نمايشگاه تلكام و الكامپ 2008 تهرانبه محل دائمى كيترينگ تهران خوش آمديد!

واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: نمايشگاه تلكام و الكامپ 2008 تهرانبه محل دائمى كيترينگ تهران خوش آمديد!
محمدعلى پورخصاليان - «ادگار آلن پو»، نويسنده بزرگ آمريكايى است كه ادبيات مدرن، مديون اوست. منتقدان و تاريخ نويسان ادبيات، از «پو» به عنوان «نويسنده گاتيك» و «شاعر رومانتيك» ياد كرده‌اند، حال آن كه طنز «پو» نيز همانند سبك زندگي، آثار گوتيك، اشعار رومانتيك و هرچيزى كه به او مربوط مى‌شود، منحصر به فرد است. ادگار آسمانى - لقبى كه «شارل بودلر» به او داد- در داستانى با عنوان «داستان‌هاى بلكوودي» به زبان طنز، مجله‌هاى زرد و ادبيات عامه‌پسند زمان خود را به هجو گرفته. غرض از آوردن اين مقدمه در ابتداى نوشته‌اى براى صفحه ICT يك روزنامه اين است كه هرچه سعى كردم يادداشتى كه به مناسبت چهاردهمين الكامپ و نهمين تلكام، از من خواسته شده، جدى و تحليلى باشد، نتوانستم اين كار را به نحو هميشگى و متداول و موردنظر انجام دهم و مطلب پيش رو، چيزى مشابه «داستان‌هاى بلكوودى (Blackwood)» ادگار آلن پو شد، در مورد نمايشگاه تلكام و الكامپ. البته دلايلى هم براى اين ادبيات دارم:

1- از آن جايى كه اين نمايشگاه هم از طرف برگزاركننده و بازديدكننده و هم از نظر شركت‌كنندگان جدى گرفته نمى‌شود، ادبيات اين نوشته به نوعى با موضوع موردنظر، همخوانى دارد.

2- شايد اين نگارش مورد پسند تصميم‌گيران قرار گيرد و فكرى به حال آبروى كشور كنند كه با برگزارى‌هايى به اين شكل، به استهزا گرفته مى‌شود.

3- در مقايسه با گزارش‌هايى كه همكاران عزيزم در روزنامه‌ها و مجله‌هايشان چاپ كردند و به دلايل جذب آگهى و ... حقيقت را فداى پول‌هاى كوتاه مدت مى‌كنند، اين گزارش به آگهى كسى بسته نيست و اگرچه با آب و رنگ صفت‌هاى قياسى و تكنيك‌هايى چون استعاره و تشبيه و عكس نمايشگاه، مزين نباشد اما لااقل آن چه را كه هست و بوده بيان كرده. به هر حال اگر مى‌خواهيد نقدى جدى براى اين نمايشگاه بخوانيد و اصلا قصد نداريد وقت خود را با نوشته من تلف كنيد، اگر هم تا اين لحظه اين نوشته را خوانديد و تصميم داريد بقيه‌اش را هم بخوانيد، دست شما را مى‌فشارم.

The More Things Change, The More They Still The Same

محل دائمى نمايشگاه‌هاى تهران بازهم چون گذشته ميزبان الكامپ چهاردهم و تلكام نهم بود. عنوان انگليسى بالا ضرب‌المثلى است در زبان انگليسى كه مفهومى بر عدم تفاوت كارى با كار قبلى دارد در حالى كه صاحب كار خيلى تلاش كرده كارى متفاوت ارائه دهد. اين اولين چيزى بود كه پس از پارك كردن ماشينم در جاى هميشگى و ورود به نمايشگاه به ذهنم آمد. جمله‌اى كه در شعر سيندرلا و فيلم رنگ ارغوانى اسپيلبرگ به خوبى از آن استفاده شده و با اين كه به زبان ما نيست ولى جنبه بين‌المللى نمايشگاه ما را كمى شفاف‌تر توصيف مى‌كند. همكاران رسانه‌اى من از «خاطرات شيرين الكامپ دهم» گفته‌اند و از ضعف اين نمايشگاه نسبت به نمايشگاه‌هاى مشابه منطقه‌اى و بين‌المللي. اما آيا واقعا نمايشگاه‌هاى برگزار شده در كشورمان را مى‌توان با نمايشگاه‌هاى خارجى مقايسه كرد؟ اين خود مسئله مهمى است. افتخار حضور در چندين تلكام و الكامپ نصيب من و خيلى از همكاران رسانه‌اى من شده. بعضى از همكاران هم بارسلون و هانور و دوبى را تجربه كرده‌اند و من فقط جيتكس 2007 دوبى را، اما چيزى كه در مقايسه جيتكس با الكامپ كاملا مشخص بود اين حقيقت است كه اين دو نمايشگاه در يك ليگ رقابت نمى‌كنند و قابل مقايسه نيستند. چون از نظر مكان، سازماندهي، روابط‌عمومي، پوشش خبري، تاثيرگذارى در حوزه ICT، جذب شركت‌كننده، نوع مخاطب و بازديدكننده، خروجى نمايشگاه، واقعا چگونه مى‌توان نمايشگاه‌هاى ايران را با نمايشگاه‌هاى خارجى مقايسه كرد؟ ميزان و معيار مقايسه چيست؟ خروجى نمايشگاه؟... ، خروجى نمايشگاه چيست؟ تعداد بازديدكنندگان، انتشار اعداد و ارقام قراردادهاى منعقد شده، سمينارهاى برگزار شده؟ يا اصطلاح جديد «برنده تلكام»؟

