محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826630114
«رفتارهاي انتخاباتي» درگفتوگوي ايسنا با رمضانزاده
واضح آرشیو وب فارسی:الف: «رفتارهاي انتخاباتي» درگفتوگوي ايسنا با رمضانزاده
دكتر عبدالله رمضانزاده، بيش از آنكه به عنوان استاد علوم سياسي دانشگاه تهران شناخته شود به عنوان يك چهره سياسي و سخنگوي دولت خاتمي شناخته شده است، اما خبرنگار تاريخ و انديشه ايسنا با او به عنوان استاد دانشگاه درباره روند شكلگيري يك انتخاب و رفتارهاي انتخاباتي جامعه ايراني به گفتوگو پرداخت. رمضانزاده در اينباره بيش از آنكه رفتارهاي انتخاباتي و انتخاب مردم را نتيجه رقابت بين احزاب بداند، جنگ بين نسلها ميخواند و عدم انتقال مفاهيم از نسلي به نسل بعد را از مشكلات جدي امروز عنوان ميكند.
رفتار مردم در انتخابها مبتني بر عقلانيت زودبازده است
دكتر عبدالله رمضانزاده، سخنگوي دولت پيشين در گفتوگو با خبرنگار تاريخ و انديشه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با اين اعتقاد كه رفتار مردم در انتخابها عقلاني است اما مبتني بر عقلانيت زودبازده، اظهار كرد: به دلايلي در جامعه ما اتفاقاتي افتاده است كه در ادامه يك روند تاريخي مردم را به سمت انتخاب گزينههاي نقد سوق ميدهد و گزينههايي كه مقداري نتايج آن ناملموس است و ديرتر به دست ميآيد، مورد انتخاب مردم قرار نميگيرند.
مردم بهدنبال نتيجههاي دوردست نميروند و اين مشكل ايجاد ميكند
رمضانزاده گفت: گرفتاري ما آنجاست كه مردم ميخواهند بلافاصله نتيجه هر چيزي را به دست بياورند و به دنبال نتيجههاي دوردست نميروند و اين در نوع انتخابهاي ما مشكل ايجاد ميكند.
وي افزود: نميتوان اين رفتار را هيجاني و احساسي ارزيابي كرد؛ ميتوان آن را مبتني بر عقل زودبازده دانست كه به دنبال نتايج در دسترس است؛ زيرا اگر به مجموعه نگرشسنجي ايرانيان نگاه كنيم، نوعي بياعتمادي جدي در جامعه گسترش پيدا كرده است. وقتي بياعتمادي در جامعه رواج پيدا ميكند در ميان انتخابها، گزينهاي را انتخاب ميكنيد كه فوري متوجه شويد كه اشتباه كرديد يا درست انجام داديد.
رمضانزاده بيان كرد: مردم عقلاني رفتار ميكنند براي اينكه فورا تعيين كنند گزينهاي كه انتخاب كردند چه نتيجهاي دارد. به همين دليل است كه در انتخابات رياستجمهوري مردم بلافاصله به نتيجه دلخواه خود ميرسند و البته بعد ممكن است متوجه شوند كه مثلا اين گزينه جواب داده يا نداده است. بايد اين موضوع تكرار شود تا مردم دريابند كه بتوانند نتايج بلندمدتتر گزينههايي كه انتخاب ميكنند را پيشبيني كنند.
بياعتمادي رفتارها را به سوي عقلانيت فردي ميبرد نه عقلانيت جمعي
وي گفت: اين بياعتمادي باعث ميشود رفتارها به سوي عقلانيت فردي برود نه عقلانيت جمعي و منافع فردي ترجيح داده شود تا منافع جمعي. رفتارها عقلاني است و البته فقط منافع شخصي در نظر گرفته ميشود.
رمضانزاده ادامه داد: براي اينكه اين منافع شخصي نتايج ملموسي داشته باشد مجبور ميشويد به كساني مراجعه كنيد كه وعدههاي نقد به مردم ميدهند. ايرادي كه به اصلاحطلبان گرفته ميشد اين بود كه برنامه اقتصادي نداشتند براي همين مردم به سراغ ديگران رفتند در حالي كه اينگونه نبود و آنها تنها گروهي بودند كه در انتخابات گذشته برنامه اقتصادي داشتند.
