محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846594527
التزام به خط امام يا عبور از امام(ره)؟
واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: التزام به خط امام يا عبور از امام(ره)؟
مشروح مناظره روانبخش و خاتمي درباره خط امام(ره)/2
عصر روز شنبه مناظره محمد رضا خاتمي نايب رئيس مجلس ششم و حجت الاسلام قاسم روانبخش دبير سياسي هفته نامه پرتو سخن در دانشكده فني دانشگاه تهران برگزار شد كه اغلب خبرگزاري ها، سايت ها و روزنامه ها نيز بخش هايي از اين مناظره را پوشش دادند. رجانيوز، متن كامل اين مناظره خواندني را با عنوان "خط امام كجاست؟" در 2 بخش منتشر مي كند:
بخش دوم
خاتمي: دردولت آقاي خاتمي، الحمدالله اين قدر شنود و دوربين مخفي بود كه هيچ چيز مخفي نيست. قوه قضاييه اي كه طلبكار ايستاده بود كه اگر كسي كوچك ترين خطايي كند، آن را مجازات كند، بگيرد و سر و صدا كند. صدا و سيمايي كه يادتان است، چگونه بود. روزنامه هايي كه بودند؛ كدام وزير متقلبي معرفي شد و كدام وزير متقلبي را مجلس هفتم (يك سال آقاي خاتمي با مجلس هفتم كار كرد) كدام وزير متقلب جاعل، ميلياردر كجا بود؟ شعار مي شود، داد. معرفي كنيد، آن هايي كه بودند. شمايي كه وزارت اطلاعات موازيتان همه جا دست و پاي خود را گسترده است. تازه همه اين ها را بخواهيم، بگوييم، اگر دفاعي كه از امام كردند، از ولي فقيه دارند، مي كنند. مگر همه عملكرد مسئولين زير نظر ولي فقيه نيست؟ آقاي احمدي نژاد مي گويد 16 سال چپاول در دوران چه كسي صورت گرفته است؟ مگربر دولت ها نظارت نمي شد؟ (تشويق حضار) خدا وكيلي ميگويم شما جفايي كه به ولي فقيه مي كنيد، هيچ دشمني نمي كند! (تشويق حضار) بنده كه آمدم در مجلس نامه اي به ولي فقيه نوشتم، انتقاد هم كردم، صحبت هم كردم، مي گويند چرا به ولي فقيه نامه نوشتهاي؟ هرچه در آن گفته باشم. اين دفاع از ولي فقيه است يا بنده حالا انتقادي هم ممكن است، داشته باشم؟ اگر قرار شد رهبري همه جا بگويند كه مثلاً اين دولت خوب كار كرده است، مگر در زمان آقاي خاتمي دولت را تأييد نكردند؟ هر بار رفتند، نگفتند اين دولت در حال كاركردن است و صادق است؟ روزنامههاي شما چه توهينها و افترائاتي به دولت بستند؟ ته دل ولي فقيه يك چيز ديگر است (تشويق حضار با خنده) نكات مختلفي را دارم و نمي خواهم وارد اين مسائل شوم.
مجلس آمده، لايحه و طرحي بوده رفتند با مراجع نشستند، شوراي نگهبان هم وظيفهاش همين است، رد كرده است. مراجع هم به طور مرتب مي رفتيم ديدار مي كرديم و صحبت داشتيم و انتقاد مي كرديم، دعا مي كردند و تأييد مي كردند. خدمت آقاي مصباح هيچ وقت نرفتيم و نخواهيم رفت.
روان بخش: البته راهتان ندادند (تشويق حضار)
ولي به ديدار همه مراجع از بزرگ ترهاي آن ها تا جوان ترهاي آن ها رفتيم (يكي از دانشجويان: پاي منتظري هم بوسيديد،عكسش راهم من ديده ام). اما اگر اين عكس نبود، شما بايد توبه كنيد و از من عذرخواهي كنيد. من كه نگفتم عمر راستش را گفته يا نگفته؛ من گفتم امام، گفته اين گونه حكومت كنيد. امام هم رودربايستي گير كردند اين حرف را زدند؟ الگويي كه ما مي خواهيم باشيم، الگويي است كه خليفه مسلمين گفته ما اين كار را مي كنيم. امام نمي گويد كه او خطا مي كند يا نمي كند، امام مي گويد يك قدرقدرتي مثل خليفه دوم، اين قدر در حكومت آن آزادي است كه يك عرب بيابان گرد پيش وي مي آيد، عمر گريه مي كند و ميگويد بارك الله به اسلام كه اين افراد را تربيت كرده است. اين حكومت، حكومت شجاعان است، نه ذليلان و نه حكومت بندگان و بردگان و چشم بستگان و گوش بستگان و بي عقلان. اسلام دين عقل و خرد است. هركس عقل و خرد دارد، حق پرسش گري در اصول دين دارد. اصول دين را نمي توانيد، تقليدوار انجام دهيد. بايد برويد، فكر كنيد و تحقيق كنيد. ما به جايي در اين حكومت رسيديم كه اين اصول اوليه اسلام را نيز كم كم منكر مي شويم. اما نظارت استصوابي كه امام نهضت آزادي را براي هميشه نظارت استصوابي كردند. جناب روانبخش بعد از فوت امام همين شوراي نگهبان شما مگر نهضت آزادي ها را در مجلس تأييد صلاحيت نكرد؟ انتخابات مجلس چهارم. سند داريم. نهضت آزادي تأييد صلاحيت شد.
