تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836459849
مراسم هاي نخل گرداني وحسن-حسين در كوير مركزي تكرار سنت هاي گذشته در عزاداري هاي محرم
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: مراسم هاي نخل گرداني و"حسن-حسين " در كوير مركزي تكرار سنت هاي گذشته در عزاداري هاي محرم
محرم جلوه اي از استقامت اهل بيت (ع) است در برابر ظلمي كه اسلام را در پشت پرده اي سياه پنهان كرده بود و اكنون بعد از سالها مردم اين ديا شيعه با تكرار سنت ها تلاش مي كنند ياد آن شهداي راستين را جاودانه گردانند .
صورتهاي تمثيلي و رمزي رفتارهاي مذهبي و كاربرد اشياي نمادين درمناسك و مراسم مذهبي داراي معاني ويژه اي است كه درك آنها و ارزشيابي آنها با معيارهاي بيرون از حوزه تفكرات ديني بيگانه با عقايد مردم تا حدودي دشوار مي نمايد. بنابراين، فلسفه پيدايي چنين صورتهاي مثالي و شبيه ها و تابوت واره ها در رفتارهاي آييني ـ عبادي مردم هر جامعه را بايد در فرهنگ ديني همان جامعه و درنظام اعتقادي مردم آن در گذشته هاي دور و در تاريخ اسطوره اي و فرهنگهاي درآميخته آن مردم جست وجو كرد. از طرفي ديگر مراسم و مناسك محرم بويژه عاشورا و تاسوعا و ده روزه اول محرم علاوه بر اينكه جنبه مذهبي براي مردم اين سرزمين داشته باشد، ريشه در باورهاي اسطوره اي و آرماني آنها دارد و حتي بسياري از افرادي كه چندان پايبند به آداب و سنن مذهبي نيستند، براي اين ايام و مراسم و رسومات آن ارزش فراواني قائلند و بدان پايبندند. سؤال اصلي اين است كه اين رسم و رسومات از كجا و كي درميان شيعيان جهان و البته ايران رواج و رونق يافته؟ اين علم و بيرق و علامتها نماد و نشانه چيست؟ ريشه در كدام باور و حادثه تاريخي مان دارند؟ و چگونه با گذشت ايام دستخوش تغيير و تحولات شده اند و تا به شكل امروزي درآمده اند؟
براي يافتن پاسخ سؤالات فوق بايد پيش از هر بحث و عنوان موضوعي به سابقه و سليقه و پيشينه تاريخي و اسطوره اي اين رسم و رسومات پرداخت. «علي بلوكباشي» گردآورنده و محقق ساليان سال فرهنگ و سنن ايران در كتاب پرمحتوا و جذابش «نخل گرداني » ساختن شبيه شهيدان و تابوتهاي تمثيلي شهيدان و آيين حمل آنها را در دسته هاي عزا در فرهنگ ايران بسيار دور و دراز مي داند و معتقد است پيشينه اين مراسم و مناسك به دورترين ايام دوران اساطيري و تاريخي ميهن مان بازمي گردد. نمونه برجسته و معتبر آن آيين سوگواري سالانه مرگ سياوش و حمل و گرداندن تابوت است. بنابر روايتهاي تاريخي، مردم فرارود (ماوراءالنهر) تا نخستين سده هاي اسلامي، هر ساله درمراسم يادمان سال مرگ سياوش، قهرمان اسطوره اي ايران كه خون پاكش به ناحق بر زمين ريخت، شبيه او را مي ساختند و در معماري يا محملي مي گذاشتند و بر سرزنان و سينه كوبان و نوحه خوانان در شهر مي گرداندند.
