اخبار ويژه كيهان؛ آيا دانشگاه هاوايى ديگرى در راه است

واضح آرشیو وب فارسی:الف: اخبار ويژه كيهان؛ آيا دانشگاه هاوايى ديگرى در راه است
آيا دانشگاه هاوايى ديگرى در راه است؟!(خبر ويژه)
در حالي كه وزارت «علوم، تحقيقات و فن آوري» در شهريورماه سال جاري اسامي تعدادي از موسسات آموزشي غيرمجاز را از طريق جرايد اعلام كرد، اما خبرها حكايت از آن دارد (م - ص) مدير يكي از اين موسسات غيرقانوني با نام «آكادمي نخبگان ايران» با حمايت برخي از كارچاق كن ها در دستگاههاي قضايي و اجرايي براي اخذ مجوز تاسيس واحد جديد دانشگاهي نسبت به رفع شكايت وزارت علوم از خودش در تلاش است.
پروانه فعاليت موسسه غيرقانوني «آكادمي نخبگان ايران» پيشتر نيز به دليل برخي از تخلفات از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي لغو شده بود.
شايان ذكر است موسسه (م - ص) پرفسور خودخوانده در سال 1384 به دليل پاره اي از تخلفات از سوي اداره اماكن نيروي انتظامي پلمب شده بود.
اين موسسه كه از سوي بازرسي رياست جمهوري نيز در دوران داود احمدي نژاد فعاليت هايش غيرقانوني اعلام گرديده بود طي سال هاي اخير موفق به امضاي تفاهم نامه همكاري با برخي وزارتخانه ها و سازمان هاي دولتي شده است.
روزنامه كيهان در آينده نزديك گزارش جامعي از فعاليت هاي غيرقانوني و مشكوك اين موسسه و حاميان وي در نهادهاي اجرايي و قضايي منتشر خواهد كرد.

چشم بندى با NGOها و كمپين هاى انتخاباتي(خبر ويژه)
نشريه داخلي حزب مشاركت، گزارش فعاليت هاي انتخاباتي گروه خودجوش(؟!) «پويش (كمپين) دعوت از خاتمي» را به نيابت از آنان منتشر كرد! پس از انتشار اين گزارش در نشريه «آيين»، سايت MOWJir (موج سوم) كه ارگان پويش ياد شده است، اين گزارش مربوط به عملكرد خود را عيناً به نقل از آيين بازتاب داد!
در اين گزارش از كمپين مذكور به عنوان گروهي خودجوش و مدني از جوانان حامي خاتمي ياد شده و پيشاپيش خبر داده شده كه قرار است صدهزار امضا براي دعوت از وي جمع آوري شود! گزارش در عين حال اذعان مي كند كه توليدات سايت موج سوم، افزون بر 100 بار تيتر يك روزنامه و سايت ها ]مدعي اصلاحات[ شده و به عبارت روشن تر خوراك روزنامه ها و سايت مذكور و سايت موج سوم، همه در يك مركز خاص فرآوري و از تريبون هاي به ظاهر متفاوت و متكثر توزيع شده است.
فعاليت انتخاباتي در فضاي اينترنت در پوشش نهادها و كمپين ها و رسانه هاي خودجوش، رفتار شعبده بازانه اي است كه برخي احزاب افراطي ورشكسته براي فريب افكار عمومي پيشه كرده اند.
راه اندازي NGO (سازمان هاي غير دولتي و غير وابسته) شيوه اي جبراني بود كه پدرخوانده هايي نظير بهزاد نبوي براي جبران اشباع شدگي و انزجار افكار عمومي نسبت به احزابي چون مشاركت و سازمان مجاهدين پيشنهاد كرده اند.