روانبخش: سند ارايه كنيد.
خاتمي: حتماً سند آن را مي آوريم.
روان بخش: بياوريد، در پرتو چاپ مي كنيم.
خاتمي: موضوع سر رفتار امام است، من سر اين بحث دارم. ترديدي ندارم كه امام در قبال مخالفين و معاندين اسلام، از همه بيشتر بدش مي آمد. رفتار مهم است. ببينيد يك مثال بزنم. در اوايل انقلاب، جبهه ملي در مورد حكم قصاص يك چيزي دادند. بيانات امام است، اين جبهه ملي مرتد است و... يك نمونه بياوريد كه در آن زمان، اين جبهه ملي مرتد به يكي از اعضاي آن توهين شده باشد؟ در خانه شان يا خيابان يا... چه رسد به اينكه بگيرندشان و زندان كنند و شكنجه كنند. اصلاً موضوع سر اين نيست كه امام با جبهه ملي و نهضت آزادي مخالف بود. من هم قبول دارم. اما رفتار امام با مخالفينش براي من حجت است. ما هم همه حرف و دردمان اين است. كسي كه شهروند اين مملكت است، حقوقي دارد. به صرف اينكه حتي اگر من ولايت فقيه را قبول داشته باشم و از قيافه اين آقا خوشم نيايد، نمي توانم كسي را از حقوقش محروم كنم، قانون مي خواهد. طبق قانون بايد برخورد كنيم. همه ايرادهايي كه در اين مدت داشتيم، اين است. 2، 3 تا بحث از كلام امام مي آورم. امام معتقد بود كه جز حكومت جمهوري اسلامي، حكومت بر حقي نيست. نمي خواهم بر سر باطل بودن آن بحث كنم. چون بسياري از علما و فقها، حكومت را مالك مي دانند و صاحب، حتي حكومت كفر. مهم اين است كه حرف حق من، زماني قدرت اجرايي پيدا مي كند كه مردم قبول كنند. بنده حق ندارم اگر حرفم حق است، به زور آن را به مردم تحميل كنم. اين مسئله مهمي است. بعضي ها هستند كه مي گويند انقلاب درست است. اولش مردم حق داشتند، بگويند كه جمهوري اسلامي مي خواهند يا خير؟ اگر نمي خواستند ما هم مي گذاشتيم، مي رفتيم. اما حالا گفتند آره حالا تمام شد (خنده و تشويق) شما گفتيد جمهوري اسلامي آري، پس ما اسلام شناس هستيم و هرچه ما مي گوييم. ما مي گوييم اين گونه تأييد صلاحيت بشود و... حالا اين تا الي الابد بر ذمه ما است. ما اين را قبول نداريم و امام هم قبول ندارند. چون امام، اصلاً حكومت شاه را يك اصطلاحي دارد، گفتند فرض كنيم پدران ما 500 سال پيش گفتند ما مي خواهيم سلسله پهلوي باشيم، گفتند به ما چه ربطي دارد. آن ملت تمام شد و رفت. امام با اين استدلال، رژيم شاه را سرنگون مي كند. حال اين استدلال را قبول ندارند. اگر قبول ندارند، پس سياست در اسلام چه لزومي دارد؟ حتماً امام اين ها را قبول دارد.
روانبخش: 2، 3 تا نكته را بايد عرض كنم. بحث را به حاشيه برديد. سؤال من اين بود كه بالاخره ولي فقيه را قبول داريد يا نداريد؟ اگرقبول داريد، ايشان راجع به دولت اين حرف را مي زنند ومي گويند احياگر گفتمان امام وانقلاب. اگرقبول نداريد، پس حرف امام را هم قبول نداريد كه مي فرمايند پشتيبان ولي فقيه باشيد. تكليف خودتان را روشن كنيد.