رسم «تابوت گرداني» درميان شيعيان احتمالاً همزمان با تشكيل نخستين تجمع هاي شيعي در مجالس سوگ شهيدان دين و راه افتادن دسته هاي زاير مرقد اميرمؤمنان حضرت علي(ع) و امام حسين(ع) رواج يافت. مطابق مداركي كه به دست آمده «شعاري» يا ساز و برگي مخصوص در ميان شيعيان، از اوايل سده پنجم هجري، وجود داشته است كه از آن در مراسم سوگواري خود استفاده مي كردند. «ابن جوزي» در «المنتظم» در شرح وقايع سال425ق مي نويسد: شيعيان محله كرخ بغداد، به هنگام رفتن به زيارت مزار اميرمؤمنان و سيدالشهدا و دستگاههاي آرايه بندي و طلاكاري شده اي به نام «منجنيق» با خود حمل مي كردند. منجنيق نخستين و قديم ترين تابوت واره مذهبي شيعيان مظهري از تابوت يا صندوق گور (ضريح) حضرت علي(ع) و امام حسين(ع) بوده است. البته ابن جوزي معتقد است حمل اين صندوق توسط شيعيان تقليدي از آيين جوانان سني اصفهان در حمل دستگاهي شبيه آن به وقت رفتن به زيارت قبر «مصعب بن زبير» ياد كرده است. البته منجنيق شيعيان كرخ بغداد ظاهراً چيزي شبيه نخل امروزي شيعيان ايران بوده است كه آن را با انواع سلاح و اشيا و اسباب روشنايي، مانند شمشير و سپر و خود و آينه و چراغ و پرو... مي آرايند و به همراه دسته هاي عزاداري روز عاشورا در محله ها مي گردانند.
مي گويند نخستين محمل آراسته به حرير و سنگهاي گرانبها را «شجرة الدار» كنيز «ملك صالح» و مادر «ملك خليل» فرمانرواي مصر در 648 ق با خود به خانه كعبه برد. از آن پس نيز هر ساله فرستادن محمل با هديه و خلعت از مصر به كعبه و حجره پيغمبر رايج شد. «ابن بطوطه» در سفرنامه اش به مراسم محمل گرداني در مصر اشاره مي كند و مي نويسد: «مصريان هر سال درروزي از ماه رجب مراسم و محمل گرداني ترتيب مي دادند. در اين روز قضات چهارگانه به اتفاق وكيل بيت المال و محتسب و بزرگان فقها و امناي دولت و صاحب منصبان سواره به سوي باب القلعه كه خانه الملك الناصر [پادشاه مصر از 693 تا 740 ق] است، مي روند و در اين جا محمل را كه روي اشتري قرار دارد بيرون مي آورند. اميرالحاجي كه براي آن سال تعيين مي شود در پيشاپيش محمل روانه مي شود و گروه سقايان سوار بر اشتران خويش به دنبال آن و همه مردم از زن و مرد گرد مي آيند و محمل را بدين سان در كوچه هاي قاهره و مصر مي گردانند و شترداران حدي كنان و آواز خوانان از پيش و ديگران از پس حركت مي كنند.»
شباهت تقريبي ميان منجنيق شيعيان كرخ و نخل امروزي را «هانري رنه والماني» باستان شناس و سياحتگر فرانسوي، با وضعي از نخل نيشابوريان در چندصدسال بعد تأييد مي كند. «والماني» كه در نخستين دهه قرن بيستم از ايران ديدن مي كرد، با مشاهده نخل اهل نيشابور كه در ميدان عمومي شهر نيشابور قرار داشت، آن را «يك نوع منجنيق» و «مانند وسايل ژيمناستيك» وصف مي كند و مي نويسد: «منجنيق شعار مقدسي است كه در روز عاشورا آن را با پارچه هاي ابريشمي زينت داده و با تشريفات زيادي در محلات مي گردانند.» «اين منجنيق نقاشي شده و از نوارهاي نازكي پوشيده شده بود و در ميان آن وسايل روشنايي از قبيل لاله و غيره ديده مي شد.»
و در ادامه مي آورد كه «نوعي از نخل كه در روز عاشورا در كوچه و بازار مي گردانند» كه ظاهراًً اين جمله آخرش از ديدار او از نيشابور نبوده است.
نخستين گزارشهاي جسته، گريخته كه از سياحتگران خارجي مربوط به عصر صفوي است. «پيترو ولاواله» جهانگرد ايتاليايي كه دوبار شاهد حركت دسته هاي عزا در دوره شاه عباس اول در اصفهان بوده در شرح مراسم عزاداري در سوگ شهادت حضرت علي (ع) در 21 رمضان 1026 به حمل تابوت اشاره كرده و مي نويسد: «دسته هاي عزاداري در پي شماري بيرق و علم، تابوت هايي پوشيده به مخمل سياه را بر دوش مي كشيدند و روي تابوت ها مجموعه اي از سلاح هاي مختلف تعرضي و تدافعي و پرهاي رنگين قرارداده بودند و دورتادور آنها عده زيادي راه مي رفتند و نوحه مي خواندند و عده ديگر بوق و كرنا و سنج مي زدند و فريادهاي عجيب برمي آوردند و جست وخيز مي كردند.» همين نويسنده در وصف مراسم عزاداري عاشورا سال 1027 ق ـ يك سال بعد ـ مي نويسد:دورا دور آنها را با مخمل سياه پوشانده بودند و روي هر تابوت يك عمامه سبز و يك شمشير گذاشته و سلاح هايي از اطراف آن آويخته بودند. اين اشيا را روي طبق هايي چند بر سر عده اي گذاشته بودند و به آهنگ سنج و ناي جست وخيز مي كردند و دور خود چرخ مي زدند.