وي در تشريح نوع انتخاب مردم و عقلاني بودن انتخابشان به انتخابات پيشين اشاره و بيان كرد: اصلاحطلبان به مردم ميگفتند شما بايد 20 سال صبر كنيد تا سند چشمانداز به نتيجه برسد و ما بعد از برنامه 20 ساله يا برنامه چهار ساله توسعه به نتايجي ميرسيم. كانديدايي ديگري گفت نه اينگونه نيست، شما ميتوانيد 6 ماهه يا يك ساله به اين نتايج برسيد. بياعتمادي عمومي با هر دو اين شعارها و برنامهها نسبت مساوي دارد بنابراين وقتي افراد به دو برنامه بياعتماد هستند كه يكي 20 ساله است و ديگري 6 ماهه، عقلاني است كه 6 ماهه انتخاب شود.
برخي بنيانهاي اخلاقي در جامعه ما متزلزل شده است
وي با بيان اينكه در جامعه ما برخي بنيانهاي اخلاقي متزلزل شده است و اين موضوع در خيلي از جوامع در حال گذار از سنت به مدرنيته رخ ميدهد افزود: در جامعه ما هم اين اتفاق افتاده است و علاوه بر اين ما مشكل اساسيتر انتقال مفاهيم و تجربيات نسل به نسل را نيز داريم، زيرا جمعيت جوان ما اكثريت جامعه را شكل ميدهد و آن جماعتي كه بايد مفاهيم و تجربيات را انتقال دهند، از نظر عددي در اقليت هستند اما از نظر توزيع قدرت همه منابع اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي را در اختيار دارند.
با جوانتر شدن جمعيت، انتقال مفاهيم و تجربيات سختتر ميشود
رمضانزاده توضيح داد: روز به روز جمعيت جوانتر و انتقال مفاهيم و تجربيات سختتر ميشود. بياخلاقي هم در جامعه دامن زده ميشود و اين دو مساله باعث ميشود مردم ما به نقطهاي رسيدهاند كه معتقدند سيلي نقد به از حلواي نسيه است. انتخابشان عقلاني است اما مبتني بر عقل معاش فوري.
وي در ادامه گفت: وقتي متوليان مدعي اخلاق براي اخلاق ارزشي قائل نباشند، جامعه جوان نيز درسهايي ميگيرد كه به سوي بياخلاقي حركت كند و اين بياخلاقي متاسفانه در جامعه ما به يكسري مواردي محدودشده و به بياخلاقيهاي بزرگتر يعني دروغ و غيبت اهميت داده نميشود. در واقع اين موارد مشكلاتي است كه وقتي وارد حوزهي سياست و انتخاب سياسي ميشود، نتايج نادرستي به همراه ميآورد.
جمعيت جوان در تعارض با جمعيت ميانسال و كهنسال جامعه قرار گرفته است
رمضانزاده خاطرنشان كرد: مساله اين است كه جمعيت جوان اساسا در تعارض با جمعيت ميانسال و كهنسال جامعه قرار گرفته است. به دليل اينكه اولا طبيعت جوان اين است كه با بزرگترهايش مخالفت كند و مشكل ديگر جامعه ما اين است كه اين بزرگترها اقليتي شدهاند كه همه چيز در دست آنهاست. سياست، قدرت، فرهنگ و اجتماع همه در دست اقليت 30 درصدي است و اين اكثريت 70 درصدي احساس ميكند كه به او زور ميگويند بنابراين هيچ حرفي از آنها را نميشود. مشكل اساسا مشكل جدي جمعيتي ماست.
ارزشهاي معنوي جامعه در گذار از نسلي به نسل ديگر انتقال پيدا نميكند
اگر نسبت پيروجوان جمعيت50 به 50 بود مشكلات ما كمتر بود
وي ادامه داد: وقتي ما در مورد مسايل افزايش جمعيت فكر ميكنيم، راجع به مسايل مادي مثل كمبود مدرسه، دانشگاه، مشكلات ازدواج، مسكن و... فكر ميكنيم اما واقعيت مهمتر اين است كه ارزشهاي معنوي جامعه در گذار از نسلي به نسل ديگر انتقال پيدا نميكند بهويژه با تحولات جديد تكنولوژيكي كه در سطح دنيا اتفاق ميافتد اصلا انتقال تجربيات در جامعه ما به دليل جواني ناممكن شده است. اگر جامعهي ما نسبت پير و جوانش 50 به 50 بود خيلي از مشكلات ما امروز كمتر بود يا اگر مثل خيلي از جوامعي كه امروز با ثبات جلو ميروند 60 به 40 بود، مشكلات كمتري داشتيم. اين بيثباتي در حوزههاي اصلي يعني ارزشهاي جامعه و انتقال تجربيات نمود پيدا كرده است.