نكته دوم اين كه شما راجع به قانون اساسي گفتيد كه امام فرموده اند درقانون اساسي بعضي از شئون ولايت فقيه ديده شده است، ما هم تابع همين چيزي هستيم كه در آن جا ديده شده است، ولي در مقام عمل، حضرت امام(ره) بارها و بارها چيزي كه در خود قانون اساسي نبود، در باره اش تصميم مي گرفتند و اجرا مي كردند؛ تشكيل شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص مصلحت نظام دركجاي قانون اساسي وجود داشت؟ بعدها در اصلاح قانون اساسي آورده شد. در قانون اساسي آمده بود مجلس شوراي ملي ولي امام گفتند كه بايد "اسلامي" باشد، هرچه بدبختي داريم از دست اين ملي هاست. كلمه اسلامي بايد بكار ببريم. و موارد ديگر كه كتاب مفصلي دراين باره نوشته شده است. پس امام، قدرت ولايت فقيه را مطلق مي دانستند و مافوق قانون. در عملكردشان هم آن را نشان دادند؛ آقاي خاتمي هم در سال اولي كه رئيس جمهور شدند، مسئله آقاي كرباسچي كه به وجود آمد، آقاي كرباسچي متهم به اختلاس از شهرداري بود، قانون مي گويد اگر كسي بيش از 10هزارتومان متهم به اختلاس شود، بايد توبيخ اش كنند. ايشان نامه نوشتند كه مقام معظم رهبري شما دستور بفرماييد، آزادش كنند. درخواست ايشان درخواست از ولايت مطلقه بود. بنابراين، امام مي فرمودند ولايت فقيه، ولايت مطلقه است، نمي تواند نباشد. البته نه اينكه شما فرموديد مطلق از دين. ولي فقيه، اصول اوليه اسلام را نمي تواند زير سؤال ببرد، مثلاً نماز و روزه و همه چيز را تعطيل مي كنيم. به خاطر همين بود امام دستور داد قانون اساسي بازنگري شود. در متمم قانون اساسي ايشان فرمودند اصلاح شود و در اصل 57 قانون اساسي كلمه ولايت مطلقه را آوردند، براي اينكه جنابعالي نفرماييد محدود به قانون است. فرمودند زير نظر ولايت مطلقه فقيه، مقايسه كنيد قانون را. اين اصل، حاكم بر آن يكي است. چون در متمم قانون اساسي نوشته شد. به رأي هم گذاشته شد و مردم هم رأي دادند. البته رأي مردم براي ما محترم است و مردم به متمم قانون اساسي هم رأي دادند. ديكتاتوري حاكم نيست. نظامي است، مبتني بر آراي مردم ولي امام مي فرمايند اين مردم اسلام را مي خواهند. حتي در بياناتشان مي فرمايند كه اگر اصل ولايت فقيه را به رفراندوم بگذاريم، مردم رأي مي دهند، همانطور كه خود قانون اساسي را رأي دادند.
نكته دوم درباره مطبوعات. از امام عبارات قشنگي خوانديد. زيباتر از آن را براي شما بخوانم "اگر قلم تمام مطبوعات را شكسته بوديم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطيل كرده بوديم و رؤساى آنها را به محاكمه كشيده بوديم و حزب هاى فاسد را ممنوع اعلام كرده بوديم و رؤساى آنها را به سزاى خودشان رسانده بوديم و چوبههاى دار را در ميدان هاى بزرگ برپا كرده بوديم و مفسدين و فاسدين را درو كرده بوديم، اين زحمت ها پيش نمىآمد." شما از امام نقل كرديد، كسي كه بر ضد اسلام و انقلاب بنويسد، خائن است. خواهش مي كنم اين جمله اتان را قبول داشته باشيد. در دوره اصلاحات چه كساني بر ضد دين و اسلام و مقدسات و امام حسين(ع) مطلب مي نوشتند؟! اسامي خائنين -طبق نظر امام- در اين كتاب "توطئه يا آزادي" موجود است. (تشويق حضار) اين كتاب، بخشي از مطالبي است كه در دوره حاكميت مدعيان اصلاحات به دين و ارزش ها اهانت شده است، با آدرس و نام جنابعالي نيز در ميان آن ها موجود است. (تشويق حضار) البته اين، يك هزارم حملات اين ها به مقدسات است. اما شاهد آورديد كه اين كه گفتيد آقايان برضداسلام مي نوشتند و امام فقط مي فرمودند، مردم آن ها را نمي خوانند؛ شما كه معتقديد برادرتان در خط امام بودند نه؟
خاتمي: هنوز هم هستند!