از جايى متفاوت شروع كنيد!

«از جايى متفاوت شروع كنيد»، شعار امسال نمايشگاه بود. چه شعار با مسمايي. جيتكس نزديك‌ترين جا براى شروع است اگر شركتى قصد دارد از جايى جدى شروع كند. چون بسيارى از شركت‌هايى كه چند سال گذشته جزو شركت‌كنندگان پروپا قرص الكامپ و تلكام بودند، سال گذشته و امسال حضورى در اين نمايشگاه نداشتند. لابد آنها اين شعار زيبا را سرلوحه برنامه‌هاى نمايشگاهى خود قرار داده و از جايى متفاوت شروع كرده‌اند.

نمايشگاهى براى اغذيه فروشان

واژه نامانوس كيترينگ (Catering) به معناى فراهم آوردن غذا و خدمات تغذيه مجالس و محافل، ادارات و ... است. در دانشنامه ويكى‌پديا براى تعريف اين واژه آمده است: «تجارت خدمات رسانى غذا از طريق برون سپاري». به عنوان يكى از زيرمجموعه‌هاى اين تجارت از Mobile Catering هم نام برده شده كه به معنى رساندن غذا توسط ماشين يا كيوسك‌هاى متحركى كه با ظاهرى مخصوص، براى اين كار طراحى شده است. البته كلمه موبايل در اين نوع غذارسانى اصلا به معناى تلفن همراه نيست اما باز خوب است در زيرمجموعه بزرگ‌ترين و دائمى‌ترين رويداد تمام نمايشگاه‌هاى برگزار شده در مكان دائمى نمايشگاه‌هاى تهران، يك كلمه آشنا كه آدم را ياد مخابرات مى‌اندازد ديديم. جالب اين جا است كه در هنگام وب‌گردى براى تهيه عكس مناسب براى اين مطلب، با جست‌وجوى كليدواژه «كيترينگ» در موتور جست‌وجوى گوگل، به مطالب زيادى با مضمون كلى «كيترينگ، بسترى براى اشتغال‌زايي» برخورد كردم. سمينارها و مصاحبه‌هاى زيادى هم در باره اين موضوع انجام شده. اما محل دائمى نمايشگاه‌هاى تهران كه چند سالى است پاتوق اغذيه‌فروشان هم شده و گويا اين تجارت مهم به عنوان يكى از محل‌هاى درآمد دائمى مكان دائمى برگزارى نمايشگاه‌هاى تهران درآمده. تمام كسانى كه حتى يك روز هم به شغل شريف غرفه‌دارى در نمايشگاه پرداخته‌اند مى‌دانند كه تعداد زيادى دلال غذا براى بازاريابى كيترينگ خودشان، به غرفه‌ها سر مى‌زنند و تراكت پخش مى‌كنند. هر سال همان چهره‌هاى آشنا را كه در اين حوزه فعاليت مى‌كنند مى‌بينيم و چهره‌هاى جديدترى هم كه به جمع شاغلان اين بستر اشتغال‌زايى پيوسته‌اند را مشاهده مى‌كنيم. از طرف ديگر در هنگام ثبت‌نام در نمايشگاه، برگزاركننده به شركت‌كننده‌ها توصيه مى‌كند كه به هيچ وجه غذاى غرفه‌ها را از كيترينگ‌هاى متفرقه تهيه نكنند و به جاى آن از كيترينگ خود نمايشگاه سفارش غذا دهند. اما تعداد زياد بازاريابان كيترينگ‌هاى متفرقه آنقدر زياد است و چهره‌هاى آشنا در ميان اين جماعت بازارياب آنقدر زياد شده كه به كار بردن صفت «متفرقه» براى آنها با واقعيت جور درنمى‌آيد، چرا كه آنان جزئى ثابت از نمايشگاه شده‌اند. هر بار هم كه به نمايشگاه مراجعه مى‌كنيم، شاهد اين هستيم كه نمايندگى جديدى از صنف Fast Food به جمع اغذيه‌فروشان نمايشگاه پيوسته و براى خود غرفه‌اى در فضاى باز نمايشگاه برپا كرده‌اند. صنعت تغذيه تنها به ساندويچ سرد و گرم محدود نمى‌شود بلكه نمايندگى‌هاى آب معدني، بستنى و چيپس و بيسكويت هم در اين نمايشگاه غرفه دارند. در كنار هر نمايشگاه برگزار شده‌اى در محل برگزارى نمايشگاه‌هاى تهران، نمايشگاه ديگرى هم در پياده‌روى درب ورودى ضلع شمالي، برگزار مى‌شود.