سرنوشت جامعه را جواناني تعيين ميكنند كه بزرگسالان را قبول ندارند
نسلهاي ما ميخواهند همديگر را از ميدان به در كنند و با جنگ نسلها مواجهيم
رمضانزاده گفت: امروز سرنوشت جامعه را جوانان تعيين ميكنند. جواناني كه بزرگسالان را قبول ندارند و براي همين عنوان فرهنگ پدرسالارانه را نسبت ميدهند. بخشي از آن هم واقعيت دارد. براي اينكه آن 30 درصد جمعيت كه بالاي 40 يا 30 سال دارد تمام اقتدار جامعه را در اختيار دارد. اقتدار سياسي، اجتماعي و فرهنگي با اوست و به بخش خصوصي و دولتي هم مربوط نيست. همه چيز در دست بزرگترهاست و جوانان از همه چيز محرومند. اين تلاش به جاي اينكه تلاش سياسي باشد جنگ نسلها در داخل كشور ماست. به جاي اينكه رقابت بين جناحهاي سياسي و ايدههاي اقتصادي باشد رقابت بين نسلهاست. نسلهاي ما ميخواهند همديگر را از ميدان به در كنند.
سيستم آموزشي به ما ياد نميدهد كنار هم زندگي و با هم فكر كنيم
وي اضافه كرد: براي حل اين مشكل بايد زمان بگذرد تا جوانان، كهنسال و ميانسال شوند و در اين ميان آموزش هم موثر است به شرطي كه با هدف الفت بين نسلها باشد كه امروز سيستم آموزش ما اين هدف را ندارد. سيستم آموزشي ما فقط ميگويد كه بزرگها خوب هستند و خيلي خوب فكر ميكنند و از تجربهشان استفاده كنيد و جوانان هيجاني كار ميكنند و بايد كنترل شوند. سيستم آموزشي به ما ياد نميدهد كه كنار هم زندگي كنيم و با هم فكر كنيم. اگر سيستم آموزشي ما بتواند اين وظيفه را رانجام دهد ميتوانيم مقداري اميدوار باشيم. اما حتما گذر زمان را نياز داريم.
اين استاد دانشگاه حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران ادامه داد: در دور نهم انتخابات رياستجمهوري، دستهاي از جوانان طرفدار كانديدايي بودند كه ابدا با ظاهر و افكار آنها همخواني نداشت كه اين موضوع را قابل تحليل ميدانستم. دليل اين نوع انتخاب اين بود كه نسل جوان معتقد است كه مسايل امروزي كه با آن روبهروست تقصير جمعيتي است كه در قدرت بودهاند و كانديدايي كه آنها انتخاب كرده بودند ميخواست ثابت كند كه از جنس اين قدرت نيست در حالي كه در متن قدرت بود.
وي تاكيد كرد: جامعه بايد به تجربهي كافي برسد كه بايد به كساني راي دهد كه با برنامه ميآيند و در گذشته ثابت كردهاند كه به برنامهشان پايبند هستند. فرقي نميكند كسي كه در انتخابات پيروز ميشود چه كسي است، مهم اين است كه جامعه در انتخابات اينگونه راي دهد.
با اين موضوع مشكل دارم كه خيليها اعتقاد دارند دولت، نهاد مدني بسازد
عضو هيات علمي دانشگاه تهران درباره نقش نهادهاي مدني در برقراري ارتباط بين نسلي و همچنين شكلدادن افكار عمومي با بيان اينكه نهادهاي مدني بايد از درون جامعه بجوشد، به خبرنگار ايسنا گفت: جامعه بهدليل بياعتمادي كه در آن وجود دارد كار جمعي نميكند كه در آن نهاد جمعي شكل بگيرد. هرچهقدر دولت فشار بياورد و امكانات فراهم كند وقتي زمينهاش در درون جامعه نباشد، نهاد مدني شكل نميگيرد. من با اين موضوع مشكل دارم كه خيليها اعتقاد دارند دولت نهاد مدني بسازد.
وي در ادامه توضيح داد: بهطور كلي در جامعه ما به گسترش نهادهاي مدني به عنوان خطر نگاه ميشود و دولتها نميخواهند مردم جمع شوند؛ همانطور كه مردم از تجميع قدرت در دست دولت ميترسند، دولت هم از تجميع قدرت در دست جمعي از مردم ميترسد. اين بياعتمادي به همهي ابعاد زندگي ما نفوذ كرده و نتيجهاش در همه ابعاد اجتماعي، سياسي و اقتصادي ما ديده ميشود. در حوزه اقتصاد شركتهاي بزرگ ما نميتوانند با هم ادغام شوند. جالب است كه ما در كشورمان قانون ادغام شركتها را نداريم يعني اصلا نداريم كه دو شركت با هم جمع شوند و يك شركت بزرگتر ايجاد كنند. اين خيلي عجيب است زيرا اصلا حتي تصور هم نميكنيم كه لازم است اين اتفاق بيفتد. اين مساله در ساير حوزهها هم ديده ميشود.