روانبخش: دراين نامه كه اين جا موجود است، 28 نفرازجمله، محمد خاتمي، عطاء الله مهاجراني، موسوي خوئيني ها، سيد عبدالواحد موسوي لاري، اسدالله بيات و لطيف صفري امضا كنندگان آن هستند كه از دستگاه قضايي كه 40 روزنامه و نشريه را در آن زمان بستند، تشكرو حمايت كرده اند. امضاي ايشان پاي اين نامه است. پس اين چنين نيست، هركس در خط امام باشد، اين گونه روزنامه ها را فقط نخرد؛ خود امام در اين شرايط مي فرمودند، مي بايست چوبه دار بلند مي كرديم و كساني را كه برابر اسلام چيزي مي نوشتند، به حساب آنها مي رسيديم. برادر شما هم در همين چارچوب فكر مي كرد. (تشويق حضار)
نكته سوم فرموديد كه آن قدر چشم و گوش در دولت برادر شما بود كه چيزي مخفي نماند. البته خيلي خوب بود از اين جهت، واقعاً يك نوع آزادي در مطبوعات مي گذاشتند اما طيف مخالف را سعي مي كردند، حذفش كنند. حتي اگر آيت الله مصباح يزدي قبل از نماز جمعه صحبت مي كرد، تلاش مي كردند، حذفش كنند. مي گفتند تا كي بايد اين را تحمل كنيم. اما ديگران چه؟ يك هفته نامه اي به نام پرتو داشتيم كه به خاطردرج يك مقاله در باره منتظري لغو امتياز شد، اخيراً هم به دليل درج 10 سئوال از آقاي هاشمي رفسنجاني از نماز جمعه تهران برداشته شد و گفتند كه ديگردر اين جا قابل پخش شدن نيست! البته خيلي بحث ها هم مخفي مانده كه بعضي از آن ها اخيراً افشا شد؛ نامه دولت خاتمي به بوش در زمان حاكميت دولت اصلاحات مخفي ماند ولي درسال 85 افشا شد. اخيراً هم باز ازسوي مشاور عالي بوش پدر و پسر تأييد شد، اين نامه اين قدر ذليلانه و منفعلانه است كه آدم را به ياد مواضع حكومت پهلوي و شاه سلطان حسين مي اندازد. (تشويق حضار) به بوش بگوييم كه ما حاضريم حزب الله لبنان را خلع سلاح كنيم، آقاي صادق خرازي سفير سابق ايران در پاريس، عامل ارسال نامه ننگين 2003 به امريكا (تشويق حضار) هفته گذشته، روزنامه "وطن امروز" سندش را نيز درج كرد. گفتند ما كه رفتيم اين نامه را به بوش داديم، بوش گفت چه كسي جرأت كرده چنين نامه گستاخانهاي را بنويسد؟ حزب الله لبنان را خلع سلاح كنيم، از حمايت فلسطين دست برداريم، در بحث عراق همكاري كنيم، هستهاي را هم هرچه شفاف تر كنيم تا ما را از ليست شرارت خارج كنند! آري اين ها مخفي ماند و الحمدالله الآن آشكار شد و ديگر كسي نمي تواند آن را مخفي كند. ديگر كسي نمي تواند آن را تكذيب كند. روزنامه ها و سايت ها هم اين را كار كردند و ديگر نمي شود، مخفي كرد.
نكته بعد در باره ماجراي مدرك جعلي كردان، خب اين ماجرا در دولت آقاي احمدي نژاد لو رفت؛ اگر مربوط به زمان خاتمي مي بود، 40 سال ديگر هم لو نمي رفت. من در باره اين قضيه جزء منتقدين دولت هستم و مقصودش را هم راجع به اين قضيه نمي دانم. همينطور در قضيه مشايي گلايه دارم. ولي همين آقاي كردان اين طور كه مي گويند سال ها با همين مدرك در دانشگاه آزاد تدريس مي كرده است، آن موقع كسي صدايش درنيامد، حالا كه در دولت آقاي احمدي نژاد لو رفته و طبق قانون اساسي هم وزير لزومي ندارد، حتماً مدركش دكتري باشد، اين قدر فضا سازي كردند. مجلس هشتم يك اشتباه كرد، من هم مصاحبه كردم و گفتم افتخار اصولگرايي است كه وقتي اشتباه كردند، بعد فهميدند و گذاشتند كنار. (تشويق حضار) در دولت آقاي خاتمي، رجانيوز 35 نفر اسم داد، يكي آقاي مرتضي حاجي (دانشگاه هاوايي) (تشويق حضار) كه اسناد آن را منتشر كرد.