معيارهاى مقايسه نمايشگاه

1- آمار و ارقام

در ايران چه خروجى براى نمايشگاه‌ها وجود دارد؟ آيا به كار بردن صفات قياسى مثل «گسترده‌تر»، «پررنگ‌تر»، «كمرنگ‌تر»، «ضعيف‌تر» و «قوى‌تر» و امثال آن، عدد و رقم و آمار به حساب مى‌آيد؟

2- شركت‌كنندگان نمايشگاه

آيا صرف حضور و غرفه‌دارى و مهمان بازى و عيد ديدنى در غرفه‌ها و پخش كردن اشانتيون و برگزارى سمينارهاى سرآسيمه، معيارى براى مقايسه نمايشگاهى مثل الكامپ با جيتكس (و نه با سبيت آلمان) است؟ تا به ياد دارم الكامپ نمايشگاهى بود از:

- عده بسيار محدودى توليدكنندگان نرم‌افزار (گله‌مندان هميشگى كم لطفى‌هاى دولت)

- تعداد زيادى شركت‌هاى دلال (عمدتا با استفاده از قانون حداكثر توان داخلى و با فشردن دست برادرى با شركت‌هاى چيني)

- شركت‌هاى ايرانى نمايندگى شركت‌هاى توليدكننده مانيتور، كيبورد و موس و مادربرد و ...

- غرفه‌هاى مجلل و بى‌بازديدكننده دولت الكترونيك (براى رسيدن به اهدافى كه دهه 80 مردم اروپا تجربه كرده‌اند و مردم مظلوم ما اگر برق و آب شهريشان قطع نشود، عطاى خدمات دولت الكترونيكى را به لقايش مى‌بخشند)

- شركت‌هايى كه آموزش‌هايشان روى CD و DVD ذخيره شده بود (از يوگا گرفته تا آموزش زبان اسپرانتو)

- مشاوران و شركت‌هاى ارائه دهنده راه‌حل‌هاى ديجيتالي

- ISPها و PAPها با آن ادعاى هميشگى در مظلوم‌نمايي

- شركت‌هاى وابسته به دانشگاه‌هاى فنى مهندسي

- شركت‌هاى فناورى اطلاعات وابسته به ارگان‌هاى نظامى (غيرقابل مصاحبه براى اصحاب مطبوعات)

تلكام هم نمايشگاهى بود از:

- غرفه‌هاى‌ مجلل‌ و بى‌بازديد كننده شركت‌هاى مخابرات دولتي

- شركت‌هاى سازنده قفسه، جعبه و استند Rackهاى مخابراتي

- شركت‌هاى توليدكننده سازه‌ها

- شركت‌هاى توليدكننده كابل

- شركت‌هاى توليدكننده اتصال‌ها و بست‌هاى پلاستيكى و فلزي

- شركت‌هاى مخابراتى وابسته به ارگان‌هاى نظامى (غيرقابل مصاحبه براى اصحاب مطبوعات)

و در كنار تلكام و الكامپ و هر نمايشگاه ديگرى در محل دائمى نمايشگاه‌هاى تهران:

