، اين عامل را انگيزهاي ميدانيد براي شاگردانتان تا براي مليپوش شدن، بيشتر تلاش كنند.
من نميتوانم از كادر فني تيم ملي بابت اين موضوع گلايه كنم. من اين ايراد را به بازيكنانم وارد ميدانم تا آنها بيشتر تلاش كنند. قطعا اگر هم يك بازيكن براي رسيدن به پيراهن تيم ملي انگيزه نداشته باشد، نشان از ضعف و ناتواني او است. نمونه بارز همين مساله شخصيت ورزشي علي دايي است. اگر يادتان باشد، هر زمان كه روزنامهها درباره او بد نوشتند، انگيزهاش بيشتر شد و گلزني كرد.
فكر ميكنيد چند بازيكن تيم شما شايستگي پوشيدن پيراهن تيم را دارند؟
من نميتوانم بگويم كدام بازيكنان ذوبآهن شايستگي بيشتري براي حضور در تيم ملي دارند. واقعيت اين است كه اگر من سرمربي تيم ملي باشم، همه آنها را شايسته ميدانم، چون به تك تك آنها اعتقاد دارم. خود دايي وقتي در سايپا بود، 9 بازيكن از تيم خودش را به تيم ملي دعوت كرد، چراكه آن زمان به آن نفرات اعتقاد داشت؛ اما الان كه مربي آن تيم نيست، حداكثر 2 يا 3 بازيكن سايپا را دعوت ميكند. اين مساله اجتناب ناپذير است.
ذوبآهن به رغم ريشهدار بودن و ارائه بازيهاي زيبا يكي از كمتماشاگرترين تيمهاي ليگ است. علت اين مساله چيست و آيا اين موضوع شما را ناراحت نميكند؟
اين كه تيمي در يك ورزشگاه پر از هوادار خودي بازي كند، براي هرسرمربيخوشحالكننده است؛ اما براي كم تماشاگر بودن ذوبآهن دلايلي هم ميتوان تراشيد. يكي از اين دلايل دوري ورزشگاه فولادشهر از مركز شهر است و دليل ديگر هم زمان بدي است كه سازمان ليگ براي بيشتر بازيها انتخاب ميكند. وقتي بازي ما را در يك روز وسط هفته و در ساعت 2 ميگذارند، نبايد انتظار داشت خيل عظيمي از هواداران ما كه محصل يا شاغل هستند، به ورزشگاه بيايند. با اين حال، من اعتقاد دارم ما ميتوانيم با ادامه روند رو به رشد خود، تماشاگران بيشتري را به ورزشگاه فولادشهر بكشانيم. در همين بازي آخري كه پيش از تعطيلات نيمفصل با پيكان داشتيم، شاهد حضور بيشترين تماشاگر ذوبآهني در ورزشگاه بوديم كه اين برايمان جاي دلگرمي داشت.
شما اردوي خارجي خوبي را در ابتداي فصل تجربه كرديد. چرا در تعطيلات نيمفصل تصميم گرفتيد در اصفهان بمانيد و فقط براي چند روز به شيراز برويد؟
ما ابتدا برنامهريزي كرديم كه براي اين تعطيلات به دبي برويم يا اردويمان را در كيش برپا كنيم؛ اما من تصميم گرفتم تيم را در اصفهان نگه دارم تا بچهها در كنار خانوادههايشان باشند. به همين دليل آنها را 4 روز آزاد گذاشتم تا با خانوادههايشان هر جا ميخواهند بروند. البته اين مساله را به رايگيري گذاشتم و بازيكنان هم نظرشان همين بود.
پس ميتوان گفت اين برنامه ريزي بيشتر يك تاكتيك روحي رواني بود. درست است؟
فوتبال امروز دنيا همهاش همين مسائل روحي رواني است. قطعا همه بازيكنان بغل پا زدن به توپ و پاس دادن را بلد هستند و اگر مشكلي جانبي نداشته باشند، ميتوانند در بهترين فرم ايدهال خود بازي كنند.
تفكرات ابراهيمزاده در ذوبآهن هجومي است؛ اما چرا تيمملي در 3 بازي كه شما سرمربي آن بوديد، در حسرت گل سوخت و حتي يك بار هم موفق به گلزني نشد؟!