اين تعابيري هم كه درباره مردم به كار مي بريد چشم و گوش بستگان و... خيلي تأكيد مي كنيد، همان حرف اولم را تكرارمي كنم، برادر شما در همين سالن به دانشجويان بي احترامي كرد و گفت: برويد بيرون به خاطر يك كلمه يا يك شعار عليه ايشان! هفته گذشته نيز يك دانشجوي بسيجي را از جلسه آقاي هاشمي به خاطر سؤال بيرون كردند، آن وقت شما به ما مي گوييد در اين كشور نمي شود، حرف زد؟! اگر حرف بزنيم كشته مي شويم، (تشويق حضار) در مقابل مقام معظم رهبري و عالي ترين مقام كشور، بارها شده است كه آدم در وسط سخنراني دست بالا برده و گفته سؤال دارم، آقا فرمودند بياييد بالا. آقاي احمدي نژاد در حال صحبت كردن است، مردم سر و صدا مي كنند، يكي داد وبيداد راه مي اندازد، حق ما را خوردند، ايشان مي گويند بيا اين جاببينم حرف شما چيست؟ مثل قم نيست كه چند تا طلبه را به خاطر چند تا سؤال به 200 ضربه شلاق و 2 سال زندان و... محكوم كنند (تشويق حضار)
خاتمي: 2، 3 نكته بگويم. شلاق و زندان كه مي گويند، بازهم از آن دفاع هاست. كي شلاق زد و چه كسي زندان برد؟ قوه قضاييه؟ قوه قضاييه زير نظر آيت الله شاهرودي است كه مستقيماً رهبري تعيين كردند و بعد از آن هم نظارت دارند. (تشويق حضار) به آقاي هاشمي بدترين اهانت ها را كردند. مگر بارها رهبري ايشان را تأييد نكردند و گفته نشده كه يك روحند در دو بدن و از هم جدانشدني نيستند، چرا اين قدر توهين مي كنيد؟ اگر نيستند، همين جا بگوييد كه مقام معظم رهبري هاشمي را قبول ندارد (خنده و تشويق حضار) همه بحث ما سر اين است كه اگر يك گروهي بيايد، اشتباهي كند، اين كه همه جا اتفاق مي افتد، موضوع سر معيارهاي دوگانه است، سر تقلب و تزوير و گول زدن است. فريب است. مي گويند كه آقاي خاتمي اينجا گفت بيرونتان مي كنيم، خب ما به آقاي خاتمي انتقاد داشتيم. اما آقاي خاتمي يك چيزي گفت و هيچكس هم حرفش را اجرا نكرد. اما آقاي احمدي نژاد اين همه دانشجوي ستاره دار و اخراجي و استاد اخراجي و به زور بازنشسته شده (تشويق حضار) آقاي خاتمي يك چيزي گفت ولي اتفاقي نيفتاد. آقاي احمدي نژاد چيزي نگفت ولي الحمدالله اين همه كارها را انجام داد.
دانشگاه هاوايي، اول اينكه خود وزارت علوم دولت خاتمي اين دانشگاه را غيرقانوني كرد و مداركش را باطل كرد. (دانشجويان: البته با افشاگري ها و فشار كيهان) هيچ فشاري نبود. اصلاً شما روحتان خبردار نبود. اما ما مجلس بوديم و دنبال هم كرديم، مداركش هم باطل شد. مسئله اين نيست، ولي ما مي گوييم آقاي كردان، با اين مدرك حقوق گرفته، (دانشجويان:چند ماه وزير احمدي نژاد بود؟) آقاي دكتر كردان در مجلس معرفي شده است، شرح حال آقاي حاجي را ببينيد، كجا نوشته كه من دكتري دارم. مدرك عادي خودش را به مجلس داده است و رأي اعتماد گرفته. نه بخاطر اين حقوق گرفته و نه چيز ديگر. تازه اين مدارك هاوايي سر آن در قوه قضاييه بود. همه اين آقاياني كه شما سنگشان را به سينه مي زنيد، مدرك دكتراي هاوايي دارند و از دانشگاه آزاد حمايت مي كنند. آقاي كردان حالا شد نمونه مدير متقلب زمان آقاي خاتمي كه در دانشگاه آزاد درس مي دادند! خيلي جالبه! (خنده حضار) واقعاً از اين بيشتر هنرمندي نمي توان از خود نشان داد! آقاي كرداني كه كارگردان سريال عصر عاشوراي زمان آقاي خاتمي است، محور تأمين منابع مالي ضد اصلاحات در 8 ساله آقاي خاتمي است، مي شود سمبل مدير متقلب زمان خاتمي (تشويق حضار)
اما نامه اي كه مي گويند زمان آقاي خاتمي به بوش نوشته شده است. مي گوييم شاهدت كيست، مي گويند گري سيك، مگر گري سيك و امثال وي نگفتند از اسرائيل اسلحه مي خريم، مگر نگفت جمهوري اسلامي رابط دارد با آنجا؟ خود صادق خرازي اينجاست. مقام معظم رهبري هم او را مي شناسند. صريحاًً مي گويد تكذيب مي كنم. آقا مدرك بدهيد. گري سيك! (خنده حضار) همين گري سيك مي گويد جمهوري اسلامي اسلحه مي خرد. اينها مدارك و مستنداتي هست كه اينها ارائه مي كنند. حالا اطلاعاتي هم دارند. مثل اينكه از دولت بوش هم اطلاعاتي دارند. آقاي مشايي يك ماه در امريكاست، زمان اوباما آن جا خيمه زده بودند، تماس بگيرند، ارتباط برقرار كنند، اطرافيان به آنها گفتند كه بوش چقدر اخم كرده از اين نامه و مسائل ديگر.