- بازارياب‌هاى غذاى غرفه‌داران

- نمايندگى‌هاى اغذيه‌فروشى‌هاى قديم و Fast Foodهاى جديد

- CD، كراوات، عينك و تسبيح‌فروشان دوره‌گرد كنار پياده‌روى ضلع شمالى نمايشگاه

3- مساحت نمايشگاه

در سخنرانى‌هاى مقامات مسئول نمايشگاه مرتبا و مكررا متراژ زمين نمايشگاه به عنوان يكى از ويژگى هاى شاخص محل نمايشگاه بين‌المللى تهران در مقايسه با نمايشگاه‌هاى منطقه و جهان، عنوان مى‌شود. زمينى با چند سوله كه در تابستان آب و هواى خط استوا را در تهران شبيه‌سازى مى‌كند و در زمستان سيبري! سوله‌هايى كه شبيه انبارهاى مخروبه حومه شهرهاى صنعتى‌اند و از بيرون منظره‌اى غمگين را در ذهن بازديدكننده تداعى مى‌كند.

4- بازديدكنندگان

آيا معيار بازديدكنندگان متخصص است؟ همان متخصصان گشت و گذار كه كيسه‌اي، جاسوئيچى‌، ساعت روميزى و ديگر خنذر پنذرهاى اشانتيونى كه نشان دهنده سليقه روابط‌عمومى شركت‌هاست و آدم را ياد فروشگاه هاى زير 1 دلارى آن ور آب مى‌اندازد را در دست دارند! قشر ديگر بازديدكنندگان دانش‌آموزان دبستان‌ها و مدارس راهنمايى هستند كه هروقت معلمشان غايب است، براى اين كه بچه‌ها سرگرم شوند، مدير مدرسه برنامه‌اى براى بازديد از نمايشگاه مى‌گذارد كه البته اين بازديد دلايل اقتصادى و اجتماعى هم براى مدرسه دارد. يك سر به نمايشگاه بين‌المللي، هم فال است و هم تماشا. تازه والدين كلى پول هم بابت ساندويچ و حمل‌ونقل به مدرسه بدهكار مى‌شوند و فكر مى‌كنند بچه‌ها براى گردش علمى بيرون رفته‌اند! يكى از روزنامه‌هاى حوزه تيترى با فونت درشت نوشته بود «حضور بى‌سابقه كارشناسان مخابراتى در تلكام نهم». چه حضور بى سابقه‌اي؟ من در طول فعاليت مطبوعاتيم در 6 نشريه فعاليت داشتم. آخر هم نفهميدم آمار و ارقام و مقايسه‌ها بر چه معيارى است. امسال من اصلا از الكامپ بازديد نكردم. چون ازدحام بازديدكنندگان متخصص به قدرى زياد بود كه فكر رفتن داخل يكى از سالن‌هاى اختصاص داده شده به الكامپ هم آدم را به وحشت مى‌انداخت!! جالب اين جا است كه وقتى از هركدام از همكاران رسانه اى كه مى‌شناختم پرسيدم كه آيا از الكامپ بازديد كرده‌اند يا نه، آنها هم عطاى الكامپ را به لقايش بخشيده بودند.

خاطرات شيرين يك خبرنگار، غرفه‌دار و بازديدكننده!

در نمايشگاه‌هاى تلكام، من هم غرفه‌دارى كرده‌ام و هم خبرنگارى كه از هردوى آن دو نقش متفاوت «خاطرات شيرين» زيادى دارم كه مى‌خواهم برايتان نقل كنم. خواهش مى‌كنم به تلكامى‌ها و الكامپى‌ها بر نخورد. البته چرا، بگذار بر بخورد. شايد سال ديگر وضع بهتر شود. در غرفه يكى از ماهنامه‌هاى تخصصى كه ايستاده بودم، بسيارى مى‌آمدند و مجله را كه به رايگان روى ميز گذاشته شده بود برمى‌داشتند و مى‌پرسيدند: «اين مجله راجع به چيست؟»

حال اين كه غير از نام مجله، پوستر بسيار بزرگى هم روى ديوار غرفه نصب شده بود. دفتر يادداشت بزرگى هم كه براى اظهارنظر مخاطبان نشريه روى استند قرار داشت هم پر بود از شكايات مردمى از شركت مخابرات و شركت ارتباطات سيار آن زمان و همراه اول كنوني. تا به خودمان مى‌جنبيديم كه بگوييم اين يك نشريه بخش خصوصى است، كارشناس گشت‌زنى و اشانتيون جمع‌كنى مربوطه سراغ يك غرفه ديگر رفته بود. تنها كارشناسى كه در تلكام نهم ديدم استاد دانشگاهى بود كه از مدرك تقلبى رياست دانشگاه و چند تن از آقايان پروژه بگير معروف مخابراتى برايم گفت.