سند ديگري در دست است از «اولئاريوس» منشي هيأت نمايندگي امپراتور آلمان در ايران كه مراسم عزاداري مردم اردبيل را در روز قتل اميرمؤمنان درسال 1047 و سلطنت «شاه صفي صفوي» چنين توصيف مي كند: ابتدا خطيبي شرحي از مقتلنامه براي حاضران خواند و پس از آن «سه تابوت كه با پارچه هاي سياه رنگ پوشيده شده بودند دايره وار دور گرداندند. » كه احتمالاً اين تابوت ها را «مظهر تابوت هاي حضرت علي (ع) و دو فرزند ايشان دانسته است. او سپس از نخلي مي گويد كه «برآن چهار قبضه شمشير فرو كرده بودند كه به سبب فراواني اشياي زينتي ديدن آنها دشوار مي نمود.» در ادامه مي آورد: «چند نفر ديگر بر سر خود جعبه اي حمل مي كردند. اين جعبه را با دسته اي از [پر] پرندگان، نوارهاي رنگين، گل و ساير چيزها آرايش كرده و درون آن گويا قرآني گشوده قرارداده بودند. افرادي كه جعبه را بر سر داشتند همراه نواي موسيقي محزون سنج، ني لبك و طبل نظامي مي پريدند و مي جهيدند. «چند گروه از جوانان با در دست داشتن چوبدستي هاي بلند در دايره هاي جداگانه اي به اطراف مي پريدند و درحالي كه شانه هاي يكديگر را گرفته بودند يكي از آنها مي خواند «حيدر، حيدر، حسن، حسين» و ديگران با او اين كلمات را دم مي گرفتند. با اين مراسم جمعيت دوباره به شهر مي رفتند.»
از ديگر جهانگرداني كه اتفاقاً در روز عاشوراي 1078 ق در ميدان نقش جهان اصفهان حضور داشته تاورنيه است كه مي نويسد:«دوازده دسته از دوازده محله اصفهان با علم وكتل و عماري و ساز وبرگ هاي مخصوص عزاداري به ميدان نقش جهان آمدند. هر دسته «يك عماري داشت كه هشت تا ده نفر آن را حمل مي كردند. چوب عماري به انواع گل و بوته نقاشي شده در هر عماري تابوتي گذارده، روي آن رابا پارچه زري پوشانده بودند… در جلوي هر دسته يك يدك (كتل: اسب جنيب) را مي كشيدند، كتل ها را با زين و يراق آراسته و به آنها تير و كمان و شمشير و خنجر آويخته بودند. در يك صد گامي جايگاه شاه يدك كشان اسب ها را به تاخت وامي داشتند و دسته با عماري دنبال آنها مي دويدند.» درواقع اين اسبها مظهر همان اسباني بودند كه شهيدان بر آنها سوار شده بودند و به جنگ مي رفتند.
اسناد و مداركي كه از دوران زنديه و قاجاريه در دست است به دليل نزديكي آنها به سده هاي معاصر متقن تر و پرشمارند. در اين دوره سياحان بي شماري به ايران سفر كرده وازشهرهاي آن ديدن كرده اند. ويليام فرانكلين خاورشناس وافسر ارتش انگليس، كه در اواخر دوره زنديه از كلكته به ايران آمده بود ، از آيين سوگواري مردم درماه محرم درشيراز گزارشي چنين مي دهد«در روز عاشورا تابوت هاي شهدا را كه با خون آغشته بود، مي آوردند. روي تابوت ها، شمشيرها وعمامه هاي شهيدان را كه باپرهاي «حواصيل» تزيين شده بود، گذاشته بودند. كه پس از اتمام مراسم، اين تابوت ها را با تشريفاتي خاص به خاك
مي سپردند». رسم به خاك سپردن تابوت تمثيلي شهيدان يا درآب افكندن آنها درميان شيعيان هند و هنديان معمول بوده و هنوز هم معمول است. البته «علي بلوكباشي » دركتابش درصفحه 100 اشاره مي كند كه اين تنها سياحي است كه چنين رسمي را درايران ديده است كه احتمالاً آن را تحت تأثير فرهنگ هندوي نوشته است.