شما خودكشى نكرده ايد كه به جنازه آنها مى خنديد؟!(خبر ويژه)
سرنوشت سياه گروهكي كه روزگاري خيال مي كرد مخالف قدرتمندي براي جمهوري اسلامي است، اسباب تحقير و تمسخر را براي ديگر گروهكها و عناصر ضد انقلاب فراهم آورده است.
سايت ضد انقلابي گويانيوز كه توسط حلقه اي از عناصر گروهكي وابسته اداره مي شود- و دير نيست كه خود آنها هم به خاطر تحت الحمايگي آمريكا و انگليس مورد سرزنش ديگر جريان هاي ضد انقلاب قرار گيرند- اخيراً در مقاله اي به سرنوشت گروهك تروريستي منافقين و احتمال اخراج آنها از عراق اشاره كرد و نوشت: هنگامي كه آنها در سال 1986 از فرانسه به عراق (كشور در حال جنگ با ايران) رفتند، ناظران سياسي اين اقدام را خودكشي سياسي ارزيابي كردند. آنها 24 سال پيش ظاهراً براي مدتي كوتاه به عراق رفتند تا در سايه ارتش صدام، جمهوري اسلامي را سرنگون كنند.
گويانيوز مي افزايد: «اعتراض سازمان به موضع دولت فعلي عراق مبني بر لزوم ترك عراق، تكرار كميك تاريخ تراژيك اين سازمان است. ارزيابي شتابزده و غيرواقعي سران سازمان از تعادل نيروها، آنها را به تظاهرات مسلحانه در اواخر خرداد سال 1360 واداشت كه به كشته شدن هزاران نفر از اعضا و هواداران آن منجر شد. بعد از خروج از كشور هم ماجراي ازدواج مسعود رجوي با مريم عضدانلو قاجار در نمايشي مضحك، امري سياسي، ايدئولوژيك نام گرفت. در تابستان 67 هم در پي موافقت ايران با قطعنامه 598، باعث خوش خيالي و عملياتي شد كه فروغ چنداني نداشت اما جاويدان شد، از آن جهت كه در تاريخ عمليات جنگي چنين خطاي فاحش و كودكانه اي بي سابقه است آن هم از سازماني كه خود را نوك پيكان تكامل جامعه به حساب مي آورد. اكنون امتناع از ترك عراق با وجود اصرار دولت عراق كه عذرشان را خواسته، روي كمدي اين تراژدي است».
البته دير نيست كه چنين عبارات تحقيرآميزي براي گردانندگان گروهك ها و سايت هايي نظير گويانيوز هم به اعتبار سرسپردگي شان به بيگانگان نوشته شود با اين تعبير كه «شما هم خودكشي كرده ايد»!

پيشنهاد دولت وحدت ملى متعلق به خاتمى است(خبر ويژه)
يك روزنامه نگار اصلاح طلب كه سفرنامه نويس دوران رياست جمهوري خاتمي نيز بوده در نوشته اي اذعان كرد كه طرح جبهه ائتلافي را خاتمي به ناطق نوري پيشنهاد كرده بود.
بابك داد در وبلاگ خود در مطلبي در سال گذشته با عنوان «فرصت نوشتن» نوشته بود: «آقاي خاتمي چندي پيش ضمن حضور در دفتر آقاي ناطق نوري، پيشنهادي مبني بر تشكيل جبهه اي متشكل از افراد معتدل دو جريان سياسي اصولگرا و دوم خردادي را مطرح كرده است. در اين ديدار پيشنهاد شده كه نيروهاي معتدل جريان دوم خرداد از يك سو و نيروهاي معتدل جريان اصولگرا از سوي ديگر تعيين و فهرستي از آنان براي انتخابات مجلس هشتم تهيه شود. ناطق نوري در اين ديدار تأكيد كرده است كه در مسائل مربوط به انتخابات دخالت نمي كند، اما از تشكيل جبهه اي از افراد معتدل جريان دوم خردادي توسط سيد محمد خاتمي استقبال مي كند.»
اين اعتراف آشكار سفرنامه نويس خاتمي در حالي است كه مدعيان اصلاحات در ظاهر ژست مخالفت با طرح جبهه ائتلافي يا همان دولت وحدت ملي را مي گيرند.