برنده‌ها و بازنده‌ها

مطلب جالب توجه ديگر تيتر: «اپراتورها برنده تلكام نهم» يا «تلكام نهم به كام اپراتورهاى تلفن‌هاى همراه» بود. شيرين كام باشند اين اپراتورهاى معزز. ايرانسل كه از استقبال مردم از چيزهاى مفت و مجاني، حسابى شيرين كام بود و تاليا و همراه اول هم كه پاتوق كارمندان خودشان بودند. پس كدام «اپراتورها» برنده شدند؟ ايرانسل؟ جاى تقدير دارد براى ايرانسل، اين را به جدى مى‌گويم. چون حداقل با دو سال سابقه فعاليت و 14 ميليون مشترك از رقيب پير خود همراه اول كه بيش از 15 سال سابقه دارد بهتر مردم را جذب كرد و نسبت به همراه اول خيلى سريع‌تر مشترك گرفت. البته همراه اول هم هميشه بهانه‌هايى دارد كه خود را توجيه كند: آماده‌سازى زيرساخت لازم براى موبايل و توسعه شبكه و ....تاليا هم كه از بركت شركت مخابرات ايران 900 هزار مشترك دارد و جابجايى تماس بين‌المللى هم ندارد. اينها شيرين كامان تلكام نهم بودند. البته 2 هزار تومان شارژ ايرانسل اگرچه رايگان بين بازديدكنندگان پخش شد اما اين شارژها رايگان رايگان هم نيسنتد و اتفاقا براى ايرانسل پول ساز هم هستند، اين تكنيك زيبا از جايى پول مى‌سازد كه كاملا مخابراتى است و براى مشترك يا رقبا محسوس نيست: هزينه اتصال متقابل Fee Inter Connection، آن تكنيك زيباى تيم آفريقاى جنوبى در برابر تيم همراه اول و شركت ارتباطات زيرساخت، در زمين «محل دائمى نمايشگاه‌هاى تهران» است. پس فعلا يك- هيچ به نفع ايرانسل!

اطلاع‌رسانى شركت‌هاى برنده

در خبرها آمده بود كه همراه اول با چند سرويس جديد، حضورى قدرتمند در تلكام دارد. خبر ديگرى هم حاكى از رسيدن ميزان اختلال كوته‌پيام‌ها (SMS) به حداقل خود بود. در روزهاى برگزارى نمايشگاه، من مشغول ترتيب دادن جلسه‌اى مطبوعاتى در حوزه ديگر فعاليت مطبوعاتيم يعنى موسيقى بودم و قرار شد تا از حضار براى راحتى و سرعت بيشتر، به جاى دورنگار و پست الكترونيكي، از كوته پيام استفاده شود. نتيجه جالب است: تنها يك نفر در جلسه حاضر شد. چرا؟ چون از 11 شماره تلفن همراهى كه متن دعوت و آدرس زمان و مكان جلسه برايشان اس.ام.اس شده بود، تنها 3 نفر متن مربوطه را دريافت كرده بودند و بقيه اصلا هيچ اس.م.اسى دريافت نكردند. كه بعد از تماس تلفنى براى عدم حضور مدعوين به آمار جالبى دست يافتم. 6 شماره از 11 شماره مربوط به سيم‌كارت‌هاى دائمى همراه اول، 1 شماره سيم‌كارت پيش پرداختى همراه اول و 4 شماره مربوط به سيم‌كارت‌هاى ايرانسل بودند كه از بين تمام آنها 2 شماره همراه اول دائمى و يك شماره ايرانسل، اس.ام.اس را دريافت كرده بودند. قابل توجه دو اپراتور اصلى كشورمان با اين همه ادعا! با يك حساب سرانگشتي، ميزان خطاى همراه اول بالغ بر 77 درصد و ايرانسل 75 درصد بوده. (البته در يك جامعه آمارى بسيار كوچك 11 نفره)

پايانى بلكوودي

به عنوان حسن ختام اين داستان بلكوودي، بهترين پايان اين است كه پايانى در كار نباشد. شايد شعار نمايشگاه الكامپ به درد پايان اين مطلب هم بخورد: «از جايى متفاوت شروع كنيد» از جايى متفاوت شروع كنيد و مطلبى متفاوت درباره الكامپ و تلكام بخوانيد!
جمعه 6 دي 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: حيات نو]

[مشاهده در: www.hayateno.ws]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 348]