جيمز موريه درسفرهايش به ايران دوبار مراسم عزاداري عاشورا را ديده و از آن ذكر كرده است. او كه در زمان فتحعلي شاه براي نخستين با ر به ايران آمده است درشرح مراسمي كه ديده است پس از ذكر و وصف چگونگي مراسم عاشورا به يك محمل شبيه تابوت يا ضريح مزين به گوهر و سنگهاي گرانبها اشاره مي كند و (به احتمال زياد تمثيلي از ضريح امام حسين(ع) بوده است ) مي نويسد«هشت تن مرد اين ضريح را كه ا طرافش با شالهاي كشميري پوشيده شده بود روي شانه هايشان در دسته هاي عزاي روز عاشورا حمل مي كردند. بر نوك سرضريح دستاري قرار داشت كه مظهر عمامه پيغمبر و احتمالاً عمامه امام حسين(ع) بود.
از ديگر سياحان اين دوره، هاينريش بروگش آلماني است كه در زمان ناصرالدين شاه از مراسم عزاداري كه «درميان باغ كاخ ونزديك اتاقي كه شاه براي تماشاي تعزيه درآن مي نشست» مي نويسد: «مهمانان درون چادر بزرگي نشسته بودند ومراسم را تماشا مي كردند. درآغاز مردان قوي هيكلي علامات و علم هايي را به ميدان مي آوردند». بعدازاين هشت نفر واردميدان شدند كه يك چارچوبي را بر دوش حمل مي كردند و روي اين چارچوب چيزي شبيه قبر درست كرده بودند وبه ما توضيح كه سمبل قبر پيغمبر اكرم اسلام است. روي قبر چندين طاق شال كشمير كشيده بودند و چند شمع كافوري نيز روي آن دريك شمعداني مي سوخت. در دوطرف اين قبر نيز دو نفر ديگر با علم و كتل حركت مي كردند».
آنچه تاكنون آمد مرور كوتاه چند گزارش ودست نوشته اي بود كه از سياحان وتاريخ نگاران به دست آمده است. در دوره وعهد كنوني همانطور كه همگان از كودكي ديده ايم وشنيده ايم و ديگر جزيي از حافظه شخصيتي وضمير ناخودآگاهمان شده است ، درنخستين دهه محرم و دهه پاياني صفر، بويژه در روز اربعين حسيني، و دربرخي شهرها در روز رحلت حضرت رسول (ص) وشهادت امام حسن مجتبي (ع) و روز قتل اميرمؤمنان علي (ع) دسته هاي عزادار سينه زن، زنجيرزن راه مي افتند وبنابرسنت فرهنگي شهر وديار خود نشان هاي مذهبي وصندوق ها و ضريح هايي تابوت واره با خود حمل مي كنند. جلال و شكوه هردسته به نشانها و علامتها و تابوتها و تعداد و بزرگي و آرايه هاي آنها بستگي دارد.
روستاي «فرخي» در منطقه كويري خور و بيابانك (واقع در كوير مركزي) از توابع نايين اصفهان از جمله مناطقي است كه از قديم مراسم خاصي در آن برگزار مي شود ويكي از مهمترين اين مراسم ها ،مراسم نخل گرداني يا تابوت گرداني است كه شرح كوتاهي ازآن را مي آوريم .
دراين منطقه كويري كه خود نمادي از گرماي كربلا را در تابستان دارد هر روز از بعد ازظهر مراسم قرائت (ختم) قرآن و سپس روضه خواني شروع مي شود كه تا نماز جماعت مغرب و عشاء ادامه دارد.
در دهه اول محرم، شب هنگام مسجد جامع روستا كه به تقليد از مسجد جامع سمنان ساخته شده است مملو از جمعيت مي شود و جمعيت از ديگر مسجد روستا (مسجد اميرالمؤمنين«ع») و هيئت قمربني هاشم (كه زبانزد منطقه است) به قصد شركت در مراسم عزاداري به مسجد جامع و حسينيه بزرگ محل حركت مي كنند. هنگامي كه سينه زنان و زنجيرزنان هيئت قمر بني هاشم وارد مسجد جامع مي شوند، سخنران يا روضه خوان به احترام آنها سكوت مي كند و حدود نيم ساعت حاضران با آنها سينه
مي زنند. روضه خوان، سخنراني خود را تا ساعت 22 شب ادامه مي دهد.
