واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تئاتر - به هرحال من بازيگرم
تئاتر - به هرحال من بازيگرم
سيامك صفري متولد 1343 در تهران است. او فعاليت هنرياش را از سال 1364 با كارگرداني كارهاي ويژه كودكان شروع كرد و فعاليت حرفهاي در تئاتر را پس از ورود به دانشكده تئاتر با نمايش «آنها زندهاند» به كارگرداني حميدرضا قطبي آغاز كرد و در نمايشهاي ماندگار تئاتر ايران از جمله «دير راهبان»، «روز رستاخيز» و... بازي كردهاست. وي كار با علي رفيعي را از نمايش «يادگار سالهاي شن» كه اولين اجراي دكتر رفيعي بعد از انقلاب بود آغاز كرد و در اكثر نمايشهاي اين كارگردان از جمله «يك روز خاطرهانگيز از زندگي دانشمند»، تلهتئاتر «خسيس»، نمايش «عروسي خون» و «در مصر برف نميبارد» به عنوان بازيگر حضور داشت. صفري در نمايش جديد دكتر رفيعي به نام «شكار روباه» كه تمريناتش براي شركت در بخش چشمانداز جشنواره تئاتر فجر از آبان ماه آغاز شدهاست، نقش اصلي را بهعهده دارد.
با توجه به اينكه شما در اكثر كارهاي آقاي رفيعي حضور داريد، آيا ميتوانيم بگوييم عضوي از گروه آقاي دكتر رفيعي هستيد؟
در واقع از اولين اجرايي كه آقاي رفيعي بعد از انقلاب داشتند من با ايشان كار كردم. حالا اگر گروهي بوده من هميشه در كنارش بودهام. هرچند در بعضي از نمايشها شرايطي بود كه من نميتوانستم حضور داشتهباشم از جمله نمايش «كلفتها» كه يك نمايش كاملا زنانه بود.
تمرينات «شكار روباه» را از كي آغاز كرديد؟
از آبان ماه شروع شد.
گويا پيش از آن هم يك بار استارت خورد اما تمرينات متوقف شد؟
بله، يك بار استارت خورد. اما هميشه وقتي تئاتر ميخواهد اتفاق بيفتد واقعا كار بزرگي است. شرايطش را ميخواهد. گاهي وقتها به اشتباه از لحاظ زمانبندي، كار در شرايطي شروع ميشود كه ميبيني نميشود كار را پيش برد و الان وقتش نيست. شايد با يك تاخير و وقفه شرايط ايدهآل مهيا شود كه فكر ميكنم امروز «شكار روباه» به آن شرايط ايدهآل رسيدهاست. يعني با يك تاخير حدودا سه ماهه در آبان اين اتفاق افتاد و كار را دوباره شروع كرديم.
تمريناتتان تا كي ادامه دارد؟
قرار ما بر اين است كه سه ماه تمرين كنيم چون به هر حال نمايشنامه و اجرايي است كه استيل خاصي دارد و لازمهاش اين است كه اين تيم بتواند آن را مال خود بكند. ضمن اينكه نوع زيباييشناسي كه دكتر علي رفيعي دارد يك زماني را احتياج دارد كه با تيمش به آن توافق برسد و تمرينات خودش را ميخواهد. براي تمرينات اين كار برنامهريزي سه ماهه شدهاست و الان داريم پيش ميرويم. قرار است در بهمن ماه در فستيوال فجر يك اجرا داشته باشيم و اجراي عمومي را در بهمن و اسفند پيش ببريم.
به نوعي ميتوانيم بگوييم شما نقش اصلي اين كار هستيد.
بله در روايت قصه، قصه آغامحمدخان قاجار است اما وقتي اين كار روي صحنه برود تماشاگر متوجه ميشود كه اصولا نقش اول در اين كار به آن معنا كه در ذهن همه است، نيست. يك پرسوناژي است كه محوريت قصه را دارد اما عناصر ديگر هم حضور پررنگ دارند و به نظر من همه پرسوناژها خيلي خوب تعريف شدند و از جهت نوع حضور و بودنشان در آن روايت انرژيهايشان نزديك به هم است.
ميتوانيد يك مقدار در مورد نقشتان توضيح دهيد؟
اسم آغامحمدخان قاجار را همه شنيدهاند. يعني شخصيتي است كه در بخشي از تاريخمان حضور داشته و البته روايتهاي مختلفي در موردش هست. آنچه كه من دارم ميگويم در خصوص تاريخ است اما اين آغامحمدخان قرار است به واسطه تئاتر روايت شود. اين خيلي متفاوت ميشود از اينكه ما بگوييم كه داريم يك قصه تاريخي ميگوييم. اصلا تئاتر اين وظيفه را به عهده ندارد كه بيايد تاريخ را اجرا كند يا ارائه دهد، بلكه در واقع ميآيد در تاريخ جستوجو و كنكاش ميكند يا به بهانه و ابزاري كه تاريخ است ميآيد مضاميني را كه موردنظرش است دنبال ميكند. به هر حال روايت قصه يكي از حاكمان ايران به نام آغامحمدخان قاجار است.