گفتند ولايت فقيه در چارچوب دين، صريحاً امام در نامه اي كه به مقام معظم رهبري كه آن وقت رئيس جمهور بودند، در نماز جمعه چيزهايي ر مطرح كرده بودند، هست، مي گويند اينها شئون ولايت فقيه نيست. اصلاً از دين و احكام اوليه هم نيست. يعني مي تواند احكام اوليه را هم تعطيل كند. امام صريحاً اين را مي گويند، اگر مصلحت است، جامعه اسلامي اقتضا كند. من تحصيلاتي ندارم و از زبان امام اين مسائل را مي گويم. بله امام گفتند شوراي ملي بايد اسلامي شود. به خدا ما حاضريم بگويند ملي را برداريد، اسلامي را جايگزين كنيد. من مي گويم دخالت. نامه اي كه نماينده مجلس سوم نوشتند كه اين مجمع تشخيص مصلحت چيست و آن چيست، امام مي گويند با سلام مطلبي كه نوشته ايد، كاملاً درست است، انشاءالله تصميم دارم در تمام زمينه ها، وضع به صورتي درآيد كه همه طبق قانون اساسي حركت كنيم. اين امام است. اما خلاصه، دو تا امام معرفي شد. يك امام سركوب و خشونت امام دارد و امام زبان بريدن و قلم شكستن (قبول ندارم) اما يك امامي معرفي شد، امام آزادي، امام قانونگرايي، امام رحمانيت، امام دين پيامبر و دين علوي با تمام وجودم در اختيار آن امام هستم. (تشويق حضار)
روانبخش: در جمعبندي بحث، چند نكته عرض ميكنم. ما معتقديم كه راه امام و خط امام، همان راهي است كه پيامبر خدا(ص) و ائمه(ع) ترسيم كردهاند و امام نيز فرمودند كه من ولايت فقيه را استمرار حركت انبيا ميدانم و بايد در همين مسير گام برداريم. اگر ميخواهيم، اسلاميت و جمهوريت نظام حفظ شود و از همه خطرها در امان بمانيم، تنها راه آن، گام برداشتن، پشت سر ولايت فقيه است. من خوشحالم كه آقاي خاتمي در بحث ولايت فقيه از ما هم دوآتشهتر شدهاند و نامه امام را ميخوانند كه امام معتقد بودند كه ميتوانند احكام اوليه را تعطيل كنند، چه بهتر! اگر شما اينقدر ولايتپذيريتان بالاست، دست كم در اين جملات حضرت امام كه بحث ولايت فقيه را مطرح ميكنند و وقتي ميفرمايند كه احكام اسلام را ميتوانند، تعطيل كنند و ما بايد از ايشان تبعيت كنيم، براي خودشان نگفتهاند، بلكه براي ولي فقيه ذكر كردهاند. وقتي ولي فقيه فرمودند كه از اين دولت بايد تبعيت و حمايت كنيم و اين دولت، احياگر گفتمان امام و انقلاب است، ديگر آن بحثها و تمسخرها نسبت به جمله ولي فقيه نبايد بهكار ببرد. (تشويق حضار) اگر مدعي هستيد كه كردان، سريال كارناوال عاشورا را راه انداخت، بايد سند ارائه كنيد و ايشان نيز از شما سند خواهد خواست.