به طور كلي بايد بگويم مراسم عزاداري در اين روستاي كويري در سه مكان و سه زمان (البته درپي يكديگر ) برگزار مي شود :
الف) در شبستان خادمي: مراسم روضه خواني در اين مكان از ابتداي محرم هر روز از ساعت 10:30 دقيقه صبح برگزار مي شود وتا نماز ظهر و عصر ادامه دارد.
ب) مراسم روضه خواني در مسجد جامع فرخي: يك ساعت و نيم قبل از اذان مغرب و عشا اين مراسم برگزار مي گردد.
ج) مراسم مداحي و روضه خواني در هيئت متوسلين به قمر بني هاشم: از ساعت 8 شب مراسم مداحي و روضه خواني برگزار مي گردد و سپس هيئت به سوي مسجد جامع حركت مي نمايد و در آنجا مراسم ادامه مي يابد و پس از مراسم برنامه حسن و حسين برگزار مي شود .
بعد از پايان روضه خواني، مردم عزادار در حسينيه بزرگ گردهم مي آيند و هيئتي ها دسته و گروه خود را هماهنگ مي كنند و نوحه خواني و زنجيرزني را آغاز مي كنند، گروهي ديگر پشت سر آنها به ياد امام حسين«ع»، سه نخل (به عنوان تابوت امام حسين«ع»، حضرت علي اكبر«ع» و حضرت علي اصغر«ع») را بر دوش خود حمل مي كنند. در جلو نخل ها چند نفر از بزرگان و علما و مردم حركت مي كنند و محتشم خواني مي كنند( 12 بند معروف محتشم كاشاني " باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است- باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است " خوانده مي شود. هر بيت كه خوانده مي شود جمعيت همراه نخل بيت مشهور باز اين چه شورش است را زمزمه مي كنند)؛ در پشت نخل نيز بانوان مؤمن پا به پاي مردانشان در رثاي حسين بن علي اشك مي ريزند و در جلو نخل هم گروه هيئت به صورت دسته حركت مي كند و مرثيه خواني مي كند. (در قديم رسم بوده همراهان نخل ها پابرهنه اين مراسم رابرگزار مي كردند تا يادي از بازماندگان اسير شده حضرت اباعبدالله الحسين كرده باشند ) .
اين را نيز بگويم كه در قديم ، علامت كشان و علمداران وتابوت كشان ونخل گردانان دسته ها، پهلوانان و گردان محله، يا به اصطلاح «داش مشدي» ها و يلان محله ها بودند. سنگيني حمل علامت هاي بزرگ چندين تيغه وتابوت هاي تمثيلي را هم فقط همين پهلوانان بانيروي عشق و شور به قطب جوانمردان ، حضرت امير و سالار شهيدان حضرت امام حسين (ع) مي توانستند تحمل كنند.
«حسين- حسين» تكرار هماهنگ كلمات
بعد ازمراسم نخل گرداني، مراسم خاص و محترمي ديگري برگزار مي شود به اين گونه كه مردان سياهپوش آبادي در دو دسته جداگانه روبه روي هم مي ايستند و يك دست در كمر و دست ديگر را بر روي دوش هم مي گذارند و به صورت دو نيم دايره ، يك قدم جلو گذاشته و پاي ديگر را بالا مي آورند كه اين حركت به شكل پياپي ادامه مي يابد اين دو گروه به صورت پياپي از جلوي عبور مي كنند .
اين دو گروه در حال چرخش، كلمات دوگانه اي را به نوبت تكرار مي كنند به اين صورت كه يك دسته مي گويد «حسن»، گروه ديگر مي گويد «حسين» يا «امام- شهيد» ، «حيدر- صفدر» و «امام- علي». پس از حدود ده يا 20 دقيقه با يك چاووشي (شخصي با صداي بلند اين اشعار را مي خواند: بر مشامم مي رسد هر لحظه بوي كربلا...) مراسم خاتمه مي يابد و هر دو گروه به احترام اين اشعار سه بار بلند «يا حسين» مي گويند اما بعد از اين اشعار، دو گروه بار ديگر مراسم «حسن- حسين» را آغاز مي كنند و سه بار اين مراسم تكرار مي شود.