اعتراف تازه يارى نيوز مخالفان نظام به ما رأى مى دهند!(خبر ويژه)
سايت مدعي حمايت از خاتمي از قول يك ضد انقلاب خواستار رأي دادن به وي شد.
ياري نيوز (خاتمي نيوز سابق) كه در پوشش انتخابات به فعاليت هاي افراطي مشغول است از قول يك عنصر ضدنظام مقيم خارج نوشت: من موافق نظام نيستم اما اشتباه كردم كه رأي ندادم و با چشمان خود ديدم كه اگر طرفداران به اصطلاح دوم خردادي رأي ندهند، هميشه گروهي هست كه رأي مي دهد. چشمانم را مي بندم تا دردهاي موجود باعث نشود رأي ندهم.
نويسنده با اشاره به اين ايده كه «رأي ندهيد تا نظام مقبوليت نداشته باشد»، چنين ايده اي را به خاطر حضور مردم در انتخابات ناممكن دانست و تأكيد كرد «افتخار در شناسنامه سفيد نيست». وي همچنين نوشت: من برايم مهم نيست كه رسانه هاي كشور بگويند مردم به نظام رأي مثبت دادند.
هرچند كه احتمال دارد ياري نيوز مانند برخي شيرين كاري هاي اخير در جعل نامه و امضا، اين بار هم از عنوان «يك مخالف نظام و مقيم كانادا» براي القاي منظور خود استفاده كرده باشد اما در هر صورت- چه جعلي بودن نامه و چه واقعي بودن آن- آدرس دادن به اينكه «مخالفان نظام و طرفداران تحريم انتخابات، به خاتمي و دوم خردادي ها رأي بدهند»، نشانه ديگري است از اين واقعيت كه طيفي از حاميان خاتمي- يا مدعي حمايت از وي - كه تصادفاً توسط حزب مشاركت پشتيباني مي شوند و عمدتاً نظرات آنها را منعكس مي كنند، در اردوگاه عناصر ضد انقلاب قرار دارند.
گفتني است 21 آبان گذشته اعضاي گروه ياري نيوز با خاتمي ملاقات كردند.

اولمرت:
حالا با چند لشكر هم نمى توان به جنگ حماس رفت(خبر ويژه)
مقامات رژيم صهيونيستي با وجود اعمال بي سابقه ترين وحشي گري ها در پوشش عمليات نظامي، نسبت به قدرت بازدارندگي حماس ابراز درماندگي مي كنند. اقدامات تلافي جويانه حماس و افزايش قدرت دفاعي آن باعث شده نيم ميليون صهيونيست در مناطقي چون اشدود، بئرسبع، اشكلون و كريات گات سايه وحشت را بالاي سر خود ببينند.
به گزارش قدسنا، يووال ديسكين رئيس سازمان امنيتي شين بث اخيراً طي گزارشي به كابينه رژيم صهيونيستي اعلام كرد: شاخه نظامي حماس از دوران آتش بس به منظور افزايش قواي نظامي خود استفاده كرده و درست به همين دليل است كه اكنون راكت هاي آنان قابليت آسيب رساندن به مناطقي چون اشدود و بئرسبع را پيدا كرده است.
براساس اين گزارش، اولمرت نخست وزير رژيم صهيونيستي با وجود ابراز ناخرسندي از اقدامات تلافي جويانه حماس مي گويد: ما حتي اگر 2 يا 3 لشكر نظامي هم به غزه بفرستيم باز هم ضمانتي وجود ندارد كه آتش شليك آنها متوقف شود. آموزه هاي ما در جنگ 33 روزه لبنان حاكي از آن است كه در جنگ عليه تشكيلاتي نظير حزب الله و حماس حتي با وجود برتري آشكار نظامي باز هم نمي توان آنها را شكست داد.

