واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: از هنر برنامه نويسي سازمان تا سفرهاي توريستي تيم ملي فوتبال ايران در برزخ بي تدبيري
تهران- خبرگزاري ايسكانيوز: در طول مدت سرمربيگري علي دايي براي چندمين بار متوالي است كه برنامه مدون بازي هاي ليگ برتر دستخوش تغييرات زيادي شده و مسوولان برنامه ريزي بازي ها را دچار سردرگمي كرده است.
فوتبال ايران يكي از سخت ترين فصول خود را تجربه مي كند. اردوهاي بلندمدت و بازي هاي تيم ملي از يك سو و مسابقات ليگ برتر، جام حذفي از سوي ديگر، همچنين حضور چهار تيم باشگاهي كشورمان در رقابت هاي جام قهرمانان آسيا برنامه ريزي فوتبال ايران را به كوچه هاي بن بستي كشانده كه هيچ راه گريزي در آن وجود ندارد.
در تمام كشورهاي صاحب فوتبال حرفه اي يك برنامه ساليانه با توجه به روزهاي فيفا و بازي هاي ملي تدوين شده و تاريخ تمام ديدارهاي تيم هاي باشگاهي و ملي مشخص است و حتي در بعضي موارد ساعت دقيق بازي ها تعيين شده است. اين در حالي است كه در فوتبال ما اگر شرايط جوي، نامساعد بودن زمين و اوضاع مالي خراب باشگاه ها را در نظر نگيريم با هر اردو و مسابقه تيم ملي مسابقات داخلي دچار وقفه شده و تغييرات زيادي گريبانگير آن مي شود و به علت زمان اندكي كه در اختيار داريم تبعات زيان بار آن لطمات جبران ناپذيري را در كوتاه مدت بر پيكر فوتبال وارد خواهد كرد. فشردگي بازي هاي ليگ، مصدوميت ها و تحليل رفتن قواي تيم ها و به تبع آن پايين آمدن كيفيت مسابقات زائيده و ماحصل اين بي برنامگي هاست.
به گفته عزيز الله محمدي، باتوجه به محدوديت زماني 20 بازي را بايد در 100 روز انجام دهيم.
اتمام ليگ برتر و متعاقب آن جام حذفي و همچنين در لابه لاي آن بازي هاي تيم ملي در تاريخ تعيين شده با توجه به زمان اندك سبب شده است كه به هر قيمتي شده كج دار و مريز و افتان و خيزان بازي هاي ليگ را پشت سر هم و فشرده بدون در نظر گرفتن حق و حقوق تيم ها برگزار كنيم.
در جديدترين برنامه اعلام شده از سوي سازمان ليگ دربي شصت و ششم در تاريخ 25 بهمن ماه درست به فاصله 48 ساعت بعد از ديدار ايران و كره جنوبي برگزار خواهد شد و اين قضيه موجبات اعتراض دو تيم سرخابي كه چند سهميه در تيم ملي دارند را فراهم آورده است. حساس ترين بازي نيم فصل دوم ليگ برتر از بي نظمي و وقفه در ليگ كه علتش همان اردوهاي بي ارزش و بي خاصيت تيم ملي است، بي نصيب نمانده است.
در اين وضعيت بي پولي و نداري فدراسيون عيالوار فوتبال و پر بودن برنامه بازي هاي تيم هاي ملي ساير كشورها، به اردوهاي كم اهميت و بازي با تيم هاي نه چندان مطرح دل خوش كرده ايم كه هر كدام از آن ها نيز به بهانه هاي واهي زير قولشان مي زنند و به نوعي به فوتبال دهن كجي مي كنند و يا اينكه با تيم دوم و سوم خود به مصاف ما مي آيند.
تاكنون چه سودي برده ايم؟ آيا جمع كردن يك عده جوان ليگ برتري كه به صرف گرفتن مزد تلاش خود به خاطر درخشش در تيمهايشان به تيم مي دعوت مي شوند و شايد در بازي هاي رسمي اكثريت آن ها در ميدان حضور نيايند كار بيهوده نيست؟ بردن تيم ملي به كشور اسپانيا با تركيب ناقص و بدون حتي يك لژيونر چطور؟
بله اسم اسپانيا بسيار دهان پر كن است و آن ها قهرمان يورو 2008 هستند. برپايي اردو در آنجا نيز بسيار با ارزش است. اما با كدام حريف بايد رو به رو شويم. آيا تيم ملي اسپانيا حريف تداركاتي ماست يا نه تيم هاي محلي نيز از رويارويي با ما سر باز مي زنند.
هر روز يك نام جديد حريف ما مي شود، منتخب ايالت باسك، منتخب گاليسيا، تيمهايي كه اصلا وجود خارجي ندارند و در كوزه هيچ عطاري يافت نمي شوند، بهتر است بگوييم تيم ملي فوتبال ما بيشتر با نام جغرافيايي مناطق اسپانيا بازي مي كند. معلوم نيست اين هماهنگي ها با كي و با كدام آژانس صورت مي گيرد كه تيم هاي مقابل به راحتي هر چه تمام تر و بدون هيچ تعهد و غرامتي تيم ملي ما را دور مي زنند. قطع به يقين اردويي كه حتي تيم هاي محلي آن كشور حاضر به مسابقه با ما نيستند بسيار بي ارزش است و فقط جنبه توريستي و جهانگردي دارد.
آن چيز كه مشخص نيست اين است كه تا كي اين بي نظمي ها و بي برنامگي ها بايد ادامه پيدا كند و تا چه زماني بايد از ارزش و اعتبار خود خرج كنيم و مضحكه خاص و عام باشيم./05 /125
حميدرضا ملكي
چهارشنبه 4 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]