اين مراسم محلي قديمي پس از اتمام روضه خواني و مداحي در در تمام طول دهه بويژه روزهاي هشتم و نهم پس از بازگشت هيئت عزاداران به حسينيه بزرگ ، روز دهم صبح پس از بازگشت عزاداران از قبور اموات و بازهم روز دهم بعد از نماز مغرب و عشا برگزار مي شود كه داغ ترين وسوزناكترين اين مراسم در سپيده دم روز بعد از عاشورا برگزار مي شود .
فاتحه خواني در منازل صاحبان عزا
روزهاي هشتم، نهم و دهم برنامه هاي عزاداري متفاوت است؛ در اين روزها، عزاداران پس از خوردن غذا در هيئت قمر بني هاشم (ع) و مسجد اميرالمؤمنين (ع) به سوي حسينيه بزرگ حركت مي كنند و از آنجا مراسم راهپيمايي عزاداري را شروع مي كنند.
مردم در قالب دو گروه، هيئت عزاداري قمر بني هاشم (ع) كه زنجير و سينه مي زنند و گروه حمل كنندگان نخل ها (نخل بزرگ و دو نخل كوچك).
افرادي از روزهاي قبل، خانه هايي را كه از محرم و صفر سال گذشته تاكنون كسي را از دست داده اند، شناسايي كرده و با هماهنگي خانواده هاي شهدا و ساير مسئولان محلي ، مسير حركت عزاداران را مشخص مي كنند.
هيئت عزاداري بعد از رسيدن به جلوي خانه صاحبان عزا براي چند دقيقه توقف مي كند و باتوجه به فرد متوفي (شهيد يا فرد عادي)، مداحي باشكوه تري به همراه سينه زني و زنجيرزني صورت مي گيرد (جلوي منازل شهدا مدت توقف بيشتر است و مداحي و شعر در مدح و رثاي شهدا خوانده مي شود) سپس با ذكر يك فاتحه، هيئت قمربني هاشم حركت مي كند و گروه نخل گردان (هيئت مسجديها) نيز مراسمي را انجام مي دهند به اين صورت كه يك شخص معتمد يكي از چهار گوشه نخل بزرگ را مي گيرد و ذكرها را مي خواند و نخل داران در جواب وي «يا حسين(ع)» مي گويند و نخلها را تكان مي دهند وسط هر نخل هم به ياد كاروان اسرا، يك زنگوله بزرگ آويزان است كه صدا مي دهد و ياد و خاطره شكنجه هاي كاروان شام را زنده مي كند. در پايان فاتحه گفته مي شود. بعد دو نخل كوچك (تابوت حضرت علي اكبر«ع» و حضرت علي اصغر«ع») هم با ذكرهاي قبلي، همان حركات نخل بزرگ را تكرار مي كنند و با يك صلوات و فاتحه حركت مي كنند.
در بين مسير هيئت ها در چهار قبرستان محل حضور مي يابند و مداحي و عزاداري مي كنند.
اين راهپيمايي تا قبل از نماز مغرب و عشا ادامه دارد كه به حسينيه بزرگ برمي گردند در آنجا هم بعد از آنكه هيئت و گروه نخل گرداني، چند دور در حسينيه چرخيدند و عزاداري كردند مراسم «حسن- حسين» با شور و شوق بالاي جوانان برگزار مي شود تا موقع اقامه نماز.
روز عاشورا مراسم بعد از ناهار با تعزيه امام حسين«ع» آغاز مي شود كه بعد از شهادت امام حسين«ع» فردي را كه اين نقش را بازي مي كند روي تخته اي مي گذارند و پس از چند دور چرخاندن در حسينيه و به سر و صورت زدن و عزاداري، نخلها را به ياد وي برمي دارند و راهپيمايي عزاداري را به صورت كوتاه تر از روزهاي قبل برگزار مي كنند.
شب شام غريبان
ساعات پاياني عاشورا، جوانان به دور هم در حسينيه بزرگ جمع مي شوند و كفش ها را كنده و پس از مراسم «حسن- حسين» شمع روشن مي كنند و تا نيمه هاي شب ضجه زده و بر سرو صورت مي زنند و تا سحر و هنگام نماز صبح عزاداري مي كنند و سپس با اقامه نماز صبح به منازل مي روند...
گزارش از محمودرضا رحماني
سه شنبه 10 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]
-
گوناگون
پربازدیدترینها