واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: قرمزها قدرى هماهنگ تر و محكم تر شده اند، اما ... موانع فراروى پيروانى براى اوجگيرى
وحيد رسولى۵ بازى، ۳ برد و ۲ تساوى و صعود تا رده سوم جدول رده بندى ليگ برتر فوتبال ايران و رسيدن به ۴ امتيازى استقلال و ذوب آهن، صدرنشينان مشترك اين مسابقات، حاصل كار افشين پيروانى از زمانى بوده كه وى به جانشينى افشين قطبى مستعفى سرمربى تيم پرسپوليس شده است. اگر حاصل كار لرزان سرخ ها را در ۱۴ هفته نخست فصل كه قطبى سرمربى آنان بود، با دوران كوتاه زمامدارى پيروانى قياس كنيم، بايد به سرمربى فعلى نمره قبولى داد، زيرا قرمزها در دوره وى بالنسبه منطقى تر توپ زده و بهتر هم نتيجه گرفته اند و در حالى كه در دوره قطبى در اين فصل و به خصوص ،۱۰ ۱۱ هفته آخر حكمروايى وى نماد عدم اطمينان و نوسان هاى مكرر بودند و چوب ضعف شخصيت سرمربى لرزان خود را مى خوردند. پرسپوليس در دوران پيروانى قدرى محكم تر شده و در عين حال از قابليت هاى خود بهتر و بيشتر سود مى جويد و خط دفاعى شان نيز كه در دوره امپراتور(!) اتوبان بود، در زمان پيروانى نظم و آهنگ نسبى يافته و قدرى مقاوم تر جلوه مى كند، اما همه اينها به معناى بى نقص شدن پرسپوليس در دوره جديد كارش نيست و برعكس هنوز ضعف هاى زيادى در پيكره اين تيم ديده مى شود كه بايد توسط پيروانى و دستياران جديد انتخابى اش رفع گردد تا سرخ ها همانى شوند كه شايسته آن هستند و به دليل ضعف هاى فراوان و ايرادهاى چشمگير قطبى، از نيل به آن باز مى ماندند. عمده ترين اين ايرادات كه در دوره قطبى نيز وجود داشت و به دوره فعلى بسط يافته، فرصت هاى گلزنى مكرر و متعددى است كه قرمزها در هر مسابقه از دست مى دهند. درست است كه ابراهيم توره سرانجام شروع به گلزنى كرده است اما همين مهاجم بلند بالاى سنگالى در قبال هر گلى كه به ثمر مى رساند، حداقل دو فرصت صد در صد را به در و ديوار مى زند و توپى كه او در تساوى ۱-1 با سايپا روى سانتر نيكبخت با ضربه سر از دو قدمى دروازه به تير افقى زد، ضربه آماتورى و مبتديانه اى بود كه حتى در دسته هاى ششم و هفتم ليگ يك كشور نيز نظير آن ديده نمى شود و يك محصل ابتدايى هم آن توپ را گل مى كرد و در آن لحظه خاص ( و به واقع در بسيارى از ديدارهاى اخير پرسپوليس) توره، دى كارمو را رو سفيد كرد! به جز وى، نيكبخت نيز در هفته هاى اخير يك دو جين گل صد در صد را راهى ساعت ورزشگاه كرده و كريمى نيز، كم فرصت خراب نكرده و در اردوى پرسپوليس تقريبا همگان در اين روند شريك بوده اند و تيمى كه اين قدر گل خراب مى كند، طبعا يك تيم حرفه اى نيست و قطعا قهرمان نمى شود. يك دليل عمده قهرمانى فصل پيش پرسپوليس، گل هاى غافلگيركننده و غير منتظره اى بود كه محسن خليلى به نفع اين تيم زد و با اين كه قرار است او از اواخر بهمن برگردد، اما تا او دوباره پا به توپ و خليلى شود، بايد ،۳ ۴ ماه اضافى هم بگذرد و بنابراين زودتر از شروع فصل بعد زمان مناسبى براى دل بستن به اين احتمال اينك سست نيست و آقاى گل فصل پيش ليگ نمى تواند مشكلات اين فصل قرمزها را حل و رفع كند و بهتر است كه پيروانى با همان ابزار موجود به حل اين معضلات بينديشد.كدام تركيب؟مشكل دوم، استمرار نارسايى هاى خط دفاعى است كه هر چند كمتر از دوران قطبى است، اما به هر حال وجود دارد و در برخى مقاطع مسابقات پرسپوليس خودنمايى مى كند. به واقع برد ۰-3 اخير در زمين پاس همدان از معدود دفعات طى ماه هاى اخير بود كه قرمزها گلى نخوردند ولى در آن روز هم بخت آنها به ويژه در نيمه اول بلند بود، زيرا هم سفيد و سبزهاى پاس ضربات نهايى خود را بد مى زدند و هم عليرضا حقيقى دروازه بان جوان شان در يكى دو نوبت با جهش هاى عالى خود فرصت هاى صد درصد را از پاسى ها گرفت. تغيير دادن دائمى خط دفاعى پرسپوليس نيز از دلايل اصلى لرزش هاى اين خط بوده است و به رغم