افكار عمومي به شدت خبر منفي پذير است
اين استاد دانشگاه گفت: در اين فضا افكار عمومي به شدت خبر منفيپذير است. 100 خبر مثبت راجع به يك فرد داده شود جامعه چندان به آن واكنشي ندارد و نميپذيرد اما اولين خبر منفي كه راجع به همان فرد داده شود، جامعه آن را كاملا با آغوش باز ميپذيرد و بازش ميكند؛ زيرا به جامعه اطمينان ميدهد كه بياعتمادي و حسي كه داشته، درست بوده است.
چون به هم اعتماد نداريم از هر خبري كه بياعتمادي ما را دامن بزند، استقبال ميكنيم
وي ادامه داد: نوعي خود راضي كردن رواني نسبت به مسايل منفي داريم. چون به هم اعتماد نداريم از هر خبري كه بياعتمادي ما را دامن بزند استقبال ميكنيم. اين موضوع در مورد دولتها خيلي بيشتر است. وقتي خبر منفي راجع به دولتها داده ميشود جامعه زود ميپذيرد. مثلا يك مسوول اگر بخواهد بگويد من 100 سد افتتاح كردم بايد 10 هزار بار بگويد تا شنيده شود اما اگر يك نفر بگويد اين مسوول يك سد را كامل نساخته است همه جامعه اين خبر را ميگيرد. اين مشكل به همين شكل ادامه پيدا ميكند.
عضو هيات علمي دانشگاه تهران با بيان اينكه اين ويژگي در جامعه ايران ريشهي تاريخي دارد افزود: از سفرنامه حاجيباباي اصفهاني تا كتاب بازيابي ارزشهاي مرحوم مهندس بازرگان تا كتاب توسعه و تضاد آقاي رفيعپور و ما چگونه ما شديم آقاي زيباكلام را ببينيد، اين روند تاريخي وجود دارد. كتاب جامعهشناسي خودماني آقاي حسن نراقي كتابي خوب براي كمك به شناخت ما از جامعهي خودمان است و اينكه چگونه فكر ميكنيم. البته جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعي بايد به بررسي اين عوامل و ويژگيها بپردازند.
بايد به جامعه منتقل شود خواستههايش با سرعتي كه ميخواهد قابل تحقق نيست
رمضانزاده در پاسخ به اين پرسش كه در چنين فضايي كه بياعتمادي حاكم است، چه شعارهاي انتخاباتي مورد اقبال مردم قرار ميگيرد؟ گفت: هر فرد متعهد اجتماعي اولين چيزي كه بايد به جامعه منتقل كند اين است كه جامعه خواستههاي بهحقي در حوزههاي سياست، اقتصاد و فرهنگ دارد اما اين خواستهها به زودي قابل تحقق نيست. اين مفهوم بايد به جامعه منتقل شود كه كسي با خواستههاي شما مشكلي ندارد بلكه با اين سرعتي كه ميخواهيد خواستهها تحقق پيدا كند، ممكن نيست و اينجاست كه بايد آبرو گذاشت و از خود هزينه كرد.
سخنگوي دولت پيشين ادامه داد: آقاي خاتمي حاضر بود همه به او بگويند نتوانست اما معتقد بود رسيدن به وضع مطلوب مردم به سرعت قابل تحقق نيست به همين خاطر در حوزهي اقتصاد سراغ سند چشمانداز رفت. در حوزهي سياست معتقد بود خيلي از چيزهايي كه مردم ميخواهند بهحق است اما قابل تحقق فوري نيست. اين موضوع سخت است و شما در اين شرايط حمايت افكار عمومي را از دست ميدهيد. متاسفانه به موج بنيانكن انتظارات دامن ميزنند.
تمرين دموكراسي و پذيرش هزينههاي آن ضروري است
جامعه بايد برنامه طلب كند تا درستي يا نادرستي شعارها را بررسي كند
وي در ادامه با اشاره به ضرورت تمرين دموكراسي در جامعه و پذيرش هزينههاي آن بر لزوم بررسي تحققپذير بودن شعارهاي مطرح در انتخابات از سوي مردم تاكيد كرد و گفت: هركس شعار ميدهد و بر خواستههاي مردم تاكيد ميكند بايد برنامه هم بدهد. ما بايد به جامعه منتقل كنيم كه بايد برنامه طلب كند تا درستي يا نادرستي شعارها را بررسي كند.