محوريت اين داستان چيست و كدام بخش از زندگي آغامحمدخان قاجار در اين نمايش پررنگتر است؟
روايت ما از زماني است كه آغامحمدخان قاجار در شيراز است و شروع سلسله و خاندان قاجار را در ذهن و خيال خودش دارد و عملياش ميكند تا قتلش. حالا چون تئاتر است و اين امكان را دارد گاهي به گذشتهتر هم اشاره ميشود كه بخشي از آن تخيل تئاتر است. در واقع روايت اين سير و جريان زندگي آغامحمدخان قاجار است.
شما در فيلم سينمايي «ماهيها عاشق ميشوند» هم حضور داشتيد.
بله. البته دو كار سينمايي در پروندهام دارم. «ماهيها عاشق ميشوند» را آقاي دكتر رفيعي كارگرداني كردند و من با ايشان همكاري كردم. سال گذشته هم در فيلم «اشكان، انگشتر متبرك و چند داستان ديگر» به كارگرداني آقاي شهرام مكري بازي كردم كه هنوز اكران نشده است و گويا اولين اكران آن در جشنواره فيلم فجر امسال است.
ويژگي بارز كار با آقاي رفيعي چيست و چه شاخصهاي دارند كه شما در اكثر كارهايشان حضور داريد؟
به هر حال من بازيگرم. به عنوان يك بازيگر كه ايدههاي مختلف، آدمهاي مختلف و تجربههاي مختلف را در اين سالها تجربه كردم نظرم اين است كه آقاي دكتر علي رفيعي يك كارگردان منحصر به فرد است. نگاهش به صحنه و تجربهاش در تئاتر خيلي ويژه است و براي يك بازيگر شانس بزرگي است كه بتواند با ايشان به صورت مداوم همكاري داشته باشد چرا كه خيلي خوب تئاتر را ياد ميگيرد يا در جريان درست آموختن تئاتر ميافتد و من امروز كه دارم در اين نمايش كار ميكنم، دوباره دارم آن آموزش را با آقاي دكتر علي رفيعي ادامه ميدهم.
شما يك كار سينمايي هم با ايشان داشتيد. آيا بين كارگرداني تئاتر و سينماي آقاي رفيعي فرقي هست؟ يعني در كارگرداني ايشان ميتوان اين دو را از هم تفكيك كرد؟
آنچه كه صحبت از ويژگي آقاي رفيعي شد و آنچه كه يكي از ويژگيهاي بارز ايشان است اين است كه دكتر رفيعي اهل تصوير است يعني نگاهش به تصوير است. به تصوير اهميت ميدهد و نگاه درستي هم است. براي اينكه هميشه آنچه به ياد ميماند تصوير است. نه يك حرف، نه يك ديالوگ يا حتي قصه. تصوير است كه در خاطر ميماند. اين ويژگي را در سينمايش هم توانست ارائه دهد. اگر «ماهيها عاشق ميشوند» را ديدهباشيد يا ببينيد متوجه ميشويد كه چقدر سليقه و يك جور نگاه خاص از زواياي خاص به اين مسئله دارد و به خوبي تصويرها را با فضايي كه مورد نظرش است، فضاي بازي و در واقع فضاي قصه ارائه ميدهد. به نظر من يكي از سكانسهاي مشخص همان فيلم كه به خوبي توانست اين را نشان دهد و امضاي دكتر رفيعي به عنوان آدمي كه فضا و تصوير را به خوبي ارائه ميدهد زيرش است در سكانسهايي است كه مربوط به آشپزخانه ميشود. آدم مزه و بوي آن غذاها را در فضاي آن تصوير حس ميكند و اين ويژگياي است كه در تئاتر، با وضعيت و شرايط و امكانات تئاتر وجود دارد و در سينمايش هم آن را حفظ كرده است.
آيا در كنار تمرينات «شكار روباه» مشغول كار ديگري هستيد؟
نه، براي اينكه كارگردان اين نمايش آقاي دكتر علي رفيعي است و ايشان آدمي است كه كارش جدي است. من شش دانگ، تمام وجودم را گذاشتم براي اين نمايش چون لازمه اين نمايش تمركز و شرايط ذهني كاملا ويژه است. اين است كه به اينكه جاهاي مختلف باشم فكر نميكنم و كارهاي ديگري را در كنار اين كار انجام دهم. فقط و فقط «شكار روباه» تا روزي كه اجرا تمام شود و بعد منتظر بنشينم ببينم آن اتفاق افتاده است يا نه؟ يعني منتظر مينشينم تا آقاي دكتر رفيعي به عنوان معلمم نمره پايان اجرا را به من بدهد.
به فيلمنامهنويسي هم گرايش داريد.
بله. البته نميتوانم بگويم خيلي حرفهاي كار ميكنم ولي كار حرفهاي هم داشتهام. من بهطور مشخص براي راديو مينويسم. نمايشنامه راديويي و در قالبهايي كه در راديو هست. ولي بههرحال من بازيگرم.
دوشنبه 9 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 222]