ولي درباره 2 نكتهاي كه شما از ابتدا روي آن تأكيد كردهايد، بايد مطالبي را عرض كنم؛ بارها تكرار كرديد كه "نبايد با زور حرف حق را بر مردم تحميل كرد" و به فرمايش امام تمسك كرديد كه سالها پيش، مردم خواستند كه محمدرضا شاه باشد، ما امروز نميخواهيم. براساس منطق جدلي كه امام با آنها صحبت ميكردند و ميگفتند كه فرضاً هم كه مردم به شما رأي داده باشند، (البته حكومت شاهنشاهي كه با رأي مردم نبود، سلطنتي بود) پدران ما بودهاند و ما امروز ما نميخواهيم. شما چه ميخواهيد، بگوييد؟ ميخواهيد بگوييد كه يعني مردم در اين زمان ميخواهند، بگويند ما اسلام را نميخواهيم؟ خط امام و ولايت را نميخواهيم؟ اولاً كه مردم اين را نميگويند؛ گوشت و پوست مردم با اين انقلاب عجين است و براي آن جان فدا ميكنند. منظورتان اين است كه اگر بر فرض محال، مردم آمدند و گفتند ما اسلام، جمهوري اسلامي و حكومت را نميخواهيم، حق دارند؟ يعني اسلام، تابع رأي مردم است و اگر مردم خواستند، اسلام هست! مردم 25 سال اميرالمؤمنين علي(ع) را نخواستند، خلفاي اول و دوم و سوم را حق ميدانيد؟ يا باز هم ميگوييد اميرالمؤمنين علي(ع) امام ماست؟ ما كه شيعه هستيم، در آن 25 سالي هم كه امام در خانه بودند، امام بودند، وقتي هم كه معاويه حاكم بود، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) امام بودند؛ اين اعتقاد شيعه است. اشتباه نشود، رأي مردم را در جاي ديگري بهكار نبريم و مشروعيت نظام و انقلاب اسلامي را به رأي مردم ندانيم، مردم عزيزند، ما خاك پاي مردميم، خدمتگزار آنهاييم، حق هم دارند و همه بايد در خدمتشان باشيم؛ اما اينكه آنها را بگذاريم، در جاي خدا، درست نيست، خودشان هم قبول ندارند. بحث پاياني اينكه شما ميفرماييد، ما توهين ميكنيم، ما سؤال ميكنيم؛ چون بالاخره ميفرماييد كه برادرتان فضا را بازكردند، آزادي بيان و انديشه و... ايجاد شده. ما سؤال ميكنيم؛ آيا سؤال كردن در هفتهنامه پرتو، جرم است كه توقيف بشود؟ آيا اگر دانشجويي سؤال كرد، بايد از جلسه بيرونش كنند؟ بحث ما اين است كه ما سؤال داريم، اينكه اهانت نيست. دانشجو و طلبه حق دارند، پرسش كنند. اينكه افرادي مورد حمايت هستند يا نه، شما بايد در سخنرانيهاي مقام معظم رهبري از سال 84 تاكنون ببينيد كه مورد تأييد هستند يا نه. حضرت امام در وصيتنامهشان ميفرمايند كه من در زماني از افرادي تأييد كردم، ولي ميزان وضع فعلي افراد است. آن زمان وضعشان طوري بود كه من از آنها حمايت كردم. اين ملاك نميشود كه آن را سردست بگيرند و بگويند ما مورد تأييد امام بوديم. ممكن است كه كساني هم در برههاي مورد تأييد مقام معظم رهبري باشد و در برههاي ديگر مورد تأييد نباشند. (تشويق حضار) نكتهاي كه حضرتعالي فرموديد در مورد حمايت رهبري از دولت آقاي خاتمي و دولت آقاي احمدينژاد. خودتان هم ميدانيد كه اين دو با هم تفاوت دارد. آقا در حرم امام رضا(ع) فرمودند كه من از همه دولتها حمايت كردهام و امام هم حمايت ميكردند؛ چون مشروعيت يك دولت به تنفيذ رهبري است. امام مي فرمايند اگر مردم به رئيسجمهوري رأي بدهند، ولي ولي فقيه آن را تأييد نكند، طاغوت است! ورود در حوزه او، ورود در طاغوت است. بنابراين، آقا بايد آن حمايت عام را داشته باشند. اما مقام معظم رهبري درباره آقاي احمدينژاد ميفرمايند كه من از اين دولت حمايت خاص ميكنم. (تشويق حضار) آن مؤلفههايي كه اخيراً مطرح كردهاند، دقيقاً همان مؤلفههاي خط امام(ره) است. امام استكبار ستيز، عدالتجو، مردمي و براي مردم ارزش قائل است. امام زندگي سادهاي دارد، مانند تودههاي مردم، مانند اميرالمؤمنين(ع). همه در دولت نهم سعي ميكنند، سمت و سو، سمت و سوي امام باشد. شما كمتر ميتوانيد در ميان اينها، شخصيتي پيدا كنيد اشرافي ورفاه طلب باشد و بگوييد اين دولت، دولتي است طرفدار سرمايهداري! (تشويق حضار).