رمضانزاده بيان كرد: ممكن است با يك برنامه غلط مثلا براي پر كردن فاصلهي فقير و غني، نه تنها به اين هدف دست پيدا نكنيم بلكه برخي دستاوردهاي گذشته را نيز در اين زمينه از دست بدهيم.
بايد نهادهاي مدني را از پايه گسترش دهيم
نخبگان بايد روند اجتماعيشدن سياست را در پيش گيرند
عضو هيات علمي دانشگاه تهران در تحليل نقشآفريني نخبگان در فضاي سياسي كشور بيان كرد: بايد دو اقدام در دستور كار قرار گيرد؛ يكي اعتمادسازي در سطح عمومي جامعه است يعني ما بايد شروع كنيم نهادهاي مدني را از پايه گسترش دهيم. نخبگان بايد بروند در درون جامعه و از طريق كار جمعي و گروهي كردن - هرچند كوچك - فعاليت كنند و در موضوعات مورد علاقه مردم كه به آنها جذب ميشوند شروع به كار كنند. اين همان روند اجتماعي شدن سياست است كه ما بايد به آن بپردازيم اما متاسفانه حتي در مورد اين كار هم موضع گرفته ميشود.
اعتماد بايد از پايين در جامعه شكل بگيرد
وي تاكيد كرد: ما بايد روند اجتماعي كردن سياست را از طريق گسترش نهادهاي مدني شروع كنيم كه اعتماد از پايين در جامعه شكل بگيرد. در آن صورت است كه شبكه نهادهاي كوچك اجتماعي ميتواند مقداري اعتمادسازي در سطوح بزرگتر ايجاد كند.
نخبگان فارغ ازجناحبنديها به جامعه بگويند خواستههايش دركوتاهمدت قابل تحقق نيست
رمضانزاده افزود: كار دوم اين است كه نخبگان به خاطر اهداف سياسي بر تحقق خواستههاي كوتاه مدت مردم بيش از حد تاكيد نكنند و نخبگان فارغ از جناحبنديهاي سياسي و حتي فكري به اجماعي برسند كه مرتب بايد با جامعه صحبت و منتقل كنند كه خواستهها در كوتاه مدت قابل تحقق نيست. اگرچه خواستهها بهحق باشد.
جمعيت بيتجربه جوان ممكن است آيندهاش را به شكلي مبهم تغيير دهد
وي اضافه كرد: البته بخشي از مشكل اين است كه در هر دوره از انتخابات طيف گستردهاي رايدهنده جديد به ميدان ميآيند كه تجربهي انتخابات گذشته را ندارند و اين همان مشكل افزايش فشار جمعيتي است كه در زمينههاي مختلف اثر ميگذارد. اين جمعيت تجربه ندارد و نميداند كه آنچه ميخواهد شدني هست يا نه و به همين دليل ممكن است خودش آيندهاش را به شكلي مبهم تغيير دهد چون معتقد است كه آيندهاش بايد فوري تحقق پيدا كند؛ مثل ساير لذتهاي جواني ميخواهد لذت آني داشته باشد. در هر جامعهي جواني اين مشكلات وجود دارد و كاري نميتوان كرد. تا يك دوره خود تجربه نكند و حس نكند، تجربه منتقل نميشود.
رمضانزاده بيان كرد: جوان ميبيند خواسته بهحق او در بيرون از جامعه ما تامين شده است اما در اينجا تامين نميشود، او هم ميخواهد فوري به خواستهاش برسد و به امكانات جامعه خود فكر نميكند و به اينكه خودش نيز بايد تلاش كند، نميانديشد.
جامعه بهويژه نسل جوان عادت كرده كه ديگران مشكلات را حل كنند
نخبگان وسايل ارتباطيشان را با بدنه جامعه از دست دادهاند
وي به خبرنگار ايسنا گفت: جامعهي ما بهويژه نسل جوان عادت كرده است كه ديگران مشكلات را برايش حل كنند. عادت شده است كه يكي از بيرون بيايد و او زودتر مشكل را حل كند اما من معتقدم اگر امكان ارتباط با جوانان برقرار شود خيلي راحت حرفهاي منطقي را ميپذيرند. مشكلي كه جامعهي ما پيدا كرده اين است كه نخبگان وسايل ارتباطيشان را با بدنه جامعه از دست دادهاند و اينجاست كه حاكميت بايد بپذيرد براي رفع مشكلات كشور امكان ارتباط بين نخبگان و جامعه را فراهم كند و اگر اين كار را نكند دچار مشكل ميشود.
