واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: آشنايي با تفاسير/ تفسير عرائسالبيانعضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور:عرفاي زيادي مطالب خود را به تفسير منسوب به امام صادق(ع) استناد ميدهند
گروه انديشه: محور اصلي تفاسير عرفاني، توجه به باطن آيات قرآن است و عرفاي زيادي مطالب خود را به تفسيري كه به امام صادق(ع) منسوب است، استناد ميدهند.
«سيدمحمد ميردامادي»، عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور، در گفتوگو با سرويس انديشه خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، درباره تاريخچه پيدايش تفاسير عرفاني گفت: همانطور كه مطلع هستيد، روشهاي تفسيري از يك تنوع خاصي برخوردار است. بحث تفسير از زمان خود پيامبر گرامي اسلام(ص)، به عنوان بزرگترين مفسر كلام الهي آغاز شد و از لسان خود اهل بيت(ع)، تفسير قرآن به قرآن شكل گرفت. به تدريج كه امر تفسير تناوب پيدا كرد، مكتبهاي فكري كه در جهان اسلام، همراه عشق به خدا و عشق به قرآن پديد آمده بودند، قرآن را از جهت مفاهيم عرفاني بررسي كردند و كار تفسير عرفاني را آغاز كردند.
وي افزود: مبناي اين تفاسير عرفاني، توجه به بطن و باطن قرآن است كه در آنها بسيار مورد اهميت است، حتي بحث محكمات و متشابهات مؤيد اين امر است كه حداقل برخي از آيات از لحاظ عرفاني داراي بطون مختلفي هستند كه عرفا در اينباره به احاديث زيادي استناد ميجويند.
اين محقق ادامه داد: اين طرز نگرش، از خود حضرات معصومين(ع) برداشت شده است و عرفاي زيادي مطالب خود را به تفسيري كه به امام صادق(ع) منسوب است، استناد ميدهند. از اينرو عرفا قرآن را از نظر تأويل و گرايش به باطن و مفاهيم عرفاني تفسير كردهاند كه يكي از شخصيتهاي برجسته در زمينه تفسير عرفاني، «روزبهان بقلي»، صاحب تفسير «عرائسالبيان في حقائقالقرآن» است.
اين مدرس دانشگاه اضافه كرد: در بين اقسام تفاسير مختلف، به تفسير عرفاني توجه كمتري ميشود. به اين كتاب در ايران هم توجه كمتري شده و در ايران مورد استفاده قرار نگرفته است، ولي در هند، در دو جلد به چاپ رسيده است؛ ولي بخاطر سنگي بودن چاپ، از كيفيت مطلوبي برخوردار نيست. اخيرا در قم، مؤسسهاي به اصلاح و چاپ مطلوب اين كتاب همت گماشته است، اما تاكنون شرحي بر اين كتاب نوشته نشده است.
ميردامادي در شرح حال روزبهان بيان كرد: روزبهان در فسا متولد شد. سال ولادت او را 522 يا 530 ضبط كردهاند. در جواني بعد از يادگيري آموزههاي عرفاني و گذراندن مراحل آن، شيخ جمال فسايي را به عنوان نخستين مرشد خود برگزيد و سپس به شيراز رفت و در آنجا مشغول تزكيه شد.
وي افزود: روزبهان همچنين سفرهايي به عراق، شام، حجاز و كرمان داشت. سپس به شيراز رفت و تا آخر عمر در آنجا باقي ماند. عرفا معمولا يك سلسله از اساتيد عرفان براي خود قائل هستند و در شجرهنامهاي، نام اساتيد عرفان خود را پشت به پشت ذكر ميكنند. افتخار عرفا اين است كه سلسله خود را به حضرت اميرالمؤمنين علي(ع) برسانند. روزبهان هم اين سلسله را براي خود قائل است.
اين محقق درباره آثار روزبهان گفت: از ديگر آثار روزبهان ميتوان به: مكنونالحديث و حقائقالاخبار (در حديث)، المرشح في المذاهبالاربعه (در فقه)، العقائد و الارشاد و المناهج (در اصول)، منطقالاسرار ببيانالانوار و عبهرالعاشقين و مشربالارواح (در عرفان) و لطائفالبيان في تفسيرالقرآن و عرائسالبيان في حقائقالقرآن (در تفسير) اشاره كرد. خود او آثارش را بيش از 100 تأليف برشمرده است.