شرايط آن 3 بازي شرايط خاصي بود. تيم در يك بلاتكليفي به سر ميبرد و من هيچ يك از بازيكنان لژيونر را در اختيار نداشتم. شما همين الان به گلهايي كه تيم ملي در مقدماتي جام جهاني زده، نگاه كنيد. نكونام، مهدويكيا و كريم باقري براي تيم ملي گل زدهاند كه من پارسال هيچ كدام از آنها را دراختيار نداشتم. با وجود تمام اين شرايط تيم ملي در زمان من بدشانس هم بود و عليرغم داشتن موقعيتهاي گلزني فراوان، موفق به گلزني نميشد.
با نگاهي به صدر جدول و مربياني كه سكان هدايت 2 تيم بالانشين را دراختيار دارند، ناخودآگاه ياد خاطرات نهچندان شيرين جام ملتهاي آسيا در ذهن زنده ميشود. تركيب مربيان بزرگي همچون ابراهيمزاده و قلعهنويي، چرا در تيم ملي جواب نداد؟
ما كادر فني بسيار خوبي داشتيم؛ اما شايد اگر يك بار ديگر هم زوج قلعهنويي و ابراهيمزاده در كنار هم قرار بگيرند، باز هم جواب ندهد. به هر حال از آن روزها دلخوريهايي براي من باقي مانده است كه در پايين آمدن كارايي من در تيم ملي بيتاثير نبود.
ميشود بخشي از آن دلخوريها را بازگو كنيد؟
اين كه برخي رسانهها مينوشتند ابراهيمزاده به جاي تداركات روي نيمكت تيم ملي مينشيند، حرف كمي نبود. ما تعامل خوبي در كادر فني داشتيم، اما برخي دوستان مطبوعاتي دائم از من ميخواستند كه عليه قلعهنويي و تاكتيكهاي تيم ملي حرف بزنم. اين مسائل بدون شك در تمركز كاري يك تيم تاثير منفي ميگذارد.
شما از آن دست مربيان نيستيد كه با صراحت از قهرماني حرف بزنيد؛ اما برخي مربيان مثل افشين قطبي با بيان اين جمله كه ما قهرمان ميشويم و تكرار آن به دفعات، بازيكنان را براي رسيدن به اين هدف تهييج ميكنند. فكر نميكنيد صحبت از قهرماني، روحيه قهرماني را در تيم شما افزايش دهد؟
به اين ميگويند تلقين قهرماني. من مخالف اين طرز تفكر نيستم، اما يك نكته را هم نبايد فراموش كرد كه ما با واقعيتها زندگي ميكنيم و نبايد با قاطعانه حرف زدن درباره قهرماني خودمان را گول بزنيم. قطبي سال گذشته ابزار قهرماني را داشت و از همان ابتداي فصل گفت پرسپوليس قهرمان ميشود، اما شرايط براي او در فصل جديد مهيا نبود و همين وعدههاي بيمورد بود كه باعث شد قطبي عطاي حضور در پرسپوليس را به لقايش ببخشد. ما نبايد در رسانهها غلو كنيم. مطمئن باشيد اگر من هم بخواهم از حالا قول قهرماني بدهم، بايد همين فردا از اصفهان بروم.
اما ميخواهم بدانم شخص ابراهيمزاده چقدر براي قهرمان كردن تيمش در ليگ برتر مصمم است؟
صداي رودخانه وقتي شنيدني و زيباست كه با سنگهاي رودخانه برخورد ميكند. اين سنگها همان موانعي هستند كه براي قهرماني سد راه ما قرار دارند. اجازه بدهيد ما از آن موانع عبور كنيم تا آن وقت با لذت از قهرماني حرف بزنيم. مطمئن باشيد من براي قهرماني تيمم در ليگ برتر مصممترين هستم.
در پايان اگر ناگفتهاي هست بفرماييد.
ضمن تشكر از شما، ميخواهم از كل مجموعه ذوبآهن، از مديران كارخانه و هيات مديره تيم گرفته تا تيمهاي پشتيباني و خدمات، همچنين دوستانم در كادر فني و بازيكنان براي اين كه براي موفقيت تيم تلاش روزافزوني دارند، قدرداني كنم. اگر ذوبآهن قهرمان نيمفصل شده و حالا در جمع مدعيان قهرماني ليگ برتر است، به دليل تلاش تكتك اين عزيزان است.
رضا پورعالي
شنبه 14 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 348]
-
گوناگون
پربازدیدترینها