عضو هيات علمي دانشگاه تهران ادامه داد: دور باطل اينجاها نمودار ميشود؛ نخبگان بايد يكسري پيامها را به جامعه در دوران بياعتمادي جامعه نسبت به حاكميت منتقل كنند اما حاكميت مانع اين ابزار ميشود.
رمضانزاده گفت: يكي از دلايل اين اقدام، ترس حاكميت است چون واقعيت اين است كه گاهي نخبگان خيلي تندروي كردهاند و اين تندرويها هم تاثيراتي داشته است. امروز هم بايد عقلانيت نخبگان بيشتر شود و هم عقلانيت حاكميت.
بستن فضاي آزادي هميشه جواب منفي ميدهد
اين استاد دانشگاه تهران با تاكيد بر اينكه نفع آزادي از نفع استبداد و اقتدار بيشتر است بيان كرد: آزادي حتي اگر تبعات منفي داشته باشد در نهايت جواب مثبت ميدهد و بستن فضاي آزادي هميشه جواب منفي ميدهد. باز كردن فضا تبعات منفي زود گذر دارد اما نهايتا نتيجهي مثبت ميدهد. در هر جامعه بستهاي كه فضا را باز كنيد دورهي افراطگري پيش ميآيد. عقلانيت حاكميت است كه بايد اين موضوع را كنترل كند و تعادل را نگه دارد و به نظر من در اين جهت آقاي خاتمي عليرغم انتقادات دوستانش به او، بسيار عقلاني عمل ميكرد.
تخريب، حتما جامعه را بياعتماد ميكند
نخبگان بايد موارد مثبت را هم به جامعه منتقل كنند
وي گفت: تخريب، حتما جامعه را بياعتماد ميكند و بايد نخبگان ياد بگيرند كه چگونه با هم و با جامعه حرف بزنند زيرا جامعه بسيار پذيراي منفيبافيهاست و به محض اينكه يك كلمه منفي راجع به چيزي گفته شود جامعه ميپذيرد. نخبگان نيز بايد موارد مثبت را هم به جامعه منتقل كنند كه الان اين اتفاق متاسفانه نميافتد و اصلا نخبگان ابزاري ندارند كه با جامعه صحبت كنند.
رمضانزاده، اين مساله را داراي ريشههاي تاريخي دانست كه بايد براي علاج و درمان آن فكري كرد و ادامه داد: اولين راه فكر كردن اين است كه با جامعه حرف بزنيم در حالي كه اين وسيله حرف زدن قطع شده است و اصلا ارتباطي بين نخبگان و جامعه برقرار نيست.
براي افزايش آگاهي مردم نيازمند روند سعي و خطا هستيم
اين استاد دانشگاه تهران در ادامه گفتوگوي خود با ايسنا اظهار كرد: براي افزايش آگاهي مردم نيازمند روند سعي و خطا هستيم. همين كاري كه در جامعه ما رخ ميدهد. ما از نظر جامعهاي كه با انتخابات روبهرو هستيم جامعهي جواني هستيم و حداكثر 30 سال است كه تجربهي انتخابات داريم. اين، تجربهي زيادي نيست و بايد در روند سعي و خطا، امور آن را سامان داد و مردم تجربههايي به دست آورند. ما بايد آموزش جامعه را از طريق سعي و خطا انجام دهيم. تبعات منفي هم دارد. دموكراسيها همه جا تبعات منفي هم دارند اما به هر حال فعلا بشر به اين نتيجه رسيده است كه بهترين شيوهي دموكراسي است، عليرغم تبعات منفي كه به همراه دارد.
نخبگان در اتفاقاتي كه ميافتد كمتقصير نيستند و نبايد مردم را مقصر دانست
سخنگوي دولت پيشين در تشريح نوع انتخابهاي مردم و تصميمهاي آنها در هر انتخابات گفت: نخبگان به تقاضاي جامعه در بعد اقتصادي و سياسي دامن زدند. رسانهي رسمي ما و بخشهايي از حاكميت تقاضاهاي اقتصادي جامعه را در يك دورهاي بالا بردند و نخبگان سياسي هم تقاضاهاي جامعه را بالا بردند و اين باعث شد مردم تصميم ديگري بگيرند. بايد دوباره به ويژگي جامعه بپردازيم كه منفيپذير است. نخبگان هم در اتفاقاتي كه ميافتد كمتقصير نيستند و نبايد مردم را مقصر دانست.