سكوت نورى و سخنگويى همكار بى بى سى به نيابت از وي!(خبر ويژه)
تهديد افراطيون مشاركت عليه نوري مبني بر اينكه «اگر نامزد شوي يا حرفي بزني كه خاتمي مردد و منصرف شود، پرونده ات را درباره دخالت در بركناري منتظري رو مي كنيم» باعث شد سايت ضدانقلابي روز آن لاين به قلم يك همكار بي بي سي به توجيه اين نقطه ضعف(!) در كارنامه نوري بپردازد.
زيدآبادي نوشت: در روزهاي اخير برخي از دوستاني كه مخالف حضور عبدالله نوري در انتخابات رياست جمهوري اند، در واكنش به طرح برخي بي التفاتي هاي اصلاح طلبان به آيت الله منتظري در زمان هجوم به بيت و حصر پنج ساله ايشان، از نقش آقاي نوري در بركناري آيت الله و تخريب ديوار خانه وي در قم سخن به ميان مي آورند تا نقطه ضعفي از وزيركشور سابق را مطرح كرده باشند. مسلماً آقاي نوري در جريان بركناري آيت الله منتظري از قائم مقامي رهبري فعاليت داشته است، اما دوستان منتقد گويا علاقمندند تا تاريخ را سر و ته و وارونه بخوانند.
وي با بيان اينكه چند باري كه به همراه عماد باقي به اشاره و كنايه توانسته از منتظري دفاع كند، از طريق روزنامه خرداد بوده، نوشت:نقش آقاي نوري در بركناري آيت الله نوري نياز به شفاف سازي دارد. پس از دستور آيت الله خميني براي گرفتن شئون قائم مقام رهبري، ديوار اطراف دفتر آيت الله منتظري توسط آقاي منتظري به عنوان نماينده رهبر در سپاه برچيده شد كه طبيعي است اما اگر آقاي منتظري اعتراضي داشته باشد آقاي نوري قاعدتاً بايد در مقام پاسخگويي باشد. به هر حال هدف از اين مطلب، توجيه هيچ نكته اي كه قابل ملامت باشد نيست. مسلماً آقاي نوري هم مانند هر فرد انساني، در زندگي سياسي خود دچار خطا و اشتباه شده است اما تفاوت وي با بسياري از دوستان اين است كه خطاهاي گذشته را كتمان يا توجيه نمي كند بلكه از آنان درس مي گيرد.
سخنگويي همكار بي بي سي از جانب عبدالله نوري در حالي است كه شخص وي در اين زمينه سكوت كرده و ظاهراً راه اندازان فشار اخير عليه وزيركشور دولت اصلاحات در پروژه خود موفق عمل كرده اند هرچند كه به نظر مي رسد برخي طيف ها مايلند از طريق راه انداختن چنين بحث هايي، عملكرد سنجيده حضرت امام در قبال تهديدهاي بزرگ عليه انقلاب را مخدوش جلوه دهند.