نظرات كاربران:
يزدي
خيال نكنيم كه اين مدعيان اصلاحات در آستانه انتخابات حقيقتاً خواهان مناظره و روشن شدن حقايق هستند. اينها به دنبال دو قطبي كردن جامعه و داغ كردن تنور سرد خود هستند. مواظب باشيم در دام اينها قرار نگيريم.
من موندم اصلاح طلبا با چه رويي مناظره ميكنن اونقدر افتضاح به بار اوردن كه نشه توجيح كرد
دم روانبخش گرم تو كاشان كه حال تاج زاده رو گرفت اينجا هم كه حسابي خاتمي رو دستپاچه كرده
اين آقاي محمدرضا خاتمي رو چرا آوردند؟ يكي رو مياوردند درست بحث كنه....
عبدالله
متأسفم براي آقاي خاتمي كه واقعاً در حد مناظره نيستند. ضعيف عمل كردند و سعي كردند با فرافكني و تفسير رأي امام به نفع خود مناظره را اداره كنند. كاش از طرف اصلاح طلبان كسي دعوت مي شد كه واقعاً بحث را به چالش مي كشيد تا شاهد مناظره اي علمي بوديم. آقاي روانبخش شأني بالاتر از انجام مناظره با خاتمي دارند.
محسن
من هر جور كه بررسي ميكنم محمد ررضا خاتمي وياران اصلاح طلبش را پيرو خط امام نمي بينم اينه از خط امام برداشت خاص خودشان را ميكنند
هموطن مسلمان
اون امام (ره)اي كه خاتمي ازش دفاع مي كنه قرائت تعديل شده اي از امام است كه با اين تفكرات مذبذب و سكولار و دوستدار غرب و استكبار مشكلي نداره! آيا امام (ره) عليه واقعا با چنين تفكري چگونه برخورد مي كرد؟ آيا اينها مصداق همون كلام امام كه ملي ها از منافقين بدترند نيستند؟ الحق كه خيلي رو مي خواد امام رو اينگونه معرفي كردن و اينگونه از او دفاع كردن. بايد از اين جماعت به خدا پناه برد.
من موندم آقاي خاتمي كه تخصص پزشكي دارد و در مورد مجاري ادرار درس خوانده چه طور جرات كرده بياد جلوي روانبخش مناظره كنه و آخرش هم اين طوري آبروي اصلاحات رو ببره
حشمتي
مرحوم آيت الله بهاالديني درباره امام فرمودند:پيغمبر و حضرت فاطمه به داشتن چنين فرزندي افتخار مي كنند .به اين آقاي خاتمي و دوستانش بگوييد آخرتي هم هست كه بايد جوابگو باشند.چرا اينقدر اعمال و رفتار غربي خودشان را به اسم امام كه چنين مرتبه اي دارد مي چسبانند؟؟؟البته دليلش روشن است ، سو استفاده براي پيروزي سياسي..............شايد هم منظورشان از امام فرد ديگري باشد( شاه، بوش و....)راستي آقاي خاتمي، هزينه هاي حزبتان از كجا مي آيد؟؟؟؟
باقري
كاش خاتمي به امورات خودش كه تخصص مجاري ادارار است مي پرداخت و وارد عرصه سياست نمي شد.
درود بر روانبخش
بيداد
وقتي اين آقاي خاتمي حرف از خط امام ميزند آدم خنده اش مي گيره.
كديور
رضا خاتمي يك مهره سوخته اصلاحات است بعنوان يك اصلاح طلب عرض مي كنم اين فلكزده نماينده ما نيست منطق ما اصلاحطلبان بسيار قوي تر و اصولي تر از اين حرفهاست كه دلقكي مثل رضا خاتمي نمايندگي احقاق آن را تقبل كند
اين آقاي روانبخش كه همه افتراهاشونو بدون سندو مدرك درست و حسابي ارائه كردند و خوشحالم از اينكه آقاي خاتمي هم خوب جوابشونو دادند.واقعا آقاي روانبخش بايد يك كم مطالعاتشونو بالا ببرندو سعي كنن هرچي كه از هركي شنيدند بدون استدلال توي جمع عمومي مطرح نكنند
عاشق علي
دولتي كه وزير كشورش 160 ميليارد پول و ثروت دارد با چه رويي دم از ساده زيستي و حمايت از توده مردم مي زند؟ هر چند كه شما دولت سانسوريد و اين نظر را چاپ نمي كنيد.
سه شنبه 3 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]
-
گوناگون
پربازدیدترینها