وي ادامه داد: در جامعهاي كه خصلت عمومياش عدم اعتماد است، نخبگان مرتب يك نفر را به عدم كارآمدي معرفي ميكنند. در اين شرايط قطعا نظر جامعه برميگردد و نخبگان هم هيچ كاري نميتوانند كنند.
نخبگان امروز بايد به دنبال وسيلهي ارتباطي با جامعه باشند
جامعه به اندازه كافي تقاضاي انباشت شده دارد و نبايد تقاضاها را بالا برد
رمضانزاده تاكيد كرد: نخبگان امروز بايد به دنبال وسيلهي ارتباطي با جامعه باشند و خودشان بپذيرند نبايد تقاضاها را در جامعه بالا ببرند. جامعه به اندازه كافي تقاضاي انباشت شده دارد؛ اينكه از الان براي رييسجمهور بعدي شرط بگذاريم كه مثلا شقالقمر كند به معناي بالا بردن تقاضاهاست. ما بايد تقاضاها را معتدل كنيم كه متناسب با امكانات و تواناييهاي جامعهمان باشد و سطح آن در جامعه قابل قبول باشد.
رمضانزاده تاكيد كرد: كنترل جمعيت به حل اين بخش از مسايل اجتماعي ايران در دراز مدت كمك ميكند.
بسيار مهم است كه جامعه از نظر اختلاف سني و نسلي به تعادل جمعيتي برسد
موج دوم انفجار جمعيتي را در سالهاي آينده پيش رو داريم
وي در ادامه با بيان اينكه وقتي دو نسل اينقدر با هم فاصله دارند نميتوان تجربيات را منتقل كرد به ايسنا گفت: نسل جوان خواستههايي دارد كه ميخواهد محقق شود. اين مشكل در نسل ما هم بود. مرحوم مهندس بازرگان ميگفت گام به گام جلو برويم و ما نميپذيرفتيم؛ براي اينكه ايشان آن زمان هفتاد سالش بود و ما جوان 25-18 ساله بوديم. الان همين اتفاق براي جامعه افتاده و بدتر هم شده است. چون آن زمان لااقل جوانان كمتر بودند و الان جمعيت جوان بيشتر شده است؛ بنابراين بسيار مهم است كه جامعه از نظر اختلاف سني و اختلاف نسلي به تعادل جمعيتي برسد و اين در دورهي كوتاه مدت رخ نخواهد داد. ما تازه موج دوم انفجار جمعيتي را در سالهاي آينده پيش رو داريم. دوران سختي را از اين جهت پيش رو داريم.
رمضانزاده افزود: مردم ايران خوب ميدانند كه چه ميخواهند و درست هم تشخيص دادهاند.
اشتباه اينجاست كه مردم تصورميكنند دستاوردها بدون زحمت زياد وبهسرعت قابل تحقق است
وي با اشاره به عقبماندن ايران از روند تحولات دنيا اظهار كرد: مردم ما ميخواهند در شأن خودشان در دنيا مطرح باشند و زندگي مطابق با شأن ايراني و تمدني خودشان داشته باشند. اين نكته درستي است اما اشتباه اينجاست كه مردم ايران تصور ميكنند كه دستاوردها بدون زحمت زياد و به سرعت قابل تحقق است. از نظر ما اين شأن به اين صورت قابل تحقق نيست و متاسفانه نخبگان نيز گاهي اوقات به اين هيجان در جامعه دامن ميزنند.
رمضانزاده ادامه داد: متاسفانه در ايران اين روند به سرخوردگي منجر شده است اما بايد برگرديم. حتما بايد سرخورده ميشديم كه برميگشتيم.
اگر در انتخابات آتي،كانديداهاي مطرح بيايند،آنها كه قبلا راي ندادند، وارد عرصه ميشوند
وي گفت: معتقدم كه اگر در اين دوره از انتخابات كانديداهاي مطرحي وارد عرصه رقابت شوند، كساني كه در دورهي قبل راي ندادند، وارد عرصه انتخابات ميشوند چون آنها تجربه كردهاند كه با راي ندادن وضعشان بهتر نميشود. كساني كه راي ندادند بايد امروز پاسخگو باشند. بررسي كنند كه چرا راي ندادند و دنبال چه بودند. آيا آنچه كه ميخواستند تحقق پيدا كرده است يا نه؟ اگر تحقق پيدا نكرده است بايد تصميم خود را عوض كنند.