حمله به احمدى نژاد رأى مردم به او را بيشتر مى كند(خبر ويژه)
همكار روزنامه هاي مدعي اصلاحات گفت: احمدي نژاد رأي توده مردم را دارد و توده مردم به اين تحليل هاي سياسي كه او تهديد درست مي كند، كاري ندارند.
مسيح علي نژاد به راديو زمانه گفت: احمدي نژاد توجه مردم را در انتخابات جلب كرده بود كه از جنس مردم است. اگر يادتان باشد در انتخابات هم بي بي سي به همه نامزدها درخواست مصاحبه داده بود كه احمدي نژاد قبول نكرد. همين طور روزنامه شرق دعوت به مصاحبه كرد و همه كانديداها جز احمدي نژاد پذيرفتند.
وي اضافه كرد: راز مظلوميت آقاي احمدي نژاد خيلي ساده نيست. يعني قطعاً جواب مي دهد و خودش هم در شهرستان ها برنامه ريزي مي كند و با همين چهره مظلوم در انتخابات بعدي ظاهر خواهد شد.
اين روزنامه نگار زنجيره اي با اشاره به نااميدي در اردوگاه ضد انقلاب نسبت به انتخابات آتي گفت: با اين كه خيلي سخت است و خودم هم به سختي دارم خودم را قانع مي كنم ولي فكر مي كنم كمي بايد از فضاي يخ زده و سرد بيرون بياييم.
وي درباره اين ادعا كه احمدي نژاد با آراي واقعي مردم به رياست جمهوري نرسيد گفت: نمي توانيم با اين قاطعيت حرف بزنيم. در روزهاي انتخابات در مناطق پائين شهر ديدم كه مردم به احمدي نژاد رأي دادند. حتي اردوگاه اصلاح طلبان هم اعتراف كرد كه مردم در آن زمان، دموكراسي و گفتمان مدني نمي خواستند. نمي توانيم بگوييم كه تقلب بوده است.
علي نژاد گفت: در انتخابات آتي حتي انتقادهاي آقاي هاشمي و روحاني مي تواند به كمك احمدي نژاد در ميان مردمي كه به او رأي دادند، بيايد.
اظهاراتي از اين دست پس از سه سال ونيم حملات بي سابقه و كينه توزانه عليه احمدي نژاد حاكي از آن است كه جريان جنگ رواني تازه متوجه شده اين روند نتيجه عكس داده است و حالا بايد براي مظلوميت احمدي نژاد در نگاه مردم فكري كرد! اغر به خير!جايزه نوبل علف خرس نبود رديف بودجه داشت!(خبر ويژه)
جايزه صلح نوبل و برخي جوايز مشابه پوششي براي كمك مالي خارجي در جهت راه اندازي گروهك كانون مدافعان حقوق بشر توسط عناصري چون شيرين عبادي و عبدالفتاح سلطاني بوده است.
به دنبال پلمب شدن دفتر اين گروهك غيرقانوني، عبادي درگفت وگو با رسانه هاي ضد انقلاب اذعان كرد كه با آن جايزه ها اين كانون را راه اندازي و اداره كرده است. وي اضافه كرد: «اين دفتر از محل جايزه نوبل كه در سال 2003 به اينجانب تعلق گرفت خريداري و تجهيز شد. آنها اين دفتر را پلمب كردند اما دفاتر ديگري در اختيار ماست. از امكاناتمان استفاده مي كنيم و به فعاليت ادامه مي دهيم».
عبادي همچنين به جايزه اي اشاره كرد كه طي ماه اخير به دو عضو كانون (عبدالفتاح سلطاني و نسرين ستوده) از سوي محافل اروپايي داده شد و افزود: كانون هم به علت سوابق درخشاني كه داشته در سال 2003 برنده جايزه حقوق بشر «دولت» فرانسه شده است.
وي كه موسس گروهك موازي «شوراي ملي صلح» - به سفارش ويژه ديك چني معاون جنگ طلب بوش- هم هست، اضافه كرد كه كانون مدافعان حقوق بشر در غياب گزارشگران خارجي حقوق بشر، طي 2 سال اخير براي آنها و به جاي آنها گزارش تهيه كرده تا بتوانند قطعنامه هاي ضدايراني صادر كنند!
گفتني است دولت هاي استعماري پيش از اين پول هاي مزدوري را به خود اشخاص مي دادند اما مدتي است در كنار تامين مالي مهره هاي خود، محل و نحوه مصرف كمك هاي مالي اختصاص يافته را مشخص مي كنند و نيروهاي ميداني بايد بودجه دريافتي در همان محورها و محل هاي دستور داده شده را هزينه كنند!
اخيراً سايت ضدانقلابي گويانيوز با اشاره به پلمب دفتر گروهك مورد بحث و بي اعتنايي ملت ايران به ماجرا اذعان كرد: «دفاع از حقوق بشر اسم مستعار فعاليت خاص سياسي است و فعالان آن نياز دارند اخبارشان در رسانه هاي خارجي انعكاس داشته باشد و تبعاً بيشتر در حوزه هايي فعاليت مي كنند كه از نگاه آن رسانه ها ارزش خبري دارند! اين بي توجهي به مردم و حقوق بشر حقيقي نتيجه اي جز بي توجهي مردم به اين فعالان نداشته و بنابراين با بسته شدن دفتر آنها هم نبايد آب از آب تكان بخورد. حتي ساكنان خيابان يوسف آباد هم متوجه نشدند در همسايگي آنها چنان دفتري بوده و حالا بسته شده است! اين دكاني بي مشتري و يك اداي روشنفكرانه است».
پنجشنبه 5 دي 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]

[مشاهده در: www.alef.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]