رسيدن به هفته بيستم اين مسابقات هنوز مشخص نيست كه براى مركز خط دفاعى اين تيم زوج حيدرى ق€… باقرى ها بهتر است يا زوج حيدرى ق€… آتسو يا باقرى ها ق€… آتسو و يا بايد شيرى را در اين نقطه در كنار يكى از گزينه هاى فوق قرار داد و الحاق رحمان رضايى به اين تيم سوالات فوق را بيشتر كرده، زيرا حال اين سوال را نيز بايد پرسيد كه آيا بهتر نيست رحمان يكى از دو مدافع ثابت وسط تيم باشد و از بين لشكر كوچك فوق يكى را به عنوان زوج وى در مركز خط دفاعى برگزيد؟! به جاى اينكه پاسخ مستقيم و صريحى را به سوال فوق بدهيم ( كه به واقع كار سختى هم هست) بهتر است متذكر شويم كه تا زمانى كه پيروانى و دستياران جديد و قديمى اش تركيب ثابت اين خط را نيابند و به كار اين خط استمرار بخشند و عامل ثبات و آشنايى را به كار مدافعان نيافزايند، مشكلات قرمزها استمرار خواهد يافت و به جايى نخواهند رسيد. اين به معناى عدم جايگزينى در خط دفاعى و پرهيز از اين كار نيست، زيرا به هر حال نفرات مصدوم و سه اخطاره نيز براى هر تيمى و منجمله مدافعان آن شكل مى گيرند و در هفته هاى غيبت آنان جانشينانشان بايد آماده باشند اما اتفاقى كه در فصل جارى براى پرسپوليس روى داده، نه جابه جايى هاى اجبارى و مرتبط با مسائل فوق بلكه تغيير دائمى خط دفاعى تيم از جانب مربيان به قصد يافتن تركيبى بهتر بوده كه نه تنها اثر مطلوب نگذاشته، باعث سرگردانى نفرات و تضعيف كار دفاعى تيم نيز شده است و چون هر هفته تركيب خط دفاعى و به خصوص مركز آن عوض مى شود، نفرات از هماهنگى و استمرار در همكارى با يكديگر بى بهره اند.دروازه بانان شكنندهمى توان به كمبود خلاقيت در مركز خط ميانى و بيرنگ شدن آشكار مازيار زارع در قياس با زمان ملوانى بودنش و همچنين اتكاى بيش از حد قرمزها بر على كريمى و در درجاتى پايين تر كريم باقرى در تعيين و ترسيم بازى تهاجمى آنان به عنوان ديگر ضعف هاى پرسپوليس اشاره كرد، اما دو ضعف قبلى مورد اشاره اصلى ترين ايرادهاى اين تيم هستند و سرخ ها و مديرانشان آن قدر هوشيارى نداشتند كه در پيش فصل خريدها و گزينش هاى بهترى براى دروازه بانان به شدت شكننده و آسيب پذير خود داشته باشند و حقيقى جوان در حالى جوركش اين ماجرا و دروازه بان فيكس ،۴ ۵ هفته اخير تيم بوده كه در محاسبات نخستين فصل، فقط سنگربان سوم محسوب مى شد. مديران پرسپوليس حتى آن قدر صرافت و هوشيارى نداشتند كه مانع از جدايى حسن رودباريان در پايان فصل گذشته شوند، زيرا از قبل هم مشخص بود كه مهدى واعظى بيش از حد آسيب مى بيند و گاه در ازاى هر بازى اش براى پرسپوليس، يك ماه مصدوم و بسترى و خانه نشين است و در چنان هفته هايى رودباريان مى توانست خودنمايى كند و بهتر از معمارزاده ( كه به شدت مصدوم و از صحنه خارج شد) و حقيقى جاى واعظى را پر كند و حتى چنان بدرخشد كه واعظى بعد از بهبودش هم نتواند به تركيب ثابت برگردد. از آن كار غفلت شد و نه تنها رودباريان هم نزول كرد و در پيكان نيمكت نشين محمدى و محو شد بلكه ضررهاى نبود يك سنگربان برجسته درون سنگر پرسپوليس گل هاى مفت زيادى را روانه دروازه اين تيم كرد و پرسپوليس را دچار سرنوشت فعلى اش كرد.ديدار با ملواناولين بازى پرسپوليس بعد از بازگشايى ليگ، سه شنبه ۱۰ دى در برابر تيم تا حدى بحران زده ملوان ( به لحاظ مالى) در تهران خواهد بود و نتيجه حاصله اين تيم در ششمين مسابقه ليگى سرخ ها تحت هدايت پيروانى جواب سوالات بيشترى را در ارتباط با مورد فوق خواهد داد، اما قدر مسلم اين كه پرسپوليس به رغم پيشرفت نسبى اخيرش در رسيدن به نتايجى بهتر و عقلايى و محكم تر شدن و از ياد بردن دوران متزلزل قطبى در اين فصل، هنوز فاصله اى زياد تا يك تركيب ايده آل و اوجگيرى اى دارد كه براى پشت سر گذاشتن استقلال و ذوب آهن در صدر جدول ليگ به آن نياز است.
چهارشنبه 4 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]