اگر در انتخابات فضا براي حضور طيفهاي مختلف باشد، حضور گستردهتر ميشود
وي درباره انتخابات آتي رياستجمهوري تاكيد كرد: اگر در انتخابات فضا براي حضور طيفهاي مختلف وجود داشته باشد حتما حضور گستردهتر ميشود.
رمضانزاده درباره نقشآفريني و تاثير صدا و سيما بر افكار عمومي و افزايش آگاهي در جامعه و همچنين فرهنگسازي گفت: نظرسنجيها نشان داده است نزديك به 87 درصد مردم خبرهايشان از تحولات جامعه را از صدا و سيما ميگيرند و ساير رسانههاي ديگر از جمله سخنراني و نماز جمعه، اينترنت و مجله و راديوهاي خارجي و ... 13 درصد است. بنابراين اگر رفتار رسانه ملي سبك و سياق گذشته را داشت و نوع برخوردها همانند دولت پيشين بود، آسيبهاي زيادي را متحمل ميشديم.
در دنياي جديد، دولت بدون رسانه معنا ندارد
وي با بيان اينكه در دنياي جديد، دولت بدون رسانه معنا ندارد، گفت: آقاي مهندس موسوي در تعيين شرايط براي كانديداتوري در دور پيشين، خيلي تيزهوشانه رفتار كردند كه نشان از تجربه دارد.
رمضانزاده در ادامه به تصميماتي كه نتايج آن افزايش فشار اقتصادي بر مردم بوده و گزارش آن در مجلس اعلام شده اشاره و اضافه كرد:همه مردم كه دغدغه آزادي مطبوعات و زندانيان سياسي را ندارند. مردم ميخواهند زندگي كنند. شغل و مسكن و ازدواج و امنيت و... خواستههاي اصلي مردم است.
وي با بيان اينكه كار ويژههاي دولت فقط سياست نيست افزود: اقتصاد، فرهنگ و امور اجتماعي و ارتقاي شأن ملي نيز از كار ويژههاي دولت است. اينها همه چيزهايي است كه ارزش دارد بايد براي آن تلاش كرد.
سخنگوي دولت پيشين تاكيد كرد: ما پس از انقلاب با مشكلات جدي روبهرو شديم؛ مهمترين مسالهاي كه فضاي كشور را به هم ريخت، ترورهاي كور منافقين بود كه فضاي آزادي لمس شده پس از انقلاب را از بين برد و محدود كرد. پس از انقلاب فضاي بازي ايجاد شده بود و همه كار ميكردند. ترورهاي كور همه چيز را به هم ريخت. پس از آن، جنگ و شرايط جنگي بود كه در همهي كشورها محدوديتهايي ايجاد ميكند.
رمضانزاده گفت: عليرغم اين مسايل خيلي از مواردي كه كشورهاي ديگر دير به آن رسيدند را در زمان كوتاهي به دست آوريم. قانون حقوق شهروندي با تجربهي 500 ساله در انگلستان رخ داد. ما در تجربهي 25 ساله به آن رسيديم.
جوانان بايد بپذيرند كه كپسولي نميشود دموكراسي در كشور آورد
وي در عين حال با اشاره به ضرورت تمرين دموكراسي در كشور درباره استفاده از تجربه ديگر كشورها در اين زمينه بيان كرد: بايد توجه داشت كه اگر بخواهيم 500 سال را كپسول كنيم، 6 ماه نميشود و زمان بيشتري نياز دارد. جوانان ما بايد بپذيرند كه كپسولي نميشود در كشور دموكراسي آورد. دموكراسي خوردني نيست. تجربه كردني است. بايد از تجارب ديگر نيز استفاده كرد. بهويژه امروز كه اين زمينه استفاده از تجربه بسيار فراهم است.
رمضانزاده در پايان در مورد نحوه تبليغات كانديداها در ايران و شيوه معرفي برنامهها به مردم و احتمال تاثيرگذاري اين شيوه و مدتزمان تبليغ در انتخاب نهايي جامعه گفت: ما بايد اجازه دهيم كه كانديداها برنامههاي تبليغاتي خود را خيلي زودتر آغاز كنند كه همه جامعه با آنها روبهرو شود و جامعه با آنها در موارد مختلف چالشي برخورد كند؛ مخصوصا با توجه به تنوع فرهنگي و نسلي كه در جامعه ايران وجود دارد. كانديداي رياستجمهوري بايد بارها در جلسات كهنسالان و جوانان قرار گيرد تا تناقضات برنامهها و حرفهايش مشخص شود تا جامعه بفهمد كه به چه كسي راي ميدهد. آيا برنامه او شدني است؟
سه شنبه 3 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]
-
گوناگون
پربازدیدترینها