سيدمحمد ميردامادي ضمن اشاره به جريان تصوف در عصر روزبهان گفت: تصوف هم چون در بستر اجتماعي رخ ميدهد، عوامل مختلف اجتماعي در آن اثر ميگذارد. روزبهان هم از جريان تصوف در قرن ششم و هفتم متأثر بوده و اين مسأله بر ديدگاه تفسيري او هم دخيل بوده است. در قرن ششم و قبل از آن، افرادي مانند غزالي و حلاج و ساير عرفا با ديدگاههاي مختلف بودند و در قرن ششم، فضاي اينچنيني غالب بود.
وي افزود: در شيراز هم كه جزو شهرهاي بزرگ آن روزگار بود، اين گرايشها مهيا بوده و توانسته است اين زمينه را در روزبهان ايجاد كند. روزبهان در دورهاي به صحنه عرفان وارد شد كه در اين راه، خون سه تن از عرفا؛ يعني منصور حلاج، عينالقضات همداني و سهروردي ريخته شده بود.
اين مدرس دانشگاه با اشاره به شيوههاي مختلف عرفا گفت: تقسيمي وجود دارد كه عرفا را از لحاظ شيوه و ذوق عرفاني، به دو گروه اهل صحو و اهل سكر تقسيم ميكند. بنا به اين تقسيم، روزبهان قطعا جزو عرفاي اهل سكر است. حتي اگر به تفسير او هم مراجعه كنيم درمييابيم كه بحث عشق و تغزل جزو نكات اصلي بحث او است و در تفسيرش زياد به چشم ميخورد و ميتوان گفت حتي بيش از سايرين از اين موضوعات صحبت كرده است. بنابراين ديدگاه ذوقي و اهل سكر بودنش قطعا در ديدگاههاي تفسيرياش، دخيل بوده است.
وي اضافه كرد: بنا به اين رويكرد، در تفسيرش هم مطلقا خروج از مضامين عرفاني ديده نميشود و يكپارچه از تأويل آيات سخن ميگويد. در تفاسير عرفاني معمولا از ساير مطالب تفسيري هم بحث ميشود. مثلا در تفسير غرائبالقرآن، ابتدا مطالب مربوط به علم لغت و قرائت مطرح ميشود؛ سپس به بيان ديدگاههاي عرفاني در مورد آيات ميپردازد. اما روزبهان در تفسير خود، فقط به عشق و ذوقيات و مسائل عرفاني اشاره ميكند.
اين مدرس دانشگاه با بيان تقسيمي از صفات الهي گفت: عرفايي كه ميخواهند از عشق صحبت كنند، در تقسيم صفات الهي به صفات جلال و صفات جمال، صفت جمال الهي را در نظر ميگيرند و عشق را يكي از مصاديق و تجليات عشق الهي در انسان ميدانند. اين نگرش در عنوان تفسير او هم مشهود است، زيرا كلمه عرائس جمع عروس است و لفظ عروس، كنايه از نماد زيبايي است و متضمن اين مطلب است كه اين نوع از تفسير عرفاني داراي زيباييها و ارزش بالايي است.
وي افزود: روزبهان تفسير لطائفالبيان في تفسيرالقرآن را قبل از تفسير عرائسالبيان في حقائقالقرآن نوشته است. در واقع ميتوان گفت لطائفالبيان مقدمهاي براي تفسير عرائسالبيان است، زيرا در كتاب لطائفالبيان، از علوم تفسيري و لغت و قرائت بيشتر استفاده كرده است و در عرائسالبيان فقط به جنبههاي ناب عرفاني اشاره ميكند.
سيدمحمد ميردامادي گفت: بين عرفا، عدهاي همچون خواجهعبدالله انصاري، مطالب عرفاني را در قالب الفاظ سادهتر بيان ميكنند تا فهم و درك آن براي اذهان آسانتر شود. اما عدهاي از عرفا هم هستند كه مضامين عرفاني را عريان و بيپرده بيان ميكنند. از اين گروه ميتوان به بايزيد بسطامي و منصور حلاج اشاره كرد. روزبهان هم جزو همين گروه است و مضامين عرفاني را صريحا بيان ميكند.
اين محقق خاطرنشان كرد: او همزمان با تكامل روحي خود، به تأليف عرائسالبيان اقدام كرد. خود او در اينباره اشاره دارد كه قبل از اين، قصد داشته است كه به تفاسير غير عرفاني نيز بپردازد؛ ولي با تكامل روحي خود، به تفسير عرفاني روي ميآورد. جالب توجه است كه روزبهان در سال 577 يعني در 57 سالگي آغاز به نوشتن كرد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت تفسير عرائسالبيان در واقع حاصل دستآوردهاي عرفاني و سير و سلوك او در دوران عمرش است.
دوشنبه 9 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 204]